• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4081روز قبل
تغذیه و تناسب اندام

اگر می‌توانستید بهترین موادغذایی که برای بهتر خوابیدن به شما کمک می‌کنند را انتخاب کنید، آیا واقعاً اینکار را نمی‌کردید؟ و اگر می‌دانستید کدام موادغذایی خوابتان را خراب می‌کنند، آیا از خوردن آنها اجتناب نمی‌کردید؟

حالا این فرصت برای شما فراهم شده تا با موادغذایی که بر خوابتان تاثیر دارند آشنا شوید.

به دنبال موادغذایی سرشار از تریپتوفان باشید

همه ما قدرت جادویی شیر داغ برای فرستادن ما به خواب هفت پادشاه را شنیده‌ایم. می‌دانید چرا؟ لبنیات حاوی تریپتوفان هستند که ماده‌ای خواب‌آور است. موادغذایی دیگری که سرشار از تریپتوفان هستند عبارتند از آجیل، موز، عسل و تخم‌مرغ.

کربوهیدرات بخورید

موادغذایی سرشار از کربوهیدرات با افزایش سطح تریپتوفان موجود در خون، مکمل لبنیات هستند. بنابراین چند غذای کربوهیدراته سبک که به خوابتان کمک کند، می‌تواند یک کاسه سیریال با شیر، ماست و بیسکویت یا نان و پنیر باشد.

قبل از خواب یک غذای سبک بخورید

اگر با بی‌خوابی دست و پنجه نرم می‌کنید، کمی غذا در معده‌تان می‌تواند به خوابیدنتان کمک کند. اما از این جمله ما برای پرخوری آخر شبتان سوءاستفاده نکنید. سعی کنید وعده غذایتان سبک باشد. غذای حجیم، به دستگاه گوارشتان فشار می‌آورد و این مسئله برایتان ایجاد ناراحتی می‌کند و نمی‌گذارد که بخوابید.

همبرگر و سیب‌زمینی سرخ‌کرده‌تان را کنار بگذارید

این هم یک دلیل دیگر برای کنار گذاشتن غذاهای پرچرب: تحقیقات نشان می‌دهد که افرادیکه اغلب غذاهای پرچرب می‌خورند نه تنها وزنشان بالا می‌رود، بلکه چرخه خوابشان هم بر هم می‌خورد. غذای سنگین گوارش را فعال می‌کند و این باعث می‌شود در طول شب مجبور باشید برای توالت رفتن بیدار شوید.

مراقب کافئین‌ پنهان باشید

جای تعجب نیست که نوشیدن یکی فنجان قهوه در شب ممکن است خوابتان را بر هم بزند. حتی کافئین متوسط هم ممکن است موجب اختلالات خواب شود. اما مراقب منابعی از کافئین که کمتر مشخص هستند مثل شکلات، نوشابه، چای و قهوه‌های بدون کافئین، باشید. برای داشتن خوابی بهتر، چهار تا شش ساعت قبل از خواب، به طور کامل کافئین را از برنامه‌غذاییتان حذف کنید.

بعضی داروها هم ممکن است حاوی کافئین باشند

بعضی داروهای نسخه‌ای یا بدون‌نسخه هم حاوی کافئین هستند مثل مسکن‌ها، داروهای چربی‌سوز، داروهای ادرارآور و داروهای سرماخوردگی. اینها و برخی داروهای دیگر ممکن است حتی بیشتر از یک فنجان قهوه کافئین داشته باشند. برای اطلاع از محتوی کافئین داروها، حتماً روی جلد آنها را مطالعه کنید.

نوشیدنی‌های الکل‌دار مصرف نکنید

شاید نوشیدنی‌های الکلی کمکتان کنند زودتر بخوابید اما ممکن است در طول شب بارها از خواب بیدار شوید، خوابتان آرامش کمتری داشته باشد، دچار سردرد، تعریق یا کابوس شوید. برای داشتن یک خواب خوب، بهتر است از مصرف نوشیدنی‌های الکلی خودداری کنید.

مراقب غذاهای سنگین و ادویه‌دار باشید

دراز کشیدن با شکم پر باعث ناراحتی‌تان خواهد شد زیرا دستگاه گوارش وقتی می‌خوابید کندتر می‌شود. همچنین مثل غذاهای ادویه‌دار ممکن است باعث سوزش معده شود. دقت کنید که غذاهای سنگین را حداقل ۴ ساعت قبل از خواب به اتمام رسانده باشید.

موقع خواب مصرف پروتئین را به حداقل برسانید

بااینکه بسیاری از رژیم‌های غذایی شب‌ها مصرف پروتئین را توصیه می‌کنند و بااینکه پروتئین بخش مهمی از برنامه‌غذایی روزانه را تشکیل می‌دهد اما برای شب‌ها اصلاً انتخاب خوبی نیست. هضم و گوارش موادغذایی سرشار از پروتئین سخت‌تر است. ازاینرو بهتر است از مصرف این غذاها قبل از خواب خودداری کنید و به جای آن یک لیوان شیر گرم یا کمی از کربوهیدارات‌هایی که به خواب کمک می‌کند، مثل بیسکویت، استفاده کنید.

مصرف مایعات را از ۸ شب به بعد قطع کنید

بله، آبرسانی به بدن در طول روز اهمیت زیادی دارد اما مصرف مایعات را قبل از خواب قطع کنید. مطمئناً اگر مجبور شوید مرتباً برای توالت رفتن بیدار شوید، خواب خوبی نخواهید داشت.

با یک سیگار آرامش‌بخش فریب نخورید

نیکوتین یک محرک است و تاثیراتی مشابه کافئین دارد. از سیگار کشیدن قبل از خواب خودداری کنید، درغیر اینصورت نیمه شب از خواب بیدارتان خواهد کرد.

 

به نقل از مردمان

سه شنبه 17/11/1391 - 17:30
اطلاعات دارویی و پزشکی
رییس انجمن سرطان ایران ضمن اشاره به ضرورت انجام غربالگری به منظور تشخیص و درمان زودرس سرطانهای شایع در کشور، با بیان اینکه نیمی از سرطان‌ها علت تغذیه‌ای دارند، گفت: مواد غذایی نقش بزرگی در ابتلا به سرطان‌ها دارند. باید بدانیم چه چیزی را انتخاب کنیم و چه نوع غذایی مصرف کنیم که خطر ابتلا به سرطان را در درون خود کاهش دهیم.

دکتر عبدالله فضلعلی زاده در گفت‌وگو ضمن تاکید بر ضرورت تشخیص زودهنگام سرطان‌ها اظهار کرد: غربالگری نیز به همین معناست و به تشخیص زودرس بیماری در فردی که بیمار نیست و ظاهر کاملا سالم اطلاق می‌شود. چنین فردی به دلایل مختلفی جزو گروه‌های با خطر بالا به حساب می‌آید.

وی ادامه داد: به عنوان مثال ممکن است بستگان درجه یک زن جوانی مبتلا به سرطان پستان باشند، بنابراین زن جوان، جزو گروه پرخطر محسوب شده و غربالگری را برایش لازم می‌دانیم.

فضلعلی زاده با اشاره به اینکه غربالگری این امکان را به ما می‌دهد تا بیماری در صورت وجود، در افراد پرخطر زود تشخیص داده و به موقع درمان شود، اظهار کرد: البته غربالگری با وجود هزینه‌بر بودن نتایج بسیار ارزشمندی دارد، زیرا بیماری در صورت تشخیص زودهنگام با حداقل هزینه درمان شده و باعث می‌شود فرد با حداکثر میزان سلامتی به جامعه بازگردد.

رییس انجمن سرطان ایران با تاکید بر اینکه البته همه سرطان‌ها قابل غربالگری نیستند، اظهار کرد: در تمام دنیا همین گونه است و تعداد محدودی از سرطان‌ به منظور غربالگری در برنامه‌های ملی نظام‌های سلامت قرار می‌گیرند که از جمله آن‌ها می‌توان به سرطان پستان، سرطان دستگاه گوارش، سرطان پروستات و سرطان دهانه رحم اشاره کرد که در کشور ما هم کم و بیش انجام می‌شود.

وی ضمن ابراز امیدواری از توسعه مراکز درمانی سرطان در کشور گفت: در این صورت علاوه بر درمان مطلوب‌تر، مردم آگاهی پیدا می‌کنند که اگر چنین زمینه‌ای در خانواده‌شان وجود دارد هر چه زودتر به کلینیک‌ها مراجعه کنند.

نیمی از سرطان‌ها، منشا تغذیه‌ای دارند

فضلعلی زاده با بیان اینکه نیمی از سرطان‌ها علت تغذیه‌ای دارند، گفت: مواد غذایی نقش بزرگی در ابتلا به سرطان‌ها دارند. باید بدانیم چه چیزی را انتخاب کنیم و چه نوع غذایی مصرف کنیم که خطر ابتلا به سرطان را در درون خود کاهش دهیم.

رییس انجمن سرطان ایران ادامه داد: به عنوان مثال گوشت فراوری شده و یا گوشت قرمز کمتر استفاده کنیم و از مصرف غذاهای آماده طبخ که مواد نگه دارنده دارند و همچنین فست فودها اجتناب کنیم زیرا مصرف همه این مواد زمینه ابتلا به سرطان را در آینده فراهم می‌کنند. بنابراین لازم است از غذاهایی استفاده کنیم که تازه بوده، حاوی ویتامین و املاح باشند. همچنین گوشت سفید و ماهی را در رژیم غذایی خود گنجانده و کمتر از گوشت قرمز استفاده کنیم.

وی ادامه داد: برنامه غذایی باید به گونه‌ای تنظیم شود که میزان کالری دریافتی منجر به افزایش وزن نشود. وزن بالا خود یک عامل زمینه ساز برای ابتلا به سرطان است.

رییس انجمن سرطان همچنین بر تحرک و انجام ورزش نیز تاکید کرد.

وی در پایان درباره ارتباط میان سموم کشاورزی باقی مانده در سبزیجات و ابتلا به سرطان نیز گفت: نمی‌توان ادعا کرد همه سبزیجات دچار مشکل هستند بلکه شدت این عامل هم بستگی به ناحیه کشت، نوع آبیاری و مانند آن دارد.

 

به نقل از سلامت نیوز

 

سه شنبه 17/11/1391 - 17:28
پوست و مو

عضو بنیاد نهضت علوم و طب اسلامی گفت: مالش پیاز پخته شده روی پوست در درمان جوش موثر است.

 دکترمحمد عزیزخانی افزود: مالش ترکیب گلاب و دم کرده گیاه رازیانه و آب‌جعفری روی پوست و نیز مالش دم کرده گیاه "باریجه" و "استخودوس" روی پوست در درمان جوش موثر است.

وی گفت: حجامت پشت گوش و زیر چانه، فصد عروق داخل بینی و استفاده از زالو در ناحیه پشت گوش نیز نقش موثری در درمان جوش دارد.

وی اظهارداشت: "آکنه و بثورات" پوستی که در فرهنگ گفتاری متداول نام جوش را به خود گرفته، به‌خودی خود بیماری محسوب نمی‌شود و در حقیقت نوعی واکنش بدن به نابسامانی‌های داخلی بدن است.

عزیزخانی بااشاره به علل زمینه‌ساز بروز جوش برروی صورت گفت: اختلال‌های هورمونی،استرس و تنش‌های عصبی، یبوست، کم‌خونی،اختلال‌های ریوی، تغذیه نادرست و کم خوابی از علل زمینه‌ساز بروز جوش بر روی صورت است.

وی افزود: آلودگی هوا، نداشتن تحرک جسمانی، دوران قاعدگی، ترکیبات آرایشی پوستی، مصرف الکل، سیگار و موادمخدر، مصرف داروهای شیمیایی و هورمونی، ترکیبات شیمیایی موجود در غذاها، آلرژی و شوینده‌ها و آلاینده‌های صنعتی نیز در بروز جوش نقش موثری دارد.

عزیزخانی، در خصوص درمان جوش اظهار داشت: رویکرد درمانی طب سنتی به جوش همچون تمام بیماری‌ها، ریشه‌ای، کامل و برحسب مزاج و طبع است.

وی گفت: فرونشاندن حرارت کبد، اصلاح خلط دموی و صفراوی با گیاه کاسنی، عناب، زرشک و خاکشیر که معمولا به شکل دم کردنی و جوشاندنی یا خیس کردنی استفاده می‌شود، برای درمان جوش به کار می‌رود.

به گفته وی، مصرف هندوانه، انجام حجامت عام ( بین دو کتف ) و فصد نیز در درمان جوش مورد تاکید و موثر است.

عزیزخانی گفت: تحریک و کندن جوش با ناخن، سبب برداشته شدن لایه طبیعی محافظ روی جوش شده و بستر ورود میکروب‌ها به منطقه جوش را تسهیل کرده و در نهایت موجب بروز ضایعات پابرجا بر روی پوست می‌شود.

وی افزود: همچنین، تماس جوش‌ها با هر نوع آلودگی و بوی سرخ کردنی نیز سبب تشکیل لکه‌های سیاه بر روی پوست می‌شود.

 

به نقل از ایرنا

سه شنبه 17/11/1391 - 17:28
اطلاعات دارویی و پزشکی
زندگی مدرن با وجود پیشرفت فناوری بسیار پراسترس است؛ اما راه های مختلفی برای کاهش عوارض استرس، زیبا کردن محیط و ارتقای سلامت وجود دارد. آیا می دانید راز کاهش استرس در چیست؟ محققان معتقدند گل علاوه بر زیبا بودن سرشار از هورمون های گیاهی است و به همین علت در سراسر جهان برای درمان از انواع گل ها استفاده می شود.

 از گل ها به عنوان دم کرده، ضماد برای درمان ناراحتی های پوستی و بویایی و درمان بیماری های مختلف استفاده می شود.علاوه بر آن، گل ها تأثیر مثبت و طولانی مدتی روی خلق و خو می گذارد.

 

گل رز: این گل شهرت زیادی دارد و به عنوان نوشیدنی برای درمان کبد و روده به ویژه بیماری روده تحریک پذیر، کیسه صفرا و ناراحتی کبدی کاربرد دارد. این گل برای درمان ناراحتی های صفراوی نیز بسیار سودمند است.استشمام رایحه آن نیز باعث شادابی می شود.

 

گل همیشه بهار: گلبرگ های این گل برای شست و شوی چشم، بهبود خراشیدگی و بریدگی بسیار موثر است.این گل خاصیت ضد عفونی کننده و ضد قارچی دارد.

 

گل قاصدک: دم کرده آن، کم خونی، یرقان و حالت عصبی را درمان و خون را نیز تصفیه می کند.

 

گل بابونه: بادشکن است و استرس را از بین می برد، سوختگی و ناراحتی پوست را برطرف می کند. علاوه بر آن، زخم دهان، درد معده و استرس را از بین می برد.

 

گل بگونیا: جوشانده این گل با کمی دارچین باعث دفع سموم از خون و تصفیه کبد می شود.از ضماد تهیه شده از آن برای رفع سوختگی، درد و زخم های سمی استفاده می شود.

 

گل کالاندولا: عصاره یا اسانس آن برای تسکین درد قاعدگی و گلودرد کاربرد دارد و برای التیام سریع زخم ها از آن استفاده می شود.

 

گل داوودی: این گل برای درمان سرماخوردگی و تب به کار می رود. پنبه آغشته به آب آن را روی چشم قرار دهید تا ورم و قرمزی آن از بین برود. دم کرده این گل سردرد را برطرف و فشارخون را تنظیم می کند.

 

گل تره تیزک: مصرف دم کرده این گل برای بهبود سرماخوردگی و آنفلوآنزا مفید است. خاصیت ضد ویروسی و ضد باکتریایی دارد که در کنترل عفونت مجرای ادراری و تنفسی موثر است.

 

گل گندم: چند قطره اسانس این گل را روی پنبه خیس بریزید و روی چشم قرار دهید تا فشار روی چشم کاهش پیدا کند.

 

گل پیچ امین الدوله: غرغره کردن با دم کرده این گل درد را التیام می بخشد و در درمان تمامی بیماری های التهابی موثر است. غنچه این گل خاصیت ضد ویروسی و ضدباکتریایی دارد. برگ و ساقه آن برای درمان آرتریت مفید است.

 

گل plum flowers (آلو بخارا): این گل سرفه و اسهال را درمان می کند.استنشاق بخار دم کرده این گل در برطرف کردن عفونت ریه موثر است.

 

گل آفتاب گردان: دم کرده آن زخم معده و درد قاعدگی را تسکین می دهد. غرغره با دم کرده آن، گلودرد را التیام می بخشد.

 

گل سنبل الطیب: این گل اضطراب و بی خوابی را از بین می برد. سردردهای میگرنی و تنشی و دردهای روماتیسمی، گرفتگی و درد عضلانی و قاعدگی را برطرف می کند.

 

گل بومادران: از دم کرده آن برای دفع خلط استفاده می شود. برای درمان اگزما نیز کاربرد دارد. مصرف دم کرده آن سرما خوردگی و آنفلوآنزا را نیز درمان می کند.

 

به نقل از خراسان

سه شنبه 17/11/1391 - 17:27
اخبار

یك فنجان قهوه، آغاز تحمیلات!

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «مهارشدنی است اگر...»،«اصحاب بی بی سی در تهران!»،«ماركسیست عثمانی خودكشی نمی كند»،«یك فنجان قهوه، آغاز تحمیلات!»،«انتخابات ونیاز به گفتمان همبستگی وهمدلی»،«تونل نیایش؛ افتخار جامعه مهندسی»،«تمهیدات ما و غرب در مذاكرات پیش رو»،«اگر حبیبی ازگل آقا شكایت می‌كرد!»،«چگونه تورم انتظاری كاهش می‌یابد؟»و...كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم:آوازه انقلاب اسلامی

«آوازه انقلاب اسلامی»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم دكتر علی دارابی است كه رد آن می‌خوانید؛34 سال پیش در چنین ایامی ملت ایران با رهبری پیشوای بزرگ خود حضرت امام خمینی(ره) مسیر و گفتمان جدیدی در تاریخ ایجاد كرد. انقلابی كه در همان بدو پیروزی، سران استكبار را به وحشت انداخت به گونه‌ای كه نخست‌وزیر رژیم غاصب صریحا اعلام كرد كه «انقلاب اسلامی به‌مثابه زلزله‌ای است كه بزودی نه تنها خاورمیانه بلكه جهان را به لرزه درخواهد آورد» و نخست‌وزیر وقت استعمار پیر «نگرانی از وقوع انقلاب اسلامی را بزرگ‌ترین مسأله غرب» برشمرد.

آیا آنچه كه اردوگاه استكبار و رژیم‌های مرتجع و وابسته را نگران كرد ترس از قدرت هسته‌ای و نظامی ایران بوده یا ریشه در عوامل دیگری داشت؟

بی‌تردید «گفتمان انقلاب اسلامی» كه به‌دنبال تجدید حیات اسلام و احیای قدرت مسلمانان بوده است، باید اصلی‌ترین دلیل این نگرانی‌ها برشمرد.

اما آنچه كه رمز پایداری، مانایی و نفوذ جهانی انقلاب اسلامی بوده است، در چند عامل دیگر نیز قابل مشاهده است.

1- پیروزی مردم ایران در برابر نظام دیكتاتوری و استبدادی ستمشاهی وابسته به بیگانگان

2- استقرار نظام اسلامی مبتنی بر اسلام و مردم‌سالاری دینی

3- نقش بارز مردم در اداره امور و اتكای نهادهای قانونی مبتنی بر آرای مردم به‌صورت نهادینه شده در قانون اساسی

4- شكست ابهت و هیمنه پوشالی آمریكا پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریكا به‌دست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و افشای اسناد مداخله‌جویانه رژیم ایالات متحده به گونه‌ای كه تنفر جهانی از آمریكا را به‌دنبال داشت

5- عبور موفق از زنجیره تحریم‌ها و تهدید‌های آمریكا و غرب

6- مقاومت، ایستادگی در مقابل دشمنان و بیرون راندن متجاوزان بعثی از خاك ایران در جنگ تحمیلی هشت ساله و اعتراف جهانیان به پیروزی افتخار آمیز ایران

7- حمایت معنوی از جنبش‌ها و نهضت‌های مردمی در جهان كه موجب خیزش و بیداری اسلامی در جهان شده است

8- حمایت از انتفاضه فلسطین، به‌گونه‌ای كه مسأله فلسطین از موضوع چند كشور عربی خاص، بعد از انقلاب اسلامی، به دستور كار اصلی كشورهای اسلامی تبدیل شد و تشكیل دولت مستقل فلسطینی به عنوان مطالبه جهانی تنها نمونه‌هایی از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی محسوب می‌شود.

9- موفقیت‌ها و پیشرفت‌های چشمگیر و حیرت‌انگیز دانشمندان جوان ایرانی در حوزه‌های هسته‌ای، فناوری، نانو، علم و تكنولوژی هوا‌فضا، موشكی و...

بیان همه دستاوردها و قدرت جهانی انقلاب اسلامی، خود فرصت و مجالی مفصل را طلب می‌كند، اما به بهانه پاسداشت دهه فجر انقلاب اسلامی و نكوداشت یاد و خاطره معمار كبیر انقلاب اسلامی و شهیدان والامقام، شكر این همه موفقیت، شكوه و مباهات در پرتو انقلاب اسلامی، باید فرصت را مغتنم شمرده و پاره‌ای از موانع را كه اگر برای آن چاره‌ای اساسی نشود آفت بزرگی برای پرتوافشانی انقلاب خواهد بود، مورد توجه قرار داد.

در یك دسته‌بندی كلی اهم این آفات به شرح زیر می‌باشد:

یكم) فقدان نظریه‌پردازی در حوزه‌های مورد نیاز با مشاركت و همدلی حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها، كه باید اذعان كرد این دو نهاد آن‌گونه كه باید نقش خود را به‌مثابه اتاق فكر و گرانیگاه نظری انقلاب انجام نداده‌ و فهرست بلندبالایی از سوال‌ها و نیازها پیش روی آنان است.

دوم) صورت نگرفتن انقلاب اداری لازم. به رغم تلاش‌های ارزنده‌ای كه در نهادسازی و كادرسازی در اوایل انقلاب اسلامی، با تشكیل جهاد سازندگی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و... صورت گرفت، اما هنوز تحول بنیادی در نظام اداری – اجرایی كشور متناسب با انقلاب صورت نگرفته است. بدیهی است مراد از تحول بنیادین صرفا در شكل كار یا برخی ادغام‌های صوری نیست، در سخت‌افزار، نرم‌افزار و ذهنیت‌ها باید دگرگونی اساسی صورت گیرد كه مهم‌ترین پیامد آن كارآمدی نظام اجرایی است كه توانایی حل مسائل و مشكلات اساسی مردم بخصوص اقتصاد و معیشت را داشته باشد.

سوم) نبود سامان سیاسی كارا. مراد ایجاد نظام‌های رقابتی در چرخش قدرت و پذیرش قواعد آن است. باید ثبات و آرامش در جامعه ایجاد شود. فضای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی كشور گشوده‌تر گردد. جناح‌ها و سلیقه‌های داخل نظام به‌رسمیت شناخته شوند و مورد حمایت قرار گیرند. عقلانیت، خردورزی و اعتدال مبنای اداره امور باشد و با هر انتخابات جمع زیاد‌تری وارد حلقه نظام گردند. سامان سیاسی كارا ، یعنی اداره كشور بر پایه قانون و برنامه باشد و جایی برای سلیقه و تكروی نباشد.

چهارم) ثابت انگاری قوانین و نهادها. برخی تغییرات اساسی در قوانین و نهادها لازمه ثبات كشور است. جمعی از آگاهان و اهل حل و عقد كه مورد اعتماد و خبره باشند باید كارآمدی نظام را با انجام این اصلاحات دنبال كنند.

آیا قانون اساسی نیاز به تغییراتی ندارد؟ آیا كشور نیاز به نظام دو مجلسی ندارد؟ آیا بهترین شیوه انتخاب بالاترین مقام اجرایی كشور همین رویه كنونی است؟ آیا تعدد نهادها و دستگاه‌های تصمیم‌گیر در حوزه سیاست خارجی فرصتی برای دیپلماسی كشور است یا خود مانع جدی برای كارآمدی آن محسوب می‌شود؟ و پرسش‌ها و مطالبات زیادی كه در دهه چهارم انقلاب فراروی این انقلاب بزرگ اسلامی، مردمی و جهانی است.

امید كه همه ما به مسئولیت‌های خطیر خود در پاسداری از این نظام الهی كه معمار بزرگ آن فرمود: «حفظ نظام اوجب واجبات است»عمل كرده و یارویاور خلف صالح آن امام عزیز، رهبر فرزانه انقلاب اسلامی كه امروز با اقتدار از خط و میراث آن عزیز سفر كرده پاسداری می كند، باشیم.

كیهان:مهارشدنی است اگر...

«مهارشدنی است اگر...»عنوان یادداشت روز روزنامه كیهان به قلم حسام الدین برومند است كه در آن می‌خوانید؛

یكم- رصد آشكار رفتار و گفتار دشمن طی یكسال گذشته در مواجهه با جمهوری اسلامی قابل اعتناست چرا كه به وضوح نشان می دهد آنها یك جنگ نرم اقتصادی را تدارك و سامان دیده اند كه بطور خلاصه پارامترهای آن بدین شكل طراحی شده است؛ 1-مواجهه راهبردی با ایران «اقتصادی» باشد نه «نظامی». 2-دالان این مواجهه باید «تحریم»ها باشد. 3- ابعاد و مختصات تحریم ها به ادعای آنها باید «فلج كننده» و «گزنده» باشد. 4- هدف از «افزایش» و «تشدید» تحریم ها فشار بر مردم ایران برای ایجاد یك نارضایتی فراگیر اقتصادی ارزیابی شده است. 5- چشم انداز و افق این تحركات، تجدیدنظر در محاسبات مسئولان ارشد كشور برآورد شده است. 6- این خط آتش با استفاده از پروپاگاندای رسانه ای تا شب انتخابات استمرار و تداوم داشته باشد و...

در این زمینه سخنان بهمن ماه سال گذشته جیمز كلاپر رئیس اطلاعات ملی آمریكا كه در جلسه علنی سنای آمریكا بیان شده قابل تامل است كه البته در همانجا به این واقعیت اذعان می كند كه تحریم ها نتوانسته ایران را از اهدافش بازدارد و بطور تلویحی -نزدیك به تصریح- به ناكارآمدی پروژه تحریم های ضد ایرانی اعتراف می كند.

اكنون نیز محافل و مراكز مطالعاتی و رسانه ای غربی به شدت به تاثیربخش بودن تحریم ها بر ضد ایران تردید دارند و به عنوان نمونه كه اندكی از بسیارها است می توان به تحلیل چندی پیش واشنگتن پست اشاره كرد كه نوشت تحریم ها، ایران را تغییر نمی دهد و باید رویكرد غرب تغییر بیابد و در همین راستا، نشریه اینترنشنال ست تاكید می كند كه غرب باید در مذاكره با ایران، لغو تحریم ها را پیشنهاد بدهد.

برای همین است كه طی یكسال گذشته در اقدامی بی سابقه بارها سخن از تحریم های متعدد به میان آمده و هر بار وعده داده شده كه اثر این تحریم ها فلان و بهمان است.

معروف ترین تحریم های ضد ایرانی در ماه های گذشته «تحریم اول ژوئیه» بود كه از اول ژوئیه 2012- 11تیر 1391- تصویب و اجرایی شد و در محافل رسانه ای دشمن و ضد انقلاب ادعا شد كه ظرف 6 ماه كار نظام را یكسره می كند!

برآورد دشمن این بود كه چون تحریم مورد اشاره در حوزه تحریم نفتی و بانك مركزی دیده شده است و در واقع آخرین تیر در تركش بوده حتما اثربخشی حداكثری و مطلوب خواهد داشت.

اما پس از این به اصطلاح ضربه نهایی و استراتژیك، چند بار دیگر تحریم های یكجانبه از سوی آمریكا و اتحادیه اروپا علیه ایران پیش كشیده شد كه مشخص ترین معنای آن موفق نبودن تحریم های اول ژوئیه است.

جالب است كه داستان تحریم ها پایانی ندارد و قرار است سه روز دیگر- 18بهمن- تحریم های 6 فوریه عملیاتی گردد كه این نیز گویای اشتباه محاسباتی دشمن در ارزیابی تحریم های قبلی علیه جمهوری اسلامی است وگرنه نیاز به پیش كشیدن تحریم های جدید نبود.

دوم- اما به موازات خط تحریمی دشمن علیه ایران، پاره ای مشكلات اقتصادی در كشور بروز و ظهور پیدا كرد كه نماد و نمونه عینی آن «گرانی »های اخیر است.

اكنون سوالی كه به میان می آید و مورد توجه ویژه افكار عمومی است این است كه آیا علت این گرانی ها و لجام گسیختگی در تغییر قیمت برخی كالاها و اجناس ناشی از تحریم ها است؟ پاسخ دقیق و عمیق به این سوال نیازمند یك كار كارشناسی است و موضوع باید از سوی یك هیئت كارشناسان و اندیشمندان اقتصادی و سیاسی مورد واكاوی قرار بگیرد ولی آنچه كه بدون كمترین تردیدی براساس شواهد و قرائن غیرقابل خدشه می توان گفت این است كه ضریب افزایش قیمت ها و گرانی ها با ضریب تاثیر تحریم ها همخوانی ندارد.

به عبارت روشن تر بعضا تحریم ها بهانه ای برای برخی از كانون ها و مراكز مربوطه شده تا كم كاری و یا بی تدبیری خود را پنهان نمایند و این در حالی است كه بسیاری از مشكلات بوجود آمده رابطه ای با تحریم ها ندارد.

به عنوان مثال آیا می توان ضعف در كنترل و نظارت بر بازار را به نام تحریم ها نوشت؟
یا به عنوان نمونه دیگری باید گفت بارها كارشناسان اقتصادی به مشكل نقدینگی در كشور اشاره كرده اند، آیا مسئولان ذی ربط برنامه مشخصی را برای نقدینگی سرگردان طراحی و اجرایی كرده اند؟

اینكه نقدینگی ها به چندین برابر افزایش پیدا كرده است آیا نشانه و دلیلی نیست كه مدیریت نقدینگی در سطح كلان دچار ضعف های ویژه است؟

گفتنی است اخیرا رئیس محترم بانك مركزی حجم نقدینگی را 424 هزار میلیاردتومان عنوان كرده است و بسیاری از تحلیلگران و كارشناسان اقتصادی نسبت به مدیریت و مهار نقدینگی هشدار داده اند چرا كه در غیر اینصورت در كمین كالاهای مختلف قرار می گیرد.

