پنج شنبه 6 ارديبهشت 1403 - 14 شوال 1445 - 25 آوريل 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عضویت در خبرنامه
ارسال
قول قول قول...
تعداد بازدید : 849
سلام آقا جونم... پس کي مي آييد ؟يعني اگه اينجا منتظر تون بمونم مي تونم اين گلها رو بدم دستتون ؟ اگه بياييد شايد بشه اين درياي به اين بزرگي رو آبي ديد ؟مامان ميگه بايد هميشه منتظر باشي تا به وصال برسي . مي گه فقط انتظار واقعيه که آدم رو به محبوبش ميرسونه. مامان ميگه تو دلت پاکه، هرچي از خدا بخواي بهت مي ده.. پس چرا خدا جوابم رو نميده ؟ چرا اجازه نميده بياييد پيشم ،.آقا جونم ... يعني مامان الکي ميگه... هر روز صبح يه آقاي مهربوني مي آد بهم آبنبات مي ده و ميگه يه روزي مسافر تو هم مي آد،اونم دلتنگته کوچولو، دلتنگ عطر گلهاته ، فقط بايد منتظرش باشي... من به خودم قول دادم تا ابد منتظرت بمونم . قول قول قول...
: نظرات کاربران
ناشناس
بریم گلهاشو یواشکی بدوزدیم
مریم
پاسخ تبیان :
0
0
شنبه 25/7/1388 - 23:58
ناشناس
اوهوم. جون میده برای عصرجمعه . . .
پاسخ تبیان :
0
0
چهارشنبه 13/3/1388 - 9:56
ناشناس
قشنگ بود
پاسخ تبیان :
0
0
دوشنبه 11/3/1388 - 13:20
1
نظر خود را درباره اين عکس بيان کنيد .
*
*
آخرين مطالب
ادبیات
غم نیست که قاسم سلیمانی رفت؛ ما را...
به فروردین ما فرخندگی بخش
آیا جانِتان جور است؟
راضی مشو که بیخبران، خندهام کنند...
توانایی ادبیات در نقد وضعیت جامعه
سامانی: «آفرت» رمان دهه 40 و50...
تأثیر غرب در موفقیت نویسندههای روس در...
برگزیدگان نخستین جایزه ملی جمالزاده
قصیده میرشکاک برای موسوی گرمارودی
وقتی نگاه نویسنده جذاب نیست