• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ
سوره : البقرة  آیه شماره : 249
ریشه کلمه : بلو
فعل : بَلِىَ
معنی : كهنه شدن، پوسيدن، از بين رفتن «بلاء» آزمودن، امتحان
توضیح : امتحان را از آن جهت ابتلاء گويند كه گويا مُمْتَحِن، امتحان شده را از كثرت امتحان كهنه مى‏كند. به غم و اندوه از آن سبب بلاء گويند كه بدن را كهنه و فرسوده مى‏كند. تكليف را بدان علّت بلاء گويند چون امتحان است و بدن را فرسوده مى‏كند. چون امتحان شدن توأم با ظهور حقائق است، لذا بعضى «تُبْلى» را آشكار شدن معني کرده اند. «بلاء» در خير و شرّ هر دو به كار مى‏رود و «ابلاء» فقط در انعام و نعمت ها.