خب، نتیجه همین یك مشكل این است كه هر چند وقت یكبار باید شاهد افزایش غیرعادی قیمت یك كالای خاص باشیم زیرا حجم انبوه نقدینگی به سوی آن سرازیر شده است.

سوم- اما در شرایط كنونی مهم تر از هر سوالی و اقدامی باید به دنبال حل مشكلات اقتصادی بود.
ظرفیت ها و پتانسیل موجود در كشور بیانگر این است كه مشكلات اقتصادی و باز كردن گره گرانی ها لاینحل نیست و با مدیریت و برنامه ریزی دقیق می توان فشار افزایش قیمت ها را از گرده مردم برداشت.

بنابراین در «چه باید كرد؟» می بایست شتافت تا بدون فوت وقت نابسامانی در برخی امور اقتصادی و بازرگانی برطرف شود. نكته گفتنی اینجاست كه «چه باید كرد؟» پرسش پیچیده و سختی است و پاسخ آن در گروی یك كار جهادی از سوی تمام قوا و نهادها می باشد.

دولت، مجلس و قوه قضائیه و تمامی نهادهای ذی ربط باید همزمان و همه جانبه به غول گرانی حمله كنند و آن را از پای دربیاورند. شاید گفته شود این پیشنهاد در عمل كار سختی است و بیشتر به «شعار» می ماند اما واقعیت این است كه اگر هم شعار باشد ولی قابلیت اجرا شدن دارد چگونه؟

چهارم- چاره كار همدلی و نشست های صمیمی و به دور از تشریفات قوا و نهادهای مربوطه است. از قضا نشست های مشترك دولت و مجلس كه از اواخر دی ماه پیرامون كمك به اقشار كم درآمد شكل گرفته و دیشب نیز ادامه یافت الگوی مناسبی در این زمینه است كه نشان می دهد مجلس و دولت می توانند عزم و اراده جدی به خرج بدهند و توافقات ارزشمندی را برای خدمت به مردم اجرایی نمایند.

ناگفته پیداست اگر به جای همدلی، گفت وگو و تلاش مستمر برای حل مشكلات اقتصادی و مهار گرانی ها، هر كدام از قوا یا نهادها- خدای ناكرده و ناخواسته- یكدیگر را متهم كنند و یا سهم خود را كمرنگ بدانند مشكل باقی می ماند و گره گرانی ها كور می شود.

پنجم- و بالاخره باید گفت سخن اصلی با مسئولان است كه باید هرچه بیشتر از گذشته به مشكلات اقتصادی اهتمام داشته باشند و بدانند و باور داشته باشند كه «مردم»، به تعبیر امام راحل عظیم الشأن، ولی نعمت آنها هستند.

حل مشكلات اقتصادی و باز كردن گره گرانی حداقل كاری است كه مسئولان در برابر مردم وفادار به نظام جمهوری اسلامی متعهد و مكلف به انجام آن هستند و باید هرچه سریع تر این دین خود به ملت را ادا كنند.

این نكته را هم باید به نكات قبلی اضافه كرد كه هرچند نشست های مشترك دولت و مجلس یك اقدام تحسین آمیز و قابل تقدیر است و خروجی آن توافق و عزم دو قوه برای كمك های جبرانی به مردم بوده است ولی این پله اول است و خواسته منطقی عموم مردم مهار گرانی ها و تورم است كه حتی از افزایش یارانه های نقدی مهم تر و ضروری تر است.

خراسان:ماركسیست عثمانی خودكشی نمی كند

«ماركسیست عثمانی خودكشی نمی كند»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم علیرضارضاخواه است كه در آن می‌خوانید؛به دنبال عملیات انتحاری روز جمعه در سفارت آمریكا در آنكارا، روز گذشته مقامات امنیتی تركیه «جبهه آزادی انقلابی خلق» یك جریان چپ افراطی را به عنوان مسئول این بمب گذاری معرفی كردند.«اجویت هانلی» به عنوان سوء قصد كننده انتحاری معرفی شد و تلاش شد تا با طرح اتهاماتی تاریخ مصرف گذشته و مربوط به دوران جنگ سرد؛ این گونه القاء شود كه یك گروه تندروی ماركسیست به خاطر مخالفت با نظام سرمایه داری، آمریكا و ناتو، دست به یك اقدام تروریستی علیه منافع آمریكا زده است.

این در حالی است كه تاكتیك به كار گرفته شده توسط عامل انتحاری، شیوه منحصر به فرد گروه القاعده می باشد؛ امری كه باعث شده بود تا در اولین گزارش های منتشر شده از انفجار در سفارت آمریكا، انگشت اتهام به سوی القاعده نشانه رود.با این حال این گونه به نظر می رسد، مقامات تركیه تلاش دارند، در اقدامی عجولانه و قبل از این كه رسانه ها و كارشناسان گمانه ها و استدلال خود را در رابطه با این كه عملیات تروریستی مطرح كنند، در «مدیریت رسانه ای بحران» پیش قدم شده و مسیر تحولات را به سمت و سوی مطلوب سوق دهند.

از همین رو رسانه های نزدیك به دولت اردوغان چون روزنامه زمان تلاش كردند تا با پرداختن به جزئیات ماجرای عملیات انتحاری روز جمعه، روایت رسمی دولت از حمله به سفارت آمریكا را قابل قبول جلوه دهند.اما واقعیت این است كه این داستان پشت پرده ای هم دارد. مقامات حزب عدالت و توسعه به خوبی می دانند مطرح شدن گسترش فعالیت های القاعده در تركیه، اقتصاد متكی به توریسم این كشور را با چالشی جدی مواجه خواهد ساخت.

«حضور پررنگ اتباع تركیه در شبكه القاعده به ویژه در «القاعده آسیای مركزی»»، «تبدیل شدن تركیه به پل ارتباطی برای رساندن جنگجویان القاعده به سوریه»، «ایجاد كمپ های آموزشی برای تروریست های جبهه النصره در كنار مرزهای هاتای»، «واكنش شدید گروه های جهادی و تكفیری منطقه به حمله اخیر فرانسه به مالی» و «گروگان گیری اخیر در الجزایر توسط القاعده مغرب اسلامی»، تكه های یك پازل هستند كه چنان چه به صورت مناسب كنار هم چیده شوند، پاسخی روشن به چرایی و ماهیت عملیات روز جمعه آنكارا خواهند داد.

«قاعده القاعده» نشان داده این گروه تروریستی معمولاً بعد از مدتی علیه حامیان خود اقدام كرده و اصطلاحاً به چاقویی تبدیل می شود كه دسته خود را خواهد برید.دولت تركیه در راستای سیاست های نئوعثمانی گرایانه و در اتحادی با كشورهای عربستان، قطر، فرانسه و آمریكا در ۲ سال گذشته تلاش كرده است تا با بهره گیری از تمامی ظرفیت خود و همپیمانانش، نظام سوریه را براندازد.

بازی با كارت القاعده در سوریه یكی از پررنگ ترین اقدامات ترك ها در این راستا بوده كه با انتقاد شدید جریان های داخلی و احزاب رقیب حزب حاكم مواجه شده است.حال كه ظاهراً شبكه القاعده، در انتقام كشتار اعضای خود در مالی منافع آمریكا را در آنكارا، جایی كه این روزها تكفیری ها و جهادی ها به راحتی تردد می كنند، هدف قرار داده اند اردوغان و مشاورانش در تلاش اند تا قبل از این كه ماهیت این عملیات لو رود، آن را به احزاب افراطی، پ.ك.ك و احتمالاً سوریه مرتبط سازند.

اتاق احیاء اردوغان برای ماركسیست های تركیه شاید بتواند چند روزی خوراك روزنامه های همسوی حزب عدالت و توسعه را فراهم كند، اما واقعیت این است كه ناآرامی های سوریه كه مدتی بود به لبنان، اردن و عراق كشیده شده بود كم كم دامن تركیه را هم دارد می گیرد.

جمهوری اسلامی:چگونه از شرایط فعلی عبور كنیم؟

«چگونه از شرایط فعلی عبور كنیم؟»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است كه در آن می‌خوانید؛به روزهای پایان سال نزدیك می‌شویم. مردم به سراغ تهیه و تدارك مایحتاج ایام نوروز می‌روند و بازارها از رونق خاصی برخوردار می‌شود. همزمان با این حال و هوای شاد و پرامید، ادامه گرانی‌ها و نوسان قیمت‌ها كه با توجه به افزایش خریدها، تشدید نیز شده است، كام مردم را تلخ می‌كند.
مسئولان اگرچه به نظر می‌رسد تمام تلاش خود را برای مدیریت بازار در چند هفته باقی مانده تا پایان سال جاری به عمل می‌آورند ولی واقعیت این است كه دامنه این تلاش‌ها به تأمین نیازها و تدارك به هنگام اقلام مورد نیاز جامعه محدود باقی می‌ماند و اتخاذ تدابیری برای جلوگیری از افزایش قیمت تمام شده كالاها و خدمات در این فرصت زمانی اندك از اختیار و توان دولت و مدیران دست اندركار خارج است.

به دیگر سخن برنامه‌ریزی‌های انجام شده توسط مسئولان میانی دولت برای خرید و ذخیره سازی اقلام مورد نیاز جامعه و عرضه آنها در ایام اوج‌گیری خریدهای شب عید، تنها می‌تواند، عوامل تأثیرگذار در گران شدن كالاها را از ناحیه كمبود عرضه خنثی سازد كه البته در جای خود قابل تقدیر است اما متأسفانه اثرات مثبت این برنامه ریزی‌ها و تلاش‌ها در سایه افزایش قیمت تمام شده واقعی، رنگ می‌بازد.

به دیگر سخن، آنچه در شرایط فعلی باعث ادامه گرانی و به دنبال آن تورم فزاینده در اقتصاد كشور شده است، كمبود كالا نیست بلكه چند عامل در كنار هم دست به دست یكدیگر داده‌اند تا قیمت‌ها را دائماً دستخوش نوسان و تلاطم كنند.

نخستین عامل كه امكان دولت برای مهار و متوقف ساختن آن نیز فراهم است، ایجاد گرانی‌های خودخواسته است. طی ماه‌های اخیر شاهد هستیم كه دولت با طرح و اصرار بر اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها عملاً فضای روانی جامعه را دچار نوعی نگرانی كرده است.

دولت از طرفی به این نتیجه رسیده كه ادامه فعالیت و بقای بسیاری از صنایع اعم از تولیدی و خدماتی در گرو موافقت با افزایش قیمت‌ها است چرا كه تداوم مخالفت با بالا بردن قیمت‌ها به معنای زیان‌دهی بیش از پیش فعالان اقتصادی و تعطیلی این بنگاه‌ها خواهد بود.

موافقت چند باره سازمان حمایت از مصرف كنندگان و تولید كنندگان با افزایش قیمت خودرو، روغن مایع و نباتی، پودرهای شوینده، محصولات لبنی، بلیت هواپیما و... نمونه‌هایی از موافقت ناگزیر دولت با افزایش قیمت‌ها برای تداوم فعالیت اقتصادی در این حوزه‌ها است.

از سوی دیگر طرح موضوع اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها و پیش كشیدن اخبار و گمانه‌هایی مانند بالا رفتن قیمت بنزین تا 2500 تومان... ناخودآگاه به تورم انتظاری در جامعه دامن می‌زند و این تورم انتظاری خود به عاملی برای تورم واقعی تبدیل می‌شود. در شرایطی كه افكار عمومی در معرض اخباری مبنی بر احتمال گرانی‌های شوك آور در آینده قرار می‌گیرند طبیعی است كه در یك اقدام پیش دستانه به بازار می‌روند تا مایحتاج ماه‌های آینده خود را نیز اكنون تهیه كنند.

این اتفاق كه معنایی جز انتقال تقاضای آتی به حال ندارد خود به خود باعث برهم خوردن تعادل میان عرضه و تقاضا در وضعیت فعلی می‌شود و تمام پیش بینی‌های مدیران برای تأمین تقاضاهای امروز را دچار خدشه می‌سازد.

از این رو پیش كشیدن و اصرار بر اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها از دو ناحیه ضرورت موافقت با افزایش رسمی قیمت‌ها و تشدید تورم انتظاری به گرانی‌ها دامن می‌زند.

عامل دوم كه در گرانی‌های فعلی تأثیر دارد، نوسان قیمت ارز است. از آنجایی كه متأسفانه به علت وجود و جریان نقدینگی مازاد به نیاز در جامعه، ارز و طلا از حالت اقلام مصرفی به كالاهای مالی و دارایی‌های سرمایه‌ای تغییر كاركرد پیدا كرده اند، نوسان در قیمت این دو قلم به دو شكل بر سایر بازارها تأثیر می‌گذارد، نخست اینكه به عنوان یك عامل روانی و با سوءاستفاده از نقدینگی سرگردان، زمینه رفتارهای سفته بازانی و دلالی را فراهم می‌آورد كه این پدیده خود به افزایش مستمر قیمت ارز و طلا منجر می‌شود؛ دوم هم اینكه با افزایش قیمت ارز، تمامی حوزه‌هایی كه برای تهیه مواد اولیه و... به ارز وابستگی دارند با افزایش قیمت تمام شده مواجه خواهند شد كه به معنی بالا رفتن قیمت‌ها در بازار مصرف كننده می‌باشد.

در این میان البته وجود و شیوع گمانه زنی‌هایی مبنی بر تأمین بخشی از یارانه نقدی و... از محل این افزایش قیمت ارز هم مزید بر علت می‌شود و به نااطمینانی در اقتصاد و بازار دامن می‌زند.
بدیهی است كه در چنین شرایطی بسیاری از بنیان‌های اخلاقی، دینی و عاطفی جامعه دستخوش عوارض منفی می‌شوند و شاهد بروز ناهنجاریهای رفتاری در میان مردم خواهیم بود. به نظر می‌رسد تذكرات و درخواست‌های مكرر علما، روحانیون، مراجع بزرگوار تقلید، ائمه جمعه و جماعات بر چاره جویی هرچه سریع‌تر برای توقف روند افزایش قیمت‌ها و باز گرداندن آرامش اقتصادی به جامعه در راستای همین دغدغه‌ها باشد.

از این رو دولتمردان باید با اولویت دادن به ایجاد اطمینان در جامعه فعلاً از دنبال كردن موضوع مرحله بعد هدفمندی یارانه‌ها دست بكشند و با اجرای برنامه‌های كوتاه مدت اقدامات لازم را برای جمع آوری نقدینگی مازاد از بازار بعمل آورند. از سوی دیگر با استفاده از ظرفیت‌های بالای كارشناسی در كشور و بهره مندی از توان بخش خصوصی مولد، تعادل را به اقتصاد باز گردانند تا در پرتو الطاف الهی كشور هرچه سریع‌تر و كم هزینه‌تر از گردنه حساس كنونی به سلامت عبور كند.

رسالت:اصحاب بی بی سی در تهران!

«اصحاب بی بی سی در تهران!»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلویی است كه در آن می‌خوانید؛وزارت اطلاعات با دستگیری شماری از اصحاب بی‌بی‌سی در تهران جیغ صدای انگلیس را درآورد.

معاون وزیر خارجه انگلیس در واكنش به این دستگیری‌ها پرچم "نقض آزادی بیان" و خاموش كردن "صدای مستقل" در ایران را بالا برد و این نمایش از جمله طنزهای روزگار ماست. وی گفت: "من مكرر نگرانی‌های خود را از رفتار رژیم ایران با روزنامه‌نگاران و رسانه‌های مستقل ابراز كردم" وی از مقامات قضائی ایران خواسته است به آزار "صداهای مستقل" در ایران پایان دهد.

"آزادی بیان" از نظر انگلیس چیست و "صدای مستقل"! كدام است؟
یك جمع‌ سازمان یافته در اروپا زیر نظر شبكه رسانه‌ای استكبار جهانی اتاق فكر تشكیل داده‌اند و با ارتباط مستمر با جمعی از روزنامه‌نگاران كه در رسانه‌های دوم خردادی نان می‌خورند اراده آمریكا، رژیم صهیونیستی و انگلیس مكار را در جنگ نرم علیه ملت عملیاتی می‌كنند.

شماری از این جماعت در فتنه 88 دستشان رو شد و به وطن اصلی خود فرار كردند. جمعی دیگر كه باقی مانده بودند با اتصال به آنها هر روز در تیتر اول و دوم برخی رسانه‌های دوم خردادی "سمفونی صدای دشمن" را می‌نواختند. رسانه‌های مستقل چیست؟ رسانه‌های مستقل به قرائت وزارت خارجه انگلیس به رسانه‌هایی می‌گویند كه هیچ تعهدی به ملت و نظام مشروع، مستقل و مستقر در ایران ندارند و تنها به فرامین یك اتاق فكر در اروپا و آمریكا و وابسته به ضد انقلاب گوش می‌كنند.

آقای الستر برت معاون وزیر خارجه انگلیس كه اكنون در لندن عزای عمومی برای لو رفتن شبكه اصحاب بی بی سی در تهران اعلام كرده است، در اندوه نقض آزادی بیان در ایران شعرها سروده است كه شنیدنی است.

اصحاب بی‌بی‌سی یا روزنامه‌نگاران مستقل جماعتی هستند كه در حد فاصل سال‌های 78 تا 88 و از 88 تاكنون در داخل و خارج یك جیره مستقل از اعتبارات ام آی 6 و وزارت خارجه انگلیس را به خود اختصاص داده و می‌خواهند مستقل از اراده ملت ایران حركت كنند.

دنیا می‌داند هر صدایی در جمهوری اسلامی آ‌زاد است. جهان می‌داند هر قلمی در ایران آ‌زاد است اما صدا و قلم آمریكا، انگلیس و رژیم صهیونیستی آن هم به دلیل خصومت با ملت ایران نمی‌تواند آزاد باشد. كما اینكه اخیرا غرب فتوا به قطع صدا و سیمای برون مرزی جمهوری اسلامی ایران داده است و علی‌رغم همه قوانین و مقررات جهانی به جز اصحاب بی بی سی و اصحاب صدای آمریكا اجازه نفس‌كشیدن به احدی را نمی‌دهند.

مردم همواره به این رویكرد اعتراض دارند و از خود می‌پرسند پس از این همه فتنه‌گری در سال 78 و 88 تتمه اصحاب بی‌بی‌سی در تهران چه می‌كنند؟!

كوتاهی مقامات امنیتی و قضائی ایران در برابر پدیده زشت و خائنانه نوكری بیگانگان و كسانی كه در برابر امنیت ملی و اقتدار ملی ایستاده‌اند و سرویس‌دهی به اجانب را "آزادی بیان" و "صدای مستقل" معنی كردند، قابل قبول نیست. مقامات امنیتی و قضائی كشور نباید مقهور و مرعوب جوسازی‌های رسانه‌ای غرب شوند و به جاسوسان رسانه‌ای آنها در تهران پاداش دهند. البته پیچیده عمل كردن سرویس‌های دشمن شاید باعث شده افرادی متوجه قبح و زشتی عمل خود نشوند و به مردم و انقلاب و نظام خیانت كنند. باید این عده غافل را بیدار كرد اما كسانی كه نان خوردن از خزانه بی‌بی‌سی را حلال می‌دانند باید بدانند در جمهوری اسلامی، مردم دلایلی بر حرمت این حرام‌خوری دارند كه اگر مقامات امنیتی و قضائی جلوی این حرامخواری را نگیرند مردم خود روزی مجبور می‌شوند راسا اقدام كنند.

به هر حال این سطح از هوشیاری پاسداران حریم استقلال كشور را در دهه فجر باید تبریك گفت و از خداوند برای آنها آرزوی توفیق كرد.

سیاست روز:یك فنجان قهوه، آغاز تحمیلات!

«یك فنجان قهوه، آغاز تحمیلات!»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است كه در آن می‌خوانید؛تاریخچه مطرح شدن گفت‌وگو بین ایران و آمریكا از همان ابتدای پیروزی انقلاب در صحنه سیاسی كشور وجود داشته است. مهمترین آن واقعه مك‌فارلین بود كه به «ایران گیت» مشهور و معروف شد. پس از آن نیز بحث‌هایی در دولت‌های بعدی مطرح شد اما همواره این بخش به سرانجام نرسید.

دلیل آن هم بیشتر به خاطر سیاست‌هایی بود كه دولت‌های گوناگون آمریكا علیه جمهوری اسلامی ایران از همان بدو پیروزی انقلاب اتخاذ كرده‌اند.

اكنون نیز مدتی است كه بحث گفت‌وگوهای مستقیم ایران و آمریكا در دولت دهم مطرح شده و می‌شود.

اكنون آمریكایی‌ها با روی كار آمدن دور دوم ریاست جمهوری باراك اوباما و چینش و تغییراتی كه در دستگاه سیاست خارجی خود ایجاد كرده‌اند، بر روی موضوع گفت‌وگوهای مستقیم با ایران بیشتر توجه می‌كنند و در رسانه‌های خود به آن می‌پردازند. در كنار كار رسانه‌ای شخصیت‌های سیاسی و مقامات ارشد دولت آمریكا نیز بیكار ننشسته و در این باره سخن می‌گویند.

«جو بایدن» معاون رئیس‌جمهور آمریكا به تازگی گفته است اگر رهبر انقلاب موافقت كنند، آمریكا آماده مذاكرات مستقیم با جمهوری اسلامی ایران است.

در این كه درباره گفت‌وگوهای مستقیم ایران و آمریكا رهبر معظم انقلاب فصل‌الخطاب هستند، تردیدی وجود ندارد، ایشان براساس منافع ملی، آرمان‌های انقلاب و پشتوانه مردمی، در این زمینه تصمیم‌گیری می‌كنند و اگر زمانی شرایط به گونه‌ای باشد كه منافع جمهوری اسلامی ایران براساس آرمان‌های انقلاب اسلامی رعایت شود آنگاه شاید در این زمینه فتح‌بابی صورت گیرد كه البته با توجه به سیاست‌های آمریكا علیه جمهوری اسلامی ایران چنین چیزی شاید غیر قابل تصور باشد.

به صرف این كه یك مقام ارشد آمریكایی برای انجام گفت‌وگوهای مستقیم با ایران ابراز تمایل كرده است،نمی‌توان بسنده و اعتماد و اطمینان كرد.

بازخوانی مواضع رهبر معظم انقلاب درباره همین موضوع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تبیین می‌كند. دولتمردان آمریكایی از جمله «جو بایدن» نیز می‌توانند با بازخوانی این مواضع به این امر واقف شوند كه گفت‌وگوهای مستقیم با جمهوری اسلامی ایران چه شرایطی را لازم دارد و طرف مقابل كه آمریكاست، چه شرایط و ویژگی‌هایی را باید دارا باشد تا صلاحیت نشستن پشت میز مذاكره مقابل مقامات كشورمان را داشته باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه ۲۶ دی ماه سال ۷۶ در این باره فرموده‌اند: «مذاكره با آمریكا هیچ فایده‌ای برای ملت ایران ندارد.» ایشان در آن نماز جمعه به خوبی هدف آمریكا را در طرح موضوع گفت‌وگوهای مستقیم تبیین كردند و فرمودند: «هدف چند چیز است، یكی این كه ا ینها می‌خواهند آن چیزی را كه تا امروز وسیله وحدت ملت ایران بوده است، به وسیله اختلاف ملت ایران تبدیل كنند... هدف دوم این است كه می‌خواهند با تكرار این قضیه ـ مذاكره و رابطه با آمریكا ـ قضیه‌ای را كه در چشم ملت ایران، به دلایلی منطقی، یكی از زشت‌ترین چیزهاست، قبحش را از بین ببرند... هدف سوم این است كه اصل مذاكره با ایران، برای آمریكا به عنوان ابرقدرت، بسیار مهم است.» ایشان در بخش دیگر سخنانشان بین مذاكره و رابطه تفاوت قائل شده و یادآور شدند؛ «آمریكاییها نسبت به رابطه، طور دیگری فكر می‌كنند. آن چه كه برای آنها خیلی مهم است، مذاكره است. می‌خواهند ایران پشت میز مذاكره بنشیند، بعد كه مذاكره شروع شد، آن وقت سر رابطه داستان‌ها و حكایت‌ها دارند.»

در حال حاضر و با توجه به شرایط سیاسی حاكم بر كشورهای عربی- اسلامی و خیزش‌های اسلامی ایجاد شد و در شرف اتفاق، آمریكا احساس خطر جدی كرده است.

تحلیل‌گران سیاسی آمریكایی هم بارها در مقالات خود این نگرانی‌ها را درباره فروپاشی و انقلاب در عربستان و سرنگونی آل سعود بروز داده‌اند و اكنون درصدد آن هستند تا با كشاندن ایران به پای میز مذاكره از فشارهای ایجاد شده بر منطقه بكاهند. تصور غلطی است كه اگر با آمریكا مذاكره‌ای صورت گیرد همه مشكلات ایران كه به خاطر دسیسه‌ها و توطئه‌های آمریكا است، از بین می‌رود.
اگر در داخل كشور مسئولی هم درباره مذاكره با آمریكا اظهارنظر و دیدگاهی دارد و آن را نفی نمی‌كند، به مواضع و سخنان رهبری مراجعه كند.

این یادداشت را با جمله‌ای دیگر از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به پایان می‌برم كه فرمودند: «وقتی مذاكره با كسی شروع شد، پشت میز نشستید، یك قهوه با هم خوردید، یك گپ دوستانه هم در كنارش با هم زدید، در فلان محفل بین‌المللی نشستید و با همدیگر یك خرده درد دل كردید، بعد رو دربایستی به وجود می‌آید، آن وقت، اول شروع تحمیلات است.»
 
 حمایت:انتخابات ونیاز به گفتمان همبستگی وهمدلی

«انتخابات ونیاز به گفتمان همبستگی وهمدلی»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت است كه در آن می‌خوانید؛پیرو دو نوشتاری كه درخصوص انتخابات آتی طی هفته های گذشته ارایه شد، مخاطبان ارجمند ملاحظه می‌كنند كه هرچه به پایان سال نزدیك می‌شویم، تحرك‌ها وگفت وگوها در مورد انتخابات خرداد 92 ابعاد جدید تری پیدا می كند.

چنانكه در روزهای گذشته، اقدام برخی از نامزدهای آتی ریاست جمهوری دربرگزاری نشست هایی همزمان با سالروز میلاد با سعادت پیامبرمكرم اسلام(ص) و تمركزآنها بر یارگیری‌های انتخاباتی، توجه بسیاری را به خود جلب كرد .هم چنین اقدام هفته گذشته شورای نگهبان در تائید مصوبه مجلس شورای اسلامی در مورد قانون انتخابات ریاست جمهوری از حیث حقوقی قابل توجه بود. برخی گفت وگوهای فعالان سیاسی در فضای رسانه ای درخصوص مسایل مختلف كشور از جمله انتخابات و برگزاری برخی كنگره های حزبی، نیزطی روزهای گذشته بازتاب های جدیدی داشت.

درمیان همه این تحولات، به نظر می رسد لازم است نقطه مشتركی یافت و آن را تقویت كرد. یادداشت امروز به این زاویه مهم توجهی معمول می دارد كه چه باید كرد تا مقوله انتخابات موجب تقویت همبستگی وهمدلی درجامعه شود نه اینكه شقاق‌ها وتفرقه هایی را دامن زند یا جبهه گیری های منفی را شكل دهد كه تا مدتها سلایق مختلف درمقابل هم موضع گیری خصمانه داشته باشند؟ امید است تامل حاضر، زمینه همفكری عمومی دراین خصوص را فراهم آورد و با مشاركت فكری همه طیف های جامعه، بهتر بتوانیم گفتمان همدلی وهمبستگی را درجامعه خود همزمان با انتخابات تقویت كنیم.

در این امر،هیج ناظری چه درداخل كشور و چه درخارج كشور، تردیدی ندارد كه هرچه موفقیت در انقلاب اسلامی از بدو پیروزی انقلاب تا كنون حاصل شده، مبتنی برهمبستگی ملی وهمدلی همه اقشار بوده است ودقیقا درهر برهه ای كه این همبستگی وهمدلی را كم رنگ كرده ایم یا اهمیت آن را نادیده گرفته ایم، ضرباتی درابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی برما وارد شده است.با مفروض دانستن این امر بدیهی ، توجه به چند نكته دراین خصوص ضروری است.

اول اینكه به خود ودیگران یاد آور شویم كه همبستگی ملی و وفاق وهمدلی كلان ، یك چارچوب ضروری حقوقی است كه در قانون اساسی منعكس شده و همه موظفند كه ازحیث حقوقی درجهت تحقق وصیانت ازآن، تلاش كنند. دوم اینكه هرگونه اقدام بر خلاف همبستگی ملی وهمدلی همگانی در مقررات كشورمان وحتی كشورهای دیگر، جرم محسوب می شود واگر كسی در این زمینه فعالیت كرد، قانونا مستوجب كیفر می شود.

چنانچه درقانون مطبوعات این خط قرمزبیان شده تا رسانه ها همبستگی ملی را همواره رعایت كنند. سوم اینكه توجه كنیم همبستگی ملی یك امرانتزاعی نیست كه درعالم ذهن بسازیم یا به صورت اعتباری بگوییم اراده كردیم كه همبستگی ملی تامین شود، بلكه همبستگی ملی مستلزم این است كه به درستی این واقعیت را شناسایی كنیم كه دركشورما، پیروان ادیان مختلف البته با اكثریت مسلمانان حضور دارند، در كشورما قومیت های مختلف ، مذاهب اسلامی اكثریت واقلیت حضور دارند، به جز زبان رسمی، زبان های متنوع و گویش های محلی مختلف كاربرد دارند كه همین زبانها ابزار مهمی در فهم ودرك انسانی از محیط پیرامونی محسوب می شوند، در كشورما طیف های متنوع سیاسی با سلایق و دیدگاه های مختلف زیست می كنند كه برخی از آنها احساس این امر را دارند كه میدان دراختیارآنهاست ومثلا آنها مسوولیت شناسی بیشتری برای حفظ مصالح كشور دارند وگروه‌های دیگری هستند كه بالعكس، این احساس را می كنند كه فضا برای حضور وفعالیت آنها بسته است یا با محدودیت های مختلفی روبروست وطیف مقابل خود را متهم می‌كنند كه با خود محوری اجازه نمی دهد كه زمینه حضور فعال و برابرآنها درعرصه های متنوع سیاسی اجتماعی و فرهنگی فراهم آید، در كشورما طیف زیادی ازجمعیت را جوانان تشكیل می دهند كه متناسب با جوانی، دغدغه ها و روحیات و شور وتحرك خاص خود را دارند، در كشورما ازحیث اقتصادی وضعیت های متنوعی را بین اقشار جامعه می توان دید.

