• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 129
ریشه کلمه : عدو
فعل : عدو
معنی : تجاوز ، دويدن، برداشتن، دشمني، ستم، دشمن «عاديتم» دشمني با يکديگر «اعتدي» تجاوز کردن، از حد گذشتن، دشمني، ظلم، «عاديات» دوندگان، اسبان جنگى
توضیح : دشمني و تجاوز، گاهى با قلب است كه به آن عدوات و معاداة گويند و گاهى در راه رفتن است كه عَدْو (دويدن) نام دارد و گاهى در عدم رعايت عدالت در معامله است كه عُدْوان و عدو گويند. دشمن دو جور است يكى آن كه به شخص عداوت دارد و به قصد دشمنى است مثل: [نساء:92]. ديگرى آن كه به قصد عداوت نيست بلكه وى حالتى دارد كه شخص از آن متّأذى مى‏شود چنانكه از كار دشمن، مثل [شعراء:77]. بتهاى بيجان نسبت به ابراهيم «عليه السلام» عداوتى نداشتند واز جماد عداوت متصّور نيست بلكه آنها جنبه معبودى داشتند و آن حالت ابراهيم را ناراحت مى‏كرد لذا فرمود: آنها دشمن منند. (مفردات)
سوره : الانفال  آیه شماره : 60
ریشه کلمه : عدو
فعل : عدو
معنی : تجاوز ، دويدن، برداشتن، دشمني، ستم، دشمن «عاديتم» دشمني با يکديگر «اعتدي» تجاوز کردن، از حد گذشتن، دشمني، ظلم، «عاديات» دوندگان، اسبان جنگى
توضیح : دشمني و تجاوز، گاهى با قلب است كه به آن عدوات و معاداة گويند و گاهى در راه رفتن است كه عَدْو (دويدن) نام دارد و گاهى در عدم رعايت عدالت در معامله است كه عُدْوان و عدو گويند. دشمن دو جور است يكى آن كه به شخص عداوت دارد و به قصد دشمنى است مثل: [نساء:92]. ديگرى آن كه به قصد عداوت نيست بلكه وى حالتى دارد كه شخص از آن متّأذى مى‏شود چنانكه از كار دشمن، مثل [شعراء:77]. بتهاى بيجان نسبت به ابراهيم «عليه السلام» عداوتى نداشتند واز جماد عداوت متصّور نيست بلكه آنها جنبه معبودى داشتند و آن حالت ابراهيم را ناراحت مى‏كرد لذا فرمود: آنها دشمن منند. (مفردات)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاء تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءكُم مِّنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاء مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ
سوره : الممتحنة  آیه شماره : 1
ریشه کلمه : عدو
فعل : عدو
معنی : تجاوز ، دويدن، برداشتن، دشمني، ستم، دشمن «عاديتم» دشمني با يکديگر «اعتدي» تجاوز کردن، از حد گذشتن، دشمني، ظلم، «عاديات» دوندگان، اسبان جنگى
توضیح : دشمني و تجاوز، گاهى با قلب است كه به آن عدوات و معاداة گويند و گاهى در راه رفتن است كه عَدْو (دويدن) نام دارد و گاهى در عدم رعايت عدالت در معامله است كه عُدْوان و عدو گويند. دشمن دو جور است يكى آن كه به شخص عداوت دارد و به قصد دشمنى است مثل: [نساء:92]. ديگرى آن كه به قصد عداوت نيست بلكه وى حالتى دارد كه شخص از آن متّأذى مى‏شود چنانكه از كار دشمن، مثل [شعراء:77]. بتهاى بيجان نسبت به ابراهيم «عليه السلام» عداوتى نداشتند واز جماد عداوت متصّور نيست بلكه آنها جنبه معبودى داشتند و آن حالت ابراهيم را ناراحت مى‏كرد لذا فرمود: آنها دشمن منند. (مفردات)