سوره :
البقرة
آیه شماره :
253
ریشه کلمه :
درج
فعل :
درج
معنی :
«درجة» مرتبه، منزلت، مقام، فضيلت، برترى. «درجات» جمع آن
« استدراج» كم كم گرفتن، مهلت دادن، به تدريج هلاک کردن
توضیح :
درج به معنى راه رفتن و مردن نيز آمده است.
به منزلت آنگاه درجه مىگويند كه بلندى در آن منظور باشد مثل پلّه نردبان و طبقههاى ساختمان.
استدراج آن است كه شخص به تدريج و درجه درجه گرفته شود شخص بد كار در كفر و طغيان خويش مشغول لذّت و كامرانى است ولى بى خبر است كه به تدريج استعداد هدايت را از دست مىدهد و عمرش كوتاهتر مىشود تا بالاخره فرصت از دستش مىرود.
از امام حسين عليه السلام در تحف العقول نقل شده که فرمود: استدراج از خداوند سبحان آن است كه نعمت بنده را فراوان كند و توفيق شكر را از او سلب نمايد.
سوره :
النساء
آیه شماره :
96
ریشه کلمه :
درج
فعل :
درج
معنی :
«درجة» مرتبه، منزلت، مقام، فضيلت، برترى. «درجات» جمع آن
« استدراج» كم كم گرفتن، مهلت دادن، به تدريج هلاک کردن
توضیح :
درج به معنى راه رفتن و مردن نيز آمده است.
به منزلت آنگاه درجه مىگويند كه بلندى در آن منظور باشد مثل پلّه نردبان و طبقههاى ساختمان.
استدراج آن است كه شخص به تدريج و درجه درجه گرفته شود شخص بد كار در كفر و طغيان خويش مشغول لذّت و كامرانى است ولى بى خبر است كه به تدريج استعداد هدايت را از دست مىدهد و عمرش كوتاهتر مىشود تا بالاخره فرصت از دستش مىرود.
از امام حسين عليه السلام در تحف العقول نقل شده که فرمود: استدراج از خداوند سبحان آن است كه نعمت بنده را فراوان كند و توفيق شكر را از او سلب نمايد.
سوره :
الانعام
آیه شماره :
83
ریشه کلمه :
درج
فعل :
درج
معنی :
«درجة» مرتبه، منزلت، مقام، فضيلت، برترى. «درجات» جمع آن
« استدراج» كم كم گرفتن، مهلت دادن، به تدريج هلاک کردن
توضیح :
درج به معنى راه رفتن و مردن نيز آمده است.
به منزلت آنگاه درجه مىگويند كه بلندى در آن منظور باشد مثل پلّه نردبان و طبقههاى ساختمان.
استدراج آن است كه شخص به تدريج و درجه درجه گرفته شود شخص بد كار در كفر و طغيان خويش مشغول لذّت و كامرانى است ولى بى خبر است كه به تدريج استعداد هدايت را از دست مىدهد و عمرش كوتاهتر مىشود تا بالاخره فرصت از دستش مىرود.
از امام حسين عليه السلام در تحف العقول نقل شده که فرمود: استدراج از خداوند سبحان آن است كه نعمت بنده را فراوان كند و توفيق شكر را از او سلب نمايد.
سوره :
الانعام
آیه شماره :
165
ریشه کلمه :
درج
فعل :
درج
معنی :
«درجة» مرتبه، منزلت، مقام، فضيلت، برترى. «درجات» جمع آن
« استدراج» كم كم گرفتن، مهلت دادن، به تدريج هلاک کردن
توضیح :
درج به معنى راه رفتن و مردن نيز آمده است.
به منزلت آنگاه درجه مىگويند كه بلندى در آن منظور باشد مثل پلّه نردبان و طبقههاى ساختمان.
استدراج آن است كه شخص به تدريج و درجه درجه گرفته شود شخص بد كار در كفر و طغيان خويش مشغول لذّت و كامرانى است ولى بى خبر است كه به تدريج استعداد هدايت را از دست مىدهد و عمرش كوتاهتر مىشود تا بالاخره فرصت از دستش مىرود.
از امام حسين عليه السلام در تحف العقول نقل شده که فرمود: استدراج از خداوند سبحان آن است كه نعمت بنده را فراوان كند و توفيق شكر را از او سلب نمايد.
سوره :
يوسف
آیه شماره :
76
ریشه کلمه :
درج
فعل :
درج
معنی :
«درجة» مرتبه، منزلت، مقام، فضيلت، برترى. «درجات» جمع آن
« استدراج» كم كم گرفتن، مهلت دادن، به تدريج هلاک کردن
توضیح :
درج به معنى راه رفتن و مردن نيز آمده است.
به منزلت آنگاه درجه مىگويند كه بلندى در آن منظور باشد مثل پلّه نردبان و طبقههاى ساختمان.
استدراج آن است كه شخص به تدريج و درجه درجه گرفته شود شخص بد كار در كفر و طغيان خويش مشغول لذّت و كامرانى است ولى بى خبر است كه به تدريج استعداد هدايت را از دست مىدهد و عمرش كوتاهتر مىشود تا بالاخره فرصت از دستش مىرود.
از امام حسين عليه السلام در تحف العقول نقل شده که فرمود: استدراج از خداوند سبحان آن است كه نعمت بنده را فراوان كند و توفيق شكر را از او سلب نمايد.
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
21
ریشه کلمه :
درج
فعل :
درج
معنی :
«درجة» مرتبه، منزلت، مقام، فضيلت، برترى. «درجات» جمع آن
« استدراج» كم كم گرفتن، مهلت دادن، به تدريج هلاک کردن
توضیح :
درج به معنى راه رفتن و مردن نيز آمده است.
به منزلت آنگاه درجه مىگويند كه بلندى در آن منظور باشد مثل پلّه نردبان و طبقههاى ساختمان.
استدراج آن است كه شخص به تدريج و درجه درجه گرفته شود شخص بد كار در كفر و طغيان خويش مشغول لذّت و كامرانى است ولى بى خبر است كه به تدريج استعداد هدايت را از دست مىدهد و عمرش كوتاهتر مىشود تا بالاخره فرصت از دستش مىرود.
از امام حسين عليه السلام در تحف العقول نقل شده که فرمود: استدراج از خداوند سبحان آن است كه نعمت بنده را فراوان كند و توفيق شكر را از او سلب نمايد.
سوره :
الزخرف
آیه شماره :
32
ریشه کلمه :
درج
فعل :
درج
معنی :
«درجة» مرتبه، منزلت، مقام، فضيلت، برترى. «درجات» جمع آن
« استدراج» كم كم گرفتن، مهلت دادن، به تدريج هلاک کردن
توضیح :
درج به معنى راه رفتن و مردن نيز آمده است.
به منزلت آنگاه درجه مىگويند كه بلندى در آن منظور باشد مثل پلّه نردبان و طبقههاى ساختمان.
استدراج آن است كه شخص به تدريج و درجه درجه گرفته شود شخص بد كار در كفر و طغيان خويش مشغول لذّت و كامرانى است ولى بى خبر است كه به تدريج استعداد هدايت را از دست مىدهد و عمرش كوتاهتر مىشود تا بالاخره فرصت از دستش مىرود.
از امام حسين عليه السلام در تحف العقول نقل شده که فرمود: استدراج از خداوند سبحان آن است كه نعمت بنده را فراوان كند و توفيق شكر را از او سلب نمايد.
سوره :
المجادلة
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
درج
فعل :
درج
معنی :
«درجة» مرتبه، منزلت، مقام، فضيلت، برترى. «درجات» جمع آن
« استدراج» كم كم گرفتن، مهلت دادن، به تدريج هلاک کردن
توضیح :
درج به معنى راه رفتن و مردن نيز آمده است.
به منزلت آنگاه درجه مىگويند كه بلندى در آن منظور باشد مثل پلّه نردبان و طبقههاى ساختمان.
استدراج آن است كه شخص به تدريج و درجه درجه گرفته شود شخص بد كار در كفر و طغيان خويش مشغول لذّت و كامرانى است ولى بى خبر است كه به تدريج استعداد هدايت را از دست مىدهد و عمرش كوتاهتر مىشود تا بالاخره فرصت از دستش مىرود.
از امام حسين عليه السلام در تحف العقول نقل شده که فرمود: استدراج از خداوند سبحان آن است كه نعمت بنده را فراوان كند و توفيق شكر را از او سلب نمايد.