برخی از حیث اقتصادی در بهترین شرایط به سر می برند و برخی برای تامین اولیه های مایحتاج زندگی خود با مشكلات مختلف دست وپنجه نرم می كنند. در كشورما از حیث فرهنگی نیز این تنوع را می توان دید چنانچه اخیرا جهانیان شاهد بودند كه در مورد یك فیلم سینمایی دو گروه از مردم جلوی وزارت ارشاد جمع شدند كه عده ای درحمایت از فیلم وعده ای درمخالفت با آن اظهارنظر می كردند. همین تنوع دیدگاه ها را درعرصه های مختلف فرهنگی می توان مشاهده كرد وده ها مثال از موارد عینی برای آن ارایه داد.

با لحاظ این واقعیات، وقتی سخن از همبستگی ملی وهمدلی به میان می آید، یعنی اینكه باید همه این تنوع ها را مد نظر قرار داد و با احترام به این تنوع ها درچارچوب قانون اساسی، ترتیبی اتخاذ كرد كه همه افراد وگروه ها علایق مشترك خود را تقویت كنند و این احساس را نداشته باشند كه چند سلیقه یا جریان به صورت تحمیلی می خواهند نظر خود را برهمه امور تحمیل كنند. انتخابات یكی از مهم ترین عرصه هایی است كه می توان این حس مشترك را درهمه طیف ها برانگیخت وهمه آنان را به سوی سرنوشت مشترك ملی و اتخاذ بهترین راهكارها برای آینده كشور فراخواند.درفرایند تقویت همبستگی ملی وهمدلی، نقش صاحبان قدرت وگروه های مرجع بیش از دیگران است.

وقتی صاحبان قدرت در مراجع رسمی از صدر تا ذیل به این امراهتمام لازم را به عمل آورند، در این چند ماهه قبل از انتخابات، دایما با سخن یا عمل خود تلاش می كنند تا همه طیف های جامعه دوباره به نقطه های قرابت خود با دیگران بیندیشند وبه جای اینكه دیدگاه های مخالف خود را به تعبیر مقام معظم رهبری دشمن اكبر بدانند، سعی می كنند تا با همدلی با دیگران به بهبود اموركشور كمك كنند.

متاسفانه گاه برخی ازصاحب منصبان جوری سخن می گویند یا عمل می كنند كه گویی فقط آنها و یا جریان فكری همراه با آنان در تعیین سرنوشت ملت سهیم هستند.این نحو سخن گفتن یا عمل كردن، حتی اگر نسنجیده و ناخواسته به وقوع بپیوندد به ضرركشور است و دافعه درگروه های مختلف جامعه ایجاد می كند وحتی در مواردی خود می تواند براختلافات وكدورت ها ومع الاسف، كینه های شكل گرفته در برخی لایه ها بیفزاید وبه جای محبت ودوستی در جامعه، خشونت و دشمنی را بگستراند. بنابراین از همه مسوولان وصاحبان قدرت انتظار می رود كه به نقش خود در گسترش همبستگی ملی، درعین احترام به تنوع ها واختلاف سلیقه ها توجه لازم را معمول دارند.

نكته دیگر اینكه درخصوص، عناصر بیرونی و متغیرهای خارجی كه سعی دارند برانتخابات ایران وفضای پیرامونی آن تاثیر منفی بگذارند، همه باید توجه كنیم كه با همبستگی وهمدلی است كه نقش منفی همه این عناصر را می توان منتفی ساخت.

به عبارت دیگر، باید مواظب باشیم كه مبادا بزعم خود سخنی بگوییم یا عملی را درپیش گیریم كه پاسخ به طمع ورزی دشمنان این كشور باشد ولی در واقع موجب لطمه زنی به همبستگی وهمدلی داخلی باشد تا بدین ترتیب دشمنان كشورمان از این منفذها برای پیشبرد اهداف نامشروع خود بهره گیرند.

گاه دیده می شود كه برخی افراد با موضع‌گیری‌ها یا اقدامات افراطی وبی ادبانه نسبت به سلایق ودیدگاه‌های مقابل خود درحریم شهروندان جمهوری اسلامی در ظاهر می خواهند نشان دهند كه خیلی انقلابی و اسلامی هستند ولی در باطن، بذرتفرقه ودشمنی وكدورت ونزاع و بی حرمتی واقدامات خلاف شرع وقانون را دركشور می كارند كه به طورقطع زمینه خوبی برای سوء استفاده دشمنان كشوراست.

قبل از انتخابات به این آسیب ها باید توجه جدی كرد وهمه تلاش كنیم كه خروجی سخن یا رفتار ما تقویت همدلی وهمبستگی ملی باشد نه توسعه نزاع‌ها ودشمنی ها وانحصار طلبی ها ومنیت های زودگذر و اما آنان كه در صدد اجرای نسخه های تجویز شده از آنسوی مرزها هستند، به طورقطع مرتكب خلاف قانون می شوند وباید در قبال عملكردهای خود پاسخگو باشند.

نكته دیگركه بسیارمهم این است كه متولیان امورانتخابات باید دقت كنند كه مبادا با سخن یا رفتار خود این ذهنیت را دامن بزنند كه آنها دغدغه همبستگی ملی وتعیین سرنوشت ملت با رای واقعی و اصیل مردم را ندارند، بلكه از قانون تفسیرهایی می‌كنند كه در خصوص خواسته های خودشان باشد یا به جای بی طرفی در قبال سلیقه ها و جریان‌های سیاسی مختلف، آشكارا موضعی به نفع یك جریان یا سلیقه اتخاذ می كنند.

اگرمراجع متولی انتخابات به این نقش حساس خود توجه لازم را مبذول نكنند، بیشترین آسیب‌ها را در درجه اول به اعتماد عمومی وارد می سازند ودر درجه بعد وقتی اعتماد عمومی به نظام آسیبب دید، زمینه‌های آسیب رسانی به مصالح كشور فراهم می‌شود. دراین خصوص برخی از نهادهایی كه با انگیزه‌های متنوع ، گاهی درمعرض اتهام قرارگرفته‌اند كه در فرایند انتخابات دخالت می كنند، باید سخت‌گیری بیشتری بر سخنان یا رفتارهای قابل انتساب به خود اعمال كنند تا مبادا یك حرف یا عمل نامربوط فردی منتسب به این نهادها، زمینه آن را فراهم آورد كه برخی نزد افكار عمومی ترویج دهند كه بی طرفی در انتخابات وجود ندارد ومراكز معینی سعی می كنند خواسته های خود را در این فرایند به نتیجه برسانند.

البته این تذكارها به طورقطع مورد توجه خود مسوولان محترم این نهادهاست وخود آنها بیش از هر فرد دیگری به اهمیت نقش خود واقفند و ان شاء‌الله برای تقویت همبستگی ملی وهمدلی در كشور در روند انتخابات ایفای نقش خواهند كرد.

سخن آخر:
در دهه فجر انقلاب اسلامی هستیم. همان دهه ای كه با آمدن بزرگ مرد تاریخ این سرزمین از تبعید وبا به بار نشستن مبارزات ملی همه اقشار ایرانیان، باعث شد كه فصلی تازه در سرنوشت این ملت ودیگر ملتهای تحت ستم شكل گیرد.انقلاب اسلامی امروز فقط از آن ما ایرانیان نیست، بلكه همه مسلمانان وحق خواهان عالم به این انقلاب نگاه می كنند كه مبادا درآن خللی ایجاد شود. ازچنین انقلابی باید به درستی صیانت كرد. از جمله مهم ترین صیانت ها این است كه همبستگی وهمدلی ملی را تقویت كنیم .

انتخابات هم به لحاظ فرایند گزینش ملت و هم به جهت كاركردهای آن بسیار موقع خوبی است كه این همدلی ها وهمبستگی ها را توسعه بخشیم واجازه ندهیم جشن بزرگ مشاركت همه ملت در تعیین سرنوشتشان رنگ وبویی نامتناسب به خود بگیرد. همه در این زمینه مسوولیم و می بایست نقش خود را به درستی ایفا كنیم. ازهر تجربه مثبت و منفی گذشته، باید یاری جست تا انتخابات آتی، نماد برجسته همبستگی وهمدلی شود. امید آنكه گفتمان وحدت وهمدلی هرچه به انتخابات نزدیك تر می شویم، در سخن وعمل همه ما نمود بیشتری پیدا كند .

آفرینش:ضرورت ملی شدن صنعت فوتبال

«ضرورت ملی شدن صنعت فوتبال»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم مهدی شكری است كه در آن می‌خوانید؛سوال این است :با توجه به اینكه مهمترین عامل در هر صنعت بنگاه های آن می باشد كه در صنعت فوتبال باشگاه ها به مثابه بنگاه اقتصادی عمل می كنند و در نتیجه باشگاه های حرفه ای فوتبال یك بنگاه با كسب و كار ورزش فوتبال و ملازمات پشتیبان آن به حساب می آیند و هر باشگاه فوتبال به عنوان بنگاه اقتصادی در پی درآمد بیشتر و هزینه كمتر است ، آیا فوتبال ایران را می توان صنعت به حساب آورد یا خیر ؟

در پاسخ به این سوال باید گفت:واژه صنعت یك اصطلاح عام است كه به هر گونه تولید اقتصادی اطلاق می شود. با این توضیح فوتبال مدرن امروز چون یك فعالیت اقتصادی درآمدزا است صنعت به حساب می آید.

در این راستا به جرات می توان گفت ، با توجه به اینكه ورزش فوتبال در بسیاری از كشورها به صنعتی ملی تبدیل شده و از این طریق سودآوریهای زیادی برای ورزش دارد ، صنعتی شدن فوتبال در كشورمان كمك های مالی زیادی برای فوتبال و به ویژه برای باشگاهها خواهد داشت وبا این كار می توان از وابستگی های مالی به سایر عوامل خودداری كرد.

از بهترین راههایی كه می توان از طریق فوتبال درآمدزایی داشت ، توسعه اقتصادی صنعت فوتبال است و با توجه به فراهم شدن امكانات آن می توان این صنعت را در ورزش كشور توسعه داد تا سود خوبی نصیب ورزش كشور شود.

صادرات بازیكنان فوتبال در برزیل به یك صنعت ملی تبدیل شده است ، بنابراین با كمی درایت و توجه بیشتر مسوولان ورزش كشور به فوتبال می توان با صنعتی كردن این رشته بسیاری از مشكلات مالی در این زمینه را حل كرد ، ما می توانیم با فروش بازیكن ، فروش حق پخش دیدارها و بسیاری موارد دیگر درآمدهایی را برای باشگاههای فوتبال داشته تا با این درآمد بتوانند بسیاری از مشكلات خود را كه وابسته به پول است ، حل كرد.

فوتبال ازمنابع صنعتی است كه پایان پذیر نیست و در صورتی كه روزی با پایان یافتن منابعی دیگر مواجه شویم ، می توانیم از این صنعت به عنوان جایگزین استفاده های مفیدی داشته باشیم .فوتبال از دل صنعت ورزش بیرون آمده و ورزش به عنوان صنعت هشتم در جهان روز به روز در حال پیشرفت و توسعه بوده و جایگزینی مناسب برای بسیاری از صنایع دیگر است .

از شواهد وقرائن پیداست هم اكنون در فوتبال ایران مراحل مقدماتی برای ایجاد صنعت فوتبال انجام گرفته و در صورتی كه بستر سازی خوبی در این زمینه انجام گیرد می توانیم با فعالیت در این صنعت درآمدزایی های خوبی برای فوتبال كشورمان داشته باشیم .

یكی از نكات قابل تامل این است كه در ایران به دلیل عدم استفاده از نیروی متخصص در این زمینه از یك سو و زیر ساخت های نامناسب از سوی دیگر ، تا كنون فعالیتی برای انجام این كار صورت نگرفته كه این موضوع به زیان فوتبال ما خواهد بود ، بنابراین جامعه فوتبال باید هرچه سریعتر به فكر این موضوع باشند تا از این طریق بسیاری از مشكلات مالی باشگاهها و فوتبال حل شود.

وطن امروز:تأییدی بر دلالی 90

«تأییدی بر دلالی 90»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم علیرضا انتظامی است كه در آن می‌خوانید؛پیش از این در یادداشتی تلاش كردم به این سوال اساسی پاسخ دهم كه «چرا 90 بزرگ‌ترین دلال فوتبال ایران است؟» و البته در آن یادداشت تاكید كردم هدف دلالی برنامه 90 تلاش برای تاثیرگذاری بر همه شؤون فوتبال كشور است و این سوال را مطرح كردم كه: آیا تلاش برای تاثیرگذاری بر همه تصمیمات فوتبالی و حتی دخالت در انتصابات فوتبال و تعیین افراد برای جایگاه‌های مختلف و رایزنی بیرون از برنامه برای حضور افراد مورد نظر در پست‌های مختلف فوتبال با استفاده از قدرت برنامه ۹۰‌، نامی جز «دلالی پیشرفته» دارد؟ این روزها اتفاقاتی در برنامه 90 روی داده است كه بار دیگر حقانیت مطلب قبلی را ثابت می‌كند. بررسی این رویداد و حواشی آن نشان می‌دهد عدالتی كه 90 از آن دم می‌زند تنها در ادعاست نه در عمل. ماجرا به گفت‌وگوی تلفنی سیدمهدی رحمتی با برنامه 90 و علت كناره‌گیری وی از تیم‌ملی فوتبال باز می‌گردد، جایی كه رحمتی كه خود را همسایه كارلوس كی‌روش سرمربی تیم ملی در ساختمان محل زندگی‌اش معرفی كرد خطاب به مجری برنامه 90 گفت: به هرحال ما همسایه آقای كی‌روش هستیم و آپارتمان‌های‌مان در یك مجتمع قرار دارد. ما از رفت و آمد‌های ایشان مطلع می‌شویم و مثلا خبردار شدیم كه خود شما همین چند روز قبل میهمان كی‌روش بودید. رحمتی با دادن این آمار قصد داشت به تحركاتی اشاره كند كه برخی عناصر تیم‌ملی علیه او انجام می‌دهند اما خواسته یا ناخواسته دردسر بزرگی برای مجری 90 درست كرد. فردوسی‌پور كه از این جمله رحمتی شوكه شده بود نتوانست در آن برنامه پاسخی برای قانع كردن مخاطب خود كه از او فردی عادل در ذهن خود ساخته است بیابد و به سرعت از این مساله گذشت.

اما انتقادات گسترده در رسانه‌ها به علت حضور فردوسی‌پور در منزل كی‌روش و حمله امیر قلعه‌نویی به فردو‌سی‌پور در برنامه هفته بعد موجب شد مجری 90 از خود دفاع و در واقع موضوع را توجیه كند. هنگامی كه امیر قلعه‌نویی روی خط زنده برنامه خطاب به فردوسی‌پور عنوان كرد كه «خانه كی‌روش شام چه خوردی؟» وی برآشفته شد و درباره ماجرای حضورش در منزل كی‌روش اظهار داشت: «بنده هیچگاه در منزل كی روش حضور نداشته‌ام و فقط برای حضور در برنامه 90 یكبار به لابی محل اقامت ایشان رفتم و از وی دعوت كردم كه در برنامه حضور یابد. درباره جلسه با سرمربی تیم ملی هم هر گاه كه نیاز باشد من با سرمربی تیم ملی جلسه می‌گذارم. در گذشته نیز به مربیان تیم‌های ملی كمك كرده‌ام و از این به بعد هم اگر لازم باشد با ایشان و هر فرد دیگری كه این مسؤولیت را بر عهده داشته باشد جلسه خواهم گذاشت».

درباره این گفته‌های فردوسی‌پور چند نكته و سوال وجود دارد:

1- حضور فردوسی‌پور در منزل كی‌روش با توجه به تایید آن توسط سرمربی تیم ملی و مجری 90 قابل انكار نیست و محل جلسه چه لابی منزل باشد چه اتاق پذیرایی در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمی‌كند.

2- سوال بسیار مهم این است كه اصولا چرا باید یك مجری تلویزیونی كه تنها مسؤولیتش اجرای یك برنامه ورزشی است، با سرمربی تیم ملی فوتبال كشور جلسه بگذارد؟ آیا این امكان برای همه اهالی رسانه و حتی سایر مجری‌های تلویزیون فراهم است؟ به گفته فردوسی‌پور وی برای دعوت از كی روش به منزلش رفته است. سوال اینجاست كه از چه زمانی صدا و سیما برای دعوت از میهمانان، مجری یا تهیه كننده برنامه را به منزل افراد می‌فرستد؟ اگر بنابر حضور نمایندگان صدا و سیما در منزل افراد برای دعوت از آنان باشد باید یك سازمان مستقل با كارمندان متعدد تاسیس شود تا ده‌ها شبكه رادیو- تلویزیونی صدا و سیما بتوانند میهمانان خود را دعوت كنند. به نظر می‌رسد این ادعا، سخنان ناراستی است كه مجری 90 كه همواره دم از صداقت می‌زند برای فرار از سوالات متعددی كه به ذهن مخاطبان 90 و اهالی رسانه راه یافته، به زبان آورده است .

3- فردوسی‌پور تاكید كرده است كه پیش از این هم از این نوع جلسات داشته و هر وقت نیاز بداند این جلسات را با سایر مسؤولان نیز برگزار خواهد كرد. اگر چه امیر قلعه‌نویی و علی دایی مربیان قبلی تیم‌ملی فوتبال گفته‌های فردو‌سی‌پور را تكذیب كرده و گفته‌اند كه جلسه‌ای با وی نداشته‌اند و این باز هم دروغ دیگری است از مجری عادل برنامه 90 اما سوال اینجاست كه آیا جلسات قبلی (به فرض صحت) با هماهنگی مسؤولان فوتبال بوده است یا اینكه فردو‌سی‌پور شخصا اقدام به این كار كرده است؟ اصولا فردوسی‌پور در چه جایگاهی قرار دارد كه می‌تواند تشخیص دهد با چه مسؤولی و چه زمانی جلسه بگذارد؟ وی در این جلسات چه مطالبی را مورد تاكید قرار داده یا خدای ناكرده تحمیل می‌كند؟ مگر 3 ساعت زمان در هفته فرصت كافی برای هر آنچه وی قصد دارد به مسؤولان فوتبال بگوید، نیست؟ آیا فردوسی‌پور از قدرت برنامه 90 برای برگزاری این جلسات استفاده می‌كند؟ آیا مسؤولان صدا و سیما بر تحركات وی خارج از برنامه 90 كه با كمك قدرت رسانه ملی انجام می‌شود نظارتی دارند؟

4- اما سوال اساسی دیگر این است كه در جلسه فردو‌سی‌پور با كی‌روش چه گذشت؟ برخی معتقدند مهدی رحمتی به عمد بحث حضور فردوسی‌پور را در خانه سرمربی تیم ملی به میان كشید تا غیرمستقیم اشاره داشته باشد به تاثیر احتمالی فردوسی‌پور بر كی‌روش. به هرحال به نظر می‌رسد زمانی‌كه فردی كه ادعای تاثیر‌گذاری بر همه شئون فوتبال را دارد با سرمربی تیم ملی فوتبال جلسه می‌گذارد، اسامی اعضای تیم‌ملی یكی از مهم‌ترین بحث‌ها باشد. اصولا افرادی كه با جلسه و مذاكره با برنامه 90 همراه شوند دیگر مورد حمله فردوسی‌پور در برنامه زنده واقع نمی‌شوند.

نكته دیگری كه پس از اعلام اسامی تیم‌ملی برای بازی با لبنان به ذهن متبادر می‌شود این است كه تغییرات در اسامی تیم ملی چه ارتباطی با جلسه كذایی مورد اشاره داشته است؟ یكی از مهم‌ترین تغییرات، مربوط به كاهش بازیكنان تیم پرسپولیس بود كه مورد انتقاد شدید رویانیان هم قرار گرفت. سوال مهم در این بخش این است كه بین درگیری چند هفته پیش رویانیان با فردوسی‌پور، جلسه فردوسی‌پور با كی‌روش در منزل وی و كاهش بازیكنان پرسپولیس در تیم ملی فوتبال چه رابطه‌ای وجود دارد؟ پاسخ به این سوالات متعدد می‌تواند پشت پرده‌های بیشتری از دلالی پیشرفته برنامه 90 را فاش كند.

نكته آخر اینكه افشاگری مهدی رحمتی در برنامه 90 نخستین افشاگری علیه مجری این برنامه نبوده و آخرین آن نیز نخواهد بود، پیش از این نیز مجتبی شریفی، رئیس وقت كمیته انضباطی فدراسیون فوتبال، علیه عادل فردوسی‌پور دست به افشاگری‌زده بود. شریفی در یكی از گفت‌وگوهایش با مجری برنامه 90 هنگامی كه بشدت از سوی فردوسی‌پور تحت فشار بود، برای تعدیل فضا دست به یك افشاگری زد و گفت: «همین خود شما مگر برای بخشیده شدن علی كریمی برای بازی با سپاهان پا درمیانی نكردید؟» این افشاگری كافی بود تا انتقادات فراوانی متوجه برنامه 90 شود. قطعا افشاگری‌های بعدی نیز موجب خواهد شد هم مسؤولان صدا و سیما و فدراسیون فوتبال با حساسیت بیشتری اقدامات مجری برنامه 90 را دنبال كنند و هم میزان اعتقاد مخاطبان 90 به عدالت این برنامه دستخوش تغییرات اساسی شود.

تهران امروز:تونل نیایش؛ افتخار جامعه مهندسی

«تونل نیایش؛ افتخار جامعه مهندسی»عنوان سرمقاله روزنامه تهران امروز به قلم مازیار حسینی است كه در آن می‌خوانید؛

1- روز ششم فرودین ماه سال 1390 وقتی پروژه ساخت تونل نیایش رسما آغاز به كار كرد و روزشمار آن روشن شد،شاید برای بعضی‌ها باور كردنش سخت بود كه این طرح عظیم شهری در مدت زمان كمتر از 23 ماه آماده بهره‌برداری شود، اما با راهبری‌های هوشمندانه شهردار محترم تهران و تلاش حدود 6هزار كارگر و مهندس این كار به ظاهر غیر ممكن انجام شد.در این میان باید از تلاش شبانه‌روزی دست اندركاران پروژه یاد كرد كه برای وفای به عهد خود با مردم از هیچ سعی و كوششی فروگذار نكردند و هیچ زمانی را از دست ندادند. اكنون تونل نیایش به مدد زحمات همین كارگران و مهندسان به عنوان دومین تونل بلند شهری جهان در سال 2012 تكمیل شده است. پروژه تونل نیایش مایه مباهات جامعه مهندسی كشور بوده و دستاوردهای فراوانی را در بر داشته است. حفر یك سطح مقطع 470 متر مربعی در دل خاك‌های آبرفتی شهر تهران، ساخت دو راهی‌ها،‌مد نظر قرار دادن مهندسی ارزش در جریان ساخت تونل، گذر از زیر بزرگراه مدرس با روباره حدود 5 متر و مسائلی از این قبیل همه و همه از ویژگی‌های قابل ذكر پروژه تلقی می‌شود. اما همانطور كه دكتر قالیباف در مراسم تقدیر از دست اندركاران تونل نیایش عنوان كردند، به‌راستی اگر قولی مبنی بر ساخت یك تونل 10252 متری در مدت زمان حدود 23 ماه داده شد، بیش از هرچیز به توانمندی، حمیت و پشتكار كارگران زحمتكش این پروژه تكیه شده بود. به این لحاظ می‌توان گفت سهم كارگران در ساخت تونل نیایش بسیار زیاد بود و باید قدردان زحمات این عزیزان بود.

2- سال‌هاست دراین شهر كار عمرانی صورت‌ می‌پذیرد؛ پل‌ ساخته می‌شود، بزرگراه كشیده‌می‌شود و اخیرا هم كه سروكله تونل‌ها در معابر‌جدید شهری پیدا شده‌است. تمام اینها ساخته‌می‌شوند تا مردم زندگی راحت‌تری را تجربه‌كنند؛ تا به‌تعبیری كرامت‌انسانی بیشتر رعایت‌شود. همیشه دراین كشور مصالح عمرانی موجود بوده و چه‌بسا در گذشته به‌دلیل قیمت پایین‌تر این‌قبیل اقلام‌مصرفی، با دغدغه‌خاطر كمتری می‌شد به ساخت‌و‌ساز راه و ابنیه مهندسی پرداخت اما روند فعالیت‌های عمرانی دردهه‌های گذشته با فراز و نشیب‌های متعددی همراه بوده‌است. این امر بیشتر ریشه ‌در احساس‌نیاز مدیران‌شهری و تفاوت در میزان‌توجه آنان به ضرورت‌ توسعه زیرساخت‌های شهر داشته ‌است.

3- سیمان، فولاد و آسفالت كه مركب از قیر و سنگدانه‌ است، همگی اقلام بی‌روح و سردی هستند كه وقتی براساس یك تفكر انسانی به‌هم تنیده‌می‌شوند، به عناصر مشكل‌گشای شهر تبدیل خواهند شد. اگر هدف از ساخت یك پل یا یك بزرگراه صرفا به‌تصویركشیدن توانمندی‌های فنی و مدیریتی نباشد و خدمت به مردم دراولویت تفكرات دست‌اندركاران امر قرار داشته‌باشد، آن‌گاه می‌توان از موفقیت‌ها سخن‌گفت و به جلب‌رضایت خداوند امیدواربود.

درحقیقت می‌توان گفت میزان موفقیت ما انسان‌ها در نوع نگاهمان به مسائل‌پیرامونی شكل‌می‌گیرد و نه حجم كارهایی كه انجام‌می‌دهیم؛ اگر نگاهمان بلند باشد، قطعا موفقیت به‌دنبال آن خواهد آمد. موفقیت یعنی جلب رضای‌خدا و مردم.

-4 تاثیر كارهای ما بر روح و روان همنوعان‌مان، بهترین معیار برای سنجش میزان مقبولیت عملكردمان است. اگر امروز ساخت‌و‌سازهای عمرانی به یكی‌از دغدغه‌های مدیریت‌شهری تبدیل‌شده، دلیل آن قطعا سبقت‌گرفتن از كارنامه عملكرد پیشینیان نیست بلكه رفع مشكلات روزمره شهروندان است كه اینچنین همگان را به تكاپو واداشته ‌است. برای این مردم كه لیاقت بهترین‌ها را دارند باید هر كاری كه می‌توان، كرد. باید فقط به فكر رفع مشكلات آنان بود. دراین میان نوع نگاه مدیران و تصمیم‌گیران امور مربوط ‌به مردم، بسیار اهمیت‌دارد. اگر نیت‌ما مبتنی‌بر خدمت باشد، خدا راه‌ها را برای‌مان بازمی‌كند و در غیر ‌این‌صورت فقط خدا می‌داند چه سرنوشتی در انتظار‌مان ‌است.

مردم سالاری:تمهیدات ما و غرب در مذاكرات پیش رو

«تمهیدات ما و غرب در مذاكرات پیش رو»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم منصور فرزامی است كه در آن می‌خوانید؛ باور داریم كه انسان به عنوان موجودی اجتماعی‌، محتاج روابط متقابل است و می‌كوشد تا راه پیش پا را آسان‌تر و كم هزینه‌تر دنبال كند و به مقصود و مقصد برسد‌. اما این روابط متقابل‌، مستلزم تمهیدات و مقدماتی است كه اگر زمینه مساعد آن فراهم نباشد پیامدی جز حسرت و زیان نخواهد داشت. و ما هم در این دوره خطیر تاریخی‌، به عنوان كشوری مسلمان و انقلاب دیده و مصایب تحمیلی دشمنان را تجربه كرده‌، محتاج مذاكره‌ایم‌. چون آنچه در این شرایط سخت‌، ذهن همه را به خود مشغول داشته‌، یافتن راه برون‌رفت از معضلاتی است كه به گناه خود یا دیگران‌، به آن مبتلا شده‌ایم و كوچك و بزرگ به این می‌اندیشیم كه فردا چه خواهد شد‌؟ اینكه گاهی راه را به اشتباه می‌رویم و در رسیدن به اهداف عالی و آرمانی خود‌، هم كلام و متحد و متفق نیستیم و طرف مقابل غربی هم از این تفرقه و تشتت آرا و سخنان ما بهره فراوان برده است و می‌برد و در هم ریختگی اوضاع اقتصادی ما را به سود خود می‌داند و بر فشارهای خود با تحریم‌های همه جانبه می‌افزاید‌، بر همه روشن است .

اما مشكل بزرگ ما‌، عدم اتحاد بین طیف‌ها و جناح‌های مختلف فكری و سیاسی است و ضرورت دارد در این زمینه‌، به وحدت نظر برسیم و با تعقل رفتار كنیم .

این نكته هم باید مورد نظر ما باشد كه مذاكره با آمریكا وقتی خط قرمز ما نیست كه منافع ما به خطر نیفتد و رابطه گرگ و میش برقرار نشود . بنابراین‌، صرف مذاكره با غرب‌، اگر بر خلاف مصالح كشور ما باشد‌، خط قرمز مشروع و منطقی ماست. اما در این شرایط حساس‌، مقتضی آن است كه بزرگان‌، در ایجاد هماهنگی و وحدت جامعه‌، پیش قدم شوند، چون تخته‌های فولاد و بنیان مرصوص در وحدت و آشتی ملی است و رسانه‌ها نیز ضمن حرمت به سلایق معقول‌، از تفرقه گرایی بپرهیزند و مقالاتی در مشتركات جناحهای سیاسی و فكری بنویسند و به غرب القا كنند كه در عزت‌، استقلال و مصالح و منافع ملی و انقلابی خود‌، متفق‌القول‌اند و مشی همه آنها یكی است و در مواضع بحق خود پایدارند و در همین جا باید گفت كه عمل و بیان و موقع شناسی و دفاع شجاعانه پیر دیر انقلاب‌، عسگراولادی عزیز‌، در این وانفسای كیهانی چه غنیمت كمیابی است .

اما عمل و سیاست آمریكا و اروپا‌، مصداق بیت حكیم سنایی ماست‌:

به مار‌ماهی مانی نه ماهیی و نه مار

منافقی چه كنی‌؟ مار باش یا ماهی

این درست كه به قول « ورلدتریبون » اوباما با بركناری ژنرال جنگ‌طلب خود‌، به تدریج‌، زمینه مذاكره با ایران را فراهم می‌كند اما ما ایرانی‌ها تا اثر تبر آمریكا را بر آشیانه خود می‌بینیم‌، از سیاست مزورانه آمریكا – كه از سلف خود آموخته – آسوده خاطر نیستیم . چون اگر سخن از آشتی و مذاكره است‌، پس تشدید تحریم‌های غیر انسانی و غیر حقوقی آنها كه با حقوق بشری ابزاری آنها نیز مغایرت دارد چیست‌؟ اگر ما به آمریكا و نیت استعماری او اعتماد نداریم به سبب آن است كه 8 سال جنگ را بر ما تحمیل كرده است‌، برای آن است كه منابع ما را به غارت برده است‌؛ برای آن كه خشكاندن ریشه موجودیت ما را خواسته است‌؛ برای آن كه با تاثیر خود بر مذاكرات 1 + 5 آن را به صورت تشریفاتی و « شیر بی‌یال و دم و اشكم » درآورده‌ است.

برای آن است كه وزیر امور خارجه‌اش می‌گوید‌: سیاست آمریكا‌، ضربه زدن به منافع ایران است‌! و موارد بسیاری كه مثنوی هفتاد من كاغذ است‌، بنابراین‌، اگر آمریكا در ادعای خود صادق است‌، باید در عمل هم چنین باشد . البته‌، غرب چاره‌ای جز مذاكره مستقیم با ما ندارد‌. چون اوضاع منطقه به سود غرب نیست‌، چون هم منابع ارزانش را می‌خواهد و هم بازارهای پرسودش را‌، چون قادر به نادیده گرفتن نقش ایران در معادلات جهانی و خاور‌میانه نیست‌، چون در جنگ‌های 33 روزه لبنان و 22 روزه حماس‌، ابزارش‌، ناكارآمد بوده است‌؛ چون اذنابش در منطقه‌، نتوانسته‌اند‌، حلقه طلایی مقاومت را در هم بشكنند‌.

 غرب باید بداند كه در خاورمیانه باتلاقی است كه سرانجام‌، او را در خود فرو می‌بلعد و فردا و فرداها به سودش نیست و به سود ما هم نیست. بنابراین‌، تنها راه برون‌رفت غرب و ما‌، رویكرد مذاكره متقابل‌، مستقیم و برد – برد است. پایان سخن اینكه‌، غرب باید بداند ملتی كه به كلام مبین
« واعداولهم مااستطعتم من قوه .‌.‌. » متكی است و قرنها بر جهان آقایی كرده و نمادهای اساطیری‌اش در بزرگترین اثر حماسی جهان جلوه خیره‌كننده‌ای دارند و با آن فرهنگ و تمدن درخشان و تاثیرگذارش‌، هرگز تن به ذلت و بردگی نخواهد داد و بر سر میز مذاكره‌ای كه یك سوی آن باخت باشد‌، نخواهد نشست .

ابتكار:اگر «حبیبی» از«گل آقا»شكایت می‌كرد!

«اگر حبیبی ازگل آقا شكایت می‌كرد!»عنوان سرمقاله روزنامه ابتار به قلم فضل الله یاری است كه در آن می‌خوانید؛همین چند ماه پیش بود كه حكم شلاق برای یك كاریكاتوریست به جرم كشیدن كاریكاتور یك نماینده مجلس جنجال ساز شد.چند ماه پیش بود كه یك روزنامه معروف به دلیل انتشار یك كاریكاتور - كه بعداً از اتهام تبرئه شد- توقیف شد و چند ماه تعطیل بود. چند طنز نویس و كاریكاتوریست در چندین سال گذشته مشمول عنایات و شكایات مسئولین كشور شدند.

شكایت‌های متعددی از روزنامه نگاران و رسانه‌های مختلف از سوی مسئولین كشوری و محلی در دادگاه‌های سراسر كشور در حال بررسی است. تهدید به شكایات از سوی برخی از مسئولان یكی از عادی ترین اتفاقات در رابطه میان مسئولین و رسانه هاست....

این همه در حالی است كه در كشور ما در همین سالهای نه چندان دور تجربه «دكتر حسن حبیبی و مجله گل آقا» حتی در میان مردم عادی كوچه و بازار نیز بازتاب داشته است. به این موارد نگاه كنید.

1 – دكتر حسن حبیبی در مطب چشم پزشكی كه شاغلام باشد و تابلوی معرف چشم پزشكی را می‌نگرد كه بر روی آن مشكلاتی ماننند تورم، گرانی بیكاری و... نوشته شده و حبیبی در مقام معاون رئیس جمهور هیچ كدام را نمی‌بیند.
2- دكتر حسن حبیبی روی زمین دراز كشیده و در حال مشق نوشتن است: می‌نویسد ادب مرد به ز دولت اوست.
3- دكتر حبیبی در حال معاینه فنی ماشین مستعمل و پرخرج.دولت.
4- دكتر حبیبی در حال دادزدن برای كمك به حل مشكلات كشورهای دیگر جهان.
5-............
6-............

خوشبختانه تاریخ مطبوعات ایران موارد بسیاری از حضور معاون اول رئیس جمهور در صفحه اول یك مجله طنز را به خاطر دارد. آن سالها تازه كشور از مصائب جنگ هشت ساله سر بر آورده بود و در سودای سازندگی. كشیدن كاریكاتور سردار سازندگی كشور در كسوت روحانیت امری ناممكن بود، پس اهالی گل آقا تصمیم گرفتند كه دكتر حسن حبیبی معاون اول رئیس جمهور را به نمادی از دولت بدل كنند و هر چه انتقاد در دل دارند را با كشیدن كاریكاتور وی مطرح كنند. این اتفاق نادر در آن سالها تنها به دلیل روحانی نبودن حسن حبیبی نبود بلكه مهمترین علت آن «مدارا» یی بود كه این مرد فرهنگی سیاست به آن مجهز بود و كیومرث صابری فومنی از آن باخبر.

معاون اول رئیس جمهور كه نفر دوم اجرایی كشور هم به حساب می‌آمد بی آن كه خم به ابرو بیاورد هر روزه شاهد حضور خود در صفحه اول یك مجله طنز بود.

در نگاه مردمی كه هر هفته منتظر توزیع مجله گل آقا بودند، انعكاس مشكلات شان را روی جلد آن می‌دیدند، كاریكاتوریست‌ها و مسئولان مجله قهرمانانی بودند كه خطر كرده و كاریكاتور نفر دوم دولت را می‌كشیدند. اما اینك پس از گذشت دو دهه از آن روزها و كم حوصلگی مسئولان امروز در برابر انتقادات، معلوم می‌شود كه - اگر چه مسئولان و روزنامه نگاران گل آقا هم سهم بزرگی در آن اتفاق داشتند اما - قهرمان واقعی آن عرصه دكتر حسن حبیبی بود.مردی كه هم در تدوین قانون اساسی كشور سهام دار بود و هم چندین وزارت را در كارنامه خود داشت و از نظر جدیت نقش و شخصیت كم از دیگر مسئولان نداشت. او اما با سخاوتی مثال زدنی اجازه داد تا طنز نویسان هر هفته او را هدف انتقاد قرار دهند، در حالی كه نقش چندانی در به وجود آمدن مشكلات مورد انتقاد نداشت.

در این سال‌ها اگرچه گل آقا در عرصه مطبوعات حضور ندارد اما طنز و كاریكاتور توانسته جایگاهی جدی در عرصه نقد مدیریت كشور پیدا كند، اما تاسف آور آن كه تحمل و مدارای دكتر حسن حبیبی نتوانست در بسیاری از مسئولان كشور ادامه پیدا كند و از این بابت با عقب گردی تاریخی مواجه شدیم.

به راستی اگر در سال‌های پایانی دهه شصت معاون اول رئیس جمهور، مجله «گل آقا» را به دادگاه می‌كشاند كه: هر هفته كاریكاتورم را می‌كشد و شان اجتماعی ام را نادیده می‌گیرد و به مقام سیاسی و فرهنگی ام توهین می‌كند، این روزها كاریكاتور، طنز وهمین جریان كم رمق نقد در كشور وجود داشت؟ آیا طنزنویسان كشور می‌توانستند هر روزه گوشه ای از تاریك خانه مشكلات كشور را نوری بتابانند وبه مردم نشان دهند؟

این روزها از فرهنگ، شخصیت،آرامش، بزرگواری،سعه صدر و ده‌ها صفت خوب دیگر دكتر حسن حبیبی یاد می‌شود، اما مدارای وی در برابر رسانه‌ها – به خاطر تاثیر زیادی كه در این حوزه داشته است- در راس آن‌ها می‌نشیند.موضوعی كه بدون تردید یك الگوی رفتاری را پیش روی دولتمردان امروز می‌گذارد. آنان كه طالب نام و پایانی نیك اند.

شرق:به كام دولت، به نام خودروسازان

«به كام دولت، به نام خودروسازان»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم رضا میرخانی رشتی است كه در آن می‌خوانید؛دولت در تصمیم جدیدی به خیال خود قیمت‌گذاری خودرو را آزاد كرده است اما مساله این است كه دولت به هیچ‌وجه دخالت خود را حذف نكرده و نمی‌كند. در همین آیین‌نامه نوشته شده كه سازمان حمایت از مصرف‌كننده قیمت را تعیین می‌كند و خودروسازان در این میان هیچ سودی نخواهند برد.

براساس محاسبات قبلی سازمان حمایت از مصرف، خودروسازان تا پایان سال 3500‌میلیارد‌تومان ضرر می‌كنند. طبق قانون برنامه پنجم توسعه، در شرایطی كه قیمت‌گذاری را دولت تكلیف كند و این قیمت‌ها به صورت عادلانه نباشد، دولت باید ضرر و زیان تولیدكننده را جبران كند. اما دولت عزمی برای جبران این زیان ندارد. چنان كه مبلغ درخواستی دوهزار‌میلیارد‌تومان خودروسازان را تاكنون پرداخت نكرده و خیالی هم برای پرداخت ندارد. حالا با روش جدیدی كه 12اشتباه محاسباتی در آن وجود دارد، خودروسازان هیچ سودی نخواهند كرد. بلكه دولت با استفاده از ما، قیمت‌ها را افزایش داده و مابه‌التفاوت آن را از تولیدكنندگان دریافت خواهد كرد، در واقع، سود افزایش قیمت خودرو به دولت می‌رسد و بدبینی مردم و گرفتاری‌ها به خودروسازان خواهد رسید.

دولت در حالی می‌خواهد براساس ارز مبادلاتی قیمت‌ها را تعیین كند كه یك دلار به تولیدگران تخصیص نیافته و همه واردات با ارز آزاد بوده است. همچنین همه راه‌های دریافت تسهیلات را بسته‌است.

در همین حال از تولیدكنندگان می‌خواهد تا متعهد شوند حجم تولید را بالا ببرند در حالی كه شرایط را برای ما تسهیل نكرده است. در بخش دیگری سازمان حمایت از مصرف خواسته تا اسناد مثبته را ارایه كنیم. در حالی كه ما برای خروج حساب‌ها 8 درصد پول می‌دهیم و همه این روند غیرقانونی است، ما در این وضعیت چطور می‌توانیم اسناد آن را ارایه كنیم.

مطابق قانون و آیین نامه جدید، خودروسازان هیچ حقی ندارند و سازمان حمایت از مصرف قیمت‌ها را تعیین می‌كند و خودروسازان نیز باید هر سه ماه یك‌بار مابه‌التفاوت‌ها را به حساب دولت واریز كنند.

آرمان:فردای عیدانه

«فردای عیدانه»عنوان یادداشت روز روزنامه آرمان به قلم دكتر علی قنبری است كه در آن می‌خوانید؛پرداخت كمك شب عید دولت به مردم یكی دیگر از آن برنامه‌های فی‌البداهه و تصمیمات آنی اقتصادی است كه به‌رغم اعلام این موضوع و تكرار آن و ایجاد انتظار در مردم بُعد مشخص و چارچوب اجرایی خاصی ندارد. با وجود آن كه روزها از اعلام این خبر می‌گذرد اما هنوز مشخص نیست كه این كمك نقدی یا غیرنقدی به چه اقشاری و با چه مكانیزمی تعلق خواهد گرفت. نه هنوز میزان آن مشخص است و نه نحوه تخصیص آن و نه محل تامین این كمك‌ها. تنها موضوعی كه بارها تكرار شده و دولت بر آن اصرار دارد پرداخت این یارانه دولتی از محل صندوق توسعه ملی است.

پرداختی كه با ذات و قانون و اهداف مصوب این صندوق در تضاد است. صندوق توسعه ملی جایی برای ذخیره‌سازی درآمدهای كشور برای نیازهای مباداست. براساس قانون و هدف تشكیل این صندوق، ذخایر و درآمدهای این صندوق باید صرف توسعه كشور و امور زیربنایی و كنترل نوسانات ارزی شود.

یعنی باید در مواقعی كه قیمت فروش نفت بالاست، مازاد درآمدهای نفتی در این صندوق ذخیره و سپس این مبالغ همان‌طور كه از اسم صندوق برمی‌آید، پشتوانه و پاسخگوی نیازهای تولیدی كشور باشد. در همین راستا دولت باید این سرمایه را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد تا در ‌كنترل نوسانات ارزی، تقویت زیربناهای توسعه و درنهایت در راستای كمك به توسعه و تعالی كشور صرف شود نه‌اینكه درآمدهای این صندوق صرف امور جاری و روزمره شود و به‌جای ایجاد اثرات توسعه‌ای، اثرات تورمی بر اقتصاد باقی بگذارد.

به‌كار گرفتن منابع این صندوق در راستایی كه دولت اكنون قصد آن را دارد نه‌تنها كمكی به رشد و توسعه ملی نمی‌‌كند بلكه ممكن است توسعه را نیز با مشكلاتی مواجه كند، چون باعث افزایش نقدینگی، تورم و كاهش قدرت خرید مردم می‌شود. علاوه بر این، توزیع نقدی درآمدهای اینچنینی باعث وابسته شدن مردم به دولت می‌شود. چراكه اگر قرار است كمكی در راستای توسعه و بهبود مردم شود این كمك با توسعه و تقویت بخش صنعتی و تولیدی صورت نمی‌گیرد.

به‌جای توزیع نقدی پول در بین مردم و افزایش اثرات منفی آن بهتر است دولت با منابع این صندوق و دیگر منابع در اختیار خود در راستای ایجاد اشتغال و كاهش بیكاری كار كند و با این اقدامات مشكلات ریشه‌ای موجود را برطرف كند نه اینكه با نگاه‌ها و پیشنهادات عاجل و آنی تبعات منفی به‌بار بیاورد.

اگر هدف دولت از این اقدامات كمك به محرومان و اقشار كم‌درآمد است این كمك باید از طریق سازمان‌های مرتبط صورت بگیرد؛ یعنی سازمان‌ها و نهادهای مرتبط با این موضوع باید تقویت شوند و چنین كمك‌هایی باید در بودجه سالانه پیش‌بینی و منابع آن از این محل تامین شود.

اگر دولت از این كمك خود هدف سیاسی ندارد این اقدامات باید در بودجه سالانه و برنامه پنجم توسعه پیش‌بینی شود نه آنكه در آستانه انتخابات اعلام كند قرار است كمك‌هایی را بین مردم توزیع كند كه درنهایت تنها اثرات تورمی منفی بر اقتصاد بر جای می‌گذارد. هر اقدامی در این راستا باید در راستای توسعه، تقویت تولید، رفع بیكاری همراه با یك برنامه مدون و برنامه‌ریزی شده باشد نه یك برنامه سیاسی فی‌البداهه كه نتیجه‌اش كاهش ارزش پول است.

بهار:هویت و بقا

«هویت و بقا»عنوان یادداشت روز روزنامه بهار به قلم بهروز گرانپایه است كه در آن می‌خوانید؛هر نهاد یا سازمان اجتماعی را از آن جهت كه عنصر تشكیل‌دهنده آن انسان است، یك موجود زنده قلمدادمی‌كنند كه چرخه تولد و بلوغ و مرگ را طی‌می‌كند. روزی متولد می‌شود، دوران رشد و بالندگی را می‌پیماید، به كمال و نقطه اوج می‌رسد و آن گاه در سراشیبی كهولت و ناتوانی و افول و مرگ قرار می‌گیرد. انسان را كه از این سرنوشت گریزی نیست. تمدن‌ها و حكومت‌های بسیاری نیز در طول تاریخ آمده‌اند و رفته‌اند و جز نامی از آن‌ها چیزی در تاریخ نمانده است. انقلاب‌ها و نظام‌های سیاسی و اجتماعی متعددی را نیز می‌توان نام برد كه در مقطعی از تاریخ برآمده‌اند، مدتی حكمرانی كرده‌اند و سپس به محاق رفته‌اند و نابود شده‌اند.

در آموزه‌های دینی ما و در قرآن نیز در این‌باره می‌خوانیم: سُنَّه اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّه اللَّهِ تَبْدِیلا (سنت و قانونمندی الهی است كه از قبل جاری بوده و تغییری در قانون الهی نخواهی یافت. سوره فتح، آیه 23). آیا چنین سرنوشتی در انتظار جمهوری اسلامی ایران هم هست؟ در ادامه به این پرسش بازمی‌گردیم.

    امروزه سازمان‌های تولیدی (شركت‌ها و كارخانه‌ها) برای پرهیز از كاهش راندمان یا بازدهی در فرآیند تولید و جلوگیری از فرسودگی سخت‌افزاری و نرم‌افزاری سازمان خود، واحد كنترل كیفی را در سازمان خود ایجاد می‌كنند. نقش و مسئولیت چنین واحدهایی نظارت و بازرسی بر تمامی مراحل تولید از ورود مواد اولیه، فرآیند تولید، محصول نهایی، سلامت و انگیزش نیروی انسانی، ارزیابی تاسیسات و مجموعه عواملی است كه می‌تواند بر سود و زیان یا توسعه و ورشكستگی شركت تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم داشته‌باشد. از سوی دیگر، واحدهای تحقیق و توسعه با ابداع و نوآوری به مقابله با رقبا می‌روند تا بر بقا و ادامه عمر و حیات شركت بیفزایند.

تولید و اقتصاد، عرصه سخت و دشواری برای بقا و ماندگاری است. اما عرصه سیاست و اجتماع، از پیچیدگی‌ها و حساسیت بیشتری برخوردارند. با این حال به نظر می‌رسد كه برخی جوامع توانسته‌اند با شناخت این پیچیدگی‌ها و ایجاد سازوكارهای مناسب بر دوام نظام سیاسی و اجتماعی خود بیفزایند. اگر محصول نظام‌های سیاسی-اجتماعی را تولید انسان‌های سالم، دانا و طراز زندگی امروز بدانیم، باید دید در كارخانه انسان‌سازی ما با چه سازوكاری بقای سازمان اجتماعی تضمین می‌شود؟

    در نظام‌های سیاسی‌ـ اجتماعی مسئله «بقا» در كنار مسئله «هویت» معنا می‌یابد و همین نكته موضوع را پیچیده‌تر و به دلایلی دشوارتر می‌كند. هویت كشورهای جهان را امروزه با نوع حكومت تعیین می‌كنند. و نوع حكومت، پیش از آن‌كه ایدئولوژی باشد، شیوه حكمرانی است. بدیهی است در یك حكومت دینی، در كنار شیوه حكمرانی مسئله اخلاق و رعایت ارزش‌های اعتقادی نیز از اهمیت بالایی برخوردار می‌شود. زیرا قاعدتا نظامی با آموزه‌ها و ارزش‌های دینی یا ایدئولوژیك اگر به دنبال بقا و پایداری است، نمی‌تواند بی‌توجه به حفظ «هویت» كه در گرو پایبندی به اصول اعلام شده خود خواهد بود به بقا ادامه دهد.

چه اگر در جهت بقای خود اصول را رها كند، دیگر از هویت اولیه خود برخوردار نخواهد بود. اما واقعیت این است كه بقای هر سازمان یا نظام سیاسی-اجتماعی از قواعد معین و مشخصی تبعیت می‌كند. دو روش یا الگوی عمده برای ایجاد ثبات و پایداری و استمرار نظام‌های سیاسی-اجتماعی وجود دارد.

اول الگوی دموكراتیك یا مشورتی و مردم‌محور، دوم الگوی سانترالیستی یا تمركزگرا. در الگوی اول، اصل را بر مشورت‌ها و تصمیم‌گیری‌های جمعی و در مقیاس ملی بر حاكمیت مردم قرار می‌دهند و در كنار آن با نظام‌مند كردن مقررات در سازمان یا نهادینه‌شدن قانونگرایی و احترام به قانون و اصل تفكیك قوا در نظام سیاسی، توانسته‌اند سازمان‌های كارآمد و جوامعی با امنیت نسبی بالا، پیشرفته، اخلاقی و با امكان جابه‌جایی آرام و مسالمت‌آمیز قدرت سیاسی به وجود آورند.

در الگوی دوم، راه و روش ایجاد ثبات و بقای سیستم را به اعمال قدرت و ملزم كردن افراد و واحدها به تبعیت محض از مركزیت سازمان و در مقیاس نظام سیاسی رمز بقا و ماندگاری را در اقتدارگرایی و در پیش گرفتن شیوه‌های پلیسی و امنیتی می‌دانند. الگویی كه سازمان‌هایی مخوف و جهنمی و جوامعی بسته، گاه ناامن، فاسد و شكننده به دنبال می‌آورد.

سنت و قانونی كه در قرآن بر آن تاكید می‌شود یعنی نابودی و مرگ نظام‌ها و دگرگونی بنیادی در جوامع انسانی، در واقع ناشی از عدم پایبندی آن‌ها به اصول و ارزش‌های الهی بوده‌است و به آن معنا نیست كه هر سازمان و نظام اجتماعی الزاما مسیر سقوط و نابودی را طی می‌كند. به عبارت دیگر همان گونه كه شركت‌ها و سازمان‌های تولیدی با مكانیسم‌های خاص به حیات خود در عرصه تولید و اقتصاد ادامه می‌دهند و مدام خود را بازسازی و نوسازی می‌كنند، نظام‌های سیاسی و اجتماعی نیز با پایبندی به اصول و ارزش‌هایی كه معرف هویت آن‌هاست و روش‌ها و الگوهای تجربه شده بشری می‌توانند بر دوام و بقای نظام، ضمن حفظ هویت خود بیفزایند. این سنت الهی است: «بقا»ی سازمان یا جامعه با پایبندی به «هویت اصیل و ارزش‌های الهی و انسانی» و «سقوط و نابودی» بر اثر انحراف از اصول و رمز بقا و ماندگاری را به شیوه‌هایی در تعارض با اصول و هویت اولیه جست و جو كردن.

دنیای اقتصاد:چگونه تورم انتظاری كاهش می‌یابد؟

«چگونه تورم انتظاری كاهش می‌یابد؟»عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دكتر پویا جبل عاملی است كه در آن می‌خوانید؛به باور بسیاری از كارشناسان، بزرگ‌ترین مشكل اقتصاد ایران در شرایط فعلی، تورم افسار گسیخته آن است.

ارقام كنونی تورم در كمتر كشوری به چشم می‌خورد و به همین دلیل، توجه بدنه علمی و كارشناسی كشور با وجودی كه همواره معطوف به تورم بوده، اینك بیش از گذشته بر آن متمركز شده است.

 پروفسور پسران نیز در مصاحبه خود از آن به عنوان اصلی‌ترین دغدغه كنونی، نام می‌برد. ضمن آنكه معتقد است، تورم انتظاری نیز بر این تورم تاثیرگذار بوده است. تورم انتظاری در كوتاه‌مدت می‌تواند رابطه میان تورم و بیكاری را تعریف كند. این شاخص با تاثیرگذاری بر قیمت گذاری، موجب می‌شود تا تورم حتی در مقابل كاهش نقدینگی نیز، حداقل در كوتاه‌مدت، مقاومت نشان دهد.

به اعتقاد كارشناسان اگر امروز در اقتصاد ایالات متحده و دیگر كشور‌های پیشرفته، با وجود انجام سیاست‌های انبساطی و تسهیل پولی، هنوز تورم رشد آن چنانی نكرده است، یك عامل كلیدی باعث آن است: تورم انتظاری. تورم انتظاری كه به‌واسطه اعتماد عاملان اقتصادی به بانك‌های مركزی و هدف‌گذاری قیمتی آنان، در سطح بسیار نازلی قرار دارد.

در واقع مردم به عینه دیده‌اند كه مقامات پولی هر ساله یك هدف تورمی را در نظر می‌گیرند و آن را اعلان عمومی می‌كنند و در عمل هم اقتصاد از آن هدف تورمی پا فراتر نمی‌گذارد. به همین علت حتی زمانی كه بانك مركزی اقدام به تزریق نقدینگی می‌كند، چون نشان داده است كه به هدف تورمی پایبند است، قیمت‌گذاری‌ها بر مبنای تورم انتظاری شكل می‌گیرد كه برابر با هدف تورمی بانك مركزی است و تورم از نقدینگی تاسی نمی‌گیرد.

البته برخی از كارشناسان معتقدند كه در نهایت نقدینگی موجب افزایش تورم می‌شود، اما حداقل امروز سیاست‌گذاران اقتصاد جهانی خیالی آسوده دارند كه به جز ركود و شرایط بهبود اقتصادی، دیگر با معضل تورم روبه‌رو نیستند.

بانك مركزی باید بتواند تورم انتظاری را خود شكل دهد. این قدرتی بس عجیب به مقامات پولی می‌دهد تا تورم را كنترل كنند؛ اما با وجود تورم افسار گسیخته كنونی كه می‌رود تا به تعریف كلاسیك ابر تورم نزدیك شود، نمی‌توان از این ابزار سود جست. به دلایل مختلف دیگر عاملان اقتصاد، انتظارات خود را بر مبنای گفته‌های مسوولان شكل نمی‌دهند. امروز بیش از هر زمان دیگر، مردم تورم انتظاری خود را با توجه به داده‌های گذشته و مهم تر از همه قیمت‌های سر راستی كه در بازار‌هایی چون ارز و طلا وجود دارد، شكل می‌دهند.

این واقعیت به خصوص در تحقیقی كه از سوی مركز تحقیقات دنیای اقتصاد منتشر شد، نمایان بود و آن، اثر پذیری تورم در دوره اخیر از نرخ ارز بود. امری كه مقامات پولی كشور نیز بر آن تاكید داشتند.  بنابراین جز پیگیری یك سیاست انقباض پولی، اگر بتوان به نحوی بازار ارز را كنترل كرد، نه تنها می‌توان از كانال هزینه با تورم به نبرد پرداخت، بلكه تورم انتظاری نیز به نحو مطلوبی از سطوح فعلی نزول خواهد كرد و این موفقیت در بازار ارز موجب می‌شود تا مردم این بار اعتماد بیشتری به گفته‌های اقتصادی كنند و ابزار پر قدرت به دست سیاست‌گذار خواهد افتاد.     
   

يکشنبه 15/11/1391 - 15:49
اخبار

چند می‌گیری، شاهد بشی؟

روزنامه‌های صبح امروز ایران ایران مهمترین عناوین خبری صفحه اول خود را به مسائلی همچون بزرگترین خصوصی سازی تاریخ ایران،جلیلی در دمشق صالحی در مونیخ،بایدن به چه می اندیشد،آل خلیفه میزبان منافقین،تقدیر از كارگران بزرگ‌ترین تونل خاورمیانه،پشیمانی ایرلان‌ها از افزایش قیمت بلیت،داود علیه محمود،چند می‌گیری، شاهد بشی؟،عملیات مهار چك برگشتی و... كه لبرخی از آنها در زیر می‌آید.

شرق:چند می‌گیری، شاهد بشی؟

خودشان را بی‌تفاوت نشان می‌دهند. می‌گویند كار آنها تاثیری در روند طلاق ندارد. یكی می‌گوید ما مثل مرده‌شور هستیم و نفعی نمی‌بریم. دیگری می‌گوید طلاق كراهت دارد اما زندگی سخت شده و خرج بالاست. فرقی نمی‌كند عریضه‌نویسی سالخورده باشد یا جوانكی كه حوالی دادگاه‌های خانواده پرسه می‌زند. تعدادشان آن قدرها زیاد نیست، اما اگر آدمی را سرگردان ببینند به سرعت خودشان را به او می‌رسانند تا شاید شكار مورد نظر آنها باشد. افرادی كه كارشان حضور در دفاتر ثبت طلاق و به ندرت در دادگاه‌ها به عنوان شاهد و داور است. با «سلام و كارتان چیست» شروع و با بیان قیمت مورد نظر خداحافظی می‌كنند.

نرخ امضای آنها حداقل 50‌هزارتومان است، اما در نهایت به 500‌ هزارتومان هم می‌رسد.  «علی‌اكبر» بازنشسته‌ای 62 ساله است كه با 10‌هزارتومان در میدان 15 خرداد، متن شكایت یا دادخواست می‌نویسد. اسم شاهد طلاق، را كه می‌شنود با یادآوری اینكه طلاق، كار شایسته‌ای نیست و چه بهتر كه آدم برای چنین كاری شهادت ندهد، اعلام می‌كند كه با 50‌ هزارتومان به ازای هر شاهد در دفترخانه حاضر می‌شود و امضا می‌دهد.

كمی آن‌طرف‌تر «مرتضی» گوشه‌ای نشسته است و در خلوت خودش سیگار می‌كشد. نرخ امضای مرتضی، سه برابر علی‌اكبر است. «150‌هزارتومان می‌گیرم. شاهد دوم را هم خودم‌گیر می‌آورم.» با چانه زدن حاضر است 20 تا 30‌ هزارتومان كمتر بگیرد. اما اعتقاد دارد جنگ اول به از صلح آخر. «اگر توافق دارند و واقعا می‌خواهند طلاق بگیرند ما می‌آییم. یك روز قبل هم باید زنگ بزنید. پول را هم همان‌‌جا در دفترخانه می‌گیریم.» در طرف دیگر خیابان و نزدیكی‌های دادگاه تجدیدنظر، دو مرد مسن كه به فاصله دو، سه متری یكدیگر نشسته‌اند و مشغول نوشتن هستند حاضر نیستند شاهد طلاق باشند و فقط می‌گویند چنین كاری را دوست ندارند، اما همكار سومشان نیازی به فكر كردن ندارد. بی‌درنگ می‌پذیرد و در ازای شهادت خود و دوستش 200‌ هزارتومان حق‌الزحمه می‌خواهد.

اما آقای «پناهی» اعتقاد دارد وقتی قرار است یك روز نوشتن عریضه‌هایش را كنار بگذارد و از یك سر شهر به سوی دیگر برود، دست‌كم باید 500‌ هزارتومان و در مجموع یك‌‌میلیون‌تومان برای دو شاهد طلاق تقاضا كند. او به آرامی توضیح می‌دهد تا امروز فقط یك ‌بار و آن هم چندین سال پیش و با 20‌ هزارتومان برای طلاق امضا داده است. او می‌گوید: «وقتی دلار و شیر و ماست و گوشت‌ گران شده، این رقم منصفانه است.

من هیچ‌وقت چنین كاری را انجام نمی‌دهم اما وقتی قرار است كار و زندگی‌ام را رها كنم و به عنوان شاهد جایی حاضر شوم پس بهتر است یك پول درست و حسابی هم بگیرم.» همگی آنها نسبت به روند شهادت و داوری آگاهی كامل دارند. براساس مقررات طلاق، هر یك از زوجین باید یك نفر از آشنایان خود را به عنوان داور به دادگاه معرفی كنند. داور می‌تواند زن یا مرد باشد. داوران باید شرایطی همچون مسلمانی، آشنایی نسبی به مسایل شرعی، خانوادگی و اجتماعی، تاهل، تعهد و عدم اشتهار به فسق و فساد داشته باشند. «زهره ارزنی» حقوقدان و وكیل دادگستری در گفت‌وگو با «شرق» با بیان اینكه در مساله داوری، قانون در مرحله نخست تاكید به حضور آشنایان به عنوان داور دارد، گفت: «معمولا اگر برای دادگاه‌ها محرز شود كه داورهای معرفی شده از طرف زوجین از نزدیكان‌شان نیستند، آنها را به عنوان داور نمی‌پذیرند.» همچنین ارزنی این‌طور ادامه می‌دهد كه در صورت عدم دسترسی هر یك از زوجین به داور واجد شرایط، قانون تكلیف را مشخص كرده است.

 «به نفع طرفین نیست كه داور را از بیرون بیاورند. در این مواقع دادگاه مبادرت به تعیین داور می‌كند و حق‌الزحمه‌ای را نیز درخواست می‌كند كه در حدود 20‌ هزارتومان است.» در عین حال در زمینه شاهد طلاق، طبق ماده 1134 قانون مدنی، طلاق باید به صیغه طلاق و در حضور حداقل دو نفر مرد عادل كه طلاق را بشنوند، واقع گردد. ارزنی وكیل پایه یك دادگستری با بیان اینكه در موضوعات دیگر، اگر ثابت شود كه فرد به عنوان شاهد با پرداخت پول شهادت داده است، جرم محسوب می‌شود، گفت: «مساله شاهد در امر طلاق فرق می‌كند. دو نفر باید در زمان اجرای طلاق حضور داشته باشند. هر فردی می‌تواند بیاید و البته چون قانون بر مرد بودن شاهد تاكید كرده، این دو نفر باید مرد باشند و یك نفر نیز به عنوان معرف حضور داشته باشد. هر چند معمولا نباید پول بگیرند، اما درباره طلاق مساله قانونی ایجاد نمی‌كند.»

«سوده حامدتوسلی» نیز پدیده شاهدان تقلبی را جدید نمی‌داند و می‌گوید: «این موضوع را درباره داوری دیده بودم. درباره شاهد طلاق هم تازگی ندارد، ولی متاسفانه بی‌قانونی می‌شود و احراز شرایط به درستی انجام نمی‌شود.» این وكیل دادگستری با بیان اینكه طبق ماده1134 قانون مدنی و همچنین سوره طلاق دو شاهد برای جاری شدن صیغه طلاق الزامی است، گفت: «بعضی دفترخانه‌ها حضور چهار شاهد را الزامی می‌كنند، چون ممكن است بعضی از زوج‌ها مدتی بعد، منكر امضاهایشان بشوند.» آنچه كه این حقوقدان به آن اشاره می‌كند در دفاتر ازدواج و طلاق نیز مشاهده می‌شود. مسوول یك دفتر ازدواج و طلاق در مركز شهر، برای چهار شاهد و یك معرف در مجموع 20‌ هزارتومان دریافت می‌كند. دفتری دیگر دو شاهد را كافی می‌داند و نرخ شهودش را به عنوان دستمزد 50‌ هزارتومان می‌داند. دفتری دیگر در میدان ونك و حوالی دادگاه خانواده برای چهار شاهد و یك معرف، نرخی برابر 700‌ هزارتومان اعلام می‌كند.

به گفته ارزنی، دلایل اقتصادی، سنگ‌اندازی خانواده‌ها، كراهت طلاق در نزد جامعه ایرانی و همچنین تاكید قانونگذار به مرد بودن شهود، می‌تواند در بروز چنین پدیده‌ای دخالت داشته باشد. هرچند به گفته مهدی تقوی، اقتصاددان و استاد دانشگاه، چنین كاری را نمی‌توان شغل به حساب آورد؛ «نمی‌شود چنین حركتی را یك حرفه به حساب آورد چراكه چنین شغلی در دیگر كشورهای دنیا وجود ندارد. این افراد خدمتی انجام می‌دهند و در برابر آن پولی دریافت می‌كنند و دلیل آن هم ضعف اقتصادی است.»

جام جم

كودكان بی سرپرست به بهارستان چشم دوخته‌اند
بزرگترین خصوصی سازی تاریخ ایران
آمار معنادار شیوع سرطان در استان‌های كشور
چه شد شناسنامه دار شدیم؟

كیهان

جنگنده قاهر 313 رونمایی شد
بهره‌برداری از 2300 پروژه صنعت برق در دهه فجر
هزاران بحرینی باردیگر سرنگونی آل خلیفه را فریاد زدند
16 ایراد شورای نگهبان به مصوبه مجلس درباره دوشغله‌ها

خراسان

جنگنده ایرانی رادار گریز قاهر ۳۱۳ با قابلیت پرواز در ارتفاع پست رونمایی شد
جلیلی در دمشق صالحی در مونیخ
پرداخت كمك نقدی شب عید به مردم در جلسه مشترك دولت و مجلس قطعی شد
آیت الله جوادی آملی: همراهی علم و دین به فتوای تحریم سلاح های اتمی انجامیده است

جمهوری اسلامی

آیت الله هاشمی رفسنجانی:مردم با حضور در راهپیمایی 22 بهمن چشم طمع دشمنان انقلاب را كور خواهند كرد
رونمایی از جنگنده رادار گریز ایرانی با قدرت پرواز در ارتفاع پایین
تظاهرات مردم عراق در اعتراض به دخالت‌های تركیه
معاون رئیس جمهور آمریكا خواستار مذاكرات مستقیم با ایران شد

رسالت

رونمایی از جنگنده ایرانی قاهر 313
اسد در قدرت خواهد ماند
ایران به انحصار 3 غول نفتی جهان پایان داد
موافقت آل خلیفه با مزدوری منافقین در بحرین

قدس

هر نفر 70 تا 100 هزار تومان از اول اسفند
جنگنده پیشرفته ایرانی رونمایی شد
دیپلماسی ایران از دمشق تا مونیخ
دست خودرو سازان و دلالان در یك كاسه نیست

سیاست روز

بایدن به چه می اندیشد
شكارچی جنگنده‌های دشمن رونمایی شد
سردرگمی مردم بین دو قانون متناقض
ابقای اسد محور نسخه جدید اخضر‌الابراهیمی

وطن امروز

رونمایی از جنگنده «قاهر313»
آل خلیفه میزبان منافقین
روز فیلم‌های زرد و كم‌عمق
ناآرامی‌ها به همه آفریقا كشیده می‌شود

تهران امروز

تقدیر از كارگران بزرگ‌ترین تونل خاورمیانه
دولت در پی كاهش اختیارات قوه قضائیه
پیشنهاد جدید به ایران در كنفرانس مونیخ
قاهر 313 درآسمان ایران

حمایت

معاون اول قوه قضاییه تاكید كرد:ضرورت تعامل دستگاه های اجرایی برای اجرای عدالت
قربانیان تجاوز؛ متجاوزان قربانی
پایان بررسی لایحه انتقال موردی محكومان به حبس
بازگشت «حمایت از خانواده»، «مجازات اسلامی» و «دو شغله‌ها» به مجلس

آفرینش

آغاز توزیع كارت داوطلبان كنكور ارشد از امروز
هاشمی رفسنجانی:مردم با حضور در راهپیمایی 22 بهمن چشم طمع دشمنان انقلاب را كور خواهند كرد
رئیس جمهور:كتاب و كتابت بهترین روش برای انتقال دانش‌ به نسل‌های دیگر است
عسگراولادی:صحنه انقلاب صحنه رقابت است نه منازعه

ملت ما

معاون رئیس جمهور آمریكا:برای دیدار دوجانبه با ایران آماده‌ایم
كدخدایی:ملاك ما رفتار افراد و مستندات ما قانون است
محسن رضایی:باید ضعف‌های خود را در اقتصاد و اخلاق جبران كنیم
پشیمانی ایرلان‌ها از افزایش قیمت بلیت

قانون

داود علیه محمود
قول شرف كافی نیست
رشد 142 درصدی چك‌های برگشتی
مذاكره برای مذاكره

مردم سالاری

استقبال اروپا از مذاكرات مستقیم ایران و آمریكا
رئیس دیوان عدالت اداری:سعید مرتضوی حق شكایت ندارد
گرانی و تورم نتیجه سوء تدبیر عمدی است
دولت پایبند به منافع ملی، یارانه نقدی نمی‌دهد

ابتكار

مهر باطل شورای نگهبان بر طرح «ممنوعیت دوشغله ها»
جنگنده ایرانی برای ارتفاع پست
تهران حاشیه پررنگ مونیخ
قوه قضاییه لاغر می‌شود؟

شرق

آمادگی آمریكا برای مذاكره مستقیم با ایران
انتقادنجفی از سكوت چمران
چند می‌گیری، شاهد بشی؟
بررسی رفع فیلتر «فیس‌بوك» در بلند مدت

آرمان

دكتر محمود سریع‌القلم مطرح كرد:باید بگوئیم40برنامه داریم نه 40 كاندیدا
70 تا 100هزار تومان عیدانه برای هر نفر
زندان‌ها و دادسراها زیرمجموعه دولت می‌شوند
‌هاشمی همگرایی گروه‌ها را زنده می‌كند

بهار

واكنش متفاوت نمایندگان به بازداشت روزنامه‌نگاران
خوشبینی «اشتون» به پیشنهاد« بایدن» برای مذاكرات مستقیم با ایران
نوری مالكی:روزنامه‌نگار زندانی نداریم
كنكور انتخاباتی

دنیای اقتصاد

عملیات مهار چك برگشتی
تحلیل اقتصاددان ایرانی كمبریج از اوضاع اقتصاد ایران
واكنش دولت به استیضاح وزیر كار و رفاه
مركز پژوهش‌های مجلس ارائه كرد؛نسخه كاهش قیمت مسكن
يکشنبه 15/11/1391 - 15:48
تغذیه و تناسب اندام
افکار - زمستان که می‌شود فعالیت‌های بدنی هم کمتر می‌شود و برای همین امکان چاق‌تر شدن بالا می‌رود. اما همیشه ترفندهایی هست که از زیر اضافه وزن ناشی از فصل سرما در رفت. البته باز تاکید می‌کنیم هیچ ماده‌ی غذایی معجزه آسایی وجود ندارد که با خوردن آن یک شبه لاغر و خوش اندام شوید. اما خوشبختانه برخی از خوردنی‌ها شما را به هدفتان نزدیک‌تر می‌کند. در این مقاله چند ماده‌ی غذایی آشنا و چند ماده‌ی غذایی کمی عجیب را معرفی می‌کنیم که با مصرفشان می‌توانید کالری بسوزانید و بر گرسنگی‌تان غلبه کنید. با ما همراه باشید تا قدمی در دنیای مواد غذایی زمستانه بزنیم و گامی در جهت خوش اندامی برداریم.

آرد جو دو سر

اگر یک روز سرد زمستانی را با یک پیاله فرنی آرد جو دو سر (مخلوط آب با پودر جو دو سر) آغاز کنید گام بزرگی در جهت سلامتی و زیبایی اندام خود برداشته‌اید. جو دو سر منبع ارزان و خوشمزه‌ی مواد مغذی می‌باشد. این ماده‌ی غذایی هم باعث ایجاد سیری طولانی مدتی می‌شود و در عین حال به شما انرژی می‌دهد. باید بدانید که جود دو سر برای تنظیم فشار خون، کلسترول، گلیسمی (قند) خون و برای رفع یبوست مفید است. بر اساس نتایج پژوهش‌ها افرادی که برای صبحانه جو دو سر مصرف می‌کنند برای وعده‌ی ناهار یک سوم کالری کمتری دریافت می‌کنند.

گریپ‌فروت چینی یا پوملو

گریپ‌فروت چینی شبیه یک گریپ‌فروت معمولی خیلی بزرگ است که باید مزه‌ی آن را چشید. این میوه‌ی آسیایی پوست بسیار کلفتی دارد و گوشت زرد رنگ آن ترش مزه می‌باشد. البته این میوه نسبت به گریپ‌فروت های معمولی شیرین تراست و حاوی آنتی اکسیدان های بسیار قوی می‌باشد که از تکثیر سلول‌های سرطانی پیشگیری می‌کند. گریپ‌فروت چینی همچنین سرشار از اسیدفولیک و پتاسیم می‌باشد.

تخمه‌آفتاب گردان

تخمه‌ی آفتاب گردان منبع فوق‌العاده‌ی ویتامین B و فولات بوده و محافظ سیستم ایمنی بدن محسوب می‌شود. این تخمه های خوشمزه و پرطرفدار همچنین منبع خوب ویتامین E هستند. ویتامین E از آسیب‌های سلولی پیشگیری کرده و به سلامت پوست و مو کمک زیادی می‌کند و در عین حال خطر ابتلا به سرطان را نیز کاهش می‌دهد. اگر می‌خواهید یک ماده‌ی غذایی حاوی پروتئین میل کنید تخمه‌ی آفتابگردان را دریابید. البته حواستان باشد در مصرف آن زیاده‌روی نکنید. خوردن یک مشت از این تخمه ها به عنوان میان وعده شما را سیر کرده و جلوی پرخوریتان را می‌گیرد.

عسل

ثمره‌ی تلاش زنبورهای زحمتکش عسل سرشار از آنتی اکسیدان ها به ویژه پولیفنول هایی است که به شما انرژی زیادی می‌دهد. اما حواستان باشد در مصرف این ماده‌ی غذایی شیرین و انرژی زا زیاده‌روی نکنید. به خاطر اینکه در مقایسه با قند کالری بیشتری دارد. از این گذشته خواص ضدمیکروبی عسل جلوی خیلی از ناخوشی‌های زمستانی را می‌گیرد.

شاهی

برگ‌های تیره و کمی تند شاهی سرشار از مواد مغذی است. این سبزی پرطرفدار سرشار از آنتی اکسیدان هایی می‌باشد که از ابتلا به سرطان و دیگر بیماری‌ها جلوگیری می‌کند. شاهی منبع خوب بتاکاروتن و ویتامین C بوده و حاوی کلسیم و پتاسیم نیز می‌باشد. یک فنجان از این سبزی فقط ۵ کالری دارد.

شکلات سیاه

اگر تصور می‌کنید برای لاغر شدن باید دنبال رژیم‌های سفت و سخت بروید و خودتان را از بیشتر خوردنی‌ها محروم کنید اشتباه می‌کنید. با وجود اینکه شکلات سیاه حاوی میزان خیلی زیادی از عناصر مغذی مورد نیاز بدن نیست اما مصرف مقدار کمی از این ماده‌ی غذایی به خصوص اگر درصد کاکائوی آن بیشتر باشد مفید است. باید بدانید که در هر ۳۰ گرم شکلات سیاه حدود ۱۵۰ کالری و ۲ تا ۳ گرم پروتئین وجود دارد. اگر شما میل زیادی به مصرف مواد غذایی شیرین دارید یک مربع شکلات سیاه بخورید. با این کار هم یک خوراکی شیرین خورده‌اید و هم کالری کمی دریافت کرده‌اید. از این گذشته با مصرف شکلات سیاه از خواص آنتی اکسیدانی فلاوونوئیدهای موجود در آن نیز بهره‌مند شده‌اید. این آنتی اکسیدان ها خطر ابتلا به سرطان را کاهش می‌دهند.

ماست یونانی

ماست یونانی غلیظ‌تر از ماست‌های معمولی است و پروتئین و کلسیم بیشتری هم نسبت به آن‌ها دارد. اگر دنبال یک ماده‌ی غذایی خوشمزه می‌گردید که زود سیرتان کند این ماست را دریابید. به جای دسرهای خامه ای و پرکالری می‌توانید از این ماست استفاده کنید. با یک جستجوی ساده در اینترنت حتی می‌توانید طرز تهیه‌ی را آن در منزل یاد بگیرید. با افزودن مقداری میوه به این ماست یک دسر خوشمزه میل خواهید کرد.

میوه‌ کارامبولا

این میوه که به میوه‌ی ستاره ای نیز معروف است یک میوه‌ی زرد رنگ می‌باشد که طعم سیب دارد. این میوه حاوی بیشترین میزان پتاسیم می‌باشد. کارامبولا منبع فوق‌العاده‌ی ویتامین C می‌باشد که باعث تقویت سیستم ایمنی بدن شده و با عفونت‌ها مقابله می‌کند. این میوه سرشار از بتاکاروتن نیز می‌باشد و فقط ۲۹ کالری دارد. اگر گذرتان به جایی افتاد که این میوه را داشتند حتماً آن را خریداری کرده و از خواص آن بهره‌مند شوید.

شربت افرا

یک قاشق غذاخوری شربت افرا ۵۰ کالری دارد. این شربت طبیعی در مقایسه با شربت ذرت حاوی مواد معدنی و ویتامین‌های بیشتری می‌باشد. برای همین شربت افرا جایگزین مناسبی برای شیرین کننده های مصنوعی محسوب می‌شود.

جگر

جگر منبع پروتئین است. این ماده‌ی غذایی خوشمزه سرشار از ویتامین A، ویتامین B۱۲، اسیدفولیک، نیاسین و مواد معدنی به ویژه آهن می‌باشد. این ماده‌ی غذایی حاوی ۲۰۰ کالری می‌باشد اما یک مشکل وجود دارد و آن هم میزان بالای کلسترول موجود در این ماده‌ی غذایی است. در واقع هر ۱۱۵ گرم جگر پخته شده حاوی ۴۰۰ میلی گرم کلسترول است.

نوشیدنی کِفیر

کفیر از شیر دلمه شده تهیه شده و شبیه ماست است. این نوشیدنی سرشار از ویتامین B۱ و B۲، کلسیم، اسیدفولیک، منیزیم و ویتامین A می‌باشد. کفیر یک نوشیدنی زود هضم می‌باشد. همین امر هم باعث می‌شود که بدن تمرکز خود را روی جذب مواد مغذی و پروتئین مورد نیاز برای رشد و احیای عضلات و استخوان‌ها بگذارد. از این گذشته کفیر حاوی تریپتوفان می‌باشد. این اسید آمینه باعث آرامش سیستم عصبی می‌شود؛ و برای همین هم این نوشیدنی برای ورزشکاران بسیار مفید است. نیم ساعت بعد از ورزش این نوشیدنی را مصرف کنید تا حالتان زودتر جا بیاید.
شنبه 14/11/1391 - 17:39
طنز و سرگرمی
فال روز (15 بهمن - 3 فوریه)
از صبح تا پایان شب بر شما چه خواهد گذشت؟!...

فروردین: شما امروز فرصت دارید كه خوشی و سلامت در زندگی تان را افزایش دهید،‌ چرا كه ونوس،‌الهه عشق، هم اكنون وارد نشان شما می‌شود و در یك اقدام بی سابقه و نادر برای چهار ماه بعدی در نشان شما منزل خواهد كرد. اگر چه این اخبار كاملا خوشایندی است، ولی لازم است كه شما بیشتر درباره كارهایی كه برای خوشی‌ها و لذت‌های نفسانی انجام می‌دهید فكر كنید. به هر حال، شما هنوز باید بحرانی را كه از تاثیر نظرات صلح طلب تان بوجود آمده را حل كنید. اگر نتوانستید همین الان به رویاهایتان برسید، سعی كنید ناامید نشوید.


اردیبهشت: شما وارد دوره‌ای می‌شوید كه رویاها و خیال‌هایتان مجالی برای بروز می‌یابند. ونوس جذاب اكنون در دوازدهمین خانه از رویاها و خیالات شماست، و شما را وسوسه می‌كند تا درباره چیزهایی خیال پردازی كنید كه تا به حال حتی به فكرتان هم نرسیده بود. به یاد داشته باشید كه شما نیازی به شناختن این خیالات و رویاها ندارید، با این حال،‌ آنها در یك فرصت بر شما ظاهر می‌شوند تا افق فكری شما را وسیع كنند. و شما را قادر می‌سازند تا راه‌حل‌هایی كه قبلا امكان پذیر نبودند را امروز بررسی كنید!


خرداد: با این كه شما امروز سعی می‌كنید تا كارهای سخت و دشواری كه بر شما تحمیل شده است را انجام دهید،‌ شما درصدد آن هستید كه همه چیز را برای دوستان تان فاش كنید. مسیر جدید شما بستگی به دیگران دارد كه آیا می‌توانند موجی از تغییرات تازه و با طراوت را برای ارتباط شما و همچنین زندگی اجتماعی‌تان به ارمغان بیاورند یا خیر؛ اگر چه شما در طول روزهای كوتاه آینده تغییرات خلقی بسیار شدیدی را تجربه می‌كنید، اما از طرف دیگر كاملا آماده می‌شوید كه پس از انجام كارهایتان، تفریح و شادی را به زندگی تان بازگردانید.


تیر: امروز همچنانكه ونوس جذاب و گیرا وارد دهمین خانه از مسیر شغلی شما می‌شود، ‌به شما این قدرت را می‌دهد تا در روزهایی كه درپیش رو دارید،‌ از كار و شغل تان نهایت لذت را ببرید اما این روحیه جدید می‌تواند كمی استرس به شماوارد كند چرا كه شما می‌خواهید از پس كارهایتان به خوبی برآیید و تا جایی كه می‌توانید موثر و مفید واقع شوید. خوشبختانه،‌ اگر كمی‌از حد و حدودی كه همیشه برای خود قائل می‌شدید خارج شوید و در یك چهارچوب جدید كار كنید،‌ می‌بینید كه كارهایتان به آن دشواری و پیچیدگی كه فكر می‌كردید نیستند، و شما احتمالا از راه‌های مختلفی كه بر اساس جرأت و شجاعت خود انتخاب كرده اید، پادا ش دریافت می‌كنید.


مرداد: به نظر می‌رسد اگر امروز واقعا ابرهای تیره از آسمان زندگی شما كنار بروند و آسمان تان صاف شود، ‌شما بتوانید دید روشنی از اتفاقاتی كه در آینده برایتان می‌افتد داشته باشید. شما تا حدی قادر به دیدن چیزهایی كه می‌خواهید هستید و می‌دانید كه چگونه باید به آنهادست یابید، همچنین این توانایی را دارید كه برای رسیدن به آنها از هر راهی كه می‌خواهید بروید. این امر به شما اجازه می‌دهد تا بتوانید برای خودتان اهداف متعالی و بزرگی در نظر بگیرید و با كمی پشتكار و در عین حال شانس،‌ قادر خواهید بود كه رویاهای همیشگی خود را معنی ببخشید و آنها را محقق سازید.


شهریور: ممكن است شما در اوج احساساتی باشید كه همزمان با هم به شما حمله آورده‌اند و این شما را می‌ترساند و از راه بدر می‌برد. بعضی چیزها یا بعضی افراد تمایل و اشتیاق شما را بیدار می‌كنند، اما الان خیلی زود است كه بخواهید در برابر آنها واكنش نشان دهید. احتیاط و هوشیاری شما بسیار خردمندانه است،‌ به خاطر اینكه هیجان شما به این منجر می‌شود كه براحتی واقعیت و بی طرفی خود را از دست بدهید. قبل از اینكه یكباره به درون موضوعی بپرید، خوب فكركنیدو آرام داخل آن شوید.


مهر: سیاره حاكم شما ونوس در هفتمین خانه از شراكت شما برای ماه‌های آینده اقامت می‌كند و این اتفاق می‌تواند تاثیر موثر و خوبی بر روابط شما با دیگران بگذارد. موقعیت جدید می‌تواند خلاقیت شما را تقویت كند،‌به طوریكه باعث شود شما جذاب‌تر و مفیدتر به نظر برسید. خوشبختانه،‌ شما قصد دارید كه از فرصت‌هایی كه در رابطه با ارتباطات تان پیش می‌آید استقبال كنید كه مطمئنا هر زمان دیگری بود براحتی از كنارش می‌گذشتید. از این نترسید كه زمانی را به خوشی و شادی بگذرانید. اگر زمانی برای تفریح و گردش بدست آوردید به بهترین نحو از آن استفاده كنید.


آبان: الان زمان خوبی است كه آن اصول اساسی كه زندگی كاری‌تان را موثر و مفید می‌سازد را بنا كنید. اگر بتوانید كمتر تمایلات خود را بیان كنید، می‌تواند به پیشرفت شما در یك موقعیت اجتماعی كمك می‌كند. اما الان،‌ ونوس خوش گذران در نشان شما قرار گرفته و میتواند شما را به اوج برساند. اینكه شما در روزهای آینده با این انرژی آتشین خود چه كار می‌خواهید بكنید، انتخاب خودتان است. اما به یاد داشته باشید كه عمق و شدت این اشتیاق مهم است تا شما موفق شوید در غیر این صورت شما بسرعت تمایل تان را از دست خواهید داد.


آذر: احساساتی كه شما درباره شخص خاصی دارید امروز ممكن است مشخص شود كه كاملا درست است. اما اگر بخواهید فقط براساس احساسات رفتار كنید ممكن است رابطه شما دچار اشفتگی و پیچیدگی‌های دشواری شود. كنترل روی احساسات تان ممكن است یك سیاست كاملا معقول باشد؛‌ به هر حال،‌ اگر زمانی به طرف شخص دیگری تمایل پیدا كردید سخت است كه در این رابطه كنونی تان بی طرف بمانید. با این وجود، بهترین كاری كه می‌توانید بكنید این است كه قبل از اینكه بسرعت حركت كنید، خوب به عواقب راهی كه در پیش گرفته اید بیندیشید.


دی: شما ممكن است احساس كنید كه واقعا به كمبود وقت دچار شده اید. این ممكن است به شما كمك كند كه همین امروز كارتان را شروع كنید، گرچه عاقلانه ترین كار این است كه صبر كنید. معمولا، صبر و شكیبایی نقطه قوت شماست، اما امروز چیزی شما را وسوسه می‌كند تا دست به یك كار غیر ارادی بزنید. بدون اینكه احساسات خود را بیان كنید، فقط آنها را مشاهده كنید. اگر بخواهید شتاب زده عمل كنید، مطمئن باشید كه یك فرصت عالی و شگفت آور را از دست خواهید داد.


بهمن: شما امروز آماده یك جهش بزرگ هستید،‌ حتی اگر حس كنید كه قبلا در مسیر قرار گرفته‌اید. موشك تقویت یافته انرژی شما آماده آتش است، اما بهتر است كه اول مسیر خود را مشخص كنید. متاسفانه، شما ممكن است در نهایت به طور همزمان به فرصت‌های مختلفی و بسیار متفاوتی دست یابید كه ندانید از میان آنها كدام را انتخاب كنید. با وجود این، انتخاب یك مسیر درست الان زودتر از ان كه فكرش را بكنید نتیجه خواهد داد و شما را هدف تان خواهد رساند.


اسفند: امروز ممكن است وسوسه شوید تا از فرصت جدیدی كه به شما روی كرده تا پولی بدست آورید یا یك سری از منابع اخیر خود را مدیریت كنید استفاده كنید. برای شما بسیار مهم است كه قبل از اینكه وارد عمل شوید،‌ بدقت برنامه جدید خود را بررسی كنید به خاطر اینكه ممكن است این كار بیشتر از آن كه واقعیت داشته باشد، سودمند و مفید به نظر برسد. به یاد داشته باشید كه شما می‌توانید بیشتر از آن چیزی كه الان دارید ،‌بخواهید ، اما بهتر است كه قبل از این كه شرایط شما را مجبور به عقب نشینی كنند، خودتان كمی به عقب بازگردید و روی كارهایتان فكر كنید.
تهیه و ترجمه: گروه سرگرمی سیمرغ
شنبه 14/11/1391 - 17:38
اخبار
بودجه و هدفمندی
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «دریا ، دریاست!»،«شباهت ها و تفاوت های سوریه و مالی»،«یادی از 12 بهمن و افق‌های پیش رو»،«استعمار نوین»،«عبور از پیچ‌ تاریخی تحریم‌ها»،«چند كلام حرف هسته ای»،«آیا رئیس جمهور به سوگند خویش پایبند است؟»،«لذت هوای پاک»،«چشم‌ها را نباید بست!»،«12 بهمن روز بزرگ تاریخی»،«بودجه و هدفمندی»و...كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

كیهان:دریا ، دریاست!

«دریا ، دریاست!»عنوان یادداشت روز روزنامه كیهان به قلم حسین شریعتمداری است كه در آن می‌خوانید؛برای نگارنده نیز اشاره به نكته ای كه در این یادداشت خواهد آمد، تلخ و ناگوار است و اگر پای مصالح شخص آیت الله هاشمی رفسنجانی در میان نبود، ناگفتن آن بایسته تر بود، چرا...؟! شاید تعجب آور باشد ولی واقعیت دارد كه برخی از مواضع این روزهای جناب هاشمی نه فقط آسیب و زیان چندانی به نظام اسلامی و حركت پویا و پرشتاب آن نمی رساند، بلكه گواه دیگری بر حقانیت حركت و مواضع نظام در مقابل كینه توزی دشمنان بیرونی و داخلی نیز هست و حكایت از آن دارد كه جمهوری اسلامی ایران در مسیری كه امام راحل(ره) ترسیم فرموده و رهبر معظم انقلاب پرچمداری می كند، تمامی موانع پیش روی را پشت سر می گذارد، حتی اگر این موانع در پوشش سوءاستفاده از شخصیتی نظیر آیت الله هاشمی رفسنجانی تدارك شده باشد.

شخصیتی كه بیشترین سال های عمر خود را از جوانی تا دوران كهنسالی در خدمت اسلام و انقلاب گذرانده و مخصوصا در بزنگاه های تعیین كننده و در عبور از عقبه های سخت و نفس گیر در تراز یكی از استوانه های انقلاب ظاهر شده و به شایستگی نقش آفرینی كرده باشد، چرا كه در انقلاب اسلامی برخلاف سایر انقلاب ها نظیر انقلاب كبیر فرانسه و انقلاب اكتبر 1917 شوروی سابق، نسخه انقلاب فقط در اختیار انقلابیون و شخصیت های انقلابی نیست تا به میل و سلیقه خود- حتی بدون آن كه متوجه باشند و یا نظر سوئی داشته باشند- در آن دستكاری كنند. مبانی انقلاب اسلامی، یعنی اسلام ناب محمدی(ص) در باورهای عمیق مردم جای دارد و نسخه كاربردی آن به همت حضرت امام(ره) نه فقط در ساختار نظام- قانون اساسی- نهادینه شده بلكه اجزاء آن نیز با رهنمودهای امام راحل(ره) و خلف حاضر او، برای مردم خالی از ابهام است بنابراین، بدیهی است كه شخصیت های انقلابی، حتی اگر از استوانه ها نیز باشند با این نسخه تثبیت شده ارزیابی می شوند و به قول حضرت امیر علیه السلام؛ افراد را با حق می سنجند و نه حق را با افراد.

و اما، از سوی دیگر، امروزه و در جریان پیدایش و دوام انقلاب اسلامی، برخلاف صدر اسلام، نگاه مردم به خواص نیست كه اگر خدای نخواسته یكی از خواص دچار لغزش شود، شماری از مردم را با خود بلغزاند. مردم در انقلاب اسلامی بارها نشان داده اند كه نگاهشان به رهبری و نسخه انقلاب است، بنابراین، خواص و استوانه ها مادام كه در بستر شناخته شده انقلاب حركت می كنند از اقبال و اعتماد مردم برخوردارند و چنانچه - به هر علت- از این بستر فاصله بگیرند، به همان اندازه كه فاصله گرفته اند از اعتماد و اقبال مردم به آنان كاسته می شود و به بیان دیگر، امروزه اگر یكی از خواص بلغزد، دیگران در پی او نمی لغزند، بلكه خود او رفوزه شده و خدای نخواسته سقوط می كند. كاربرد این فرمول را فقط با نگاهی گذرا به تاریخ 34 ساله و پرماجرای انقلاب اسلامی، به وضوح و بدون كمترین ابهام می توان دید. آنچه همگان در جریان فتنه آمریكایی- اسرائیلی 88 شاهد بوده اند، یكی از گویاترین نمونه های آن است.

اكنون و بعد از مقدمه فوق- كه ضروری به نظر می رسید- باید خطاب به آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت؛ نیم نگاهی به آنچه این روزها، افراد و جریانات به ظاهر حامی حضرتعالی و رسانه های تابلودار دشمنان بیرونی درباره جایگاه شما و چرایی رویكرد خود به جنابعالی بر زبان و قلم و قدم دارند، بیندازید! آنها به صراحت و بدون پرده پوشی اعلام می كنند كه حضرتعالی جایگاه قبلی خود در میان مردم را از دست داده اید و نقش موثر و تعیین كننده ای در معادلات سیاسی نظام ندارید. ممكن است بپرسید- و كاش بپرسید- كه اگر چنین باوری دارند چرا اطراف شما پرسه می زنند و هر از چند گاه جماعتی اندك و كم شمار و غالبا، ورشكسته و بدنام را به ملاقات حضرتعالی می آورند و از شما با تعریف و تمجیدهای سالوسانه، اظهاراتی چندپهلو می گیرند و بلافاصله با شیپور رسانه های تابلودار بیگانه در آن می دمند؟! پاسخ این سؤال را باید از زبان خود آنان شنید. آنها با صراحت- و نه دوپهلو و مبهم- اعلام می كنند كه قصد دارند از حضرتعالی به عنوان «پرچم» برای فتنه انگیزی استفاده- سوءاستفاده- كنند. آنها از یكسو تاكید می كنند كه حضرتعالی نمی توانید در معادلات سیاسی نظام نقش موثری داشته باشید چرا كه پایگاه قبلی خود را در میان مردم از دست داده اید و از سوی دیگر حمایت آشكار از شما را برای فضاسازی علیه انقلاب و نظام ضروری ارزیابی می كنند و به صراحت می گویند، از آنجا كه نظام روی آقای هاشمی ملاحظات ویژه ای دارد، می توان زیر پرچم ایشان قرار گرفته و برای زیر سؤال بردن انتخابات پیش روی زمینه سازی كرد.

برخی از كسانی كه این روزهابه دیدار آقای هاشمی می روند و از ایشان به عنوان یك شخصیت برجسته و اثرگذار در چرخه حركت نظام یاد می كنند، در سایت ها و رسانه های خود با صراحت می نویسند «هاشمی از قدرت افتاده و توان تاثیرگذاری خویش را از دست داده است ولی باید از فضایی كه می سازد استفاده كنیم»! و در جای دیگر درباره علت تظاهر به حمایت از آقای هاشمی می نویسند «ممكن است این پرسش مطرح شود كه آیا هنوز هم می توان روی هاشمی حساب باز كرد؟ در پاسخ می گوئیم؛ بستگی به شرایط دارد و این كه ما چه چیز را می خواهیم؟... برای وحدت های استراتژیك- توجه شود یعنی با آقای هاشمی هیچ وحدت استراتژیكی نداریم- باید به وفاداری افراد توجه كرد، اما برای استفاده از فضا نیازی به این نیست. كما این كه هاشمی هم نمی آید با دموكراسی خواه ها جبهه تشكیل دهد. ممكن است كه قطار همسو شود و ایستگاه های مشتركی داشته باشد. همان طور كه سخنان وی در خطبه های نماز جمعه 88 با استقبال مواجه شد.»!

با عرض پوزش از جناب آقای هاشمی رفسنجانی باید گفت؛ برخلاف آنچه جماعت یاد شده به سالوس و تظاهر در پی القای آن به شما هستند، حضرتعالی نمی توانید در مسیر حركت نظام تغییری متناسب با خواست آنها پدید آورید و این نكته را كسانی كه این روزها اطراف شما پرسه می زنند نیز به خوبی می دانند چرا كه هویت و شخصیت حضرتعالی با انقلاب و نظام اسلامی گره خورده است و فقط در همین بستر و چارچوب قابل تعریف است و نه در هیچ بستر و چارچوب دیگر.

كاش آیت الله هاشمی رفسنجانی می پرسید شعار «هاشمی 2005» كه در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم شكل گرفت و بلافاصله روی تراكت ها، ساق پای برخی از هواداران آنچنانی و خروجی خبرگزاری ها نشست، از كجا آمده بود و چرا دشمن، آنهمه روی تبلیغ و ترویج آن اصرار داشت؟! «هاشمی 2005» یعنی جدا كردن آیت الله هاشمی رفسنجانی از شخصیت انقلابی ایشان كه در جریان مبارزه و مجاهدت های چندده ساله شكل گرفته بود و... دشمن فقط در پی بهره گیری از شماست و به آسیب بیشتر و خطرناكتری كه متوجه حضرتعالی است نه تنها توجهی ندارد بلكه از آن استقبال نیز می كند!

در خاتمه اگرچه گفتنی های دیگری نیز هست ولی تنها به این نكته بسنده می كنیم كه آیت الله هاشمی رفسنجانی مانند گذشته فقط در همراهی با مردم، آیت الله هاشمی رفسنجانی موثر و اثرگذار است و...

قطره دریاست اگر با دریاست
ورنه او، قطره و دریا دریاست

خراسان:شباهت ها و تفاوت های سوریه و مالی

شباهت ها و تفاوت های سوریه و مالی»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سیدمحمد اسلامی است كه در آن می‌خوانید؛اگرچه امروز جهان به کلی آشفته است، اما بحران های کنونی هریک با دیگری اشتراک هایی دارد. اشتراک هایی که در مواردی متأثر از عوامل مشترک و یا مشابه است. سوریه و مالی 2 بحرانی هستند که تفاوت ها و اشتراک هایشان نه فقط جالب توجه است، بلکه برخی ابهام ها درباره هر 2 بحران را روشن می کند. فرانسه 11 ژانویه - حدود 20 روز پیش- اعلام کرد که به درخواست دولت مالی وارد جنگ با گروه های مسلحی می شود که شمال این کشور را تسخیر کرده اند. دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس با آغاز درگیری ها اعلام کردکه این جنگ "چند دهه" طول می کشد.

گروه های معارض

فرانسوی ها در جنگ با گروه های مسلح در شمال مالی از حمایت های اطلاعاتی و تجهیزاتی انگلیس، آمریکا، اتحادیه اروپا و ... بهره می برند. آن ها با 4 گروه نظامی عمده درگیر هستند که ادعای تلاش برای استقرار حکومت اسلامی دارند : 1.القاعده مغرب اسلامی(AQIM) 2. جماعت توحید و جهاد در غرب آفریقا(MUJWA) 3. گروه انصار الدین (Ansar Al Dine) و 4. جنبش ملی برای آزادی ازواد(MNLA). سه گروه اول در حوزه تفکرات، سلفی هستند و در عمل اصطلاحا جهادی رفتار می کنند. آن ها از حدود 7 ماه پیش بخش های عمده ای از شمال مالی را کاملا در تصرف خود درآورده اند. این گروه ها به جز القاعده مغرب اسلامی، سابقه مذاکره با دولت مرکزی مالی و حتی دیگر همسایه های این کشور از جمله الجزایر را دارند. این مذاکرات در چارچوب تلاش های برخی کشورها از جمله آمریکا، گروه اقتصادی دولت های غرب آفریقا (ECOWAS) و سازمان ملل بوده است . بنابراین به طور خلاصه در بحران مالی شاهد گروه هایی هستیم که الف) تفکرات القاعده ای دارند ب) بیش از 6 ماه در جغرافیای مشخصی قدرت را در اختیار داشته اند و ج) ادبیات "مذاکره" را درک می کنند و سابقه مذاکره با دولت مرکزی دارند.

در مقابل در سوریه نیز گروه های مسلحی که با ارتش درگیر هستند، تفکرات "سلفی" دارند و از روش های خشونت بار به اصطلاح "جهادی" پیروی می کنند . گروه های مسلح مخالف دولت سوریه تاکنون حاضر نشده اند با هیچ کشوری از جمله دولت سوریه مذاکره کنند. در میان آن ها به جز آن چه به ارتش آزاد سوریه موسوم شد که فقط یک "اسم" است و هویت عینی قابل تأملی ندارد، برخی از دیگر گروه های مهم مسلح نه فقط مذاکره را رد کرده اند، بلکه از پیوستن به ائتلاف موسوم به "انقلاب ملی" به رهبری احمد معاذ خطیب، امتناع کرده اند به این دلیل که از سوی غرب حمایت می شود . از جمله آن ها می توان به گروه جبهه النصره، لواء التوحید و کتائب احرار شام اشاره کرد. آن ها همچنین در طول نزدیک به 9 ماه درگیری با ارتش سوریه هنوز نتوانسته اند یک شهر را به تمامی به تصرف خود درآورند و همچنان به بمب گذاری های تروریستی و حملات نامنظم ادامه می دهند. بنابراین آن ها الف) تفکرات القاعده ای دارند ب) نتوانسته اند جغرافیای مشخصی را تحت کنترل خود درآورند و ج) حاضر به مذاکره نیستند و غرب را هم قبول ندارند.

بنابراین گروه های مسلح موجود در سوریه نه از حمایت مردمی بهره می برند که به آن ها مشروعیتی بدهد و نه حاضر به پیروی از کشورهای غربی هستند که منافع آن ها در آینده سوریه را تضمین کنند.

دولت های مستقر

از سوی دیگر دولت مستقر در مالی حاصل کودتایی است که حدود یک سال پیش در این کشور به وقوع پیوست . این کودتا را ژنرال "آمادو سانوگو" (Capt. Amadou Sanogo) فرماندهی کرد که پیش از آن توسط وزارت دفاع آمریکا آموزش های نظامی دیده بود. آمریکا، سازمان ملل و دیگر سازمان های بین المللی در حدود یک سال گذشته تلاش می کرده اند دولت مالی را برای برگزاری یک انتخابات مجاب کنند. البته این دولت با برخی گروه های مخالف توافق کرده بود که انتخاباتی را در ژانویه 2013 برگزار کنند که البته هیچ وقت برگزار نشد.

در مقابل دولت سوریه در طول بحران این کشور 2 انتخابات برگزار کرده است. اولین مورد برگزاری همه پرسی قانون اساسی جدید این کشور است که اسفند ماه 1390 و دیگری انتخابات پارلمانی این کشور که در اردیبهشت 1391 برگزار شد. به علاوه اینکه در سال 2009، یعنی 2 سال پیش از آغاز بحران در سوریه یک نظرسنجی در 11 کشور عربی برگزار شد که "بشار اسد" رئیس جمهور جوان سوریه در 5 کشور به عنوان محبوب ترین شخصیت سیاسی جهان عرب انتخاب شده بود . اسد تنها رئیس جمهور در میان کشورهای عربی بود که همراه با همسرش در کوچه و بازار و در میان مردم حاضر می شد. دولت سوریه پیش از آغاز بحران سیاسی و نظامی در این کشور عضو فعال جامعه جهانی بوده است. بسیاری از صاحبان قدرت در منطقه که امروز با یکدیگر برای دشمنی با اسد رقابت می کنند، تا چندی پیش از دوستی دیرینه با دولت و مردم سوریه سخن می گفتند. البته نباید از نظر دور داشت که کارنامه حکومت اسد و ساختار سیاسی این کشور خالی از اشکال نمی باشد و در ساختار و نحوه عمل این دولت فرآیندهای غیر دموکراتیک و برخوردهای امنیتی پررنگ است.

وضعیت حقوق بشر و ادعای غرب برای حمایت از آن

موضوع حقوق بشر از مهم ترین موضوعاتی است که در 2 سال بحران سوریه بارها و بارها در مواضع کشورهای مخالف سوریه، گزارش های جانبدارانه و حتی مستقل سازمان های بین المللی و هجمه رسانه ای علیه سوریه مطرح شده است. با این حال وضعیت حقوق بشر در مالی حتی پس از حمله نظامیان فرانسوی به این کشور و به ویژه اثر این حملات بر وضعیت حقوق بشر کاملا قابل مقایسه است. به ویژه این که گزارش مرکز پژوهش کنگره آمریکا تصریح می کند که وضعیت حقوق بشر در مالی متاثر از حمله فرانسوی ها مبهم است و فرانسه تلاش چندانی برای رعایت مسائل حقوق بشری ندارد. گزارش مرکز پژوهش کنگره آمریکا درباره بحران لیبی تصریح می کند که : «پیامدهای عملیات نظامی فرانسه برای شرایط حقوق بشری و همچنین گروه های امدادی مبهم است.» بنابراین بدون این که قصد داشته باشیم از اشتباهات دولت سوریه در حفظ امنیت مردم این کشور چشم پوشی کنیم یا آن ها را کم اهمیت بدانیم، باید بگوییم که نمی توان ادعای حضور نظامیان فرانسوی در مالی برای تامین "حقوق بشر" و حفاظت از مردم این کشور را پذیرفت.

از دلایل تا انگیزه ها

آن چه در بالا آمد فقط مروری کوتاه بر برخی شباهت های 2 بحران کنونی در سوریه و مالی و تفاوت نحوه مواجهه کشورهای غربی با آن ها است. بنابراین اگر منطق مداخله غرب در مالی و حمایت کشورهای غربی از دولت این کشور را فرضا درست بدانیم، این کشورها به همین دلایل بیشتر باید از دولت دمشق حمایت کنند. اما بر هیچ کس نهفته نیست که کشورهای غربی برخلاف تمام ادعاهایشان اصول دیگری در تدوین سیاست خارجی شان دارند که چیزی بیش تر از قانون جنگل و قربانی کردن منافع مردم کشورهای دیگر برای منافع دولت های غربی نیست. روزنامه تودی زمان ترکیه به تازگی در گزارشی هدف فرانسه از حمله هوایی و زمینی به مالی را "ذخایر نفت و طلا"ی این کشور عنوان کرده است .
پی نوشت ها در دفتر روزنامه موجود است.

جمهوری اسلامی:تحلیل سیاسی هفته

«تحلیل سیاسی هفته»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است كه در آن می‌خوانید؛امروز با آغاز سی و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران مصادف است، روزی كه خاطرات خوش 12 بهمن سال 57 و بازگشت سرافرازانه امام خمینی به میهن اسلامی را یادآوری می‌كند. لحظات خوش همدلی، همنوایی، پیروزی و آرمانخواهی ملتی كه با قیام خود به 2500 سال سلطه طاغوت بر این كشور پایان داد.

هفته جاری به مناسبت ایام هفته وحدت و میلاد فرخنده پیامبر رحمت و صادق آل محمد(ص) از خجستگی ویژه‌ای برخوردار بود. واقعیت اینست كه نه تنها امت اسلام بلكه آفرینش، وام‌دار بزرگمردی است كه نام بلند او از بلندای مأذنه‌ها، جهان را به فلاح و رستگاری فرا می‌خواند.

 سالهاست كه بشریت، با نام محمد(ص) عرش را به تماشا می‌نشیند و در برابر شكوه و عظمت این آخرین فرستاده الهی، سرتعظیم فرود می‌آورد. او كه مهبط شریعت الهی بود و فرزند صادقش كه مروج این آئین بود، قرنهاست كه همچنان بر تارك تاریخ بشریت می‌درخشند و جهان را به فضیلت‌های فراموش شده فرا می‌خوانند. این دو میلاد مبارك، بهانه‌ای است تا دل هایمان را بی‌حصارتر كنیم و ببینیم كه در كجای جهان ایستاده‌ایم و در قبال عرضه عملی این آئین حیاتبخش، چه مسئولیتی بردوش داریم.

ملت مسلمان ایران در شرایط حساس كنونی و موقعیت خطیر بین المللی، در داخل و خارج با تهدیدات بزرگی مواجه است كه برای گذر از آن، بیش از همیشه به تمسك این حبل الهی محتاج است. این روزها در عرصه جهانی، چهره‌ای كه از اسلام عرضه می‌شود، نه آن تعالیم روحبخشی است كه از محتوای قابل قبولی برخوردار بوده و جانهای مشتاق را به سوی خود جلب كند بلكه آنچه به عنوان اسلام از رسانه‌های غربی و عربی معرفی می‌شود، تصویری افراطی و مخدوش از جریانهای سلفی و وهابی است كه مورد بهره برداریهای سیاسی و تبلیغاتی دشمنان اسلام یعنی قدرتهای سلطه‌گر غربی و صهیونیسم بین‌المللی قرار می‌گیرد. امروز هر چند جریان سلفی، وابسته به یك گروه متحجر و منحرف از اهل سنت است كه علمای راستین اهل سنت نیز از آن تبری می‌جویند ولی از آنچنان عرض اندامی برخوردار است كه در سایه پوشش تبلیغاتی استكبار، نمایندگی از اسلام را برعهده گرفته و چهره تیره و تاری از مسلمانی ارائه می‌كند. این جریان منحرف با حمایت قدرتهای سلطه گر و استفاده از ابزارهای تبلیغاتی آنها توانسته با ظاهری انقلابی و ژستی بنیادگرایانه، خود را به عنوان جریان غالب و حاكم بر تفكر اسلامی قالب كند و چهره واقعی اسلام را مخدوش نماید.

چالش دیگری كه ملت ایران در ابعاد درونی با آن مواجه می‌باشد، دامن زده شدن به اختلافات داخلی است كه این روزها باعث گردیده نیروهای مؤمن و مسلمان به شدت از هم فاصله گرفته و كدورت و احیاناً دشمنی بین آنها حاكم شود، به گونه‌ای كه ملت مسلمان باید در حسرت "رحماء بینهم" و خاطرات دوران پیروزی انقلاب بسوزد.

مردم این مرز و بوم، این روزها و حتی در هفته وحدت، نه تنها در حسرتند بلكه در حیرتند كه چرا و چگونه عده‌ای در این مملكت بذر نفاق می‌پاشند و با ریاكاری و افراط گرایی، چنان به پیش می‌روند كه خود را میراث‌دار انقلاب و همه ارزشهای اسلامی می‌دانند. این عده كه فكر می‌كنند همیشه حق با آنهاست، نصیحت هیچ مشفقی را نمی‌پذیرند و از انتقاد هر منتقد دلسوزی بر آشفته می‌شوند. صاحبان این تفكر كه عملاً به سمت خانه نشین كردن ملت پیش می‌روند، كشور را ملك خود تلقی كرده و با هتاكی و بداخلاقی، چهره خشنی از اسلام ارائه می‌كنند.

باید اعتراف كنیم كه هفته وحدت سالهاست می‌آید و می‌رود ولی برخی مواقع كه می‌اندیشیم به این واقعیت نزدیك می‌شویم كه گویی رفتار برخی‌ها هیچ سنخیتی با پیامبر اسلام ندارد، زیرا رسول اكرم، پیامبر رحمت بود كه ما نیستیم. پیامبر راست می‌گفت كه ما دروغ می‌گوئیم. پیامبر برپا دارنده فضائل و كمالات اخلاقی بود كه ما بر هم زننده آنیم و...

مبادا برخی از مسئولین به گونه‌ای برخورد كنند كه این ملت تیر و تركش خورده و همچنان حاضر در صحنه، كه صدها سختی را تاب آورده و دست از انقلاب نكشیده اند، صداهای وحدت شكن و افراط گرایان بی‌منطق را درهم بشكنند.

در هفته جاری به مناسبت سالروز میلاد مسعود و سراسر نور پیامبر رحمت و صادق آل محمد(ص)، مسئولان نظام و میهمانان خارجی شركت كننده در بیست و ششمین كنفرانس وحدت اسلامی با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار كردند. ایشان در این دیدار با تبریك هفدهم ربیع الاول، اتحاد اسلامی را یك شعار مقدس و مهمترین پیام رسالت نبی مكرم دانسته و به نخبگان جهان اسلام توصیه كردند وحدت را جدی بگیرند زیرا هرگونه حركت اختلافی درون كشورهای اسلامی برخلاف وحدت و بازی در زمین دشمن است.

مخاطب این توصیه مهم، نه تنها میهمانان خارجی شركت كننده در كنفرانس وحدت بودند بلكه مسئولین نظام جمهوری اسلامی و گروههای سیاسی نیز هستند كه این روزها بتدریج خود را برای آغاز مبارزات انتخاباتی و وزن كشی سیاسی آماده می‌كنند. مبادا این افراد با بداخلاقی بخواهند بر كرسی قدرت تكیه بزنند، زیرا آنچه كه قرار بود در این مملكت انقلابی و اسلامی به عنوان اصل و ارزش، نهادینه شود، تعالی اخلاقی و ارزشهای دینی است و در حقیقت اگر قرار است مسابقه و رقابتی نیز به راه شود، باید مسابقه خدمتگزاری برای مردم باشد، نه چیزدیگر.

به هر حال امیدواریم كه گروهها و شخصیت‌های سیاسی، تخلق به آداب و موازین اسلامی را در این اوضاع و احوال كه مردم بیش از همیشه رفتار مسئولان و مدعیان سیاسی را زیر نظر دارند، مدنظر قرار داده و موازین اخلاقی را زیرپا نگذارند.

در این هفته علیرغم اینكه دو ماه از مهلت قانونی دولت برای ارائه لایحه بودجه سپری شد، باز هم خبری از اقدام جدی دولت در كار نبود و این بی‌تفاوتی دولتمردان باعث شد برخی نمایندگان مجلس، لااقل خواستار ارائه لایحه دو دوازدهم برای سال آینده شوند كه این امر نیز با توجه به مشكلات اقتصادی كشور و دشواریهای كمرشكن معیشتی مردم، مشكلی بر مشكلات كشور خواهد افزود.
در موضوعات خارجی هفته، حوادث مصر، تحولات سوریه و مسائل عراق، عمده‌ترین رویدادهای خبری هفته را تشكیل می‌دادند.

در مصر، تنش سیاسی و درگیری‌های داخلی كه پس از اعلام نتایج همه پرسی قانون اساسی تا حدودی رو به آرامش نهاده بود، با فرا رسیدن سالروز انقلاب مصر متشنج شد و پس از اعلام رأی دادگاه رسیدگی كننده به حادثه مرگبار ورزشگاه "پورت سعید" به اوج خود رسید. در حادثه ورزشگاه پورت سعید، كه سال گذشته رخ داد 74 نفر كشته شدند. دادگاه، 21 نفر را در این رابطه مقصر تشخیص داد و برای آنها حكم اعدام صادر كرد.

بلافاصله پس از این اعلام، موج خشونت و درگیری، ابتدا شهر پورت سعید و سپس شهرهای سوئز و اسكندریه را در بر گرفت كه تنها در شهر پورت سعید بیش از 30 كشته برجای گذاشت. از هفته قبل تاكنون نزدیك به 60 نفر در ناآرامی‌های مصر جان سپرده‌اند. در این میان مردم خشمگین و سیاستمداران مخالف، مرسی و سیاستهای دولت وی را مسبب این حوادث دانسته‌اند. محمد البرادعی، از مخالفان اصلی، محمد مرسی را به دیكتاتوری و بی‌اعتنایی به جان مردم متهم كرد.

به دنبال این حوادث مرسی طی سخنانی، در سه شهر آشوب زده حالت فوق‌العاده اعلام كرد و همزمان وعده داد كه آماده مصالحه با مخالفان در مورد اختلافات موجود، به خصوص درباره بندهایی از قانون اساسی است كه مورد اعتراض منتقدین وی است. روز سه شنبه، رئیس ستاد مشترك ارتش مصر نیز هشدار داد تحولات جاری، كشور را به سمت فروپاشی سوق می‌دهد.

واقعیت این است كه مرسی و حزب اخوان المسلمین روز به روز تحت فشار بیشتری قرار می‌گیرند و معضلات رو به تشدید، عرصه را برای اخوانی‌ها تنگ‌تر می‌سازد. بسیاری از مخالفان، اخوان المسلمین را به در پیش گرفتن سیاست انحصار قدرت، متهم كرده‌اند و مردم معترض نیز مرسی را ادامه دهنده رفتار رژیم مبارك و سیاست سركوب وی متهم می‌كنند. بهرحال آنچه كه از روند تحولات مصر بر می‌آید این است كه مسیر دشواری پیش روی مرسی و حزب وی قرار دارد.

این هفته، گزارش‌های رسیده از داخل سوریه حكایت از برتری و تفوق نیروهای دولتی در بسیاری از نقاط درگیری داشته است. به نظر می‌رسد كه حكومت سوریه موقعیت خود را مستحكم كرده و اوضاع را در كنترل گرفته است. در سوی دیگر، اعلام شد كه دولتهای آمریكا و روسیه به موضع گیری نزدیك در قبال سوریه رسیده‌اند كه می‌تواند تایید دیگری بر مسلط شدن رژیم سوریه بر اوضاع باشد.

بان كی مون، دبیركل سازمان ملل نیز در اظهاراتی قابل توجه، اعلام كرد اقدام نظامی در سوریه به هیچ وجه صورت نخواهد گرفت. بان كی مون تاكید كرد طرفین درگیری در سوریه بدانند كه بحران سوریه راه حل نظامی ندارد و تنها چاره این بحران، گفتگوی سیاسی و مذاكره بین جناح‌های داخلی است.

در تحولی دیگر، رهبر تشكیلات مخالفان رژیم سوریه اعلام كرد كه آماده مذاكره با رژیم سوریه می‌باشد كه این نكته نیز بسیار قابل تأمل و بیانگر آن است كه مخالفان مغرض بشار اسد چاره‌ای نمی‌بینند كه واقعیت‌ها را بپذیرند. با توجه به تحولات اخیر، اكنون می‌توان گفت كه شرایط برای حل و فصل بحران سوریه از مسیر درست، بیش از همیشه مساعدتر شده است و روزنه‌های روشنی برای پایان خونریزی و جنگ در سوریه پدیدار گشته است.

این هفته، دختر دیكتاتور سابق عراق در اظهاراتی گستاخانه اعلام كرد: "عراق متعلق به ما و فرزندان ماست!" تردید نیست این گستاخی دختر صدام متأثر از حوادث اخیر عراق می‌باشد. عراق، طی هفته اخیر شاهد تحركات عوامل رژیم گذشته و جریان‌های زیاده طلب با پشت گرمی دولتهای خارجی، به خصوص برخی رژیم‌های عربی منطقه بوده است. هدف این حركتها و فعالیت‌های بلواگونه نیز اعمال فشار به دولت نوری مالكی و وادار ساختن جناح شیعه به تسلیم در برابر شرایط غیرقانونی جریانهای متخاصم است.

جبهه ضد دولت نوری مالكی كه در آن، از حزب بعث و تروریستها تا كشورهای عرب منطقه، تركیه و غرب حضور دارند طی هفته‌های اخیر تلاش خود را برروی ایجاد آشوب در مناطق سنی نشین متمركز كردند تا از این طریق به اهداف خود برسند. كشته شدن مشكوك چند تظاهر كننده در استان سنی نشین الانبار، حادثه‌ای هشدار دهنده بود و از اهداف خطرناك پشت پرده علیه دولت نوری مالكی حكایت داشت.

نوری مالكی، نخست‌وزیر عراق، حوادث اخیر را توطئه‌ای از پیش طراحی شده خواند كه برخی كشورهای عرب منطقه پشت آن هستند. واقعیت این است كه جبهه ضد شیعی در عراق درصدد است درصورت امكان، اوضاع داخلی عراق را به هم بریزد تا شاید بتواند از آب گل آلود ماهی مقصود خود را بگیرد. چنانچه برخی ناظران نیز هشدارداده‌اند توطئه‌ای در كار است كه بحران سوریه در عراق شبیه سازی شود.

رسالت:یادی از 12 بهمن و افق‌های پیش رو

«یادی از 12 بهمن و افق‌های پیش رو»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم حبیب‌الله عسكراولادی است كه در آن می‌خوانید؛امروز 12 بهمن روز ورود نورانی امام خمینی (ره) به میهن اسلامی است. سال 57 افتخار داشتم پیام مقامات بزرگوار روحانی از جمله جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و روحانیت مبارز را به فرانسه ببرم و در این روز همراه امام (ره) از پاریس به تهران بیایم و یكی از تاریخی‌ترین روزهای حیات ملت بزرگوار ایران را ببینم.

خدای بزرگ را بر این نعمت عظیم شاكرم، 34 بهار از آن روز بزرگ می‌گذرد. ملت ایران با نشاط،‌ سرزنده،‌نیرومند و با ایمان همراه با رهبر الهی خود ایستاده‌ است و در برابر مشكلات خم به ابرو نمی‌آ‌ورد.

روز 12 بهمن یكی از ایام‌الله تاریخ ایران است كه مصداق این آیه نورانی است؛ اذا جاء نصرالله و الفتح ورایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا.

امام (ره) كه به ایران بازگشت همه احساس خوبی داشتند. احساس برادری ،‌برابری،‌معنویت و نزدیكی به خدا.

همه حس می‌كردند ستم و ظلمت از كشور رخت بربسته و به جایش عدالت و نور و روشنایی نشسته است. مردم وقتی به چهره نورانی امام (ره) نگاه می‌كردند این حس را در خود تقویت می‌كردند و با دلی سرشار از امید در برابر ناملایمات و دشواری‌ها می‌ایستادند. امروز پس از گذشت 34 سال از آن حادثه بزرگ همین حس در ملت ما زنده است و همین حس موجب پیشرفت و تعالی انقلاب اسلامی است. مومنانه بر این باور هستیم كه پس از ارتحال حضرت امام (ره) مقام معظم رهبری با همان صلابت و قدرت همین مسیر را طی كردند و آن حس نورانی را در ملت ما زنده نگه داشتند.

امروز معادلات سیاسی در منطقه و جهان دگرگون شده است. یكی از دو ابرقدرت آن روز جهان دچار فروپاشی شده و آثاری از آن نیست. آمریكا و اذنابش كه هر روز برای ملت ایران مشغول توطئه‌چینی است در گرداب مشكلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به سر می‌برد. اتحادیه اروپا در آستانه فروپاشی است. لیبرالیسم به عنوان یك اندیشه مسلط در جهان نوزایی خود را از دست داده است و روز به روز در برابر مكتب اسلام و نوآوری‌های مسلمانان در حال عقب‌نشینی است. رژیم صهیونیستی كه برای مسلمانان و اعراب هر روز چنگ و دندان نشان می‌داد با دو سیلی محكم از سوی حزب‌الله و حماس، محصور در مرزهای اشغالی است و اندیشه امپراتوری از نیل تا فرات را ان‌شاءالله تا نابودی كامل به موزه‌های تاریخ خواهد سپرد.

ملت ایران با رهبری‌های هوشمندانه حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای هر روز قله‌ای از پیشرفت را فتح می‌كند. نام ایران در قله‌های اقتدار ملی جزء 10 كشور جهان می‌درخشد.

جمهوری اسلامی به دلیل بصیرت مردم در خنثی‌كردن توطئه‌های دشمن و غلبه در جنگ نرم و قدرت بی‌بدیل ارتش و سپاه پاسداران در دستیابی به فناوری‌های نوین نظامی به عنوان یك قدرت منطقه‌ای و جهانی مطرح است و امروز قدرت‌های جهانی اعتراف دارند بدون حضور ایران هیچ بحرانی در منطقه قابل حل و فصل نیست.

امروز نسلی در كشور تربیت شده است كه از نظر ایثار و فداكاری و از جان گذشتگی ده‌ها برابر نسل اول و دوم انقلاب حاضر است برای صیانت از نظام و انقلاب در همه عرصه‌ها حضور یابد. این حضور در عرصه‌های علمی و فنی بویژه نظامی قدرت‌های جهانی را نگران كرده است و لذا حجم توطئه‌های خود را افزایش داده‌اند. بنده به عنوان یك سرباز پیر انقلاب و مردم كه بیش از 5 دهه در میدان‌های مبارزه با دشمن حضور داشتم شهادت می‌دهم كه ایران امروز در اوج اقتدار و سرفرازی است و طی 150 سال اخیر ایران هرگز به این اندازه نیرومند و پرقدرت نبوده است. بنده شهادت می‌دهم نخبگان كشور و مردم طی 150 سال اخیر هیچ‌گاه به این اندازه آگاه و با بصیرت و هوشیار نبوده‌اند.

نكته‌ای كه می‌خواهم به بهانه این روز بزرگ عرض كنم این است كه برخی دلسوزان به بنده خرده گرفتند و گفتند مواضع اخیر تو باعث خوشحالی ضد انقلاب و رسانه‌های بیگانه بویژه صدای آمریكا و بی‌بی‌سی شده است و یا برخی اهل فتنه این مواضع را نشانه حقانیت راه خود تلقی كرده‌اند. بنده عرض می‌كنم نه آن خوشحالی موردی دارد و نه چنین تلقی‌ای مطابق با واقع است.

بنده در مواضع اخیرم گفته‌ام؛ فتنه 88 زیر سر آمریكا، اسرائیل غاصب و انگلیس مكار است و هر كس كه فریب این فتنه‌سازان را خورد و اردوگاه انقلاب را ترك كرد باید به دامن پر مهر اسلام، مردم،‌انقلاب و رهبری برگردد. آیا رسانه‌های دشمن و ضد انقلاب از این موضع می‌توانند خشنود باشند؟! بنده در مواضع اخیرم به سران مفتون گفته‌ام؛ برگردید به دامن ولایت و مردم و از همراهی با فتنه‌سازان و سران فتنه در خارج بپرهیزید. آیا این مواضع به معنای پذیرش حقانیت فتنه‌گران و ضد انقلاب است. آیا ضد انقلاب از این سخن استقبال كرده و خوشحال است؟!

منتقدین دلسوز این گفته امام (ره) را به بنده یادآور شده‌اند كه هر وقت دشمن از شما تعریف كرد بدانید یك جای كارتان اشكال دارد. این حرف درستی است اما باید دید دشمن كیست و از چه كاری یا چه حرفی تعریف كرده است؟ بنده خطاب به كسانی كه راه را گم كرده‌اند و طعمه گرگ‌های جهانی شده‌اند و امنیت ملی و اقتدار مردم را در یك فتنه آمریكایی به حراج گذاشته‌اند، عرض كردم شما كه مدعی اطاعت از امام هستید و امام حفظ نظام را از اوجب واجبات می‌داند؛ چه جوابی برای خداوند بزرگ و امام عظیم‌الشان در دنیا و آخرت دارید كه با این نظام چه كردید و كارنامه صیانت از نظام شما چیست؟ آیا این گفته موجب خوشحالی ضد انقلاب و رسانه‌های دشمن است. اگر این ادعا را بپذیرید ما اصلا مشكلی با ضد انقلاب و دشمنان قسم خورده نظام نداریم!!

دوستانه به برخی از منتقدین محترم می‌گویم باب گفتگو را باز بگذاریم تا معلوم شود چه كسی اهل منطق و عقلانیت سیاسی است.

بنده معتقدم ظرفیت عقلانیت نخبگان سیاسی كشور به قدری است كه می‌تواند از توطئه‌های نرم دشمن عبور كند. انتخابات آینده هنگامه عبور از شكل‌گیری فتنه جدید است. ان‌شاءالله هوشیاری مردم و نخبگان كشور نشان خواهد داد كه از یك سوراخ دوبار گزیده نخواهند شد.

مقام معظم رهبری در سالروز میلاد پیامبر اعظم و تولد امام جعفر صادق فرمودند؛ "نخبگان كشورهای اسلامی وحدت را جدی بگیرند. آتش اختلاف روشن شود دشمن مجال پیدا می‌كند" ما به این رهنمود باید اول در داخل عمل كنیم تا بتوانیم نخبگان جهان اسلام را به همگرایی و وحدت تشویق نماییم. بنده ضمن تبریك فرا رسیدن ایام‌الله دهه فجر به مقام معظم رهبری،‌مراجع تقلید،‌علمای بزرگ كشور و نیز مردم آگاه ایران همچنین رهبران بیداری اسلامی در جهان اسلام عرض می‌كنم راه فلاح و رستگاری در دنیا و آخرت در دنیای كنونی چنگ زدن به ریسمان الهی برای وحدت و نیز اطاعت از ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای است.

حمایت:استعمار نوین

«استعمار نوین»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت است كه در آن می‌خوانید؛بررسی كارنامه جهان نشان می‌دهد كه سیاست‌های استعماری غرب با طرح‌هایی نظیر اشغال نظامی، ایجاد حكومت‌های دست نشانده، تجزیه كشورها، اجرای طرح جنگ‌های داخلی و طایفه ای، تحریك همسایگان برای جنگ‌های منطقه ای، نسل كشی ملت‌ها، ادعای اعطای كمك‌های اقتصادی و در اصل، وام دار كردن كشورها، ترویج فقر و گرسنگی و بی سوادی در كشورها و ... اجرا شده است كه نتیجه آن را به خوبی در آفریقا و آمریكای لاتین و حتی در آسیا می‌توان مشاهده كرد.

اكنون در قرن بیست ویكم، هر چند غرب ادعای تمدن و پیشرفت را سر می‌دهد، اما ساختار این كشورها، همچنان در قالب استعماری در حركت است و آنها با بهانه‌های جدید، طرح استعمار كشورها را اجرایی می‌سازند، در حالی كه با پوشش‌های مختلف به دنبال پنهان سازی استعمارگری‌های خود هستند.

اولا تجربه جنگ عراق و افغانستان نشان داده است كه غرب نمی‌تواند چندان از مولفه نظامی ‌برای اشغالگری و استعمار كشورها بهره برداری كند، به همین دلیل، شیوه‌های جدید را به جای اشغالگری و یا پس از اشغال كشورها در پیش گرفته كه از آن جمله، امضای توافقنامه‌های امنیتی و آموزشی است. این سناریو در دو بخش اجرا می‌شود. نخست، امضای توافقنامه برای آموزش ارتش كشورهای هدف، نظیر؛ حضور نظامی‌اخیر آمریكا در اندونزی و فیلیپین كه با ادعای توافقات دوجانبه صورت گرفته و یا اقداماتی كه فرانسه در آفریقا به بهانه همكاری‌های دوجانبه برای برقراری امنیت صورت می‌دهد. دوم، امضای توافقنامه‌های امنیتی كه با ادعای حمایت از برقراری امنیت و گاهی حفظ ثبات سیاسی كشورها صورت می‌گیرد. نمود عینی این امر را در افغانستان و طرح آمریكا برای امضای توافقنامه امنیتی با كابل برای ادامه حضور پس از سال 2014 می‌توان مشاهده كرد.

دوم، استعمار اكنون خود را در پوشش ناتو پنهان ساخته است تا چنان توجیه كند كه سیاست‌های شان مورد تأیید 28 كشور است، در حالی كه در نهایت به كشورهای آلمان، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و آمریكا ختم می‌شود؛ كشورهایی كه سابقه ای طولانی در استعمارگری دارند و اكنون به دنبال استمرار آن هستند.

سوم، نكته مهم در ساختار استعمار نوین، ویران ساختن كشورها و سپس ورود با ادعای بازسازی است. این اقدام با شیوه‌های مختلف صورت می‌گیرد؛ ایجاد جنگ‌های داخلی، حمله نظامی‌موقت با بهانه‌های مختلف برای تخریب زیرساخت‌های كشورها و ادعای حمایت از بشریت برای توسعه و پیشرفت كشورها. نمود عینی این امر را در عراق، افغانستان، لیبی و بسیاری از كشورهای آفریقایی می‌توان مشاهده كرد كه غرب ابتدا این كشورها را به ویرانه ای مبدل می‌سازد و سپس با ادعای بشردوستی و بازسازی، به غارت ثروت‌های آنها می‌پردازد. استفاده از پیمانكاران غربی برای بازسازی این كشورها، استعمار نوینی است كه در قالبی كاملاً دموكراتیك و بشردوستانه! صورت می‌گیرد.

در جمع بندی كلی از آنچه ذكر شد، می‌توان گفت؛ غرب همچنان در ساختار استعمارگری گذشته حركت می‌كند، هر چند برای فریب افكار عمومی،‌ابتكارات جدیدی را برای اجرای این نمایش در پیش گرفته است، ولی همچنان همان نگاه كاسبكارانه و غارتگرایانه پیشین را به جهان دارد و در این مسیر گام بر می‌دارد. 

تهران امروز:عبور از پیچ‌ تاریخی تحریم‌ها

«عبور از پیچ‌ تاریخی تحریم‌ها»عنوان سرمقاله روزنامه تهران امروز به قلم ابراهیم نكو است كه در آن می‌خوانید؛همانطور كه رهبر معظم انقلاب گفته‌اند اكنون ما در یك «پیچ تاریخی» قرار داریم و این «پیچ تاریخی» چیزی جز تحریم‌های هماهنگ غرب بر ضد اقتصاد كشورمان نیست. این سخن به ما نقشه‌ راهی نشان می‌دهد و ما را متوجه می‌كند كه باید با تدوین سیاست‌ها و استراتژی‌های تازه‌ای از این «پیچ تاریخی» عبور كنیم.

نكته اینجاست كه آمریكا اخیرا تصمیم گرفته ‌است كه تحریم‌های تازه‌ای برای مقابله با صنعت نفت و اقتصاد ما تدوین كرده و آن را از 18 بهمن ماه به اجرا بگذارد. از همین‌رو لازم است كه ما بار دیگر این پیچ تاریخی را مدنظر قرار دهیم و با توجه به تجربیات خود در مقابله با تحریم‌های غرب رویكرد تازه‌ای در پیش بگیریم. ما باید تحریم‌های تازه غرب را دقیقا مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و از آنها به نفع خود استفاده كنیم.

آنطور كه برآوردهای ما نشان می‌دهد اكنون دولت و مجلس در مقابل تحریم‌ها همكاری مناسبی با یكدیگر دارند. از همین‌رو و با توجه به طرح‌ها و برنامه‌هایی كه تدوین شده می‌توان گفت كه تحریم‌های تازه تاثیری بر اقتصاد كشور ندارند و نمی‌توانند ما را از نظر اقتصادی زمینگیر كنند.

از سوی دیگر این تحریم‌ها می‌خواهند صنعت نفت و همچنین تكنولوژی هسته‌ای ما را به عقب‌ ببرند كه در این زمینه‌ها هم آنچنان شانس با غربی‌ها یار نیست. زیرا ما در صنعت نفت اكنون در حال پیشرفتیم و سازمان‌ها و نهادهای وابسته به وزارت نفت اهداف مثبتی را در این میان دنبال می‌كنند. از سوی دیگر دانشمندان و دست‌اندركاران تكنولوژی هسته‌ای مثل سابق به كار خود ادامه می‌دهند و تحریم‌های غرب نتوانسته آن را متوقف كند.

نباید فراموش كرد كه ما تجربه طولانی مدتی در مقابله با تحریم‌ها داریم و این موضوع قدرت تقابل ما را به شدت افزایش داده‌است. به همین خاطر می‌توان به جرات گفت كه تحریم‌های تازه آنچنان چیز جدیدی برای ما ندارند و ما می‌توانیم بدون اینكه از پای بیفتیم با آن مقابله كنیم.

البته در این میان یك موضوع بسیار قابل توجه است، آن هم اینكه برای مقابله با تحریم‌ها همدلی مسئولین و مردم به شدت مهم است و ما باید مردم را از اهداف خود مطلع كنیم تا آنها با ما و دیگر مسئولین خود در سطح كلان احساس همدلی و همراهی كنند. خوشبختانه در موضوع تحریم‌ها مردم ما بسیار صبور هستند و اگر ما به آنها و وضعیت اقتصادیشان توجه كنیم قطعا با ما در مقابل غرب همراهی خواهند كرد.

همدلی مردم و مسئولین قطعا منافع كلان ما را تامین می‌كند و از سوی دیگر غرب را در به هم ریختن شرایط كشور ناامید می‌كند. در نهایت اینكه ما باید با لحاظ كردن نوع رفتار غرب استراتژی خود را تغییر دهیم. یعنی هرگاه آنها رفتاری مخالف حرف‌های خود انجام می‌دهند و خوی دشمنی خود با مقامات و مسئولان ایران را آشكار می‌كنند، ما هم استراژی تند وتیزتری به كار بریم تا بتوانیم در این میان پیروزی را نصیب خود كنیم.

آفرینش:چند كلام حرف هسته ای

«چند كلام حرف هسته ای»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است كه در آن می‌خوانید؛سبك گفتگوهای هسته ای به گونه ای ادامه پیدا كرده است كه ایران درقالب مذاكرات فنی با آژانس بین المللی اتمی نشستی را برگزار می كند و سپس برسر میزمذاكره با 1+5 مسائل امنیتی كلان را مورد بررسی قرار می دهند. قدرمسلم نشست ایران و 1+5 از اهمیت و تعیین كنندگی بیشتری برخوردار است. اما این بار گفتگوی طرفین خیلی به تعویق افتاده و از سوی دیگر فشارهای سیاسی و اقتصادی هرروز بیشتر می شود. تحریم های گوناگون آمریكا و متحدانش عرصه اقتصادی را برایران تنگ كرده و معتقدند كه تحریم ها درحال تاثیرگذاری است و ایران را دچار مشكل كرده است. از سوی دیگر مقامات غربی به كرات اعلام كرده اند كه پیام هایی را برای ادامه مذاكرات به ایران فرستاده اند، اما جواب قابل توجهی از جانب تهران ارسال نشده است. دررسانه های خارجی این طور عنوان می‌شود كه تهران تمایلی به همكاری و همراهی با غرب برای شفاف سازی پرونده هسته ای خود ندارد. عامل دیگری كه این روزها درمورد ایران مطرح شده است بحث "وقت كشی" است. غربی ها معتقدند ایران به بهانه مشخص شدن زمان و مكان مذاكرات در پی فرافكنی و اتلاف وقت می باشد.

به زعم برخی كارشناسان سیاسی وقت كشی این فرصت را به ایران می دهد تا در دو جبهه موفقیت های خود را دنبال كند.

1- وقت كشی این فرصت را به تهران می دهد تا فعالیت های هسته ای خود را با سرعت بیشتری دنبال كند و اینطور القا نماید كه تحریم های گسترده تاثیری در روند فعالیت های هسته ای نداشته و غنی سازی همچنان ادامه خواهد داشت. این رویكرد می تواند قدرت چانه زنی و امتیازگیری بیشتری به ایران بدهد.

2- یكی دیگراز نظراتی كه درمورد تعویق مذاكرات مطرح شده، نزدیك شدن روند مذاكرات به فعالیت های انتخاباتی و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری درایران می باشد. برخی سیاسیون براین اعتقادند كه با فرارسیدن فصل انتخابات و آغاز فعالیت های انتخاباتی دو طرف مذاكره از پیگیری گفتگوها دست خواهند كشید و منتظر نتیجه و عملكرد انتخاباتی خواهند بود. ایران انتظار دارد به پشتوانه حضور حداكثری مردم در انتخابات بامشروعیت وقدرتی كه به دست می آورد با برگ بازی معتبری وارد مذاكرات شود. غرب نیز انتظار دارد با توجه به حجم تحریم ها و فشاری كه براقتصاد ایران و معیشت مردم وارد شده، انتخابات ریاست جمهوری درایران با استقبال عمومی روبه رو نشود، تا بتوانند در مذاكرات با بیشترین فشار، بیشترین امتیاز را از ایران بگیرند.

اما در بازخورد این نظرات باید عنوان كرد كه به هیچ وجه اتلاف وقت به نفع ایران و مذاكرات هسته ای نخواهد بود و دردو بخش باعث ضرر ایران خواهد شد.

- بخش بین الملل: چون ایران مدعی است كه تمامی فعالیت های هسته‌ای را تحت نظارت بازرسان آژانس انجام داده فلذا دلیلی برای وقت كشی و بی نتیجه ماندن گفتگوها وجود ندارد. تعویق مذاكرات این فرصت را به غرب می دهد تا دامنه تحریم ها را گسترده تر و حجم فشارها و تبلیغات ضد ایرانی را افزایش دهد. ایجاد ابهام درمورد عملكردهسته ای ایران درعرصه بین الملل، همراه با فشارتحریم‌های اقتصادی می تواند جایگاه و قدرت چانه زنی ایران در مذاكرات را به شدت كاهش دهد. نكته دیگری كه دراین عرصه مطرح است این كه، كشورهایی همچون اسرائیل و برخی كشورهای منطقه تلاش دارند تا غرب خصوصاً آمریكا را به مواجهه مستقیم با ایران بكشانند. لذا باتوجه به باقی نماندن گزینه های تحریمی و تاكید افراطیون به تقابل نظامی با ایران، ضروریست تا هرچه سریع تر تكلیف پرونده هسته ای كشورمان مشخص گردد.

- بخش داخلی: بی نتیجه ماندن مذاكرات و طرح مسائلی همچون مشخص شدن مكان وزمان گفتگوها،این ابهام را به وجود آورده است كه چرا نشست های هسته ای هرچه سریعتر انجام نمی شود تا به نتیجه ای مشخص دست یابیم. بركسی پوشیده نیست كه تحریم های گوناگون وضعیت نگران كننده ای برای اقتصاد كشور به وجود آورده است. اما مسولان امر توجه داشته باشند كه این فشارهای اقتصادی به طور مستقیم بخش مختلف جامعه را با مشكلات فراوان روبه رو ساخته است.

از بیماران سرطانی گرفته تا خانواده های كم درآمد و قشرمتوسط جامعه همگی زیربار فشار این تحریم ها كمر خم كرده اند.دركل این انتظار وجود دارد كه هرچه سریعتر گفتگوهای هسته ای از سرگرفته شود و بتوان به نتیجه ای مشخص درمورد این پرونده دست یافت. تعویق مذاكرات جز افزایش فشار برایران و فرصت غرب برای طرح تحریم ها علیه كشورمان حاصلی نخواهد داشت.

قانون:آیا رئیس جمهور به سوگند خویش پایبند است؟

«آیا رئیس جمهور به سوگند خویش پایبند است؟»عنوان یادداشت روز روزنامه قانون به قلم پرویز كاظمی است كه در آن می‌خوانید؛11 روز از بهمن‌ماه گذشته و لایحه بودجه سال آینده هنوز به دست نمایندگان مجلس نرسیده است. درباره اهمیت لایحه بودجه لازم نیست سخنی گفته شود آنچه گفتنش در این میان ضرورت دارد، اهمیت لایحه بودجه سال آینده است. بودجه سال آینده در موقعیتی متفاوت از سال‌های قبل اجرایی می شود چرا كه دولتی دیگر، غیر از دولت فعلی باید مجری آن باشد و در شرایطی این لایحه تدوین می شود كه گفته می شود فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها در سال آینده قرار است اجرایی شود.

به نظر می‌رسد قانون در كشور ذبح شده است و دیگر كسی به الزامات قانونی توجهی نشان نمی‌دهد. طبق قانون دولت باید تا 15 آذر ماه نسبت به ارائه لایحه بودجه به مجلس اقدام كند اما در سال های گذشته نیز دولت رویه‌ای جز این را در پیش گرفته است و بودجه با تاخیرهایی قابل توجه به مجلس ارائه شده است. باید توجه داشت در مورد سال آینده و آنچه در بودجه پیش‌بینی می شود، دولت فعلی دیگر پاسخگو نیست و با پایان دوره فعالیتش امور را به دولت جدیدی كه از آرای مردم برمی‌آید واگذار می‌كند این در حالی است كه مجلس نسبت به آنچه تصویب می‌شود پاسخی دارد و باید حساسیتی مضاعف نسبت به مفاد بودجه داشته باشد.

از سوی دیگر باید توجه داشت كه سرنوشت فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها كه دولت درصدد اجرای آن در سال آینده است جدا از لایحه بودجه نیست و مجلس اگر در خصوص وضعیت اجرا نظری داشته باشد باید حتما این مسئله را در قالب لایحه بودجه پیش‌بینی كند. حكایت قانون‌گریزی در ایران اما شبیه حكایت فردی شده است كه انگشت سبابه‌اش آسیب دیده و بدون توجه به این مسئله زندگی‌اش را می‌گذراند. زخم عفونت می‌كند و عفونت تا نزدیكی قلب پیش می رود و آن وقت تازه فرد به یاد ضد عفونی كردن انگشت می‌افتد. كاری كه دیگر فایده‌ای ندارد.

حالا هم باید مجلس از ممیزهای قانونی خود استفاده مناسب كند و با توجه به اهمیت سال آینده از دولت بخواهد هر چه سریع‌تر نسبت به ارائه لایحه بودجه اقدام كند و در تصویب مفاد و موارد مندرج در آن نیز با حساسیت بالا عمل كند. به هر حال رئیس‌جمهور، وقتی به این مقام انتخاب شد سوگند یاد كرد كه به قوانین كشور پایبند باشد. سوال اینجاست كه آیا رئیس جمهور به سوگند خویش در مورد اجرای قوانین كشور پایبند است؟

شرق: لذت هوای پاک

«لذت هوای پاک»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم محمد درویش است كه در آن می‌خوانید؛در یازدهمین روز از بهمن 1391، شهروندان تهرانی توانستند هوایی را تنفس کنند که شاخص آلودگی آن کمتر از 50 بود؛ موهبتی که نظیر آن را در طول سال‌جاری فقط یکبار، آن هم در 77 روز پیش درک کرده بودند و تمام! عین این رخداد در سال گذشته هم تکرار شد و تهرانی‌ها فقط توانستند از دو روز هوای پاک بهره ببرند. در حالی که تعداد روزهای دارای هوای پاک در سال 1389، هفت برابر بیشتر (14 روز) بود و در سال 1388، این رقم به 19 روز می‌رسید. ماجرا هنگامی نگران‌کننده‌تر می‌شود که بدانیم، تعداد روزهای ناسالم هم از 35 روز در سال 88 به 63 روز در سال 89 و 169 روز در سال 90 افزایش یافت.

بنابراین، به نظر می‌رسد روند تشدید آلودگی هوا در تهران، به هیچ عنوان متناسب با افزایش تردد خودروها یا ورود خودروهای جدید به ناوگان کلانشهر تهران نیست. به راستی چه اتفاقی افتاده است؟چرا روند کاهنده کیفیت هوای تهران در طول دو سال گذشته با شتابی نامعمول رشد کرده است؟ آیا از کیفیت خودروهای جدید کاسته شده؟ آیا کیفیت بنزین و گازوییل ارایه شده، اُفت کرده؟ آیا میزان مصرف سوخت مازوت در کارگاه‌ها، نیروگاه‌ها و کارخانه‌های اطراف تهران افزایش یافته است؟ یا شاید میزان ریزگردها فزونی یافته است؟ پاسخ هرچه که باشد، به نظر می‌رسد یافتن جوابش به همان اندازه که برای من ِ شهروند دشوار می‌نماید، برای مدیران کلانشهر تهران و مسوولان شرکت کنترل کیفیت هوا باید آسان باشد.

اینکه چرا پاسخ چنین پرسش ساده‌ای را نمی‌یابیم، خود مهم‌ترین دلیلی است که سبب می‌شود، خلاف سال‌های نه‌چندان دور، اغلب مردم تهران، دیروز با یاخته یاخته وجودشان درک کنند که هوایی سالم و پاک را تنفس می‌کنند؛ این را حتی می‌شد از چهره اغلب شهروندان و شادی کودکان شهر هم دریافت. موهبتی که شاید تنها وجه مثبت محرومیت تهرانی‌ها از تنفس هوای پاک باشد.

یادمان باشد، پاییز امسال و سال گذشته، تهران از یک شرایط استثنایی و بارندگی بسیار مطلوب هم برخوردار بود، اگر این موهبت را در سال‌های پیش رو، نداشته باشیم، آنگاه ممکن است در صورت ادامه روند کنونی، کابوس مردم لندن در سال‌های میانی دهه 50 میلادی که به مرگ چهار‌هزار انسان در یک روز انجامید، گریبان‌مان را بگیرد.

مردم سالاری:چشم‌ها را نباید بست!

«چشم‌ها را نباید بست!»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم ولی درویشی است كه در آن می‌خوانید؛ شاید این روزها گفتن از آنچه بر این مرز و بوم می‌گذرد و مردم دردمند آن را می‌آزارد، هنر نباشد. امور آنچنان از پرده بیرون افتاده است که برج نشین دنیا دیده شمال پایتخت، همان را می‌بیند که نوجوانی در روستایی از محروم‌ترین نقاط کشور. یا عالم نشسته بر کرسی دانش و فضل همان را می‌گوید که مکتب ندیده بیل در دست.

این روزها شاهد وخامت همزمان اوضاع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی کشور هستیم.

اوضاع اقتصادی وخیم است. آنقدر وخیم که با وجود کسب منابع مالی بی‌مانند در سال‌های اخیر، روز به روز بر تعداد فقرا و گرسنگان کشور افزوده می‌شود. روز به روز نمودار خط بقاء از قامت دهک‌های بیشتری از جامعه بالا می‌رود و خط فقر به سرعت در کار به زیر راندن طبقه میانی جامعه است. سرمایه‌گذاری در صنایع عمده و فراهم کردن زیرساخت‌ها که لازمه حیات آینده جامعه می‌باشد به اغما رفته است. خلق کار و ایجاد تولید، بی هیچ ملاحظه و مراقبه‌ای جای خود را به توزیع ریال در میان مردم داده است. طیف وسیعی از روستاییان پر تلاش و نعمت‌آفرین، دیگر چشم به«سر خرمن» و زمان برداشت محصول ندارند بلکه مشتاق آمدن روز برداشت یارانه اند. از آنروزی که بلور نازک اقتصاد به تبرداران پر جست و خیز سپرده شده است، چنان ترک‌هایی در آن ایجاد شده که اختلاس‌های میلیاردی از آن به بیرون می‌تراود ... .

اوضاع بین‌المللی نیز که کما فی‌السابق وخیم است. آنقدر وخیم که دریغ از یک دوست که بی طمع منفعتی هنگفت، دستمان را به خاطر وجود خودمان، به گرمی بفشارد! این البته داستانی است که در عرصه بین‌الملل چندان غریب نیست و همگان‌، در پی منافع ملی خود هستند ولی ما گاهی دلمان می‌خواهد آنها را جور دیگری ببینیم و باور کنیم!

اوضاع اجتماعی وخیم است. آنقدر وخیم که افزایش نگران کننده آمار طلاق و کاهش خیره کننده آمار ازدواج به یکی از کم دغدغه‌ترین معضلات اجتماعی این روزها تبدیل شده است. در اوج نیاز اقتصادی مردم، حتی وعده‌های وسوسه‌ برانگیز مالی و ملکی و کاری نیز کسی را به فرزند‌آوری تشویق و تحریض نمی‌کند. موج قوی افزایش زنان و کودکان خیابانی و کار بر توان ضعیف متولیان امر چیره شده است. برای جلوگیری از گسترش ناامنی در جامعه، زورگیر نیازمند خیابانی در کوتاهترین زمان ممکن محاکمه و اعدام می‌شود اما با مدیران کارنابلدی که درصدی از کل بودجه کشور را یک روزه به بیراهه می‌برند، به تذکری شفاهی بسنده می‌گردد!

اوضاع فرهنگی و اعتقادی وخیم است. آنقدر وخیم که بسیاری از مقوله‌های ضد فرهنگی در میان اقشار گسترده‌ای از جامعه به فرهنگ تبدیل شده اند. گاه یک کانال غیر فرهنگی ماهواره‌ای به تمام موجودی تلویزیون کشور ترجیح داده می‌شود. زیر پوست جامعه، آزادی‌هایی روانند که حتی در بلاد منادی آزادی‌های اجتماعی نیز به شدت نکوهیده‌اند. میراث‌های ارزشمند فرهنگی و اعتقادی در جامعه به سرعت رنگ می‌بازند و گرایش به افکار، اعتقادات و مذاهب دیگر پر‌رنگ‌تر می‌گردد.

راست آن است که اوضاع این روزهای کشور بسیار نابسامان و اسفناک است و چشم‌ها را نباید بست!اگر ریشه این نابسامانی‌ها ضعف دولت است، آنانی که در مقابل ناکارآمدی او سکوت کرده و می‌کنند، آنانی که با عدم قاطعیت در برابر او راه را بر استمرار خطاهایش هموارتر می‌کنند و آنانی که چشم‌ها را بسته و گوش‌ها را گرفته و رو سوی خدا دعا می‌کنند که صبری یابند تا دوره این دولت تمام شود، بدانند که با این ملک و مملکت، با زنان و مردان این کشور، با مظلومان و محرومان و دردمندان این سرزمین، بسیار نامهربانی کرده اند. پهنه این نامهربانی به وسعت تمام زخم‌های نشسته بر پیکر وجب به وجب کشور و نفر به نفر ملت ایران است.

اما اگر ریشه این نابسامانی‌ها ضعف قوانین است، آنان که باید این ضعف‌ها را ببینند و نمی‌بینند، آنانکه لزوم رفع ضعف قوانین را از هر چیز دیگر واجب‌تر ندانسته و نمی‌دانند و آنانکه بی هیچ ملاحظه‌ای چه شخصی و چه گروهی، سریعا به ترمیم خلأهای قانونی بروز خطایایی که به چنین وضعیتی منجر شده است همت نگمارده و نمی‌گمارند، در حق این ملک و مردم ظلمی روا داشته‌اند به وسعت تمام غم‌های نشسته بر سیمای این روزهای ایران و ایرانیان، مادامی که تازیانه ضعف این قوانین بر جسم و جان آنها ردی از درد و داغ و آه و افسوس می‌نشاند.

ابتكار:مرسی کدام مسیر را انتخاب می‌کند؛ خشونت یا گفت و گو؟

«مرسی کدام مسیر را انتخاب می‌کند؛ خشونت یا گفت و گو؟»عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم داود احمدزاده است كه در آن می‌خوانید؛مصر بار دیگر و برای چندمین بار بعد از انقلاب شاهد تظاهرات مردمی است. مخالفان مرسی این بار اعلام حکم دادگاه عالی مصر برای خاطیان مسابقه فوتبال در پورت سعید را بهانه اعتراضات خود قرار داده اند. از سوی دیگر به نظر نمی‌رسد دولت نیز تمایلی داشته باشد که از ابزارهای در اختیار خود مانند گفت و گو و مذاکره برای مهار اعتراضات و حل بحران استفاده کند. داود احمدزاده، تحلیل گر مسائل خاورمیانه در یادداشتی، ابعاد این مسئله را برای خوانندگان دیپلماسی ایرانی بررسی کرده است:

گسترش تنش‌های فزاینده سیاسی در پی اعلام حکم دادگاه عالی مصر برای خاطیان باشگاه پورت سعید به تقابل جدی موافقان و مخالفین رئیس جمهور اسلام گرای مصر، محمد مرسی انجامیده و سایه بحران داخلی مصر، امنیت کشور را نیز با تهدید روبرو ساخته است. مصری که بعد از گذشت دو سال از سرنگونی رژیم اقتدارگرای مبارک همچنان در تکاپوی رسیدن به آرامش و برقراری حکومت مردمسالار با دشواری‌های جدی روبرو است. چرخه خشونت پایدار میان مخالفین مرسی در قالب جریان غیر اسلامگرا و عدم توانمندی دولت در پاسخ به مطالبات مردم به ویژه حوزه اقتصادی باعث شده است که حتی برخی از حامیان قبلی اخوان المسلمین با متهم ساختن شخص مرسی به تناقض در گفتار و کردار از ظهور گفتمان جدید در جبهه اسلامگرایان تحت عنوان جریان اخوانی لیبرال خبر دهند.

انفعال دولت مرسی و بی برنامگی برای نجات اقتصاد رنجور مصر شرایطی به وجود آورده است که حتی توده‌های مردم فقیر با نگاه حسرت آمیز به گذشته، بازگشت به قانون و حاکمیت مشت آهنین بر اصلاحات گام به گام و فرایند دموکراتیک اخوانی‌ها ترجیح می‌دهند. به طوری که ادامه حیات سیاسی مصر در گرو وام 4میلیارد دلاری صندوق بین‌المللی پول و کمک‌های سالیانه بلاعوض آمریکا برخی از کشورهای متمول حوزه خلیج فارس می‌باشد.

گروه‌های سیاسی مصر هم چنان بر سر قانون اساسی جدید و نوع حکومت مطلوب سر ستیز دارند و جریان لیبرال و ملی و چپی‌های ناصری و اقلیت منتفذ قبطی مسیحی، حضور سلفی‌های تندرو در لایه قدرت و همگامی آن‌ها با سیاست‌های حزب آزادی – عدالت را دلیل آشکار از رادیکالیزه شدن مواضع اخوان نسبت به مخالفین و بی تفاوتی به مطالبات مردم مصر اعلام می‌کنند.

جبهه نجات ملی به رهبری محمد البرادعی، عمرموسی و حمدین صباحی، مرسی را رئیس جمهور منتخب اخوان و نه همه گروه‌های سیاسی مصر نامیده و اتخاذ خط مشی دیکتاتور مابانه و تن ندادن به قانون را دلیل تطویل بحران داخلی دانسته، بر تشکیل دولت وحدت ملی و مشارکت عادلانه تمام گروه‌های سیاسی پافشاری می‌کنند. آینده نزاع‌های سیاسی مصر بالاخره به کجا خواهد انجامید؟ آیا اخوان المسلمین با توجه به شکاف‌های طبقاتی وگسترش نارضایتی عمومی می‌تواند با مدیریت بحران داخلی شرایط را برای بازگشت آرامش و تکمیل پازل قدرت سیاسی در انتخابات پارلمانی آتی هموار سازد؟

مصر جدید در دومین سالگرد قیام گسترده خود همچنان با انباشت و تراکم بحران در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی روبروست. ساختار قدرت سیاسی کشور به رغم برخی گام‌های مثبت دولت و برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری و تلاش‌ها برای کاستن از قدرت سنتی نظامیان در حوزه‌های مختلف تغییرات زیر بنایی به خود ندیده است. به طوری که گر چه مرسی در یک فرصت مناسب پس از متهم شدن به مماشات با نهاد نظامی از سوی گروه‌های تحول خواه و پذیرش اقدامات شورای نظامی حاکم بر مصر در انحلال پارلمان توانسته بود با خلق فرصت جدید از جمله بازنشسته کردن ژنرال‌های سابق و نیز جابجایی قضات منسوب به رژیم گذشته، بازی پیچیده قدرت به نفع اخوان تغییر دهد. ولی این اقدامات و پیروزی مقطعی هم نتوانست از میزان نارضایتی و مخالفت‌های گروه‌های لیبرال و ملی کم کند. اصولا برخی بر این عقیده اند که اخوان در متن قیام مدنی 2011 نبوده و پس از آشکار شدن ضعف و سقوط رژیم گذشته با موج سواری توانست به یک متغییر اصلی در تحولات مصر بدل شود. در بحث تدوین و اجرای رفراندم قانون اساسی هم دو تفکر یا گفتمان سنت گرا و تحول خواه رو در روی هم صف آرایی کردند. در جبهه سنت گرا‌ها علاوه بر اخوان میانه رو، جریان تندرو سلفی حضور داشتند که اصرار دارند اصول شریعت باید به احکام اسلام تبدیل شود و اجرای این احکام برای فردا هم دیر است. قرائت خشن از اسلام و تئوریزه کردن خشونت در جامعه از عوامل اصلی تنش هاست.

این در حالی است که اخوانی‌ها مدعی اسلام میانه رو و ارایه گر چهره سازگار از آن با دموکراسی هستند. پس چطور می‌توانند برای بقای قدرت خویش و غلبه رقبای سیاسی خویش در قالب لیبرال و ملی گرا به ائتلاف سازی با سلفی‌ها روی آورند.

البته اتحاد میان اخوان المسلمین و سلفی‌ها در این برهه زمانی بر اساس نیاز مشترک و مصلحت دو جانبه شکل گرفته و دوام آن نیز در آینده با ابهام روبروست. چرا که تداوم تناقض گویی از سوی شخص مرسی و اشاره وی مبنی بر این که اخوان دنبال تشکیل حکومت اسلامی نیست، می‌تواند با خروج احتمالی سلفی‌ها از همپیمانی تاکتیکی، جایگاه اخوانی‌ها را در رقابت با جبهه مخالف متزلزل سازد.

در وضعیت موجود مرسی تلاش دارد یک توازن معنی دار میان جریانهای مختلف سیاسی در طیف اسلامگرا و غیر اسلامگرا برقرار سازد. در نا آرامی‌های اخیر مرسی پس از اعطای برخی از امتیازات سیاسی و اقتصادی به نهاد نظامی، این عنصر تعیین کننده در معادلات قدرت را درکنار خود می‌بیند. از این رو پس از تهیه دادنامه از سوی دادستان کل کشور علیه برخی از رهبران جبهه ملی و متهم نمودن آنان خیانت به دلیل نقش داشتن در آشوب‌های خیابانی (رفراندم قانون اساسی) نظم آهنین را برقرار سازد.

ارتش نیز در تلاش است نقش خویش را در این شرایط بحرانی به نحو مطلوب ایفا کند. لذا سرکوب گسترده و اجرای احکام متهمین حوادث اخیر را دنبال می‌کند. بنابراین ارتش از رویکرد انفعالی و نگاه محافظه کارانه به مسایل داخلی کشور فاصله گرفته است. این تدبیر ممکن است در کوتاه مدت از گسترش ناامنی بیشتر جلوگیری کند. البته تصاعد بحران در جامعه به دلیل تداوم نزاع میان جریان‌های سیاسی و گسترش فقر گسترده جامعه می‌تواند فضای عملی برای جنگ داخلی در مصر آماده سازد.

در صورت عدم بازگشت ثبات داخلی علاوه بر آسیب پذیری صنعت توریسم به عنوان یکی از منابع درآمدی اصلی کشور، سرمایه‌های خارجی هم تمایلی برای ورود و مشارکت در طرح‌های اقتصادی مصر نخواهند داشت در چنین شرایطی احتمال بروز انقلاب گسترده در قالب شورش‌های کارگری و افراد تهیدست دور از ذهن نیست. به نظر می‌رسد که مرسی نیز احساس کرده مصر جدید وارد پیچ خطرناک تاریخی خود شده است. از این رو وی در کنار مشت آهنین در برخورد با نا آرامی‌های اخیر از لزوم گفت وگو با رهبران مخالفین نیز خبر داده است. ولی مخالفین وی بر مطالبات قبلی از جمله لزوم استقلال قضایی مصر و تغییر برخی از مواد قانون اساسی از جمله تاکید مواد 2 و 6 بر جاری و ساری شدن اصول شریعت اسلام در جامعه تاکید دارند.

در چنین شرایطی امکان توافق میان طرفین بعید به نظر می‌رسد. لذا اگر انتخابات پارلمانی مصر طبق خواست اخوانی‌ها از طریق مکانسیم طبیعی خود و رویه‌های دموکراتیک پیش برود، با توجه به مواضع اپوزیسون مصر تاکید بشتر بر تحریم دارد شرایط داخلی با بحران پیچیده تر رو به رو خواهد شد. از دیگر سو مشارکت جریان مخالف و تایید اقدامات دولت به معنی پیروزی اخوانی‌ها نیست. انشعاب‌ها در جبهه اسلام گرا و ریزش آرای اخوانی‌ها در انتخابات مرحله دوم ریاست جمهوری و نیز تایید رفراندم قانون اساسی جدید، احتمال موفقیت این گروه را کمرنگ تر ساخته است.

از این رو مرسی و حامیان اخوانی وی باید تصمیم بگیرند مصر را به سمت کدام الگو و بر اساس کدام معیار پیش ببرند. مصر اگر بخواهد بر اساس معیار دموکراتیک و قانون پیش برود در چنین حالتی باید مرسی باید از سلفی‌ها تندرو در جبهه اسلام گرا فاصله بگیرد و بپذیرد دولت وی نیز نماینده تمام گروه‌های سیاسی مصر است و تنها متعلق به اخوان المسلمین و سلفی‌ها نیست. ولی اگر با بازگشت به اقتدارگرایی و نادیده گرفتن مخالفین در صدد تحمیل اراده برآید، مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی حل نخواهد شد. مصر برای جذب سرمایه خارجی مجبور به تن دادن به تغییرات در ساختار داخلی و پذیرش معیارهای دموکراتیک است.

لذا به نظر می‌رسد که مشکل مصر به دعوا‌های سیاسی جناح مختلف کشور خلاصه نمی‌شود بلکه عدم توسعه یافتگی و فقر و بی سوادی که ریشه درحکومت‌های فاسد و اقتدارگرای گذشته دارد، جامعه مصر را رنج می‌دهد. همچنین طبقه متوسط جامعه نیز به بلوغ و رشد سیاسی لازم برای کنترل اوضاع نرسیده است. لذا مرسی باید با عقلانیت و پرهیز از هرگونه تندروی در برخورد با مخالفین فضا را آرام کند تا بار دیگر شرایط داخلی برای مشارکت گروه‌های مختلف سیاسی و برگزاری انتخابات پارلمانی مهیا گردد.

بهار: 12 بهمن روز بزرگ تاریخی

«12 بهمن روز بزرگ تاریخی»عنوان سرمقاله روزنامه بهار به قلم رسول منتجب‌نیا است كه در آن می خوانید؛ روز 12 بهمن 57 یکی از روزهای بزرگ تاریخی و از روزهای فراموش‌نشدنی تاریخ کشور ما به‌شمار می‌رود. ما در این یادداشت نکاتی را درباره این روز و ویژگی‌های آن به عرض مردم شریف و خوانندگان عزیز می‌رسانیم. اول مسئله نقش هجرت در تاریخ انقلاب است. ما در تاریخ اسلام شاهد هستیم که مبدا تاریخ ما هجرت پیامبر از مکه به مدینه در سال 13 بعد از مبعث است. مبدا تاریخ را هجرت قرار داده نه بعثت و نه میلاد پیامبر. روز آغاز تاریخ به هجرت پیامبر اختصاص یافته همان نقش تاثیر هجرت پیامبر بر اسلام است.

درحقیقت هجرت پیامبر سرانجام تشکیل حکومت اسلام در مدینه و عامل گسترش اسلام در سراسر جهان است. اگر هجرت صورت نمی‌گرفت چه بسا دین اسلام تضعیف می‌شد و امکان استقرار و تداوم پیدا نمی‌کرد و کفار قریش این نهضت جهانی را در نطفه خفه می‌کردند. لذا با هجرت پیامبر نهضتی که از مکه آغاز شده بود به سراسر جهان منتشر شد و شعار آن اقصا‌نقاط جهان را دربرگرفت.

درباره با حضرت امام چنین نقشی را می‌توان در هجرت از نجف به پاریس و از پاریس به ایران در نظر گرفت. این هجرت نقطه‌عطفی در تاریخ انقلاب به حساب می‌آید و زمینه اضمحلال و نابودی شاه را فراهم کرد. اگر امام 12 بهمن به ایران هجرت نمی‌کرد، چه‌بسا دولت بختیار موفق می شد با تکیه بر نیرو‌های انتظامی انقلاب را سرکوب کند و زمینه را برای بازگشت شاه آماده کند.

اما هجرت امام نقشه‌ها را خنثی کرد. این اولین مسئله نقش ‌هجرت در تحولات تاریخ است. مسئله دوم ویژگی خاص امام است. یکی از ویژگی‌ها موقعیت‌شناسی امام و بهره‌برداری از فرصت‌ها بود. دوستانی که در خدمت امام در نوفل‌لوشاتو بودند اظهار می‌کردند وقتی صحبت بازگشت بود همه مخالفت کردیم و این سفر را خطرناک قلمداد می‌کردیم. اما امام با تیزهوشی خاص و شجاعت منحصربه‌فرد شخصا تصمیم گرفت به ایران برگردد. جالب این است که امام در اجرای چنین تصمیمی کمال آرامش را داشت و در هواپیما استراحت می‌کرد انگار حادثه‌ای در حال وقوع نیست.

امام به‌خوبی مردم را آزموده بود. در 15‌سال که به ظاهر از مردم فاصله گرفته بود با عنوان سخنرانی‌ها مردم را آماده کرده بود و لحظه‌به‌لحظه مردم را آزمایش می‌کرد و در انتظار فرصت مناسب بود تا هم مردم آماده باشند برای پیروزی و هم حکومت تازه بنا گذاشته شود. لذا در 12بهمن هر دو زمینه را فراهم دید و احساس کرد میوه رسیده و باید آن را چید.

نکته سومی که باید به آن اشاره کرد برخورد امام در مواجهه با مردم و سخنرانی امام در بهشت‌زهرا بود. امام همواره بعد از خدای متعال تکیه فوق‌العاده‌ای به رای مردم داشت. امام در اولین سخنرانی عمومی فرمود: «چون مردم من را قبول دارند دولت تشکیل می‌دهم.» سخنان امام و این‌که امام در لحظه ورود به بهشت‌زهرا رفت حکایت از اعتقاد راسخ امام به خواست‌های مردم داشت و این اعتقاد تا آخر عمر ادامه داشت. هرگز امام نمی‌گفت من چنین کردم، می‌گفت خداوند و مردم چنین کردند.

امام مشروعیت نظام خود را علاوه بر اعتقاد به خدا با رای و نظر مردم می‌دانست. وقتی در پاریس خبرنگاری از او پرسید که شما دنبال چه نوع حکومتی هستید امام پاسخ دادند: حکومت مانند فرانسه که مردم رای بدهند و اولین شعاری که به مردم آموزش داد تا بر زبان جاری کنند: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود.

به اعتقاد امام اولین رکن جمهوریت، رای مردم است. آخرین نکته که باید به آن اشاره کنم رابطه مردم با امام بود. ایمان، اعتقاد، عشق و علاقه بی‌نظیری که مردم به امام داشتند و در ظرف 15سال نشان داده بودند، موجب شد که قریب به یک هفته قبل از 12‌بهمن که مردم از بازگشت امام اطلاع یافتند برای ورود لحظه‌شماری می‌کردند.

زمانی که خبر تاخیر بازگشت به گوش مردم رسید خشم و عصبانیت علیه رژیم را رسما اعلام کردند و به بختیار هشدار دادند. زمانی که آمدن امام قطعی شد از نقاط مختلف کشور میلیون‌ها نفر به تهران آمدند و خیابان‌های حدفاصل فرودگاه تا بهشت‌زهرا را گل‌باران کردند. این اعتقاد روبه‌روز درحال افزایش بود. مردم در اوج سختی‌ها نسبت به امام تردید نکردند.

 در 10سال جنگ و مشکلات اقتصادی نه‌تنها عشق و ارادت مردم به امام کاهش نیافت، بلکه چندین برابر شد. نشانه این افزایش عشق و ارادت استقبال امام توسط مردم با جمعیتی بالغ سه تا چهار میلیون نفر صورت گرفت. در تشییع‌جنازه بیش 10 میلیون نفر تحقق پیدا کرد و این تفاوت عاشقان نشان از این داشت که اعتماد به امام افزایش پیدا کرده بود.

دنیای اقتصاد: بودجه و هدفمندی

«بودجه و هدفمندی»عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دكتر علی شمس اردكانی است كه در آن می‌خوانید؛تنها چیزی كه از اجرای فاز یكم هدفمندی یارانه‌ها دستگیر همگان شده این است كه راه‌حل مسائل مالی اداره كشور در گرو چگونگی قیمت‌گذاری فروش داخلی حامل‌های انرژی است.

نظام بودجه‌نگاری كشور در دهه‌های اخیر متاسفانه بر مبنای خرج كردن عواید ناشی از فروش سرمایه‌های نفتی كشور تدوین شده كه موجب كژی و كاستی فراوان در اقتصاد و اجتماع شده كه آن را مرض هلندی – ایرانی می‌خوانیم.

كالبد روزآمد این فرآیند به نحو زیر است:
1- كژی اول ناشی از چاپ پول در مقابل هزینه‌های ریالی مصارف بخش عمده عواید نفتی است كه متناظرا منبع ایجاد تورم از دهه پنجاه بوده است.

2- شدت علاقه به واردات موجب توهم‌های دوره‌ای قدرت پول ملی شده كه به مفهوم یارانه دادن به واردات بوده و عدم‌امكان گسترش تولید در صنعت و كشاورزی را به دنبال داشته است.

3- در دهه 1350 روزانه 5/5 میلیون بشكه نفت صادر و نیم میلیون بشكه هم در داخل مصرف می‌شد؛ بنابراین عادت بودجه نفتی براساس مصارف بهای صادرات نفتی ماندگار شده و توجه ویژه‌ای به بهای فروش نفت و گاز در داخل به عنوان منبع انباشت سرمایه نشده است.

4- اكنون مصرف انرژی داخلی (جمع نفت و گاز) معادل روزانه 5/5 میلیون بشكه است، ولی نفت صادراتی كه بهای آن نقد دریافت می‌شود، حدود نیم میلیون بشكه است. پس تركیب درآمدی كاملا واژگونه شده و امكان استفاده از فروش ارزی نفت برای مقاصد بودجه‌ای و تخیلات غیرتولیدی دیگر وجود ندارد.

5- سیاست‌های كلی كشور اولویت تولید است به این معنی كه علاج اقتصاد تورمی را در خروج از مصرف و تخصیص منابع به تولید یافته‌ایم.

6- بر این باوریم كه تركیب جمعیتی كشور حكم می‌كند كه سالانه باید 5/1 میلیون شغل جدید ایجاد كنیم و عدم‌ایجاد هر شغل یعنی یك بمب فساد و فتنه.

7- در كشور حدود 5/4 میلیون نفر دانشجو داریم. (این مایه افتخار است كه اكنون در ایران بیش از فرانسه دانشجو داریم.)

8- برای رسیدن به اقتصاد پیشرفته، تركیب شایسته‌ای در مشاغل ضروری است و در این مسیر اولویت ایجاد شغل برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی است.

9- حداقل سالانه 900 هزار نفر از دانشگاه‌ها فارغ‌التحصیل می‌شوند كه حدود 750 هزار نفر آنها برای كار جدید وارد بازار كار می‌شوند.

10- متوسط نیاز سرمایه برای ایجاد هر شغل پایدار حدود پنجاه میلیون تومان به اضافه پانزده هزار دلار ارز است. (به فرض اینكه آثار تورم فعلی هنوز كاملا در هزینه‌های سرمایه‌ای منعكس نشده باشد.)

11- پس نیازهای سرمایه‌ای كشور برای تعادل اشتغال در پنج سال آینده معادل 75 هزار میلیارد تومان به‌علاوه 5/22 میلیارد دلار برای ایجاد 5/1 میلیون شغل است.

12- امسال كل فروش داخلی نفت و گاز به شصت هزار میلیارد تومان و دریافتی از صادرات نفت به 26 میلیارد دلار می‌رسد كه جمع این ارقام كفاف نیازهای سرمایه‌ای بند بالا را نمی‌كند، تا چه رسد به هزینه‌های جاری دولت برای عمران كشور و یارانه‌ها!

13- چو دخلت نیست‌، خرج آهسته‌تر كن. نخستین وظیفه كاهش كارمندان دولت به اندازه كارمندان دولتی تركیه و بالا بردن حقوق باقیمانده به اندازه حقوق كارمندان دولت تركیه است. باشد كه از بختك بوروكراسی كه فضای كسب‌و‌كار كشور را خفه كرده است، برون‌رفتی پیدا كنیم.

14- در سال‌جاری احتمالا كل دریافتی مالیاتی دولت 31 هزار میلیارد تومان خواهد بود، در حالی كه هزینه‌های پرسنلی كلان دولت به تنهایی بیش از چهل هزار میلیارد تومان است كه عملا در دخل و خرج دولت چیزی برای عمران نمی‌ماند تا چه رسد به اینكه بخواهیم یارانه نقدی پرداخت كنیم.

15- بخش‌های انرژی كشور به تنهایی سالانه نیاز به معادل 55 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری دارد كه حداقل نصف آن ارزی است. در صورت عدم این سرمایه‌گذاری سالانه بابت هر دلار عدم‌سرمایه‌گذاری بیش از ده دلار از دست می‌‌رود كه بخش عمده این عدم‌النفع از میدان‌های مشترك نصیب همسایگان می‌شود!!

16- راه علاج جز این نیست كه نیازها و هزینه‌های سرمایه‌گذاری كشور را از محل فروش داخلی محصولات نفت و گاز آنها تامین كنیم.

17- فقط بخش كوچكی از درآمد فروش داخلی نفت و گاز به مصرف هزینه‌های جاری برسد. درآمدهای ارزی ناشی از صادرات (نفتی و غیرنفتی) برای خریدهای ارزی كالاهای سرمایه‌ای و فقط بخش خاصی از نیازهای حاد عمومی تخصیص یابد.

18- بدیهی است طبق این موازنه همه باید بپذیریم كه پولی برای توزیع نخواهد ماند؛ بنابراین چنانچه هزینه‌های توزیع نقدینگی و مخارج غیراقتصادی دیگر ضروری باشد، باید بر قیمت فروش فرآورده‌های نفتی و گاز طبیعی به نسبت این نیازها افزود.

پنج شنبه 12/11/1391 - 12:22
اخبار
مجرمان جوانتر شده‌اند
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران مهمترین عناوین خبری صفحه اول خود را بهمسائلی همچون وام 50 میلیونی ساخت مسكن،درگیری شدید معترضان با پلیس در بلژیك،۱۰۰ نفر بالای ۳۰ میلیارد تومان بدهکارند،مجرمان جوانتر شده‌اند،ارزش پول ملی در سراشیبی،گرانی‌ها، مردم را «كلافه» کرده است،سرپرستی مرتضوی غیرقانونی است،دومین هفته متفاوت بورس،سكوت قالیباف شكست و... كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم

حضور رهبر معظم انقلاب در مرقد امام راحل و گلزار شهدا
وام 50 میلیونی ساخت مسكن
انتشار جزئیات بازداشت‌های اخیر از سوی وزارت اطلاعات
پیش‌ثبت‌نام عتبات ‌عالیات هفته اول اسفند اعلام می‌شود

كیهان

اسرائیل تروریست‌ها را در سوریه به موشك مجهز كرد
درگیری شدید معترضان با پلیس در بلژیك
جزئیات دستگیری عوامل یك شبكه رسانه‌ای وابسته به استكبار
رونمایی از 8 محصول نانو كربنی پژوهشگاه صنعت نفت

خراسان

حضور رهبر انقلاب در مرقد مطهر امام راحل و گلزار شهدای بهشت زهرا(س)
اختصاص ۳۰۰ میلیارد تومان در لایحه بودجه ۹۲ برای ارتقای زیرساخت های زیارت در مشهد
پرواز سی‌ویکمین سیمرغ فیلم فجر در آسمان ایران
۱۰۰ نفر بالای ۳۰ میلیارد تومان بدهکارند

جمهوری اسلامی

آغاز جشن‌های سی و پنجمین بهار آزادی در سراسر كشور
عقب نشینی مخالفان اسد آماده مذاكره‌ایم
رزمایش منطقه‌ای سپاه در خلیج فارس آغاز شد
آیت الله هاشمی رفسنجانی:جنگ نیابتی رضاخان علیه روحانیت با عناوین دیگری احیا شده است

رسالت

بهره‌برداری از پنجمین پژوهشگاه نفت برتر جهان
ایران جزء 5 قدرت برتر سایبری دنیاست
وزیر ارشاد:برخی روزنامه نگاران نقش ستون پنجم دشمن را بازی می‌كنند
هیلاری كلینتون:هیچ كس از عملكرد ما در سوریه رضایت ندارد

قدس

خبرهای تازه از افزایش وام مسكن
امام آمد
آغاز پروژه اعزام انسان به فضا از سال آینده
حضور رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر امام خمینی

حمایت

دلایل استیضاح وزیر کار تکمیل شد
انتقال خودرو، در مراکز تعویض پلاک یا دفاتر اسناد رسمی؟!
مجرمان جوانتر شده‌اند
از حاکمیت اسلام  تا عدالت اجتماعی

تهران امروز

گرامیداشت یاد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
ایران آماده مقابله با تحریم‌های جدید
بررسی افزایش 25درصدی حقوق معلمان
ابطال حکم جدید مرتضوی توسط مجلس

آفرینش

برگزاری آزمون کارشناسی ارشد از چهارشنبه
حضوررهبر معظم انقلاب در حرم مطهر امام راحل و گلزار شهدای بهشت زهرا
رئیس جمهور:امام(ره) همواره مردم را به رسمیت می‌شناخت و به آنها میدان می‌داد
رئیس مجلس:مذاکره با آمریکا خط قرمز نیست

ملت ما

اصفهانی‌ها دولت را عامل خشكی شهرشان می‌دانند
اعلام آمادگی مخالفان برای گفت‌وگو با اسد
محسن رضایی:نیازمند نهضت توانمندسازی همه اقشار جامعه هستیم
ارزش پول ملی در سراشیبی

قانون

حاشیه‌ای سنگین‌تر از متن
واكنش‌ها به بازداشت روزنامه نگاران
گرانی‌ها، مردم را «كلافه» کرده است
چالش‎های امنیتی در کردستان عراق

شرق

سرپرستی مرتضوی غیرقانونی است
«کری» آمد «هیلاری» رفت
علی مطهری:بازداشت برخی خبرنگاران را در مجلس پیگیری می‌کنیم
حضور مقام معظم رهبری در مرقد مطهر امام(ره)

مردم سالاری

استیضاح وزیر کار، همچنان در دستور کار مجلس
دولت به قانون هدفمندی عمل نکرد
اصولگرایان زبان عذرخواهی ندارند، طلبکار هم هستند
گرانی‌ها هیچ ربطی به دولت ندارد

ابتكار

پرونده‌های باز روی میز رئیس جمهور
سكوت قالیباف شكست
هاشمی رفسنجانی:برخی تاكیدات رهبری درباره وحدت را نادیده می‌گیرند
برخورد با برهم زنندگان بازار مسكن

بهار

وزیر کار در برزخ استیضاح
سکوت میانجی در تهران
دلایل بازداشت روزنامه‌نگاران اعلام شد
انجمن فیزیک ایران یک تقلب بزرگ علمی را افشا کرد

دنیای اقتصاد

دومین هفته متفاوت بورس
پشت فرمان بازار خودرو 
سقوط بزرگ؛ پایان رویای اپل؟ 
فضای مصنوعی در بازار مسكن

پنج شنبه 12/11/1391 - 12:21
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته