• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : ابراهيم  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : صبر
فعل : صبر
معنی : شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري انتظار، منتظر بودن «اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي، «مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر «ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح : صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مى‏كند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مى‏كند. به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مى‏كند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب) «صبّار» به كسى گفته مى‏شود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره : لقمان  آیه شماره : 31
ریشه کلمه : صبر
فعل : صبر
معنی : شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري انتظار، منتظر بودن «اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي، «مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر «ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح : صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مى‏كند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مى‏كند. به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مى‏كند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب) «صبّار» به كسى گفته مى‏شود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره : سبأ  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : صبر
فعل : صبر
معنی : شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري انتظار، منتظر بودن «اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي، «مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر «ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح : صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مى‏كند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مى‏كند. به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مى‏كند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب) «صبّار» به كسى گفته مى‏شود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره : الشورى  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : صبر
فعل : صبر
معنی : شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري انتظار، منتظر بودن «اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي، «مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر «ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح : صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مى‏كند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مى‏كند. به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مى‏كند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب) «صبّار» به كسى گفته مى‏شود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.