تبیان، دستیار زندگی

جلد نـهـم - صفحه 550 -  خدمت به مردم

صفحه : 550

و من دلخوشم به اينكه يك همچو تحولي در ايران ، در همه قشرها، شده است . الان در همين قضيه جهاد سازندگي ، خوب انسان مي بيند كه از همه جا اشخاصي كه هم تحصيلكرده اند، خصوصا خانمها، اينها - همين امروز هم در يك مصاحبه اي كه بود من گوش كردم - ديدم كه مي گويد كه ما از اول آفتاب مي رويم سراغ كار تا غروب . اين يك مسئله اي است كه يك تحولي است پيدا شده است ، يعني همه با اشتياق و احساس اينكه بايد براي مردم كار بكنيم مشغولند و مسلما در شما هم همين معنا هست . شكي نيست كه حالا ديگر با اينكه يك الزامي و - يك ، عرض كنم - يك اجباري ، اينها نيست ، خودتان داوطلبيد و مشكلاتي اگر هست ، خودتان مشكلات را رفع مي كنيد. بنابراين آن چيزي كه مايه دلخوشي ماست اين است كه اين تحول اسلامي كه با دست خدا پيدا شده است وكسي نمي توانست يك همچو تحولي ايجاد كند، خصوصا تحولات روحي كه از امريكايك عده اي جوان چند روز، چند وقت پيش از اين آمدند كه ما آمديم براي همين جهادسازندگي و برويم به دهات . من به آنها گفتم كه خوب ، من مي دانم كه شماها اهل اينكه بتوانيد با يك قدرتي درو بكنيد يا بنايي بكنيد يا همچو چيزي را، همچو قدرتي نداريد؛لكن متوجه باشيد كه كار شما چه كار ارزنده اي است . شما وقتي كه از امريكا آمديد ورفتيد در روستاي فلان ، و مردم ديدند كه يك دسته از جوانهاي تحصيلكرده امريكا كه شايد بعضي شان هم مهندس و بعضي شان دكتر باشند آمده اند درو مي خواهند بكنند، اين يك روحيه بزرگي به مردم اعطا مي كند كه آن رعيتي كه امروز يك جريب (2) را مثلا درومي كرده فردا دو جريب را درو مي كند، اين قدرت مي خواهد.

خدمت به مردم

نيست كه تحميلي باشد و يك دستگاهي نيست كه دستگاه ظلم و جور و اينطور چيزهاباشد، بايد يك وظيفه اسلامي - وجداني را ما احساس بكنيم كه با آن وظيفه اسلامي و باآن وظيفه انساني كارها را خوب انجام بدهيم .