تبیان، دستیار زندگی
زمانی كه كمپانی والت‌دیزنی اعلام كرد اكشن ابرقهرمانانه و كمیك‌استریپی خود «آونجرز» (انتقام‌گیران) را با هزینه‌ای 220 میلیون دلاری تولید می‌كند، تحلیلگران اقتصادی سینما حیرت كردند. دو سال قبل كه مسئولان كمپانی این خبر را به صورت رسمی اعلام كردند، بحران اقت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سقوط هالیوود


زمانی كه كمپانی والت‌دیزنی اعلام كرد اكشن ابرقهرمانانه و كمیك‌استریپی خود «آونجرز» (انتقام‌گیران) را با هزینه‌ای 220 میلیون دلاری تولید می‌كند، تحلیلگران اقتصادی سینما حیرت كردند. دو سال قبل كه مسئولان كمپانی این خبر را به صورت رسمی اعلام كردند، بحران اقتصادی موجود در آمریكا هنوز ادامه داشت و تمام واحدهای اقتصادی در این كشور، در تلاش برای كاهش هزینه‌های خود بودند.

سقوط هالیوود

البته شركت فیلمسازی تازه‌تاسیس مارول (كه مالك معنوی قصه مصور «آونجرز» است) هم در تولید این اكشن ماجراجویانه با كمپانی والت‌دیزنی همكاری داشت. اما حتی این موضوع هم نمی‌توانست رقم كلان و غیرقابل تصور فیلم را پنهان یا توجیه كند. پرسشی كه اهل فن و تحلیلگران اقتصادی مطرح می‌كردند این بود كه «آونجرز» در زمان اكران عمومی خود چقدر باید در جدول گیشه نمایش سینماها فروش كند، تا لقب یك كار پرفروش و سودآور را از آن خود كند؟ قصه فیلم درباره هجوم موجودات بیگانه فضایی به كره زمین برای نابودی آن و مقابله نقش ابرقهرمان معروف قصه‌های مصور (از قبیل مرد آهنی، تور، كاپیتان آمریكا و هالك) با این هجوم بود. صحنه‌های اكشن فیلم ـ كه به درگیری سخت دو طرف ماجرا با هم می‌پرداخت ـ به گونه‌ای بود كه هزینه كلان میلیون دلاری آن را می‌بلعید. به گفته سازندگان فیلم، این صحنه‌های اكشن باید طبیعی و زیبا خلق می‌شد تا بتواند جمع كثیر تماشاگران را به داخل سالن‌های تاریك سینماها بكشاند.

به دنبال سرمایه‌گذاری كلان كمپانی والت‌دیزنی روی یكی از محصولات پرسروصدا و جنجالی خود، بقیه كمپانی‌های فیلمسازی هم جرات لازم را پیدا كرده و خبر از تولید فیلم‌های پرخرج دادند. این اتفاق در شرایطی رخ داد كه طی سال‌های قبل از آن، تعدادی از پروژه‌های مهم سینمایی به دلیل بالا بودن هزینه‌های تولید، به قفسه بایگانی كمپانی‌های فیلمسازی سپرده شد. جیمز براندیلی منتقد سینما می‌گوید: «در هالیوود همه حساب دخل و خرج را می‌كنند. اگر قرار باشد بر روی یك پروژه سینمایی سرمایه‌گذاری شود، این سرمایه‌گذاری باید توجیه اقتصادی داشته باشد. برای آنها خیلی مهم است كه اگر 50 میلیون دلار را صرف تولید فیلمی می‌كنند، این فیلم در زمان اكران عمومی هم هزینه‌های تولید را بپوشاند و هم سود ـ كم یا زیاد ـ برایشان فراهم كند. در چنین اوضاع و احوالی است كه وقتی اعلام می‌شود یك پروژه سینمایی با یك رقم نجومی تولید جلوی دوربین می‌رود، به خودمان می‌گوییم حتما سازندگان آن فیلم نسبت به موفقیت كلی آن در جدول گیشه نمایش اطمینان دارند كه دست به چنین كاری زده‌اند.»

برخی از تحلیلگران اقتصادی سینما از تولید فیلم‌های پرخرج (كه بالای 150 میلیون دلار هزینه آن است) به عنوان یك خودكشی سینمایی اسم می‌برند. اما به نظر می‌رسد این روزها این نوع هاراگیری هالیوودی دارد تبدیل به یك اپیدمی عمومی می‌شود. خلبانان ژاپنی با یك انگیزه بالا در دوران جنگ جهانی دوم دست به هاراگیری زده و با هواپیماهای خود، روی سر هدف‌های آمریكایی فرود می‌آمدند. اما هاراگیری تهیه‌كنندگان هالیوودی چه نتایجی به همراه خواهد داشت؟ پل درگارا بدیان تحلیلگر كهنه‌كار اقتصادی سینما كه هر هفته اخبار فروش فیلم‌ها در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریكای شمالی را دنبال می‌كند، به نكته خاصی در رابطه با وضع فروش فیلم‌ها اشاره می‌كند. به گفته او: «هیچ فرمولی برای موفقیت فیلم‌ها وجود ندارد و نمی‌توان هیچ چیزی را از قبل تعیین یا مشخص كرد.

اگر فرمولی كلی برای فروش فیلم‌ها در جدول گیشه نمایش سینماها وجود داشت، تمام تهیه‌كنندگان از این فرمول استفاده كرده و فیلم‌هایشان را تولید می‌كردند. ولی ما هر هفته در جدول گیشه نمایش با محصولاتی روبه‌رو هستیم كه شكست تجاری می‌خورند. به همین دلیل است كه هر جمعه حرف تازه‌ای برای گفتن دارد و هر بار كه فیلم تازه‌ای روز جمعه روی پرده سینماها می‌رود، همه با نگرانی منتظر آن هستند كه رقم فروش آن اعلام شود. در همین ارتباط است كه ما با جمعه معروف «جمعه سیاه» روبه‌رو هستیم. این جمعه‌ها شامل آن جمعه‌هایی می‌شود كه فیلمی (یا فیلم‌هایی) كه قرار بوده در جدول گیشه نمایش توفان به راه بیندازد، بدون هیچ گرد و خاكی روانه زباله‌دانی شده است.

منتقدان و تحلیلگران سینمایی می‌گویند بسیاری از فیلم‌های پرخرج هالیوودی، شامل آن دسته فیلم‌هایی می‌شود كه قرار است به صورت یك مجموعه فیلم سینمایی درآید

«آونجرز» تابستان امسال 623 میلیون دلار در سینماهای آمریكای شمالی فروش كرد. رقم فروش فیلم در بقیه كشورهای جهان هم بیش از 800 میلیون دلار بود. یك فروش جهانی یك میلیارد و پانصد میلیون دلاری برای این فیلم، خبر از موفقیت بسیار بالای آن می‌دهد. به فیلم‌هایی كه به چنین رقم كلان فروشی دست پیدا كنند، لقب «بلاك باستر» می‌دهند. اگر رقم هزینه‌های تولید از رقم كلی فروش آن كسر شود، یك رقم فروش میلیون دلاری می‌ماند. این رقم باقیمانده، سودی است كه كمپانی والت‌دیزنی و شركت مارون از بابت تولید «آونجرز» داشته‌اند. البته پل درگارا بدیان در اینجا به نكته ظریفی اشاره می‌كند كه معمولا كمتر كسی به آن توجه دارد.

او می‌گوید: «كمپانی‌ها، رقم هزینه‌های تولید فیلم خود را اعلام می‌كنند. این رقمی است كه در دوران تولید و ساخت یك فیلم خرج شده است، ولی پولی كه كمپانی‌ها برای محصولات خود خرج می‌كنند، به همین رقم و هزینه تولید ختم نمی‌شود. بازاریابی فیلم‌ها و تبلیغات آنها ـ كه معمولا شش ماه قبل از نمایش عمومی این فیلم‌ها آغاز می‌شود ـ دربرگیرنده مبلغ متغیری است كه هیچ وقت در دل رقم هزینه‌های تولید گنجانده نمی‌شود، اما این رقم، در دوران پس از تولید برای هر فیلمی خرج می‌شود و جزو ضروریات اجتناب‌ناپذیر هر كار سینمایی است.»

تحلیلگران اقتصادی سینما می‌گویند رقم پولی كه صرف بازاریابی و تبلیغات فیلم‌های سینمایی می‌شود، هیچ وقت رقم ثابت و مشخصی نیست، اما یك اصل كلی وجود دارد: هر چقدر یك فیلم سینمایی پرسروصدا و پرخرج‌تر باشد، رقم بازاریابی و تبلیغات آن هم بیشتر می‌شود. كمپانی‌‌های فیلمسازی معمولا در ارتباط با میزان این رقم صحبتی نمی‌كنند، اما یك فیلم معمولی كه با هزینه‌ای 50 تا 80 میلیون دلاری ساخته شده، معمولا حدود 20 تا 30 میلیون دلار هم صرف بازاریابی و تبلیغات خود می‌كند. فیلم‌هایی كه با هزینه‌های بالای 150 میلیون دلار تولید می‌شود، برای بازاریابی و تبلیغات خود بیش از 50 میلیون دلار صرف می‌كنند. این رقم بعضی وقت‌ها حتی به 80 تا صد میلیون دلار هم می‌رسد. علت این دست و دل‌بازی این است كه كمپانی‌های فیلمسازی می‌خواهند مطمئن شوند فیلم پرخرج آنها به خوبی در معرض دید تماشاگران معمولی سینما قرار گرفته و در دل آنها، اشتیاق تماشای این فیلم را به وجود آورده است.

سقوط هالیوود

كمپانی‌های هالیوود بر این باور هستند پول زیادی كه برای محصولات پرسر و صدای خود خرج می‌كنند، خروجی خوبی به همراه دارد و به همین دلیل باید با خرج كردن آن، فیلمی مقبول در معرض دید تماشاگران سینما قرار داد. به همین دلیل است كه فیلم‌هایی مثل «تغییر شكل‌دهندگان»، «مرد عنكبوتی شگفت‌انگیز» و «شوالیه تاریكی برمی‌خیزد» با هزینه‌هایی بالای صد میلیون دلار در دستور كار تولید قرار می‌گیرد. یكی از مدیران كمپانی‌های بزرگ فیلمسازی می‌گوید: ما فیلم‌هایمان را فقط برای تماشاگر آمریكایی نمی‌سازیم. در سال‌های اخیر بازار بین‌المللی سینما، موفقیت‌های بیشتری را نصیب ما كرده است. اگر هزینه‌های تولید برخی از فیلم‌های ما بالاست، در عوض ما تماشاگران بین‌المللی و خارجی را هم داریم. این تهیه‌كننده به یك واقعیت اشاره می‌كند. برخی از محصولات سینمایی در خارج از آمریكا فروش بیشتری در سینماها داشته است تا در داخل خود آمریكا سفیدبرفی و شكارچی كه بازخوانی زنده قصه كلاسیك سفیدبرفی بود، با هزینه 170 میلیون دلاری خود توانست 310 میلیون دلار در كشورهای مختلف جهان فروش كند. این در حالی است كه سهم فروش سینماهای آمریكای شمالی از این رقم 155 میلیون دلار است. اگر بخواهیم مبنای فروش فیلم را به میزان رقم فروش آن در این منطقه بگذاریم، سفیدبرفی و شكارچی فیلمی است كه از نظر تجاری شكست خورده است. اما تهیه‌كنندگان فیلم، هم‌اكنون در تدارك تولید قسمت دوم آن هستند. سهم «بی‌مصرف‌ها 2» در آمریكای شمالی هم (با هزینه تولید صد میلیون دلاری) از فروش 270 میلیون دلاری آن فقط 84 میلیون دلار است.

می‌توان این فهرست را ادامه داد و فیلم‌های زیاد دیگری را اسم برد كه وضعی مشابه این دو فیلم موفق چند ماه اخیر سینما دارند. این فهرست فقط شامل فیلم‌های زنده نمی‌شود و انیمیشن‌های كامپیوتری را هم دربرمی‌گیرد.

«ماداگاسكار 3» با هزینه‌ای 145 میلیون دلاری تولید شد و در زمان اكران خود، 376 میلیون دلار در سطح جهانی فروش كرد. جالب است كه 216 میلیون دلار از این فروش، اختصاص به سینماهای آمریكای شمالی دارد. رقیب انیمیشنی این فیلم «شجاع» (كه در اقدامی نادر یك شخصیت مونث را در راس ماجراهای خود دارد) 234 میلیون دلار در داخل آمریكا فروش داشت. فروش این انیمیشن در بقیه كشورهای جهان هم همین حدود بود. كمپانی والت‌دیزنی این اكشن تاریخی خود را با هزینه كلان 185 میلیون دلاری ـ كه برای یك فیلم انیمیشنی رقم غریبی است ـ تهیه كرد و امید دارد در رقابت‌های اسكاری پیش رو، با این فیلم جایزه اسكار بهترین انیمیشن سال را از آن خود كند.

در عین حال، در رابطه با فیلم‌های زنده سینمایی كه با هزینه‌های بالا تولید می‌شود، تحلیل دیگری هم داده می‌شود. منتقدان و تحلیلگران سینمایی می‌گویند بسیاری از فیلم‌های پرخرج هالیوودی، شامل آن دسته فیلم‌هایی می‌شود كه قرار است به صورت یك مجموعه فیلم سینمایی درآید. به گفته آنها، بخش مهمی از هزینه‌های تولید این فیلم‌ها (شامل دكور، لباس‌ها و طراحی‌های صحنه و چیزهایی از این دست) سالم و دست‌نخورده برای ساخت و تولید قسمت‌های بعدی استفاده می‌شود. به این ترتیب، در زمان تولید قسمت‌های جدید این فیلم‌ها، صرفه‌جویی خوبی در رابطه با بخش بزرگی از لوازم و تجهیزات كار صورت می‌گیرد. برای مثال، لباس‌ها و دكورهای نسخه جدید و احیا شده «سفرهای ستاره‌ای/ پیشتازان فضا» (2009) برای تولید قسمت دوم آن كه در دست تولید است مورد استفاده قرار می‌گیرد و نیازی به خرید و خلق مجدد آنها نیست. به این ترتیب، بخشی از هزینه 140 میلیون‌دلاری قسمت اول در خدمت قسمت‌های بعدی این مجموعه فیلم قرار می‌گیرد و مثل یك بایگانی مالی قابل قبول برای كمپانی تهیه‌كننده آن، پارامونت عمل می‌كند.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:كیكاووس زیاری / جام جم