• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1774
تعداد نظرات : 506
زمان آخرین مطلب : 3484روز قبل
جهانگردی

محلی جالب در چین شبیه «جزیره‌های پرنده» فیلم آواتار! (+تصویر)

محلی جالب در چین شبیه «جزیره‌های پرنده» فیلم آواتار! (+تصویر)
چشم انداز شگفت انگیز این صخره‌ها بی درنگ صحنه های مربوط به «جزیره‌های پرنده» فیلم «آواتار» را یه یادمان می‌آورد. حقیقت باورنکردنی این است که نام یکی از تپه های محلی.....
  
آواتار
آیا می‌دانید جیمز کامرون برای ساخت «جزیره‌های پرنده» مشهور «آواتار» از کجا الهام گرفت؟ آیا فکر می‌کنید خودش آنها را خلق کرد؟ محلی در چین به نام Zhangjiajie وجود دارد با طبیعتی جالب و عجیب، صخره‌هایی بسیار بلند و سبز که بسیار شبیه جزیره‌های پرنده این فیلم مشهور است.
 جنگل های قدیمی، کوه های بلند و تیز، رودهای جاری تمام اینها در طبیعت Zhangjiajie مشهود است.
پاندورا در زمستان.....
 
جاده برفی روستایی
پل مشهور طبیعی. چینی‌ها این پل را قدیمی ترین پل جهان می‌نامند.
پاندورا
بلندترین آسانسور روباز جهان با ارتفاع 326 متر
پاندورا
پاندورا
چشم انداز شگفت انگیز این صخره‌ها بی‌درنگ صحنه های ‌مربوط به «جزیره‌های پرنده» فیلم «آواتار» را یه یادمان می‌آورد. حقیقت باورنکردنی این است که نام یکی از تپه‌های محلی را «هاللوجا، آواتار» گذاشته اند.  مقامات محلی انتظار دارند نام جدید گردشگران بیشتری را به این محل بکشاند.
پاندورا
دراصل شگفتی واقعی این محل مربوط به شکل کوه‌ها می‌شود. بعضی از این کوه‌ها 800 متر ارتفاع دارند.
پاندورا
تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ/ مریم محبعلی نژاد
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ
چهارشنبه 3/3/1391 - 10:35
دانستنی های علمی

بزرگترین پیكره سنگی بودای موجود در جهان

بزرگترین پیكره سنگی بودای موجود در جهان
انگشتان پاهایش به اندازه ای بزرگ است كه می تواند به عنوان میز شام استفاده شود. بودای لشان به عنوان مرتفع ترین مجسمه بودای جهان، در...

 
بودای غول پیكر لشان (Leshan) ، بزرگترین پیكره سنگی بودای موجود در جهان است. بودای لشان مجسمه ای است در هیئت Meytreya *، پا برهنه با گوش هایی آویزان، موهایی آراسته به صورت مارپیچ و گیس مانند، قفسه سینه ای برآمده و در معرض نمایش و دستانی که روی زانوان تكیه داده شده است. از زیر پای این مجسمه عظیم الجثه سنگی، رودخانه هایی می گذرند.
مجسمه غول پیکر بودای لشان از لحاظ شهرت هم پای مجسمه های ایستاده بودا در Bamiyan افغانستان است که همه آنها به عنوان میراث فرهنگی بشری حفظ و نگهداری می شوند. ارتفاع دو مجسمه بودای Bamiyan در افغانستان در حالت ایستاده 38 و 53 متر است که از لحاظ ارتفاع دومین و سومین مجسمه های سنگی بودا در دنیا هستند. مجسمه با شکوه بودای لشان حالت نشسته دارد. مجسمه های بودا در افغانستان به دست انسان ها تخریب شدند و همین امر باعث شد که محافظت از مجسمه بودای لشان بیش از پیش، مهم تلقی شود.
ارتفاع این بودای با شكوه 71 متر است. پهنای شانه هایش 28 متر، سرش 14.7 متر طول و 10 متر عرض دارد و در مجموع 1021 تكه مو به آن وصل شده است. در رویه پاهایش كه هر كدام 8.5 متر است به راحتی 100 نفر جای می گیرند.
انگشتان پاهایش به اندازه ای بزرگ است كه می تواند به عنوان میز شام استفاده شود. بودای لشان به عنوان مرتفع ترین مجسمه بودای جهان، در سال 1996 به لیست اسامی میراث فرهنگی طبیعی جهان پیوست.
به برخی از از اندازه های مربوط به مجسمه بودای لشان توجه کنید :
ارتفاع : 71 متر
طول سر : 14.7 متر
عرض شانه : 28 متر
طول گردن : 3 متر
طول گوش ها : 7 متر
طول دماغ : 5.6 متر
طول ابرو ها : 5.6 متر
طول چشم ها : 3.3 متر
طول دهان : 3.3 متر
 

در زمانی كه این مجسمه تراشیده شد، یك بنای 13 طبقه چوبی برای محافظت از آن در مقابل نور خورشید و باران ساخته شد. بعدها در اواخر پادشاهی (Yuan 1368-1279) این بنای محافظ در جنگ تخریب شد. از آن زمان تا كنون این مجسمه سنگی بدون هیچ محافظتی در معرض باد و باران قرار گرفته است.
گفته می شود در رودخانه ای كه مجسمه در بالای آن قرار دارد، یك هیولا وجود داشته‏، این هیولا اغلب باعث وقوع سیل، واژگون شدن قایق های در حال عبور و گرفتن جان صدها نفر می شده است. برای حل این مشكل، به منظور مهار كردن آب رودخانه و همچنین نجات جان انسان ها، راهب بزرگی به نام Haitong سرمایه ای را جمع آوری كرده، ساخت مجسمه عظیم الجثه بودا را شروع كرد. او امیدواربود كه حضور بودای بزرگ، بتواند هیولای رودخانه را رام كند و در نتیجه قایقرانانی كه عرض رودخانه را می پیمودند در امان باشند.
ساخت این پیكره سنگی با نظارت Haitong در سال 713 شروع شد. در ابتدا صاحب منصبان حریص به پول جمع آوری شده برای این منظور چشم طمع دوخته بودند، بنابراین سعی كردند از راهب بزرگ رشوه خواری كنند. اما او آنها را به مبارزه طلبید و اعلام كرد : اگر چشمان مرا از حدقه درآورید‏، باز هم نمی توانید به پولی كه برای ساخته شدن مجسمه بودا اهدا شده دست یابید. این گفته راهب بزرگ خشم صاحب منصبان را برانگیخت، به او گفتند كه مسلما جرات چنین كاری را ندارد، اما در كمال ناباوری Haitong چشمانش را با دستان خود از حدقه درآورد و آنها را درون یك سینی نزد مقامات و صاحب منصبان برد. راهب بزرگ در نیمه كار ساخت مجسمه از دنیا رفت. دو تن از پیروانش كار را ادامه دادند و سرانجام بعد از 90 سال تلاش، مجسمه بودا در سال 803 كامل شد.
چگونگی خلق مجسمه عظیم الجثه بودای لشان كماكان سئوال برانگیز باقی مانده، در واقع درك این مسئله كه چگونه مردم در آن زمان چنین مجسمه مجللی طراحی كرده و ساخت آن را بدون هیچگونه تجهیزات مدرنی به پایان رساندند، غیر ممكن است.
* Meytreya : در سنت بودایی شخص بودای آینده است که برای راهنمایی و موعظه ظهور خواهد کرد. ریشه اصلی این کلمه سانسکریت بوده و به معنای دوستی است. پرستش Meytreya در قرون چهارم تا هفتم بین پیروان بودا متداول بوده و تصاویر مختلفی از او همه جا وجود داشته است. در بین آن تصاویر بودای لشان، دیدنی ترین آنهاست.
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com
منبع:senmerv.com


چهارشنبه 3/3/1391 - 10:32
تاریخ

اسرار پزشكى روم باستان

اسرار پزشكى روم باستان
ما توانستیم دریابیم که چگونه با استفاده از افیون و سایر مواد خلسه آور بیمار بیهوش می‌شد تا روی او جراحی صورت بگیرد. یکی از غیرمنتظره‌ترین اکتشافات ظرف سرامیکی به شکل...


جراحی‌های شگفت انگیز در روم باستان
تصاویری از یک عمل جراحی باستانی که توسط باستان شناسان ایتالیایی کشف شده، جزئیات امکانات و قابلیت های پزشکی در عصر رومی‌ها را نشان می‌دهد. برخلاف تصور معمول، ابزارهای پزشکی این عصر در نهایت ظرافت و دقت ساخته می‌شده‌اند و نمونه‌های یافت شده نشان می‌دهند که عمل‌های جراحی و بیماری‌هایی که پزشکان درمان می‌کردند طی این 1800 سال چندان تغییر نکرده است.
بخیه کردن زخم ها جزء عمده ترین اعمال درمانی پزشکان و رایج‌ترین توصیه پزشکان به بیماران رعایت یک رژیم غذایی مناسب بوده‌اند. در صورت نیاز و موارد اورژانسی پزشکان برای ویزیت بیماران به خانه بیماران می‌رفتند. محققان 17 سال است که در حال کار روی «خانه جراح» هستند، این محل طی حفاری‌ها کشف شده و دیوارنگاره کشف شده در آن پر جزئیات‌ترین تصویر مربوط به عملیات پزشکی در زمان روم باستان را نشان می‌دهد. یافته‌های به دست آمده در این محل به تازگی و برای بار نخست برای مشاهده در معرض دید عموم قرار گرفته‌اند.
دکتر رالف جکسون مدیر مجموعه رومی- انگلیسی «بریتیش میوزیوم» و متخصص طب باستان می‌گوید؛ «این مهمترین یافته‌یی است که در این زمینه تاکنون در جهان کشف شده است.»
در میان سایر موارد یافت شده طی این حفاری‌ها، چاقوهای ظریف جراحی و ظروف خاص تهیه و نگهداری دارو به چشم می‌خورد. دکتر جکسون می‌گوید؛ «این ابزارها کل پروسه درمانی از معاینه تا درمان بیماری‌ها را روشن می‌کند در حالی که یافته‌های پیشین همگی ناقص بوده‌اند.
«ما توانستیم دریابیم که چگونه با استفاده از افیون و سایر مواد خلسه آور بیمار بیهوش می‌شد تا روی او جراحی صورت بگیرد.» یکی از غیرمنتظره‌ترین اکتشافات ظرف سرامیکی به شکل پای انسان است که می‌تواند کاملاً یادآور فرآیند درمانی در فیزیوتراپی‌های امروزی باشد. پس از قرارگیری پای انسان داخل این ظرف با استفاده از روغن یا آب داغ که وارد ظرف می‌شد پای بیمار درمان می‌شد. دررفتگی مفاصل نیز جزء عمده ترین مشکلات بیماران در آن زمان بوده که به وسیله گرما یا سرما درمان می‌شد.
کشفیات اخیر نشان می‌دهد که پزشکان احتمالاً ابتدا سعی می‌کردند با استفاده از رژیم غذایی مناسب بیماری را درمان کنند، در مرحله بعد دارو تجویز می‌کردند و در صورت موثر واقع نشدن اقدام به جراحی می‌کردند. این جراحی شامل کشیدن دندان (که ابزارهای آن نیز در سایت حفاری یافت شده) تا جراحی جمجمه و مغز می‌شده است؛ «ما توانستیم ابزارهای بسیار ظریفی را بیابیم که جراح ابتدا با آنها سوراخ ظریفی در جمجمه ایجاد می‌کرده و سپس با کمک آن ابزار جمجمه را می‌شکافته تا قطعات ریز ناشی از شکستن جمجمه را خارج کند. بسیار جالب است که پزشکان در آن زمان می‌دانستند در صورت شکستگی جمجمه باید قطعات ریز استخوان را خارج کنند تا به مغز آسیبی وارد نکند.» از سوی دیگر جعبه ابزارها و وسایل پزشکی کشف شده نشان می‌دهد پزشک در هر زمانی آمادگی آن را داشته که به سرعت خود را به بخشی دیگر از شهر برساند و بیمار دیگری را تحت درمان قرار دهد. در خانه این جراح یک اتاق معاینه و جراحی وجود دارد که شباهت زیادی به نمونه‌های امروزی دارد. اتاق معاینه میزی بزرگ و صندلی نرم مخصوص پزشک دارد و در اتاق جراحی نیز تختی دیده می‌شود که بیمار روی آن دراز می کشیده است. این خانه در قرن دوم قبل از میلاد ساخته شده و در سال 200 قبل از میلاد در آتش سوخته. این خانه یکی از سایت‌های تاریخی است که در سال 1989 هنگام از ریشه درآوردن یک درخت در «پیازا فراری» ایتالیا یافت شد. این حفاری ها توسط دولت ایتالیا انجام شده و تاکنون هزینه یی معادل 750 هزار یورو داشته است.

 
گردآورى: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
اختصاصى سیمرغ
چهارشنبه 3/3/1391 - 10:30
تاریخ

قدیمی‌ترین شهرهای جهان که هنوز مسکونی‌اند! (+عکس)

قدیمی‌ترین شهرهای جهان که هنوز مسکونی‌اند! (+عکس)
شوش بارها و بارها در زمان حکومت ایلامی‌ها، بابلیان، هخامنشیان، یونانیان، پاریتان، ساسانیان و دیگر تمدن‌های ایرانی جزو مراکز اصلی حکومت و از شهرهای مهم بوده است. این شهر در دوران...
 
1- دمشق- سوریه
دمشق
دمشق پایخت کنونی کشور سوریه، تاریخچه ای باستانی و حدود 12.000 سال قدمت دارد. این شهر در منطقه ای حاصلخیز و پرآب واقع شده که آب آن از رودخانه «برادا» تامین می‌شود. دمشق هدف اصلی و قابل توجه بسیاری ار پادشاهان و فاتحین در طول تاریخ بوده است.
امروزه هم بالغ بر 4 میلیون نفر در مناطق شهری دمشق زندگی می‌کنند و البته شاید دلیل اصلی آن  شبکه‌های آب رسانی پیشرفته به جای مانده از 3500 سال پیش باشد که منجر به ایجاد ساختارهای زیادی از فضای سبز و پارک‌های تفریحی شده است. دمشق از سال 1979 به عنوان یکی از مناطق باستانی جهان در یونسکو به ثبت رسیده است.
 
2-اریحا، فلسطین
 
اریحا
شهر باستانی اریحا قدیمی‌ترین شهر دیوار کشی شده جهان است، همراه با بقایای برج و باروهای سنگی که قدمتشان به حدود 9000 سال قبل از میلاد بازمی‌گردد. حتی در برخی از کاوش‌های باستانی شناسی نشانه‌هایی از سکونت انسانی بیشتر از 11000سال پیش از میلاد یافت شد.
شهر اریحا نه تنها طی چند صد قرن به طور مستمر محل استقرار و زندگی بوده، بله دانشمندان چندین لایه روی یکدیگر که نشان از زیستگاه‌های مختلف بوده را کشف کرده و این نشان می‌دهد که یک ساختمان بر روی بقایای ساختمان‌های قبلی ساخته شده است.
 
اریحا
 
3- شوش- ایران
 
شوش- ایران
 
تاریخ این شهر ایران تقریبا به 8000 قبل از میلاد برمی‌گردد، شوش بارها و بارها در زمان حکومت ایلامی‌ها، بابلیان، هخامنشیان، یونانیان، پاریتان، ساسانیان و دیگر تمدن‌های ایرانی جزو مراکز اصلی حکومت و از شهرهای مهم بوده است. این شهر در دوران اوج و افتخار خود کمتر روزهای آرام به خود دیده است.
 
شوش- ایران
شوش شهری است که لوح معروف حمورابی در آن کشف شد. لوح یادبود 7 فوتی که قرن 12 قبل از میلاد به شوش آورده شد و دوباره در سال 1901 کشف شد. این لوح اکنون در موزه لوور پاریس نگهداری می‌شود.
 
4- پلوودیف، بلغارستان
 
پلوودیف
یکی از راه‌های اندازه گیری قدمت یک شهر تهیه کردن لیستی از تعداد نامهایش در طول تاریخ است. پلوودیف نمونه ای از این شهرهاست، این لیست با Eumolpias آغاز شده و سال 342 قبل از میلاد وقتیکه توسط  پدر اسکندر مقدونی فتح می‌شود، به «فیلیپوپولیس» تبدیل می‌شود. قرن‌ها می‌گذرد و «فیلیپوپولیس» به «تریمونتیوم» تغییر نام می‌دهد، دوباره تبدیل به «فیلیپوپولیس» شده و بعد از «پالدین»، «فیلیپ» و بالاخره «پلوودیف».
«پلوودیف» دومین شهر بزرگ بلغارستان و یکی از قدیمی‌ترین شهرهای اروپا محسوب می‌شود که اولین آثار شهرنشینی نزدیک به 9000 پیش در آن دیده شده است.
 
5- اورشلیم- فلسطین
 
اورشلیم
شهری که از نظر مذاهب مختلف مقدس بوده است و پیش از این در طول قرن‌های زیادی آباد و مسکونی بوده است، حتی خیلی قبل از آنکه پیروان مذاهب عقاید خود را روی کاغذ، پاپیروس یا ظروف سفالی بیاورند.
 
طبق اطلاعاتی که از سایت ویکی پدیا جمع آوری شده مشخص شد که: در طول تاریخ اورشلیم دوبار ویران شده، 23 بار محاصره شده، 54 بار مورد حمله واقع شده، و 44 بار تصرف و باز پس گرفته شده است.
 
6- صور  - لبنان
 
 
مورخان شهر صور را زیربنای شکل‌گیری تمدن فنیقی‌ها در امپراتوری مدیترانه می‌نامند. به درستی که صور یکی از شگفتی‌های جهان باستان محسوب می‌شود. این شهر در جزیره ای دیوار کشی شده و البته با فاصله از ساحل لبنان و طوری طراحی شده بود تا هر محاصره و توطئه ای خنثی شود، تا موقعی که  اسکندر مقدونی گذرگاهی ساخت تا سربازانش بتوانند از دیوارهای شهر بگذرند.
 
 
این گذرگاه تغییراتی در جریان آبهای دریا ایجاد کرده و سبب شد که جزیره برای همیشه به زمین‌های خشک مجاورش ملحق شود. امروزه صور چهارمین شهر بزرگ لبنان محسوب می‌شود و مردم آن باید به تاریخچه باستانی شهرشان که حدود 6000 سال قدمت دارد افتخار کنند.
 
7- آتن- یونان
 
آتن
امروزه آتن  بیش از 4 میلیون نفر جمعیت دارد و پنجمین پایتخت پرجمعیت اروپا به شما می‌آید. آتن با آکروپولیس سر به فلک کشیده اش، با پارتنون باشکوهش سمبل روزهای طلایی یونان دوره کلاسیک و خاستگاه تمدن‌های غربی شمرده می‌شود، تقریبا ار 3400 سال پیش زندگی در شهر آتن جریان داشته است.
این شهر همیشه از امتیازها و برتری‌ها غرق لذت نبوده، باوجوداین در گذشته و تا قرن نوزدهم تقریبا به شهری دورافتاده و فراموش شده و با تعداد اندکی شهروند تبدیل شد. اما دوباره وقتی در سال  1834آتن پایتخت یونان شد، اوضاع تغییر کرد.
 
8- لیسبون- پرتغال
 
لیسبون

به سبب موقعیت بندرگاهی استثنائی جاییکه رودخانه Tagus به اقیانوس اطلس می‌ریزد، لیسبون همیشه موقعیت تجاری و نظامی‌ ایده آلی به شمار می‌رفته است و ضمنا اقامتگاهی جذاب برای سربازان و تاجران بوده است. باستان شناسان اجسامی ‌فینیقی متعلق به 1200 سال قبل از میلاد را در لیسبون کشف کرده اند که احتمالا باقیمانده وسایل فینیقی‌هایی بوده که با کشتی مسافرت می‌کرده و به جزایر برتانیایی می‌رفته اند.
 
لیسبون
در سال 1755 زمین لرزه ای که  جزو یکی از بزرگ ترین زمین لرزه‌های اروپا بود، در لیسبون رخ داد که همراه با تسونامی ‌و آتش سوزی بود. این زمین لرزه باعث خرابی شهر و کشته شدن هزاران نفر از ساکنین آن شد.
با این حال لیسبون به سرعت آباد شده و جایگاه خود به عنوان شهر تاریخی اروپا را تا به امروز حفظ کرده است.
 
لیسبون
 
9- واراناسی- هند
 
واراناسی
شهر انگلیسی زبان واراناسی که به آن بنارس هم می‌گویند، حداقل از سه هزار سال پیش به عنوان مرکز اصلی فرهنگی و مذهبی شناخته می‌شده است. براساس اساطیر این سرزمین خدای شیوا، پنج هزار سال پیش آن را بنا کرد. حدود یک میلیون نفر مسافر و زائر هندو سالانه از سراسر جهان برای شرکت کردن در مراسم مذهبی به این شهر آمده و در رود مقدس گنگ شنا می‌کنند.
وارناسی واقعا یک «شهر زنده» است که در لیستمان آورده ایم و بیشتر از هر شهر دیگری زندگی در آن جریان دارد.
 
واراناسی
 
 10- Cholula- مکزیک
 
به طور تقریبی می‌توانیم Cholula قدیمی‌ترین شهر نیم کره غربی بنامیم که زندگی به طور مستمر در آنجا تداوم داشته. تا زمان آخرین دوره تمدن آزتک بالغ بر 100.000 نفر در این شهر زندگی می‌کردند و امروزه در شهر Puebla که نزدیک این شهر است 90.000 نفر زندگی می‌کنند. این شهر دوره افتخار و اوج خود را در قرن دوم قبل از میلاد گذارنده است.
ساختمانهای تاریخی شهر که طی حفاری‌ها کشف شده اند جزو بزرگترین ساختمان‌های جهان محسوب می‌شوند و بخصوص اهرام بزرگ Cholula که یکی از بزرگترین سازه‌های بشر است که تابحال ساخته شده.
 
حال فکر می‌کنید چه چیزی یک شهر را تبدیل به شهری باستانی و زنده می‌کند؟ یک چیز مشترک را هر تاریخ دانی به شما خواهد گفت: موقعیت، موقعیت، موقعیت! خانه و املاک قدیمی‌ و مربوط به زمانهای گذشته شاید برای مدتی جمعیتی را به خود جذب کند- عقده‌های کشورگشایی هم تنها روشی است برای نابودکردن آنچه پیشینیان ساخته اند- اما آنچه یک شهر را برای همیشه شهری زنده و پویا می‌سازد جایگاه و موقعیت تاریخی و جغرافیایی آن بر روی کره زمین است. 
  
تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ/ مریم محبعلی نژاد
اختصاصی سیمرغ
چهارشنبه 3/3/1391 - 10:30
جهانگردی

اسرار آمیزترین مناطق جهان!!

اسرار آمیزترین مناطق جهان!!
در سطح شنهای بیابان پامپا در حدود 300 شکل ساخته شده از خطهای مستقیم حک شده که شامل فرمهای هندسی و تصاویر حیوانات و پرندگان و شکلهای دیگر بوده و تنها...
 تعداد زیادی از کارشناسان مشهور اظهار می‌کنند که احتمالا مکانهای اسرارآمیز در سرتاسر جهان که به کمک تکنولوژی و دانش پیشرفته ایجاد شدند (شاید پیشرفته‌تر از زمان ما) تحت نفوذ و سیطره تمدنهای گمشده بودند.
برخی هم عقیده دارند که هیچ تمدن بسیار پیشرفتهای تا به حال روی زمین وجود نداشته و تمام علوم عالی از انسان‌های فضایی زمان باستان که از آسمان به زمین آمده بودند به ارث رسیده است.
اما اکثر دانشمندان با هیچ کدام از این نظرات فوق موافق نبوده و سعی در تشریح رازهای باستانی مربوط به آیین و مذاهب روی کره زمین دارند.
در این متن سه مکان را به عنوان مرموزترین مناطق جهان به شما معرفی می‌کنیم، البته مکانهای مرموز بیشتری در سراسر زمین وجود دارند که ذهن ما را تسخیر کرده اند؛ چراکه انگار از جهان دیگری آمده اند!

استون هنج


آیا کسی وجود دارد که تا بحال در مورد استون هنج چیزی نشنیده باشد؟ استون هنج یکی از معروف‌ترین مکانهای اسرارآمیز جهان به شمار می‌آید. این مجسمه‌های غول پیکر سنگی چه ویژگی‌هایی دارند؟ چرا این مکان باعث ایجاد بحث و جدلهای فراوان در جامعه علمی‌ شده؟
استون هنج بنای تاریخی سنگی که در سالسبری انگلستان جنوبی واقع شده عمدتا دربرگیرنده 30 سنگ قائم می‌شود (یا سارسن‌ها، که هر کدام بیشتر از 10 فوت ارتفاع و 45 تن وزن دارند) این سارسن‌ها با 30 نعل درگاه که به صورت افقی و تخت رویشان قرار دارند تشکیل یک دایره متصل را داده‌اند. در داخل این دایره نیز چرخه‌ا‌ی مشابه تشکیل شده است و آنها هم به سبک دیرک و نعل درگاه ساخته شده‌اند.
شاید بگویید بناهای تاریخی بزرگ خیلی زیادی روی کره زمین وجود دارد که بعضی از آنها از استون هنج جذاب تر هستند! پس چه جیز خاصی در این غولهای سنگی نهفته است؟
برای تمام این سئوالهای پاسخهای دقیقی وجود ندارد.
کاربردشان چه بوده؟ یک رصدخانه ستاره شناسی، مکان مذهبی و آیینی یا چیزی ماوراء طبیعی؟ چه کسی آن را ساخته و چگونه؟

بعضی افراد گفته اند که دروییدها (کاهنان مذهب سلتی) این بنا را ساخته اند، اما واقعا ما چیز زیادی از این بنا نمی‌دانیم.
باستان شناسان تاریخ ساخت آن را بین 5000 تا 3000 سال پیش ذکر کرده اند، پس این بنا حتی قبل از استفاده کردن نوع بشر از ابزارهای فلزی ساخته شده بود.
حال بدون در نظر گرفتن اینکه چه کسی استون هنج را ساخته، واضح است که هزاران نفر در طراحی و به وجود آوردن آن سهیم بوده اند. فقط کشاندن چنین سنگهای عظیمی ‌از مارلبورگ (30 کیلومتری جنوب استون هنج)  کاری بس عظیم و بزرگ است. و چگونه امکان دارد چنین سنگهایی برپا شده باشند؟!
این کار یک شاهکار جالب مهندسی محسوب می‌شود و افسانه‌های بسیاری هست که قدرت و توانایی را منعکس می‌کند تا توضیح دهد چگونه انسانهای اولیه این سنگهای سنگین را حمل و جابجا کرده‌اند!
حتی در خلال افسانه‌های آرتور از استون هنج نام برده شده و اسم فردی به نام مرلین به عنوان معمار ذکر شده است.

جالبترین موضوع این است که استون هنج در جهات نقاط انقلاب و اعتدالی ستاره شناسی قرار گرفته و زمان طلوع خورشید در خط افق نور خورشید به طور کامل بین فواصل خرسنگ‌ها ظاهر می‌شود.
بی شک چنین چیزی تصادفی نیست و شاید با داستانهای مربوط به سرآغاز و مبدا این مکانهای مرموز ارتباط داشته باشد.

خطوط نازکا

خطوط نازکا فوق‌العاده‌ترین گروه جئوگلیپس‌ها (geoglyps) در جهان هستند. آنها در بیابان نازکا بین شهرهای نازکا و پامپا روی پامپاس دی جوناما در پرو واقع شده اند.
در سطح شنهای بیابان پامپا در حدود 300 شکل ساخته شده از خطهای مستقیم حک شده که شامل فرمهای هندسی و تصاویر حیوانات و پرندگان و شکلهای دیگر بوده و تنها از آسمان و بالا به وضوح قابل رویت هستند.

3 نکته
مرموز در نازکا پلاتیو قابل بررسی است:
1. خطوط مستقیم با کیلومترها فاصله در تمام مسیرها در بخشهایی از پامپاس یکدیگر را قطع می‌کنند.
2. تعداد زیادی از فرم این خطها به صورت شکلهای هندسی است: مثل زاویه‌ها (کنج‌ها)، مثلث‌ها، شکل‌های خوشه ای، مارپیچ‌ها، مربع‌ها، خطوط مواج و غیره.
3. تعداد زیادی از خطوط نیز به شکل حیوانات درآمده اند.
با بررسی نقشه خطوط نازکا موضوعات زیر مطرح می‌شود:

طبق باور مردم جئوگلیپس‌ها را گروهی از افراد به اسم نازکا ساخته اند، اما چرا و چگونه آنها این شگفتی‌های جهان را خلق کردند که اصلا قابل توضیح و تشریح کردن نیستند؟
از وقتیکه مشخص شد خطوط نازکا به جز از یک جایگاه بالاتر قابل رویت نیستند، فرض می‌شود که مردم نازکا هرگز نتوانسته اند حاصل کاشان را از جایگاه بالاتر ببینند!
بنابراین فرضیه‌ها و تصورات خیلی زیادی در مورد توانایی‌های سازندگان و انگیزه‌های آنان وجود دارد.
آیا امکان دارد جئوگلیپس‌ها تمثال‌های خدایان حیوانی یا طرح‌های صورتهای فلکلی باشند؟
آنها راه و مسیر بوده اند یا عقربه‌های نجومی ‌و یا حتی شاید یک نقشه خیلی عظیم؟
اگر مردمی‌که 2000 سال پیش اینجا زندگی می‌کردند فقط از تکنولوژی ساده ای بهره مند بودند، چگونه برای ساختن چنین شکلهای دقیقی برنامه ریزی کرده اند؟ آیا از یک نقشه پیروی کرده اند؟ اگر اینگونه بود چه کسی آن را ترتیب داده؟ و بالاخر در ظاهر تمام اینها به دنیای ماورایی تعلق دارند.
به منظور معرفی کردن خطوط نازکا، که با جابجا کردن صخره‌های بیابان برای نشان دادن سطح زیرین شنهای صورتی کمرنگ ساخته شده اند، بازدید کننده‌ها اغلب توضیحاتی تخیلی ارائه می‌دهند: از باندهای پرواز برای سفینه‌های فضایی تا راه‌هایی برای قهرمانان المپیک، از اُپ آرت (هنر بصری) تا پاپ آرت، و در نهایت تا رصدخانه‌های ستاره شناسی...

جزیره ایستر

جزیره ایستر (راپانویی در زبان بومی) مستعمره کشور شیلی و در جنوب شرقی اقیانوس آرام قرار دارد. راپانویی جزیره ای کوچک، پر از پستی و بلندی و اکنون بدون درخت از منشا آتشفشانی می‌باشد. این جزیره غیرعادی‌ترین منطقه دورافتاده جهان خوانده شده، اما چیزهای دیگری هم هست که این مکان را از مکانهای دیگر روی کره زمین مجزا می‌سازد.
در این جزیره صدهای مجسمه خرسنگی به شکل انسان وجود دراد که موآی نام دارند.
اغلب مو آی‌ها از خاکسترهای آتشفشانی و فشرده شده  متراکم و خاص تراشیده شده اند. بزرگترینشان وزنی بالغ بر 165 تن را داراست و ارتفاعش به 220 متر می‌رسد. برخی از مو آی‌های عمودی (ایستاده) تا گردن در زیر خاک پنهان شده اند.
این سازه بسیار عظیم که در جزیره ای کاملا بایر و خشک (فقط با مقدار کمی ‌سبزه) وجود دارند به سرعت و در نگاه اول ذهن‌ها را تسخیر می‌کند. واقعا چگونه چنین چیزی امکان دارد؟ چه کسانی این تندیسها را ساخته و دلیلشان از خلق آنها چه بوده؟

بعضی از داشنمندان می‌گویند ساکنان جزیره ایستر یعنی راپانویی از پلی نزی آمده بودند. اما شباهتهای این مجسمه‌ها به مجسمه‌های سنگی هندی اطراف دریاچه تیتیکاکا در جنوب آمریکا جالب و درخور توجه است آیا این تشابه تصادفی بوده؟ متخصصین قادر نیستند به طور دقیقی کاربرد مجسمه‌های مو آی را توضیح دهند. بعضی از آنها اعتقاد دارند که این مجسمه‌ها هم  نماد  قدرت و هم مذهب و سیاست بوده اند.
یکی از بزرگترین اسرار جزیره ایستر در مورد این بود که این سنگها چگونه از معدن سنگ تا صفه‌هایشان یا ahus (گاهی فاصله ای بیشتر از 20 یا 25 کیلومتر) منتقل می‌شدند؟
طبق افسانه راپانویی موآی خودش از معدن سنگ راه می‌افتاده! بعضی نیز این مجسمه‌ها را به مراسم آیینی نسبت می‌دهند.
آیا همین موضوع باعث شده تا سختیهای ذاتی را برای جابجا کردن اینها متقبل شوند؟
آیا کسانی با فرض اینکه نباید زحمت جابجا کردن سنگها را به خود بدهند در معدنها می‌ماندند؟
یا شاید افراد جزیره ایستر از قدرتهای ماورایی کمک می‌گرفتند و با توانایی فوق طبیعی آنها را تراشیده و سپس موآی‌ها را حرکت می‌دادند؟

جزیره ایستر بیشتر به نام‌های ته- پیتو- او- ته- هنا به معنی «داستان جهان» و ماتا-کی-ته- رانی به معنی «چشمانی نظاره گر به بهشت» مشهور است.
این نامهای باستانی و جزئیات بسیار زیاد اسطوره ای به احتمالاتی اشاره دارند مبنی بر اینکه این جزیره دورافتاده شاید قبلا هم یک شاخص جغرافیایی و هم رصد خانه ستاره شناسی تمدنی فراموش شده اما بسیار قدیمی‌ بوده است.

 
تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ/ مریم محبعلی‌نژاد
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ
چهارشنبه 3/3/1391 - 10:28
تاریخ

10 حقیقت جالب در مورد تمدن اسرارآمیز مایا!! (+تصاویر)

 10 حقیقت جالب در مورد تمدن اسرارآمیز مایا!! (+تصاویر)
قربانی کردن انسان برای اهداف مذهبی و یا پزشکی یکی از موضوعاتی است که اکثر مردم در مورد مایاها می‌دانند- اما آنچه اغلب مردم نمی‌دانند این است که آنها هنوز هم قربانی می‌کنند. اما...

گفته شده که مایاها تمدنی نیمه آمریکایی هستند که تنها با خط کاملا پیشرفته پیش از کلمبیایی شناخته می‌شدند، در زمینه هنر، معماری و تجهیزات نجومی ‌و ریاضیات نیز شهرت داشتند. تصورات اشتباه خیلی زیادی در مورد تمدن مایا وجود دارد و این فهرست مطمئنا خط بطلانی بر حداقل یک یا دو مورد از این اشتباهات خواهد کشید. علاوه براین در این متن حقایقی که شما هیچ وقت در مورد تمدن مایا نمی‌دانستید در اختیارتان می‌گذاریم.

1. راز باستانی
تمدن مایا

حقیقت: هیچ کس واقعا نمی‌داند که چه چیزی باعث نابودی فرهنگ مایا شد.
به خاطر دلایلی که هنوز هم مورد بحث اند، مناطق اصلی زندگی مایا که در سطحی پایینتر از زمین اصلی قرار داشت به مرور و در طول قرون 8 و نهم شیب بیشتری پیدا کرد و پس از آن کم کم رو به نابودی رفت. این ادعا با نوشته‌های تاریخی و سازه‌های معماری در مقیاس بزرگ پیوند دارد. تئوریهای غیر اکولوژی در مورد نابودی مایا به چندین زیر گروه در یک رده، مثل زیاد شدن جمعیت، تاراج خارجیها، شورش و طغیانهای محلی و فروپاشی مسیرهای تجاری  دسته بندی می‌شوند. فرضیه‌های اکولوژی شامل حوادث طبیعی، ‌بیماریهای واگیردار و تغییرات آب و هوایی می‌شوند. حالا دلیل و شاهدی دال بر افزایش جمعیت اضافه بر ظرفیت محیط بوده که موجب فرسودگی پتانسیل‌های زراعتی و شکار بیش از اندازه حیوانات می‌شده و همین عامل نابودی تمدن مایا را تضمین می‌کرده است. برخی از محققین به تازگی استدلال کردند که خشکسالی 200 ساله شدید و سختی منجر به سقوط و فروپاشی تمدن مایا شده است.
2. زندگی ادامه دارد...

 

 تقویم مایا

حقیقت: تقویم مایایی پایان جهان را پیشگویی نمی‌کند.
اول از همه اینها باید بگوییم که مایاها فقط یک تقویم ندارند بلکه آنها تقویمهایی دارند که با هم ارتباط دارند. در افسانه‌هایی گفته شده که در این تقویم long count  (که در بالا آورده شده) زمان به پایان رسیدن جهان مشخص شده است.
طبق افسانه‌های مایا ما در جهان چهارم یا جهان «آفرینش» که در افسانه‌ها ازش صحبت شده زندگی می‌کنیم. در تقویم long count آخرین خلق یا آفرینش در 12.19.19.17.19 به پایان می‌رسد. که این سلسله مراتب دوباره در 20 دسامبر 2012 اتفاق می‌افتد. طبق این گفته مایاها الان زمان جشن بزرگ به خاطر رسیدن به انتهای چرخه آفرینش فرا رسیده است. این سخن به معنی رسیدن به پایان جهان نیست بلکه منظور از این جمله شروع یک عصر جدید است. مگر 31 دسامبر هر سال پایان جهان محسوب می‌شود؟ خیر- ما در این روز وارد سال جدیدی می‌شویم. این مساله شبیه دوره‌های آفرینشی تمدن مایاست. درحقیقت مایاها ارجاعهای زیادی به تاریخهایی دارند که بعدها در سال 2012 رخ می‌دهد. در حقیقت نظریه پایان یافتن جهان در سال 2012 (باتوجه به افسانه مایایی) را اولین بار خوزه آرگیولس سال 1987 در کتابش به نام The Mayan Factor: Path Beyond Technology مطرح کرد.
3. آخرین قلمرو حکومتی مایا
تمدن مایا
حقیقت: آخرین حکومت تمدن مایا تا سال 1697 وجود داشت.
شهر جزیره‌ای  تایاسال مکان آخرین پادشاهی مستقل تمدن مایا محسوب می‌شد و برخی از کشیشان اسپانیایی تا سال 1969 با مسالمت و آرامش آخرین پادشاه ایتزا یعنی کانک Canek را ملاقات و موعظه می‌کردند. پادشاهی ایتزا بالاخره در  13 مارچ 1697 تسلیم اسپانیایی‌ها شد.  حالا مصنوعات و بناهای باستانی در چیچن ایتزا که همه ما می‌شناسیم، در این آخرین منطقه خودمختار واقع شده است. قابل توجه اینکه بیشتر زمینهایی که این مکانهای باستانی در آنجا واقع شده، جزو زمینهای خصوصی یک خانوده محسوب می‌شود، درحالیکه دولت آنها را متعلق به خود و درحقیقت خود را اداره کننده این مکانها می‌داند.
4. سونا
تمدن مایا
حقیقت: مایاها از سونا استفاده می‌کردند!
حمامهای آرامش بخش یا zumpul-ché جایی بود که مردم مایایی زمان باستان خودشان را در آنجا تطهیر و شستشو می‌کردند. این حمامها خیلی شبیه سونای امروزی و ساختاری، دیوارهای سنگی و سرپوشیده داشت همراه با یک دریچه یا سوراخ کوچک در قسمت سقف. آبی که از صخره‌های سنگین وارد اتاق می‌شد تولید بخار کرده و این روند شرایطی فراهم می‌کرد که تمام ناپاکیها و کثیفیها نابود شود. پادشاهان مایا عادت داشتند بعد از ملاقاتهایشان حمام سونا بگیرند تا احساس سرزندگی و همچنین پاکی داشته  باشند.

5. Ball Courts
تمدن مایا

حقیقت: مایاها ball court را به عنوان محلی برای بازی کردن می‌ساختند.
بازیهای توپی Mesoamerica ورزشی با انجمنهای آیینی بود که مردم پیش-کلمبیایی بالغ بر 3000 سال از این ورزش استقبال می‌کردند. در طول دوره ای هزار ساله انواع مختلفی از این بازی در سرزمینهای مختلف وجود داشته و هنوز یک نمونه مدرن از این بازی به نام ulama در معدودی از مکانها  و بین افراد بومی ‌طرفدار دارد. Ballcourts مکانهایی عمومی ‌بودند که برای حوادث مهم فرهنگی و فعالیتهای آیینی مثل جشنواره‌ها و اجراهای موسیقی مورد استفاده قرار می‌گرفتند. این مکان از سراشیبی‌های پله دار تشکیل می‌شد که به صحن مراسم یا پرستشگاه‌های کوچک منتهی می‌شد، ball court‌ها شبیه حرف “I” بود که تقریبا در تمام شهرهای کوچک مایا یافت می‌شد.
6. مواد مخدر
تمدن مایا
حقیقت: مایاها از مسکن و مواد مخدر استفاده می‌کردند.
مردم مایا در مراسم مذهبی‌شان به طور مرتب از داروهای توهم زا استفاده می‌کردند (که از مواد طبیعی تهیه می‌شد)، اما در زندگی روزمره‌شان نیز برای تسکین درد نیز از این مواد استفاده می‌کردند. معمولا  از گیاهانی مثل peyote، نیلوفر، بعضی از قارچها، تنباکو و گیاهان دیگر برای ساختن نوشیدنی‌های الکی استفاده می‌کردند. علاوه براین همانطوری که در شعرهای مایایی گفته شده و بر سنگها تراشیده شده؛ آنها از برای جذب سریعتر و تاثیرگذاری بیشتر مواد مخدر، داروی مایع و آیینی را به خودشان (از راه مقعد مانند عمل تنقیه)  تزریق می‌کردند. در بالا تصویر مجسمه مایایی را می‌بینید که از تزریق این مایع به بدنش لذت می‌برد!

7. قربانیان

قربانیان تمدن مایا

 

حقیقت: بعضی از افراد مایا هنوز هم قربانی و خونریزی دارند
قربانی کردن انسان برای اهداف مذهبی و یا پزشکی یکی از موضوعاتی است که اکثر مردم در مورد مایاها می‌دانند- اما آنچه اغلب مردم نمی‌دانند این است که آنها هنوز هم قربانی می‌کنند. اما هیجان زده نشوید! الان خون مرغ جای خون انسان را گرفته است. امروز هنوز هم اقوام مایا سنتهای آیینی اجدادشان را حفظ کرده اند. آیین نماز و دعا، هدایا، قربانی‌های خونی (که الان مرغها جای انسان را گرفته اند)، رقصها، مهمانی‌ها، و نوشیدنی‌های آیینی هنوز هم از رسومات دینی و سنتی آنها محسوب می‌شود.

8. دکترهای عالی
تمدن مایا

حقیقت:
مایاها روشهای درمانی بسیار خوب و جالبی دارند.
سلامت و علم پزشکی در میان مایای باستانی ترکیب پیچیده ای از ذهن، بدن، مذهب، مراسم آیینی و دانش محسوب می‌شد. مهم‌تر از همه اینها کسانی برای وظایف پزشکی انتخاب می‌شدند که آموزشهای عالی و درستی دیده بودند. این مردان «شامان» نامیده می‌شدند و به عنوان واسطه ای بین دنیای فیزیکی و دنیای معنوی عمل می‌کردند. آنها برای رسیدن به هدفشان یعنی شفا بخشیدن بیماران، و پیش‌بینی کردن و کنترل کردن حوادث فوق طبیعی تمرین جادوگری هم می‌کردند. از زمانیکه دانش پزشکی شدیدا با جادوگری و مذهب غرابت پیدا کرد، برای شامانها هم بسیار ضروری و واجب بود که مهارتهای پزشکی و دانش خود را توسعه بخشند. معروف بود که مایاها زخمها را با موی انسان بخیه می‌زدند، شکستگی استخوان را درمان می‌کردند و حتی در زمنیه جراحی دندان هم مهارت داشتند از سولفید آهن برای پر کردن دندان استفاده می‌کردند و ابزارهای جراحی می‌ساختند.
9. دوران کودکی مایا
تمدن مایا

حقیقت: مایاها به زیبایی و تربیت بچه‌هایشان اهمیت می‌دادند
مایاها همواره آرزو داشتند بچه‌هایشان تواناهایی جسمی‌ غیرطبیعی داشته باشند. برای مثال در سنین خردسالی تخته‌هایی را روی پیشانی بچه‌ها محکم فشار می‌دادند تا پیشانی پهنی داشته باشند. یکی دیگر از معیارهای زیبایی برای بچه‌های مایا چپ بودن چشمها محسوب می‌شد! بنابراین پدر و مادرها برای رسیدن به این هدف اشیائی را جلوی چشمهای نوزاد تازه به دنیا آمده آویزان کرده و آن را تکان داده تا بر اثر مداوت و تکرار این عمل چشمهای بچه دیگر برای همیشه چپ بشود!!
حقیقت جذاب دیگر در مورد کودکان مایا این است که بیشتر آنها را بر اساس روزی که در آن به دنیا می‌آمدند نام گذاری می‌کردند. هر روز سال برای بچه‌های پسر و دختر و والدین اسم خاصی داشت و ازشان انتظار می‌رفت که این سنت را انجام دهند.
10. فرهنگی که ادامه دارد...
تمدن مایا

حقیقت: هنور افراد زیادی از تمدن مایا در مناطق خاص خودشان زندگی می‌کنند
درحقیقت بالغ بر 7 میلیون مایایی در مناطق خاصی زندگی می‌کنند، تعداد زیادی از آنها نیز طوری زندگی می‌کنند تا بتوانند آنچه از میراث فرهنگی برایشان باقیمانده را حفظ کنند. بعضی از آنها به طور کامل با فرهنگ مدرن منطقه ای که در آن زندگی می‌کنند خودشان را وفق داده اند، در حالیکه دیگران زندگی ویژه سنتی و باستانی خود را ادامه می‌دهند و اغلب اوقات به یکی از زبانهای مایایی به عنوان زبان اول صحبت می‌کنند. بیشترین جمعیت از افراد مایا در ایالتها و شهرهای مکزیک مثل Yucatán، Campeche، Quintana Roo، Tabascoو Chiapas، و در بعضی کشورهای آمریکای مرکزی مثل Belize، گوآتمالا و قسمتهای غربی هوندوراس و الساوادور پراکنده اند. و جالب است بدانید امکان دارد بعضی از کلمات مثل shark به معنی کوسه و cocoa به معنی کاکائو از زبان مالایی گرفته شده باشند. حالا برایتان یک جمله مالایی را می‌نویسیم تا اگر با یک مالایی برخورد کردید  حداقل بتوانید یک جمله صحبت کنید!
در زبان Yucatec مالایی جمله Jach Dyos b’o"otik برای تشکر کردن به کار می‌رود و معنی آن می‌شود "ازت متشکرم"
تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ/ مریم محبعلی‌نژاد
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ
چهارشنبه 3/3/1391 - 10:25
تاریخ

اسرار جالب سلسله «توت آنخ آمون»

اسرار جالب سلسله «توت آنخ آمون»
آنها نیز زمانی انسان‌هایی معمولی بودند که زندگی کرده‌اند؛ عاشق شده‌اند و از دنیا رفته‌اند. درست همان‌طور که ما امروز زندگی می‌کنیم. برخی از...
مومیایی‌ها فکر، ذهن و قلب بسیاری از باستان‌شناسان را به خود مشغول کرده‌اند. اگرچه مومیایی‌ها سرشار از اسرار سر به مهر و مسائل حل‌نشده هستند. اما آنها نیز زمانی انسان‌هایی معمولی بودند که زندگی کرده‌اند؛ عاشق شده‌اند و از دنیا رفته‌اند. درست همان‌طور که ما امروز زندگی می‌کنیم. برخی از باستان‌شناسان اعتقاد دارند که باید به این اجساد باستانی احترام بیشتری گذاشت و به آنها اجازه داد که در آرامش به خواب ابدی خود ادامه دهند. 
 
 اسرار زیادی درباره مصر باستان وجود دارد که کشف آنها تنها با مطالعه اجساد مومیایی‌شده فراعنه امکان‌پذیر است. با انجام آزمایش‌های سی‌تی‌اسکن روی مومیایی توت آنخ‌آمون (Tutankhamun) در سال 2005، باستان‌شناسان نشان دادند این پادشاه جوان در هنگام مرگ تنها 19 سال سن داشته؛ برخلاف آنچه بسیاری از مردم عقیده دارند؛ به دلیل اصابت ضربه‌ای به سرش نمرده و سوراخی که در پشت جمجمه وی وجود دارد؛ طی فرایند مومیایی کردن وی ایجاد شده است.
با وجود این کشفیات حیرت‌انگیز، هنوز معماهای زیادی درباره توت‌آنخ‌آمون وجود داشت که حتی سی‌تی‌اسکن نیز نمی‌توانست جوابی برای آنها پیدا کند. به‌تازگی مطالعات جدیدی توسط زاهی حواس، دبیرکل شورای عالی آثار باستانی مصر، انجام شده که حقایق شگفت‌آوری را درباره زندگی، تولد و مرگ توت‌آنخ‌آمون فاش کرده است.
 
بخش هایی از این گزارش در ادامه می آید.
از نظر زاهی حواس، داستان زندگی توت‌آنخ‌آمون شبیه نمایش تئاتری است که پایان آن هنوز نوشته نشده است. آغاز نخستین پرده این نمایش به سال 1390 پیش از میلاد، چندین دهه پیش از تولد توت‌آنخ‌آمون و زمان فرمانروایی آمن‌هوتب سوم (Amenhotep III) بازمی‌گردد. آمن‌هوتب از پادشاهان سلسله هجدهم بود که امپراتوری وی بیش از 1900 کیلومتر امتداد داشت و سرزمین‌های زیادی را از رودخانه فرات در شمال تا سرچشمه نیل در جنوب دربرمی‌گرفت. آمن‌هوتب سوم در کنار ملکه قدرتمند خود، بانو تی (Tiye)، به مدت 37 سال حکوت کرد و طی این مدت خدایان مصر باستان را که در رأس همه‌شان آمون قرار داشت؛ می‌پرستید. در زمان حکومت وی، مردم مصر، دوران پررونقی را پشت‌سر گذاشتند و از جمع‌آوری مالیات‌ها، ثروت هنگفتی به خزانه سلطنتی مصر سرازیر شد.
در حالی‌که سنت‌ها و ثبات امپراتوری پرده اول این نمایش را تشکیل می‌دهند؛ پرده دوم سراسر طغیان و شورش است. پس از مرگ آمن‌هوتب سوم، پسر دوم وی آمن‌هوتب چهارم بر تخت نشست اما وی از خدای آمون و دیگر خدایان سنگی روی برگرداند و به‌جای آنها، خدای واحدی را که خورشید بود و آتن خوانده می‌شد؛ برای پرستش انتخاب کرد. در پنجمین سال سلطنتش، وی نام خود را به آخن‌آتن (Akhenaten) که به معنای خدمتگزار آتن بود؛ تغییر داد.
او مقام خود را به یک خدای زنده ارتقا داد و با کنار گذاشتن شهر تبس (Thebes) که به طور سنتی پایتخت مذهبی مصر به شمار می‌رفت؛ شهر تشریفاتی بزرگی را در 290 کیلومتری شمال آن و در مکانی که امروزه آمرنا (Amarna) نامیده می‌شود، بنا کرد. وی به همراه ملکه خود نِفِرتی‌تی (Nefertiti) در این شهر سکنی گزید. آنها زندگی خود را به‌عنوان کاهنان اعظم صرف خدمت به آتن کردند و شش دخترشان نیز در این راه همراهی می‌کردند. ثروت و قدرت کاهنان معابد آمون رو به زوال نهاد و آتن به اوج رسید.
جالب اینجاست که پایان عصر آخن‌آتن هم همراه با اغتشاش و آشوب بود. اتفاقات این دوره مانند حوادثی است که بین دو پرده یک نمایش و در پشت صحنه رخ می‌دهد. پس از مرگ آخن‌آتن و شاید همزمان با پایان عمر وی، یک یا شاید دو پادشاه برای مدت کوتاهی بر تخت نشستند. بسیاری از مصرشناسان عقیده دارند که نخستین پادشاه پس از آخن‌آتن درواقع نفرتی‌تی است. پادشاه دوم اسمنخ‌کاره (Smenkhkare) نام داشت و تقریبا هیچ اطلاعاتی درخصوص وی در دسترس نیست.

 توت آنخ آمون می‌آید
چیزی که باستان‌شناسان بااطمینان می‌توانند درباره آن سخن بگویند؛ آغاز پرده سوم نمایش با جلوس فرعونی نوجوان بر تخت پادشاهی است: پسری نه ساله به نام توت‌آنخ‌آتن (به معنی تصویر زنده آتن). در دو سال نخست فرمانروایی، وی و همسرش آنخ‌اسنپ‌آتن (Ankhesenpaaten) که یکی از دختران آخن‌آتن و نفرتی‌تی بود، آمارنا را ترک کردند و پس از بازگشت به تبس، بازگشایی معابد آمون و بازگرداندن ثروت و قدرت به معابد، برائت خود را از ارتداد آخن‌آتن اعلام و بیعت خود را با آیین آمون تجدید کردند! چنین شد که پادشاه و ملکه مصر نام خود را به توت‌آنخ‌آمون و آنخ‌اسن‌آمون تغییر دادند.
 
پس از آن پرده فرو می‌افتد. ده سال پس از آغاز سلطنت، توت‌آنخ‌آمون مرد و هیچ جانشینی برای خود باقی نگذاشت. وی با عجله در مقبره کوچکی که در اصل برای یکی از ثروتمندان ساخته شده بود، دفن می‌شود. جانشینان او برای آنکه ننگ ارتداد آخن‌آتن پنهان شود؛ تلاش کردند تا هر ردپایی از پادشاهان آمارنا را، از صفحه تاریخ پاک کنند و حتی توت‌آنخ‌آمون که شکوه آمون را به او بازگرداند، از این قاعده مستثنی نماند.
اما طعنه تاریخ این است که این تلاش‌ها برای پاک کردن تاریخ باعث شد توت‌آنخ‌آمون برای همیشه ماندگار شود. کمتر از یک قرن پس از مرگ فرعون جوان، مکان مقبره وی فراموش شد. سازه‌هایی که بالای قبر وی ساخته شد، آن را از دستبرد دزدان در امان نگاه داشت و مقبره وی تا زمان اکتشاف در سال 1922/1301 دست‌نخورده باقی ماند...

 ده مومیایی مرموز

برای پاسخگویی به این سوالات، گروهی از دانشمندان تصمیم گرفتند دی‌ان‌ای توت‌آنخ‌آمون را به همراه دی‌ان‌ای ده مومیایی دیگر که گمان می‌رفت اعضای خانواده وی باشند؛ آزمایش کنند. در این گزارش فرآیند آزمایش این ده مومیایی، نسبت آنها با خاندان آنخ آمون و ... هم مورد بررسی قرار گرفته است.
مومیایی توت‌آنخ‌آمون در مرکز توجهات قرار داشت. اگر فرایند استخراج و جداسازی با موفقیت انجام می‌گرفت، دی‌ان‌ای وی باید به شکل یک محلول شفاف درمی‌آمد. با این وجود، نمونه‌های اولیه همگی تیره‌رنگ بودند. بخشی از آلودگی مربوط به مواد ناشناخته‌ای بود که در فرایند مومیایی کردن استفاده شده بود اما در نهایت پس از شش ماه کار سخت، گروه تحقیقاتی موفق شد روش مناسب حذف این آلودگی‌ها را کشف کند و نمونه‌ای را که برای انجام آزمایشات دی‌ان‌ای مناسب باشد به دست آورد.
همه خانواده توت‌آنخ‌آمون، دوران سلطنت و ویژگی های این دوران، رسیدن به این نکته که ژنتیک ابزاری قدرتمند برای بالا بردن درک باستان‌شناسان از تاریخ مصر است از دیگر بخش های گزارش است.
گزارش می‌افزاید: نتایج تحقیقات جدید، نشان می‌دهد که رشد استخوان‌های جدید در واکنش نسبت به بافت‌مردگی ایجاد شده و ثابت می‌کند این وضعیت در طول حیات توت‌آنخ‌آمون وجود داشته است. همچنین از میان تمام فراعنه، تنها توت‌آنخ‌آمون است که نقاشی‌های دیوار، وی را هنگام انجام فعالیت‌هایی همچون تیراندازی با کمان در حالت نشسته نشان می‌دهد. اینها همگی مدارک روشنی است که نشان می‌دهد توت‌آنخ‌آمون پادشاهی نبوده که یک چوب‌دستی را تنها به‌عنوان نماد قدرت نگاه دارد بلکه وی به این چوب‌دستی‌ها برای راه رفتن نیاز داشته است.
بیماری استخوانی توت‌آنخ‌آمون اگرچه فلج‌کننده بود، اما به تنهایی مرگ‌بار نبود. گروه برای یافتن دلایل احتمالی مرگ وی، مومیایی را در جست‌وجوی ردپایی از بیماری‌های مسری آزمایش کردند. آنها دی‌ان‌ای چندین رشته از یک انگل به‌نام «Plasmodium falciparum» را پیدا کردند که نشان از ابتلای قطعی فرعون جوان به بیماری مالاریا داشت. اما آیا مالاریا باعث مرگ پادشاه شده است؟ احتمالا همین‌طور است. این بیماری می‌تواند نوعی واکنش ایمنی کشنده را در بدن به راه بیندازد که به شوک خونی، خونریزی، تشنج، کما و در نهایت مرگ منتهی می‌شود....
عدم موفقیت در بچه‌دار شدن، نه‌تنها این خانواده را که یک سلسله پادشاهی قدیمی را به پایان راه خود رساند. باستان‌شناسان می‌دانند که پس از مرگ توت‌آنخ‌آمون، یکی از ملکه‌های مصر که احتمالا آنخ‌اسن‌آمون بوده، به پادشاه هیتی‌ها (قومی باستانی ساکن در شمال سوریه و آسیای صغیر) که دشمنان اصلی مصریان بودند، پناه برد. این ملکه بیوه که فرزندی هم نداشت؛ از پادشاه هیتی‌ها خواست تا شاهزاده‌ای را برای ازدواج با وی بفرستد.
پادشاه هیتی‌ها یکی از پسران خود را فرستاد اما وی پیش از رسیدن به مصر از دنیا رفت. برخی از باستان‌شناسان عقیده دارند که وی توسط هورم‌هب (Horemheb)، فرمانده لشکر توت‌آنخ‌آمون که در نهایت به امپراتوری رسید، به قتل رسیده است. اما هورم‌هب نیز بی‌آنکه بچه‌دار شود، از دنیا رفت و سلطنت را برای یک فرمانده نظامی دیگر باقی گذاشت. فرعون جدید، رامسس اول (Ramses I) نام داشت. با سلطنت وی سلسله جدیدی آغاز شد و در دوران زعامت نوه وی، رامسس بزرگ، مصر باستان به قله‌های تازه‌ای از قدرت امپراتوری رسید...
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: hamshahrimags.com
 م
چهارشنبه 3/3/1391 - 10:23
جهانگردی

5 بیابان بسیار زیبای جهان! (+عکس)

5 بیابان بسیار زیبای جهان! (+عکس)
محیطی که همه چیز تحت تاثیر شن‌های قرمز و ریگ‌های روان کشنده قرار می‌گیرد. هوای اینجا فوق العاده خشک است و دمای هوا به شدت در نوسان است به طوریکه در روز به بیشترین حد گرما می‌رسد و در شب یخ می‌بندد!...

بیابان پاتاگونین
که به نام بیابان پاتاگونیا یا استپ پاتاگونیا نیز شناخته می‌شود یکی از بزرگ‌ترین بیابان‌های آمریکاست و هفتمین بیایان بزرگ جهان نیز هست که مساحت آن به 673.000 کیلومتر مربع می‌رسد. بخش عمده آن در آرژانتین واقع شده و بخش‌های کوچکی از آن در شیلی قرار گرفته که مرز آن از غرب به آند و از غرب به اقیانوس اطلس، در منطقه پاتاگونیا در جنوب آرژانتین، می‌رسد. علیرغم آب و هوای بیابانی خشک اینجا تعداد زیادی از حیوانات خطر را پذیرفته و در پانتاگونین زندگی می‌کنند.  برخی از آنها تنها در مناطقی که بیشتر قابل سکونت باشد و تنوع جغرافیایی بیشتری داشته باشد، زندگی می‌کنند. چون در این مکان‌ها غذا بیشتر یافت می‌شود و  آب و هوا نیز بهتر است. 
 
 بیابان پاتاگونیا
 بیابان پاتاگونیا
جغد، شترمرغ آمریکایی کوچک، خز پاتاگونیایی، آرمادیلوی کوتوله، پوما یا شیر کوهی، روباه خاکستری پاتاگونیایی، ایگوانای بیابانی، عنکبوت ماده جهنده، گونه‌های متفاوت عقاب و قوش تنوع بسیار کم از حیواناتی هستند که در این منطقه زندگی می‌کنند.
 بیابان پاتاگونیا
بیابان کالاهاری منطقه وسیع خشکی در آفریقای جنوبی نیمه خشک است که مساحتی بالغ بر 900.00 کیلومتر مربع دارد. که بیشتر «بوتسوانا» Botswana و بخش‌هایی از نامیبیا و آفریاقی جنوبی را به عنوان بخش نیمه بیابانی و منطقه‌هایی وسیع از چراگاه‌های عالی را تحت پوشش قرار می‌دهد که بعد از باران به این شکل می‌شوند. بیابان کالاهاری جنوبی‌ترین بخش آفریقاست و از یک قسمت بیابان و یک قسمت فلات تشکیل شده است. کالاهاری حیوانات و گیاهان مختلفی را در خود دارد و حفظ می‌کند چرا که اغلب بخش‌های آن یک بیابان واقعی نیست. بارش‌های باران کمی‌ در اینجا وجود دارد و درجه حرارت هوا در تابستان به شدت بالاست. در سال معمولا بین 3-7.5 اینچ باران می‌آید. کالاهاری مجموعا 2.500.000 متر مربع  مساحت را در برمی‌گیرد که شامل مناطق «بوتسوانا»، نامیبیا، آفریقای جنوبی است و به بخش‌هایی از آنگولا، زامبیا و زیمبابوه نیز پیشروی کرده است.
بیابان کالاهاری
بیابان کالاهاری
تنها رودخانه همیشگی «اوکاوانگو» نام دارد که به یک دلتا در شمال غربی می‌ریزد و به وجود آمدن باتلاق‌ها باعث غنای حیات وحش این منطقه شده است. بسترهای رودهای خشک شده قدیمی- به نام اومورامبا- از مسیرهای شمالی اصلی رد می‌شوند و استخرهایی را برای ذخیره باران در فصل بارانی فراهم می‌آوردند. پس این قسمت تبدیل به پناهگاه ارزشمندی برای حیوانات وحشی از فیل تا زرافه و شکارچیانی مثل شیر و چیتا می‌شود. باوجود بودن پلنگ و چیتا پرندگان رودخانه ای نیز به اینجا می‌آیند.
«گبی» نام بیابان وسیعی در آسیا است. این بیابان بخش‌هایی از شمال و شمال غربی چین و نیز قسمت جنوبی مغولستان را دربرمی‌گیرد. مرزهای بیابان گوبی در قسمت شمال به کوه‌های آلتای و استپ‌ها و چمن زارها مغولستان محدود شده، از جنوبی غربی به دهلیز هکسی و فلات تبت و از جنوب به جلگه شمالی چین می‌رسد. گبی از نظر مناطق جغرافیایی و زیست بومی ‌به از چندین بخش تشکیل شده که تنوع زیادی از نظر آب و هوایی و موقعیت طبیعی از تنوع زیادی برخوردار است. این بیابان پنجمین بیابان بزرگ جهان است.
بیابان گبی
بیابان گبی
اسم گبی در طول تاریخ به عنوان بخش بزرگی از امپراطوری مغول ذکر شده است و چندین شهر مهم در طول جاده ابریشم در آنجا واقع شده است.
بیابان عربی
بیابان عربی صحرای وسیعی است که که از یمن تا خلیج فارس و از عمان تا اردن و عراق کشیده شده است. این بیابان با مساحت 2.330.000 کیلومتر مربع قسمت اعظم شبه جزیره عربی را اشغال کرده است. غزال، گاو آهوی آفریقایی، گربه‌های بیابانی و مارمولکهای دم تیغ دار تنها بخشی از گونه‌های جانوارنی هستند که خودشان را با محیط اینجا تطبیق داده اند. محیطی که همه چیز تحت تاثیر شن‌های قرمز و ریگ‌های روان کشنده قرار می‌گیرد. هوای اینجا فوق العاده خشک است و دمای هوا به شدت در نوسان است به طوریکه در روز به بیشترین حد گرما می‌رسد و در شب یخ می‌بندد!
 
بیابان عربی
بیابان عربی
بیابان عربی
بیابان عربی
 ساهارا بزرگ ترین بیابان داغ جهان است. مشاحت آن بیش از 9.400.000 کیلومتر مربع است، این بیابان بیشتر بخش‌های شمالی آفریقا را دربر می‌گیرد و همین بیابان را بزرگ‌تر از اروپا یا ایالت متحده آمریکا می‌سازد. بیابان از دریای سرخ که شامل بخش‌هایی از سواحل مدیترانه می‌شود تا اطراف اقیانوس اطلس کشیده شده است. از جنوب با ساحل Sahel مرزهایش مشخص می‌شود: ناحیه ای از دشت استوایی نیمه خشک  که بخش شمالی آفریقای نیمه صحرایی غربی را در بر می‌گیرد.
ساهارا
ساهارا
ساهارا تاریخچه ای ادواری دارد که به بیش از 3 میلیون سال پیش بازمی‌گردد. بخشی از این شن‌های قرمز می‌توانند تا ارتفاع 180 متری هم برسند. 
ساهارا
تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ/ مریم محبعلی نژاد
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ
چهارشنبه 3/3/1391 - 10:20
جهانگردی

گزارش تصویری: 10 مکان رمانتیک برای تماشای طلوع خورشید!

گزارش تصویری: 10 مکان رمانتیک برای تماشای طلوع خورشید!
وقتی غروب خورشید را تماشا می‌کنی شاد باش و وقتی برای دیدن طلوع خورشید از خواب بیدار شدی شکرگزار باش.....
1. اهرام مصر
 اهرام مصر
2. اورست، نپال
اورست
طلوع آفتاب بر فراز اورست
3. برج ایفل، فرانسه
برج ایفل
4. دیوار بزرگ چین
دیوار چین
دیوار چین
5. تاج محل، هندوستان
تاج محل
تاج محل
6. جزایر تونگا
 جزایر تونگا
7. گراند کانیون، آمریکا
گراند کانیون
گراند کانیون
8- ریودوژانیرو، برزیل
ریودوژانیرو
ریودوژانیرو
9. پارک ملی، نیویورک 
پارک ملی، نیویورک
10. چشم لندن، لندن
چشم لندن
تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ/ مریم محبعلی نژاد
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ
چهارشنبه 3/3/1391 - 10:18
دانستنی های علمی

مراسم سنتی چای در ژاپن به روایت تصویر!

مراسم سنتی چای در ژاپن به روایت تصویر!
مراسم سنتی چای که با نام «روز چای» هم معروف است، رسم فرهنگی ژاپنی ها است. در این مراسم نوعی چای پودرمانند ژاپنی به نام matcha را...
مراسم سنتی چای که با نام «روز چای» هم معروف است، رسم فرهنگی ژاپنی ها است. در این مراسم نوعی چای پودر مانند ژاپنی به نام matcha را تهیه می کنند. این مراسم و هنر اجرای آن otemae نام دارد. آیین ذن – بودیسم تاثیر عمده ای بر روی مراسم چای گذاشته است.
 
مراسم چای
مراسم چای
مراسم سنتی چای
مراسم چای
تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ/ مریم محبعلی نژاد
اختصاصی سیمرغ
چهارشنبه 3/3/1391 - 10:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته