• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد نـهـم - صفحه 395 -  نكوهش نويسندگان و شاعران در خدمت غرب
صفحه : 395
نكوهش نويسندگان و شاعران در خدمت غرب
از آن طرف هم ، نويسنده هايي كه از خودشان هستند يا بدتر از خودشان هستند به اين مسائل كمك مي كردند. يكي از شعراشان در همان عصر - مضمون شعرش را مي گويم ،شعرش هم يادم است - مي گويد تا "آخوند" و "قجر"(6) در اين مملكت هست ، اين ننگ را كشور دارا به كجا ببرد! اين ننگ اينكه آخوند در اين مملكت هست كشور دارا اين ننگ را به كجا ببرد! آن وقتي كه رضا شاه غلبه كرد، شاعر اينها منطقش اين بود كه ننگي است ، روحانيون در اينجا ننگ است ! كشور دارا بايد از روحانيين و آن چيزي كه روحانيين مي گويند، كه اسلام است تا اين هست ، چه طور اين ننگ را ما [تحمل كنيم ].يك مجلسي درست كردند، در همان زمان آن شخص - شايد حالا اواخر زمان - كه درآن مجلس ، نمايش غلبه اسلام بر ايران بود، كه لشكر عرب آمد و غلبه كرد و ، عرض بكنم كه ، ايران را گرفت ، كه آن وقت عربستان هم جز اينجا بود، آنجا دستمالها را درآوردند به گريه ! گريه [براي ] اينكه اسلام آمد و ايران را اسلامي اش كرد، گريه كردند! دريك مجلس عمومي ، درست كردند وضع را به طوري كه دستمالها را در آوردند و به حال ايران گريه كردند كه به ايران ، اسلام آمده است ! چه بود؟ براي اين بود كه مردم را ازاسلام همچو بترسانند كه اسلام آمد و بكلي اوضاع را به هم زد الان كه ما اينجا نشستيم -من آن طرف بودم - يك طومار، يك چيزي آمد، تلكسي آمد، كه در آن بود كه به امر توايرانيها بر ضد كردها قيام كردند! اين طور الان "حزب دمكرات " در آنجا، و آقايان كرد راهم اينها در مهاباد. چون الان ديدند مهاباد از دستشان دارد مي رود، و وقتي رفت ديگرتمام شد - و ان شاءالله همين طور مي شود - چون ديدند كه ديگر كارشان ديگر به آخررسيده است ، به اينجا منتهي شدند كه يك تلكسي بود، كه الان من آن طرف خواندم ، بااسم من شروع شده و دنبالش هم عده زيادي از روزنامه ها و اينها، رونوشت
نه مي تواند وحدت داشته باشد و نه مي تواند عمق مسائل را بفهمد.