گرهارد ریشتر، گرانبهاترین هنرمند زنده جهان
دویچه وله گزارش داد، یک کلکسیوندار که هویتش افشا نشد این نقاشی را در حراجی "سوت بای" لندن به قیمت 26.4 میلیون یورو خرید.
همچنین بر اساس گزارش رسانهها، 3 شخص علاقمند به آثار هنری بر سر خرید این نقاشی رقابت داشتند و حراج میان آنها از طریق تلفن برگزار میشد.
یک دهه پیش اریک کلاپتون، خواننده و گیتاریست معروف بریتانیایی، این نقاشی را خریداری کرده بود.
حال بعد از یک دهه "تصویر آبستره" به نرخی ده برابر به فروش رفت. اریک کلاپتون در سال 2001 این اثر را به قیمت 2.6 میلیون دلار خریده بود.
پیش از این کارشناسان هنری که از بهایی که کلکسیوندار گمنام بابت این اثر پرداخت کرد حیرتزده شدهاند، پیشبینی کرده بودند که "تصویر آبستره" حداکثر به قیمت 10 میلیون یورو به فروش برود.
در بیانیهای که از سوی حراج "سوت بای" لندن منتشر شد، تاکید شده است که تا به حال برای اثر نقاشی هیچ هنرمند در قید حیاتی این میزان پول پرداخت نشده است و اینک گرهارد ریشتر، "گرانقیمتترین هنرمند زنده جهان" محسوب میشود.
آلکس برانزیچ، مدیر حراج "سوت بای" لندن، در گفتوگو با خبرگزاری آلمان درباره این اثر نقاشی گفت: «تراشههای آبی این اثر در ترکیب با رنگ طلایی منحصر بفردی که ریشتر خلق کرده است، بیشک این اثر را به یکی از شاهکارهای دوران معاصر تبدیل کرده است و اکنون با این نرخ فروش، این اثر آبستره لحظهای تاریخی را ثبت کرد».
برانزیج از گرهارد ریشتر به عنوان یکی از "برترین هنرمندان دوران معاصر" نام برد و گفت: «قیمت خارقالعادهای که برای این اثر پرداخت شد، بار دیگر تاییدکننده آن است که ریشتر از برترین هنرمندان معاصر است».
گرهارد ریشتر که 80 سال دارد، در شهر درسدن در آلمان شرقی متولد و بزرگ شد. او در آکادمی هنرهای زیبا در شهر درسدن تحصیل کرد و در سال 1961 از آلمان شرقی به آلمان غربی رفت.
بیشتر آثار نقاشی او آبستره هستند. ریشتر به جز نقاشی، در عرصه مجسمهسازی و خلق آثار هنری با شیشه و عکاسی نیز فعال است و آثار فراوانی نیز در این حوزهها آفریده است.
او از سال 1983 در شهر کلن زندگی میکند.
در سال 2011 نیز یک مجموعه آثار نقاشی او به بالاترین قیمت در حراجهای هنری معتبر به فروش رفت و به او عنوان "گرانبهاترین هنرمند زنده جهان" را دادند.
این مجموعه آثار در آن سال نزدیک به 200 میلیون یورو ارزشگذاری شد.
یك منتقد هنری از كشور آلمان معتقد است: ریشتر هنرمندی است كه آثارش دارای ابعاد مختلفی است و منتقدان بسیاری را به چالش میطلبد.
دكتر دیتمار الگر, منتقد و نویسنده هنری از كشور آلمان در سخنانی با عنوان "عكس نقاشیهای سالهای اولیه ریشتر" اظهار داشت: هیچ هنرمند معاصری همچون ریشتر وجود ندارد كه آثارش اینقدر ابعاد گوناگون و مختلفی داشته باشد كه منتقدان را به چالش بطلبد.
به گفته وی، تاكنون نقدهای زیادی برآثار او نوشته شده است كه این امر قابلیت تحلیل پذیری آثار ریشتر را نشان میدهد.
وی افزود: آثار گرهارد ریشتر دارای ابعاد گوناگونی است وطیفهای مختلفیرا دربرمیگیرد كه با سبكهای مختلف هنری همچون سورئالیست, پاپ آرت و ... همخوانی دارد و بسیار خوب خود را منطبق با این سبكها میكند.
این منتقد خاطر نشان كرد: آثار ریشتر هر كدام یك واقعیت منحصر به فرد را بازگو میكند و همیشه منتقدان این انتقاد را بر او وارد میدانستند كه آثار ریشتر وسایل ارتباط جمعی را مورد نقد قرار میدهد.
وی تاكید كرد: ریشتر در سال 1984 میلادی اعلام كرد كه وی در آثارش قصد نقد جهان مصرفی و وسایل ارتباط جمعی را دارد.
در بیانیهای که از سوی حراج "سوت بای" لندن منتشر شد، تاکید شده است که تا به حال برای اثر نقاشی هیچ هنرمند در قید حیاتی این میزان پول پرداخت نشده است و اینک گرهارد ریشتر، "گرانقیمتترین هنرمند زنده جهان" محسوب میشود.
الگر گفت: برای منتقدان هنری آن سری آثار ریشتر كه در زیر آنها متنهایی وجود دارد دارای ارزش بسیار بالایی است چون این آثار ارتباط و ثبت وقایع بین هنر نقاشی و عكاسی را نشان میدهند.
این منتقد در تحلیل آثار ریشتر به طرح دو سوال پرداخت و در سوال نخست به این مسئله تاكید كرد كه چرا آثار نقاشی ریشتر در دید اول شبیه عكس مشاهده میشوند و دلیل آن را در ترس و دلهرههایی دانست كه ورود عكاسی باعث نابودی هنر نقاشی میشود.
وی خاطر نشان كرد: در سال 1839 میلادی یك منتقد هنری در یك نظریه اعلام كرد كه هنر نقاشی مرده است و مارسل دوشان در سال 1912 میلاد در اثر هیكل برهنه از پلكان پایین میآید این نظریه را تائید كرد.
این منتقد هنری عنوان كرد: این نظریه مارسل دوشان تا 60 سال بعد گسترش زیادی پیدا كرد و ابعاد مختلفی در هنر نقاشی یافت به گونهای كه درسال 1962 موزه هنری "پاسادنا" نمایشگاهی از این هنرمند برپا كرد و درسال 1965 گرهارد ریشتر با دیدن تابلوهای دوشان به كشیدن تابلویی از همسرش اما پرداخت كه در این تابلو "اما" (همسرش) در حالی كه باردار است از پلهها پایین میآید و این تابلو جوابی به تابلوی دوشان بود.
وی تاكید كرد: ریشتر در این اثر خود به این مسئله تاكید كرد كه نقاشی فیگوراتیو به پایان نرسیده است و بعدها با گرفتن عكسی از این تابلو پرونده این مجادله را بست.
الگر خاطرنشان كرد: دوشان نمایشگاهی در كشور آمریكا برپا كرد كه درآن عكسهایی از آثارش در قطع اصلی كارها گرفت و با برپایی این نمایشگاه اعلام كرد كه هر اثر یك اتفاق منحصر به فرد و دارای كیفیتهای هنری اورژینال است.
وی افزود: گرهارد ریشتر در سال 1967 بازگشت نقاشی به عكاسی را شروع كرد و به خلق آثاری همچون المپیا پرداخت و یا اثر" كنج كلیسا" را كه عكس از روی تابلوی اصلی است، به منصه ظهور رسانید.
این منتقد هنری تابلوی "رخت خشك كن تاشو" را به عنوان گذشت از بحران هنری تلقی كرد و گفت: ریشتر در سال 1961 آلمان شرقی را ترك كرده و وارد شهر دوسلدروف میشود.
وی اظهار داشت: ریشتر در این مقطع به شبیه سازی عكاسی پرداخت، وی معتقد بود كه در شرایط جدیدی كه تغییرات زیادی درآن بوجود آمده است هنر نقاشی باید خود را با زمانه منطبق كند و تبدیل به عكاسی شود و شرایط دستی مانند رنگ بر بوم نهادن را از دست ندهد.
الگر تاكید كرد: ریشتر در سال 1972 میلادی اعلام كرد كه «مسئله اصلی برای من این است كه یك عكس را به وجود بیاورم نه اینكه آن را دقیقا بكشم و عكسها را با مواد دیگر خلق میكنم.»
این منتقد آلمانی افزود: ریشتر به دنبال كمپوزیسیون نیست، از نظر ریشتر كمپوزسیون به معنی قرار گرفتن سوژه در مركز تصویر است. او عكسهایی را خلق میكند كه خصوصیات نقاشی را دارا هستند و شباهت زیادی به عكس دارند؛ در حقیقت آثار ریشتر تصویر جدیدی را از هنر نقاشی مرده نشان میدهد.
وی عنوان كرد: آثار ریشتر به گونهای از عكاسی دور میشود و سنت جدیدی را با خصوصیات خود بوجود میآورد، وی با استفاده از عكاسی و نقاشی به همسان سازی با طبیعت میپردازد و در این عرصه بسیار موفق است.
الگر در طرح سوال دوم خود نیز به این مسئله پرداخت كه «آیا انتخاب طرحهایی كه ریشتر با آنها كار میكند تصادفی است و یا اینكه سوژهها و تابلوهای ریشتر برآیندی از تجربیات شخصی وی است؟»
«تراشههای آبی این اثر در ترکیب با رنگ طلایی منحصر بفردی که ریشتر خلق کرده است، بیشک این اثر را به یکی از شاهکارهای دوران معاصر تبدیل کرده است و اکنون با این نرخ فروش، این اثر آبستره لحظهای تاریخی را ثبت کرد».
این منتقد گفت: همیشه كارشناسان هنری معتقد بودند كه آثار ریشتر نوعی از علایق شخصی هنرمند را دنبال میكند و این انتقاد را بر آثار وی وارد میكردند اما منتقدان گونهای از گسستگی بین آثار ریشتر را خاطر نشان میكردند و در سال 1977 میلادی یك منتقد اعلام كرد كه درآثار ریشتر فقدان كمپوزسیون و سبك و محتوا از شاخصههای اصلی است.
وی تاكید كرد: ریشتر در جایی عنوان كرده است كه هیچگاه سوژهای را به مخاطبان آثارم تقدیم نمیكنم بلكه تحت تاثیر موضوعات قرار میگیرم ولی باید تاكید كنم كه جهانی كه به وسیله عكاسی تصویر میشود به خودی خود دارای وجهههای گوناگونی است، البته منتقدان این سخنان ریشتر را حمل بر حالت تدافعی وی میدانستند.
الگر خاطر نشان كرد: ریشتر عكسهایی را از آلبوم خانوادگی انتخاب میكرد و به كار بر روی آنها میپرداخت و به گونهای آنها را پردازش میكرد كه انگار هیچ رابطه شخصی با وی ندارند. اما با یك طبقه بندی دقیق و شناخت از بیوگرافی ریشتر به این نتیجه میرسیم كه وی در آثارش واقعیتهایی را بازسازی میكند.
وی افزود: ریشتر در زمانی میگوید كه آثاری كه خلق میكنم دارای ارزشی یكسان هستند اما با بررسی بعضی از آثار وی به انگیزههای شخصی او پی میبریم و سالها بعد اوبه این مسئله اعتراف میكند كه زمینه آثارم بازتابی از زندگی شخصی و اجتماعیام بوده اند و با نگفتن این موضوع سعی داشته ام تا آرامش روحی و فكری خود را حفظ كنم.
این منتقد اضافه كرد: در مقطعی ریشتر اعلام كرد كه موضوعاتی كه بر روی آنها كار میكند حالتی طنز گونه دارد در حالی كه سالها بعد آن را تكذیب كرد و دلیل آن را حفظ آرامش خود قلمداد كرده و گفت كه « به بعضی از سوژه ها علاقه خاصی داشتم و تابلوهای "رخت خشك كن تاشو" برایم حالتی تراژیك دارد چون آن را یادآور كودكی خود و زمان دانشجویی خود میدانم.»
وی تصریح كرد: این خشك كن تقابلی از زندگی ریشتر و خود اوست و او در آثار دیگرش نیز موضوع را نشان می دهد آثاری همچون مادر و دخترB كه در آن عكسی از بریژیت باردو با مادرش را به گونهای تغییر میدهد كه چهره بریژیت باردو شبیه به همسر ریشتر "اما" میشود و به همین دلیل نام مادر و دختر B را برای تابلو انتخاب میكند و از این طریق یك سوژه معروف را به یك شخصیت ناشناس تبدیل میكند.
الگر تاكید كرد: ریشتر سالها بعد اعلام كرد كه خنثی اطلاق كردن محتوای تابلوهایش بهانهای بوده است تا انگیزههای شخصی خود را در این قالب مخفی كند و برچسب سانتی مانتالیزم برآثارش زده نشود.
وی اظهار داشت: در تابلوهای "هورس و سگش" و "رودی"، ریشتر پدرش را در هیئت یك دلقك تصویر میكند و داییاش را در هیئت یك قهرمان جنگ؛ كه این موضوع از پس زمینه زندگی شخصی وی نشأت میگرفته است و او این معنا را در پس زمینه آثارش گم میكند.
فراوری: سمیه رمضان ماهی
بخش هنری تبیان
منبع:
ایلنا
همشهری آنلاین