• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : البقرة  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 134
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المائدة  آیه شماره : 81
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 163
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : التوبة  آیه شماره : 81
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الحجر  آیه شماره : 93
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 101
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانبياء  آیه شماره : 8
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانبياء  آیه شماره : 41
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانبياء  آیه شماره : 63
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانبياء  آیه شماره : 73
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانبياء  آیه شماره : 74
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانبياء  آیه شماره : 77
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانبياء  آیه شماره : 90
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانبياء  آیه شماره : 90
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المؤمنون  آیه شماره : 46
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النور  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النور  آیه شماره : 62
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 40
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 40
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 112
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 199
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 206
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 207
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النمل  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النمل  آیه شماره : 53
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النمل  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 8
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 32
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 63
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 64
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 75
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 84
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 13
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 31
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 34
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 38
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 39
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 40
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 41
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 64
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 13
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 32
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 35
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 49
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 55
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : السجدة  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : السجدة  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : السجدة  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : السجدة  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 20
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : سبأ  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : سبأ  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : سبأ  آیه شماره : 40
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : سبأ  آیه شماره : 41
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : سبأ  آیه شماره : 54
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فاطر  آیه شماره : 44
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يس  آیه شماره : 30
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يس  آیه شماره : 46
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يس  آیه شماره : 65
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الصافات  آیه شماره : 22
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الصافات  آیه شماره : 35
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الصافات  آیه شماره : 167
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزمر  آیه شماره : 26
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزمر  آیه شماره : 35
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزمر  آیه شماره : 43
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزمر  آیه شماره : 46
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزمر  آیه شماره : 48
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزمر  آیه شماره : 50
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : غافر  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : غافر  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : غافر  آیه شماره : 63
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : غافر  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : غافر  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : غافر  آیه شماره : 83
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فصلت  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فصلت  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فصلت  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فصلت  آیه شماره : 20
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فصلت  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فصلت  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فصلت  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فصلت  آیه شماره : 48
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزخرف  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزخرف  آیه شماره : 54
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزخرف  آیه شماره : 69
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزخرف  آیه شماره : 76
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الدخان  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الدخان  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الدخان  آیه شماره : 37
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الجاثية  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الجاثية  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الجاثية  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 16
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 26
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 26
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفتح  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفتح  آیه شماره : 26
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الذاريات  آیه شماره : 16
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الذاريات  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الذاريات  آیه شماره : 45
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الذاريات  آیه شماره : 46
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الطور  آیه شماره : 34
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النجم  آیه شماره : 52
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الواقعة  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الواقعة  آیه شماره : 45
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الواقعة  آیه شماره : 46
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الواقعة  آیه شماره : 47
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المجادلة  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المجادلة  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
سوره : المجادلة  آیه شماره : 22
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الجمعة  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المنافقون  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القلم  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القلم  آیه شماره : 41
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القلم  آیه شماره : 43
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المعارج  آیه شماره : 44
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النبأ  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المطففين  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المطففين  آیه شماره : 36
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.