• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5528
تعداد نظرات : 628
زمان آخرین مطلب : 4137روز قبل
سينمای ایران و جهان
تصور اینکه قرار است همه ساکنان زمین در سال 2012 در اثر یک سلسله حوادث مهیب طبیعی، زیر آب بروند و جان بدهند، به خودی خود بسیار هولناک است. این تصور وقتی توسط کارگردان توانای «روز استقلال» یعنی رولند امریخ (Roland Emmerich)، با جلوه های بصری بی‎سابقه به تصویر کشیده شود، می تواند موجی از نگرانی در میان ساکنان زمین به وجود آورد و سپس حتی عنوان "مادر ژانر بلایای طبیعی" از آن خود کند.

خصوصا اینکه کمپانی تبلیغاتی این فیلم جار و جنجال راه انداخت و با هدف فروش بیشتر، سال 2012 را به عنوان سال پایان جهان معرفی کرد تا به این توهم رنگ واقعیت ببخشد. این مساله از آنجا شروع شد که مسئولان کمپانی سونی پیکچرز دست به آماده سازی وب سایتی زدند و با ارائه کلیپ های تبلیغاتی کار را به آنجا کشاندند که دست آخر مسئولان ناسا به تهیه کنندگان کمپانی سونی در مورد تبلیغات این فیلم در اینترنت هشدار دادند و از آنها خواستند برای رفع این سوء تفاهم عمومی دست به کار شوند.

کارگردان بدبین2012 قبل از این هم در فیلم‌هایی مثل «روز استقلال» (درباره حمله موجودات فضایی به زمین) و «پس فردا» (نابودی جهان به دلیل تغییر وضعیت گلخانه‌ای و گرم شدن تدریجی جو) دست به نابودی كره خاكی زده است. اما وی درباره روند کاری سه اثر اخیر خودش می‌گوید: «به نظرم ما بیش از پیش درباره آینده بدبین شده‌ایم. در «روز استقلال» دنیا چیزی بود که ارزش دفاع کردن را داشت. پیام «روز پس از فردا» این بود که اگر ما به همین رویه ادامه بدهیم در آب فرومی‌رویم و حرف «2012» این است که کار ما تحت هر شرایط تمام است».

 

مروری بر داستان

رولند امریخ در كار تازه‌اش پا را فراتر می‌گذارد و تصاویری از ویرانی تمدن شهری خلق می‌كند كه مشابه آن تا پیش از این در هیچ فیلم سینمایی‌ای به نمایش درنیامده است. همه مردم جهان به استثنای 400 هزار نفر در «2012» محكوم به یك مرگ تلخ و سخت می شوند.

این فیلم اگرچه بر اساس یک پیش گویی اقوام مایایی ساکن در نواحی مرکزی آمریکا، این سال را به عنوان پایان جهان انتخاب کرده اما با استفاده از مضمونی علمی - تخیلی داستان را به پیش می برد.

«2012» با صحنه هایی از اتعاشات عظیم و غیرعادی خورشید که به سوی زمین روانه می شود، آغاز می شود. یک محقق هندی برای اولین بار در سال 2009 متوجه این ارتعاشات میشود و تاثیر آن بر فعال شدن هسته مذاب زمین را با یک محقق آمریکایی در میان می گذارد.

آدریان زمین شناس آمریکایی به هند می رود تا گزارشی از این موضوع برای هیئت حاکمه آمریکا ببرد. امواج و نیروهای متصاعد از این تشعشات باعث شده درجه حرارت هسته زمین به سرعت افزایش یابد و این ماجرا به زودی موجب فوران هسته زمین، زلزله های پی در پی و بالاآمدن سطح آب دریاها می شود. این اتفاقات نهایتا به آب گرفتگی سراسر زمین و نابودی ساکنان این سیاره در سال 2012 خواهد انجامید. آدریان موضوع را به کاخ سفید اطلاع داده و کار به اجلاس سران گروه بیست می کشد و تصمیم این می‎شود که طی یک پروژه فوق سری، 400 هزار نفر از برگزیدگان برخی کشورهای جهان به اضافه آثار مهم فرهنگی تمدنی قابل انتقال و نیز یک جفت از همه حیوانات انتخاب شوند تا در روزهای منتهی به تاریخ 12/12/2012 در کشتی مسقفی که کوهستانهای مرتفع چین به همین منظور از قبل ساخته می شود جای بگیرند.

اما محور این داستان یک رمان نویس ناموفق و روشنفکر آمریکایی به نام جکسون است که شغل دومش رانندگی یک سرمایه دار روسی به نام یوری کارپف است. جکسون به صورت محیرالعقول و خیال انگیزی خانواده اش را از زلزله های پی در پی شهرهای آمریکا نجات می دهد و خودش را به چین می رساند.

او وقتی به اتفاق خانواده اش به شهر فلزی ساخته شده بر فراز ارتفاعات چین می رسد، راهی برای ورود به کشتی (زیردریایی) غول پیکر پیدا می کند اما با مشکلات پیچیده‎ای روبه رو می شود که دست آخر ماموریت نجات نسل بشر بر عهده او قرار می‎گیرد. او و خانواده اش در قسمت چرخ دنده های لولای دریچه کشتی گیر افتاده اند. در این بین پیش از آنکه دریچه های کشتی بسته شود، سطح آب آنقدر بالا می آید که کشتی دچار آبگرفتگی می شود و اینگونه است که این ماموریت بر عهده او می افتد. او وقتی‌که درگیر تعمیر نقص فنی دریچه کشتی است، با همکاری پسرش «نوح» منجی نسل بشریت می شوند تا دوباره تاریخ زمین از 01/01/01 آغاز شود.

تاریخ 27/01/01 در تصاویر پایانی فیلم نقش می بندد. حالا 27 روز است که کشتی نوح در سیاره آبی زمین شناور است و دیگر به نزدیکی خشکی هایی رسیده که از سوی آفریقای جدید که از بلندترین نقاط است، نمایان شده. قهرمانان فیلم در عرشه های کشتی آفتاب می گیرند.

سوژه حساس داستانی

اگرچه ضعفهای تکنیکی در پیوستگی ساخت داستانی خصوصا در شکل عجیب و غریب نجات یافتن قهرمان داستان از بلایای طبیعی دائما تکرار می شود اما جلوه های بصری شگفت انگیز و جدید و اتفاقات هولناکی که یکی پس از دیگری اتفاق می افتد بیننده را سرگرم میکند. و مهمتر از این دو، ایده پایان دنیا در عین ادامه دنیا است که پایه حوادث داستان قرار گرفته است. همه اینها به اضافه پیامهای سیاسی و فرهنگی مدنظر رولند امریخ، این فیلم را در جایگاهی فراتر از یک اکشن علمی- تخیلی صرف قرار می دهد.

نویسندگان فیلمنامه تلاش کرده اند داستان پایان تدریجی جهان را با اتکا به اکتشافات علمی وقایع فیزیکی مستند کنند تا برای بینندگان که با قواعد فیزیک جدید فکر میکنند و زندگی می کنند، اقناع کننده باشد. زمان پایان جهان اما از یک داستان افسانه ای اقوام مایایی گرفته شده که سال 2012 را سال پایان جهان میداند. در این میان نحوه نجات برگزیدگان نسل بشریت و آغاز دوباره جهان از این ماجرای هولناک، برگرفته از داستان حضرت نوح است.

بر اساس این داستان باید یک جفت از نر و ماده همه حیوانات، در کنار 400 هزار نفر از برگزیدگان کشورهای قدرتمند جهان در زمان مقرر به سوی سفینه بزرگی که یادآور کشتی نوح است فراخوانده شوند تا نسل بشریت نجات یابد. در این میان عموم ساکنان زمین محکوم به مرگند، حتی دانشمند هندی که برای اولین بار این اتفاق را پیش بینی کرده است. اگرچه استفاده از داستان نوح، فضای جدیدی در فیلمهای آخرالزمانی گشوده اما نگاه به ادیان در این فیلم کاملا حساب شده بوده است.

 

قابلیت بودا برای حضور در دنیای آینده

در سکانسی از فیلم؛ در حالیکه تصاویر تلویزیونی سی ان ان نشان‎دهنده غافلگیری و نگرانی صاحبان و مومنان دیگر ادیان نسبت به زلزله‎ها و بلایای طبیعی آخرالزمان است، راهبان بودا در ارتفاعات چین در آرامش کامل به پایان جهان می اندیشند و از پیش خودشان را آماده پایان جهان می کنند. راهب جوان از سوی راهب پیر برای حضور در کشتی فرستاده می شود. وقتی جکسون و گروه همراهش در کوهستان گیر افتاده اند، راهب بودایی جوان آنها را نجات می‎دهد و به محل کشتی می‏رساند. راهب بزرگ اما تا آخرین لحظات که امواج سهمگین سونامی به سوی معبدی بر فراز کوه می شتابد، تماشاگر امواج است و با نواختن زنگ آخرالزمان، آخرین مناسک آیینی را به جا می آورد و در ساختمان معبد که بوسیله امواج سونامی ویران می شود، جان می‌دهد.

البته امریخ و همکار فیلمنامه‌نویسش هارولد کلوسر(Roland Emmerich) در «2012» بسیاری از شهرها و کشورها از جمله ریو دوژانیرو، رم، کالیفرنیا، واشنگتن، تبت، لاس وگاس و تعداد زیادی از نمادهای معروف دینی یا تاریخی مانند ابلیسک را ویران کرده‌اند، اما به خاطر حساسیت‌های موجود سراغ تخریب نمادها و مکان‌های اسلامی نرفته‌اند.

این فیلم البته نافی معنویت، اخلاق و دین نیست اما سعی دارد همه چیز را در ذیل باورهای اومانیستی و سیادت آمریکا جای دهد. بودایی ها بر نوعی از معنویت تاکید دارند که فراتر از برخی تجربه های معنوی شخصی نیست و مهم این است که سیادت آمریکا و استیلای تمدن غرب را می پذیرد. اما باید دقت کرد که در این فیلم خود بودایی گری اجازه و توانایی ورود به عصرِ آینده را پیدا نمی‌كند، بلكه او باید منجی را به محل سفینه برساند و بعد تماشاگر فداکاری و هنرنمایی یک انسان میان مایه و روشنفکر آمریکایی باشد که ضمنا از فیزیک بدنی خوبی برخوردار است و توانایی این کار را دارد. به این ترتیب در 2012، بودا می تواند نمود معنویت آینده باشد چرا که قابلیت جمع با مدرنیته را داراست. امروزه در اتمسفر رسانه ای غرب نیز هندو ـ چینی‌ها تداعی كنندة معنویت هستند و شخصیت رسانه ای خود را در کسی مانند دالایی لاما رهبر معنوی تبتیها می جویند که بازیگر استراتژیک آمریکاست و چپ و راست با متحدان آمریکا در سراسر جهان می نشیند و فالوده می خورد.

به همین جهت است که برادران واچوفسكی در تریلوژی ماتریکس نیز با نئوهندوئیسم اجازه و توانایی ورود به عصرِ آینده را پیدا می‌كنند که قابلیت جمع با مدرنیته را داراست.

از سوی دیگر آخرالزمان مورد نظر این فیلم در هیچ یک از ادیان مورد اشاره قرار نگرفته. سازندگان «2012» یک تقویم باستانی مایایی را مبنای فیلم قرار دادند که به اعتقاد برخی در آن پیش‌بینی شده دنیا 21 دسامبر 2012 نابود می‌شود. عموم تحلیلگران روایت این فیلم از آخرالزمان را برگرفته از باورهای مایایی می دانند و در تمام پوسترها و آنونس‌های فیلم آمده: «تمدن بشری اولیه درمورد پایان دنیا هشدار داد». افسانه‌های موجود درباره تقویم مایایی که اغلب به غلط تعبیر شده، ‌بهترین دستاویز برای امریخ و کلوسر بوده است.

اما مشکل این جاست که مایاها واقعاً پایان دنیا را پیش‌بینی نکردند. دکتر دیوید استیوارت، استاد رشته هنر و تاریخ هنر در دانشگاه تگزاس که متخصص تمدن مایاهاست، می‌گوید: «هر جور تصور کنید، مایاها هیچگاه چنین چیزی نگفتند. در تقویم قدیمی مایایی، 21 دسامبر 2012 آغاز دوره سیزدهم است و دوره چهاردهم هم وجود دارد. استیوارت می‌گوید: «تصور نمی‌کنم هیچ کس این فیلم را جدی بگیرد.»

نامگذاری و شخصیت پردازی معنی دار

اما نویسندگان فیلمنامه با فراست در نامگذاری بازیگران و شخصیت پردازی آنها دقت کرده اند. همانگونه که گفتیم وقتی که بناست جکسون کشتی را نجات دهد، حضور شجاعانه پسرش در آخرین لحظات و همکاری او موجب نجات زمین می شود. نام پسر او نوح است. در واقع شجاعت «نوح» به داد جکسون می رسد و نسل بشریت نجات می یابد. «نوح نوجوان» کسی است که می خواهد از دنیای آینده آینده لذت ببرد.

از سوی دیگر کارگردان سعی کرده با تعریف شخصیت‌هایی از کشورهای مختلف دنیا دایره شخصیتهای داستانی را وسیع کند تا بتواند برای خودش مخاطبانی از سراسر جهان دست و پا کند. کارگردان اجازه داده شخصیت‌ها به زبان خودشان سخن بگویند و حتی مثلا ضرورتی ندیده که زبان هندی یا فرانسوی زیرنویس شوند. با این حال همه ملل بر محور آمریکایی ها موفق به نجات خود می شوند و هیئت حاکمه آمریکا مدیریت پروژه را برعهده دارند.

یکی از آنها، شخصیت منزجر کننده و خودخواهانه یوری کارپف به عنوان یک تاجر ثروتمند روس است که با حضور پسران دوقلوی او تکمیل می شود. همسر کارپف فوت شده و او دوست دختری به نام تامارا دارد. وقتی هلیکوپتری می‌خواهد آنها را از ارتفاعات چین نجات دهد، او تامارا را جا می گذارد. با این حال، کارپف در نهایت به خاطر نجات دو پسرش جان خود را از دست می دهد.

همچنین شخصیت فرانسوی که عهده دار جمع آوری آثار برگزیده از میراث فرهنگی هنری جهان است و خیلی زود کشته می‎شود؛ دانشمند هندی که تغییرات خورشید و زمین را کشف می کند؛ خاندان ثروتمند عرب که به عنوان نماینده مسلمانان تلقی می‌شوند و به شکلی ذلیلانه و با استناد به سرمایه و تبارش، خواهان حضور در کشتی بزرگ است؛ راهبان تبتی که از این واقعه مطلعند و به صورتی مناسکی بدان تن داده‎اند؛ کشور چین به عنوان پایگاه ساخت کشتی و پذیرش کننده چهارصدهزار نفر برگزیده؛ اینها حاکی از سیاستگذاری امریخ برای نمایش سهم هر یک از ملل و ادیان در دنیای آینده است.

رئیس جمهور سیاه پوست و مردمی آمریکا!

اما با اینکه بیش از 5 سال از ساخت این فیلم سینمایی می گذرد، شخصیتی که به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شده یک سیاه پوست است. وقتی که شهر واشنگتن در آستانه نابودی قرار دارد و هیئت حاکمه آمریکا در حال ترک این شهر با یک هواپیمای مسافربری بزرگ هستند، توماس ویلسون یعنی آقای رئیس جمهور می گوید همه مردم باید شانس ترک کردن آمریکا را داشته باشند و به همین جهت تصمیم می گیرد در میان مردم بماند و با آنها بمیرد. او بر صفحه تلویزیونهایی که در سراسر خیابانها وجود دارد، ظاهر می شود و در رسای آمریکا سخن می گوید و به مردم آرامش می دهد. اما با قطع شدن تلویزیونها او به میان مردم می آید، بر سرشان دست می کشد و آنها را مورد ملاطفت قرار میدهد. او آنقدر ساده و بی واسطه در میان مردم حضور یافته که وقتی در خیابانی به یک پزشک که مشغول مداوای بیماری هست، تذکری میدهد آن پزشک وی را نمی شناسد.

رفتار مردمی این رئیس جمهور تقریبا در میان هیچ یک از روسای جمهور دنیا -چه در عالم سینما و چه در عالم واقع!- نظیر ندارد و از جهت تماس بی واسطه و مستقیم با مردم تنها با رئیس جمهور ایران قابل مقایسه است. همچنین انتخاب کاراکتر سیاه پوست برای این نقش جای تامل جدی دارد.

 

آخرالزمان یا قیامت؟

از سوی دیگر 2012 بین پایان و ادامه زندگی سردرگم است، و این سردرگمی در این جمله کارگردان فیلم هم هست که می گوید: "وقتی شما می‌خواهید یك دروغ؛ واقعی و رئالیستی به نظر برسد، باید سخت كار و تلاش كنید."

تحول عظیم در زمین و اجرام آسمانی در این فیلم، می تواند انتهای ژانر آخرالزمانی و آغاز ژانر دیگری باشد. چرا که بلایای طبیعی به نمایش درآمده در این فیلم فقط با اتفاقی مانند «قیامت» قابل قیاس است و مشابه توصیفی است که از قیامت در کتب آسمانی شده است. با این تفاوت که جمعی از برگزیدگان گروه بیست، نجات می یابند و دوباره با فرونشست آب، در جای دیگری از زمین ساکن می شوند. به این ترتیب شاید کارگردانبه این توهم دامن می زند که با قدرت علم می توان حتی از قیامت هم جان سالم به در برد!

منجی میان مایه

منجی یک شخصیت متوسط الحال و آدمی معمولی است. او یک رمان نویس ناموفق است که راننده اتومبیل لیموزین سرمایه دار روسی است. تعریف کاراکتر متوسط الحال برای منجی در برخی فیلمهای آخرالزمانی از هیچ یک از متون دینی قابل استخراج نیست و البته در این میان تنها دین یهود منجی را فردی معمولی می داند.

این شخصیت البته یک ویژگی مثبت دارد و آن اینکه به خانواده اش علاقه مند است. شاید یکی از ویژگیهای مثبت این فیلم خانواده گرایی آن است. آنجا که کارپف جانش را برای نجات فرزندانش فدا می کند و یا آنجا که دو شخصیت مجرد و بزرگسال فیلم یعنی ماتارا و سیلبرمن کشته می شوند.

به هر روی 2012 هنوز در حال اکران است، منتقدین و مردم از آن استقبال کرده‎اند و حرف و سخن درباره آن بسیار است اما اقبال مخاطبان از ایده های آخرالزمانی و پایان جهان را باید بیش از همه به شرایط کلی حاکم بر غرب در دهه اخیر دانست. بحران دامنگیر اقتصادی، نظامی گری روزافزون و لشکرکشی به عراق و افغانستان، گرم شدن زمین و بحرانهای فزاینده زیست محیطی، حاد شدن نابهنجاری های فرهنگی و اخلاقی و مانند آن، همه و همه به این باور عمومی دامن زده که دنیا رو به پایان است و یا رو به آغازی دوباره که با ظهور منجی آخرالزمان از سر گرفته خواهد شد.

چهارشنبه 18/9/1388 - 17:30
کامپیوتر و اینترنت
سیستم عامل گوشی آیفون یا iPhone OS سیستم عاملی است كه توسط شركت اپل برای گوشی آیفون و همین طور دستگاه آی پاد تاچ طراحی شد. این سیستم عامل از روی سیستم عامل مك او اس شركت اپل كه در اصل برای رایانه های ساخت این شركت الگوبرداری شده، طراحی شده است.
این سیستم عامل موفق كه انقلابی در دنیای سیستم عامل های تلفن همراه ایجاد كرد، چهار لایه جداگانه دارد. لایه اول لایه اصلی و هسته این سیستم عامل است. لایه دوم لایه خدمات نام دارد. لایه سوم لایه رسانه ای و لایه چهارم لایه لمسی است.
این سیستم عامل پیشرفته علیرغم امكانات متنوع و جالبی كه دارد تنها 240 مگابایت حافظه اشغال می كند كه با توجه به حافظه های 8 و 16 گیگابایتی گوشی آیفون كه در حال افزایش است، رقم چشمگیری محسوب نمی شود.
این سیستم عامل تا قبل از عرضه اولین نسخه بتای گوشی آیفون در مارس سال 2006 نام رسمی نداشت. مقامات شركت اپل كه در طول دهه اخیر ثابت كرده اند علاقه زیادی به پنهان كاری دارند همیشه از هرگونه توضیح در این زمینه طفره می رفتند و تنها می گفتند در گوشی آیفون از سیستم عامل او اس ایكس استفاده می شود.
این سیستم عامل امروزه تا بدان حد محبوب است كه بیش از 100 هزار برنامه كاربردی برای آن طراحی شده است و بیش از دو میلیارد بار نیز بارگذاری شده است. جدیدترین نسخه از سیستم عامل آیفون نسخه 3.1.2 محسوب می شود كه در سپتامبر سال 2009 عرضه شد.
رابط كاربری این سیستم عامل كه با لمس نمایشگر گوشی فعال می شود از جمله زیباترین رابط های كاربری است كه برای تلفن های همراه طراحی شده و طی سال های اخیر الهام بخش بسیاری از شركت های سازنده گوشی بوده است. كاربر با لمس آیكون های برنامه های مختلف كه از طریق سیستم عامل این گوشی در دسترس است، می تواند به راحتی آنها را فعال كند.
كشیدن انگشت بر روی نمایشگربرای بالا و پایین كردن پنجره ها، استفاده از دو انگشت برای بزرگ و كوچك كردن تصاویر و پنجره ها تنها برخی از قابلیت های این سیستم عامل استثنایی است. سرعت عمل این سیستم عامل تا بدان حد سریع است كه كاربر اصلا احساس خستگی و كسالت نخواهد كرد.
بر روی صفحه نمایشگر این گوشی همچنین در صورت تمایل می توان اطلاعاتی مانند روز، تاریخ، زمان، میزان شارژ باتری را مشاهده كرد. بقیه گوشی به نمایش آیكون برنامه های كاربردی اختصاص دارد. در این سیستم عامل مفهوم باز و بسته كردن برنامه ها متحول شده و پس از كار با هر برنامه در صورت عدم احتیاج به آن فضای برنامه محو می شود. البته با فشردن تنها دكمه موجود در گوشی كه در پایین آن قرار دارد هم می توان از یك برنامه خارج شد.
یكی از مشكلات اساسی سیستم عامل اپل عدم امكان اجرای همزمان برنامه های كاربردی مختلف بود كه با تغییراتی كه در نسخه 3 به بعد این سیستم عامل به وجود آمده این مشكل تا حد زیادی برطرف شده است.
پردازنده های اصلی در گوشی آیفون و آی پاد تاچ پردازنده های ARM هستند كه از رایانه های مكینتاش الگو گرفته اند و با طراحی و معماری متداول x86 سازگاری چندانی ندارند. با این حال طراحی سخت افزاری این گوشی اجرای نرم افزارهای گرافیكی سه بعدی را هم با كیفیت قابل قبولی ممكن می كند. علیرغم شباهت های زیاد سیستم عامل آیفون و مك او اس ایكس اجرای برنامه های سازگار با این سیستم عامل بر روی گوشی های آیفون ممكن نیست و باید آنها را با معماری ARM سازگار نمود.
برنامه های كاربردی پیش فرض در سیستم عامل آیفون به شرح زیر قابل طبقه بندی است: مسنجر برای ارسال پیامك و پیام چندرسانه ای، تقویم، سرویس عكس، دوربین( برای ضبط ویدیو و عكاسی)، میان بر برای سایت یوتیوب، سرویس های سهام و نقشه، آب و هوا، ساعت، ماشین حساب، تشخیص صدا، یادداشت، تنظیمات، آی تیونز، فروشگاه مجازی اپل موسوم به App Store ، فهرست تماس ها، ایمیل، سفری و چند سرویس دیگر. البته كاربران می توانند با مراجعه به فروشگاه App Store برنامه های كاربردی مورد علاقه و مورد تایید اپل را بر روی گوشی خود بارگذاری و نصب كنند. اكثر این برنامه ها رایگانند. اما استفاده از برخی از آنها هم مستلزم صرف هزینه است.
چهارشنبه 18/9/1388 - 5:36
کامپیوتر و اینترنت
این سیستم عامل برای استفاده بر روی رایانه های Apollo/Domain كه از نوع workstations بودند، طراحی شده بود. رایانه های مذكور در اواخر دهه 80 توسط شركت آپولو ساخته شده بودند تا جایگزین مدل قدیمی تر AEGIS شوند. Domain/OS از معدود سیستم عامل هایی بود كه برنامه ای منظم و دقیق برای توزیع آن از قبل اندیشیده شده بود. شركت HP پس از خرید شركت آپولو در دهه 80 به مدت كوتاهی از این سیستم عامل پشتیبانی كرد، اما پس از آن ترجیح داد از سیستم عامل اختصاصی خود به نام HP-UX Unix پشتیبانی كند. پشتیبانی HP از Domain/OS به طور رسمی در اول ژانویه 2001 به پایان رسید.
AEGIS یكی از اولین سیستم عامل هایی بود كه توان برقراری ارتباط میان چند رایانه را دارا بود وبه عنوان مثال به كاربران امكان می داد به راحتی فایل های مختلف را از طریق شبكه جابجا كنند. Domain/OS نسخه پیشرفته تر این سیستم عامل كه آن هم از خانواده یونیكس بود، می توانست ماهیت و ویژگی های فایل های مختلف را از هم تفكیك كند.
Domain/OS به گونه ای طراحی شده بود كه به كاربر امكان می داد تمامی مولفه های شبكه ای مورد نیاز خود را بر روی سیستم نصب كند. این سیستم عامل با یونیكس هم سازگاری مناسبی داشت و همین مساله بر میزان محبوبیت و كارآیی آن افزوده بود. این سیستم عامل مجهز به سیستم پیشرفته ای برای مدیریت و تعیین سطح دسترسی به برنامه های مختلف بود كه تا آن زمان در دنیای سیستم عامل ها سابقه نداشت.
Domain/OS اگر چه نسبت به AEGIS SR9 پیشرفته قابل ملاحظه ای داشت، اما بسیاری از كاربران در آن زمان مزایا و پیشرفت های این سیستم عامل را درك نمی كردند و لذا لزومی به ارتقای سیستم عامل های خود نمی دیدند. به خصوص كه برای این كار نیاز به ارتقای سخت افزاری و صرف هزینه قابل توجهی بود كه هنوز برای بسیاری از كارشناسان و متخصصان رایانه هم قابل توجیه نبود.
یكی از مهم ترین نكات در این زمینه ضرورت افزایش قابل توجه ظرفیت هارد دیسك دستگاه ها بود كه با توجه به هزینه بالای این كار در آن زمان توجیه تجاری نداشت.
علیرغم همه قابلیت های شبكه ای این سیستم عامل عملكرد آن در مجموع چندان مناسب و قدرتمندانه نبود و همین علت این سیستم عامل علیرغم اینكه عصر جدیدی را در دنیای سیستم عامل ها آغاز كرد، اما چندان مورد توجه و استقبال قرار نگرفت.
در آن زمان اكثر سیستم عامل ها با زبان برنامه نویسی C یا اسمبلی نوشته می شدند، اما اكثر مولفه های سیستم عامل Domain/OS به زبان پاسكال نوشته شده بودند كه یك زبان پیشرو محسوب می شد. البته كمپایلرها یا مترجم هایی به زبان های C ، C++، پاسكال و فورترن در این سیستم عامل گنجانده شده بود.
با توجه به هسته متن باز این سیستم عامل بسیاری از برنامه نویسان و علاقه‌مندان می توانستند امكانات تازه ای را برای آن طراحی كنند. اما نكته جالب این بود كه یكی از طراحان اصلی این سیستم عامل بعدها به مایكروسافت پیوست و در آنجا نقش مهمی در طراحی سیستم عامل ویندوز بازی كرد.
گفته می شود بسیاری از مولفه های شبكه ای نسخه های اولیه ویندوز با الهام از سیستم عامل Domain/OS طراحی شده است.
در میان نسخه های مختلفی كه از این سیستم عامل عرضه شدند، نسخه 8 كه در سال 1984 روانه بازار شد، یكی از محبوب ترین ها بود. همچنین نسخه 10.3.5 نیز در سال 1988 عرضه شده كه محبوبیت آن تا سال 1991 ادامه یافت. ایده هایی مانند لینك دادن دینامیك هم در همین سیستم عامل ها شكل گرفت. Domain/OS تا اواسط دهه 90 از شهرت و تعداد قابل قبولی كاربر برخوردار بود، اما با ظهور سیستم عامل های جدید و قدرتمند با امكانات شبكه ای این محصول كم كم به تاریخ پیوست.

چهارشنبه 18/9/1388 - 5:33
کامپیوتر و اینترنت
كسی كه از مباحث علم فیزیك اطلاع داشته باشد، می‌داند كه موضوع ارتعاش و موج در اغلب مباحث فیزیك و مكانیك یا بطور مستقیم وارد است یا وسیله و ابزاری برای استدلال و فهم موضوعات دیگر است. اگر گفته شود كه: بدون اطلاع از خواص ارتعاشات تحصیل علم فیزیك و مكانیك كلاسیك غیر ممكن است شاید سخنی به اغراق گفته نشده است.

اما موضوع ارتعاشات و فیزیك امواج مخصوص نور و صوت اهمیت اساسی دارند، زیرا در حقیقت موضوع قسمتهای عمده و مختلف این دو علم جستجو در خواص ارتعاش و موج چیز دیگری نیستند.

تاریخچه:

زندگی پر از صداست و ما همیشه طالب شنیدن صداهای خوش و حیاتی هستیم و از صداهای نا مطبوع و خطرناك گریزانیم. بطور كلی باید گفت كه هر چه پیش می دویم، بشر نسبت به حس شنوایی بیشتر توجه پیدا می‌كند. پیشرفت روز افزون صنایع صوت از قبیل: تلفن ـ رادیو ـ فونوگراف ضبط صوت روی فیلم و تهیه فیلمهای صدا دار و غیره خود می‌تواند بر این موضوع دلیلی مسلم باشد.

از نظر اهمیتی كه آكوستیك یا علم صدا دارا می‌باشد می‌توان انتظار داشت كه این موضوع در تاریخ علوم فیزیك جزو مطالب اساسی به شمار رفته باشد، در صورتی كه چنین چیزی نیست، زیرا در قبال تاریخ سایر علوم ، تاریخ آكوستیك قسمت از قلم افتاده و مهجوری بیش نیست. یكی از دلایل این مهجوریت تاریخی این است كه نظریه اساسی اصلی راجع به انتشار و اخذ صوت از زمانهای بسیار قدیم در تحولات فكر بشری پیدا شده و اسلوب این فكر همان است كه امروزه مورد قبول ماست. قسمتهای عمده علم آكوستیك عبارتند از:

تولید صوت:

وقتی كه به یك جسم جامد ضربه وارد می‌سازیم، تولید صدا می‌كند. تحت بعضی از شرایط صدای حاصل ، بگوش انسان خوش آیند و مطبوع است و این در واقع اساس پیدایش علم موسیقی است كه سالیان دراز قبل از تاریخ ضبط صوت ، موجود بوده است، اما موسیقی ، قرنها قبل از نظر علمی مورد تحقیق قرار گیرد، جزو صنایع ظریفه محسوب می‌گردید. این مطلب مورد قبول عموم است كه اولین فیلسوف یونانی كه مبنای موسیقی را برسی نموده است. فیثاغورث می‌باشد كه 6 قرن قبل از میلاد زندگی می‌كرده است.

انتشار صوت :

از مشاهداتی كه در قدیم الایام شد. و بدست ما رسیده معلوم می‌شود كه صوت بوسیله آزمایش‌های مربوط به هوا از یك نقطه به نقطه دیگر منتقل می‌گردد. در حقیقت ارسطو اصرار داشت كه حركت آزمایش‌های مربوط به هوا در نقل و انتقالات صوت موثر است ولی این موضوع مانند سایر مطالبی كه در فیزیك بیان نموده است همراه با ابهام است. چون در موقع انتقال صوت ، آزمایش‌های مربوط به هوا حركتی نمی‌كند، بنابراین جای تعجب نیست كه بگوییم كه فلاسفه دیگر معاصر ارسطو این عقیده او را تكذیب نمودند.

به همین ترتیب در زمان گالیله ، یك فیلسوف فرانسوی گاساندی ( Gassandi ) ، انتشار صوت را جریانی از اجزا كوچك غیر مرئی بسیار ریز می‌دانست كه از جسم صدادار برخاسته و پس از عبور از آزمایش‌های مربوط به هوا بگوش ما رسیده و آنرا متاثر می‌سازد. اولین كسی كه تجربه زنگ زیر سرپوش خالی از آزمایش‌های مربوط به هوا را امتحان كرد، آتانازیرس ، كیرثر ( Jesuit Athanasuis Kircher ) می‌باشد.

از ابتدای تاریخ آكوستیك تا به امروز ، تنها گیرنده صوتی مفید و جالب توجهی كه دائما به كار رفته عبارت از گوش انسان می‌باشد. از اینرو قسمت عمده موضوع اخذ صوت به مطالعه و بررسی خواص آكوستیكی این عضو انحصار یافته است. جالب توجه این است كه تا بحال یك نظریه كامل و قابل قبولی راجع به كیفیت شنوایی پیدا نشده است و موضوع شنوایی انسان یكی از مسایل پیچیده و گیج كننده علم جدید پیسكو فیزیك ( Psycho Physics ) می‌باشد.

ارتباط صوت و ارتعاش:

تجربیات یومیه نشان می‌دهد كه احساس شنیدن وقتی برای ما پیدا می‌شود كه شی كه در مجاورت ما واقع شده است به ارتعاش در آید. مثلا اگر پهلوی ما جامی فلزی قرار داشته باشد چنانچه با یك قطعه فلز به بدنه جام بزنیم صدایی از آن به گوش می‌رسد، و اگر با دقت به آن نگاه كنیم ملاحظه می‌گردد كه در حین صدا دادن لبه جام غیر واضح می‌باشد و این علامت ارتعاش سریع است.

اگر در این هنگام پاندول سبك وزن ساده‌ای را به بدنه جام نزدیك كنیم ضربه‌های پشت سر هم بدنه جام را روی پاندول كه دلیل ارتعاش آن است بخوبی مشاهده می‌كنیم. اما بعضی اوقات ارتعاش به اندازه‌ای سریع است كه با چشم دیده نمی‌شود و باید با وسایل مختلف از قبیل وسیله فوق وجود آنرا در اجسام ظاهر ساخت.

آیا فقط آزمایش‌های مربوط به هوا وسیله انتقال صوت است؟

علاوه بر آزمایش‌های مربوط به هوا جامدات و مایعات نیز برای صوت ناقل خوبی هستند. هر كس می‌داند كه با گذاشتن گوش خود بزمین می‌تواند حركت عابرین پیاده و چهارپایان را از مسافت نسبتا زیادی بشنود. همچنین اگر گوش خود را به ریل راه ‌آهن بچسبانیم حركت لكوموتیو و قطار را ممكن است از چندین كیلومتر بشنویم. خاصیت انتقال صوت در جامدات و مایعات قویتر از خاصیت مزبور در گازها می‌باشد.

اغلب دیده‌ایم كه با وجودیكه پهلوی ریل راه ‌آهن ایستاده‌ایم ، صدای حركت قطاری را كه دور از ما واقع شده است نمی‌شنویم، و اگر بخواهیم صدای حركت قطار مزبور را بشنویم یا باید گوش خود را به ریل بچسبانیم و یا اینكه یك سر میله چوبی و یا فلزی را به ریل چسبانده و سر دیگر را روی گوش خود بگذاریم، طوریكه در هر دو حالت استخوان خارجی گوش به ارتعاش در آید. به همین دلیل است كه دیاپازون را روی جعبه مخصوص قرار می‌دهند تا صدایش قوی شود.


منبع : دانشنامه رشد
چهارشنبه 18/9/1388 - 5:32
کامپیوتر و اینترنت
در نیم قرن گذشته شاهد حضور حدود پنج فناوری عمده بودیم، كه باعث پیشرفت های عظیم اقتصادی در كشورهای سرمایه گذار و ایجاد فاصله شدید بین كشورهای جهان شد. متأسفانه در كشور ما بدلیل فقدان جرات علمی و عدم تصمیم گیری بموقع ، به این فرصتها پس از گذشت سالیان طلائی آن بها داده می شد كه البته سودی هم برای ما به ارمغان نمی آورد، همچون فنآوری الكترونیك و كامپیوتر در دو سه دهه گذشته كه امروزه علیرغم توانائی دانشگاهی و داشتن تجهیزات آن، هیچگونه حضور تجاری در بازارهای چند صد میلیاردی آن نداریم. فناوری نانو جدیدترین این فرصتها ست، كه كشور ما باید برای حضور یا عدم حضور درآن خیلی سریع تصمیم خود را اتخاذ كند.

علم و فناوری نانو ( نانو علم و نانو تكنولوژی) توانائی بدست گرفتن كنترل ماده در ابعاد نانومتری (ملكولی) و بهره برداری از خواص و پدیده های این بعد در مواد، ابزارها و سیستم های نوین است. این تعریف ساده خود دربرگیرنده معانی زیادی است. به عنوان مثال فناوری نانو با طبیعت فرا رشته ای خود، در آینده در برگیرنده همه ی فناوریهای امروزین خواهد بود و به جای رقابت با فن آوری های موجود، مسیر رشد آنها را در دست گرفته و آنها را به صورت « یك حرف از علم» یكپارچه خواهد كرد.

میلیونها سال است كه در طبیعت ساختارهای بسیار پیچیده با ظرافت نانومتری ( ملكولی ) - مثل یك درخت یا یك میكروب - ساخته می شود. علم بشری اینك در آستانه چنگ اندازی به این عرصه است، تا ساختارهائی بی نظیر بسازد كه در طبیعت نیز یافت نمی شوند. فناوری نانو كاربردهای را به منصه ظهور می رساند كه بشر از انجام آن به كلی عاجز بوده است و پیامدهائی را در جامعه برجا می گذارد كه بشر تصور آنها را هم نكرده است. به عنوان مثال:

o ساخت مواد بسیار سبك و محكم برای مصارف مرسوم یا نو

o ورشكستگی صنایع قدیمی همچون فولاد با ورود تجاری مواد نو

o كاهش یافتن شدید تقاضا برای سوخت های فسیلی

o همه گیر شدن ابر كامپیوترهای بسیار قوی، كوچك و كم مصرف

o سلاحهای سبك تر، كوچكتر، هوشمند تر، دوربردتر، ارزانتر و نامرئی تر برای رادار

o شناسائی فوری كلیه خصوصیات ژنتیكی و اخلاقی و استعدادهای ابتلا به بیماری

o ارسال دقیق دارو به آدرس های مورد نظر در بدن و افزایش طول عمر

o از بین بردن كامل عوامل خطرناك جنگ شیمیائی و میكروبی

o از بین بردن كامل ناچیز ترین آلاینده های شهری و صنعتی

o سطوح و لباسهای همیشه تمیز و هوشمند

o تولید انبوه مواد و ابزارهائی كه تا قبل از این عملی و اقتصادی نبوده اند ،

o و بسیاری از موارد غیر قابل پیش بینی دیگر!

دكترDrexler در همایش جهانی نظام علمی در زمینه نانوتكنولوژی اظهار كرده است: "در جهان اطلاعات ، تكنولوژیهای دیجیتالی كپی‌برداری را سریع، ارزان، كامل و عاری از هزینه‌بری یا پیچیدگی محتوایی نموده‌اند. حال اگر همین وضعیت در جهان ماده اتفاق بیافتد چه می‌شود. هزینه تولید یك تن ‌تری بیت تراشه‌های RAM تقریبا " معادل با هزینه بری ناشی از تولید همان مقدار فولاد می‌شود ".

دكترSmalley رئیس هیئت تحقیقاتی دانشگاه رایس و كاشف Buckyballs می‌گوید:

" نانوتكنولوژی روند زیانبار ناشی از انقلاب صنعتی را معكوس خواهد كرد ". در مقدمه مقاله نانوتكنولوژی كه توسط آقایان Peterson و Pergamit در سال 1993 نگاشته شده چنین آمده است :

" تصور كنید قادرید با نوشیدن دارو كه در آب میوه مورد علاقه‌تان حل شده است سرطان را معالجه كنید . یك ابر كامپیوتر را كه به اندازه یك سلول انسان است در نظر بگیرید. یك سفینه فضایی 4 نفره كه به دور مدار زمین می‌گردد با هزینه‌ای در حدود یك خودروی خانوادگی تجسم كنید " .

موارد فوق، فقط تعداد محدودی از محصولات انتظار رفته از نانوتكنولوژی هستند. انسان در معرض یك انقلاب اجتماعی تسریع شده و قدرتمند است كه ناشی از علم نانوتكنولوژی است. در آینده نزدیك گروهی از دانشمندان قادر به ساخت اولین آدم آهنی با مقیاس نانومتری می‌گردند كه قادر به همانندسازی است. طی چند سال با تولید پنج میلیارد تریلیون نانوروبات ، تقریبا " تمامی فرایندهای صنعتی و نیروی كار كنونی از رده خارج خواهند شد. كالاهای مصرفی به وفور یافت‌شده ، ارزان، شیك و با دوام خواهند شد. دارو یك جهش سریع و كوانتومی را به جلو تجربه خواهد نمود. سفرهای فضایی و همانندسازی امن و مقرون به صرفه خواهند شد. به این دلایل و دلائلی دیگر، سبكهای زندگی روزمره در جهان بطور زیربنایی متحول خواهد شد و الگوی رفتاری انسانها تحت‌الشعاع این روند قرار خواهد گرفت.

سه فناوری تسخیركننده

از طرفی شاید بتوان گفت تسخیركنندگان علم و فناوری آینده در سه گروه فناوری اطلاعات، نانوفناوری و زیست فناوری خلاصه می شوند.

قرارگیری مقادیر و حجم زیادی از اطلاعات در فضائی كوچك از ابعاد هم گرائی نانوفناوری و فناوری اطلاعات می باشد از طرفی در زیست فناوری و یا به عبارتی برای زیست شناسان قرار گیری حجم زیادی از اطلاعات در یك فضای بسیار كوچك موضوعی بسیار آشنا می باشد.

در كوچكترین سلول انسانی همه اطلاعات مربوط به یك موجود زنده از قبیل رنگ مو، رشد استخوان و عصب ها وجود دارد. حتی در قسمت بسیار كوچكی از سلول به نام DNA كه شامل حدوداً پنجاه اتم می باشد همه این اطلاعات ذخیره می گردد ( نه تنها سطح یا به عبارتی تعداد اتم ها بلكه نحوه قرار گرفتن این زنجیره ها در ذخیره سازی اطلاعات زیستی اهمیت دارد). شاید یكی از علل هم گرائی این فناوری و فناوری اطلاعات وجود همین مسائل مشترك این سه فناوری است.

ابزارهای جدید برای كارهای ظریف

اگر شما از دانشمندان علوم سطح بپرسید كه چه پیشرفتهای عمده دستگاهی باعث شده‌اند تا نانوتكنولوژی در خطوط مقدم تحقیقات علوم فیزیكی قرار گیرد، تقریبا " همه آنها به داستان میكروسكوپ پروب اسكن‌كننده SPM (Scanning probe microscope SPM: در SPM یك پروب نانوسكوپی در ارتفاع ثابتی بر بالای بستری از اتم‌ها حفظ می‌شود. این فاصله می‌تواند آن‌قدر كم باشد كه الكترون‌های اتم‌های تیرك و سطح با هم تعامل داشته باشند. این تعاملات می‌تواند آن‌قدر قوی باشد، كه اتم‌ها از جا كنده شده و به جای دیگری بروند.)

اشاره می‌كنند. علیرغم تازه واردگی به عرصه تحلیل دستگاهی، استفاده از میكروسكوپی تونل‌زنی اسكن‌كننده STM (Scanning tunneling microscope STM : وسیله‌ای برای تهیه تصویر از اتمهای روی سطوح مواد، كه نقش مهمی در درك توپوگرافی و خواص الكتریكی مواد و رفتار قطعات میكروالكترونیكی دارند. STM بر خلاف یك میكروسكوپ نوری، برای تهیه تصویر نیروهای الكتریكی را با یك پروب نازك‌شده به حد تیزی یك اتم آشكار می‌كند. پروب سطح را جاروب كرده، بی‌نظمی‌های الكتریكی حاصل از پوسته‌های الكترونی یا ابرالكترونی پیرامون اتم‌ها را به كمك یك كامپیوتر به تصویر مبدل می‌كند. به دلیل یك اثر مكانیك كوانتومی موسوم به «تونل‌زنی»، الكترون‌ها می‌توانند به سادگی از تیرك به سطح و بالعكس بجهند. درجه وضوح تصاویر در حدود nm1 یا كمتر است. از STM می‌توان برای جابجایی تك به تك اتم‌ها و تهیه نقشه‌های پروضوح از سطوح مادی استفاده كرد.) ، میكروسكوپی نیروی اتمی (AFM) و دیگر تكنیكهای مشتق‌شده از این دو مورد اصلی در بسیاری از آزمایشگاهها ، به دلیل حجم زیاد اطلاعاتی كه از مقیاس نانومتر به دست می دهند، متداول و حتی گریزناپذیر شده است. ریچارد فینمن طی یك سخنرانی در همایش جامعه فیزیك آمریكا در 1959 در مؤسسه تكنولوژی كالیفرنیا كه بعد در آنجا استاد فیزیك شد ایده‌هایی بنیادی در زمینه كوچك‌سازی نوشتجات، مدارها و ماشین‌ها ایراد كرد : " آنچه من می‌خواهم به شما بگویم، مسئله دستكاری و كنترل اشیاء در مقیاس كوچك است. تردیدی وجود ندارد كه در نوك یك سوزن آنقدر جا هست كه بتوان تمام دایره‌‌المعارف بریتانیكا را جا داد. " فینمن برای به تفكر واداشتن محققین و تاكید نمودن بر عقیده‌اش مبنی بر امكان فیزیكی چنین معجزه‌ای ، جایزه‌هایی 1000 دلاری برای اولین افرادی كه به اهداف مشخص شده ای در كوچك‌سازی كتابها و موتورهای الكتریكی دست یابند تعیین كرد. فینمن تاكید كرد : " من در حال خلق ضد جاذبه نیستم كه به فرض روزی اگر قوانین (فیزیك) آنچه ما می‌پنداریم، نبودند عملی شود. من صحبت از چیزی می‌كنم اگر قوانین آنچه ما می‌پنداریم باشند، عملی خواهد بود. ما به آن دست پیدا نكرده‌ایم چون خیلی ساده هنوز درصدد انجام آن نبوده‌ایم. "

وضعیت جهانی

از فناوری نانو به عنوان "رنسانس فناوری " و " روان كننده جریان سرمایه گذاری " یاد می شود.ورود محصولات متكی بر این فناوری جهشی بس عظیم در رفاه و كیفیت زندگی و توانائی های دفاعی و زیست محیطی به همراه خواهد داشت و موجب بروز جابجائی های بزرگ اقتصادی خواهد شد . هم اكنون بخش های دولتی و خصوصی كشورهای مختلف جهان شامل ژاپن ، آمریكا، اتحادیه اروپا، چین، هند، تایوان، كره جنوبی، استرالیا، اسرائیل و روسیه در رقابتی تنگاتنگ بر سر كسب پیشتازی جهانی در لااقل یك حوزه از این فناوری به سر میبرند . هم اكنون روی هم رفته حدود 30 كشور دنیا در زمینه فناوری نانو دارای "برنامه ملی " یا درحال تدوین آن هستند، وطی پنچ سال گذشته بودجه تحقیق و توسعه در امر فناوری نانو را به 5/3 برابر افزایش داده اند. كشورهای ژاپن و آمریكا نیز فناوری نانو را اولین اولویت كشور خود در زمینه فناوری اعلام كرده اند .

و امّا بطور كلی و خلاصه اینكه:

o نانوتكنولوژی چست؟

o نانوتكنولوژی مطالعه ذرات در مقیاس اتمی برای كنترل آنهاست. هدف اصلی اكثر تحقیقات نانوتكنولوژی شكل‌دهی تركیبات جدید یا ایجاد تغییراتی در مواد موجود است. نانوتكنولوژی در الكترونیك، زیست‌شناسی، ژنتیك، هوانوردی و حتی در مطالعات انرژی بكار برده میشود.

o چرا " Nano "؟

o nano كلمه‌ای یونانی به معنی كوچك است و برای تعیین مقدار یك میلیاردیم یا 9- 10 یك كمیت استفاده می‌شود. چون یك اتم تقریباً " 10 نانومتر است، این اصلاح برای مطالعه عمومی روی ذرات اتمی و مولكولی بكاربرده میشود.

o تفاوت بین نانوعلم و نانوتكنولوژی چیست؟

o نانو علم صرفا " تحقیق است ولی نانوتكنولوژی كاربرد تحقیقات برای حل مسائل و ساخت مواد جدید است.

o نانوتكنولوژی از كجا آمده است؟

o برای اولین بار ریچارد فینمن برنده جایزه نوبل فیزیك پتانسیل نانوعلم را در یك سخنرانی تكان‌دهنده با نام " درپایین اتاقهای زیادی وجود دارد "، مطرح كرد . فینمن اصرار داشت، كه دانشمندان ساخت وسائلی را،كه برای كار در مقیاس اتمی لازم است، شروع كنند. این موضوع مسكوت ماند، تا اینكه اریك دركسلر (دانشجوی تحصیلات تكمیلیMIT) ندای فینمن را شنید و یك قالب‌كاری برای مطالعه "وسایلی كه توانایی حركت دادن اشیاء مولكولی و مكان آنها را با دقت اتمی دارند " ایجاد كرد، كه در سپتامبر 1981 در مقاله‌ای با نام " پروتئین راهی برای تولیدانبوه مولكولی ایجاد میكند " آن را ارائه داد. دركسلر آن را با كتابی بنام " موتورهای خلقت " دنبال كرد و توسعه مفهوم نانوتكنولوژی را همانند یك كوشش علمی ادامه داد. اولین نشانه های ثبت‌شده از این مفهوم نانوتكنولوژی تغییر مكان دادن اشیا مولكولی، در سال 1989 بود، موقعی كه دانشمندی در مركز تحقیقات آلمادنIBM اتمهای منفردگزنون را روی صفحه نیكل حركت داد، تا نام IBM را روی سطح نیكل نقش كند.

o آیا نانوتكنولوژی خیالی‌تر از علم است؟

o از موقعی كه اولین مقاله در دهه گذشته منتشر شد، از نانوتكنولوژی همانند چوبدست سحرآمیزی برای ساخت كودكان طراح تا ماشینهای تولید اكسیژن برای استعمار كره مریخ، تصور می‌شد. هیجانات از واقعیات جلوتر بود، اما پیشرفت واقعی با مسائلی پیش‌پا افتاده شروع شد.چند سال پیش محققین در دانشگاههای كالیفرنیا، رایس وMIT موفق به ساخت نانوذراتی شدند، كه به دانشمندان كمك می‌كردند. تعدادی از اساتید این دانشگاهها شركتهایی تأسیس كردند، كه وسایل موردنیاز برای تحقیقات مقیاس نانو را می‌ساختند. اكنون آنها به شدت دنبال حفاظت كارهایشان از طریق ثبت اختراع هستند، تا زمینه تولید فرایندهایشان را فراهم كنند. كاربردهای علمی نانوعلم هنوز كم است. اما مقداری از تولیدات اولیه اكنون وارد بازار می‌شوند.

o كارهای علمی انجام‌شده بوسیله نانوتكنولوژی چیست؟

o بیشترین كار علمی روی ایجاد تغییراتی در مواد شیمیایی یا نقشه‌برداری از تركیبات زیستی، مانند DNA و سلولهای سرطانی است. بعضی ازاولین محصولات تجاری، بهبود تولیدات شیمیایی كنونی یا روشهای پزشكی است.
چهارشنبه 18/9/1388 - 5:30
سياست
از ساعت 11:30 امروز دوشنبه 16 آذر برنامه‌های روز دانشجو در دانشگاه تهران به صورت پرشكوه برگزار شد.
جمع زیادی از دانشجویان ولایی از ساعات اولیه آغاز این مراسم با تجمع در مقابل دانشكده فنی و با سردادن شعارهایی نظیر "مرگ بر آمریكا "، "مرگ بر اسرائیل "، "مرگ بر منافق "، "دانشجو بیدار است، از آمریكا بیزار است "، به سمت مسجد دانشگاه تهران حركت كرده و آماده اقامه نماز جماعت ظهر و عصر شدند.
پس از حضور دانشجویان ولایی در مسجد دانشگاه عده‌ای در چهارراه دانشگاه تهران بین مسجد و درب 16 آذر تجمعی را تشكیل داده و شعارهایی را به نفع موسوی سر می‌دادند و در این بین تعداد دیگری از دانشجویان ولایی كه عازم مسجد بودند، با عبور از مقابل آنها شعار"مرگ بر مزدور ماهواره‌ای " و "مرگ بر منافق " سر دادند.
گروه اول سپس با استفاده از خلأ حضور دانشجویان ولایی كه در مسجد دانشگاه در حال اقامه نماز بودند، در مقابل درب دانشكده فنی حاضر شده و شعارهای "موسوی زنده باد، كروبی پاینده باد "، و ... را سر دادند. اما پس از اقامه نماز دانشجویان این افراد در حالی كه شعارهای "انگلیس حیا كن، كروبی را رها كن "، "مرگ بر مزدور آمریكایی " به سمت درب دانشكده فنی حركت كردند و پس از رسیدن مقابل درب دانشكده فنی به علت تعداد زدیاد خود توانستند حامیان موسوی را با ایجاد یك نیم‌دایره در محاصره قرار دهند.
شعارهای متقابل دو طرف مانند شعارهای "مرگ بر منافق "، "بازیچه حیا كن بادكنك را رها كن " و ... از سوی دانشجویان ولایی و شعارهای "یا حسین میرحسین "، و شعارهای ضد دولت از سوی حامیان موسوی به مدت 15 دقیقه ادامه داشت تا اینكه دانشجویان ولایی با حركت به سمت درب دانشكده و روی پله‌ها توانستند آنها را كنار زده و آنجا را به محل ادامه برنامه خود تبدیل كنند.
این دانشجویان پس از كنار زدن آنها از مقابل درب دانشكده فنی شعارهای "با یا حسین اول دانشگاه را گرفتیم " سرمی‌دادند.
در این میان برخی  نیز به سمت درگیری و اهانت به دانشجویان ولایی رفتند كه با شعارهای "توپ تانك اهانت دیگر اثر ندارد " و ... روبرو شدند.
پس از قدرت‌نمایی و حضور دانشجویان ولایی در مقابل دانشكده فنی، گروه اول كه با شعارهای "مرگ بر منافق " و "مزدور آمریكایی از شهدا حیا كن " از مقابل درب دانشكده فنی بدرقه می‌شدند، با خواندن سرودی علیه محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور به سمت سردر دانشگاه حركت كردند و در راه شعارهایی را علیه نهادهای انقلابی مانند بسیج سر دادند.
در پی این اقدام آنها، دانشجویان ولایی نیز كه تعداد آنها چندین برابر گروه اول بود، با سردادن شعارهای "خونی كه در رگ ماست هدیه به رهبر ماست "، "الله اكبر "، "مرگ بر ضد ولایت فقیه "، "آمریكا حیا كن سبز ما را رها كن "، "علمدار ولایت دانشجویان فدایت " و ... به سمت سردر اصلی دانشگاه تهران حركت كردند.
این دانشجویان ولایی در واكنش به استفاده فراوان گروه اول از نقاب‌های سفید و سبز، شعارهای "نقاب‌دار! دانشجویی یا اشرار " و همچنین در واكنش به هو كردن‌های آنها شعار "آزادی اندیشه با هو كردن نمی‌شه " سر می‌دادند.
در این بین درگیری‌های محدودی نیز بین دو طرف رخ می‌داد كه دانشجویان ولایی با گوشزد این نكته كه گروه اول به دنبال درگیری و سوء استفاده از این موضوع برای به التهاب كشاندن دانشگاه و كشور هستند، از درگیری خودداری می‌كردند.
گروه اول همچنین در واكنش به شعار "مرگ بر آمریكا " دانشجویان ولایی، شعار "مرگ بر روسیه " را مطرح می‌كردند.
تعدادی از آنهاعكس‌هایی از فرد زنده‌ای به نام ترانه موسوی كه پیش از این ادعاها در مورد به قتل رسیدن وی برای این طیف محرز شده بود، نیز در دست داشتند كه روی آن عبارت "شهید ترانه موسوی " نقش بسته بود كه همین امر موجب می شد كه دانشجویان حاضر در این تجمع با حالت تمسخر به آنان یادآوری كنند كه این فرد زنده است.
پس از حضور دو گروه در مقابل درب اصلی دانشگاه تهران، كشمكش پرچم‌هایی كه در دست دانشجویان ولایی قرار داشت، با پارچه‌های سبز برای دقایقی ادامه داشت تا اینكه یكی از دانشجویان ولایی با بالارفتن از یكی از داربست‌های مقابل درب دانشگاه تهران پرچم ایران را به اهتزاز درآورده و آن را به چرخش درآورد كه این اقدام با عكس‌العمل یكی از گروه اول روبرو شد كه وی نیز با بالارفتن از این داربست قصد داشت دانشجوی حامل پرچم را پایین بیاندازد اما دعوای حدودا 2 دقیقه‌ای این دو در نهایت با پیروزی دانشجوی حامل پرچم به پایان رسید اما گروه اول در این بین پس از شكست فرد همفكر خود شروع به اهانت و سردادن فحش‌ به دانشجوی حامل پرچم كردند كه با واكنش و تذكر دانشجویان ولایی روبرو شد.
پس از این كشمكش‌ها، دانشجویان ولایی با سردادن شعارهایی نظیر "حزب فقط حزب علی رهبر فقط سیدعلی " و "حزب فقط حزب علی سبز فقط سبز نبی " و همچنین شعار "سبز ما را دزدیدن، دارن باهاش پز می‌دن "، "همت اگر زنده بود، منافقو كشته بود "، "هیهات من‌الذله "، "حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست "، "منافق نقابدار، دانشجویی یا اشرار "، "نخست‌وزیر امام برگرد به خط امام " و فریاد "ماشاءالله حزب‌الله " به سمت چهارراه داخل دانشگاه تهران واقع در بین مسجد دانشگاه و درب 16 آذر حركت كردند.
در این بین گروه اول نیز به سمت درب قدس حركت كرده و آنجا با نشستن روی زمین شعارهایی علیه دولت و رئیس‌جمهور سر دادند.
گروه اول همچنین با هیاهو و سوت و كف شعارهایی علیه دانشجویان ولایی تجمع كننده سرمی‌دادند و دانشجویان ولایی نیز با حضور در مقابل آنها این افراد را احاطه كرده و گروه اول بین درب قدس دانشگاه تهران و این دانشجویان حبس شدند.
پس از دقایقی سردادن شعارهای دو گروه علیه یكدیگر، گروه اول از جای خود بلند شده و با شعارهای تحریك‌آمیز به سمت دانشجویان حركت كردند و این دانشجویان با تذكر مجدد این نكته كه "اینها به دنبال درگیری هستند و ما نباید درگیر شویم " راه را برای آنها باز كردند.
در این بین جمعیتی حدود 4 هزار نفر از دانشجویان ولایی به سمت سردر دانشگاه تهران با سردادن شعارهای همیشگی مرگ بر آمریكا،‌مرگ بر اسرائیل و مرگ بر منافق حركت كردند.
اما گروه اول كه پس از بازشدن راه برای آنها از سوی دانشجویان ولایی توانستند به سمت مسجد دانشگاه تهران حركت كنند در راه شعارهای بسیار تند و اهانت آمیزی را علیه این دانشجویان سر دادند كه برای حفظ حرمت قلم از ذكر آن خودداری می‌شود.
در مقابل؛ دانشجویان ولایی نیز شعارهای "دانشجو بیدار است، از آمریكا بیزار است "و .. سر دادند.
در این بین گروه اول با استفاده از خلأ‌ حضور دانشجویان ولایی در مقابل درب دانشكده فنی و از آنجا كه این دانشجویان ولایی در سر در اصلی دانشگاه تهران حضور داشتند، توانستند مجددا در مقابل درب دانشكده فنی تجمع كنند.
اینها پس از حضور در مقابل دانشكده فنی مجددا شعارهایی علیه نهادهایی همچون بسیج سردادند.
این افراد همچنین پلاكاردهایی در دست داشتند كه بر روی آن عبارت "بنا به اعلام انجمن، اعتراض‌ها تا 3 روز ادامه دارد " در دست داشتند. برخی اعضای انجمن اسلامی نیز برای دقایقی در میان جمعیت دیده می‌شدند كه از آن جمله می‌توان به محمدحسین صدرایی دبیر انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشكی تهران اشاره كرد. این انجمن چندی پیش به دیدار هاشمی رفسنجانی رفته بود.
اما دانشجویان ولایی پس از اطلاع از حضور گروه اول در مقابل دانشكده فنی مجددا به سمت این مكان حركت كردند تا بار دیگر این محل را از آن خود كنند كه در پی آن و پس از حضور گسترده دانشجویان ولایی در مقابل دانشكده فنی،  گروه اول بطری‌های آب و همچنین سنگ به سمت آنها پرتاب كردند.
آنها روبان سبز بزرگی را نیز بر روی دست‌های خود داشتند كه آن را از پنجره طبقه دوم دانشكده فنی آویزان و به یكی از درخت‌های مقابل این دانشكده بسته بودند كه این روبان توسط یكی از دانشجویان پاره شد.
حدود 20 دقیقه شعارهای دو طرف علیه یكدیگر جریان داشت تا اینكه دانشجویان ولایی كه این بار تعدادشان به حدود 10 هزار نفر می‌رسید مجددا به سمت گروه اول كه تعدادشان حدود هزار نفر بود حركت كرده و در مدت زمانی كمتر از یك دقیقه با فریادهای الله اكبر توانستند بار دیگر این مكان را از آن خود كنند. اما گروه اول كه تعدادی از آنها در درون دانشكده حضور داشتند پس از حضور دانشجویان ولایی در مقابل دانشكده شیشه‌های این دانشكده را شكستند تا خرده‌شیشه‌ها بر روی سر دانشجویان حاضر در این محل بریزد كه همین امر موجب شد 5 نفر از دانشجویان حاضر در محل به طور سطحی مجروح شوند.
گروه اول كه پس از حضور دانشجویان ولایی در مقابل دانشكده فنی دوان دوان به سمت ضلع شمالی دانشگاه حركت می‌كردند، پس از حضور در مقابل دانشكده داروسازی و با بالارفتن از پله‌های مقابل این دانشكده، شعار بسیار زشت، توهین‌آمیز و تحریك‌كننده‌ای را سر دادند كه موجب شد دانشجویان حاضر در مقابل دانشكده فنی به سمت آنها یورش ببرند. هر چند گروه اول با مشاهده حركت گسترده دانشجویان ولایی به سمت خود، پا به فرار گذاشتند اما لیدرهای دانشجویان ولایی تجمع‌كننده نیز با تكرار این نكته كه آنها چنین شعارهای زشتی را سر می‌دهند تا درگیری رخ دهد، مجددا دانشجویان را به آرامش فرا خواندند. با این حال چیزی شبیه به تعقیب و گریز از سوی این دو گروه در جریان بود تا اینكه گروه اول با فرار از میان دانشكده پزشكی و دور زدن این محل به سمت دانشكده علوم دانشگاه تهران حركت كرد.
پس از حضور در مقابل دانشكده علوم گروه اول مجددا به سمت دانشجویان كلوخ و سنگ پرتاب می‌كردند كه همچنان بدون واكنش متقابل از سوی دانشجویان ولایی روبرو شد.
دانشجویان ولایی سپس در ساعات عصر با سردادن سرود كجائید ای شهیدان خدایی، به سمت مزار شهدای این دانشگاه حركت كردند و پس از قرائت فاتحه، خواندن دعای سلامتی امام زمان(عج) و مراسم سینه‌زنی تجمع خود را به پایان رساندند.
گروه اول نیز پیش از پایان تجمع دانشجویان ولایی از مقابل دانشكده علوم دانشگاه تهران متفرق شدند.
اما تعدادی از اعضای انجمن اسلامی دانشكده حقوق دانشگاه تهران سعی داشتند تجمعی را نیز در مقابل این دانشكده برپا كنند كه موفق به این كار نشدند.
اینگونه اقدامات اعضای انجمن اسلامی دانشكده‌ها و انجمن اسلامی دانشگاه تهران  در حالی است كه این افراد همواره با وجود موجود بودن عكس‌های حضورشان در تجمعات غیرقانونی، بر مبرا بودن خود از هرگونه اقدام تأكید می‌كنند
دوشنبه 16/9/1388 - 18:38
کامپیوتر و اینترنت
اخترشناسان برای دستیابی به درک درست از فوران های ستاره ای از لیزری با قدرت چند تریلیون وات برای شبیه سازی فرایند برخورد فورانهای ستاره ای و ابرهای گازی استفاده کردند.

به گزارش خبرگزاری مهر، اخترشناسان در ابتدا این پدیده را در فاصله چند صد سال نوری مشاهده کرده و سپس با کمک این سیستم لیزری به شبیه سازی آن پرداختند آزمایش انجام گرفته با کمک لیزر امگا و در دانشگاه روچستر نیویورک انجام گرفته و سپس با نتایج مطالعات آزمایشگاهی به دست آمده از رایانه ها و تلسکوپها به مقایسه گذاشته شد این مطالعه اولین نمونه ای به شمار می رود که فیزیک اخترشناسان اطلاعات نجومی جدیدی را از شرایط آزمایشگاهی به دست می آورند.

طی این آزمایش لیزر امگا که وسعتی برابر یک زمین فوتبال دارد طی یک میلیونیوم ثانیه در میان یک استوانه شلیک شده و تشعشعات آن با ذره ای تیتانیومی برخورد می کند، در این زمان ذره تیتانیومی به صورت آنی به حرارت پلاسما در فورانهای ستاره ای دست پیدا می کند پلاسمای ایجاد شده سپس با کره پلاستکی کوچکی که در یک لایه فوم قرار گرفته و نقش ابرهای گازی را به عهده دارد برخورد می کند.

چنین آزمایش لیزری به اخترفیزیکدانان این امکان را خواهد داد که پدیده هایی مانند امواج انفجارهای ابرنواختری را در آزمایشگاه های زمینی شبیه سازی کنند و لیزر امگا در دانشگاه روچستر نیز یکی از سه لیزر قدرتمند جهان در زمینه این آزمایشها به شمار می رود.

با این همه حتی قدرتمند ترین آزمایشهای لیزری نیز در برابر فورانهای ستاره ای که با سرعت صدها مایل در ثانیه از قطبهای ستاره های تازه متولد شده فوران می کنند، بسیار کوچک به شمار می روند اما برگزاری این آزمایشها می تواند از طریق مقایسه با پدیده واقعی اطلاعات با ارزشی برای دانشمندان فراهم آورد.

بر اساس گزارش ام اس ان بی سی، آزمایش اخیر نشان داده است که در زمان برخورد فورانهای ستاره ای با ابرهای گازی چه فرایندی رخ خواهد داد، اما دانشمندان قصد دارند موارد دیگری مانند فورانهای ستاره ای در توده های کوچکتر گازی را نیز مورد بررسی قرار دهند بر همین اساس این اخترشناسان قصد دارند در تاریخ 26 فوریه سال آینده آزمایش لیزری بعدی خود را با کمک لیزر امگا آغاز کنند.

دوشنبه 16/9/1388 - 5:36
دنیای گیاهان و حیوانات
دانشمندان آمریکایی و هلندی کشف کردند که مورچه ها و موریانه ها قادرند برای تامین غذای خود کود گیاهی بسازند و در باغ سبزیجات لانه خود قارچ بکارند.

به گزارش خبرگزاری مهر، مورچه ها و موریانه ها می توانند محیط زندگی خود را برای کسب غذا تغییر دهند. اکنون نتایج دو تحقیق مجزا نشان می دهد که استراتژیهای همزیستی که این حشرات برای کاشت قارچها استفاده می کنند همزمان می تواند عملکرد خوبی را برای خاک محل زندگی آنها به همراه داشته باشد.

در تحقیق اول که به دست دانشمندان دانشگاه ویسکونسین- مدیسون انجام شد نشان می دهد که مورچه های نوع Acromyrmex و Atta باکتریهای تثبیت کننده نیتروژن را برای کاشت قارچهایی که از آنها به عنوان غذا استفاده می کنند استخدام می کنند. این حشرات اجتماعی نقش بسیار مهمی در اکوسیستم مناطق حاره ای قاره آمریکا ایفا می کنند و می توانند به رشد بهتر گیاهان و بازیافت مواد غذایی کمک کنند.

این دو گروه مورچه ها از قارچهای خانواده Lepiotaceae تغذیه می کنند و این قارچها را در لانه های خود و با استفاده از کود گیاهی حاصل از برگهای درختان می کارند. برای تولید این کود گیاهی مورچه ها به میزان زیادی نیتروژن نیاز دارند.

این دانشمندان برای کشف چگونگی جمع آوری این میزان زیاد نیتروژن، 80 کلونی مورچه ها را از آرژانتین، کاستاریکا و پاناما به لابراتوار آورده و آنها را پرورش دادند. سپس مکانیزم باغبانی مورچه ها را کشف کردند.

در این مطالعات مشخص شد که در زیرلایه برگهایی که تازه جمع شده بودند مورچه ها حجم بالایی از باکتریهای تثبیت کننده نیتروژن را به کار گماشتند و این باکتریها نیتروژن را از هوا جمع آوری کرده و به کود گیاهی تزریق کردند. به این ترتیب مورچه ها با استفاده از این کود غنی از نیتروژن قارچهای خوراکی خود را کشت دادند.

براساس گزارش ساینس، در تحقیق دوم که محققان دانشگاه هلند انجام دادند دریافتند که موریانه های آفریقایی از زیرخانواده Macrotermitinae از 30 میلیون سال قبل تنها یک نوع قارچ را برای مصرف غذایی خود می کارند. این نشان می دهد که از 30 میلیون سال قبل تا کنون میراث ژنتیکی این حشرات تغییر نکرده است.

دوشنبه 16/9/1388 - 5:34
موبایل
با حساس تر شدن تنشهای ناشی از هک شدن یکی از مهمترین پایگاه های مطالعات آب و هوایی در انگلستان لیستی از مشهورترین هکرهای جهان منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، فرد نفوذی به داخل سیستم نامه های الکترونیکی پایگاه مطالعاتی آب و هوا در انگلستان، نامه ها و مدارکی را از این پایگاه بر روی اینترنت منتشر کرده که نشان می دهد دانشمندان با پیچیده کردن اطلاعات و فریب مردم قصد باوراندن تئوری گرمای جهانی را دارند اما دانشمندان اعلام کرده اند متن این نامه ها تغییر پیدا کرده و تنها نشان می دهند که دانشمندان در حال گفتگوهای بی پرده و صریح در رابطه با بحران گرمای جهانی بوده اند.

در ادامه لیستی از مشهورترین هکرهای جهان که هر یک خسارات قابل توجهی را به شرکتهای مختلف وارد آورده اند و در نشریه تلگراف منتشر شده است، ارائه می شود.

کوین میتنیک: شاید یکی از مشهورترین هکرهای جهان در نسل خود کوین میتنیک باشد. وزارت دادگستری ایالات متحده آمریکا از این فرد به عنوان "بزرگترین مجرم رایانه ای در تاریخ آمریکا" یاد می کند. وی با نام مستعار Hacker Poster Boy به سیستم رایانه ای برخی از مهمترین شرکتهای فناوری و ارتباطاتی از قبیل نوکیا، فوجیتسو و موتورولا نفوذ کرد. وی سرانجام در سال 1995 توسط FBI بازداشت شده و با اعتراف به چندین اتهام وارد شده به پنج سال زندان محکوم شد. پس از آزادی در سال 2000 میتنیک اکنون ریاست شرکت مشاور ایمنی رایانه ای را به عهده داشته و از تکنیکهای هک به عنوان مهندسی اجتماعی یاد می کند.

کوین پولسن: نفوذ به خطوط تلفنی ایستگاه رادیویی لس آنجلس به منظور برنده شدن در رقابت تلفنی که ایستگاه رادیویی در حال اجرای آن بود، اولین رسوایی فعالیتهای هکری پولسن به شمار می رود. وی با نام مستعار "دانته تاریک" جرائم رایانه ای دیگری از قبیل هک کردن پایگاه داده های تجسسهای فدرال را مرتکب شده و پس از آن دستگیر شد. وی پس از آزادی حرفه روزنامه نگاری را در پیش گرفته است.

آدرین لامو: لامو به دلیل استفاده از کافی شاپها، کتابخانه ها و کافی نت ها برای فعالیتهای خود به "هکر بی خانمان" شهرت یافته بود. بیشتر فعالیتهای وی در نفوذ به شبکه های رایانه ای شرکتهای مختلف و گزارش نقص و نقطه ضعف این شبکه ها به شرکتهای مالک شبکه ها بود. یکی از بزرگترین ادعاهای لامو نفوذ به شبکه نیویورک تایمز و افزودن نام خود به پایگاه داده های متخصصان این پایگاه بوده است. لامو نیز اکنون یک روزنامه نگار است.

استفن وزنیاک: وی به دلیل اینکه یکی از بنیانگذران شرکت اپل به شمار می رود از شهرت بالایی برخوردار است، وی فعالیتهای خود را در زمینه هک با نفوذ به تلفنهای همراه آغاز کرد. به گزارش مهر، وی در حالی که در دانشگاه کالیفرنیا مشغول به تحصیل بود برای همکلاسی های خود ابزاری به نام جعبه آبی ساخت که به آنها امکان مکالمات راه دور طولانی مدت را به صورت رایگان می داد. وزنیاک با آغاز پروژه ساخت یک رایانه از ادامه تحصیل صرف نظر کرده و به همراه دوست خود استیو جابز رایانه اپل را ابداع کردند.

لوید بلنکن شیپ: لوید بلنکن شیپ با نام مستعار "مرشد" از اعضای چندین گروه از هکرها در دهه 1980 بوده است. از بزرگترین عوامل به شهرت رسیدن وی نوشتن کتابی به نام "بیانیه هکر" یا "باطن یک هکر"  بوده است که پس از دستگیری اش در سال 1986 نگاشته شده است. در این کتاب تنها جرم هکرها کنجکاوی ذکر شده است.

مایکل کالک: مایکل کالک در سن 15 سالگی با هک کردن تعدادی از مشهورترین وب سایتهای اقتصادی جهان شناسایی شد. کالک در سال 2000 با نام مستعار "پسر مافیایی" به 75 رایانه در 52 شبکه مختلف حمله کرد که این حمله سایتهایی مانند eBa، آمازون و یاهو را تحت تاثیر قرار داد. وی پس از مکالمه آن لاینی درباره جرمی که مرتکب شده دستگیر شده و به هشت ماه حبس باز، یک سال مجازات حبس تعلیقی، محدودیت در استفاده از اینترنت و پرداخت خسارت نقدی محکوم شد.

رابرت تاپان موریس: رابرت تاپان موریس در نوامبر 1988 یک ویروس رایانه ای از دانشگاه کرنل در حدود 6 هزار رایانه را از کار انداخته و میلیونها دلار خسارت به بار آورد. خالق این ویروس رابرت تاپان موریس اولین فردی است که به جرم تخلف رایانه ای و سو استفاده از آن محکوم به مجازات شد. به گزارش مهر، وی اعلام کرد ویروس گسترده شده با هدف آسیب رساندن به اینترنت نبوده و تنها با هدف سنجیدن وسعت اینترنت وارد این شبکه شده است. با این حال این ادعاها کمکی به وی نکرده و وی به سه سال حبس تعلیقی، چهار هزار ساعت خدمات اجتماعی و پرداخت خسارت نقدی سنگینی شد. نمونه سی دی حاوی این ویروس مخرب هم اکنون در موزه علوم بوستون در معرض دید قرار دارد.

The Master of Deception: این گروه از هکرها در اواسط دهه 80 سیستم خطوط تلفن آمریکا را مورد هدف قرار دادند و به سیستم رایانه های AT&T نفوذ کردند. این گروه به تدریج و با دستگیر شدن اعضای آن در سال 1992 غیر فعال شد.

دیوید اسمیت: وی خالق ویروس ملیسا اولین ویروس رایانه ای که از طریق اینترنت انتقال پیدا می کند بوده است. اسمیت مدت کوتاهی پس از گسترش این ویروس دستگیر شده و به دلیل به بار آوردن خسارتی در حدود 80 میلیون دلار محکوم به زندان شد.

استیو جاشان: وی به دلیل نوشتن ویروسهای Netsky و Sasser در سال 2004 و در حالی که دوره نوجوانی خود را سپری می کرد، متهم شناخته شد. این ویروس ها مسئول گسترش 70 درصد از نرم افزارهای مخرب یا Malware ها در اینترنت به شمار می رفتند. وی اکنون به استخدام یک شرکت ایمنی رایانه ای درآمده است.

دوشنبه 16/9/1388 - 5:33
خواستگاری و نامزدی
پژوهشگران لهستانی در تحقیقات خود نشان دادند که پاسخهای مغزی زنان و مردان نسبت به تحریکات محیطی منفی چگونه است و هر یک از این دو جنس نسبت به موقعیتهای خطر چگونه واکنش نشان می دهند.

به گزارش خبرگزاری مهر، محققان دانشگاه بیمارستان "یاجیلونیان" در لهستان که نتایج یافته های خود را در اجلاس سالانه انجمن رادیولوژی آمریکای شمالی در شیکاگو ارائه کردند، توانستند فعالیت مغزی گروهی از داوطلبان زن و مرد را در حالیکه به آنها یک سری از تصاویر مهیج نشان داده بود کنترل کنند این گروه شامل 40 داوطلب راست دست بین 18 تا 36 سال (21 مرد و 19 زن) بودند.

در این خصوص این محققان اظهار داشتند: "مردان بیشتر به جنبه های حسی تحریکات احساسی دقت کرده و این تحریکات را در پایانه های استدلالی مغز پردازش می کنند، درحالیکه زنان بیشتر بر روی شناسایی احساساتی که یک تحریک احساسی موجب برانگیختن آنها می شود توجه نشان می دهند."

در این آزمایش، درحالیکه تصاویر منفی نشان داده می شد، مغز زنان یک فعالیت بسیار شدید و گسترده را در بخش چپ تالاموس نشان داد این منطقه مسئول تبادل اطلاعات با کورتکس مغز و به خصوص با مراکز درد و شادی است.

این درحالی بود که مغز مردان بیشترین فعالیت را در بخش چپ ناحیه "انسولا" نشان داد این منطقه حالت فیزیولوژیکی تمام بدن را تنظیم می کند و بنابراین حواسی را که می توانند در واکنش به یک تحریک (برای مثال خطر) دخالت داشته باشند کنترل می کند اطلاعات ارائه شده از انسولا به ساختارهای دیگر مغزی به خصوص ساختارهایی که در فرایندهای تصمیم گیری و دستگاه عصبی خودمختار مشارکت دارند ارسال می شود.

دستگاه عصبی خودمختار عملکردهای غیر داوطلبانه مثل تنفس، ضربان قلب و هاضمه را کنترل می کند و می تواند عملکردهای مختلف را در پاسخ به استرس یا تحریکات محیطی ارائه کند به خصوص این منطقه مسئول پاسخگویی به "درگیر شدن یا گریختن" در موقعیتهای خطر است.

براساس گزارش لس آنجلس تایمز، در این خصوص این نورولوژیستها اظهار داشتند: "در مرد تصاویر منفی به شدت سیستم خودمختار را تحریک می کند و اجازه می دهد که مرد در موقعیتهای خطر بیشترین تمایل را برای وارد عمل شدن نشان دهد."

نتایج این تحقیقات نشان می دهد که پاسخ مغزی زنان در مقابل تصاویر منفی در دایره گیجگاهی فوقانی راست است. این منطقه در پردازش شنوایی و حافظه دخالت دارد، درحالی که در مردان این پاسخها در لبهای پس سری که مسئول پردازش دیداری هستند ارائه می شود.

دوشنبه 16/9/1388 - 5:31
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته