• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 9
تعداد نظرات : 645
زمان آخرین مطلب : 5394روز قبل
دعا و زیارت

حكمت 1

قَال َ[علیه السلام] كُنْ فِى الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ.

 در فتنه ها چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد كه سوارى دهد و نه پستانى تا او را بدوشند.

حكمت 2

وَ قَالَ [علیه السلام] أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ وَ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَهُ.

 آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پُست كرده ، و آن كه راز سختى هاى خود را آشكار سازد خود را خوار كرده ، و آن كه زبان را بر خود حاكم كند خود را بى ارزش كرده است.

حكمت 3     

 وَ قَالَ [علیه السلام] الْبُخْلُ عَارٌ وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ وَ الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِى بَلْدَتِهِ .

بْخل ننگ و ترس نقصان است . و تهیدستى مرد زیرك را در برهان كُند مى سازد و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است.

حكمت 4

وَ قَالَ [علیه السلام] الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ نِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضَى .

 ناتوانى ، آفت و شكیبایى ، شجاعت و زُهد ، ثروت و پرهیزكارى ، سپرِ نگه دارنده است : و چه همنشین خوبى است راضى بودن و خرسندى .

حكمت 5

وَ قَالَ [علیه السلام] الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِیمَةٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ .

 دانش، میراثى گرانبها ، و آداب ، زیورهاى همیشه تازه ، و اندیشه ، آیینه اى شفاف است.

حكمت6

وَ قَالَ [علیه السلام] صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ وَ الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُیُوبِ وَ رُوِیَ أَنَّهُ قَالَ فِى الْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا الْمَعْنَى أَیْضاً الْمَسْأَلَةُ خِبَاءُ الْعُیُوبِ وَ مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السَّاخِطُ عَلَیْهِ .

 سینه خردمند صندوق راز اوست و خوشرویى وسیله دوست یابى ، و شكیبایى ، گورستان پوشاننده عیب هاست . و یا فرمود : پرسش كردن وسیله پوشاندن عیب هاست ، و انسان از خود راضى ، دشمنان او فراوانند.

حكمت 7

وَ قَالَ [علیه السلام] وَ الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِى عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِى آجَالِهِمْ .

و درود خدا بر او ، فرمود : صدقه دادن دارویى ثمر بخش است ، و كردار بندگان در دنیا ، فردا در پیش روى آنان جلوه گر است.

حكمت 8شگفتى هاى تن آدمی (علمى ، فیزیولوژى انسانى)

وَ قَالَ [علیه السلام] اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ یَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ .

 از ویژگى هاى انسان در شگفتى مانید ، كه : با پاره اى " پى " مى نگرد ، و با " گوشت " سخن مى گوید . و با " استخوان " مى شنود ، و از " شكافى " نَفس مى كشد!!(1)

حكمت 9 

 وَ قَالَ [علیه السلام] إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَى أَحَدٍ أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ .

چون دنیا به كسى روى آورد ، نیكى هاى دیگران را به او عاریت دهد ، و چون از او روى برگرداند خوبى هاى او را نیز بربایند.

حكمت 10

وَ قَالَ [علیه السلام] خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَیْكُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْكُمْ .

 با مردم آن گونه معاشرت كنید ، كه اگر مْردید بر شما اشك ریزند، و اگر زنده ماندید ، با اشتیاق سوى شما آیند.

حكمت 11

وَ قَالَ [علیه السلام] إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَیْهِ .

 اگر بر دشمنت دست یافتى ، بخشیدن او را شكرانه پیروزى قرار ده.

حكمت 12

وَ قَالَ [علیه السلام] أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الْإِخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ .

 ناتوان ترین مردم كسى است كه در دوست یابى ناتوان است ، و از او ناتوان تر آن كه دوستان خود را از دست بدهد.

حكمت 13

وَ قَالَ [علیه السلام] إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْرِ .

 چون نشانه هاى نعمت پروردگار آشكار شد، با ناسپاسى نعمت ها را از خود دور نسازید.

حكمت 14

وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ ضَیَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِیحَ لَهُ الْأَبْعَدُ .

 كسى را كه نزدیكانش واگذارند ، بیگانه او را پذیرا مى گردد.

حكمت 15  

 وَ قَالَ [علیه السلام] مَا كُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ .

هر فریب خورده اى را نمى شود سرزنش كرد.

حكمت 16

وَ قَالَ [علیه السلام] تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ حَتَّى یَكُونَ الْحَتْفُ فِى التَّدْبِیرِ .

 كارها چنان در سیطره تقدیر است كه چاره اندیشى به مرگ مى انجامد.(3)

حكمت 17

وَ سُئِلَ [علیه السلام] عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ ص غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ فَقَالَ ع إِنَّمَا قَالَ ص ذَلِكَ وَ الدِّینُ قُلٌّ فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ .

 (از امام پرسیدند كه رسول خدا (ص) فرمود : موها را رنگ كنید و خود را شبیه یهود نسازید یعنى چه ؟ فرمود) پیامبر (ص) این سخن را در روزگارى فرمود كه پیروان اسلام اندك بودند، اما امروز كه اسلام گسترش یافته ، و نظام اسلامى استوار شده ، هر كس آن چه را دوست دارد انجام دهد.

حكمت 18   

 وَ قَالَ [علیه السلام] فِى الَّذِینَ اعْتَزَلُوا الْقِتَالَ مَعَهُ خَذَلُوا الْحَقَّ وَ لَمْ یَنْصُرُوا الْبَاطِلَ .

(درباره آنان كه از جنگ كناره گرفتند) حق را خوار كرده ، باطل را نیز یارى نكردند. (4)

حكمت 19

وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ جَرَى فِى عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ .

 آن كس كه در پى آرزوى خویش تازد ، مرگ او را از پاى در آورد.

حكمت 20

وَ قَالَ [علیه السلام] أَقِیلُوا ذَوِى الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ فَمَا یَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلَّا وَ یَدُ اللَّهِ بِیَدِهِ یَرْفَعُهُ .

 از لغزش جوانمردان در گذیرید، زیرا جوانمردى نمى لغزد جز آن كه دست خدا او را بلند مرتبه مى سازد.

حكمت 21

وَ قَالَ [علیه السلام] قُرِنَتِ الْهَیْبَةُ بِالْخَیْبَةِ وَ الْحَیَاءُ بِالْحِرْمَانِ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ .

 ترس با نا امیدى ، و شرم با محرومیت همراه است ، و فرصت ها چون ابرها مى گذرند ، پس فرصت هاى نیك را غنیمت شمارید.

حكمت 22

وَ قَالَ [علیه السلام] لَنَا حَقٌّ فَإِنْ أُعْطِینَاهُ وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ وَ إِنْ طَالَ السُّرَى .

قال الرضى و هذا من لطیف الكلام و فصیحه و معناه أنا إن لم نعط حقنا كنا أذلاء و ذلك أن الردیف یركب عجز البعیر كالعبد و الأسیر و من یجرى مجراهما.
 ما را حقّى است اگر به ما داده شود ، و گرنه بر پشت شتران سوار شویم و براى گرفتن آن برانیم هر چند شب رُوى به طول انجامد.(5)

حكمت 23

وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ .

 كسى كه كردارش او را به جایى نرساند ، افتخارات خاندانش او را به جایى نخواهد رسانید.

حكمت 24

وَ قَالَ [علیه السلام] مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِیسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ .

 از كفّاره گناهان بزرگ ، به فریاد مردم رسیدن ، و آرام كردن مصیبت دیدگان است.

حكمت 25

وَ قَالَ [علیه السلام] یَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَیْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیْكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْهُ .

 اى فرزند آدم ! زمانى كه خدا را مى بینى كه انواع نعمت ها را به تو مى رساند تو در حالى كه معصیت كارى ، بترس.

حكمت 26

وَ قَالَ [علیه السلام] مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَیْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِى فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ .

 كسى كه چیزى را در دل پنهان نكرد جز آن كه در لغزش هاى زبان و رنگ رخسارش ، آشكار خواهد گشت.(6)

حكمت 27

وَ قَالَ [علیه السلام] امْشِ بِدَائِكَ مَا مَشَى بِكَ .

 با درد خود بساز ، چندان كه با تو سازگار است.

حكمت 28                                                                                                    

وَ قَالَ [علیه السلام] أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ .

 برترین زهد ، پنهان داشت زهد است !

حكمت 29

وَ قَالَ [علیه السلام] إِذَا كُنْتَ فِى إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِى إِقْبَالٍ فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى .

 هنگامى كه تو زندگى را پْشت سر مى گذارى و مرگ به تو روى مى آورد، پس دیدار با مرگ چه زود خواهد بود .

حكمت 30

وَ قَالَ [علیه السلام] الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ .

 هشدار ! هشدار ! به خدا سوگند ، چنان پرده پوشى كرده كه پندارى تو را بخشیده است !

 
شنبه 27/4/1388 - 14:32
دعا و زیارت
  پیشگفتار

    قوانین عملى اسلام كه از وحى الهى سرچشمه گرفته و بر اساس فطرت پاك انسان و همگون با حكم عقل تشریع شده، تضمین كننده سعادت بشرى است.

    این قوانین، تمام زوایاى زندگى بشرى، اعم از فردى و اجتماعى آن را مورد توجه قرار داده وهرگز عملى از اعمال انسانى را بدون حكم رها نكرده است و بخش عمده‏اى از آن، بیان‏كننده چگونگى روابط اجتماعى انسانهاست، كه در این بخش وظیفه پیروان خود را نسبت به این مسأله به گونه‏اى روشن و راحت مشخص كرده است، هرچند برخى از افراد به جهت عدم آشنایى به آن قوانین، هنگام عمل دچار اشكال مى‏گردند و خود را به زحمت مى‏اندازند، ولى اندك آگاهى نسبت به احكام اجتماعى اسلام، راه را روشن و موانع را مرتفع مى‏سازد و انسان مى‏تواند با خاطرى آسوده وقلبى مطمئن وظایف شرعى خود را به طور صحیح به انجام‏رساند.

    یك بخش از این مسائل، چگونگى ارتباط با غیرمسلمانان است كه امروزه در بسیارى از كشورها براى مسلمانان آن دیار و دیگرانى كه به آنجا سفر مى‏كنند، سبب پرسشهاى بسیارى شده است.

    در دهه اخیر كه با پیروزى انقلاب اسلامى در ایران توجه به احكام شرعى و تعهّد عملى نسبت به آن افزایش یافته، احساس نیاز نسبت به شناخت اینگونه مسائل شكوفا گشته و در چند سال اخیر از سوى برخى از نهادها و ارگانها،  پیشنهاد جمع‏آورى و تدوین این دسته از احكام فقهى داده شده بود، ولى فرصت دست نمى‏داد و توفیق یار نمى‏گشت تا به این پیشنهاد جامه عمل پوشانده شود امّا در ماههاى اخیر اعلام نیاز بیشتر شد و لزوم تدوین و نگارش چنین نوشته‏اى دو چندان گشت كه ما را بر آن داشت تا با تشكیل چندین جلسه با دوستانى كه سفرهایى به كشورهاى مختلف داشتند و دریافت نمونه‏هاى زیادى از سؤالهایى كه در آنجا پیش مى‏آید و مرورى اجمالى بر تمامى ابواب فقه و سیر كاملى در مجموعه استفتاآتى كه از محضر امام‏خمینى(ره) شده و در دو مجلد به چاپ رسیده است، در اوّلین گام ضرورى‏ترین مسائل، با نمونه‏هایى از مثالها و مصداقها جمع‏آورى و نگاشته شود،

    امید آن داریم تا با انتشار این نوشته، بابى گشوده شود و مسائل دیگرى از عزیزانى كه به خارج از كشور مسافرت مى‏كنند و یا در آنجا سكونت دارند، به دست رسد و در آینده مجموعه‏اى كامل كه در بردارنده تمام مسائل باشد، در اختیار علاقمندان قرار گیرد.

 یادآورى چندنكته:

    1 * بسیارى از مسائل احكام اختصاص به مكان خاصى ندارد و با مسافرت تغییرى در آنها پدید نمى‏آید و تمام افراد مكلّف در همه جا نسبت به عمل به آنها یكسانند، ولى برخى از مسائل ویژه موقعیتهاى خاص و مكانهاى مخصوصى مى‏باشد، كه از این دسته مسائل، احكامى است كه در سفر به كشورها *بویژه به كشورهاى غیراسلامى* پیش مى‏آید، و چون دستیابى به  آنها مستلزم آگاهى به تمام ابواب فقه و اطلاع از جایگاه خاص آنها و صرف وقت زیاد است، لذا جمع‏آورى و تبویب آنها مى‏تواند افراد را در مواقع لزوم جهت پیدا كردن احكام مورد نظر یارى دهد.    2 * نوشته حاضر، تنها در بردارنده مسائل ویژه‏اى است كه در مسافرتهاى خارج از كشور *بخصوص كشورهاى غیراسلامى* مورد ابتلا مى‏باشد.    3 * مطالب این نوشته بیشتر بر اساس تنظیم مرسوم ابواب فقه، از طهارت تا پایان، آورده شده است.    4 * مسائل این نوشته مطابق با فتاواى بنیانگذار جمهورى اسلامى، حضرت آیة اللَّه العظمى امام‏خمینى(قدس سره) مى‏باشد، بجز در چند مورد كه فتاواى دیگران نیز آورده شده است.    بدیهى است كه اغلب این مسائل احكام كلّى و مورد اتفاق است و مسائل جزئى و اختلافى در آن كمتر وجود دارد، گرچه امیدواریم كه در فرصتهاى آینده بتوانیم آراى برخى از مراجع بزرگ تقلید بویژه حضرت آیةاللَّه العظمى اراكى(دام ظله) را بر آن بیفزاییم.    5 * براى اطمینان بیشتر خوانندگان عزیز، مأخذ هر مسأله در پایان همان صفحه آورده شده است.    6 * جهت اختصار در مأخذ مطالب، علائم زیر به كار رفته است:    ج = جلد   ص = صفحه   م = مسأله   س = سؤال    7 * در تهیه این نوشته، از متون زیر استفاده شده است:  تحریر الوسیله *امام خمینى* ناشر: دار الانوار بیروت.  العروة الوثقى (دوجلدى) با حاشیه مراجع تقلید، ناشر: انتشارات علمیه اسلامى  رساله توضیح المسائل *امام خمینى* ناشر: بنیاد پژوهشهاى‏اسلامى‏آستان قدس  استفتاآت *امام خمینى* ناشر: دفتر انتشارات اسلامى.  استفتاآت ویژه حج، حوزه نمایندگى ولى فقیه درامور حج و زیارت.  مناسك حج *امام خمینى* ناشر: نشر مشعر.    در پایان خداى را بر این توفیق سپاس مى‏گوییم واز برادرانى كه سابقه سفر به خارج داشتند و با رهنمودهاى خود راهنمایمان بودند تشكر كرده، و از نظرات و پیشنهادهاى سازنده شما عزیزان استقبال مى‏كنیم.      ربّنا تقبل منا انك انت السمیع العلیم    محمّد حسین فلاّح زاده ابرقویى    زمستان 1372 ه’ . ش     آداب سفر  در اسلام به سفر رفتن براى كسب معرفت و دانش‏اندوزى وپندگیرى از شگفتیهاى طبیعت و آثار باقیمانده از امّت هاى گذشته و بهره‏گیرى از پیشرفتهاى علمى دیگران جهت برآوردن نیازهاى جامعه اسلامى و تقویت دانش مسلمین و توانایى آنها در مقابل دشمنان، نه تنها مطلوب مى‏باشد، بلكه در برخى موارد، لازم و ضرورى است و پاداش هجرت در راه خدا را دارد. و گاهى سفر براى تجارت و فعالیت‏هاى اقتصادى و حتى براى سیر و سیاحت جایز بلكه مستحب است. از آنجا كه اسلام براى تمام افعال انسانها، چه فردى و چه اجتماعى، قوانین خاصّى دارد، براى سفر نیز آداب و احكام ویژه‏اى قائل است در آغاز این نوشته به برخى از آداب سفر اشاره مى‏كنیم تا افرادى كه به سایر كشورها سفر مى‏كنند بتوانند با عمل به آنها از بركات معنوى آن نیز بهره‏مند شوند. 

 امورى كه براى مسافر مستحب است:

     انتخاب زمان مناسب براى سفر.     صدقه دادن، بویژه هنگام شروع سفر.     وصیّت كردن، بویژه نسبت به حقوق واجب.     خداحافظى با بستگان و دوستان.     خواندن سوره حمد، توحید، قدر، ناس، فلق و آیة الكرسى.     خواندن دعاى سفر، ذكر، حمد و شكر الهى هنگام شروع سفر.    امام صادق علیه‏السلام فرمود: آنگاه كه سوار مركب مى‏شوید بگویید:     * سُبحانَ الَّذى سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنین *     انتخاب همسفر.     یارى دادن به همسفران و دستگیرى از ضعیفان.     وحدت و هماهنگى با همسفران و پرهیز از اختلاف.     خوشرفتارى و خوشرویى با همسفران.--العروة الوثقى، ج 2 ، كتاب الحج.  --     توشه كافى همراه داشتن. 

    كشورهاى اسلامى و غیراسلامى

  افرادى كه از كشور جمهورى اسلامى ایران به سایر كشورها مسافرت مى‏كنند، دو دسته‏اند، برخى به كشورهاى *اسلامى* سفر مى‏كنند و برخى به كشورهاى *غیراسلامى*. كشورهاى اسلامى در اینجا به آن دسته از كشورهایى گفته مى شود كه اكثر اهالى آنها مسلمان هستند، هر چند نظام حاكم بر آنها اسلامى نباشد، كشورهاى غیراسلامى هم در این تعریف، به آن دسته از كشورهایى گفته مى شود كه اكثر افراد آن غیرمسلمان هستند. گرچه ممكن است در یك كشور نیز، برخى از شهرها، حكم كشور اسلامى و به تعبیر صحیح‏تر، حكم *بلاد اسلامى* را داشته باشد، و این در صورتى است كه اكثر افراد آنجا و یا تمام آنان مسلمان باشند و برخى دیگر كه ساكنان آن غیرمسلمانانند یا مسلمان در اقلیتند حكم كشورهاى غیراسلامى را داشته باشد. 

 برخى از كشورهاى اسلامى :

    × پاكستان    × افغانستان   × عراق    × كویت    × بحرین   × امارات متحده عربى    × عمان    × عربستان   × اردن    × لبنان   × سوریه   × مصر    × الجزایر    × لیبى   × یمن    × سودان و بسیارى از كشورهاى دیگر. 

 برخى از كشورهاى غیراسلامى :

    × امریكا   × چین   × ژاپن    × انگلستان    × فرانسه   × اسپانیا    × ایتالیا    × كانادا   × مكزیك    × رومانى    × برزیل   × بلغارستان    وبرخى دیگر از كشورها.  كسانى كه به كشورهاى اسلامى سفر مى‏كنند یا در آنجا سكونت دارند هرچند از نظر مذهب با آنها هماهنگ نباشند، مثلاً مسافر، پیرو مذهب جعفرى است و ساكنان آن كشور پیرو مذهب مالكى یا حنفى هستند، مشكل خاصى ندارد، چون به هر حال مسلمان هستند، و آن كشورهانیز از * بلاد اسلامى * است و در اكثر مسائل با هم مشترك هستند، ولى در برخى موارد كه ممكن است مسأله خاصى، مانند نماز جماعت پیش آید اشاره خواهد شد.  و غیرمسلمانان نیز دو دسته‏اند.         1*اهل كتاب مسیحی   یهودى    زردتشتى  صائبین     2*غیر اهل كتاب   در برخى از مسائل فقهى اهل كتاب با سایر غیرمسلمانان تفاوت دارند، كه در بخشهاى آینده روشن خواهد شد.--توضیح المسائل، م209 و م 109.  -- به فتواى رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آیةاللَّه خامنه‏اى اهل‏كتاب پاك هستند، بنابراین در بسیارى از احكام طهارت و نجاست--    *رساله اجوبة الاستفتائات، ترجمه فارسى، س 313.  -- با مسلمانان تفاوتى ندارند كه در بخش‏هاى آینده با آنها آشنا خواهید شد. مقصود از اهل كتاب هركسى است كه اعتقاد به یكى از ادیان الهى داشته و خود را از پیروان پیامبران الهى (على نبینا و آله و علیهم السلام) بداند و یكى از كتاب‏هاى الهى را كه بر انبیاء علیهم‏السلام نازل شده، داشته باشد، مانند یهود، نصارى، زرتشتى‏ها و همچنین صائبین كه بر اساس تحقیقات ما از اهل كتاب هستند و حكم آنها را دارند، معاشرت با پیروان این ادیان با رعایت ضوابط و اخلاق اسلامى اشكال ندارد.
شنبه 13/4/1388 - 15:20
خواستگاری و نامزدی
    زندگینامه حضرت امام هادى‏علیه‏السلام امام على بن محمدعلیه‏السلام در سال 212 هجرى، در نیمه ماه ذى حجّه، در محلّى از اطراف مدینه به نام -صُریا- به دنیا آمد.{    . برخى نیز تولّد حضرت را در دوم یا پنجم رجب گفته‏اند.  } پدرش حضرت امام محمد تقى‏علیه‏السلام و مادرش بانوى با فضیلتى به نام -سمانه- بود. امام هادى، مادرش سمانه مغربیه را ستوده و او را اهل بهشت و از صالحان و صدّیقان شمرده است. نام پیشواى دهم شیعه، -على- بود، تا یاد آور نام حضرت رضا و امیرالمؤمنین باشد، كنیه‏اش ابوالحسن بود و به خاطر فضایل بیشمار و خصلت‏هاى برجسته، لقب هایى همچون: نقى، هادى، نجیب، مرتضى، فقیه، ناصح، امین، مؤتمن و... داشت. وى، دانش فراوان و كمالات ارزنده‏اى را از خاندان پاك و بزرگ خویش به ارث برده بود و یكى از بزرگترین و شاخص‏ترین چهره‏هاى علمى و پارسایى در زمان خود به شمار مى‏آمد و در نظر اهل بیت پیامبر، همچنین از دید مردم عادى مقام و منزلتى بلند داشت و همه علویان او را به پیشوایى و فضیلت و بزرگى قبول داشتند. امام هادى‏علیه‏السلام در سنّ هشت سالگى پدر خویش را از دست داد و با شهادت امام جوادعلیه‏السلام مسؤولیت هدایت دینى و اخلاقى شیعه بردوش وى قرار گرفت، مدّت امامت او 33 سال طول كشید (از سال 220 تا 254 هجرى) و در مدّت عمر خویش با هفت تن از خلفاى بنى عباس همزمان بود: مأمون، معتصم، واثق، متوكّل، منتصر، مستعین، معتزّ، از این میان، متوكّل عباسى بیشترین جسارت و سختگیرى و دشمنى را با آن حضرت و اهل بیت پیامبر و بارگاه اباعبداللَّه الحسین و تخریب مكرّر قبر آن حضرت داشت. امام به دستور او در سال 243 هجرى از مدینه به سامرّا تبعید شد، تا زیر نظر و كنترل دستگاه خلافت باشد، هر چند در ظاهر، برخوردى احترام‏آمیز و نیكو با او مى‏شد. از آن پس تا پایان عمر به مدّت 11 سال در سامرّا بود و همانجا به شهادت رسید. همسر او -حُدیث- نام داشت و از آن حضرت چهار پسر و یك دختر باقى ماند. در مدّت 15 سالى كه حضرت، با متوكّل عباسى معاصر بود، از طرف این خلیفه گستاخ و سنگدل برخوردهاى اهانت‏آمیز و جلب و احضار به دربار انجام مى‏گرفت و امام هادى مظلومانه آن شرایط سخت را تحمّل مى‏كرد. شخصیت ممتاز و معنوى حضرت به حدّى بود كه در این برخوردها، حتّى غلامان و درباریان مجذوب بزرگوارى و عظمت حضرت مى‏شدند و گاهى خود خلیفه هم مرعوب نفوذ معنوى این حجت خدا مى‏گشت و با احترام، حضرت هادى را به خانه‏اش باز مى‏گرداند. امام هادى‏علیه‏السلام نیز مثل پدران خود، گنجینه دانش‏هاى الهى و معارف دینى بود و راویان بسیارى خوشه چین خرمن علوم وى بودند و احادیث او را مى‏شنیدند، ثبت مى‏كردند و براى دیگران بازگو مى‏كردند. على بن مهزیار اهوازى، عبدالعظیم حسنى، ابن سكّیت، احمد بن اسحاق اشعرى، ایوب بن نوح و حسن بن راشد از آن جمله‏اند. اینها همه در شرایطى بود كه حضرت هادى تحت نظر بود و هوادارانش به زحمت مى‏توانستند با او ارتباط داشته باشند و خدمتش برسند، بخصوص سالهایى كه امام در سامرإ؛)بب به سر مى‏برد و فشار سیاسى از سوى متوكّل و حامیان او نسبت به امام زیاد بود و پیوسته در پى بهانه‏اى براى محدود ساختن یا كشتن حضرت بودند و هرچند وقت یك بار، به اتّكاى گزارشهاى دریافتى و به بهانه اینكه وى زمینه ساز قیام و شورش بر ضدّ خلیفه است، شبانه به خانه‏اش ریخته، تفتیش مى‏كردند و امام را با وضع نامناسبى به قصر متوكّل مى‏بردند. در آن روزگار، ستم عباسیان بسیار بود و آشفتگى‏هاى درون دستگاه خلافت و درگیریهاى داخلى بر سر قدرت وجود داشت و گوشه و كنار، علویان نیز نهضت هایى را به راه مى‏انداختند و در این حركت‏هاى انقلابى شعارشان دعوت به -رضاى آل محمد- بود، كه اغلب منظورشان امامان معصوم بود. در چنین شرایط بحرانى، امام هادى رسالت خود را دفاع از ماهیت اسلام و تربیت نسلى از راویان برجسته و ترویج كنندگان فرهنگ اهل بیت و مقابله با گرایشهاى انحرافى و بدعت‏هاى دینى و غُلات بود و از حجت معصوم الهى چه انتظارى جز پاسدارى از مكتب وحى و حقیقت اسلام و قرآن؟ پى ریزى تدوین كتب معتبر حدیث و تفسیر و كلام از سوى علماى شیعه، بطور عمده در زمان آن امام شكل گرفت و آن حضرت، مرجع دانشمندان، فقها و متكلمان عصر خویش شمرده مى‏شد و عالمان و محدثان را گرامى مى‏داشت. دلیل این حقیقت، احادیث فراوانى است كه در زمینه‏هاى مختلف معارف دینى از آن پیشواى معصوم نقل شده است. عبادت و دعا، پارسایى و زهد، بخشش وجود، حلم و عفو، رسیدگى به مساكین و احسان به فقرا، تلاش اقتصادى در مزرعه براى تأمین زندگى، سعى رإ؛)بب راهنمایى فكرى و هدایت دینى گمراهان، بر حذر داشتن مردم از غُلات و واقفیّه و دراویش و منحرفان فكرى و سلوكى، هدیه بخشى به شاعران متعهّد، از خصلت‏هاى نیكوى امام هادى بود. موعظه هایش دلنشین و سخنان حكمت آمیزش تأثیر گذار بود. حتى در بزم شراب متوكّل وقتى حاضرش كردند و با اجبار از او خواستند كه شعر بخواند، اشعار حكیمانه و پندآمیز -باتوا على قلل الأجبال...- را خواند، به نحوى كه خلیفه منقلب و گریان شد و با احترام، امام را به خانه‏اش باز گرداندند. امام هادى‏علیه‏السلام، پس از عمرى پر محنت امّا پر افتخار، سرانجام با توطئه معتمد عباسى در 42 سالگى مسموم شد و به شهادت رسید. شهادت وى در سوّم رجب سال 254 هجرى بود. فرزندش امام حسن عسكرى‏علیه‏السلام بر جنازه پدر بزرگوارش نماز خواند و او را در همان خانه‏اى كه مى‏زیست به خاك سپرد. امروز شهر سامرا در عراق، مدفن او را چون نگینى در برگرفته و حرم او، قبله اهل دل و زیارتگاه شیعیان است.
جمعه 5/4/1388 - 9:47
دعا و زیارت

 چهل حدیث از امام رضا علیه السلام

 گهرهاى رضوى

    زندگینامه امام رضا علیه السلام

 امام هشتم، على بن موسى الرضا علیه السلام  در روز 11 ذى‏قعده سال 148 هجرى در مدینه چشم به جهان گشود. وقتى به دنیا آمد، جدّش امام صادق علیه السلام  هنوز زنده بود. در گوش او اذان و اقامه گفت و او را به عنوانِ -بقیة اللَّه- ستود. مادر گرامى او -نجمه- نام داشت، بانویى با فضیلت كه نام دیگرش -تُكتم- است.

 وقتى پدر بزرگوارش امام كاظم علیه السلام  در زندان بغداد از دنیا رفت، آن حضرت 35 سال داشت و مسؤولیت امامت و پیشوایى شیعه را عهده دار شد. به خاطر دانش بسیار آن حضرت، او را -عالم آل محمّد- نامیده‏اند. پدرش درباره او فرمود: -این فرزند، فقیه‏ترین فرزندان من است-.

 مدّت امامت آن حضرت 20 سال طول كشید. ده سال آن همزمان با خلافت هارون الرشید و ده سال دوم معاصر امین و مأمون عباسى بود. پیش از امامت نیز در دوره پدر بزرگوارش، همزمان با مهدى و هادى عباسى بود.

 آن حضرت ابتدا در مدینه مى‏زیست. سپس به عراق رفت و چند سال آخر به ایران سفر كرد و در خراسان كنار مأمون بود، تا آنكه در غربت به شهادت رسید. خواهرش فاطمه معصومه3 به شوق دیدن برادر، از مدینه به سوى ایران آمد و در قم درگذشت و موفق به دیدار برادرش نشد.

 دوران امامت آن حضرت، دوره سختى بود. بنى عباس با علویان برخوردى ستمگرانه داشتند. موسى بن جعفر علیه السلام  را به شهادت رساندند و امام رضا علیه السلام  را هم در شرایط دشوار و محدود كننده‏اى قرار دادند. ستم‏هاى عباسیان به نحوى بود كه هر چند وقت یك بار، علویان بر ضدّ آنان در گوشه و كنار و در سراسر منطقه دیلم، خراسان، اهواز، بصره، حجار و یمن قیام مى‏كردند. این قیام‏ها براى دستگاه خلافت عباسى خطرناك بود. شاید یكى از علل فرا خواندن امام رضا به خراسان و سپردن ولایتعهدى به آن حضرت، براى كاستن از این شورشها و جلب عواطف شیعیان بود. حضرت رضا علیه السلام  چون مى‏دانست آن قیام‏ها هیچ كدام به ثمر نمى‏رسد، از مشاركت در آنها پرهیز مى‏كرد.

 امام رضا علیه السلام  با بى میلى و به اجبار، توسط مأمون از مدینه به -مرو- در خراسان احضار شد. در طول مسیر كه از شهرهاى بصره، خرمشهر، اهواز، اراك، قم، رى و نیشابور مى‏گذشت، شیعیان كه علاقه‏مند حضرتش بودند، به استقبال مى‏شتافتند و از حضرتش بهره مى‏گرفتند. پرشورترین تجمّعات مردمى در شهر نیشابور بود كه امام رضا علیه السلام  در آن جمعِ پرشكوه، حدیث معروف -سلسلة الذهب- را بیان فرمود و شرط نجات بخشىِ توحید را اعتقاد به امامتِ اهل بیت دانست. ورود حضرت رضا به مرو، در سال 201 هجرى بود. هنگام ورود، مأمون و بسیارى از بزرگان حكومتى به استقبال آمده بودند. ابتدا مأمون وا نمود مى‏كرد كه مى‏خواهد خلافت را به امام واگذار كند. امام نمى‏پذیرفت. اصرار بر پذیرش ولیعهدى كرد. امام كه از نیرنگ و نقشه او خبر داشت، نمى‏پذیرفت. سرانجام با اصرار و اجبار مأمون، ولایتعهدى را پذیرفت، اما به شرط اینكه در هیچ یك از كارهاى حكومتى و عزل و نصب‏ها دخالت نكند. امام مى‏خواست از وجود او و شرایط پیش آمده، براى توجیه كارهاى خلافِ حكّام ستمگر استفاده نشود. بیعت بزرگان كشورى و لشكرى با حضرت به عنوان ولیعهد، در دهم رمضان سال 201 هجرى بود. امام به برخى از شیعیان كه از این تحوّل سیاسى خیلى خوشحال بودند، اشاره فرمود كه این كار، به سامان نخواهد رسید.

 در مدّت اقامت حضرت در خراسان، جلسات متعدّد مباحثات علمى و مناظره بین امام و سرانِ فرقه‏ها و مذاهب مختلف برگزار مى‏شد. امام از نظر علمى بر همه برترى داشت و پیروز مى‏شد و بر موقعیت و محبوبیتش افزوده مى‏گشت. امام از این فرصت پیش آمده، بیشترین بهره را گرفت تا هم معارف بلند اسلام و تعالیم اهل بیت را بیان كند، هم جایگاه والاى علمى و فضایل خاندان رسالت و شایستگى خود و آل على را براى پیشوایى مردم نشان دهد. تصمیم امام براى خواندن نماز عید و شور و شوق عمومى و ابراز محبّت نسبت به آن حضرت، براى قدرت حاكم تكان دهنده بود. به این خاطر امام را از نیمه راه برگرداند.

 مأمون كه زیرك و هوشیار بود، روند حوادث را به نفع خود نمى‏دید. توجّه‏ها به امام، رفته رفته بیشتر مى‏شد و موقعیت امام درخشان‏تر مى‏گشت. حسد، او را برانگیخت تا كم كم به فكر از میان برداشتن امام بیفتد. این نقشه را عملى ساخت و حضرت را مسموم و شهید كرد. گرچه نمى‏خواست كسى بفهمد كه او امام را كشته است، ولى افكار عمومى و مردم، قاتل او را مأمون مى‏دانستند. شهادت حضرت در روز آخر ماه صفر سال 203 هجرى بود، در حالى كه 55 سال از عمر شریفش مى‏گذشت.

 امام رضا علیه السلام  راضى به رضاى خدا بود. از این رو این لقب به او اختصاص یافته است. سیره اخلاقى حضرت، بسیار جالب و سازنده بود. وى برخوردى همراه با ادب و حسن خلق داشت، هرگز به كسى تندى و جفا نمى‏كرد. كلام كسى را قطع نمى‏كرد تا از سخن فارغ شود. تا مى‏توانست، از برآوردن نیازِ محتاجان كوتاهى نمى‏كرد. پیش همنشینان پاى خود را دراز نمى‏كرد، تكیه نمى‏داد، به غلامان و خدمتكاران ناسزا نمى‏گفت، قهقهه سر نمى‏داد، خنده‏اش تبسّم بود، در خلوت و تنهایى، سفره‏اش را مى‏گسترد و همه غلامان، حتى دربان و كار پردازِ خانه را هم بر سر سفره مى‏نشاند. شبها كم مى‏خوابید، بیشتر وقت‏ها تا سحر بیدار بود و عبادت مى‏كرد. روزه زیاد مى‏گرفت. هر ماه سه روز را (روز اول، وسط، آخر) روزه مى‏گرفت. كارهاى خیر و صدقات پنهانى در شبهاى تاریك، بسیار داشت. گاهى هر سه روز یك بار ختم قرآن مى‏كرد. شبها هنگام خواب، در بستر خویش تلاوت قرآن مى‏كرد. لباس شخصى او ساده و خشن بود، امّا هنگامى كه براى دیدار با مردم بیرون مى‏آمد، خود را براى آنان مى‏آراست. شبها هنگام غذا مى‏گفت ظرفى مى‏آوردند و از بهترین غذاهاى سفره بر مى‏داشت و در ظرف مى‏نهاد و مى‏فرمود كه به فقرا برسانند. هرگز از مهمان خویش كار نمى‏كشید، هنگام كمك به نیازمند و سائل، مى‏كوشید تا آبروى او حفظ شود و شرمنده نگردد. زندگیش ساده بود. به انسانها هر چند فقیر و سیاه و برده باشند احترام مى‏كرد. شاعران متعهّد را گرامى مى‏داشت. خلعت و جایزه‏اى كه به دِعبل، شاعر شیعى و انقلابى بخشید، یكى از این نمونه‏هاست.

 علم و دانش او بسیار بود. احادیث بسیارى در كتب شیعه از او نقل شده است. كتابِ -عیون اخبار الرضا- از تألیفات شیخ صدوق، مجموعه‏اى از سخنان آن حضرت را در بر دارد. كرامات و معجزات بسیارى از حضرتش نقل شده است. بخصوص پس از دفن در خراسان، بارگاه او ملجأ و پناه درماندگان شد. هزاران نفر تا كنون با تضرّع و توسّل به آن حضرت، از بیمارى شفا یافته و به حاجت‏هاى خویش رسیده‏اند. اینك قبر مطهر او در مشهد، همه ساله میلیون‏ها دل مشتاق را به سوى خود مى‏كشاند و به تعبیر امام خمینى رحمه الله علیه  پایتخت معنوى ایران، مشهد است.

   

    كمال ایمان

 قال الرضا علیه السلام :

 لا یَسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حَقیقَةَ الایمانِ

 حَتّى تَكُونَ فیهِ خِصالٌ ثَلاثٌ:

 اَلتَفَقُّهُ فىالدّینِ،

 وَ حُسْنُ التَّقْدیرِ فِى‏الْمَعیشَةِ

 وَالصَّبْرُ عَلَى الرَّزایا.

    تحف العقول، ص 446.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

 هیچ بنده‏اى به كمال حقیقى ایمان نمى‏رسد،

 تا اینكه این سه خصلت در او باشد:

 دین شناسى.

 اندازه و برنامه‏ریزى در زندگى.

 شكیبایى بر سختیها و ناملایمات.

   

    مراحل سه‏گانه ایمان

 وَ عَنِ الرِّضا علیه السلام :

    اَلْإیمانُ هُوَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ

    وَ اِقْرارٌ بِالّلِسانِ وَ عَمَلٌ بِالْأرْكانِ.

    تحف العقول، ص 422.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

 ایمان عبارت است از:

 شناخت قلبى، اعتراف زبانى، عمل با اعضاء وجوارح

   

    نشانه‏هاى مؤمن

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

    اَلْمُؤمِنُ اِذا غَضِبَ لَمْ یُخْرِجْهُ غَضَبُهُ عَنْ حَقٍّ،

    وَ اِذا رَضِىَ لَمْ یُدْخِلْهُ رِضاهُ فى باطِلٍ،

    وَ اِذا قَدَرَ لَمْ یَأْخُذْ اَكْثَرَ مِنْ حَقِّهِ.

    بحار الانوار، ج 75، ص 355.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

 مؤمن، هرگاه خشمگین شود، غضبش او را از حق بیرون نمى‏برد و هرگاه خرسند شود، خوشنودیش او را به باطل نمى‏كشاند و هرگاه قدرت یابد، بیش از حق خودش بر نمى‏دارد.

   

    عشق آل محمّد صلی الله علیه و آله و سلم

  وَ عَن أبِى الحَسَن الرِّضا علیه السلام :

    لایُحِبُّنا كافِرٌ وَلا یُبْغِضُنا مُؤْمِنٌ، وَ مَنْ ماتَ

    وَهُوَ یُحِبُّنا كانَ عَلَى اللَّهِ حَقّاً اَنْ یَبْعَثَهُ مَعَنا.

    مسند الامام الرضا علیه السلام  ، ج 1، ص 358.

 امام هشتم علیه السلام  فرمود:

 هیچ كافرى ما را دوست نمى‏دارد و هیچ مؤمنى دشمن ما نمى‏شود. هركس با محبّت ما اهل بیت بمیرد، بر خداوند حتمى است كه او را در قیامت با ما برانگیزد.

   

    رهبرى

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

 اِنَّ الإمامَةَ زِمامُ الدّینِ وَ نِظامُ الْمُسْلِمینَ

 وَ صَلاحُ الدُّنیا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنینَ.

    اصول كافى، ج 1، ص 200.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

    امامت و رهبرى، رشته‏دارى دین

    و نظام بخشى مسلمانان است

    و موجب اصلاح دنیا

    و عزّت و سربلندى مؤمنان است.

   

    زائر امام رضا علیه السلام

 وَ عَنِ الرِّضا علیه السلام :

 اِنَّ زُوّارَ قَبْرى لَأَكْرَمُ الْوُفُودِ عَلَى اللَّهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ،

 وَ ما مِنْ مُؤْمِنٍ یَزُورُنى فَیُصیبُ وَجْهَهُ مِنَ الْماءِ

    اِلاَّ حَرَّمَ اللَّهُ تَعالى جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ.

    عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج 2، ص 248.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

 زائران قبرم از گرامى‏ترین گروههایى‏اند كه روز قیامت، بر خدا وارد مى‏شوند.

 هیچ مؤمنى نیست كه مرا زیارت كند و در راه زیارتم بر چهره‏اش قطره آبى بچكد، مگر آنكه خداى متعال، بدن او را بر آتش دوزخ حرام مى‏كند.

   

    ولایت و برائت

  وَ عَنِ الرِّضا علیه السلام :

    حُبُّ اَوْلِیاءِ اللَّهِ واجِبٌ وَ كَذلِكَ

    بُغْضُ اَعْدائِهِمْ وَ الْبَرائَةُ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَئِمَّتِهِمْ.

    وسائل‏الشیعه، ج11، ص433.

 امام رضا علیه السلام  در نوشته خود به مأمون، فرموده است:

 دوستى با دوستان خدا واجب است، همچنین دشمن داشتن و بیزارى جستن از دشمنان دوستان خدا و سران آنان واجب‏است.

   

    زیارت شیعیان

 وَ عَن أبِى الحَسَن الرِّضا علیه السلام :

 مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلى زِیارَتِنا فَلْیَزُرْ صالِحى مَوالینا

    یُكْتَبْ لَهُ ثَوابُ زِیارَتِنا.

    مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 2، ص 254.

 از امام رضا علیه السلام  روایت است:

    هركس نتواند ما را زیارت كند،

    دوستان و پیروان شایسته ما را زیارت كند،

    تا پاداش زیارت ما برایش نوشته شود.

   

    بهترین بندگان

 سُئِلَ عَنْ خِیارِ الْعِبادِ، فَقالَ علیه السلام :

    اَلَّذینَ اِذا اَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا،

    وَاِذا اَساؤُوا اسْتَغْفَرُوا،

    وَ اِذا اُعْطُوا شَكَرُوا،

    وَ اِذَا ابْتَلَوْا صَبَرُوا،

    وَ اِذا غَضِبُوا عَفَوا.

    مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1 ص 284.

 از حضرت رضا علیه السلام  درباره بهترین بندگان پرسیدند.

 حضرت فرمود:

 آنان كه هرگاه نیكى مى‏كنند، خوشحال مى‏شوند،

 هرگاه بدى مى‏كنند، استغفار مى‏كنند،

 هرگاه چیزى به آنان داده مى‏شود، سپاس مى‏گویند،

 هرگاه مبتلا و گرفتار مى‏شوند، شكیبایى مى‏كنند،

 و هرگاه خشمگین مى‏شوند، عفو و گذشت مى‏كنند.

   

    بهره زندگى

 اِنَّ اَبَاالحَسَنِ  علیه السلام  سُئِلَ  عَنْ اَفْضَلِ عَیْشِ الدُّنْیا، فَقالَ:

    سِعَةُ الْمَنْزِلِ وَ كَثْرَةُ الْمُحِبّینَ.

    بحار الانوار، ج 71، ص 177.

 از حضرت رضا علیه السلام  پرسیدند: بهترین خوشى و لذّت دنیا چیست؟ فرمود:

    خانه وسیع و بسیارى دوستان.

   

    شكر خالق و مخلوق

 وَ قالَ عَلِىُّ بنُ مُوسى علیه السلام :

    مَنْ لَمْ یَشْكُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقینَ،

    لَمْ یَشْكُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.

    عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج 2، ص 27.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

    هركس كه صاحبان نعمت و نیكى را از مردم،

    تشكّر و سپاس نكند،

    خداى متعال را هم سپاس نكرده است.

   

    دوستى بیست ساله

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

    مَوَدَّةُ عِشْرینَ سَنَةً قَرابَةٌ.

    بحار الانوار، ج 71، ص 175.

 ابراهیم بن عباس مى‏گوید شنیدم كه حضرت رضا علیه السلام  مى‏فرمود:

    دوستى بیست سال،

    در حكم خویشاوندى است.

   

    عرضه اعمال بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

 وَ عَنِ الرِّضا علیه السلام :

 تُعْرَضُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ السَّلامُ

 اَعْمالُ اُمَّتِهِ كُلَّ صَباحٍ اَبْرارِها وَ فُجّارِها،

 فَاحْذَرُوا.

    مسندالامام‏الرضا علیه السلام ، ج 1، ص 339.

 از امام رضا علیه السلام  روایت شده است:

 كارهاى امّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، چه نیكان و چه بدكاران، هر بامداد به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم  گزارش و عرضه مى‏شود ، پس حذر كنید!

   

    نكوهش مال اندوزى

 وَ عَنِ الرِّضا علیه السلام :

 لا یَجْتَمِعُ الْمالُ اِلاَّ بِخِصالٍ خَمْسٍ:

 بِبُخْلٍ شَدیدٍ

 وَ اَمَلٍ طَویلٍ

 وَ حِرْصٍ غالِبٍ

 وَقطیعَةِ الرَّحِمِ

 وَ ایثارِ الدُّنْیا عَلَى الآخِرَةِ.

    كشف الغمّه، ج 3، ص 84.

 از سخنان امام رضا علیه السلام :

 هرگز ثروت جمع و اندوخته نمى‏گردد، مگر با پنج خصلت:

 بخل شدید،

 آرزوى دور و دراز،

 حرصِ غالب،

 قطع رحم

 و برگزیدن دنیا بر آخرت.

   

    تفریحات سالم

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

    اِجْعَلُوا لِأَنْفُسِكُمْ حَظّاً مِنَ الدُّنْیا،

    بِاِعْطائِها ماتَشْتَهى مِنَ الْحَلالِ

    وَ مالَمْ یَنَلِ المُرُوَّةَ وَلاسَرَفَ فیهِ،

    وَاسْتَعینوُا بِذلِكَ عَلى اُمُورِالدّینِ.

    فقه الرضا علیه السلام ، ص 337.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

    براى خودتان بهره‏اى از دنیا قرار دهید،

 به اینكه خواسته‏هاى دل را از حلال به آن بدهید،

 تا حدّى كه مروّت را از بین نبرد و اسراف در آن نباشد،

    و بدین وسیله، بر كارهاى دین، كمك بجویید.

   

    گناه نو، بلاى نو

 سَمِعتُ الرِّضا علیه السلام  یَقُولُ:

 كُلَّما اَحْدَثَ الْعِبادُ مِنَ‏الذُّنُوبِ ما لَمْ یَكُونُوا یَعْمَلُونَ،

 اَحْدَثَ اللَّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلاءِ ما لَمْ یَكُونُوا یَعْرِفُونَ.

    وسائل الشیعه، ج 11، ص 240.

 از عباس بن هلال شامى است كه، شنیدم امام رضا علیه السلام  مى‏فرمود:

 هرگاه كه بندگان، گناهان تازه پدید آورند كه قبلاً مرتكب نمى‏شدند، خداوند بلاى تازه‏اى برایشان پیش مى‏آورد كه قبلاً نمى‏شناختند.

   

    همسر شایسته

 وَ عَن عَلِىِّ بنِ مُوسَى الرِّضا علیه السلام :

 ما اَفادَ عَبْدٌ فائِدَةً خَیْراً مِنْ زَوْجَةٍ صالِحَةٍ اِذا رَآها

 سَرَّتْهُ وَ اِذا غابَ عَنْها حَفِظَتْهُ فى نَفْسِها وَ مالِهِ.

    مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 2، ص 256.

 از امام رضا علیه السلام  روایت است:

 بنده مؤمن، هیچ بهره‏اى نبرده كه بهتر از همسر خوب و شایسته‏اى باشد كه هنگام حضور شوهر، مایه خوشحالى او باشد و در غیاب شوهر، نگهدار ناموس و مال او باشد.

   

    احترام پدر

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

 عَلَیْكَ بِطاعَةِ الأَبِ وَ بِرِّهِ وَ التَّواضُعِ وَ الخُضُوعِ

 وَالْإعْظامِ وَ الْإكْرامِ لَهُ وَ حَفْضِ الصَّوْتِ بِحَضْرَتِهِ.

    فقه الرضا علیه السلام ، ص 334.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

 بر تو باد كه از پدر، فرمانبردارى كنى، به او نیكى كنى، در برابرش فروتنى و كرنش و بزرگداشت و احترام داشته باشى و صدایت را در حضور او پایین بیاورى.

   

    توسعه بر خانواده

 وَ قالَ أبُوالحَسَن الرِّضا علیه السلام :

    یَنْبَغى لِلرَّجُلِ اَنْ یُوَسِّعَ عَلى عِیالِهِ

    لِئَلّا یَتَمَنَّوْا مَوْتَهُ.

    من لا یحضره الفقیه، ج 23، ص 68.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

    سزاوار است كه مرد، در هزینه‏ها و خرجها

    بر خانواده خود توسعه و گشایش دهد،

    تا آرزوى مرگش را نداشته باشند.

   

    برخورد با مردم

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

 اِصْحَبِ السُّلْطانَ بِالْحَذَرِ، وَ الصَّدیقَ بِالتَّواضُعِ،

    وَ الْعَدُوَّ بِالْحَذَرِ، وَ الْعامَّةَ بِالْبِشْرِ.

    بحار الانوار، ج 75، ص 355.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

    با حاكم، با احتیاط همنشینى كن،

    با دوست همراه با تواضع،

    با دشمن، همراه با هشیارى و پرهیز،

    و با عموم مردم با خوشرویى.

   

    یارى ناتوان

 وَ قالَ عَلِىُّ بنُ مُوسى علیه السلام :

    عَوْنُكَ لِلضَّعیفِ مِنْ اَفْضَلِ الصَّدَقَةِ.

    تحف العقول، ص 446.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

    از بهترین نوع صدقه،

    یارى كردن تو نسبت به ناتوان است.

   

    كمك به دیگران

 وَ عَنِ الرِّضا علیه السلام :

    مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤمِنٍ

    فَرَّجَ اللَّهُ عَنْ قَلْبِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ.

    اصول كافى، ج 2، ص 200.

 از امام رضا علیه السلام  روایت است:

 كسى كه گِره از كار مؤمنى بگشاید و شادش كند،

 خداوند هم در روز قیامت، كارِ بسته او را مى‏گشاید.

   

    مرز اطاعت والدین

 وَ عَنِ الرِّضا علیه السلام :

    بِرُّ الْوالِدَیْنِ واجِبٌ وَاِنْ كانا مُشْرِكَیْنِ

    وَ لا طاعَةَ لَهُما فى مَعْصِیَةِ الْخالِقِ.

    بحار الانوار، ج 71، ص 72.

 در نوشته امام رضا علیه السلام  به مأمون آمده است:

 نیكى به پدر و مادر واجب است، هرچند مشرك باشند،

 ولى در راه معصیت آفریدگار، اطاعتى از آن دونیست.

   

    صله رحِم

 وَ قالَ أبُوالحَسَن الرِّضا علیه السلام :

    یَكُونُ الرَّجُلُ یَصِلُ رَحِمَهُ

    فَیَكُونُ قَدْ بَقِىَ مِنْ عُمْرِهِ ثَلاثُ سِنینَ،

    فَیُصَیِّرُهَا اللَّهُ ثَلاثینَ سَنَةً

    وَ یَفْعَلُ اللَّهُ ما یَشاءُ.

    اصول كافى، ج 2، ص 150.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

    گاهى كسى صله رحم مى‏كند،

    در حالى كه از عمرش سه سال باقى است.

    خداوند (به خاطر این عمل)

    باقى‏مانده عمر او را سى سال مى‏كند

    و خدا آنچه بخواهد مى‏كند.

   

    پاكیزگى

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

    مِنْ اَخْلاقِ الأَنْبِیاءِ التَّنَظُّفُ.

    تحف العقول، ص 442.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

    تمیزى و پاكیزگى

    از اخلاق پیامبران است.

   

    حسابرسى

 وَ عَنِ الرِّضا علیه السلام :

    مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ

    وَ مَنْ غَفِلَ عَنْها خَسِرَ.

    مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، ص 302.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

 هركس به حساب خودش رسیدگى كند، سود مى‏برد

 وهركس از خود (و اعمالش) غافل شود، زیان مى‏كند.

   

    ریاست طلبى

 وَ قالَ أبُوالحَسَن الرِّضا علیه السلام :

 ماذِئْبانِ ضارِیانِ فى غَنَمِ قَوْمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رُعاؤُها

    بِاَضَرَّ فى دینِ الْمُسلِمِ مِنَ الرِّئاسَةِ.

    اصول كافى، ج 2، ص 297.

 معمر بن خلاّد، نزد آن حضرت از مردى یاد كرد و گفت او ریاست طلب است. حضرت فرمود:

    دو گرگ درنده در گله بى‏چوپان، به اندازه

 ریاست‏طلبى در دین یك مسلمان زیانبار نیست!

   

    دعا و تلاش

 وَ قالَ عَلِىُّ بنُ مُوسَى الرِّضا علیه السلام :

    مَنْ سَأَلَ‏اللَّهَ التَّوفیقَ وَ لَمْ یَجْتَهِدْ،

    فَقَدِاسْتَهْزَءَ بِنَفْسِهِ.

    مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، ص 283.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

 هركس از خداوند، توفیق بطلبد ولى تلاش نكند،

    او خود را مسخره كرده است.

   

    همدلى و همراهى

 وَ عَنِ الرِّضا علیه السلام :

    مَنْ غابَ عَنْ اَمْرٍ فَرَضِىَ بِهِ

    كانَ كَمَنْ شَهِدَهُ وَ اَتاهُ.

    توحید، صدوق، ص 392.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

    كسى كه از صحنه كارى غایب باشد،

    اما به آن كار (چه نیك و چه بد) راضى باشد،

 همچون كسى‏است كه در صحنه عمل حاضر بوده

    و آن را انجام داده است.

   

    عمل، عامل نجات

 وَ رُوِىَ عَنِ الرِّضا علیه السلام :

 لاتَدَعُوا الْعَمَلَ الصّالِحَ وَ الإجْتِهادَ فى‏الْعِبادَةِ،

 اتِّكالاً عَلى حُبِّ آلِ محمّدٍ:.

    فقه الرضا علیه السلام ، ص 339.

 از سخنان امام رضا علیه السلام  چنین روایت است:

 كار شایسته و كوشش در پرستش و عبادت را، تنها به اعتماد و پشت گرمىِ محبّت آل محمّد صلی الله علیه و آله و سلم  رها نكنید.

   

    عدالت در سلام

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

    مَنْ لَقِىَ فَقیراً مُسْلِماً فَسَلَّمَ عَلَیْهِ

    خِلافَ سَلامِهِ عَلَى الأَغْنِیاءِ

    لَقِىَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَوْمَ‏الْقِیامَةِ

    وَ هُوَ عَلَیْهِ غَضْبانٌ.

    عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج 2، ص 57.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

 هركس مسلمان تهیدستى را دیدار كند و به او سلام دهد، اما متفاوت با سلامى كه به ثروتمندان مى‏دهد، روز قیامت، خداوند را دیدار مى‏كند، در حالى كه خدا بر او خشمگین است.

    

    قرآن، راه هدایت

 وَ قالَ أبُوالحَسَن الرِّضا علیه السلام :

    كَلامُ اللَّهِ لا تَتَجاوَزُوهُ

    وَلاتَطْلُبُوا الْهُدى فىغَیْرِهِ فَتَضِلُّوا.

    مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، ص 308.

 ریّان بن صلت مى‏گوید: از حضرت رضا علیه السلام  پرسیدم: اى پسر پیامبر! درباره قرآن چه مى‏فرمایى؟ فرمود:

    قرآن كلام خداست، از آن فراتر نروید

 و هدایت را در غیر قرآن مجویید كه گمراه مى‏شوید.

   

    سودمندترین پرهیزگارى

 رُوِىَ عَنِ الرِّضا علیه السلام :

    اِعْلَمْ اَنَّهُ لا وَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحارِمِ اللَّهِ

    وَالْكَفِّ عَنْ اَذَى الْمُؤمِنِ.

    فقه الرضا علیه السلام ، ص 356.

 از امام رضا علیه السلام  روایت شده است:

 بدان كه هیچ ورع و پرهیزگارى، سودمندتر از پرهیز از حرامهاى خدا و اجتناب از اذیّت مؤمن نیست.

   

    شكرانه توانگرى

 وَ عَن أبِى الحَسَن علیه السلام :

    مَنْ قَصَدَ اِلَیْهِ رَجُلٌ مِنِ اخْوانِهِ

    مُسْتَجیراً بِهِ فى بَعْضِ اَحْوالِهِ

    فَلَمْ یُجِرْهُ بَعْدَ اَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ،

    فَقَدْ قَطَعَ وِلایَةَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ.

    بحار الانوار، ج 72، ص 181.

 از امام رضا علیه السلام  روایت است:

 كسى كه یكى از برادران دینى‏اش براى كارى به او پناه آورد ولى او، با آنكه مى‏تواند، پناه ندهد و كارى برایش نكند، رشته ولایت خداى متعال را بریده است.

   

    امر به معروف و نهى از منكر

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

 لَتَأمُرَنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهَنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ،

 اَوْ لَیَسْتَعْمِلَنَّ عَلَیْكُمْ شِرارُكُمْ

 فَیَدْعُو خِیارُكُمْ فَلا یُسْتَجابُ لَهُمْ.

    وسائل الشیعه، ج 11، ص 394.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

    حتماً امر به معروف و نهى از منكر كنید،

 وگرنه اشرارتان بر شما مسلّط و حاكم مى‏شوند،

    آنگاه خوبانتان هم دعا مى‏كنند،

    امّا دعایشان مستجاب نمى‏شود.

   

    عملها و عكس العملها

 وَ عَن أبِى الحَسَنِ الرِّضا علیه السلام :

    اِذا كَذِبَ الوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ،

    وَ اِذا جارَ السُّلْطانُ هانَتِ الدَّوْلَةُ،

    وَاِذا حُبِسَتِ الزَّكاةُ ماتَتِ الْمَواشى.

    امالى، شیخ مفید، ص 310.

 از امام رضا علیه السلام  روایت شده است:

 هرگاه زمامداران دروغ بگویند، خشكسالى مى‏شود.

 هرگاه حاكم، ستم كند، حكومت سست مى‏شود.

 وهرگاه زكات نپردازند، چهارپایان مى‏میرند.

   

    ریشه گناهان

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

    اَلصَّغائِرُ مِنَ الذُّنُوبِ طُرُقٌ اِلَى الْكَبائِرِ

 ومَنْ لَمْ یَخَفِ اللَّهَ فِى‏الْقَلیلِ، لَمْ یَخَفْهُ فِى‏الْكَثیرِ.

    مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، ص 290.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

 گناهان كوچك، راهى به سوى گناهان كبیره است.

 هر كس كه در گناهان كوچك از خدا نترسد،

 در مورد گناهان بزرگ و بسیار هم از او نمى‏ترسد.

   

    دو مَرد و دو مرگ

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

    اِنَّمَا النَّاسُ رَجُلانِ:

    مُسْتَریحٌ بِالْمَوْتِ وَ مُسْتَراحٌ مِنهُ بِهِ.

    مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، ص 263.

 امام رضا علیه السلام  هنگام عیادت از یكى از اصحابش فرمود:

 مردم دو دسته‏اند:

    یكى آنكه با مرگ، آسوده مى‏شود.

 دیگرى آنكه مردم با مرگش از دست او آسوده مى‏شوند.

   

    نشان سخاوتمند و بخیل

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

    اَلسَّخِىُّ یَأْكُلُ مِنْ طَعامِ النّاسِ

    لِیَأْكُلُوا مِنْ طَعامِهِ،

    وَالْبَخیلُ لایَأكُلُ مِنْ‏طَعامِ‏النّاسِ

    لِئَلاّ یَأْكُلُوا مِنْ‏طَعامِهِ.

    مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، ص 295.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

 بخشنده و سخاوتمند، از غذاى مردم مى‏خورد،

    تا از غذایش بخورند،

    ولى بخیل از غذاى دیگران نمى‏خورد،

    تا از غذاى او نخورند.

   

    آثار حلال خورى

 وَ قالَ الرِّضا علیه السلام :

    مَنْ رَضِىَ بِالْیَسیرِ مِنَ الْحَلالِ

    خَفَّتْ مَؤُنَتُهُ وَ تَنَعَّمَ اَهْلُهُ

    وَ بَصَّرَهُ اللَّهُ داءَ الدُّنْیا وَ دَوائَها

    وَ اَخْرَجَهُ مِنْها سالِماً.

    مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، ص 269.

 امام رضا علیه السلام  فرمود:

 كسى كه به مال حلال اندك، راضى شود، مخارجش سبك مى‏شود، خانواده‏اش برخوردار مى‏گردند، خداوند او را به درد و درمان دنیا بینا مى‏كند و ا و را سالم و بى‏گناه از دنیا به دارالسلام بهشت بیرون مى‏برد.

    منابع

 1 - اصول كافى، كلینى، دارالكتب الأسلامیه، تهران.

 2 - امالى، شیخ مفید، انتشارات جامعه مدرسین، قم.

 3 - بحار الأنوار، علامه مجلسى، مؤسسة الوفاء، بیروت.

 4 - تحف العقول، ابن شعبه حرّانى، انتشارات جامعه مدرسین، قم.

 5 - توحید، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرسین، قم.

 6 - عیون اخبار الرضا علیه السلام ، شیخ صدوق، مؤسسة الاعلمى، بیروت.

 7 - فقه الرضا، كنگره جهانى امام رضا علیه السلام ، مشهد.

 8 - كشف الغمّه، اربلى، دار الكتاب الاسلامى، بیروت.

 9 - مسندالامام‏الرضا علیه السلام ، عزیزالله عطاردى، كنگره‏جهانى‏امام رضا، مشهد.

 10 - من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، انتشارات جامعه مدرسین، قم.

 11 - وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملى، دار احیاء التراث، بیروت.

    شناخت اجمالى امام‏علیه‏السلام

 حضرت رضاعلیه‏السلام در 11 ذیقعده سال 148 (و یا یازدهم ذیحجّه سال 153) هجرى قمرى موافق روایت اوّلى اندكى پس از شهادت حضرت صادق‏علیه‏السلام در مدینه متولّد شد و در روز آخر ماه صفر 203 هجرى قمرى در ایّام حكومت مأمون، توسط وى با خوردن چند حبّه انگور مسموم، به شهادت رسید و مرقد منوّرش در شهر مقدّس مشهد -استان خراسان- میعادگاه عاشقان است.

 پدر بزرگوارش حضرت امام موسى بن جعفرعلیهماالسلام و مادرش تكتم یا نجمه، اروى، سمانه، امّ‏البنین بود كه امام‏هفتم‏علیه‏السلام پس از تولد امام رضاعلیه‏السلام او را طاهره نامید.

 قالَ إبْراهیمُ بْنُ الْعبَّاسِ:

 أَلا إِنَّ خَیْرَ النَّاسِ نَفْساً وَ والدًِا

وَ رَهْطاً وَ اَجْدادًا عَلِىَّ الْمُعَظَّمِ

 أَتَتْنا بِهِ لِلْعِلْمِ و الْحِلْمِ ثامِناً

اِماماً یُؤدّى حُجَّةَ اللَّهِ تُكْتَمُ

{    - عیون اخبار الرضا علیه السلام 1: 24 ح 2.  }

 ابراهیم بن عباس مى‏گوید:

 آگاه باش! همانا بهترین مردم از نظر خودش، و پدر و اقوام و نیاكانش كسى است كه بانویى به نام -تكتم- او را بعنوان امام هشتم و براى گسترش علم و حلم و بیان حجت الهى براى ما به دنیا آورده است.

 مدّت عمر آن بزرگوار 55 سال بود. كه 35 سال بهمراه پدرش، و 20 سال مدّت امامت آن بزرگوار در ایّام حكومت هارون الرشید و محمد امین و مأمون الرشید عباسى سپرى شد.

 مهمترین شاخصه زندگانى ایشان حركت آن حضرت بسوى خراسان در سال 200 هجرى قمرى بود كه مأمون خلیفه عباسى آن حضرت را به خراسان طلبید، و ولایتعهدى را به آن حضرت تحمیل نمود.

 امام‏علیه‏السلام در فرصتهاى مختلف نارضایتى خود را از قبول ولایتعهدى ابراز مى‏كرد و پرده از فریبكارى‏هاى مأمون بر مى‏داشت كه به همین جهت و به علّت توجّه مردم به امام‏رضاعلیه‏السلام مأمون امام را تحمل ننمود و او را به شهادت رساند.

 در آستان چهل گوهر درخشان، از سخنان حضرت امام رضا علیه السلام  قرار گرفته‏ایم.

 با دلى سرشار از محبت و عشق

 و با دستانى پر نیاز و تمنّا و طلب.

 هر ظرفى، با آنچه در آن ریزند، پر مى‏شود و ظرفیتش كمتر مى‏گردد؛ امّا قلب، ظرفى است كه هر چه در آن ریزند، وسیعتر و با گنجایش‏تر مى‏شود.

 و چه خوب، كه ظرف دلمان را از معارف اهل بیت: و كلمات نورانى ائمّه هدى لبریز كنیم و روشن سازیم. چرا كه كلامشان نور است. دلى هم كه جایگاه سخن آنان گردد، نورانى مى‏گردد.

 خوشا زبانهایى كه تكرار كننده كلمات پر فروغ این عترت پاك و برگزیده است و خوشا دل و جانى كه با احادیث پربار اهل‏بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  انس بگیرد و آنها را حفظ كند.

 این دودمان مطهّر، سرچشمه فضیلت بودند. روایاتشان هم عطر حقیقت و بوى صفا و معنویت مى‏دهد. نورانیّتى كه در كلامشان است، در كلام دیگران نیست.

 آنان با حقّند و حق با آنان است.

 پس، راه حق و الگوى كمال را هم، باید از آنان و سخنانشان جست.

 پیشوایانى كه:

 امامند و شهیدند و گواهند

مصون از هر خطا و اشتباهند

 همه از اهل بیت آفتابند

گل جان محمّد صلی الله علیه و آله و سلم  را گلابند

 فدا كردند جان، تا دین بماند

به خون خفتند تا آیین بماند

 همه شیرازه امّ الكتابند

همه میزان حق، روز حسابند

 آنچه مى‏خوانید، تنها چهل مروارید برگزیده از دریاى پُرگهر احادیث شیعه است، كه تقدیم شما شیفتگان قرآن و عترت مى‏گردد.

 در همین جا، بر عالمان و راویان پیشین درود و رحمت مى‏فرستیم كه با تلاش و دقتى بسیار، احادیث أئمه را ثبت و ضبط و تدوین كردند و چون میراثى گرانبها، نسل به نسل در اختیار آیندگان قرار دادند. روحشان شاد و اجرشان با خدا.

 از امام امت1 نیز یاد كنیم، كه زمینه‏ساز حاكمیت ارزشهاى دینى و حیات دوباره اسلام در این كشور گردید و به بركت جمهورى اسلامى و خون شهدا، معارف قرآن و اهل بیت، در میان همه مردم، بویژه نسل انقلاب و نونهالان كشور امام زمان علیه السلام  منتشر گشت. یادش گرامى و انقلابش باقى باد.

 گذشتگان، تكلیف مهمّ خویش را بخوبى انجام دادند. اینك ما رسالت حفظ و نشر و عمل به میراث ارزشمند امامان را بر عهده داریم.

 چهل حدیثى كه به شما شیفتگان اهل بیت: تقدیم مى‏گردد، از كلماتِ گهربار و پرمعناى پیشواى هشتم شیعه، حضرت امام علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام  است، آن امام معصوم، حجّت الهى، و نور هدایت، كه با همه سختگیریهاى مخالفان و كتمانِ حسودان، عطر كلامش هنوز هم از وراى قرون به مشام مى‏رسد و ما در این مجموعه مختصر، با برخى از سخنان حكمت آمیز حضرتش آشنا مى‏شویم.

 براى شما عزیزانى كه خواننده این احادیث پرمعنایید، از خداى متعال توفیق و سعادت آرزو داریم.

چهارشنبه 3/4/1388 - 10:57
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

 چهل حدیث

 گهرهاى باقرى علیه السلام

 

 

 

    زندگینامه امام محمّد باقرعلیه‏السلام

 پیشواى پنجم شیعیان، حضرت امام محمد بن على‏علیه‏السلام، در روز جمعه سوّم ماه صفر سال 57 هجرى در مدینه به دنیا آمد. پدرش حضرت سجادعلیه‏السلام و مادرش{    . ولادت او را اول ماه رجب هم گفته‏اند.  }

 فاطمه دختر امام حسن مجتبى‏علیه‏السلام بود. این ویژگى خاصّ كه نسب او از سوى پدر به امام حسین و از سوى مادر به امام حسن مى‏رسد، براى آن حضرت و فرزندانش جلوه خاصّى پدید آورد.

 دهها سال پیش از تولّدش، حضرت رسول‏صلى الله وعلیه وآله مژده آمدن او را به اهل بیت داده بود و خودش نام او را -محمّد- نهاده و لقب -باقر- را به وى عطا كرده بود و به یكى از اصحاب خویش به نام جابر بن عبداللَّه انصارى فرموده بود كه تو آن قدر عمر خواهى كرد كه آن فرزندم را ملاقات كنى، وقتى او را دیدى، سلام مرا به او برسان.

 كنیه آن حضرت -ابوجعفر- بود و لقب‏هاى متعددى داشت كه هر كدام جلوه‏اى از عظمت روحى و علمى و تقوایى او را مى‏رساند، همچون: امین، شبیه، شاكر، هادى، صابر، شاهد، باقر. لقب -باقر- به معناى شكافنده، از مشهورترین القاب اوست، چون با دانش فراوان خویش شكافنده دانش بود و شاهد این دانش گسترده، روایات بسیارى است كه از حضرتش در زمینه‏هاى مختلف تفسیرى، اعتقادى، اخلاقى  و فقهى بر جاى مانده است.

 امام محمد باقرعلیه‏السلام در حادثه كربلا نیز حضور داشت و آن هنگام، كودكى سه چهار ساله بود.

 از كودكى نشانه‏هاى هوش زیاد و هیبت و وقار در سیمایش آشكار بود و شخصیّتى دوست داشتنى داشت. جابر بن عبدالله انصارى، با آنكه پیرمردى سالخورده از یاران پیامبر بود، خدمت آن حضرت كه نوجوان بود مى‏رسید و از علوم گسترده‏اش بهره مى‏گرفت و از دانش و معارف بى پایان او شگفت زده مى‏شد.

 همه عمر خویش را در مدینه به سر برد، چه آن زمان كه سایه جدش سیدالشهدا بر سرش بود و چه دورانِ 34 ساله پس از عاشورا كه در كنار پدر بزرگوارش مى‏زیست و از دانش و پرهیزكارى و عبادت امام سجادعلیه‏السلام، رهتوشه بر مى‏گرفت. برادرانى داشت به نام‏هاى: عبدالله، عمر، زید و حسین. -زید بن على- همان بود كه بر ضدّ بنى امیّه قیام كرد و به شهادت رسید و مورد احترام امام باقرعلیه‏السلام بود.

 بسیارى از چهره‏هاى علمى و راویان و دانشمندان زمان آن حضرت، با عبارت‏هاى گوناگون او را به عظمت یاد كرده و مقام علمى و فضایل او را ستوده‏اند.

 حضرت، در زمینه اخلاق و كمالات رفتارى نیز از زبده‏ترین انسانها بود. با برخورد كریمانه و سرشار از عفو و گذشت، كینه‏ها را به مهر و عاطفه تبدیل مى‏كرد و چهره‏اى خندان و دوست داشتنى داشت و حلم او، آتش دشمنى و خصومت دیگران را فرو مى‏نشاند و مجذوب اخلاق شایسته‏اش مى‏شدند و صبر او در برابر ستم‏هاى خلفا و بى حرمتى‏هاى آنان و نیز برخوردهاى بى ادبانه برخى جاهلان تعجب برانگیز بود.

 مسأله دانش در زندگى او جایگاه ویژه‏اى داشت، هم خودش داناى آل محمد بود، هم شاگردان بسیارى را در زمینه‏هاى مختلف علمى تربیت كرد و هم مسلمانان و پیروان را بر آموختن دانش تشویق بسیار مى‏كرد و هم به جویندگان علم، احترام مى‏گزاشت.

 برخوردى خوب با غلامان و خدمتكاران خویش داشت و تعداد زیادى از بردگان را مى‏خرید و در راه خدا آزاد مى‏كرد. تقوا و عبادتش بسیار بود و در این زمینه، به روش عبادى پدرش زین العابدین و جدّش امیرالمؤمنین اقتدا كرده بود. دست كریم او براى یارى رساندن به محرومان و نیكى به خویشاوندان و صدقات و احسان‏ها همیشه گشوده بود. به فقراى مدینه بخصوص در روزهاى جمعه، رسیدگى خاصّى داشت و به آنان كمك مى‏كرد و خشوع در نماز، عشق به عبادت، نمازها و دعاهاى بسیار، قنوت‏ها و سجودهاى طولانى، سفرهاى مكرّر حج، یاد پیوسته خدا و پارسایى در زندگى از ویژگى‏هاى آن حضرت محسوب مى‏شود.

 امام محمد باقرعلیه‏السلام پس از شهادت پدر بزرگوارش، عهده دار پیشوایى شیعیان شد و در فرصتى كه پیش آمد، مكتب اهل بیت را به صورتى گسترده بیان داشت و با تربیت شاگردانى برجسته در همه رشته‏ها، برترى همه جانبه خاندان رسالت را نشان داد. در روزگار آن حضرت، علوم اسلامى و مباحث اعتقادى و كلامى و نقل احادیث ائمّه و تدوین معارف شیعه، جان گرفت و گروهى بسیار از شاگردانش، هزاران حدیث ناب از زبان آن حضرت شنیده و یاد داشت كردند و به دیگران رساندند. از جمله شاگردان خاص او عبارت بودند از: زراره، كمیت اسدى، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب، ابو هارون مكفوف، ابوحمزه ثمالى، ابوبصیر، حمران بن اعین، جابر بن یزید جعفى، فضیل بن یسار. خود آن حضرت در زمینه مبارزه با بدعت‏ها و خرافات و نشر علوم خاندان پیامبر گامهاى درخشانى برداشت.

 در زمینه بهره‏گیرى از ادبیات و شعر در راه نشر معارف اهل بیت و فضایل این خاندان، تشویق‏ها و حمایت‏هاى خاصّ امام، نقش بزرگى ایفا كرد و شاعرانى چون -كُثیر عزّه-، -كمیت اسدى- و -فرزدق- از عنایت وى برخوردار بودند و شعرهاى بسیارى در مدح خاندان پیامبر و نشر مرام و مكتب آنان سرودند و محضر امام، پیوسته محضر عالمان، راویان، خطیبان و شاعران متعهّد بود كه از كلمات او فیض مى‏آموختند و دانش مى‏اندوختند.

 شخصیت بارز امام باقرعلیه‏السلام، حسد و كینه خلفاى زمانش را بر مى‏انگیخت و آنان در پى فرصت و بهانه‏اى براى آزار آن حضرت بودند. در یكى از سالها كه هشام بن عبدالملك به حج رفته بود، امام باقر و فرزندش حضرت صادق هم در حج بودند. امام صادق در جمع مردم سخنرانى مهمى درباره مسأله امامت و خلافت كرد. آوازه این سخن به گوش هشام رسید، چون آنجا نمى‏توانست كارى كند، پس از بازگشت به دمشق، به فرماندار مدینه نامه نوشت و از او خواست كه امام باقر و فرزندش را به دمشق روانه سازد. در این سفر، هشام مى‏خواست به موقعیت اجتماعى و شخصیت حضرت آسیب برساند. او را وارد دربار خودش كرد و در حضور سران حكومتش از امام باقرعلیه‏السلام كه پیر مردى ضعیف بود، خواست در مسابقه تیراندازى شركت كند. امام با به هدف زدن همه تیرها، همگان را مبهوت ساخت و شخصیتش بیشتر درخشان گشت. كینه هشام هم افزون‏تر شد و از همانجا تصمیم به قتل امام گرفت.

 امام باقرعلیه‏السلام در كنار كارهاى مربوط به امامت و تلاشهاى علمى، از فعالیت تولیدى و اقتصادى هم غافل نبود و گاهى روزها به مزارع و نخلستان‏هایى كه پدید آورده بود سركشى مى‏كرد و در روزهاى گرم، همراه با كارگران و كشاورزان بیل مى‏زد و كار مى‏كرد و از دستاوردهاى آن باغها و كشاورزى‏ها در راه كمك به فقیران و كارهاى نیك، خرج مى‏كرد و از همین راه، زندگى خود و بستگان را تأمین مى‏ساخت.

 دوران امامت آن حضرت حدود 20 سال طول كشید (از سال 95 تا 114 هجرى). در این مدّت، بارسنگین وظایف رهبرى شیعیان در آن عصر پر آشوب و خفقان بار بر عهده وى بود و او به نشر و تبلیغ فرهنگ اسلام و اهل بیت و بیدار سازى مردم و دفاع از حق و معرّفى امام راستین مى‏پرداخت.

 سرانجام در 7 ذى حجه سال 114 هجرى، در حالى كه 57 سال از عمر شریفش مى‏گذشت، به وسیله هشام و با توطئه او مسموم شد و به شهادت رسید و پیكر مطهر او در قبرستان بقیع، كنار قبر پدرش به خاك سپرده شد.

 امروز، شیعه و فقهاى اسلام وحوزه‏هاى علمیه، خود را مدیون مجاهدت‏هاى ارزشمند آن حضرت مى‏دانند و افتخار شاگردى مكتبش را دارند.

   

 

 

    بقاى دین خدا

 

 

 

 عَنْ أبى حَمزة قالَ: قُلْتُ لأبى جَعْفَر علیه السلام :

 قالَ اللَّه تَعالى: -كُلُ شَى‏ءٍ هالِكٌ الاّ وَجهَهُ-

 قالَ: فَیَهلِكُ كُلُّ شَى‏ءٍ وَ  یَبْقَى الوَجْهُ اَنّ عَزَّوَجَلَّ اَعْظَمُ مِنْ اَنْ یُوصَفَ بِالوَجهِ وَلِكن مَعُناهُ كُلُّ شَى‏ءٍ هالِكٌ اِلاّ دینُهُ وَ الوَجْهُ الذّى یُؤتى مِنهُ.

    معانى الاخبار، ص 12.

 

 امام باقر  علیه السلام  درباره آیه - كل شى هالك الاّ وجهه - به ابوحمزه ثمالى فرمود:

    هر چیز نابود مى‏شود و وجه باقى مى‏ماند.

 خداوند بزرگ‏تر از آن است كه وجه (چهره) داشته باشد و معناى آیه این است كه همه چیز نابود مى‏شود الاّ دین خدا و سمت و سویى كه مردم از آن به سمت خدا رو مى‏آورند.

   

 

 

    نشانه‏هاى شیعه

 

 

 

 عَن الباقِر  علیه السلام  : اِنَّ بَعْضَ اَصَحْابِهِ سَأَلَهُ فَقالَ:

 جُعِلتُ فَدِاكَ اِنَّ الشّیعَهَ عِنْدَ ناكثیروُنَ، فَقالَ:

 هَلْ یَعْطِفُ الغَنِىُّ عَلى الفَقیرَ، وَ یَتَجاوَزُ المُحْسِنُ عَنْ المُسى‏ء وَ یَتَواسُونَ؟

 قُلْتُ: لا، قالَ علیه السلام  :

 لَیْسَ هؤُلاءِ الشّیعَةَ، الشَّیعَةُ مَنْ یَفْعَلُ هذا.

    قضاء حقوق المؤمنین، الشیخ ابو على الصورى، ص 21، ح 22.

 

 یكى از یاران امام باقر علیه السلام  به آن حضرت گفت: شیعیان در منطقه ما زیادند. حضرت فرمود:

 آیا توانگر آنان بر فقیر مهر مى‏ورزد؟ و نیكوكار از بدكار مى‏گذرد؟ و مواسات و بذل و بخشش مالى دارند؟

 گفت: خیر. حضرت فرمود:

 اینان شیعه نیستند. شیعه كسى است كه چنین باشد.

   

 

 

    چشم‏هاى عزیز

 

 

 قالَ الباقِر علیه السلام :

 كُلُ عَیْنٍ باكِیَةٌ یَوْمَ القِیامَةِ اِلاّ ثَلاثَ عُیُونٍ:

    عَیْنٌ سَهَرَتْ فِى سَبیلِ اللَّهِ.

    وَ عَیْنٌ فاضَت مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ.

    وَ عَیْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللَّهِ.

    معدن الجواهر و ریاضة الخواطر، ص 34.

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 روز قیامت همه چشم‏ها گریان است مگر سه چشم:

 چشمى كه در راه خدا بیدار مانده است،

 چشمى كه از خوف خدا گریسته است،

 چشمى كه از محارم الهى فرو بسته شده است.

   

 

 

    خصلتهاى الهى

 

 

 

 رُوِىَ عَنِ الباقِر علیه السلام  قالَ:

 تِسْعُ خِصالٍ خَصَّ اللَّهُ بِها رُسُلَهُ فَاْمتَحِنُوا أنفُسَكُمْ فَإنْ كانت فَیكُمْ فَاحْمَدُوا اللَّهَ تَعالى عَلَیْها فاْسَاَلُوُهُ فِیْها، وَ هُمُ:

    الیَقینُ وَ القَناعَةُ وَ الصَّبْرُ وَ الشُّكْرُ وَ الحِلْمُ

    وَ حُسْنُ الخُلْقِ وَ السَّخاءُ وَ الشَّجاعَةُ وَ التَّنَزُّهُ.

    معدن الجواهر و ریاضة الخواطر، ص 34.

 

 امام باقر  علیه السلام  فرمود:

 نُه خصلت است كه خداوند آن‏ها را از ویژگیهاى پیامبرانش قرار داده است. پس خود را بیازمایید بنگرید اگر آنها را دارید، خدا را حمد و ستایش كنید و اگر ندارید از او بخواهید. آن‏ها عبارتند از:

 یقین، قناعت، صبر، شكر، حلم، حسن خلق، سخاوت، شجاعت، پاكیزگى و پارسایى.

   

 

 

    خصلتهاى بد و آثار آنها

 

 

 

 عَن أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ:

 مَنْ كَذَبَ ذَهَبَ جَمالُهُ،

 وَ مَنْ ساءَ خُلقُهُ عَذَّبَ نَفْسَهُ وَ كَثُرَتْ هُمُومُهُ وَتَظاهَرَ عَلَیْهِ الْنِّعمَةَ فَلْیُكْثِر مِنَ الشُّكْرِ،

 وَ مَنْ كَثُرَتْ هُمُومُهُ فَلیُكثِرْ مِنْ الاِسْتِغفارِ،

 وَ مَنْ اَلَحَّ عَلَیْهِ الفَقرُ، فَلیَقُلْ - لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاَّ بِاللَّهِ العَلِىّ العَظیمِ-.

    معدن الجواهر و ریاضة الخواطر، ص 34.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 هر كس دروغ بگوید آراستگى او برود،

 هر كس اخلاقش بد شود خود را عذاب مى‏دهد و اندوهش فراوان مى‏شود.

 هر كس نعمت‏ها پیایى بر او فرود آید، باید زیاد شكر كند.

 هر كس اندوهش زیاد شود، بسیار استغفار كند.

 و هر كس فقر بر او فشار آورد، بگوید:

    -لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَّهِ العَلِى العَظیمِ-

   

 

 

    دو گام خداپسند

 

 

 قالَ الباقر علیه السلام :

 ما مِنْ خُطْوَةٍ اَحَبُّ [إلَى] اللَّهِ مِنْ خُطْوَتَینِ:

    خُطْوَةٌ تَشُدُّ صَفّاً فىسَبیلِ‏اللَّهِ.

    وَ خُطْوَةٌ إلِى ذى رَحِمٍ قاطِعٍ

 وَ ما مِنْ جُرعَةٍ اَحَبُّ [الِىَّ] مِنْ جُرعَتَیْنِ:

    جُرْعَةُ غَیْظٍ رَدَّها مُؤمِنٌ بِحِلْمٍ

    وَ جُرعَةُ مُصیبَةٍ رَدَّها مُؤمِنٌ بِصَبْرٍ

 وَ ما مِنْ قَطْرَةٍ اَحَبُّ الِىَ اللَّهِ مِنْ قَطْرَتَینِ:

    قَطْرَةُ دَمٍ فِى سَبیلِ‏اللَّهِ

 وَقَطْرَةُ دَمْعٍ فِىسَوادِاللَّیلِ لایُریدُ بِها إلاَّاللَّهَ عَزَّوَجَلَّ.

    معدن الجواهر و ریاضة الخواطر، ص 27.

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 دو گام است كه از آن محبوب‏تر نزد خدا نیست:

 1. گامى به سوى جبهه‏ها براى تحكیم صف مجاهدان راه خدا.

 2. گامى به سوى خویشاوندى كه پیوند خویش گسسته است.

 دو جرعه است كه از آن محبوب‏تر نزد خدا نیست:

 1. جرعه‏اى از خشم كه مؤمن آن را با حلم فرو برد.

 2. جرعه‏اى از مصیبت كه با صبر آن را باز گرداند.

 و دو قطره است كه از آن نزد خدا بهتر نیست:

 1. قطره‏اى خون در راه خدا،

 2. قطره‏اى اشك در سیاهى شب كه جز براى خدا

 نیفشاند.

   

 

 

    ثمره نیكوكارى

 

 

 عَنْ ابى‏جَعْفَر علیه السلام  قالَ:  اَوحَى اللَّهَ تَعالى الِى مُوسى علیه السلام  :

 اِنّ مِنْ عِبادى مَنْ یَتَقَرَّبُ بِالحَسَنَةِ فَاُحكِمُهُ فِى‏الجَنَّةِ، فَقالَ مُوسى: یا رَبِّ ما تِلْكَ الحَسَنَةُ؟

 قالَ: یَمْشى فِىحاجَةِ اَخیهِ‏المُؤمِن قُضِیَت اَوْ لَمْ‏تُقْضَ! 

 مصادقة الاخوان، ص 66 صدوق(ره).

 

 امام باقر علیه السلام : فرمود:

 خداوند به موسى  علیه السلام  وحى كرد كه:

 بعضى از بندگان من آن قدر كار نیك انجام مى‏دهد كه او را در بهشت حاكم و برقرار مى‏سازم.

 موسى گفت: خدایا آن كار نیك چیست؟

 فرمود: براى تأمین نیاز برادرش تلاش مى‏كند، موفق به قضاى حوائج او بشود یا نشود.

   

 

 

    برترین اعمال

 

 

 قالَ ابُوجَعْفَر علیه السلام :

    ثَلاثةٌ مِنْ أفْضَلِ الاَعْمالِ:

    شِبْعَةُ جُوْعَةِ المُسْلِمِ

    وَ تَنْفیسُ كُرْبَتِهِ وَ تَكْسُو عَوْرَتَهُ.

    مصادقة الأخوان، ص 44.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 سه چیز از برترین اعمال است:

    سیر كردن گرسنگى مسلمان،

    زدودن غم مسلمان، پوشاندن زشتى و عیب او.

   

 

 

    حبّ و بغض الهى

 

 

 قالَ ابُوجَعْفَر علیه السلام :

 لَوَ اَنَّ رَجُلاً اَحَبَّ رَجُلاً فِىاللَّه لَاَثابَهُ اللَّهُ عَلى حُبِّهِ

 وَ اِنْ كانَ المَحْبُوبُ فِى عِلْمِ اللَّهِ مِن اَهْلِ النَّارِ

 وَلَوَاَنَّ رَجُلاً اَبَغَضَ رَجُلاً للَّهِِ لَاَثابَهُ عَلى بُغْضِهِ اِیّاهُ،

 وَ اِنْ كانَ المُبْغَضُ فِى عِلْمِ اللَّهِ مِنْ اَهْلِ الجَنَّةِ.

    مصادقة الأخوان، ص 50.

 امام باقر  علیه السلام  فرمود:

 اگر كسى مردى را در راه خدا دوست بدارد، خداوند به او پاداش محبتش را مى‏دهد، گرچه آن شخص محبوب در علم الهى اهل آتش باشد و اگر كسى شخصى را در راه خدا دشمن بدارد، خداوند پاداش بغض و خشم او را مى‏پردازد، گرچه شخص مورد خشم و نفرت در علم الهى از اهل بهشت باشد.

   

 

 

    حسنه

 

 

 عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام : قالَ:

 تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِى وَجْهِ اَخیهِ حَسَنَةٌ وَ صَرْفُهُ القَذا عَنهُ حَسَنَةٌ وَ ما عُبِدَاللَّهُ بِشَى‏ءٍ اَحَبُّ اِلَیْهِ مِنْ اِدْخالِ السُّرُورِ عَلى المُؤمِنِ.  

 مصادقة الأخوان، ص 52.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 لبخند انسان به چهره برادرش حسنه و كار نیك است و دور كردن خار و خاشاك و رنج و گرفتارى از برادر دینى حسنه است و خداوند به چیزى بهتر از شاد كردن مؤمن عبادت نشده است.

   

 

 

    جلسات ارزشمند

 

 

 عنَ فُضَیلِ بنِ یَسار قالَ  قالَ لى اَبُوجَعْفَر علیه السلام :

 اَتَتَجالَسُونَ؟

 قُلْتُ: نَعَمْ.

 قالَ: واهاً لِتِلْكَ المَجالِسِ.

    مصادقة الأخوان، ص 34.

 فضیل بن یسار مى‏گوید: امام باقر علیه السلام  به من فرمود:

 آیا با هم جلسه و نشست دارید؟

 گفتم: آرى.

 فرمود: خوشا به آن مجلس‏ها.

   

 

 

    خرسند سازى مؤمن

 

 

 عَنْ أبىحَمزَة الثّمالى قالَ  سَمِعتُ اباجَعْفَر علیه السلام  یَقُول:

 قالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم  :

    مَنْ سَرَّ مُؤمِناً فَقَدْ سَرَّنى

    وَ مَنْ سَرَّنى فَقَد سَرَّ اللَّهَ.

    مصادقة الأخوان، ص 62.

 

 ابوحمزه مى‏گوید: از امام باقر علیه السلام  شنیدم كه فرمود:

 رسول خدا  صلی الله علیه و آله و سلم  فرموده است:

    هر كس مؤمنى را شاد كند مرا شاد كرده است

    و هر كس مرا شاد سازد ،

    در حقیقت خدا را مسرور ساخته است.

   

 

 

    همسایه بد

 

 

 عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ:

 مِنَ القَواصِمِ الفَواقِرِ الَّتى تَقْصِمُ الظَّهْرَ جارُالسَوْءِ،

    اِنْ رَأى حَسَنَةً اَخْفاها وَ اِنْ رَأى سَیِئةً اَفْشاها.

    اصول كافى، ج 2، ص 668.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

    یكى از عوامل كمر شكن، همسایه بد است،

    اگر كار خوبى ببیند پنهان مى‏سازد

    و اگر كار بدى مشاهده كند، افشا گرى مى‏كند.

   

 

 

    حدّ و حریم همسایه

 

 

 عنَ جمیل بن درّاج عَنْ أبىجَعْفَر  علیه السلام  قالَ:

    حَدُّ الجِوارِ أربَعُونَ داراً مِن كُلِّ جانِبٍ،

    مِن بَینِ یَدَیهِ وَ مِن خَلفِهِ وَ عَنْ یَمینِهِ وَشِمالِهِ.

    اصول كافى، ج 2، ص 669 .

 

 جمیل بن دراج مى‏گوید: امام باقر علیه السلام  فرمود:

    حدّ همسایگى چهل منزل است ار هر سو،

    از جلو ، از پشت سر ، از راست و از چپ.

   

 

 

    ویژگى جمعه

 

 

 

 عَنْ جابِر عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ:

    ألخَیرُ وَ الشَّرُّ

    یُضاعَفُ یَوْمَ‏الجُمُعَةِ.

    جامع الاحادیث، ص 156.

 

 جابر از امام باقر علیه السلام  نقل مى‏كند كه فرمود:

 كار خیر و شرّ در روز جمعه دو چندان مى‏گردد.

    ( یعنى پاداش و كیفرش دو برابر است. )

   

 

 

    درآمدهاى حرام

 

 

 عَنْ الباقِر علیه السلام  قالَ:

 مَنْ أصابَ مالاً مِنْ غَلُولٍ أوَ رِباً أَو خِیانَةٍ اوَ سِرقَةٍ

    لَمْ یُقبَلْ مِنهُ

 فى زَكوةٍ وَ لا فى صَدَقَهٍ وَ لا فى حَجٍّ وَ لا عُمرَةٍ.

    امالى صدوق، ص 442.

 امام باقر  علیه السلام  فرمود:

 هركس مالى از راه اختلاس یا ربا یا خیانت و یا دزدى به چنگ آورد، مصرف آن در راه زكات واجب و صدقه و حج و عمره از وى پذیرفته نمى‏شود.

   

 

 

    حاجت خواستن از خدا

 

 

 

 عنْ أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ:

    ما مِنْ شَى‏ءٍ اَحَبَّ إلَى اللَّهِ

    مِنْ أنْ یُسْألَ ما عِنْدَهُ.

    المحاسن، ص 292، جامع الاحادیث، ص 183.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 هیچ چیز در نزد خدا آن قدر مطلوب و محبوب نیست

    كه آنچه نزد اوست از وى درخواست و تقاضا شود.

   

 

 

    استمرار در كارها

 

 

 

 عَنَ أبى حَمزَة الثُّمالى، عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ:

    اَحَبُّ الاَعمالِ إلَى‏اللَّهِ تَعالى

    أدوَمُها وَاِنْ قَلَّتْ .

    جامع الاحادیث، ص 182.

 ابوحمزه ثمالى مى‏گوید: امام باقر علیه السلام  فرمود:

 محبوبترین كارها نزد خداى متعال آن كارى است

    كه دوام بیشترى دارد، گرچه اندك باشد.

   

 

 

    رسیدگى به مشكلات مردم

 

 

 عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ:

    إنَّ أحَبَّ الاَعمالِ إلَى‏اللَّهِ تَعالى سَبعَةٌ:

    اِشْباعُ جُوْعَةِ مُؤمِنٍ، وَ تَنفیسُ كُرْبَتِهِ،

    وَ قَضاءُ دینِهِ، وَ إنَّ مَن یَفعَلُ ذلِكَ لَقَلیلٌ.

    جامع الاحادیث، ص 183، بحارالانوار، ج 74، ص369.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 محبوبترین كارها در نزد خداى تعالى هفت چیز است، از جمله:   گرسنگى مؤمنى را سیر كند،

    اندوه غمزده‏اى را برطرف سازد،

    قرض بدهكارى را بپردازد.

 كسانى كه این گونه رفتار كنند، اندكند.

   

 

 

    پرهیزكارى

 

 

 عَنِ الثُّمالى، عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام   قالَ:

    عَلَیكُم بِالوَرَعِ

    فَاِنَّهُ لَیْسَ شَى‏ءٌ اَحَبَّ إلَى‏اللَّهِ تَعالى

    مِنَ الوَرَعِ وَ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجْ

    مستدرك، ج 11، ص 265، جامع الاحادیث، ص 183.

 

 ابو حمزه ثمالى مى‏گوید امام باقر علیه السلام  فرمود:

    بر شما باد ورع و پارسایى،

 كه چیزى نزد خداى متعال محبوب‏تر از

 پارسایى ومهار زدن بر شكم وغریزه جنسى نیست.

   

 

 

    قرآن خوانى

 

 

 عَن أبىجَعْفَر  علیه السلام : قالَ:

    أفْضَلُ العِبادَةِ ألقَرائَةُ فِى المُصحَفِ.

    بحارالانوار، ج 92، ص202.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

    برترین عبادت، تلاوت قرآن است.

   

 

 

    خداى بى همتا

 

 

 قالَ اَبُوجَعْفَر علیه السلام :

 ما شَى‏ءٌ أعظَمَ ثَواباً مِن شَهادَةِ اَنْ لا إلهَ إلاَّ اللَّهُ،

 إنَّ اللَّهَ لا یَعْدِلُهُ شَى‏ءٌ وَ لا یُشرِكُهُ فِى‏الاُمُورِ اَحَدٌ.

    الكافى، ج 2، ص 375.

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 هیچ كارى ثوابش بالاتر از این نیست كه به -لا اله الاّ اللَّه- گواهى و شهادت دهى. براستى خداوند را هیچ چیز همانند و برابر نیست و در كارها هیچ كس شریك او نیست.

   

 

 

    شكمهاى پُر

 

 

 عَن أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ:

 ما مِنْ شَیْى‏ءٍ أبغَضُ إلَى‏اللَّهِ مِنْ بَطْنٍ مَملُوءٍ.

    الكافى، ج 6، ص 270، جامع الاحادیث كتاب الغایات، ص 201.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

    هیچ چیز به اندازه شكم انباشته،

    منفور خداوند نیست.

   

 

 

    نیكان امّت

 

 

 عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ: قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم :

 خیارُ اُمَّتى ألّذینَ إذا سافَرُوا قَصَّرُوا وَ أفْطَرُوا

 وَ إذا اَحْسَنُوا، استَبْشَرُوا وَ إذا اَساؤُا استَغْفَرُوا.

    الكافى، ج 4، ص 127، جامع الاحادیث، ص 215.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم  فرموده است:

 نیكان امّت من كسانى‏اند كه هنگام سفر نماز را شكسته مى‏خوانند و روزه را افطار مى‏كنند.

 وقتى نیكى كنند، شادمان مى‏شوند،

 هنگامى كه كار بدى كردند، استغفار مى‏كنند.

   

 

 

    روزه راستین

 

 

 

 عَنْ جابر عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ، قالَ لى:

 یا جابِرُ ! مَنْ دَخَلَ عَلَیهِ شَهرُ رَمضانَ وَ صامَ نَهارَهُ وَ قامَ وَرْداً مِنْ لَیْلِهِ، وَ حَفِظَ لِسانَهُ وَ فَرجَهُ وَ غَضَّ بَصَرَهُ وَ كَفَّ اذانَهُ، خَرَجَ مِن الذُّنُوبِ كَیَومٍ وَلَدَتهُ اُمُّهُ.

 قالَ قُلْتُ: ما احَسنَ هَذا مِنْ حَدیث، جُعِلتُ فِداكَ. قالَ:

 ما اشَدَّ هَذا مِنْ شَرْطٍ.

    جامع الاحادیث، ص 222، الكافى، ج 2، ص 87.

 

 جابر مى‏گوید، امام باقر علیه السلام  به من فرمود:

 هر كس ماه رمضان بر او وارد شود و روزهایش را روزه بدارد و پاسى از شب را به نیایش برخیزد و زبانش را نگهدارد و چشم خود از حرام بربندد و آزار به كسى نرساند، مثل روز تولد از مادر از گناه پاكیزه مى‏شود.

 گفتم: چه حدیث خوبى! فرمود:

 چه شرایط دشوارى !

   

 

 

    مدعیان دروغین امامت

 

 

 عَن أبىجَعْفَر علیه السلام  : قالَ قُلْتُ: قَولُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ -وَ یَوْمَ القِیامَةِ تَرَى الَّذینَ كَذَبُوا عَلَى‏اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسوَدَّةٌ -. قالَ:

 مَنْ قالَ إنِّی‏إمامٌ وَ لَیْسَ بِإمامٍ.

 قُلتُ: وَ اِنْ كانَ عَلَوِیّاً؟

 قالَ  علیه السلام : وَ اِنْ عَلَوِیّاً.

 قُلتُ: وَ اِنْ كانْ مِنْ وُلدِ عَلِیِّ بنِ أبى طالِبٍ؟

 قالَ علیه السلام : وَ اِنْ كان.

    الكافى، ج 1، ص 307.

 

 راوى درباره آیه -وَ یَوْمَ القِیامَةِ تَرَى الَّذینَ كَذَبُوا عَلَى‏اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسوَدَّةٌ- از امام باقر  علیه السلام  پرسید (یعنى روز قیامت، تكذیب كنندگان بر خداوند را سیه رو مى‏بینى). حضرت فرمود:

 هركس امام نباشد و مدعى امامت شود، مشمول آیه است.

 گفتم: گر چه علوى باشد؟

 حضرت فرمود: اگر چه علوى باشد.

 گفتم: اگر چه از فرزندان على بن أبى طالب باشد؟

 حضرت فرمود: اگر چه از آنان باشد.

   

 

 

    موهبت ویژه خدا

 

 

 عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ:

    اِنَّ هذِهِ الدُّنیا یُعطیهَا اللَّهُ البِرَّ وَ الفاجِرَ

    وَ لایُعْطِى الإیمانَ إلاَّ صَفْوَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ.

    اصول كافى(با ترجمه)، ج 3، ص 305.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 خدا این دنیا را به نیكوكار و بدكار مى‏بخشد،

 ولى -ایمان- را جز به برگزیدگان خلقش نمى‏دهد.

   

 

 

    تندرستى و ثروت

 

 

 عَنْ فُضَیل بنْ یَسار عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ:

 سَلامَةُ الدّینِ وَ صِحَّةُ البَدَنِ خَیرٌ مِنَ المالِ

    وَ المالُ زینَةٌ مِنْ زینَةِ الدُّنیا، حَسَنَةٌ.

    اصول كافى (باترجمه)، ج 3، ص 306.

 

 فضیل بن یسار از امام باقر علیه السلام  نقل مى‏كند كه فرمود:

    سلامتى دین و تندرستى  از ثروت بهتر است.

 و مال، زینتى از زینت‏هاى دنیاست كه خوب است.

   

 

 

    جاى تقیّه

 

 

 عَن مُحَمَّدِ بنِ مُسلِم عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام ، قالَ:

    إنَّما جُعِلَتِ التَّقِیَّةُ لِیُحقَنَ بِهَا الدَّمُ،

    فَإذا بَلَغَ الدَّمَ فَلَیْسَ تَقِیَّةٌ.

    اصول كافى، ج 3، ص 313.

 

 محمد بن مسلم مى‏گوید، امام باقر علیه السلام  فرمود:

    تقیّه براى این است كه خونها حفظ شود،

    وقتى مسأله به خون‏ریزى رسید،

    دیگر جاى تقیّه نیست.

   

 

 

    شیعیان على علیه السلام

 

 

 عَنْ جابِر قالَ: قالَ ابُوجَعفَر علیه السلام :

 اِنَّما شیعَةُ عَلِیٍّ ألحُلَماءُ وَ العُلَماءُ الذُّبْلُ الشِّفاهِ

    تُعْرَفُ الرُّهبانِیَّةُ عَلى وُجُوهِهِمْ.

    اصول كافى، ج 3، ص 332.

 

 جابر مى‏گوید حضرت امام باقر علیه السلام  فرمود:

    براستى شیعیان على علیه السلام  بردباران و دانشورانند

    كه لب به یاد خدا تر دارند

 و بر چهره‏هاشان رنگ عبادت و ساده‏زیستى پیداست.

   

 

 

    ارزش تشیّع

 

 

 عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ:

 ما یُبالى مَنْ عَرَّفَهُ اللَّهُ هَذا الاَمرَ أنْ یَكُونَ عَلى قُلَّةِ جَبَلٍ یَأكُلُ مِنْ نَباتِ الأرْضِ حَتّى یَأْتِیَهُ الْمَوتُ.

    اصول كافى، ج 3، ص 343.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 هر كس خداوند به او حقیقت تشیع و ولایت معصومین علیه السلام  را آموخت، باكى ندارد كه بر قله كوهى باشد و از گیاهان زمین تغذیه كند، تا روزى كه مرگش فرا رسد.

   

 

 

    ایمنى از عذاب

 

 

 عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ:

    لا یُصیبُ قَریَةً عَذابٌ

    وَ فیها سَبْعَةٌ مِنَ الْمُؤمِنینَ.

    اصول كافى، ج 3، ص 346.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

    هر آبادى كه در آن هفت نفر مؤمن باشند،

    گرفتار عذاب نمى‏شود.

   

 

 

    الطاف خفیّه

 

 

 عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام  قالَ:

    اِنَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَیَتَعاهَدُ المُؤْمِنَ بِالبَلاءِ

    كَما یَتَعاهَدُ الرَّجُلُ أهْلَهُ بِالهَدِیَّةِ مِنَ الغَیبَةِ

    وَ یَحْمیهِ الدُّنیا كَما یَحْمِى الطَّبیبُ المَریضَ.

    اصول كافى، ج 3، ص 354.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 براستى خداى متعال گاهى با فرستادن بلا با مؤمن تجدید خاطره مى‏كند و او را مى‏نوازد، همانطور كه شخصى كه به سفر رفته با هدیّه خانواده‏اش را مى‏نوازد و همان طور كه پزشك بیمار را از چیزهایى پرهیز مى‏دهد، خداوند هم مؤمن را از دنیا برحذر مى‏دارد.

   

 

 

    سبب كاهش روزى

 

 

 عنْ أبىجَعْفَر علیه السلام ، قالَ:

 إنَّ العَبدَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیُزْوى عَنهُ الرِّزْقُ.

    اصول كافى، ج 3، ص 371.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

    گاهى بنده خدا گناهى مرتكب مى‏شود،

    و بدین وسیله روزى از او دور مى‏شود

    (و گرفتار تنگى معیشت مى‏شود).

   

 

 

    عمل، عامل قرب

 

 

 عَن خیثمة قالَ: قالَ لى أبوجَعْفَر علیه السلام :

    اَبلِغْ شیعَتَنا إنَّهُ لَنْ یُنالَ ما عِندَ اللَّهِ إلاَّ بِعَمَلٍ

 وَ اَبْلِغْ شیعَتَنا إنَّ اَعْظَمَ النَّاسِ حَسرَةً یَوْمَ‏القِیامَةِ

    مَنْ وَصَفَ عَدْلاً ثُمَّ یُخالِفُهُ إلى غَیرِهِ.

    اصول كافى، ج 3، ص 409.

 خیثمه گوید، امام باقر علیه السلام  به من فرمود:

 به شیعیان ما ابلاغ كن به آنچه نزد خداست، جز با عمل -صالح- نمى‏توان رسید.

 به شیعیان ما بگو: در روز قیامت حسرت كسى بزرگتر و بیشتر است كه رفتار عادلانه‏اى راستایش كند و بر خلاف آن سمت و سوى دیگر حركت كند.

   

 

 

    زشتى تكبّر

 

 

 عَن أبىجَعْفَر علیه السلام ، قالَ:

    ألكِبرُ رِداءُ اللَّهِ

    وَ الْمُتَكَبِّرُ یُنازِعُ اللَّهَ رِدآءَهُ.

    اصول كافى، ج 3، ص 423.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

    برترى و بزرگى، جامه بلند شایسته خداست

 ومتكبر درجامه ویژه خدا، با خدا به كشمكش مى‏پردازد.

   

 

 

    شتاب در كار خیر

 

 

 عنْ أبى الجارود قالَ: سمعت اباجَعْفَر علیه السلام  یَقُولُ:

    مَنْ هَمَّ بِشَى‏ءٍ مِنْ الْخَیْرِ فَلْیُعَجِّلْهُ

 فَاِنَّ كُلَّ شَى‏ءٌ فیهِ تَأخیرٌ فَإنَّ لِلشَّیطانِ فیهِ نَظْرَةٌ.

    اصول كافى، ج 3، ص 213.

 

 ابوالجارود گوید، از امام باقر علیه السلام  شنیدم كه مى‏فرمود:

 هركس تصمیم به كارخیرى گرفت، سریع اقدام كند،

 زیرا اگر در آن تاخیر روا دارد، شیطان در آن كار مهلت مى‏یابد. (و فرصت انجام آن را مى‏گیرد.)

   

 

 

    حقّ محورى

 

 

 عَنْ أبىجَعْفَر علیه السلام :

    قالَ إنّ ِللَّهِ جَنَّةٌ لایَدْخُلُها إلاَّ ثَلاثَةٌ:

 اَحَدُهُمْ مَنْ حَكَمَ فى - على - نَفْسِهِ بِالْحَقِّ.

    اصول كافى، ج 3، ص 218.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 خداوند بهشتى دارد كه جز سه‏كس به آن وارد نمى‏شوند. یكى از آن سه، كسى است كه درباره خویش به حق داورى كند.

   

 

 

    آثار صله رحم

 

 

 قالَ ابُوجَعْفَر علیه السلام :

    صِلَةُ الرَّحِمِ تُزَكِّى الاَعمالُ وَ تَدْفَعُ البَلْوى

    وَ تُنْمِى الاَموالَ وَ تُنسِى‏ءُ لَهُ فى عُمْرِهِ.

    وَ تُوَسِّعُ فى‏رِزَقِهِ وَ تُحَبِّبُ فى‏اَهْلِ‏بَیتِهِ

    فَلْیَتَّقِ‏اللَّهَ وَ لْیَصِلْ رَحِمَهُ.

    اصول كافى، ج 3، ص 223.

 

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

    صله ارحام، اعمال را افزایش مى‏دهد،

    بلا و گرفتارى را بر طرف مى‏كند،

    اموال را فزونى مى‏بخشد،

    مرگ را به تأخیر مى‏افكند،

 و مایه وسعت روزى و محبوبیت خانوادگى مى‏شود.

    پس باید [انسان] تقوا پیشه كند

    و به خویشان نیكى نماید.

   

 

 

    وفا، امانت، نیكى

 

 

 عَن أبى جَعْفَر  علیه السلام  قالَ:

 ثَلاثٌ لَمْ یَجعَلِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فیهِنَّ رُخصَةً:

 أداءُ الاَمانَةِ إلَى البَرِّ وَ الفاجِرِ وَ الوَفاءُ بِالعَهْدِ لِلبَرِّ وَ الفاجِرِ وَ بَرُّ الوالِدَینِ بِرَّیْنِ كانا أوْ فاجِرَینِ.

    اصول كافى،  3، ص 236.

 امام باقر علیه السلام  فرمود:

 سه چیز است كه خداى عزوجل به هیچ كس رخصت و اجازه نقض آن را نداده است:

 1. اداى امانت به نیكو كار و بدكار.

 2. وفاى به پیمان در برابر نیكوكار و بد كار.

 3. خوشرفتارى و نیكى نسبت به پدر و مادر، چه نیك باشند و چه بد كار.

 

 خجسته زاد روز با سعادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام  بنیانگذار دانشگاه علوم اهل بیت: بر دانشجویان و دانش دوستان گرامى باد.

     y y y

 حضرت امام محمد باقر(ع) در اوّل ماه رجب (یا سوم ماه صفر) سال 57 هجرى در مدینه متولد شد و در روز دوشنبه هفتم ذى الحجة سال 114 هجرى در مدینه رحلت نمود. مرقد منورش در كنار سه امام دیگر در قبرستان بقیع است و مدت عمر او 57 سال مى‏باشد.

 پدر بزرگوارش امام سجاد(ع) و مادرشان فاطمه دختر امام حسن علیه السلام  است و از این جهت مورخین نوشته‏اند آن حضرت‏علوى بود كه از دو علوى و فاطمى بود كه ار دو فاطمى زاده شده. دوره امامتش 9 یا 10 سال و مقارن با انتقال حكومت از بنى امیّه به بنى عباس بود. بدین خاطر فرصت‏مناسبى براى‏نشر دین و تعلیم و تربیت فراهم آمد و فرهنگ‏تشیع به‏دست آن‏حضرت و فرزندش‏متجلى‏شد.

 امام باقر علیه السلام  در حوادث حماسى كربلا حضور داشت. جابر بن عبداللَّه انصارى سلام پیامبر را به او ابلاغ كرد.

 

 

 مقدمه

 

 در آستان چهل گوهر درخشان، از سخنان حضرت امام باقر علیه السلام  قرار گرفته‏ایم.

 با دلى سرشار از محبت و عشق

 و با دستانى پر نیاز و تمنّا و طلب

 هر ظرفى، با آنچه در آن ریزند، پر مى‏شود و ظرفیتش كمتر مى‏گردد؛ امّا قلب، ظرفى است كه هر چه در آن ریزند، وسیعتر و با گنجایش‏تر مى‏شود.

 و چه خوب، كه ظرف دلمان را از معارف اهل‏بیت: و كلمات نورانى ائمّه هدى لبریز كنیم و روشن سازیم. چرا كه كلامشان نور است. دلى هم كه جایگاه سخن آنان گردد، نورانى مى‏گردد.

 خوشا زبانهایى كه تكرار كننده كلمات پر فروغ این عترت پاك و برگزیده است و خوشا دل و جانى كه با احادیث پربار اهل‏بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  انس بگیرد و آنها را حفظ كند.

 این دودمان مطهّر، سرچشمه فضیلت بودند. روایاتشان هم عطر حقیقت و بوى صفا و معنویت مى‏دهد. نورانیّتى كه در كلامشان است، در كلام دیگران نیست.

 اینان با حقّند و حق با آنان است.

 پس، راه حق و الگوى كمال را هم، باید از آنان و سخنانشان جست.

 پیشوایانى كه:

 امامند وشهیدند و گواهند

مصون از هر خطا و اشتباهند

 همه از اهل بیت آقتابند

گل جان محمّد9 را گلابند

 فدا كردند جان، تا دین بماند

به خون خفتند تا آیین بماند

 همه شیرازه امّ الكتابند

همه میزان حق، روز حسابند

 آنچه مى‏خوانید، تنها چهل مروارید برگزیده از دریاى پرگهر احادیث شیعه است، كه تقدیم شما شیفتگان قرآن و عترت مى‏گردد.

 در همین جا، بر عالمان و راویان پیشین درود و رحمت مى‏فرستیم كه با تلاش و دقتى بسیار، احادیث أئمه را ثبت و ضبط و تدوین كردند و چون میراثى گرانبها، نسل به نسل در اختیار آیندگان قرار دادند. روحشان شاد و اجرشان با خدا.

 از امام امت1 نیز یاد كنیم، كه زمینه‏ساز حاكمیت ارزشهاى دینى و حیات دوباره اسلام در این كشور گردید و به بركت جمهورى اسلامى و خون شهدا، معارف قرآن و اهل‏بیت: در میان همه مردم، بویژه نسل انقلاب و نونهالان كشور امام زمان علیه السلام  منتشر گشت. یادش گرامى و انقلابش باقى باد.

 گذشتگان، تكلیف مهمّ خویش را بخوبى انجام دادند. اینك ما رسالت حفظ و نشر و عمل به میراث ارزشمند امامان را بر عهده داریم.

    × × ×

 چهل حدیثى كه به شما شیفتگان اهل‏بیت: تقدیم مى‏گردد، از كلماتِ گهربار و پرمعناى پیشواى پنجم شیعه، حضرت امام باقر علیه السلام  است، پیشوایى كه شكافنده علوم بود و هیچ كس در فضل و علم و كمالات به پایه بلند آن حضرت نمى‏رسید و افتخار ما آن است كه پیرو مكتب آن حضرتیم و ما در این مجموعه مختصر، با برخى از سخنان حكمت آمیز حضرتش آشنا مى‏شویم.

 براى شما عزیزانى كه خواننده این احادیث پرمعنایید، از خداى متعال توفیق و سعادت آرزو داریم.

 


دوشنبه 1/4/1388 - 19:32
دانستنی های علمی
لیست کامل خطاهای مودم در هنگام کانکت شدن
600 . اگر سیستم در حال شماره گیری باشد و دوباره شماره گیری نمایید این خطا نمایش داده می شود .

601 . راه انداز Port بی اعتبار می باشد .

602 . Port هم اكنون باز می باشد برای بسته شدن آن باید كامپیوتر را مجددا راه اندازی نمود.

603 . بافر شماره گیری بیش از حد كوچك است .

604 . اطلاعات نادرستی مشخص شده است .

605 . نمی تواند اطلاعات Port را تعیین كند .

606 . Port شناسایی نمی شود .

607 . ثبت وقایع مربوط به مودم بی اعتبار می باشد .

608 . راه انداز مودم نصب نشده است .

609 . نوع راه انداز مودم شناسایی نشده است .

610 . بافر ندارد .

611 . اطلاعات مسیر یابی غیر قابل دسترس می باشد .

612 . مسیر درست را نمی تواند پیدا نماید .

613 . فشرده سازی بی اعتباری انتخاب شده است .

614 . سرریزی بافر .

615 . Port پیدا نشده است .

616 . یك درخواست ناهمزمان در جریان می باشد .

617 .Port یا دستگاه هم اكنون قطع می باشد .

618 . Port باز نمی شود. ( وقتی رخ می دهد كه یك برنامه از Port استفاده كند ).

619 . Port قطع می باشد (وقتی رخ می دهد كه یك برنامه از Port استفاده كند).

620 . هیچ نقطه پایانی وجود ندارد .

621 . نمی تواند فایل دفتر راهنمای تلفن را باز نماید .

622 . فایل دفتر تلفن را نمی تواند بارگذاری نماید .

623 . نمی تواند ورودی دفتر راهنمای تلفن را بیابد .

624 . نمی توان روی فایل دفتر راهنمای تلفن نوشت .

625 . اطلاعات بی اساسی در دفتر راهنمای تلفن مشاهده می شود .

626 . رشته را نمی تواند بارگذاری كند .

627 . كلید را نمی تواند بیابد .

628 . Port قطع شد .

629 . Port بوسیله دستگاه راه دور قطع می شود. (درست نبودن راه انداز مودم با برنامه ارتباطی).

630 . Port به دلیل از كارافتادگی سخت افزار قطع می شود .

631 . Port توسط كاربر قطع شد .

632 . اندازه ساختار داده اشتباه می باشد .

633 . Port هم اكنون مورد استفاده می باشد و برای Remote Access Dial-up پیكر بندی نشده است (راه انداز درستی بر روی مودم شناخته نشده است) .

634 . نمی تواند كامپیوتر شما را روی شبكه راه دور ثبت نماید .

635 . خطا مشخص نشده است .

636 . دستگاه اشتباهی به Port بسته شده است .

637 . رشته ( string ) نمی تواند تغییر یابد .

638 . زمان درخواست به پایان رسیده است .

639 . شبكه ناهمزمان قابل دسترس نیست .

640 . خطای NetBIOS رخ داده است .

641 . سرور نمی تواند منابع NetBIOS مورد نیاز برای پشتیبانی سرویس گیرنده را بدهد .

642 . یكی از اسامی NetBIOS شما هم اكنون روی شبكه راه دور ثبت می گردد ، ( دو كامپیوتر می خواهند با یك اسم وارد شوند ) .

643 .Dial-up adaptor در قسمت network ویندوز وجود ندارد .

644 . شما popus پیغام شبكه را دریافت نخواهید كرد .

645 . Authentication داخلی اشكال پیدا كرده است.

646 . حساب در این موقع روز امكان log on وجود ندارد .

647 . حساب قطع می باشد .

648 . اعتبار password تمام شده است .

649 . حساب اجازه Remote Access را ( دستیابی راه دور ) را ندارد . ( به نام و كلمه عبور اجازه dial-up داده نشده است ) .

650 . سرور Remote Access ( دستیابی راه دور ) پاسخ نمی دهد .

651 . مودم شما ( یا سایر دستگاههای اتصال دهنده ) خطایی را گزارش كرده است . ( خطا از طرف مودم بوده است ) .

652 . پاسخ نا مشخصی از دستگاه دریافت می گردد .

653 . Macro (دستورالعمل كلان). ماكرو خواسته شده توسط راه انداز در لیست فایل .INF موجود نمی باشد .

654 . یك فرمان یا یك پاسخ در قسمت .INF دستگاه به یك ماكرو نامشخص اشاره می نماید .

655 . دستور العمل (پیغام) در قسمت فایل .INF دستگاه مشاهده نمی شود .

656 . دستورالعمل (ماكرو) (default off) در فایل .INF دستگاه شامل یك دستور العمل نامشخص می باشد .

657 . فایل .INF دستگاه نمی تواند باز شود .

658 . اسم دستگاه در فایل .INF دستگاه یا در فایل .INI رسانه بیش از حد طولانی می باشد .

659 . فایل .INI رسانه به نام ناشناخته یك دستگاه اشاره می نماید .

660 . فایل .INI رسانه برای این فرمان پاسخی را ندارد .

661 . فایل .INF دستگاه فرمان را از دست داده است .

662 . تلاش برای قرار دادن یك ماكرو لیست نشده در قسمت فایل .INF صورت نگرفته است.

663 . فایل .INI رسانه به نوع ناشناخته یك دستگاه اشاره می نماید .

664 . نمی تواند به حافظه اختصاص دهد .

665 . Port برای Remote Access (دستیابی راه دور) پیكر بندی نشده است.

666 . مودم شما (یاسایر دستگاههای اتصال دهنده) در حال حاضر كار نمی كنند .

667 . فایل .INI رسانه را نمی تواند بخواند .

668 . اتصال از بین رفته است .

669 . پارامتر به كار برده شده در فایل .INI رسانه بی اعتبار می باشد .

670 . نمی تواند نام بخش را از روی فایل .INI رسانه بخواند .

671 . نمی تواند نوع دستگاه را از روی فایل .INI رسانه بخواند .

672 . نمی تواند نام دستگاه را از روی فایل .INI رسانه بخواند .

673 . نمی تواند كاربر را از روی فایل .INI رسانه بخواند .

674 . نمی تواند بیشترین حد اتصال BPS را از روی فایل .INI رسانه بخواند .

675 . نمی تواند بیشترین حد BPS حامل را از روی فایل .INI رسانه بخواند .

676 . خط اشغال می باشد .

677 . شخص به جای مودم پاسخ می دهد .

678 . پاسخی وجود ندارد .

679 . نمی تواند عامل را پیدا نماید .

680 . خط تلفن وصل نیست .

681 . یك خطای كلی توسط دستگاه گزارش می شود .

682 . Writing section name دچار مشكل می باشد .

683 . Writing device type با مشكل روبرو شده است .

684writing device name .684 با مشكل روبرو می باشد .

685 . Writing maxconnectbps مشكل دارد .

686 . Writing maxcarrierBPS دچار مشكل می باشد .

687 . Writing usage با مشكل مواجه است .

688 . Writing default off دچار مشكل می باشد .

689 . Reading default off با مشكل مواجه است .

690 . فایل INI خالی ست .

691 . دسترسی صورت نمی پذیرد زیرا نام و كلمه عبور روی دامین بی اعتبار می باشد

692 . سخت افزار در درگاه یا دستگاه متصل شده از كار افتاده است .

693 . Binary macro با مشكل مواجه می باشد .

694 . خطای DCB یافت نشد .

695 . ماشین های گفتگو آماده نیستند .

696 . راه اندازی ماشین های گفتگو با مشكل روبرو می باشد .

697 . Partial response looping با مشكل روبرو می باشد .

698 . پاسخ نام كلیدی در فایل INF . دستگاه ، در فرمت مورد نظر نمی باشد .

699 . پاسخ دستگاه باعث سر ریزی بافر شده است .

700 . فرمان متصل به فایل INF . دستگاه بیش از حد طولانی می باشد .

701 . دستگاه به یك میزان BPS پشتیبانی نشده توسط گرداننده com تغییر می یابد .

702 . پاسخ دستگاه دریافت می گردد زمانی كه هیچكس انتظار ندارد .

703 . در فعالیت كنونی مشكلی ایجاد شده است .

704 . شماره اشتباه callback .

705 . مشكل invalid auth state .

706 . Invalid auth state دچار مشكل می باشد .

707 . علامت خطایاب . x. 25

708 . اعتبار حساب تمام شده است .

709 . تغییر پسورد روی دامین با مشكل روبرو می باشد .

710 . در زمان ارتباط با مودم شما خطاهای سری یش از حد اشباع شده مشاهده می گردد.

711 . Rasman initialization صورت نمی گیرد گزارش عملكرد را چك كنید

712 . درگاه Biplex در حال اجرا می باشد . چند ثانیه منتظر شوید و مجددا شماره بگیرید .

713 . مسیرهای ISDN فعال در خط اصلی قطع می باشد .

714 . كانال های ISDN كافی برای ایجاد تماس تلفنی در دسترس نمی باشند .

715 . به دلیل كیفیت ضعیف خط تلفن خطاهای فراوانی رخ می دهد .

716 . پیكر بندی remote access IP غیر قابل استفاده می باشد .

717 . آدرسهای IP در static pool remote access IP وجود ندارد .

718 . مهلت بر قراری تماس PPP پایان پذیرفته است .

719 . PPP توسط دستگاه راه دور پایان می یابد .

720 . پروتكل های كنترلppp پیكر بندی نشده اند .

721 . همتای PPP پاسخ نمی دهد .

722 . بسته PPPبی اعتبار می باشد .

723 . شماره تلفن از جمله پیشوند و پسوند بیش از حد طولا نی می باشد .

724 . پروتكل IPXنمی تواند بر روی درگاه dial –out نماید زیرا كامپیوتر یك مسیر گردان IPX می باشد .

725 . IPX نمی تواند روی port (درگاه) dial – in شود زیرا مسیر گردان IPX نصب نشده است .

726 . پروتكل IPX نمی تواند برای dial – out ، روی بیش از یك درگاه در یك زمان استفاده شود .

727 . نمی توان به فایل TCPCFG . DLL دست یافت .

728 . نمی تواند آداپتور IP متصل به remote access را پیدا كند .

729 . SLIP استفاده نمی شود مگر اینكه پروتكل IP نصب شود .

730 . ثبت كامپیوتر كامل نمی باشد .

731 . پروتكل پیكر بندی نمی شود .

732 . توافق بین PPP صورت نگرفته است .

733 . پروتكل كنترل PPP برای پروتكل این شبكه ، در سرور موجود نمی باشد .

734 . پروتكل كنترل لینك PPP خاتمه یافته است .

735 . آدرس مورد نیاز توسط سرور رد می شود .

736 . كامپیوتر راه دور پروتكل كنترل را متوقف می نماید .

737 . نقطه برگشت ( LOOPBACK DETECTED ) شناسایی شد .

738 . سرور آدرس را مشخص نمی كند .

739 . سرور راه دور نمی تواند از پسورد ENCRYPTED ویندوز NT استفاده نماید.

740 . دستگاه های TAPI كه برای remote access پیكر بندی می گردند به طور صحیح نصب و آماده نشده اند .

741 . كامپیوتر محلی از encryption پشتیبانی نمی نماید .

742 . سرور راه دور از encryption پشتیبانی نمی نماید .

743 . سرور راه دور به encryption نیاز دارد .

744 . نمی تواند شماره شبكه IPX را استفاده نماید كه توسط سرور راه دور در نظر گرفته شده است گزارش وقایع را باز بینی نمایید .

745 . یك فایل مهم و ضروری آسیب دیده است . Dial – up networking را مجددا نصب نمایید .

751 . شماره callback شامل یك كاراكتر بی اعتبار می باشد . كاراكترهای زیر فقط مجاز دانسته می شوند : Space, T, P, W, (,), - , @. 0تا9 .

752 . در زمان پر دازش script یك خطای نحوی صورت می گیرد .

753 . اتصال نمی تواند قطع شود زیرا توسط مسیر گردان چند پروتكلی ایجاد شده است .

754 . سیستم قادر به یافتن bundle چند انصالی نمی باشد .

755 . سیستم قادر به اجرای شماره گیری خودكار نمی باشد زیرا این ورودی یك شماره گیر عادی را دارد .

756 . این اتصال هم اكنون در شماره گیری می باشد .

757 . خدمات دستیابی راه دور خود به خود آغاز نمی شوند اطلا عات بیشتری در گزارش وقایع در اختیار شما قرار می گیرد .

758 . اشتراك اتصال اینترنت هم اكنون روی این اتصال میسر می گردد .

760 . در زمان فراهم آوری امكانات مسیر یابی ، این خطا رخ می دهد .

761 . در زمان فراهم شدن اشتراك اتصال اینترنت برای این اتصال این خطا ایجاد می گردد.

763 . اشتراك اتصال اینترنت فعال نمی باشد . دو اتصال LAN و یا بیشتر به علاوه اتصالی كه با این LANها مشترك شده است وجود دارد .

764 . دستگاه كارت خوان smartcard نصب نیست .

765 . اشتراك اتصال اینترنت میسر نمی باشد . اتصال LAN با آدرس IP در حال حاضر پیكر بندی می شود كه برای آدرس گذاری اتوماتیك IP مورد نیاز می باشد .

766 . سیستم نمی تواند هیچ گواهی ای را بیابد .

767 . اشتراك اتصال اینترنت میسر نمی گردد اتصال LAN بر روی شبكه شخصی انتخاب می گردد كه بیش از یك آدرس IP را پیكر بندی كرده است . اتصال LANرا با یك آدرسIP مجزا ، مجددا پیكر بندی نمایید قبل از اینكه اشتراك اتصال اینترنت صورت گیرد .

768 . به دلیل رمز دار نكردن داده ها اتصال صورت نمی پذیرد .

769 . مقصد مشخصی قابل دست یابی نمی باشد .

770 . دستگاه راه دور تلا ش برای ایجاد اتصال را نمی پذیرد .

771 . اقدامات اتصال صورت نمی گیرد زیرا شبكه اشغال می باشد .

772 . سخت افزار شبكه كامپیوتر راه دور با نوع تلفن مورد نیاز سازگاری ندارد .

773 . امكان ایجاد اتصال موثر نمی باشد زیرا شماره مقصد تغییر كرده است .

774 . به دلیل از كار افتارگی موقت ، اتصال صورت نمی گیرد .

775 . مكالمه تلفنی توسط كامپیوتر راه دور متوقف شد .

776 .مكالمه تلفنی نمی تواند وصل گردد زیرا مقصد خواسته است كه ویژگی را حفظ نماید .

777 . اتصال صورت نمی گیرد زیرا مودم ( یا سایر وسایل ارتباط دهنده ) روی كامپیوتر راه دور دچار مشكل می باشند .

778 . تایید هویت سرور غیر ممكن می باشد .

779 . برای بر قراری dial – out این اتصال باید از smartcard استفاده نمایید .

780 . عمل انجام شده برای این اتصال بی اعتبار می باشد .

781 . تلاش برای رمز گذاری (encryption) صورت نمی گیرد زیرا گواهی معتبری یافت نمی گردد .

782 . ترجمه آدرس شبكه (NAT) در حال حاضر به عنوان یك پروتكل مسیر یابی نصب می گردد و باید قبل از اینكه اشتراك اتصال اینترنت فراهم گردد حذف شود .

783 . اشتراك اتصال اینترنت میسر نمی باشد . اتصال LAN كه به عنوان شبكه شخصی انتخاب می گردد یا فراهم نمی شود و یا از شبكه قطع می باشد . لطفا قبل از فراهم شدن اشتراك اتصال اینترنت از اتصال آداپتور LAN مطمئن شوید .

784 . در حالی كه این اتصال را در زمان log on استفاده می كنید شما نمی توانید شماره بگیرید زیرا این اتصال برای استفاده از نام كاربری پیكر بندی شده است كه متفاوت از نام كاربر روی smartcard می باشد . چنانچه بخواهید آنرا در زمان log on استفاده نمایید باید برای استفاده از (username) روی كارت smart آنرا پیكربندی كنید .

785 . در صورت استفاده از این اتصال در زمان log on شما نمی توانید شماره گیری نمایید زیرا برای استفاده از یك smartcard پیكر بندی نشده است . چنانچه بخواهید آنرا در زمان log on به كار ببرید باید امكانات این اتصال را تصحیح و آماده نمایید به طوری كه smartcard استفاده نماید .

786 . مبادرت به اتصال L2TP صورت نمی پذیرد زیرا هیچ گواهینامه معتبری برای تصدیق (authentication) امنیت روی كامپیوتر شما وجود ندارد .

787 . اتصال L2TP غیر ممكن است زیرا لایه امنیتی نمی تواند كامپیوتر راه دور را authentication نماید .

788 . تلاش برای ایجاد اتصال L2TP بی نتیجه می باشد زیرا لایه امنیتی نمی تواند پارامترهای سازگار با كامپیوتر راه دور را فراهم نماید .

789 . تلاش برای اتصال L2TP فراهم نمی گردد زیرا لایه امنیتی با یك خطای پردازشی در طول سازگاری با كامپیوتر راه دور مواجه است .

790 . تلاش برای اتصال L2TP صورت نمی گیرد زیرا تایید گواهینامه بر روی كامپیوتر راه دور میسر نمی باشد .

791 . اتصال L2TP میسر نمی باشد زیرا خط مشی امنیتی (security policy) برای اتصال یافت نمی شود .

792 . اتصال L2TP صورت نمی گیرد زیرا زمان توافق امنیتی به پایان رسیده است .

793 . اتصال L2TP میسر نمی گردد زیرا این خطا رخ می دهد در حالی كه در مورد امنیت به توافق می رسند .

794 . ویژگی RADIUS ا ین كاربر PPP نمی باشد .

795 . ویژگی RADIUS نوع تونلی برای این كاربر ، نادرست می باشد .

796 . ویژگی RADIUS نوع خدمات برای این كار نه قالب بندی می شود و نه callback قالب بندی می شود .

797 . مودم پیدا نشد .

798 . گواهینامه ای شناسایی نمی شود كه بتواند پروتكل قابل ارائه استفاده شود .

799 . اشتراك اتصال اینترنت میسر نمی گردد زیرا دو IP شبیه به هم در شبكه وجود دارد . IC ها به میزبانی نیازمند می باشند كه برای استفاده از 192 ، 168 ، 0 ، 1 پیكر بندی شده است . مطمئن شوید كه هیچ سرویس گیرنده دیگری برای استفاده از 192 ، 168 ، 0 ، 1 پیكر بندی نشده است .

800 . قادر به ایجاد اتصال VPN نمی باشد . سرویس دهنده VPN در دسترس نمی باشد و یا ممكن است پارامترهای امنیتی برای اتصال به درستی پیكربندی نشده باشند

دوشنبه 17/1/1388 - 22:39
دعا و زیارت
ثواب صلوات بر پیامبر و اوصیای او پس از نماز در روز جمعه



راوی از امام صادق (ص) پرسید بهترین اعمال روز جمعه چیست ؟ فرمودند : صد بار صلوات بر محمد و آل محمد پس از عصر و هر چه بیشتر صلوات بفرستی بهتر است



در روایتی از امام باقر (ع) یا امام صادق(ع) آمده است که فرمودند : در روز جمعه پس از نماز بگو
اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد الاوصیاء المرضیین بافضل صلواتک و بارک علیهم بافضل برکاتک و السلام علیه و علیهم و علی ارواحهم و اجسادهم و رحمه اللّه و برکاته
تا خداوند بخاطر آن صد هزار حسنه برای تو نوشته ، صد هزار گناه تو را بخاطر آن پاک کرده ، صد هزار حاجت تو را بخاطر آن برآورده نموده و بخاطر آن صد هزار درجه تو را بالا برد



راوی می گوید نزد امام صادق (ع) بودم مردی گفت : اللّهم صلّ علی محمد و اهل بیت محمد ( خدایا بر محمد و اهل بیت محمد صلوات فرستد ) امام صادق(ع) به او فرمودند : ما را در این دعا نیاوردید. آیا نمی دانی که اهل بیت پنج تن آل عبا هستند . آن مرد پرسید چطور بگویم؟ فرمودند : بگو
اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد (خدایا بر محمد و آل محمد صلوات فرست ) تا ما و شیعیانمان نیز مشمول این صلوات شویم

دوشنبه 17/1/1388 - 22:34
فلسفه و عرفان

رمز و رازهای عدد چهل ازمنظرقرآن و روایات

عدد چهل در فرهنگ دینی و اسلامی در میان سایر اعداد از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
به راستی راز و رمز آن چیست. آیا صرفاً یك اعتبار و قرارداد است كه برای هر عددی می توانست درنظر گرفته شود و یا اینكه از یك پشتوانه تكوینی و تكاملی روند حركت انسان در ابعاد مادی و معنوی برخوردار است. دراین رابطه بهترین منابعی كه حق مطلب را در تبیین رموز عدد چهل ادا می كند آیات شریفه قرآن و روایات معصومین(ع) است كه مركز فرهنگ و معارف قرآن در مقاله حاضر در مقام بیان این مطلب برآمده كه با هم آن را از نظر می گذرانیم.
شكل گیری شخصیت انسان
اهمیت چهل سالگی انسان قابل انكار نیست، چنانكه در روایات متعددی از پیامبر «ص» و معصومان آمده است: هنگامی كه بنده به چهل سالگی می رسد خداوند به دو فرشته مراقب او می گوید: ا زاین پس بر او سخت بگیرید و همه كارهای كوچك و بزرگ و زیاد و كم را ثبت كنید. این روایات همه از این حقیقت خبر می دهند كه شخصیت انسان تا چهل سالگی شكل گرفته و از آن پس تحولات درونی در او سخت تر می شود.
مشرب عرفا
دانشمندان مسلمان بویژه آنان كه مشرب عرفانی دارند، به عدد چهل در زمینه خودسازی به دیده اهمیت می نگرند و برای این عدد در فعلیت یافتن استعدادهای انسان و كامل شدن ملكات اخلاقی و پیمودن درجات معرفت تاثیری ویژه قائل هستند.
منظرقرآن
عدد چهل یا اربعین، از موضوعاتی است كه در قرآن و روایات از جایگاه ویژه ای برخوردار است و تاكنون كتاب های فراوانی درباره آن نوشته شده است. در قرآن كریم این واژه در چهار آیه و مرتبط با سه موضوع دیده می شود:
1- در آیه 15 سوره احقاف از چهل سالگی انسان یاد شده و این كه خداوند به همه انسان ها درباره نیكی به پدر و مادر سفارش كرده است؛ اما فقط نیكوكاران به این سفارش الهی عمل و به پدر و مادر خود نیكی می كنند و این نیكی را تا رسیدن به رشد كامل خود و رسیدن به چهل سالگی ادامه می دهند؛ آن گاه در چهل سالگی دعا می كنند و از خداوند توفیق می طلبند تا در برابر نعمت هایی كه خود و پدر و مادرشان از آن برخوردار بوده اند، شكرگزار او باشند1)«و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنه قال رب اوزعنی ان اشكر نعمتك التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحا ترضاه و اصلح لی فی ذریتی انی تبت الیك و انی من المسلمین».
2- در آیه 26 مائده از چهل سال ممنوعیت ورود بنی اسراییل به سرزمین مقدس و چهل سال سرگردانی آن ها در قطعه ای از زمین خبر داده است:«قال فانها محرمه علیهم اربعین سنه یتیهون فی الارض فلا تاس علی القوم الفاسقین». این ممنوعیت پس از آن بود كه موسی به قومش برای ورود به سرزمین مقدس فرمان داد؛ اما بنی اسراییل به این دلیل كه در آنجا مردمی جبارند، ازاطاعت موسی سر باز زدند وگفتند: تا آنان از آن جا بیرون نروند، ما هرگز وارد آن شهر نمی شویم. در تورات نیز داستان سرگردانی بنی اسراییل ذكر شده است.
3- آیه 51 بقره نیز از میقات چهل شبه موسی خبر می دهد:«و اذ واعدنا موسی اربعین لیله » كه در آیه 142 اعراف به این صورت تفصیل داده شده است:«و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله ». مفسران برآنند كه آن چهل شب در سی شب ذی القعده و دهه اول ذی الحجه بوده است؛ چنان كه در روایاتی از امام صادق (ع) نیز بر این تعیین دلالت دارد؛ (2) اما آلوسی بدون استناد به دلیلی، این احتمال را كه میقات در سی روز ذی الحجه و دهه اول محرم بوده نیز نقل كرده است. (3) میقات چهل روز و چهل شبه موسی در تورات آمده است.
راز عدد چهل: مفسران در ذیل هر یك از آیات پیشین درصدد بر آمده اند رازی متناسب با موضوع را برای عدد چهل بیان كنند. در آیه 15 احقاف از كمال رشد انسان و چهل سالگی وی یاد شده است. بیش تر مفسران، كمال رشد را در 33 سالگی می دانند؛ (4) ولی برخی آن را در همان چهل سالگی دانسته اند. (5) بنابه روایتی از امام صادق (ع) انسان در 33 سالگی به رشد كامل جسمانی خود می رسد و این رشد تا چهل سالگی ثابت است و از آن پس، بدن رو به كاستی می رود.(6) در هر صورت برخی، سر تأكید آیه بر چهل سالگی را این دانسته اند كه از یك سو معمولاً عقل انسان در این سن كامل می شود و در همین زمان حجت خداوند بر او تمام شده، جهالت جوانی از وی فاصله گرفته، حق واجب خداوند را در نیكی به پدر و مادر می شناسد و از سوی دیگر در چهل سالگی صفات اخلاقی در وی قوی شده، از آن پس به آسانی از او جدا نمی شود.
منظرروایات
آن چه قابل انكار نیست، اهمیت این مرحله از عمر انسان است؛ چنان كه در روایات متعددی از پیامبر(ص) و معصومان آمده است هنگامی كه عمربنده به چهل سالگی می رسد، خداوند به دو فرشته مراقب او می گوید: از این پس بر او سخت بگیرید و همه كارهای كوچك و بزرگ و زیاد و كم او را ثبت كنید.(7) در حدیث آمده است: كسانی كه به چهل سالگی می رسند و توبه نمی كنند، شیطان دستی به صورت آنها كشیده، می گوید: پدرم فدای رویی كه رستگار نمی شود.(8) این روایات همه از این حقیقت خبر می دهد كه شخصیت انسان تا چهل سالگی شكل گرفته، و از آن پس، تحولات درونی در او سخت تر می شود؛ البته در حدیثی از امام صادق(ع) نیز آمده كه خداوند افراد چهل ساله را گرامی می دارد.(9) این روایت شاید دستوری اخلاقی برای رعایت احترام اشخاصی باشد كه دارای عمری چهل سال و بیش تر از آن هستند.
آلوسی درباره سر چهل سال سرگردانی بنی اسرائیل می گوید: چهل سال، زمان لازمی بود كه بنی اسرائیل از نادانی خود در مخالفت با موسی(ع) دست بردارند.(10) برخی دیگر نیز چهل سال را زمان لازم برای انقضای نسل نافرمان بنی اسرائیل - كه به اخلاق فاسد خو گرفته بودند - و نیز ظهور نسل جدید از آنان دانسته و برآنند كه پس از آن زمان، نسل جدید بنی اسرائیل وارد سرزمین مقدس شد.(11)
راز میقات چهل شبه موسی نیز روشن نیست؛ اما وجود این روایت از رسول خدا كه فرمود: هر كس چهل روز اخلاص ورزد و اعمال خود را برای خدا خالص گرداند، چشمه های حكمت از قلبش بر زبانش جاری می شود: « من اخلص لله اربعین صباحا جرت ینابیع الحكمه من قلبه علی لسانه»(12) در كنار دو آیه میقات، سبب شده تا دانشمندان مسلمان، به ویژه آنان كه مشرب عرفانی دارند؛ به عدد چهل در زمینه خودسازی با دیده اهمیت بنگرند و برای این عدد در فعلیت یافتن استعدادهای انسان و كامل شدن ملكات اخلاقی و پیمودن درجات معرفت تأثیری ویژه قایل شوند.(13) صدرالمتألهین شیرازی بر آن است كه فقط پیامبران و اولیای الهی از راز تعیین عدد چهل باخبرند؛ سپس به نقل نكته ای لطیف از سهروردی، صاحب عوارف المعارف درباره راز آن می پردازد كه خدای سبحان، گل آدم را در چهل روز سرشت؛ چنان كه در حدیث آمده: «خمرت طینه آدم بیدی اربعین صباحا» و او را به گونه ای متناسب با عالم شهادت و غیب آفرید و در هر صباح aكه مرتبه ای از قوا و طبقه ای از اعضا را برای آبادانی جنبه شهادت (دنیایی) وی در او به ودیعه نهاد بین او و عوالم غیبی حجابی پدید آورد و او را به نوعی از ساحت قدس الهی دور كرد؛ بنابراین برای بیرون آمدن وی از این حجاب ها و نزدیك شدن به آن ساحت یك اربعین اخلاص در عمل لازم است. وی در ادامه، همین نكته را منشأ تعیین عدد چهل (چله نشینی ها) برای خلوت ها و ریاضت های عارفان دانسته است. (14) هم چنان كه روایت پیشین، توجه عارفان را به خود جلب كرد، نقل حدیث دیگری از رسول خدا(ص) كه فرمود: هركس از امت من چهل حدیث مورد نیاز مردم در امور دین را حفظ كند، خداوند او را در روز قیامت فقیه و دانشمند برمی انگیزد.(15) توجه فقیهان و محدثان را به خود معطوف داشت، به طوری كه كتاب های زیادی در زمینه چهل حدیث نگاشته شد. برخی بیش از 72 كتاب و برخی دیگر افزون بر 90 كتاب در این موضوع یاد كرده اند. روایات فراوانی نیز نقل شده كه در آن به نوعی از عدد چهل نام برده شده است.(16)
&پی نوشت ها درسرویس معارف موجوداست.

 
سه شنبه 11/1/1388 - 22:21
دانستنی های علمی

خواص سوره های قرآن به اجمال:

1-     فاتحه :

مال وثروت - زنده شدن مرده- آرام بخش درد ها- کلید بهبودی-برآورده شدن حاجات- درمان بیماری ها – رهایی از عزاب فرشتگان نوزده گانه- بخشش گناهان – راه رسیدن به بهشت جهت عبور از پل صراط – بخشایش گناهان پدر ومادر


3- آل عمران:

 درود فرشتگان – رفع آتش دوزخ – پر بار شدن درخت – سهولت زایمان رفع دیون آسان شدن مشکلات – ازدیاد روزی


4- نساء :

پاداش الهی – حکم صدقه – رهایی از فشار قبر


5- مائده :

استقامت در توحیداعطای حسنات – بخشش گناهان


6- انعام :

 رفع بیماری – ستایش فرشتگان تا روز قیامت – استجابت حا جات – نرفتن به دوزخ- محافظت فرشتگان از او – رفع ما لیخولیا – دفع بلایا


7- اعراف :

رفع بازخواست روز قیامت – همنشینی با حضرت آدم – مقابله با درندگان و دشمنان


8- انفال :

محافظت از نفاق – افتخار شیعه – شرمندگی دشمنان – شفاعت پیامبر در روز قیامت – محافظت در برابر تعدی – پیروزی در جنگ ها - درود فرشتگان – بخشندگی گناهان – ارتقای مقام


9- توبه :

جلوگیری از نفاق – محافظت از دستبرد دزدان محافظت از آتش – اعطای حسنات – رفع جهل – تقرب به خدا – رفع پیری –آشکار شدن عیوب - اعطراف دزد


11- هود علیه السلام :

اعطای حسنات – رستگاری روز قیامت – بر انگیخته شدن در گروه پیامبران – بخشوده شدن گتاهان – استعانات از خداوند – پیروزی بر دشمنان – بیمناک شدن دشمنان از او – مقام شهید یافتن در روز قیامت


12- یوسف علیه السلام  :

چهره زیبا یافتن – رفع هراس – صالح شدن –  آسان شدن سختی مرگ

مقاوم شدن در برابر چشم زخم – یافتن قدرت و مکنت –برآورده شدن حاجات


13- رعد:

رهایی ازصاعقه –ورود به بهشت شفیع شدن برای خانواده – کمک به انقلاب علیه ظالمان اعطای حسنات استقامت در روز قیامت


14- ابراهیم علیه السلام :

 رفع فقر وجنون ومصیبت – جلوگیری از گریه و وحشت کودک –گرفته شدن ازشیر مادر –اعطای حسنات – رفع ناراحتی کودکا ن


15- حجر:

 اعطای حسنات- رفع فقر و جنون ومصیبت –ازدیاد شیر زنان –ازدیاد رزق حسن خرید و فروش


16- نحل:

عدم پرداخت تاوان –رفع هفتاد نوع بلا-استقرار در بهشت –ثمره دادن درختان –منغرض نمودن دشمنان –عدم بازخواست در روز قیامت


17- اسراء (بنی اسرائیل):

شاهد ظهور حضرت قاِِِئم شدن –خطا نرفتن تیر –به سخن امدن کودک –قابل فهم شدن سختیها


18- کهف:

بیدار شدن به موقع از خواب شهید از دنیا رفتن –بخشوده شدن گناهان –نورانی شدن –رفع تنگ دستی –امان یافتن از آزار-دور شدن آفات –در امان ماندن از فتنه دجا ل-قرار گرفتن در بهشت –کفاره شدن بر گناهان


19- مریم:

به دست آوردن ثروت و فرزند –اصحاب عیسی شدن در قیامت –شوکت سلیمان یافتن درقیامت –اعطا حسنات-خواب های خوش دیدن –جلوگیری از دستبرد دزدان-رفع ترس-خیر و برکت درخانه –دور شدن حوادث ناگوار از خانه


20- طه:

پاداش در آن دنیا ثواب مهاجرین وانصار را یافتن –شنیدن پاسخ مثبت در خواستگاری-ایجاد صلح –حفاظت در مقابل زورمداران –اجابت خاسته ها-خواستگار یافتن دختر –آسان شدن ازدواج


21- انبیا:

دیدن عجایب در خواب –رفع بی خوابی


22- حج:

تشرف به مکه –اهدای حسنات –سقوط حاکم ستمگر


23- مومنون:

عاقبت به خیر شدن –به بهشت رفتن –تنفر از شراب


24- نور:

بیمه شدن جان و دارایی و زنان –آمریزیده شدن-اعطای حسنات-


25- فرقان:

 رهایی ازعذاب دوزخ –محاسبه نشدن –رفتن به بهشت –مردن حیوان مورد نظر –عدم اتمام معاملات


26- شعرا:

اولیای خداوند شدن –دچار مشکل نشدن –رفتن به بهشت –اعطای حسنات –خواننده ی کتب الهی شدن –شفا از بیماریها –دستیابی به گنج –در امان ماندن از درد آتش و سیل سخت آمدن طلاق بر زن


27- نمل:

اعطای حسنات –در امان ماندن خانه از مار و حیوانات موذی


28- قصص:

اعطای حسنات-شهادت به راستگویی- رفع درد ها وبیماری ها –رفع شکم درد ودرد طهال وکبد


29- عنکبوت :

رفع گناهان –اعطای حسنات-رفع بیماری ها ودردها –شادابی قلب – خوش خوابیدن


30- روم:

اعطای حسنات –یافتن گمشده –بیمار کردن دشمن


31- لقمان :

حفاظت از شیطان – همنشینی با لقمان در قیامت –اعطای حسنات – رفع بیماری ها ودردها قطع خونریزی بدن – رفع بیماری درد ورنج


32- سجده:

داده شدن ناممه عمل به دست راست –عدم بازخواست در روز قیامت – همنشینی با پیامبر و خاندانش در روز قیامت – ثواب راز ونیاز شب قدر –رفع بیماری تب –درمان سر درد ودرد مفاصل – درمان تب سه روزه


33- احزاب:

قرار گرفتن کنار پیامبر وهمسرانش در روز قیامت –درامان بودن قبر –افزایش خواستگاران


34- سباء:

حفاظت شب تا صبح توسط خداوند –کسب خیرات در دنیا وآخرت –داشتن همنشین سالم در روز قیامت –دور شدن حیوانات و حشرات –بری شدن از ترس


35- فاطر:

ورود به بهشت –منکوب کردن مخالفین –رفع بیماری سردرد – جلوگیری از تخریب هنگام زلزله


36- یاسین:

افزایش رزق وروزی حفاظت شدن در برابر خطرات وشیطان وافت ها - ورود به بهشت – غسل به دستان فرشتگان –مصونیت از فشار قبر-نورانیت- همراهی فرشتگان در پل صراط – مقام بالا نزد خداوند –ایستادن درکنار پیامبران –شفاعت شدن –بازخواست نشد ن- همنشینی با پیامبر(ص)-اعطای حسنات – مصون بودن در برابر فقر وبدهی و ویرانی و بلا وجنون وجزام و وسواس و...-تخفیف وحشت قبر –آمرزش وخشنودی خداوند –ثواب دوازده بار تلاوت قرآن – تقویت حافظه-پیروزی در مناظرات – مصونیت در برابر چشم زخم وحسادت وجن وانس وجنون وحشرات –ازدیاد شیر در زنان


37- صافات :

تسهیل مرگ –مصون بودن در برابر آفات و بلایا – ازدیاد رزق – حفاظت از گزند شیطان – مبعوث شدن با شهیدان – اعطای حسنات – دیدن جنیان و عدم آسیب آنان – آرامش از اضطراب


38- ص:

اعطای خیرات در دنیا و آخرت – ورود به بهشت – جلوگیری از گناهان صغیره و کبیره – آشکار کردن معایب حاکم یا قاضی-


39- زمر:

شرف و بزرگی در دنیا و آخرت – مورد احترام واقع شدن – حرمت آتش دوزخ بر او- ورودبه بهشت – کسب سلام پیامبران و صدیقان – آمرزیده شدن –مورد ثنا و تشکر واقع شدن


40- مومن (غافر):

 بخشایش گناهان –کسب تقوا –خیردر اخرت –خرم شدن باغ- خیر وبرکت مغازه – شفای مالیخولیا – درمان دمل – رفع بیماری وحشت زدگی – التیام دل درد – درمان بی هوشی وغش –درمان دردطحال-


41- فصلت (حم سجده):

نورا نیت در روز قیامت قیامت – سعا دت در زندگی دنیوی – اعطای حسنات درمان درد قلب- درمان چشم درد


42- شوری (حمعسق):

 نورانیت در روز قیامت – ورود به بهشت – رفع چشم درد – درود فرشتگا ن بر او –در امان بودن از گزند مردم –رفع خطرات سفر


43- زحزف:

 مصون بودن از گزند حیوانات زمین وفشار قبر – ورود به بهشت – عدم احتیاج به دارو –رفع مرض صرع


44- دخان:

سهولت محاسبه در روز قیامت –پاداش ازاد کردن صد هزار فرد گرفتار- بخشیدن گناهان –رهایی از نیرنگ شیطان – خوابهای نیکو دید ن –رفع بیماری سر درد – ازدیاد ثروت – رونق تجارت –رهایی ازگزند حاکم –محبوبیت نزد مردم – رفع بیماری یبوست


45- جاثیه:

ندیدن آتش جهنم ونشنید ن صدا وصیحه ی ان- همراهی حضرت محمد –ازبین رفتن ترس و وحشت در روز قیامت – پوشیده شدن زشتیها – در امان ماندن از قدرت زورمندان – محترم شدن نزد مردم – در امان ماندن از فتنه گران – نگهدار کودک خواهد بود


46- احقاف :

 در دنیا دچار وحشت نشدن -در امان ماندن روز قیامت – به تعداد انسانهای زمین ده حسنه نوشته وده گناه بخشوده وده مرتبه بر مقام او افزوده میشود –جسمی قوی یافتن –سالم ماندن در برابر بیماری های کودکانه – ارامش یافتن از زمان کودکی محبوب شدن نزد مردم – شنیده ها را درک کردن – تسکین و درمان بیماری ها


47- محّمد صلّی الله علیه وآله وسلم :

 هرگز مشرک نگردد – شک به دین راه نیابد – فقیر نشدن – نترسیدن از حاکم – مصون ماندن از شک در دین تا هنگام مرگ – هزار فرشته در قبرش نماز می خوانند – همراهی فرشتگان – در پناه خداوند و پیامبر قرار گرفتن – پس از برانگیخته شدن صورت پیامبر را دیدن – سیراب شدن از نهرهای بهشتی – مصون ماندن از امور ناپسند و بیماری ها – دوری جنیان از وی


48- فتح:

 بیمه شدن مال و ثروت و همسران و املاک- ورود به بهشت – مصون ماندن ازدزدان – پذیرفته شدن سخن وی نزد مردم – تویت حافظه – کسب خیرو برکت – رفع بیماری هراس – در امان ماندن از غرق شدن


49- حجرات:

در شمار زایران پیامبر اکرم قرار گرفتن – اعطای حسنات – در امان بودن از وحشت جنگ – باز شدن درهای خیر و برکت – پیروزی در جنگها خروج شیطان از بدن - مصون ماندن از ترس – فزونی یافتن شیر مادر


50- ق:

ازدیاد روزی – مثبت شدن نامه ی اعمال –سهولت مرگ –درمان صرع – ازدیاد شیر مادر


51- ذاریات :

سا مان یافتن زندگی – ازدیاد روزی – روشن شدن قبر – اعطای حسنات – رفع درد درون – سهولت زایمان – آسان شدن مرگ


52- طور :

 اعطای خیر و برکت – دور شدن از عذاب الهی – رسیدن به بهشت – ازادی اسیر و زندانی – خوشایندی سفر – بهبودی عقرب گزیدگی


53- نجم:

زنگی با اوصاف نیک – بخشایش گناهان – اعطای حسنات – شجاعت در برابر زورمندان جلب احترام حاکم – شجاعت در برابر شیاطین


54- قمر (اقتربت):

رسیدن به بهشت – روسفیدی در قیامت – مورد احترام بودن در سفره ها – محبوبیت میان مردم – سهل شدن امور مشکل


55- الرحمن :

شفاعت کردن در روز قیامت – شهید محسوب شدن –آسان شدن مشکلات- شفای چشم درد امنیت یافتن - سهل شدن امور مشکل – رفع بیماری آفات از خانه


56- واقعه :

 عزت در میان مردم – رفع بیماری بدبختی و فقر – همنشینی با حضرت علی علیه السلام - نورانیت وجه در هنگام ملاقات خداوند – خیر و برکت خانه – پیروزی و ثروت و موفقیت- بخشش گناهان – سهولت احتضار

نقل است که عثمان بن عفان بعیادت عبدالله بن مسعود رفت در مرضی که با آن فوت شد باو گفت که از چه شکوه داری گفت از گناهان خود گفت چه چیز میل داری گفت رحمت پروردگار خود گفت جهت تو طیب مرا بیمار کرده گفت:امر نکنم که بتو عطیه بدهند گفت در وقتیکه احتیاج داشتم بمن ندادی الحال که مستغیم میدهی گفت آنچه میدهم جهت دختران تو بوده باشد گفت ایشانرا بدان حاجتی نیست جهت اینکه من ایشانرا امر کردم بخواندن سوره واقعه و من شنیدم از حضرت رسول صلی الله علیه و آله که میفرمود هر که بخواند ای سوره را در هر شب نمیمیرد باو پریشانی هرگز و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام نقل است که هر که بخواند ین سوره را هر شب پیش از آنکه بخوابد ملاقات کند خدای عزوجل را در حالتی که روی آن شخص چون ماه باشد در وقت تمامی آن و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقولست که هر که مشتاق باشد به بهشت و به وصف بهشت این سوره را بخواند .


57- حدید :

عدم عذاب در دنیا – رفع بلایا – درکظهور حضرت قا ئم علیه السلام – نعمت بهشت – آزادی زندانی – مصونیت در جنگ – التیام درد


58- مجادله:

تسکین درد –حفظ د فینه – آرامش بیمار – مصونیت از حوادث ناگوار- رفع آفات از حبوبات


59- حشر:

 درود فرستادن کا ینات به او- در حکم شهید قرار گرفتن – مصون شدن از بلایا- اجابت خواسته ها- آسان شدن مشکلات تقویت حا فظه


60- ممتحنه:

دفع فقر – نورانیت دیدگان – رفع جنون –درود فرشتگان – در حکم شهید قرار گرفتن – شفاعت شدن – درمان بیماری طحال – آسودگی در زندگی


61- صف :

قرار گرفتن در صف فرشتگان و پیامبران – همنشینی حضرت عیسی علیه السلام - امنیت در سفرها


62- جمعه :

پا داش بهشت - اعطای حسنات –رفع هراس – بخشودگی گناهان – رهایی از وسوسه های شیطان

از حضرت صادق علیه السلام منقولست که واجبست بر هر مومن هر گاه شیعه ما باشد که بخواند در نماز شب سوره جمعه و در نماز ظهر آن جمعه و منافقین را و هرگاه این را به عمل آورد چنان است که گویا عمل رسول خدا صلی الله را بجا آورده است و ثواب و جزای او بر خداوند بهشت است .


63- منافقون :

 رفتن به بهشت – رفع بیماری نفاق و شک – درمان دمل – رفع دردهای درونی – شفای بیمار – درمان چشم درد


64- تغابن:

شفاعت شدن – به بهشت رفتن – همجواری پیامبر – درک ظهور حضرت قا ِِیم علیه السلام رفع مرگ ناگهانی – رفع شر حاکم


65- طلاق:

رفع آ تش دوزخ –رسیدن به تو به ی نصوح – ایجاد فتنه در محل دشمن


66- تحریم :

 نصیب شدن توبه نصوح – شفای گزیده شده – درمان صرع – دفع لرزش- درمان بی خوابی –رفع بی پولی و قرض


67- ملک (تبارک ) :

 مصون بودن در روز قیامت – رفع عذاب قبر – پاداشی همچون پاداش شب قدر – مونس قبر – شفاعت شدن – رفع گرفتاری روح مردگان

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقولست که هر که بخواند سوره الملک را در مکتوبه پیش از آن که بخواهد پیوسته اندر امان خدایتعالی خواهد بود تا داخل صبح شود و در امان خدای خواهد بود روز قیامت تا داخل بهشت شود قطب راوندی از بن عباس نقل کرده است که مردی خیمه زد بروی قبری و ندانست که آن قبر است پس خواند این سوره را پس شنید صحیحه زننده را گفت این سوره منجیر است پس این مطلب را بحضرت رسول اکرم عرض کرد آنحضرت فرمود آن سوره نجات  دهنده است از عذاب قبر


68- قلم :

رفع فقر – دفع عذاب قبر – رسیدن به ثواب اصحا ب کهف – رفع دندان درد – آسانی محاسبه درروز قیامت – حفظ جنین هوش و حافظه ی کودک


70- معارج:

 رفع بازخواست در روز قیامت – هم منزلی با حضرت محمدصل الله علیه و اله وسلم گشایش در کار زندا نی – رفع احتلام در خواب


71- نوح علیه السلام :

 قرار گرفتن در منزل پاکان ازدواج با حو ریه های بهشتی – اجابت دعا –مقدر شدن بهشت


72- جن :

عدم ابتلا به چشم زخم و سحر و افسون ونیرنگ جنییان - رسیدن به اجر بزرگ – فرار جنییان – مصون شدن از گزند حاکم – رفع گرفتاریهای انسان – سهولت مشکلات


73- مزمل :

 زندگی پاک و نیکو در د نیا – مرگ راحت و خوب - رسین به اجرآزاد کردن فرد گرفتار- در خواب دیدن پیامبر علیه السلام –رفع بیماری سختی های دنیا وآخرت- اعطای حسنات


74- مدثر :

 مقامی نزدیک به مقام پیامبر علیه السلام – مصونیت از سختی وستم دنیا – اعطای حسنات – سعه قلب – افتخار حفظ قرآن


75- قیامت :

همراه پیامبر علیه السلام از قبر برانگیخته خواهد شد – همراهی پیامبر علیه السلام تا عبور از پل صراط – شهادت دادن پیامبر علیه السلام و جبرئیل به ایمان او- نورانیت چهره در روز قیامت – فزونی رزق حفظ در برابر حوادث – محبوبیت نزد مردم – فروتن ساختن قلب – پاک دامن کردن انسان – از هیچ زور مداری نمی هراسد


76- انسا ن (دهر):

همنشینی با پیا مبر – به ازدواج حورالعین در آمدن – پاداش بهشت و حریر گرفتن – قوی شدن نفس ضعیف – تسکین درد قلب – تندرستی – هر چه بخواهد پاداش گیرد – سود بردن بدن – نیرومند گشتن جان – قوت بخشیدن به اعصاب تسکین نگرانی و اضطراب


77- مرسلات :

میان او و حضرت محمد آشنایی برقرار گردد – در زمره کسانی ست که به خداوند شرک نمی ورزند – قدرتمند گشتن بر د شمن در محاکمه – پیروزی بر دشمن – تسکین دل درد


78- نبا ء :

 مشرف شدن به خانه ی خدا – محا سبه در روز قیامت به اندا زه ی نوشتن سوره خواهد بود – رفتن به بهشت – دفع شپش – قدرت و هیبت یافتن – به خواب نرفتن – حفظ در برابر حوادث


79- نازعات :

 سیراب از دنیا رفتن – سیراب برانگیخته شدن – سیراب وارد بهشت شدن – در امان ماندن ا ز عذاب خدا وند – نوشیدن شراب گوارای بهشتی – در امان ماندن از گزند دشمنان


80- عبس (اعمی):

 قرار گرفتن زیر سا یه ی کرامت الهی دربهشت – حفظ از رسوایی درقیامت – درمان چشم درد و آب ریزش آن


82- انفطار :

 ازبین رفتن حجاب میان او وخدا وند در روز قیامت – مستور ماندن دشتی ها درقیامت – مانع رسوایی در قیامت – آزاد شدن اسیر – اصلاح شدن امر انسان در قیامت – بخشوده شدن گناهان – فزونی نور دیدگان – درمان چشم درد و تاری


83- مطففین :

 در امان ماندن از آتش جهنم – نو شیدن از شراب گواری بهشتی – مصون ماندن انبار از آفت ها – در امان ماندن شی از گزند حشرات


84- انشقاق:

از بین رفتن حجاب میان او و خداوند - درامان ماندن از گرفتن نامه ی عمل از پشت سر – آسان شدن زایمان- درامان ماندن خانه وحیواناتاز گزندحشرات


85- بروج :

 در محشر همراه پیامبر و صالحان بودن – اعطای حسنات – نجات یافتن از گرفتاری – پاداش بزرگ – در امان ماندن از ترس - گرفتن از شیر آسان شدن بر کودک – در پناه خداوند بودن


86- طارق :

 مقام والا نزد خدا داشتن – در بهشت همنشین مومنین بودن اعطای حسنات – محافظت اشیاء- چرکی نشدن زخم – شفایافتن


87- اعلی:

 وارد شدن به بهشت از در دلخواه - فضیلت خواندن مصحف مو سی و ابراهیم علیه السلام را یافتن – دادن پاداش به او – تسکین درد گوش – رفع بواسیر – تسکین درد – شفای شکستگی


88- غاشیه :

مشمول رحمت خدا واقع شدن- موصون ماندن از عذاب جهنم – محاسبه اسان –آرام شدن گریه نوزاد –آرام شدن حیوان سرکش –رفع بیماری دندان درد –صحت و سلامت در غذا


89- فجر:

در قیامت همراه امام حسین بودن –بخشوده شدن گناهان –اعطای حسنات فرزند پسر –قرار دادن نور در قیامت –در امان ماندن از گزند هر چیز


90- بلد:

مشهور شدن به نیکوکاری در دنیا –یافتن مقام بالا نزد خدا – همنشینی پیامبران و شهیدان در قیامت –در امان ماندن از خشم خدا –در امان ماندن کودک از بیماری –در امان ماندن از گردنه کوود-در امان بودن گریه کودک –دفع درد بینی در کودک –


91- شمس:

شهادت دادن همه چیز به نفع او در قیامت –به بهشت رفتن به منزله صدقه دادن –موفق گشتن – عزیز شدن نزد مردم – افزایش رزق – آرام گرفتن لرز بدن


92- لیل:

 :شهادت دادن همه چیز به نفع او در قیامت- به بهشت رفتن – اعطای نعمت از جانب خدا – حل مشکلات – خوش خوابیدن – فضیلت تلاوت ربع قرآن – پذیرفته شدن نماز نزد خدا – اجابت حاجات – خواب خوب دیدن – بهبود یافتن صرع و بیهو شی


93- ضحی :

شهادت دادن همه چیز به نفع او در قیامت- به بهشت رفتن – شفاعت حضرت محمد – اعطای حسنات – بازگشت گمشده – حفاظت شیئ مخفی


94- انشراح :

شهادت دادن همه چیز به نفع او در قیامت- به بهشت رفتن – اعطای یقین و سلامتی – درمان سینه درد – درمان بند آمدن ادرار – رفع بیماری قلب درد – شفای زکام و سرماخوردگی –


95- تین :

 رسیدن به بهشت – رسیدن به پاداش بسیار – رفع ضرر غذا


96- علق :

 شهید از دنیا رفتن – همانند کسی است که در رکاب پیامبر جنگیده – پاداش تلاوت یک جزئ از قرآن – در امان ماندن از غرق شدن – در امان ماندن انبار از آفت دزد – دفع بلاهای سفر


97- قدر :

گوئی در راه خدا جهاد کردن – بخشوده شدن گناهان – پداشی همچو یک ماه روزه گرفتن در رمضان – در امان ماندن انبار از آفت و دزد – همنشینی با بهترین مخلوقات در قیامت – درمان لرزه های اعضای بدن – در پناه خداوند بودن- حفظ اموال – افزایش برکت انبار غقله


98- بینه :

بیزاری از مشرکان –پیوستن به دین محمد –در زمره مومنان برانگیخته شدن –اسان شدن محاسبه در روز قیامت قیامت –درمان لقوه –رسوا شدن دزد –درمان یرقان –درمان آب مروارید و پیسی-رفع هر نوع آماس –سود بخشیدن به زن باردار


99- زلزال:

رفع زلزله –نمردن با بلایای دنیایی –خارج شدن اسان روح از بدن –رسیدن به منزلگه بهشتی –همراهی فرشتگان –رسیدن به پاداش تلاوت ربع قرآن –رسوا کردن دزد –رهایی از ترس –دفع لرزش بدن


100- عادیات :

مبعوث و همنشین شدن همراه حضرت علی-رسیدن به پاداش تلاوت کل قرآن –ادای سریع قرض –رفع بیماری ترس و تشنگی


101- قارعه:

در امان ماندن از دجال و آتش جهنم –سنگین گشتن ترازوی احسان –گشوده شدن در رحمت –فزونی رزق-اآسان گشتن کار برای انسان محروم –نیکو گشتن تجارت


102- تکاثر:

رفع عذاب قبر –مقرر داشتن صواب صد شهید –ایستادن چهل ردیف فرشته در نماز با وی –رفع بازخواست –بخشوده شدن گناهان –در پناه خدا بودن


 

103- عصر:

برانگیخته شدن با چهره خندان و درخشان در قیامت-اعطای حسنات –عاقبت به خیر شدن –از جمله پیروان حق و حقیقت شدن –حافظ اشیائ مدفون


104- همزه:

دفع فقر –فزونی رزق-دفع مرگ بد –اعطای پاداش-درمان درد چشم


105- فیل:

شهادت دشت ها بیابان ها و کوهها به نماز گزار بودن او در قیامت –بازخواست نشدن در قیامت –درامان ماندن از عذاب و مسخ نشدن در دنیا- توان اینکه هدفش را خورد سازد –به لرزه افتادن لشکر دشمن –قلب را قوت می دهد


106- قریش:

سوار بر مرکب بهشتی برانگیخته شدن –اغطای پاداشی چون طواف خانه خدا و اعطکاف در مسجدالحرام –


107- ماعون :

همانند کسی شدن که نماز و روزه اش مورد قبول خدا قرار گرفته-محاسبه نشدن در قیامت –بخشوده شدن گناهان –محافظت


108- کوثر:

از حوض کوثر سیراب شدن –هم صحبتی با رسول خدا –اعطای پاداش –دیدن پیامبر در خواب


109- کافرون:

رسیدن به ثواب تلاوت ربع قرآن –از شرک مبّرا شدن –بخشیده شدن گناهان او پدر و مادر و فرزندانش –سعادتمند شدن شهید مردن و شهید بر انگیخته شدن دور ماندن از گزند شیطان –در امان ماندن از وحشت قیامت –حفظ در هنگام در خواب –بر اورده شدن حاجات


110- نصر:

پیروز شدن بر تمام دشمنان –بر انگیخته شدن با کتاب ناطق –پناه از گرمای دوزخ و آتش جهنم -به بهشت رفتن –گشوده شدن درهای خیر و برکت در دنیا-استجابت حاجات – ثواب کسی که در رکاب پیامبر ودر فتح مکّه بوده – پذیرفته شدن نماز در درگاه الهی


111- لهب(مسد):

تنفر از ابو لهب –تسکین درد شکم در پناه خدا بودن


112- اخلاص (توحید):

بخشوده شدن گناهان پنجاه سال –اعطای خیر در دنیا و آخرت - بخشیده شدن گناهان او پدر و مادر و فرزندانش –پس از مرگ فرشتگان و جبرئیل بر بدن او نماز می خوانند-در امان بودن از بدیهای مردم-رفع بیماری شر و زور –پذیرفته شدن توبه –حفاظت از او –گناه نکردن –همچون تلاوت یک سوم قرآن و تورات وانجیل و زبور بودن –در امان بودن مال و ثروت –دور شدن فقر از خانه –تلاوت آن مانند تلاوت تمام قرآن است –نجات از عذاب دوزخ خدا دوستار او خواهد بود –حافظ در برابر هر آفت و بلا بودن –تسکین درد شکم –اعطای پاداش –پیروزی بر دشمنان


113- فلق:

در امان بودن از درد و بیماری –در امن بودن از بیماری کودکان و بیماری تشنگی و بیماری معده –محفوظ و سالم ماندن تا زمان مرگ –پاداش همچون کسی که حج واجب و عمره نموده و روزه گرفته مقرر داشتن دفع چشم زخم و بدی ها و بلایا- رسیدن به پاداش بزرگ همانند کسی که در مکه روزه گرفته بودن


114- ناس:

در امان بودن از درد بیماری - امن بودن از بیماری کودکان و بیماری تشنگی و معده –در امان و حفظ خدا بودن –در امان بودن از گزند جنیان و وسوسه –پذیرفته شدن نماز .

يکشنبه 9/1/1388 - 11:40
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته