• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5258
تعداد نظرات : 1199
زمان آخرین مطلب : 3632روز قبل
عقاید و احکام

هرکس در یک شب از ماه رجب دو رکعت نماز،ودر این دو رکعت صدمرتبه سوره توحید را بخواند ثواب آن مثل  این است که صدسال روزه گرفته است.

نمازهای این ماه به شرح زیر است:
نماز در هر شب ماه رجب
در هر شب، دو ركعت، بعد از حمد سه مرتبه سوره كافرون و یك مرتبه سوره توحید خوانده شود و چون سلام دهد دست ها را بلند كند و بگوید: «لا اله الا الله وحده لا شریك له، له الملك و له الحمد یحیی و یمیت و هو حیّ لا یموت بیده الخیر و هو علی كلّ شیء قدیر و الیه المصیر و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم صلّ علی محمد النّبیّ الامّیّ و آله» و بكشد دستها را به صورت خود.
 
از حضرت رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ مروی است كه كسی كه این عمل را به جا آورد، حق تعالی دعای او را مستجاب گرداند و ثواب شصت حج و شصت عمره به او عطا فرماید.[1]

نماز اولین شب جمعه ماه رجب

عمل لیله الرغائب: اولین شب جمعه این ماه «لیله الرغائب» نام دارد كه دارای فضیلت بسیاری است. دستور این عمل چنین است: روز پنج شنبه را روزه بگیرد و بین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز دو ركعتی به ترتیب زیر بخواند:

الف. در هر ركعت بعد از حمد سه مرتبه سوره قدر و دوازده مرتبه سوره اخلاص.
ب. بعد از نمازها بگوید: «اللهمّ صلّ علی محمّد النّبیّ الامّیّ و آله».
ج. پس سجده كند و هفتاد مرتبه بگوید: «سبّوح قدّوس ربّ الملائكه و الرّوح». سپس از سجده برخیزد و بگوید: «ربّ اغفر و ارحم و تجاوز عمّا تعلم انّك انت العلیّ العظیم».
د. بار دیگر به سجده رود و هفتاد مرتبه بگوید: «سبّوح قدّوس ربّ الملائكه و الروح». و در خاتمه نیازمندیهای خویش را از خداوند طلب نماید.[2]

نماز در روز جمعه ماه رجب

از رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت شده است: كسی كه چهار ركعت نماز بخواند مابین ظهر و عصر جمعه، در هر ركعت سوره حمد یك مرتبه و آیه الكرسی هفت مرتبه و سوره توحید پنج مرتبه و بعد از نماز ده مرتبه بگوید: «استغفرالله الذی لا اله الّا هو و اسأله التّوبه».
ثواب: بنویسد خدای تعالی برای او هر روز تا بمیرد هزار حسنه و عطا می فرماید خدا به او به اندازه هر آیه كه قرائت كرده شهری در بهشت از یاقوت سرخ و به هر حرفی قصری در بهشت از درّ سفید، و تزویج می فرماید خدای تعالی به او حور العین، و راضی می شود از او به رضایی كه سختی و غضبی بعد از او نباشد و نوشته می شود از عبادت كنندگان و ختم عمرش به سعادت و مغفرت است.[3]

نماز در روز اول ماه رجب

نماز حضرت سلمان كه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ به او فرمود این نماز را بخوان.
 
این نماز ده ركعت است كه به صورت پنج نماز دو ركعتی به شرح زیر خوانده می شود:

الف. در هر ركعت بعد از حمد، سه بار سوره اخلاص و سه بار سوره كافرون.

ب. بعد از هر دو ركعت دستها را بلند كند و این دعا را بخواند:

«لا اله الّا الله وحده لا شریك له، له الملك و له الحمد یحیی و یمیت و هو حیّ لا یموت بیده الخیر و هو علی كلّ شیء قدیر».
ج. سپس بگوید:
 
«اللهمّ لا مانع لما اعطیت و لا معطی لما منعت و لا ینفع ذا الجدّ منك الجدّ». پس دستها را به روی خود بكشد.[4]

سید روایت كرده است كه هر كس در ماه رجب یك روز را روزه بدارد و چهار ركعت نماز گزارد در ركعت اول صد مرتبه آیه الكرسی و در ركعت دوم دویست مرتبه سوره توحید، نمیرد تا جای خود را در بهشت ببیند یا دیده شود برای او.[5]

نماز یك شبی در ماه رجب

از رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت شده كه فرمود: «هر كس در یك شب از ماه رجب دو ركعت نماز، و در این دو ركعت صد مرتبه سوره توحید را بخواند، ثواب آن مثل این است كه صد سال روزه گرفته است در راه خدا، و عطا كند خدا به او صد قصر در بهشت در هر قصری در جوار یكی از پیغمبران ـ علیهم السّلام ـ ».[6]

یاد آوری می‎شود كه شبهای ماه رجب هر كدام نماز به خصوصی دارند كه در كتاب شریف مفاتیح الجنان به تفصیل آورده شده است.

-------------------------------------------------------
[1] . مفاتیح الجنان، ص 286.
[2] . بحار الانوار، ج 98، ص 396.
[3] . اقبال، ص 238، مفاتیح الجنان، ص 286.
[4] . مفاتیح الجنان، ص 293، المراقبات، ص 46.
[5] . مفاتیح الجنان، ص 285.
[6] . مفاتیح الجنان، ص 287.
چهارشنبه 17/2/1393 - 17:29
محبت و عاطفه

غم معمولا خیلی بیشتر از شادی به سراغ ما می‌آید و ماندگاتر هم هست. یک‌جورهایی احساس گردن کلفتی می‌کند.

جالب اینکه ما هم اغلب مرعوبش می‌شویم و حضورش را می‌پذیریم. می‌گذاریم پاورچین پاورچین بیایید و او هم تا می‌بیند اقدام جدی برای رفتنش نمی‌کنیم  میخش را طوری محکم می‌کوبد که رها شدن از دستش به این راحتی‌ها امکان پذیر نباشد.

شگرد تکراری‌ هم دارد و ما هم همیشه گول این ترفند را می‌خوریم. چشم می‌دواند بین کارهای روزانه ما و به کمین می‌نشیند تا یک موقعیت مناسب پیدا کند و بپرد وسط و خودش را توی دلمان جا کند.

مثلا رفته‌ایم یک جایی که قبلا با یک نفر رفته‎ایم و حالا آن یک نفر نیست.... زود خودش را می اندازد وسط و واسفا راه می‌اندازد برای کسی که نیست و تند تند از توی بقچه خاطرات کهنه و رنگ باخته را درمی‌آورد و می‌گیرد جلوی چشممان و مرورش می‌کند تا اشک ما را دربیاورد. این اتفاق بارها می‌افتد. در برخورد با آدمها... مکان‌ها... اشیاء... بوها... آهنگ‌ها...

یک اصطلاح هم برایش گذاشتند «شرطی شدن!» این شرطی شدن هیچ چیزی نیست جز تداعی چیزی که قبلا بوده و حالا نیست. خب! دیگر چه؟ تا کی باید بنشینیم به عزای چیزی که قبلا بوده و دیگر نیست؟ هی فراموش کنیم و هی غم با استفاده از ترفند شرطی شدن یقه‌مان را بگیرد و رهایمان نکند. آیا با مهمان نوازی از غم اتفاقی که دوست داریم دوباره تکرار می‌شود؟ هرگز!

اما شاید بشود و با غم نخوردن و مسلط بودن به اوضاع به چیزی که می‌خواهیم برسیم. اگر هم نرسیدیم مهم نیست چون وقتی بر اوضاع تسلط داریم به حتم اتفاق‌های بهتری برایمان رقم می‌خورد.

پس بهتر است خودمان را از شر این ترفند خلاص کنیم .

با قاطعیت همه آن مکانها و اشیا و آدمهایی را که غم در آنها به کمین نشسته ترک کنیم. با آنهایی را هم که امکان ترکشان را نداریم خاطره‌های جدید بسازیم. مثلا آنقدر با دوستان مختلف و خانواده و آشنایان به فلان خیابان برویم که از خاص بودن بیفتد!

و آخر همه این حرفها هم اینکه: جهاد با غم هم جهاد خوبی است.

چهارشنبه 17/2/1393 - 17:16
امر به معروف و نهی از منکر
 

فرقتان از بهشت تا جهنمی است که خدا وعده ای آن را به بندگانش داده تو از نامحرمان دل میبری و خلیلی ها از محرم دلشان خداوند؛

خواهرم خودت که نه غیرت داری و نه حیا؛

پس به زخم های برادرانت خوب بنگر روزی خلیلی از سر غیرت جانش رفت و روزی تو از سر بی حیای میروی؛

فرقتان از بهشت تا جهنمی است که خدا وعده ای آن را به بندگانش داده تو از نامحرمان دل میبری و خلیلی ها از محرم دلشان خداوند؛

تو میروی با کسی که تورا از سر هوس میخواهد و آنها میروند با کسی که از سر عشق آنها را میخواهد؛

و در کلام آخر میگویم خود را به چه کسی میفروشی کسی که خود آفریننده ی خداوند است و هیچ و هیچ از خودش ندارد پس بیایم با خدا باشیم تا پادشاهی کنیم نه بدون خدا و مثل برده...

چهارشنبه 17/2/1393 - 17:6
امر به معروف و نهی از منکر
 

هنوز مدّت زمان زیادی از ترویج نوع نابه‌هنجاری از پوشش بانوان، معروف به ساپورت نگذشته است که این بار در خیابان‌های شهر تهران، شاهد گسترش آرام و بی‌سروصدای نوعی دیگر از بی‌حجابی هستیم.

ظاهــر شـدن دخـترانی بـدون داشــتن روسـری در خـودرهای شخـصی در کـنار یک راننده مرد، بار دیگر گواه بر فعالیت سـازماندهـی شده ای برای ترویـج نوع دیگری از بدحجابی در بیـن مردم است.

طبـق مشـاهدات بسیاری از افراد که در محدوده برخی خیابان های پر تردد شهر صورت گرفته است، به تازگی ماشین هایی دیده می شوند که سرنشین جلوی آن دخترانی هستند که روسری را از سر خود برداشته و کاملا بی حجاب شده اند و راننده مردی نیز بدون داشتن مقصدی معین در حال چرخاندن این مانکنان در خیابان هستند، که نمونه این خودرو ها را می توان عصر هنگام در محدوده خیابانی نظیر شریعتی از جنوب به سمت شمال مشاهده کرد.
این نخستین بار نیست که این قبیل پوشش‌های نا به هنجار توسط مانکن هایی در سطح شهر تبلیغ می شوند. به عنوان نمونه پوشش ساپورت که بالاتر گفته شد، نخستین بار توسط دختران مانکن و با حضور در پاساژ ها و مراکز خرید در حالی که این نوع پوشش را بر تن داشتند، در میان مردم تبلیغ و شروع به گسترش کرد.
 
این در حالی بود که قیمت این نوع پوشش در همان زمان نیز بسیار ارزان بوده و در بسیاری از مغازه ها می‌شد آن را با قیمتی نظیر ۵ هزارتومان نیز خریداری کرد. اکنون نیز، حضور چنین مانکن هایی در داخل ماشین هایی که سطح شهر را بدون مقصد خاصی در حال چرخیدن هستند با وجود آنکه علی الظاهر هیچ گونه سود مادی نیز برای آنان ندارد، نشان دهنده آن است که جریانی پشت پرده این قضایا وجود دارد که پله به پله در حال کشاندن بدنه جوان جامعه به سمت بی حیایی، بی حجابی و بی عفتی است و اینک بعد از گسترش موفق پوشش ساپورت، در حال پیاده سازی مرحله بعدی برنامه خود هستند.
در این میان لازم است به صحبت های سردار احمدی مقدم در فروردین ماه ۱۳۹۰ اشاره شود که وی ضمن تاکید بر برخورد با مظاهر بی حجابی و بدحجابی، این طور عنوان کرد که خودرو از مصادیق حریم شخصی محسوب نشده و برخورد با خودروهای هنجار شکن در زمینه حجاب در دستور کار پلیس راهنمایی و رانندگی قرار دارد، در صورتی که متاسفانه تا کنون با وجود مشاهده بسیار اینگونه خودروهادر همین ایام، شاهد برخورد قاطعی از سوی پلیس محترم راهنمایی و رانندگی با آنان دیده نشده است و شاید هم برخوردی شده اما جسارت بی حجابان از حد گذشته است.
 

مع الاسف در صورت عدم برخورد جدی با این پدیده‌ی در حال گسترش، به زودی باید شاهد خودرهایی در سطح شهر باشیم که دختران حاضر در آن روسری خود را برداشته و بدون حجاب کامل در حال راننـدگی در خیابان ها هستند .

"جوان انقلابی

چهارشنبه 17/2/1393 - 17:2
اخبار
یکی از خصلت‌های اولیه و غیرقابل کتمان نظام امپریالیسم غرب، ماهیت منفعت‌طلبانه و سودجودیانه آن است. در همین حال در پس پرده موضوع به ظاهر زیبا و پرطمطراق «جهانی‌سازی» نیز فرجامی غیر از سلطه روزافزون کشورهای سرمایه‌دار در به بند کشیدن ملت‌های زیرمجموعه، قابل تصور نخواهد بود!

فلسفه تشکیل موسسات و نهادهایی بین‌المللی چون سازمان‌ ملل‌ متحد؛ بانک جهانی؛ سازمان تجارت جهانی و ...، را نیز می‌توان در راستای تحقق فرمانروایی «جهان فرادست‌ها» یا کشورهای توسعه‌ یافته، بر ملل به اصطلاح جهان سومی یا همان «جهان فرودست‌ها» عنوان نمود!

از بدیهی‌ترین پیوست‌های مفهوم Globalization (جهانی‌سازی)، همسان‌ ساختن نحوه تکلم، ترویج زبانی مشترک یا به عبارت بهتر تبلیغ رسم‌الخطی اتوکرات و تمامیت‌خواهانه است که اقسام ملل نیز لاجرم به یادگیری آن زبان جدید خواهند بود.

در این میان اما برنامه‌ریزان و طراحان «دهکده جهانی»، با در اختیار داشتن تجربه مخالفت و ممانعت فرهنگ‌های گوناگون در به حاشیه رانده شدن رسومات و صدالبته زبان متبوعشان، از اعمال حربه پلورالیسم فرهنگی نیز غافل نشده و برای خرده فرهنگ‌ها نیز ارزش و احترام قائل می‌شوند اما در عین حال با هدف‌گذاری ترویج سبک زندگی غربی، در درازمدت و به مرور زمان آن خرده فرهنگ‌ها را منسوخ نموده و فرهنگ و زبان مدنظر خویش را شایع می‌سازند.

با مروری بر روند تاریخی تحمیل زبان‌های بیگانه از جنوب قاره آمریکا گرفته تا شبه قاره هند و شمال آفریقا، با نام استعمارگران کهنه‌کاری مانند پرتغال؛ فرانسه؛ اسپانیا؛ هلند و بریتانیا مواجه می‌شویم که سعی ویژه‌ای در القای فرهنگ و زبان خویش بر مستعمرین‌شان داشتند.

طی سده اخیر و با توجه به توفیقات جبهه متفقین به سرکردگی روباه پیر و شیطان بزرگ در دو جنگ اول و دوم جهانی، زبان فاتحان این جنگ‌ها که همان زبان انگلیسی بود، با سرعت سرسام‌آوری در کشورهای مختلف فراگیر شد. به تبع این همه‌گیری جبری زبان انگلیسی، کشورهای خاورمیانه بالأخص ایران نیز تحت تاثیر آن قرار گرفته و پروژه شوم بازنگری در زبان رسمی کشورشان را آغاز نمودند.

در این برهه که با روی کار بودن پهلوی اول در ایران همزمان است، بدعت‌هایی ننگین چون «کشف حجاب از بانوان»؛ «متحدالشکل نمودن پوشش مردان» و «تغییر رسم‌الخط فارسی» بنیان نهاده می‌شوند!

جالب آنکه در موضوع تغییر رسم‌الخط فارسی، پیشنهاد می‌گردد که به تقلید از کشور ترکیه، بجای استفاده از حروف عربی در نگارش واژگان فارسی، از حروف انگلیسی یا به اصطلاح رسم‌الخط «Fingilish» استعمال شود تا بدین صورت روند ترویج زبان انگلیسی میان ایرانیان، سرعتی مضاعف به خود گیرد!

پروژه غربی‌سازی جماعت ایرانی از نوک پا تا فرق سر، اما در دوران پهلوی دوم نیز با شدت بیشتری استمرار می‌یابد تا آنکه وقوع انقلاب‌اسلامی به رهبری امام‌خمینی(ره) در بهمن 1357، تمام رشته‌های استعمار را به تلی از پنبه بدل می‌سازد!

با گذشت حدود یک دهه از عمر انقلاب‌اسلامی، کشور در قبضه تکنوکرات‌های تازه به قدرت رسیده‌ای قرار می‌گیرد که تنها راه جبران کاستی‌ها و عقب‌ماندگی‌های جنگ تحمیلی 8 ساله را در گرو تقلید طوطی‌وار از تکنولوژی باختران می‌دانستند و بدین‌سان به مونتاژگران بی‌جیره و مواجب غربی‌ها در ایران تبدیل شدند!

این تغییر رویکرد ایران نسبت به غرب اما محیطی بسیار مناسب را برای پیگیری مجدد اهداف معلق‌مانده غربی‌ها در کشور فراهم آورد که یکی از مهم‌ترین آنها شیوع دوباره تب یادگیری زبان‌های خارجی در میان نوجوانان و جوانان بود. در همین هنگام، فعالیت بسیاری از موسسات آموزش زبان، که عمدتاً تحت نظر سفارتخانه‌های اروپایی نیز بودند، در ایران از سرگرفته می‌شود.

مع‌الأسف این دست مؤسسات که خود را از هرگونه نظارتی در امان می‌دیدند، بر طبق برنامه‌ریزی حساب شده‌ای، علاوه بر آموزش زبان متبوع به نسل آینده‌ساز ایرانی؛ هنجارها، باورها و در یک کلام سبک زندگی غربی را به نوجوانان و جوانان جمهوری‌اسلامی نیز القا می‌نمودند!

کار به جایی می‌رسد که در دوران زمامداری اصلاح‌‎طلبان، از درون برخی از اساتید و زبان‌آموزان اعزامی این مؤسسات به خارج از کشور، خرابکاران آموزش‌دیده و جاسوسان مجرّبی بیرون می‌آیند که خیانت به موطن‌شان را نسبت به خدمت بدان، ارجح می‌پنداشتند!

در این بین ذکر این نکته اساسی ضروریست که یادگیری زبانی افزون بر زبان مادری، نه تنها مذموم نیست بلکه پسندیده نیز محسوب می‌شود چراکه می‌توان با یادگیری آن، رابطه‌ای سهل‌الوصول با مردمان سایر کشورها برقرار کرد و از تجربیات آنها استفاده نمود، اما زمانی که این یادگیری زبان جدید با تغییر هنجارهای اجتماعی و تحمیل انحطاطات اخلاقی بر زبان‌آموز همراه شود، آنگاه نداستن آن مفیدتر از دانستنش خواهد بود.

در این راستا، رهبری انقلاب در دیدار با اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی چنین فرموده‌اند: «كتاب‌های آموزش زبان. خب می‌دانید، الان آموزش زبان انگلیسی خیلی رواج پیدا كرده، آموزشگاه‌های فراوانی بوجود می‌آورند. خب، مراكز آموزش هست؛ همه كتاب‌های آموزش كه خیلی هم با شیوه‌های جدید و خوبی این كتاب‌های زبان انگلیسی تدوین شده، منتقل‌كننده سبك زندگی غربی است، سبك زندگی انگلیسی است. خب این بچه ما، این نوجوان ما و جوان ما این را می‌خواند، فقط زبان یاد نمی‌گیرد؛ حتی ممكن است آن زبان یادش برود، اما آنچه بیشتر در او اثر می‌گذارد آن تاثیر و انطباعی كه بر اثر خواندن این كتاب از سبك زندگی غربی در وجود او بوجود می‌آید؛ این از بین نمی‌رود؛ این كارها را دارند می‌كنند.***(1392/9/19)»

طی سالیان گذشته در کشور ما، کتاب‌های «interchange» بعنوان کتب مرجع در زمینه آموزش عمومی زبان انگلیسی شناخته می‌شدند که اخیراً جای خود را به سری کتاب‌های جدیدالورود «English Result» داده‌اند. با تدقیق و تامل بر محتوای سری کتب English Result که در اکثر قریب به اتفاق آموزشگاه‌های زبان انگلیسی کشور درحال تدریس است، می‌توان به نکاتی جالب و البته تاسف برانگیز دست پیدا کرد!

بعنوان مثال در جلد نخست یا Elementary سری English Result، زبان‌آموزی که تجربه هیچ‌گونه آشنایی با زبان انگلیسی را ندارد، در همان ابتدای یادگری، می‌بایست معنی لغاتی همچون: Pet(حیوان‌ خانگی [سگ])، Pub & Wine(محل فروش مُسکرات)، Church(کلیسا)، Pork(گوشت خوک)، Boy & Girl Friends(دوستی با جنس مخالف)، Dancing(رقص و پایکوبی)، Spy(جاسوسی) و ... را بداند با بیوگرافی و حتی تاریخ تولد(!) بازیگران و خوانندگان مبتذلی مانند: George Clooney؛ Madonna؛ Brad Pitt؛ Nicole Kidman؛ Enrique Iglesias؛ John Lennon آشنایی داشته و آنها را برای قبولی در امتحان Final بخاطر بسپارد!

موارد فوق تنها نمونه‌ای کوچک و جزئی از ترویج سبک زندگی منحط غربی در کلاس‌های آموزش زبان کشور است که لزوم بازبینی و تغییر فوری محتوای کتاب‌های آموزش زبان را دوچندان می‌کند.

لازم است بدانیم که در بسیاری از کشورهای غیرانگلیسی زبان، محتوای کتب آموزشی زبان بیگانه توسط کارشناسان فرهنگی و متخصصین زبان‌شناس همان کشور تهیه و تدوین شده و سعی می‌شود که درون این کتاب‌ها، مفاهیمی منطبق و هم راستا با مذهب، فرهنگ بومی و رسم و رسوم ملی در آن گنجانده شود؛ اما متأسفانه ما در کشورمان نه تنها شاهد هیچ‌گونه تولیدی در زمینه آموزش زبان‌های بیگانه در عین حفظ فرهنگ اصیل اسلامی/ایرانی نبوده و نیستیم بلکه هیچ نظارت و ممیزی را نیز بر محتوای هنجارشکن و غیراخلاقی کتب وارداتی اعمال نمی‌کنیم!

 

کوتاه سخن آنکه شایسته است با توجه به تواصی مؤکد رهبری انقلاب مبنی بر وجوب مقابله با تهاجمات فرهنگی دشمن غربی، کار امروز را به فردا وانگذارده و مروج سبک زندگی اسلامی/ایرانی در میان نوباوگان ایران عزیز باشیم.

شنبه 6/2/1393 - 14:29
اخلاق

وبلاگ ترنم سکوت نوشت:

در سال اقتصاد و فرهنگ که متبرک به نام و یاد بانوی پاک آفرینش و سیده زنان دو عالم شده شنیدن برخی اخبار انسان را مبهوت و متأسف می کند که چرا در کشوری که افتخارش محبت اهل بیت و عفت زهراست شاهد بی اخلاقی و سهل انگاری و بی حیایی برخی هستیم که نام بلند هنرمند را بر خود گذاشته اند و طرفداران بسیاری هم دارند.

بازیگرانی که با بودجه بیت المال و امکانات نظام اسلامی به شهرت و نوایی می رسند اما عُرضه پاسداری ظاهری و حداقلی از مصادیق نجابت و فرهنگ و عفت ایرانی را هم ندارند و ساده لوحانه و با کمال غفلت به هر رنگ و شکلی در می آیند تا از قافله فتنه دجال های آخرالزمان عقب نمانند.

تصاویر زیر تلنگری است به کسانی که هنوز بی حجابی و بدحجابی را نه یک عادت بد و بیماری شخصیتی و مشکل روانی بلکه یک نوع پوشش قلمداد می کنند و معتقدند که نباید بی حجابان را ملامت کرد و از آینده شان ترسید.

 

 

 

 


و در مقایسه با پست قبلی که از مادر هفت شهید گفتیم که دسته گل های خود را غریبانه برای امنیت و آزادی و آسایش ما تقدیم کرده دسته گلی جدید از سینمای ایران در سال فرهنگ و اقتصاد ملی را مشاهده می کنیم وقتی آقای محمدرضا شریفی نیا دخترش را به خارج می فرستد و او در کمال وقاحت کشف حجاب می کند.

و اما سؤال پایانی این که، سکوت و مسامحه مسئولان فرهنگی و سینمایی این کشور تا کِی و کجا؟

شنبه 6/2/1393 - 0:4
انتقادات و پيشنهادات
چه کسی مسئول کشف حجاب بازیگران است؟

مسئول رفتارهای شخصی سینماگران و عوامل تلویزیون، خودشان هستند و امکان کنترل این رفتارها به‌جز برخورد قهری وجود ندارد که این‌چنین برخوردهایی نیز پیش از هر اتّفاقی، خلاف منطق و قصاص پیش از جنایت خواهد بود.

با انتشار تصاویری از یکی از بازیگران سریال کلاه پهلوی، نقدهای کنایه‌آمیزی درباره کشف حجاب این بازیگر که در سریالی در نقد کشف حجاب حضور داشته، مطرح شده و صداوسیما این گونه به چالش کشیده شده اما آیا این نقد ‌پذیرفته است و اصولاً نهادهای فرهنگی و به طور خاص سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد، مسئول چنین رفتارهایی هستند؟

پخش سریال «کلاه پهلوی» ساخته ضیاءالدین دری در تلویزیون به واسطه کیفیت نه چندان قابل قبول اثر و جزئیات و خطاهای فاحشی که در این مجموعه به نمایش درآمد، با نقدهای گسترده‌ای همراه شد؛ اما با پایان این مجموعه، قطار این نقد‌ها متوقف نشد و وقوع یک اتفاق مسوبق به سابقه، منجر به پیش کشیده شدن برخی نقدهای پیشین با بیانی متفاوت شد که کارآمدی حداقلی رسانه ملی را به چالش کشیده بود.

آن گونه که برخی رسانه‌های تخصصی در روزهای اخیر به آن اشاره داشته‌اند، حنانه شهشهانی، یکی از بازیگرانی ‌سریال کلاه پهلوی است که در خارج از کشور ضمن حرکتی که شاید فرا‌تر از کشف حجاب باشد، اقدام به انتشار تصاویری در همین رابطه کرد که جنجال آفرین شده است. در پی این جنجال، نقدهای کوتاه و کنایه‌آمیزی مطرح شد که صداوسیما توان هدایت بازیگران مجموعه‌های خود را ندارد و بنابراین چگونه می‌تواند برای کشور فرهنگ‌سازی کند؟

هرچند شهشهانی پیش از این بازیگر کودک بود و در نوجوانی نیز در فیلم‌هایی همچون «زاگرس» و تله فیلم‌های «بلند گریه کن»، «یک مشت پرعقاب» نقش‌آفرینی کرده، ‌در «کلاه پهلوی» دیده شد و مورد توجه قرار گرفت که اینها همه امری ‌انکارنکردنی است؛ اما آیا صداوسیما مسئول بررسی عقاید و زندگی شخصی تک تک عوامل مقابل دوربین و پشت دوربین آثاری است که در تلویزیون پخش می‌شود و اساساً چنین چیزی ‌پذیرفته است؟

صداوسیما و وزارت ارشاد، مسئول کشف حجاب بازیگرانند!؟
در گذشته دور چنین بررسی‌هایی می‌شد و هم اکنون نیز برای دعوت میهمانان به برنامه‌ها استعلام‌هایی توسط تهیه‌کنندگان انجام می‌شود و در خصوص تولید مجموعه‌های تلویزیونی نیز تا حدودی ملاحظات اینچنینی هست، ولی برخلاف گذشته دور ـ که شبکه‌های تلویزیونی بسیار محدود بود و طبیعتاً مجموعه‌های تلویزیونی نیز محدود‌تر و امکان کنترل و بررسی بازیگران و عوامل مجموعه‌ها وجود داشت ـ دیگر امکان چنان بررسی‌هایی وجود ندارد.
در واقع حتی اگر حراست صداوسیما درصدد برآید که تک تک عوامل برنامه‌های پخش شده در تلویزیون را دعوت کرده و مراحل گزینش سخت‌گیرانه‌ای برایشان پی گیرد و حتی پس از گزینش نیز بارها رفتار اخلاقی‌شان را ‌ارزیابی کند و ظرفیت انسانی عظیمی نیز برای چنین برنامه‌ای در اختیار مسئولان آن مجموعه قرار بگیرد، چنین بررسی‌هایی چندان اخلاقی نیست و شاید همین رویه کنونی بهتر باشد که ملاک صلاحیت اخلاقی اشخاص است، مگر آنکه عکسش ثابت شود.

جالب آنکه برخی گروه‌ها، انتظار مشابهی ‌در سال‌های اخیر از مدیران ‌وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز داشته‌اند و طبیعتاً وقتی صداوسیما نمی‌تواند چنین کند، وزارت ارشاد نیز نخواهد توانست چنین رویکردی را در پیش بگیرد و‌‌ همان گونه که گفته شد، چندان رویکرد اخلاقی نیز نیست و در گذشته همین رفتار‌ها، منجر به گریز برخی ‌سینماگران ایران از این عرصه و حضور در دیگر کشور‌ها شده و خودِ این رفتار، محرک برخی سینماگران برای خروج از مسیر طبیعی سینمای ایران بوده است.

شاید وقت آن رسیده باشد که بپذیریم مسئول رفتارهای شخصی سینماگران و عوامل تلویزیون، ‌خودشان هستند و امکان کنترل این رفتار‌ها به جز برخورد قهری وجود ندارد که اینچنین برخوردهایی نیز پیش از هر اتفاقی، خلاف منطق و قصاص پیش از جنایت خواهد بود؛ بنابراین،‌ ای کاش ضمن نقدهای فراوانی که متوجه متولیان فرهنگ است، مباحثی را پیش نکشیم که حکم آدرس غلط دادن برای حوزه فرهنگ را دارد و تنها نهادهای فرهنگی را وادار به قرار گرفتن در راهی می‌کند که به سرعت به اهالی فرهنگ آسیب وارد خواهد کرد.

"دل رهبر"

 

دوشنبه 1/2/1393 - 21:18
امر به معروف و نهی از منکر
http://fararu.com/files/fa/news/1391/3/27/11483_513.jpg
برادرعزیز... خواهر گرامی

می‌خواهم با شما درد دلی آغاز کنم؛ در رابطه با وسیله‌ای که آن را بر بلندای بام خانه‌ات

قرار داده‌ای، وسیله‌ای كه قامتش را با فخر و سرور برافراشته و با تکبّر و غرور کامل سر

خود را بالا گرفته و ابرها را می‌خراشد. دستانش را برای دوستی به سمت هر كس و

ناكسی میگشاید و از هر گونه موج آسمانی با آغوش باز استقبال می‌كند.و... شما در

خانه‌ات نشسته‌ای و بر لطیف‌ترین فرشها ومبلها تکیه داده‌ای و بهترین نوشیدنیها

وخوردنی‌ها را در کنارت قرار داده‌ای و درها و پنجره‌ها را بستهای. کنترل را در دست

گرفته‌ای و آن را هر لحظه تغییر میدهی از کانالی به کانال دیگر. با خود میگویی «چه

کسی مانند من است! هر جا دلت میخواهد بگیر. دنیا در دست توست! ». در حالیکه لبخند

میزنی، صحنه‌هایی از زنان لخت و عریان از مقابل دیدگانت میگذرد و با دیدن این

صحنه‌های زشت وکثیف آب دهانت جاری میشود. از فیلمها به سریالها، از رقصها به

ترانه‌ها و موسیقی‌ها و از گناهی به گناهی دیگر. از گناه صغیره به گناه کبیره. آرام آرام

نقطه‌های سیاه و متعفّن در قلبت ایجاد و سپس تمام قلبت را فرا میگیرد و قلب تو را

میمیراند. دیگر هر بدی را دوست میداری و هر خوبی را ناپسند وروزبه‌روز و لحظه به

لحظه به بدیها نزدیکتر میشوی!

آثار مخرّب کانالهای ماهواره‌ای خلل در عقیده وشکّ در آن

امروزه اکثر هنرپیشه‌ها و بازیگران تلویزیون وخوانندگان خصوصاً غربیها به هیچ دین

ومذهبی پایبند نیستند و به هیچ کدام از ادیان آسمانی ایمان ندارند و در برنامه‌هایشان

کلمات مسخره‌آمیز وشکّ برانداز به ادیان و مذاهب الهی نسبت میدهند. اكثر این برنامه‌ها

از طریق کانالهای یهودی و نصرانی پخش میشود.

الـــولاء و الــــبراء (دوستی و دشمنی بخاطر الله)

یكی از مهمترین مقوله‌های عقیده دین مبین اسلام این است که شخص مسلمان، برادران

مسلمانان خود را دوست بدارد وخیرخواه آنان باشد و مشرکین را دشمن بدارد و خیرخواه

آنان نباشد. اما مشاهده پیاپی سبك زندگی غربیها از طریق فیلمها و موسیقی‌ها، این عقیده

را تضعیف میکند؛ تا جاییکه فرد، دشمنان خدا را دوست میدارد. امروزه دلبستگی پسران

و دختران جوان به هنرپیشه‌ها، ستاره‌های نقش اوّل وخوانندگان زیاد شده و اصلاً اهمّیّتی

نمیدهند به اینکه اینها کافر هستند. برایشان مهمّ نیست که یک کافر و مشرک را دوست

بدارند. در حالیکه خداوند متعال میفرماید: لا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ یُوَادُّونَ

مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ ... (مجادله/٢٢)

«هرگز نمی‌یابی گروهی كه به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند ولی دشمنان خدا و

رسولش را هم دوست بدارند؛ هرچند كه آنان پدران یا فرزندانشان یا برادرانشان یا قوم و

قبیلهشان باشند».

هیچ وقت ایمان به الله، همراه حبّ و دوستیِ دشمنانِ الله در قلب مومن یكجا جمع نمیشود.

چگونه به خدا ورسولش ایمان داری در حالیکه محبّت شخصی که به خدا و رسول خدا کفر

میورزد، در دل داری؟ این امری عجیب و غیرممکن است!

تقلید عقاید یهــود و نصـــــــــاری
یکی از خطرات کانالهای ماهواره‌ای تقلید عادات واعمال حرامی است که از طریق مشاهده

زیاد فیلمها صورت میپذیرد.

از جمله عادات حرام:1-خم شدن و رکوع و تعظیم کردن برای انسان؛ درحالیکه فقط

مخصوص الله عزوجل است؛ 2-پوشیدن گردن بندها وزنجیرها و صلیبهایی که از طلا

ونقره میباشد؛ 3- برپاکردن عیدها و مراسمات غیر شرعی و غیر دینی 4- آراستن مو و

پوشیدن لباس مانند آنها و...غیره.

انتشار کفر وشرک و الحاد

امروزه مسلمانان را از طریق فیلمهای ماهواره‌ای به سوی کفر و بیبندوباری میخوانند

وآنها رابا حرفهای پوچ وبیارزش که هیچ گونه دلیل ومدركی ندارند، فریب میدهند . آنان

را بسوی اعمال کفرآمیزی مانند سحر وجادو وطلسم فرا میخوانند. (العیاذ بالله)

ضعیف شدن سطح علمی و آموزشی جوانان ونوجوانان

یک تحقیق علمی جهت بررسی اثر مخرّب تلویزیون بر سطح علمی و تحصیلات دانش

آموزان، نشان داده است که 64 درصد دانش آموزان بخاطر تماشای این فیلمها ازعلم و

تحصیل عقب افتاده‌اند! ببینید وقتی که تلویزیون به تنهایی دانش آموزان را اینگونه از

علم جدا میکند، پس کانالهای مبتذل و فاسد ماهواره چه تأثیری بر روند علم و تحصیل

خواهد داشت؟

انتشار سستی وکسالت

یکی از بیماریهایی که دانش آموزان وکارکنان وکارمندان به آن مبتلا شده‌اند، تماشای

شبانه‌روزی کانالهای مخرّب است. شب تا صبح مشغول نگاه کردن آن هستند وبرنامه

زندگیشان وشب زنده‌داری‌هایشان تماشای این کانالها شده است. در حالیکه نمیتوانند به

موقع سر کلاس و یا سرکارشان حاضر شوند. همیشه با تأخیر و سستی در درس و زندگی

ظاهر میشوند و نشاط و شادابی را از خود وخانواده خود میگیرند. وزرای فرهنگ كانادا و

یونان از اینکه کشورشان مورد تهاجم فرهنگی امریکا قرار گرفته است، اعتراض وشکایت

میکنند و ابراز تأسف میکنند. درحالی اعتراض میكنند که منهج دینی وسیاسی آنها یكسان

است! پس چگونه ما مسلمین که بر دین حنیف وراستین اسلام هستیم اعتراض وشکایت
نکنیم؟

انحراف و پر خاشگری

یکی از نتایج شوم وبد این دستگاه انحراف جوانان و خانواده میباشد. یکی از گزارشات

وتحقیقاتی که در اسپانیا انجام شده بیانگر آنست که 39 درصد اتّفاقات ناشی از شرارت

وپرخاشگری جوانان در زندگی و روابط اجتماعی وسایرحوادث انحرافی برگرفته از

مشاهده فیلمها وسریالهای مخرّب و (به اصطلاح اكشن) میباشد .

دزدی وکلاه برداری

پژوهش دیگری درباره مفاسد تلویزیونهای عربی نشان داده است که 41 درصد جرایم

و47 درصد کلاهبرداریها ناشی از تأثیر فیلمهای مخرّب تلویزیون است. فیلمهای ماهواره

كه دیگر جای خود دارد!

محتوای مخرّب فیلمها
در تحقیقی که روی 500 فیلم تلویزیونی انجام شده، مشخّص شده است که موضوع 72

درصد آنها عشق و عاشقی، جرم و جنایت و صحنههای جنسی و شهوانی است . با این

وجود، انتظار داریم جوانان از کانالهای ماهواره‌ای، چه یاد بگیرند؟

دکتر بلوهر میگوید: « همانا فیلمهای تجاری که امروزه در دنیا منتشر شدهاست، بیشتر

آنها غریزه جنسی وشهوانی جوانان را شعلهور وتحریک میکند. دختران و پسران جوان

مسائل مخرّبِ جنسی را از این فیلمها میآموزند. اینگونه فیلمها، جوانان را بسوی هلاکت و

نابودی میکشاند.» تحقیقی نشان دادهاست كه یادگیری بیشتر اعمال جنسی از طریق

تلویزیون است پس وای بحال کانالهای ماهواره‌ای!

کودکان و تلویزیون

در تحقیقی که دکتر چارا انجام داده‌ است در مجموعه فیلمهایی که در دنیا برای کودکان

پخش و عرضه میشود، موضوع 6/29درصد آنها مسائل جنسی، 4/27 درصد جرائم، 15

درصد حول عشق و قضایای شهوانی میباشد.

مشکلات خانوادگی

از دیگر آثار مخرّب فیلمهای ماهواره‌ای بروز مشكلات عدیده خانوادگی و اجتماعی در

جامعه بویژه نسل جوان است. معضلاتی از قبیل: 1- تأخیر در ازدواج و زیاد شدن طلاق

2- مبارزه گسترده با ازدواج مجدّد و جنایت جلوه دادن آن 3- معاشرت دختران و پسران

جوان، قبل از عقد ازدواج 4-ورود بسیاری از عادتهای غربی به خانهها و الگوپذیری از

سبك غلط زندگی آنان 5- عدم احترام به پدرو مادر 6- قطع صله رحم و بیتوجّهی به حقوق

شهروندان و همسایگان

غضب خداوند
مهّمترین اثرِ دیدن و شنیدنِ صحنه‌ها و صداهای حرام، دچار شدن به خشم و غضب خداوند

است. هرگاه دستگاه خود را روشن میكنید با صدها نوع از انواع محرّمات مواجه میشوید.

محرّماتی مانند: 1- نگاه کردن به زنان لخت و بی‌حجاب و یا بدحجاب 2- گوش دادن به

موسیقیها و ترانه‌ها 3- بار آوردن خانواده و فرزندان بر این مفاسد و محرّمات 4-اسراف

در اموال و ضایع نمودن وقت که بعنوان بهترین سرمایه انسان است. خواننده عزیز به این

حدیث شریف توجه كن!!


عَنْ أَبِى بَرْزَةَ الأَسْلَمِىِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- « لاَ تَزُولُ قَدَمَا عَبْدٍ یَوْمَ
الْقِیَامَةِ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ عُمْرِهِ فِیمَا أَفْنَاهُ وَعَنْ عِلْمِهِ فِیمَا فَعَلَ وَعَنْ مَالِهِ مِنْ أَیْنَ اكْتَسَبَهُ وَفِیمَا
أَنْفَقَهُ وَعَنْ جِسْمِهِ فِیمَا أَبْلاَهُ» (الترمذی)


رسول اكرم صلی الله علیه وسلم میفرمایند: «روز قیامت هیچ فردی نمیتواند قدم از قدم
بردارد، تا به این سؤالات پاسخ دهد؛ 1- عمرش را در چه راهی گذرانده است؟ 2- با علم و
دانش خود چه نموده است؟ 3- مالش را از چه راهی بدست آورده و در چه راهی خرج

كرده است؟ 4- از نیرو و توان جسمیاش در چه راهی استفاده كرده است؟»
جمعه 29/1/1393 - 14:28
قرآن

گفتم: خسته‌ام
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!
گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله
گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:

و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11) ::.

گفتم:...
دیگه چیزی برای گفتن نداشتم.

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی:

 

یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

با خودم گفتم: خدا... خالق هستی... با فرشته‌هاش... به ما درود بفرستن تا آدم بشیم؟! ... ... ...

 

 

rahevelayat

سه شنبه 26/1/1393 - 2:35
مهدویت

 

برگرد که بر بـهار ما میخندند ...

یک عــــده به انتظار ما میخندند ...


سه شنبه 26/1/1393 - 2:33
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته