تبیان، دستیار زندگی
همان گونه که القاء ناامیدی به مردم از طریق رسانه فراگیری چون تلویزیون پسندیده نیست‌، تبلیغ خوش‌بینی تصنعی و مفرط نیز کارکرد عکس خواهد داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پایان خوش گنجشک ها

تحلیل جامعه‌شناختی و روانشناختی سریال رویای گنجشک ها


همان گونه که القاء ناامیدی به مردم از طریق رسانه فراگیری چون تلویزیون پسندیده نیست‌، تبلیغ خوش‌بینی تصنعی و مفرط نیز کارکرد عکس خواهد داشت.

رویای  گنجشک ها

جهانی که «رویای گنجشک‌ها» پیش چشم می‌گذارد باورپذیر نیست؛ جهانی که همه می‌خواهند به هم کمک کنند‌، بدی‌ها را از بین ببرند‌، کینه‌ها را دفن کنند، قانون را به نفع احساس و عاطفه عقب برانند و...

سریال از یک طرف آسیب‌های جسمی‌، روانی و اجتماعی مثل اعتیاد، سرطان، بیکاری، طلاق‌، نازایی، مهاجرت از روستا به شهر، ازدواج تحمیلی، کودک آزاری و... را در سطحی‌ترین شکل ممکن مطرح می‌کند، از طرف دیگر با نگاهی بسیار خوش‌‌بینانه عمده این مشکلات را با راهکارهای ساده از پیش پا بر‌می‌دارد؛ در صورتی که آن چه که بیرون از قاب تلویزیون و چارچوب این مجموعه در سطح جامعه و در زندگی مردم رخ می‌دهد‌، سنخیت و هم‌خوانی چندانی با دنیای «رویای گنجشک‌ها» ندارد، به همین علت هم داستان مجموعه قابل باور نیست.

هر چند عزم دست‌اندرکاران مجموعه برای طرح آسیب‌های اجتماعی آن هم در رسانه‌ای مثل تلویزیون که به این قبیل مضامین با احتیاط نزدیک می‌شود، قابل تقدیر است اما ساده‌انگاری مهسا کرامتی - بازنویس متن مجموعه – در نگاه به این قبیل آسیب‌ها‌، مانع از باورپذیری رخدادهای  مجموعه و کاراکترهایش شده است. واقعیت تلخ‌تر از آن چیزی است که این مجموعه به نمایش می‌‌گذارد. به نظر می‌رسد اگر راما قویدل در مقام کارگردان همان متن اولیه (نوشته فرهاد پورسعیدی) را بدون بازنویسی بنیادین به تصویر برمی‌گرداند، محتوای داستانی سریال به واقعیت نزدیک‌‌تر می‌شد.

«رویای گنجشک‌ها» یک خط داستانی اصلی کمرنگ دارد و چند خط داستانی فرعی. ماجراهای فرعی و داستانک‌های حاشیه‌ای این سریال پر‌رنگ‌تر از قصه اصلی هستند، در حقیقت در «رویای گنجشک‌ها»‌، داستان اصلی مشخصی که باید از مقدمه به متن و از متن به مۆخره برسد، وجود ندارد و این مضامین فرعی هستند که به موازات هم و بدون تقاطع و بی‌تلاقی با یکدگر پیش می‌روند و شمایی کلی از آسیب‌های اجتماعی را در ابعاد مختلف اما کم‌عمق پیش چشم می‌گذارند!

رویای  گنجشک ها

«رویای گنجشک‌ها» در شخصیت‌پردازی به شدت دچار ضعف است. کاراکترهای این سریال بر خلاف آن چه که به نظر می‌آیند فاقد پایگاه اجتماعی واقعی هستند. اگر جامعه ما آکنده از این همه آدم‌های نیکوکار و فداکار باشد که حاضرند نفع شخصی را به نفع جمعی ترجیح دهند، دیگر نه آسیبی باقی می‌ماند نه مشکلی! و قاعدتا نباید زمینه رشد آن همه آسیب اجتماعی که سریال مطرح می‌کند پدید آید؟ به دیگر بیان مجموعه خودش پیام اصلی نهفته در متنش را نفی می‌کند. کاراکترهای نیکوخصال «رویای گنجشک‌ها» انگیزه خود را از کجا کسب کرده‌اند؟ این مهم‌ترین سۆالی است که این قبیل سریال‌ها هیچ پاسخ قانع‌کننده‌ای به آن نمی‌دهند!! ترابی (داریوش مۆدبیان) با چه انگیزه‌ای حاضر می‌شود‌، فرزند همسر رو به موت و مبتلا به سرطانش را زیر بال و پر خود بگیرد؟ مددکارهای اجتماعی این سریال – کوهیار توکلی (کورش تهامی) و مهری اشرفی (آزیتا حاجیان)- برای چه این قدر هم و غم خود را فراتر از انگیزه‌های شغلی‌، صرف بچه‌های آسیب دیده می‌کنند؟ کیا (سام درخشانی) به چه انگیزه‌ای برای بچه‌های یتیم دلسوزی می‌کند و در این مسیر حتی از مددکارها هم حرارت بیشتری به خرج می‌دهد؟ در مدینه فاضله این سریال همه آدم‌ها هر زمان که لازم باشد دست از کار می‌کشند‌، دور یکدیگر جمع می‌شوند و از گل و بلبل می‌گویند...این مدینه کجای کشور  پهناور ما قابل سراغ گرفتن است؟ در کجای این مملکت افراد می‌توانند وقت و بی‌وقت محل کار خود را ترک کنند و به امور مورد علاقه خود پبردازندد؟!

«رویای گنجشک‌ها» در شخصیت‌پردازی به شدت دچار ضعف است. کاراکترهای این سریال بر خلاف آن چه که به نظر می‌آیند فاقد پایگاه اجتماعی واقعی هستند. اگر جامعه ما آکنده از این همه آدم‌های نیکوکار و فداکار باشد که حاضرند نفع شخصی را به نفع جمعی ترجیح دهند، دیگر نه آسیبی باقی می‌ماند نه مشکلی!

این مجموعه کلکسیونی از آدم‌های خیر و دایه‌های مهربان‌تر از مادر را جلوی چشم بیننده ردیف می‌کند که آماده هر‌گونه کمک برای رهاندن آسیب‌دیدگان اجتماعی هستند و در چشم بر هم زدنی حاضرند از منافع شخصی خود بگذرند و برای نجات دیگران خود را به دردسر بیاندازند! کاراکترهای این مجموعه بیخودی خوبند و منشاء انگیزه‌های انسان دوستانه‌شان گم و ناپیداست.

رویای  گنجشک ها

مددکار اجتماعی در بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی به عنوان یک ناجی همه فن حریف که هم روانشناس است هم پلیس معرفی می‌شود [نمونه: فیلم سینمایی «مهر مادری» (کمال تبریزی) یا سریال «گمشده» (راما قویدل)]. متأسفانه این اشتباه تاریخی و دیرینه به مجموعه تلویزیونی «رویای گنجشک‌ها» نیز راه یافته است. مددکارهای اجتماعی «رویای گنجشک‌ها» غیرواقعی‌ترین و پر‌نقص‌ترین کاراکترهای مجموعه محسوب می‌گردند. کوهیار توکلی صبح و ظهر و شب در کنار بچه‌ها است. مگر یک مددکار اجتماعی چقدر حقوق می‌گیرد و چقدر وقت آزاد دارد که هر زمان که لازم باشد به مددجویانش ارائه خدمات کند؟ سکانس‌های مکرر گفت‌وگوی کوهیار با مادرش که کمک چندانی به شناخت شخصیت کوهیار نمی‌کنند و کاملا قابل حذف‌اند، با چه توجیهی به این مجموعه الصاق شده‌اند. مهری اشرفی زنی روان‌پریش به نظر می‌رسد که از ارتباط‌گیری مناسب با دخترش عاجز است، نمی‌تواند با حادثه غرق شدن پسرش در دریا کنار بیاید و بیانی پرفشار و در برخی صحنه‌ها پرخاشگرانه دارد. تماشاگر در مواجهه با مهری از خود می‌پرسد که چنین شخصیتی که از حل مسائل زندگی خود درمانده، چگونه می‌تواند آلام یتیمان را تسکین بخشد؟ البته در این که بسیاری از مددکارهای اجتماعی در زندگی خصوصی خود مشکلاتی دارند، هیچ تردیدی نیست اما مشکلات زندگی مهری بیش از آن حدی است که انتظار می‌رود از طرفی طرز برخورد او با بچه‌های مددجو به گونه‌ای در سریال رقم خورده که از اساس غلط و غیرعلمی است! مثلا مهری تنش ناشی از سرکشی‌های فرزند نوزده ساله‌اش را در بسیاری از موارد به بچه‌های مددجو منتقل می‌کند یا آن که دختری تنها را به  خانه‌اش می‌آورد و به وی پناه می‌دهد! در حالی که سر زدن چنین عملی از یک مددکار ایرانی اگر‌چه غیر‌منتظره نیست اما با شرح وظایف حرفه‌ای وی تطابق ندارد و این باور و توقع غلط را در ذهن مردمی که بیننده این سریال هستند، تقویت می‌کند که مددکار مجاز است تا اسباب اقامت موقت افراد بی‌پناه را در منزل مسکونی خود فراهم آورد!؟ رفتن مهری و کوهیار به درب منزل مادر نیما نیز اگر چه از نظر قانونی منعی ندارد اما نحوه مواجهه این مددکارها با اعضاء خانواده و بستگان نزدیک مددجو در برخی موارد صحیح نیست و فراتر از شرح وظایف شغلی است.

بزرگ‌ترین امتیاز مجموعه تلویزیونی «رویای گنجشک‌ها» پرهیز نویسنده اصلی، بازنویس فیلمنامه‌ و کارگردان از سیاه‌نمایی است. در سریالی که سرمنشاء بیشتر اتفاقات و ماجراهایش آسیب‌های اجتماعی است، اتخاذ چنین موضعی ستایش‌برانگیز است. در هیچ کدام از اپیزودهای این سریال تصویری اغراق‌آلود و به دور از واقعیت از نابسامانی‌های اجتماعی پیش چشم گذاشته نمی‌شود. ‌طنزآلود کردن برخی از ماجراها و تدارک دیدن موقعیت‌های کمیک سبب شده تا زهر بخشی از خرده روایت‌های دردآلود و اندوهبار این مجموعه گرفته شود، هر چند که این نکته مهم را نباید از یاد برد که همان گونه که القاء ناامیدی به مردم از طریق رسانه فراگیری چون تلویزیون پسندیده نیست‌، تبلیغ خوش‌بینی تصنعی و مفرط نیز کارکرد عکس خواهد داشت.

تیتراژ سریال رویای گنجشک‌ها

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:فارس