• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 365
تعداد نظرات : 152
زمان آخرین مطلب : 4568روز قبل
اخبار

در هفته نیروی انتظامی شاهد نمایش یك سریال پلیسی در شبكه اول سیما بودیم كه می توانست یك تلاش موفق برای نزدیك شدن استانداردهای سینمای پلیسی و تریلرهای ایرانی به تریلرهای موفق اروپایی و آمریكایی باشد، اما متاسفانه برخی مسایل از جمله افراط در تصویرپردازی مثبت از پلیس ایرانی و اشتباهات فاحش و پیاپی در جای جای این سریال، باعث شد تمام هزینه ها و امكانات صرف شده برای چنین اثری تنها منجر به پرشدن كنداكاتور سیما شود و این مجموعه كوتاه نتواند برای مخاطب داخلی باورپذیری لازم را به همراه داشته باشد و همچنین موفق نشود چهره متفاوت و باورپذیری از پلیس ایران نیز نمایش دهد.

به گزارش آینده، در چند سال اخیر تلاش شده با ساخت تله فیلم هایی، چهره مقتدر و هوشمندی از پلیس كشور به نمایش درآید و با همین رویكرد، تعداد قابل توجهی از این فیلم های تلویزیونی ساخته شد. اما ساختار قریب به اتفاق این فیلم ها یا ضعیف بود و یا چیز تازه ای نداشت، اما در هر صورت در عمده موارد باورپذیر می نمود و كاراكترهای تعریف شده در سناریوها با پلیس ایران تا حدودی تطابق داشت و بنابر این انتظار این بود كه با حفظ همین باورپذیری مخاطب، كیفیت آثار با بهره برداری از سخت افزار و امكانات پلیس افزایش یابد و البته پلیس ایران، نیروی رویین تن معرفی نشود.



به نظر می رسید با چنین رویكردی، سریال كوتاه «سقوط آزاد» ساخته شد و برای افزایش كیفیت چنین آثاری با هدف نمایش پلیس ایران به عنوان پلیسی هوشمند و مقتدر، سعی شد تیمی حرفه ای به دست حبیب الله كاسه ساز گرد هم آید كه البته به نظر می رسید پلیس می توانست تهیه كننده های توانمندتری را انتخاب كند تا در نهایت اثر با كیفیت تری ساخته شود. كاسه ساز علیرضا امینی را كه یك ملودرام ساز بود، برای كارگردانی این مجموعه در نظر گرفت و امینی بر روی طرحی كه توسط نیروی انتظامی برای ساخت این سریال سفارش داده بود، سناریویی ناقص نوشت كه هرچند تلاش شد در بالاترین سطح باشد، اما به عنوان یك نقطه ضعف در لیست كارگردانی دارنده دیپلم افتخار جشنواره فجر ثبت شد و جالب آنكه كارگردان در برنامه پارك ملت با انداختن ضعف ها به گردن فیلمنامه نویس و طراح فیلم، درپی شانه خالی كردن از ضعف ها برآمد.



حامد بهداد به عنوان نقش اول در جایگاه یك سرگرد پلیس با بازی اش كه تقریباً در تمامی آثار به جز شبانه روز یك دست بوده و چهره ای عصبی را به نمایش می گذارد، نخستین انتخاب اشتباه بود و بازی ضعیف بهداد در نقش پلیس حتی مورد اعتراف بسیاری از هواداران این بازیگر نیز قرار گرفت و متاسفانه بهداد نتوانست از عهده نمایش یك پلیس برآید و آنچنان تصنعی مقابل دوربین ظاهر شد كه یك پلیس مقتدر را طوری نمایش گذاشت كه حتی در منزل با دخترش نیز با تحكم و دستوری همچون یك سرباز صفر برخورد می كند و یا پس از مرگ همكارش (پورسرخ)، با عصبانیت بالای سر پیكرش دستور می دهد بلند شود كه اصلاً تداعی كننده ناباوری پیرامون مرگ یك همكار نیست. از آن بدتر لهجه بهداد بود كه برخی اوقات به كلی فراموش می شد و برخی اوقات به اوج می رسید و بیننده در می ماند كه بالاخره جناب سرگرد لهجه دارد یا ندارد.



پوریا پورسرخ به عنوان بازیگر نقش مكمل مرد نیز همچون دیگر نقش آفرینی هایش كه بیشتر متوجه چهره و اندامش است، توانست در حد و اندازه نقش آفرینی های پیشینش ظاهر شود و بیش از این از پورسرخ انتظار نمی رفت و همین طور روناك یونسی به عنوان نقش بد داستان نیز در سطح پورسرخ بود و درباره الهام حمیدی نیز صحبت نكنیم بهتر است. دیگر بازیگران نیز كه در حاشیه این چهار تن بودند اصلاً جای طرح ندارند. بازیهای تصنعی این بازیگران تا حدی بود كه حتی مجرم (روناك یونسی) كه به نظر می رسید چهره و فیزیكش بی تاثیر در انتخابش برای نقش آفرینی نبوده، نتوانست این باور را به وجود آورد كه چنین زن خطرناك و تروریستی وجود داشته باشد، چرا كه چنین اشخاصی عمدتاً به دوران منافقین بازمی گشتند كه خوشبختانه ریشه آن تیپ اشخاص از داخل ایران كنده شده است. با این حساب نه پلیس با موهای ژل زده قابل هضم بود و نه خانم مجرم جان سخت كه پس از انفجار قایقش در خلیج فارس، با شنا به ساحل می رسد و جنگ با پلیس را ادامه می دهد و پس از مرگ با نارنجك جنگی، تنها از بینی اش خون آمده است!



نكته دیگر این بود كه بیننده عام با مشاهده رفتارهای تروریستی این گروه، برایش این پرسش مطرح بود كه چگونه چنین رفتارهایی در سطح فعالیت یك سرگرد پلیس طبقه بندی می شود، در صورتی كه اصلاً چنین سطح فعالیت های تروریستی در سطح رده های پلیس نیست و قطعاً در رده نهادهای امنیتی طبقه بندی می شود و چنین سطح اتفاقاتی همچون برنامه ریزی برای عملیات های تروریستی در یك اجلاس توسط نهادهای امنیتی مربوطه مورد پیگیری قرار می گیرد؛ نه یك واحد و دو افسر پلیس كه قرار است نقش دو پلیس  سریال آلمانی «هشدار برای كبری یازده» را با نسخه ایرانی به نمایش بگذارند و بیننده شاخ در می آورد كه چگونه همه دست روی دست گذاشته اند و امور سپرده شده به دو افسر كه با شلیك 4 یا 5 تیر، كل یك تیم تروریستی را می كشند و البته این پرسش طرح می شود كه اگر كشتن تروریست ها به همین راحتی است، پس این همه تیم عملیات پلیس برای چه راهی لوكیشن ها می شوند.



با این اوصاف، شباهت هشدار برای كبری یازده با سقوط آزاد در باورناپذیری هر دو پلیس است كه سوپرمن بوده و هیچ گاه قابل توقف نبوده و هیچ مجرمی نمی تواند از دستشان بگریزد. اما تفاوت این دو سریال آلمانی و ایرانی، جلوه های ویژه خنده دارش است. وقتی تهیه كننده حاضر نیست چند میلیون تومان هزینه كند و اجازه دهد در درگیری ها درهای چند ماشین شاسی بلند پلیس له شود و در درگیری های سنگین تنها شیشه یك خودرو خرد می شود و كلوزآپ گرفته می شود تا مشخص نشود كه این همه تیراندازی خسارتی جز یك شیشه جلو نداشته و یا در صحنه ای دیگر یك خودرو اسقاطی آتش زده می شود، چگونه می توان ادعا كرد شبیه هشدار برای كبری یازده كه در هر قسمت آن ده ها دستگاه از گران ترین خودروها له شده و یا منهدم می گردد، ساخته شده است.



البته اینها در مقابل ضعف های داستانی این كپی برداری خنده دار و نه چندان حرفه ای از تریلرهای پلیسی آلمانی، هیچ بود. هیچ كس متوجه نشد، وقتی 43 ثانیه مانده به انفجار مركز همایش های كیش، سرگرد به عنوان سوپرمن داستان متوجه این بمب كه علی الظاهر دو عدد پیك نیك(!) است می شود، چگونه پس از شلیك چند تیر میان چهار مرد غول پیكر و دو نیروی پلیس، بمب خنثی می شود و یا اصلاً سر چهار تروریست چه می آید و علی الظاهر كلاً یكباره فیلم قطع شده و با صحنه ای ادامه پیدا می كند كه بهداد از ساختمان بمب گذاری شده خارج می شود و به كرات از این اتفاقات رخ می دهد كه شاید به پای سفارشی بودن كار و عدم سمبل كاری گروه كارگردانی نوشته شود.



نكته جالب توجه در صحنه فینال سریال كه در مجتمع تجاری میلاد نور در شهرك غرب ساخته شده بود، تیراندازی های دو قهرمان فیلم پوریا پورسرخ و حامد بهداد است كه در عملیاتی محیرالعقول موفق به كم كردن روی آرنولد و رمبو و مامور دوصفرهفت شده و با هر شلیكی با زدن دقیقا بین دو ابروی تروریستها در گلوله بیت المال صرفه جویی می كنند؛ بویژه در صحنه ای كه پلیس قهرمان با استفاده از آیینه بدون آنكه طرف مقابل خود را بیند، آن هم در فضای دشوار مثل راه پله و از پایین به بالا، تنها با یك تیر وسط پیشانی طرف را نشانه رفته و وی را می كشد. برخی معتقدند این هنرنمایی بی سابقه در هیچ فیلم و سریال اكشن و اغراق آمیز دیگری تاكنون استفاده نشده بوده و باید در كتابهای ركورهای گینس ثبت شود.

یكی از باورپذیرترین سریال چند سال اخیر تلویزیون، سریال ایتالیایی «گروه پلیس» است كه هم پلیس می مرد، هم خطا مرتكب می شود و هم مجرم فرار می كند، اما در عین حال یك پلیس مقتدر و با احساس نمایش داده می شود و پیش از آن نیز «ناوارو» با آنكه یك تریلر نبود، اما با همان رویكرد «گروه پلیس»، چهره خوبی از پلیس فرانسه به نمایش گذاشته بود؛ رویكردی كه كاش مورد توجه قرار می گرفت و با این اوصاف در صورتی كه پلیس به سمت بهره گیری از كارگردان هایی باشد كه استعداد ساخت تریلرهای جدی تر و خوش ساخت تر داشته باشند، می توان امیدوار بود در آینده آثاری در رسانه ملی و حتی در سطح سینما به نمایش درآید كه هم نظر پلیس تامین شود و هم بیننده از تماشایش احساس رضایت همراه با باور را داشته باشد و پلیسی را مشاهده نكند كه در خیابان ما به ازایش را نمی تواند ببیند.

با این اوصاف نمایش پلیس متخلف و مجرم در چنین فیلم هایی و قدسی و شكست ناپذیر جلوه دادن پلیس اقدامی است كه باید در چنین محصولات سفارشی، نیروی انتظامی بر آن اصرار نداشته باشد و نمایشش را نیز وهن پلیس تلقی نكند، چرا كه وقتی فرمانده نیروی انتظامی از اخراج 1500 نیروی متخلف پلیس سخن می گوید، یعنی تخلف پلیس همچون دیگر اشخاص و مشاغل كه معصوم نیستند، ممكن و صادق است و فوق العاده محدود نیز نیست و از این حیث نباید نمایشش را وهن پلیس شمرد و مقابل رویكردی كه یك یا چند نیروی پلیس یا ضابط را عاشق یك متهم یا متخلف به هر نحو و یا دارای رفتار نه چندان مناسب است، هم باید ایستاد، چرا كه آن هم تصویر باورناپذیری از آب در می آید.

دوشنبه 25/7/1390 - 13:50
اخبار

آی وِی‌وِی هنرمند چینی به عنوان قدرتمندترین مرد دنیای هنر از سوی مجله «آرت ریویو» انتخاب شد.
به گزارش خبرآنلاین، این انتخاب براساس نظرسنجی در این مجله صورت گرفته است. وی‌وی که ماه ژوئن پس از 80 روز زندانی بودن در چین آزاد شده بود، در واکنش به این انتخاب گفت: «اصلا احساس قدرت ندارم.»

مسئولان مجله گفته‌اند این هنرمند هنرهای مفهومی به دلیل فعالیت‌های هنری و سیاسی‌اش انتخاب شده است. دولت چین نیز این انتخاب را «متعصبانه» توصیف کرده است.

مجله «آرت ریویو» در بیانیه‌ای نوشت: «فعالیت‌های آی وی‌وی به هنرمندان نشان می‌دهد آن‌ها می‌توانند از ایده هنر محدود در چهاردیواری گالری‌ها یا موزه‌ها فراتر بروند.»

در ادامه این بیانیه آمده است: «او نشان می‌دهد هنر چه امکاناتی می‌تواند داشته باشد و به عنوان یک هنرمند می‌توانید صدای خود را به گوش دیگران برسانید.»

لیو وِی‌مین، سخنگوی وزارت خارجه چین گفت: «چین هنرمندان بسیاری با توانایی بالا دارد. به نظر ما انتخابی که تنها براساس موضع‌گیری و دیدگاه‌های سیاسی باشد، آرمان مجله را زیر پا می‌گذارد.»


مجله «آرت ریویو» هم نوشته است: «انتخاب آی وی‌وی به عنوان نفر اول نتیجه مستقیم تلاش‌های او برای گسترش قلمروی هنر معاصر با شکستن مرزهای بین واقعیت و هنر است. شکستن مرز میان واقعیت و هنر کاملا منطبق با آرمان مجله است.»

آی وی‌وی ماه آوریل در فرودگاه پکن دستگیر شد. او قصد سفر به هنگ کنگ را داشت. مقامات دلیل دستگیری او را پرونده مالیاتی او مطرح کردند. در سراسر دنیا کمپین‌هایی برای آزادی این هنرمند شکل گرفت. دلیل دستگیری وی‌وی انتقادهای شدید او از دولت چین بود.

وی‌وی از زمان آزاد شدن اجازه گفت‌وگو با خبرنگاران و استفاده از اینترنت را ندارد. او در تماسی کوتاه گفته بود «بسیار محدود» شده است.

این هنرمند درمورد شرایط خود افزود: «مثلا همین صحبتی که دارم با شما می‌کنم جرم به حساب می‌آید و احتمالا برایم مشکلاتی را موجب می‌شود.»

وی‌وی در ادامه افزود: «من اصلا فکرش را نمی‌کنم که روزی هنرم را از زندگی روزمره جدا کنم. برای من این دو یک چیز هستند. همیشه یکی بوده‌اند.»

هنرمند چینی گفت: «چطور راهی برای اراتباط با دیگران و ارتباط با خودتان پیدا می‌کنید؟ هنر همان چیزی است که زندگی ما را برای کنار آمدن با شرایط شکل می‌دهد.»

وی‌وی از جمله هنرمندان چینی است که شهرت جهانی دارد. او پس از همکاری در طراحی «آشیانه پرنده» در استادیوم المپیک پکن به شهرت رسید.

سال 2010 او فرشی از دانه‌های آفتابگردان طراحی کرد. این طراحی در سالن تریبون مدرن گالری تیت در لندن برپا شد و در طراحی آن از 100 میلیون دانه آفتابگردان استفاده شده بود.

دمین هرست که طراحی‌هایش از جمجمه و استفاده از الماس در این طراحی‌ها شهرت دارد. تنها هنرمند دیگری است که موفق شده به صدر فهرست قدرتمندترین فرد دنیای هنر «آرت ریویو» برسد. او دو بار در سال‌های 2005 و 2008 به این مقام رسید.

رتبه دوم امسال به مدیران گالری سرپنتین لندن یعنی هانس اولریخ اوبریست و جولیان پیتن-جونز رسید. گلن دی. لوری مدیر موزه هنرهای معاصر نیویورک هم سوم شد و لری گوگاسیان، صاحب موزه هنرهای معاصر نیویورک که سال پیش صدرنشین بود چهارم شد.
 
مجله «آرت ریویو» سالانه قدرتمندترین فرد دنیای هنر را انتخاب می‌کند. این فرد می‌تواند هر جایگاهی در دنیای هنر داشته باشد، اغلب اوقات صاحبان گالری‌های هنری به صدر جدول رسیده‌اند و نه هنرمندان.

دوشنبه 25/7/1390 - 13:47
بیماری ها


 

اولین کاری که باید بکنید اینست که آنها را خشک نگه دارید.پاها دارای غدد قندی بیشتری نسبت به سایر قسمتهای بدن هستند بجز دستها ؛ پرشین وی توصیه می کند که کفشی از جنس جنس های سبک و قابل تنفس برای پاهایتان انتخاب کنید. مثل چرم یا کرباس تا پای شما بتواند در طول روز در کفش تنفس کند و هوا براحتی داخل آن شده و خارج شود. هر روز پاهایتان را بشوئید ( از یک صابون آنتی باکتریال) استفاده کنید.اگر باز هم نتیجه ای نگرفتید تشتی را از سرکه (دوپیمانه) و یک پیمانه آب پر کرده و روز یکبار پاهایتان را با محلول ذکر شده بشوئید.سرکه باکتری های موجود بین انگشتان پا را از بین برده و باعث شادابی و تمیزی پوست آن می شود.

 

تهیه و ترجمه : گروه سلامت پرشین وی /زینب اسحاقیان

دوشنبه 25/7/1390 - 13:42
ازدواج و همسرداری

 پوشاك و لباس، در همان نگاه اول ناخواسته معرف شخصیت شما هستند. بنابراین، نباید این مسئله مهم را نادیده بگیرید و به سادگی از آن بگذرید. هر لباسی كه برای روز خواستگاری انتخاب می كنیدـ گذشته ازمدل و رنگ ـ باید برازنده سن و اندام شما باشد.

 

در انتخاب رنگ لباس دقت كنید و قبل ازخواستگاری، رنگ های مناسب را امتحان كنید. در این رابطه می توانید از اعضای خانواده خود نیز نظر بخوا هید. یادتان باشد كه نخستین دیدار همیشه تأثیرگذار است و نمی توان اثر آن را به سادگی کم کرد.

آقایان نیز باید در مورد پوشش خود دقت كنند. استفاده از لباس های سبک و اسپرت (حتی اگر در زندگی اجتماعی خود چنین پوششی دارند) برای جلسه خواستگاری مناسب نیست. بهتر است در جلسه خواستگاری، لباس رسمی تر و البته ساده و راحت پوشیده شود و درباره پوشش اجتماعی خود نیز در جلسه اول سخن بگوید.

توصیه می شود در خواستگاری آرایش نكنید، تا خواستگار چهره واقعی شما را ببیند و بتواند آگاهانه انتخاب كند. اما بعد از ازدواج با آرایشی كه می كنید، می توانید زیبایی بیشتر و در نتیجه جذابیت بالاتری برای فرد مقابل داشته باشید

 

آرایش درخواستگاری

دختران درباره آرایش ظاهر خود در جلسه خواستگاری بسیار مقید هستند. این مطلب از این حیث كه آراستگی فرد تأثیر بسزایی در طرف مقابل دارد، محترم است، اما اگر آرایش دختر در مراسم خواستگاری به قصد پنهان كردن عیب خود باشد، به نوعی نشان از بی صداقتی دختر نسبت به پسر دارد. حتی گاه ممكن است این امر منجر به جدایی طرفین بشود.

توصیه می شود در خواستگاری آرایش نكنید، تا خواستگار چهره واقعی شما را ببیند و بتواند آگاهانه انتخاب كند. اما بعد از ازدواج با آرایشی كه می كنید، می توانید زیبایی بیشتر و در نتیجه جذابیت بالاتری برای فرد مقابل داشته باشید.

علاوه بر این مسائل، آرایش باعث می شود كه صورت فرد زینت داشته باشد و نگاه كردن به دست و صورت زنی كه آرایش داشته باشد جایز نیست. این موضوع برای مؤمنی كه نمی خواهد مرتكب حرام شود، مانعی برای دیدن صورت دختر ایجاد می كند؛ در نتیجه شخص در شناخت و انتخاب آگاهانه دچار مشكل می شود.

 

نقابی بر زشتی ها

در فقه شیعه بحثی به نام تدلیس وجود دارد كه به معنای پنهان كردن عیب است و بسیار مورد نكوهش قرار گرفته است. پس اگر فرد به وسیله آرایش كردن یكی از عیب های هفت گانه (كه منجر به بطلان عقد می شوند) مثل پیسی را بپوشاند، عقد باطل می شود.

در گویش فقهی گفته می شود که تدلیس، فاقد را واجد، وانمود كردن است. یعنی کسی کم مو یا بی مو باشد اما موی مصنوعى بگذارد و وانمود کند موی خودش است. یا چاله هاى آبله صورت را پر كند، تا آبله رو دیده نشود.

مثلا مردی كه سـواد کمی در حد خوانـدن و نوشتـن دارد و به خاطر سـانحه ای كـه در كـودكی بـرایش اتـفاق افتـاده، گردنـش كج بـوده اسـت، بـه خواستگاری دختـری می رود و در مراسـم خواستگاری خـود را دیپلمه معرفـی می کند و گردن خود را بسته و وانمود می كند كه موقتاً دچارگردن درد شده است. پس از ازدواج همسر این مرد متوجه فریب شوهر می شود و می تواند به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای فسخ نكاح بدهد.

یا زنی که قبلاً ازدواج كرده و شش ماه زندگی زناشوئی داشته است، پس از طلاق، شناسنامه المثنی گرفته و خود را دوشیزه معرفی می نماید، بعد از ازدواج، همسرش متوجه ازدواج قبلی زن می شود. او می تواند به دلیل تدلیس همسرش را طلاق دهد.

 

منبع : http://banoo1.com/%d8%b1%d9%88%d8%b2-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d8%b3%d8%aa%da%af%d9%80%d9%80%d8%a7%d8%b1%db%8c-%da%86%d9%8a-%d8%a8%d9%be%d9%88%d8%b4%d9%8a%d9%85%d8%9f.html

دوشنبه 25/7/1390 - 13:28
اخبار

غرفه باراک اوباما در پنجمین نمایشگاه رسانه های دیجیتال یکی از غرفه های پربیننده در بخش بین الملل است.

 

مرضیه مطهری، مسئول غرفه سایت باراک اوباما در گفت و گو با ستاد خبری این نمایشگاه گفت: این غرفه به دلیل انتخاب موضوع باراک اوباما برای بازدیدکنندگان بسیار جذاب است.

 

 

سایت www.barackobama.ir را چند نفر از فعالان رسانه ای، با هدف نزدیک کردن دو ملت ایران و امریکا در فهم متقابل عقایدشان تاسیس کرده اند. آنها می گویند از آنجا که گفتگو و احترام متقابل در سیاستهای دولت اوباما در حد حرف باقی مانده و ما هر روز شاهد نقض این ادعا هستیم قصد داریم شرایط گفتگوی بیواسطه شهروندان را بوجود آوریم
به گفته مطهری مسائل و سیاست های روز آمریکا را می توان در این سایت به زبان انگلیسی مطالعه کرد.

 

وی در ادامه افزود: روزانه بیش از بیست هزار نفر از این سایت بازدید می کنند و می توانند در بخش نظرات، عقیده خود را دربارۀ موضوع روی سایت و مسائل روز آمریکا و اظهارات سیاستمداران امریکایی، به خصوص باراک اوباما بیان کنند.

دوشنبه 25/7/1390 - 13:25
بیماری ها

گروهی از محققان فرانسوی از ویروسی با عنوان "مگا ویروس" نقشه برداری کردند که از بزرگترین ژنوم ویروسی تاکنون شناخته شده برخوردار است.
 

 

در سال ۲۰۰۳ دانشمندان ویروسی با عنوان "مینی ویروس" را شناسایی کردند که هم از نظر ابعاد و هم از نظر محتوای ژنتیکی بزرگترین ویروسی بود که تا آنزمان شناسایی بود.

ژنوم این ویروس ۹۷۹ پروتئین را رمزگذاری می کرد که در میان آنها چهار "آمینو اسیل- tRNA- سنتتاز" نیز وجود داشتند این پروتئینها تا پیش از آن هرگز خارج از ارگانیسمهای سلولی شناسایی نشده بودند.

اکنون دانشمندان دانشگاه مدیترانه در فرانسه ویروس جدیدی را شناسایی کرده اند که ژنوم آن ۶.۵ درصد گسترده تر از رکورد به دست آمده از "مینی ویروس" است.

 

 

 

 

این ویروس جدید که Megavirus chilensis نام دارد و ویروسی که به DNA سلول حمله می کند سال گذشته در دریاچه ای واقع در سواحل شیلی کشف شد و اکنون ماهیت آن فاش شده است.

براساس گزارش وایرد نیوز، نه تنها ژنوم این مگا ویروس از ۱ میلیون و ۲۵۹ هزار و ۱۹۷ زوج پایه تشکیل شده و هزار و ۲۰۰ پروتئین را رمزگذاری می کند، بلکه همچنین ساختار پروتئینی محتوی اسید نوکلئوتید در این ویروس ۴۴۰ نانومتر قطر دارد که این ابعاد برای یک ساختار ویروسی بسیار بزرگ است.

باکتریها و ویروسها به دو دلیل با یکدیگر تفاوت دارند. اول اینکه ویروسها بسیار کوچکتر از باکتریها هستند و دوم اینکه نمی توانند به تنهایی تکثیر شوند و برای تکثیر به یک سلول میزبان نیاز دارند. درحالی که ابعاد این مگاویروس از بسیاری از باکتریها بزرگتر است.

خوشبختانه در تفاوت با سایر ویروسهای DNA از قبیل ویروس آبله و ویروس تبخال، به نظر نمی رسد که مگا ویروس برای انسان خطرناک باشد.

دوشنبه 25/7/1390 - 13:24
ازدواج و همسرداری

 

 

معیارهای واقعی ازدواج برای برخورداری از یک زندگی مناسب متنوع و مختلف است. درواقع شکل گیری یک زندگی ایده آل و لذت بخش بستگی به عوامل مختلفی دارد که توجه به آنها بسیار ضروری است.

همه پدر و مادرها علاقه بسیار زیادی به فرزندان خود و آینده آنها دارند و به همین دلیل تمامی تلاش خود را از همان دوران کودکی برای رشد و تربیت فرزندان به کار می گیرند. آنها فرزندان خود را تحت شرایط مناسب اقتصادی و اجتماعی رشد می دهند و از مدارس پیشرفته و توانمند برای تحصیلات بدون نقص آنها بهره می برند. بهترین کلاس های آموزش هنر، تکنولوژی، زبان و ورزش را برای آمادگی همه جانبه فرزندانشان مهیا می کنند و همه اینها مستلزم زحمات و مشکلات متعددی است که والدین برای تربیت بی نظیر فرزندانشان با آغوش باز متحمل می شوند.

اما برخی از پدر و مادرها به رغم اینکه حساسیت فوق العاده ای به تربیت صحیح فرزندان خود دارند، بازهم مهم ترین قسمت زندگی آنها را نادیده می گیرند یا دست کم آن طور که باید موردتوجه قرار نمی دهند. آنها فراموش می کنند که ازدواج و شروع زندگی مشترک فرزندان شان بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد و نیازمند آموزش و انتقال تجربه است.

زمان به موقع این تجربه اندوزی از اشتباهات ، قبل از شروع زندگی مشترک و در دوره آشنایی است که هر دو طرف با درنظر گرفتن عقاید و آداب مرسوم خانوادگی ارتباط مفیدی را با یکدیگر آغاز می کنند.

شروع زندگی در بسیاری مواقع با آزمون و خطا صورت می گیرد اما این مرحله نخست است و نباید همواره در زندگی پایدار باشد. تجربه اندوزی ازاشتباهات انجام شده بسیار مفید است اما تکرار اشتباه به مرور زمان می تواند منجر به اختلافات عمیق و حتی درنهایت جدایی خواهد شد. زمان به موقع این تجربه اندوزی از اشتباهات ، قبل از شروع زندگی مشترک و در دوره آشنایی است که هر دو طرف با درنظر گرفتن عقاید و آداب مرسوم خانوادگی ارتباط مفیدی را با یکدیگر آغاز می کنند.

ازدواج و شروع یک زندگی مشترک از مواردی است که به علت استمرار و پیوستگی در زندگی افراد باعث می شود تا جوانان به صورت مشترک هر موضوعی را با هم تجربه کنند. انواع مشکلات، موفقیت ها، شادی، غم و قصه ها، حوادث و اتفاقات خوشایند یا تأسف بار و اختلافات و تفاهم ها. این تغییر وضعیت در طول یک زندگی مشترک مستلزم قابلیت ها و تفکرات مشترکی بین همسران است تا از برخورد موج شدید این ناهمواری ها با پایه های زندگی، اساس آن دچار لرزش و شکاف نشود.
ازدواج موقت

درواقع آشنایی اولیه تنها برای شناخت خصوصیات و رفتارهای دوطرف نسبت به یکدیگر است و هرگز نباید این باور را به وجود بیاورد که این دوره، مرحله مقدماتی ازدواج است و خواسته و ناخواسته باید ادامه راه به همین منوال صورت پذیرد. باید پذیرفت که این دوره فقط برای آشنایی، شناخت و آزمایش یکدیگر است درواقع؛ به زبانی ساده تر، یعنی هرجا که دوطرف احساس کردند که واقعاً شکاف و اختلافات اساسی بین آنها وجود دارد بهتر است که از ادامه راه خودداری کنند و بر عقاید و باورهای غلط خود و خانواده که مبنی بر نگون بختی و ضربه روحی هر دو طرف است یا مایه حقارت خانواده است دست بردارند زیرا این بهانه ها تنها یک باور غلط است که وجود منطقی و خارجی ندارد و از اساس اشتباه است.

ضمن اینکه تحمل چندوقت ناراحتی روحی و شکست عشقی خیلی راحت تر، معقولانه تر و واقع بینانه تر از یک عمر زندگی اشتباه و نابجا با انواع مشکلات کوچک و بزرگ است

 

 

 

 

.

برخی از مسائلی که روانشناسان تأکید دارند زمینه ساز یک زندگی ایده آل و لذت بخش است و باید مورد توجه قرار بگیرد و بهتر است که جوانان به آن نظری داشته باشند، عبارتند از:

- نداشتن اختلاف در عقاید مذهبی، فرهنگی و اجتماعی.

- تمایل داشتن به علاقه مندی های یکدیگر و پذیرفتن آنها.

- شخصیت و فرهنگ خانوادگی و نحوه تفکر و نگرش والدین همسر.

- انطباق برنامه های آینده و توافق در اجرای اهداف طرفین و تحمل عواقب آن.

- توقعات و خواسته های شخصی از یکدیگر.

- محدودیت ها و آزادی هایی که برای یکدیگر قائل می شوند.

- چگونگی کنترل بحران و وضعیت های دشوار توسط طرف مقابل.

- میزان عصبانیت و چگونگی کنترل آن و اینکه عصبانیت وی منجر به چه اتفاقاتی خواهد شد.

- عدالت و انصاف در رفتار و اعمال.

- رعایت قوانین و حقوق دیگران.

- میزان رعایت نکات اجتماعی و فرهنگی.

- میزان انعطاف پذیری و از خودگذشتگی.

- میزان ظرفیت انتقادپذیری و تغییرپذیری.

- میزان توجه و حرف شنوی از پیشنهاد و خواسته های طرف مقابل.

- پرستیژ و شخصیت رفتاری و گفتاری.

- میزان منطق و درک قضایا.

- میزان صبر و تحمل و بردباری.

- نوع تصور و چگونگی رفتار در رابطه با خانواده همسر.

- میزان توجه به سلامت و رفاه همسر و خانواده.

- میزان تفاهم در مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی.
 

 

 

اهمیت به نحوه زندگی پدر و مادر هم بسیار مهم است به این علت که فرزندان در زندگی زناشویی اغلب پدر و مادر و نزدیکان خود را الگو قرار می دهند توجه به زندگی نزدیکان وی خالی از لطف نیست.

چگونگی برخورد با مشکلات، میزان سازگاری و تصور در مورد طلاق و یا ادامه زندگی و دیدگاه آنها در مورد طرف مقابل نکاتی است که ذهنیت فرد را تحت تأثیر خود قرار می دهد و لازم است که از آنها شناخت کافی به دست آورد.

روانشناسان معتقدند درست است که والدین تمام تلاش خود را برای تربیت صحیح و آموزش موفق فرزند خود صرف کرده اند اما نباید به خاطر باورهای غلط و عقاید اشتباه خود جوانان را برای انتخاب در تنگنا قرار دهند. دوران آشنایی برای ازدواج هزینه دارد، دلبستگی دارد و البته به هیچ عنوان دلیل خوبی برای ادامه راهی نیست که عاقبت خوشی ندارد.

درست است که باید به فرزندان آموخت که در برابر مشکلات صبور باشند و با هر اتفاقی که به نظرشان ناخوشایند می آید، شانه خالی نکنند اما اختلافات عمیق، عقاید متضاد، عدم علاقه قلبی به یکدیگر و مواردی از این قبیل مشکلات کوچکی نیستند که با گذشت زمان مرتفع شوند یا در زندگی های امروز نادیده گرفته شوند.

نخست باید به جوانان آموخت که معیارهای مهم و اساسی زندگی مشترک خود را دریابند. البته به این علت که فرزندان قبلا تجربه از این نوع نداشته و اطلاعات و آگاهی کافی در این زمینه ندارند ، نمی توانند جنبه های مختلف یک زندگی ایده آل را بشناسند و اهمیت یک به یک آنها را درک کنند، به همین خاطر لازم است تا والدین هر کدام در جای خود نکات مهم و اساسی یک زندگی مشترک را صادقانه، صریح و بدون کاستی برای آنها متذکر و مزایا و معایب هر کدام را به روشنی یادآور شوند تا فرزندشان با آگاهی نسبی بتواند معیارهای خود را تقویت و هدایت کند.

 

دوشنبه 25/7/1390 - 13:22
تاریخ

آنچه در ذیل می‏خوانید قسمتی از متن تنظیم شده چهار جلسه گفت وگو با آخرین همسر رضاشاه است كه در سالهای ۱۳۷۳ و۱۳۷۴ در محل سكونت نامبرده انجام گرفته است. نخستین گفت وگو در ۱۳ خرداد ۱۳۷۳ و مصاحبه‌‏های بعدی به ترتیب در ۲۱ آبان و ۲ آذر ۱۳۷۳ و ۳۱ اردیبهشت ۱۳۷۴ چند ماه قبل از فوت او صورت پذیرفت .

 

 

* خانم دولتشاهی با تشكر از سركار كه در این گفت وگو شركت كردید، لطفاً در مورد سوابق خانوادگی خودتان مطالبی كه به یاد دارید بیان كنید.

- من در سال ۱۲۸۴ خورشیدی به دنیا آمدم. پدربزرگم ملقب به مشكوه‏الدوله از طایفه قاجار بود، به همین مناسبت هم در دوره قاجاریه سمت‏های درباری داشت. پدرم غلامعلی میرزا مجلل‎‏الدوله در زمان سلطنت رضاشاه رئیس تشریفات دربار بود، به همین جهت الفت خاصی میان او و رضاشاه برقرار بود. یكی از عموهایم محمدعلی دولتشاهی (مشكوه‌‏الدوله) وزیر پست و تلگراف بود. یك روز هنگامی كه مستخدم اداره برای او چای برده بود متوجه می‏شود پشت میز افتاده و مرده است. عموی دیگرم ابوالفتح دولتشاهی نام داشت. هر سه برادر در اثر بیماری قلبی فوت كردند. مادرم هم گوهرملك نام داشت: او مدت كوتاهی پس از به دنیا آوردن آخرین فرزندش در اثر بی ‏توجهی پزشكان و نبودن امكانات پزشكی در شهرستان ملایر در جوانی فوت كرد و در قم به خاك سپرده شد. برادر او حسام‌‏السلطنه پیشكار ناصرالدین شاه و از استادان طراز اول موسیقی سنتی در ایران بود. او ضمن آشنایی با همه سازهای ایرانی در نواختن ویلن استاد بود. مدتی معلم موسیقی محمدحسن میرزا ولیعهد بود. از حسام‌السلطنه یك پسر به نام فریدون باقی است كه حالا در بلژیك زندگی می‏كند. مادر حسام‌السلطنه خانم ابتهاج‌‏السلطنه نام داشت و خوش خط بود.

دو خواهر و دو برادر داشتم. خواهر بزرگترم اشرف‌‏السلطنه همسر سرهنگ پاشاخان مبشر، در سفر به موریس با من همراه بود. خواهر دیگرم عزت كوچك‏تر از من بود و خیلی دوست داشت به عقد پسرعمویش درآید. دو برادرم احمد میرزا و عباس میرزا را رضاشاه برای تحصیل به خارج فرستاد. یكی در دانشگاه وست مینستر انگلستان و دیگری در سن سیر فرانسه تحصیل كرد. وقتی كه به ایران برگشتند متاسفانه هیچ كدام عاقبت به خیر نشدند و در نتیجه اعتیاد به تریاك و الكل درگذشتند. یك روز كه برای دیدن احمدمیرزا رفته بودم، با آه و ناله گفت: ببین چه ریختی شدم!؟ عباس میرزا هم كه تریاك را در عرق حل می‌كرد و می‌‏خورد، كبدش عیب پیدا كرد و مدتی در بیمارستان شهربانی بستری شد. هر دو جوان با آنكه تحصیلكرده بودند، دستی دستی خودشان را به كشتن دادند.

 

 

 

* چگونه با رضاخان آشنا شدید و چطور شد او شما را به همسری انتخاب كرد؟

- موقعی كه ۱۳ یا ۱۴ ساله بودم خواستگاران زیادی داشتم كه یكی از آنها سردارسپه بود. خواستگاری او از من از طریق كریم آقا بوذرجمهری و خواهرزاده و همسر برادر سردارسپه انجام گرفت. پدرم هم به جهت روابط صمیمانه‌‌‏ای كه با سردارسپه داشت مایل بود از میان خواستگاران متعدد با او ازدواج كنم. یك بار از طریق یكی از زنان پیر فامیل به من پیغام فرستاد كه تو خواستگاران زیادی داری اما سردار سپه از همه با قدرت‏تر است و بهتر است با ایشان ازدواج كنید. اتفاقاً در همان زمان پدرم حاكم ملایر شده بود. ما هم به ملایر رفتیم و در آن شهر بود كه مادرم دارفانی را وداع گفت. موقعی كه به تهران برگشتیم. گفتم: ما عزاداریم و من فعلاً نمی‌‏توانم ازدواج كنم؟، ولی عده‏ای از نزدیكان از قبیل زن عمویم (مشكوه‏‌الدوله) و دیگران اصرار كردند كه حتماً باید قبول كنی. در وضعی بودم كه از ازدواج می‌‏ترسیدم. من حتی یك عكس هم از سردارسپه ندیده بودم و نمی‏دانستم آیا او هم مرا دیده بود یا نه؟ ولی چون پدرم خیلی از رضاخان تعریف می‏كرد و می ‏گفت او مرد با استعداد و خوبی است، من هم نتوانستم حرفی بزنم و توصیه او را گوش كردم…

 

خاطرات خواندنی تاج الملوک
* عكس‏‌العمل تاج‌‏الملوك (همسر دیگر رضاخان) نسبت به این ازدواج چگونه بود؟

- اتفاقاً شب عروسی، او دم در حیاط ایستاده بود و چون از موضوع خیلی ناراحت بود، مرتب فحش می‏داد و جیغ می‌‏كشید: او نمی‌خواست هوو داشته باشد. چند نفر را هم با خود آورده بود تا به نحوی مجلس عروسی را به هم بزنند، اما سردار سپه متوجه شد و به چند سرباز دستور داد او را از مجلس خارج كنند و به خانه‏اش ببرند.

 

 


* همانطور كه اطلاع دارید كشف حجاب زمانی اجرا شد كه شما همسر شاه بودید، چه خاطراتی از این موضوع دارید؟

- در آن زمان كلیه طبقات مردم پایبند به اصول اخلاقی خاصی بودند. خانمها در كوچه و خیابان كمتر رفت و آمد می‌كردند. مسئله چادر نبود و بیشتر زنان در آن روزگار چاقچور داشتند كه نوعی روبنده بود. در چنان اوضاع و احوالی، یك دفعه با زور و اعمال قدرت، دستور رفع حجاب داده شد. به همین جهت هم با عكس‏‌العمل شدید مردم روبه‏ رو شد. یادم می‌‏آید ما حتی موقعی كه در اتومبیل نشسته بودیم و حجاب نداشتیم از دیدن عابرین خجالت می‌‏كشیدیم. این موضوع مربوط به طبقه خاصی نبود و عموم مردم از این دستور بدون مطالعه در رنج و عذاب بودند. رضاشاه دستور داده بود كه همه ما باید بی‏حجاب باشیم. این كار اول بسیار مشكل بود، خجالت می‏‌كشیدیم و خیلی ناراحت بودیم. اوایل كلاه پوست سرمان می‏گذاشتیم و پالتو پوست با یقه بلند می‌‏پوشیدیم. سعی می‌‏كردیم كمتر در انظار ظاهر شویم و به همین جهت اغلب به بیرون شهر می‏رفتیم. یادم می‌‏آید در آن روزها معمولاً به باغ حسام‌‏السلطنه در اكبرآباد می‌‏رفتم تا ناچار نباشم در انظار عموم مردم بی‏حجاب باشم. چون از خودمان اختیار نداشتیم مجبور به اطاعت از دستور شده بودیم.

دوشنبه 25/7/1390 - 13:21
آلبوم تصاویر

 

 

 

دیدار فردوسی‌پور و تیم رسانه ورزش با كشتی‌گیر آسیب دیده نخاعی

 

 

 

دوشنبه 25/7/1390 - 13:20
اخبار
به گزارش فریاد جوان به نقل از نصر، مجلس ترحیمی مهسا بالغ غازانی ووشو کار 17 ساله تبریزی در میان غم و اندوه دوستان و جامعه ورزشی برگزارشد.
در این مراسم که جامعه ورزش استان و مدیر کل تربیت بدنی آذربایجان شرقی حضور داشتند در غم فراق قهرمانی که مدال طلای آسیا را برای ایران و آذربایجان شرقی کنار گذاشته بود و آرزوی قهرمانی داشت به عزا نشستند.
مرحومه مهسا بالغ غازانی که مدالهای طلا ، نقره و برنز سبک سان دا قهرمانی بانوان کشور را در دارد پنجشنبه 14 مهر ماه بر اثر خونریزی ریه بر اثر سرماخوردگی درگذشت.
مرحومه مهسا بالغ غازانی در رقابتهای ووشو قهرمانی استان نیز سابقه 5 دوره قهرمانی را داشت.
دوشنبه 25/7/1390 - 13:18
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته