• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد نـهـم - صفحه 16 -  عمل به وظيفه
صفحه : 16
وظايف طبيعي را شخصا عمل مي كنيد، وظايف الهي را هم شخصا شما موظفيد عمل كنيد، به علاوه ، موظفيد كه ديگران را هم وادار كنيد به اين كار. در اينجا موظف نيستيد كه ديگران را وادار كنيد كه نگاه كن . اما در آنجا موظفيد ديگران را تعديل كنيد؛ ديگران راهم تربيت كنيد.
عمل به وظيفه
هر كدام ما موظفيم خودمان عمل كنيم ؛ و موظفيم ديگران را هم وادار كنيم . اگريك همچو روحيه اي در يك ملتي پيدا بشود، كه ان شاءالله اميدوارم پيدا بشود، اگر يك همچو روحيه تعاون معنوي ، همان طوري كه در اين برهه اي كه انقلاب بود يك تعاون مادي پيدا شده بود اين هم معنا بود، اما معاونت راجع به اين بود كه اينهايي كه مي آمدنددر خيابانها تظاهر مي كردند خانه ها به آنها آب مي دادند؛ غذا مي دادند، عرض كنم ،مردم كمك مي كردند؛ معاونت مي كردند. اگر يك روحيه معاونت معنوي پيدا بشود درانسان ، در همه كه هر كسي خودش را موظف بداند به اينكه علاوه بر اينكه خودش يك آدمي است كه مي خواهد عدالت بكند، وظيفه شناس است ، پشت ميز كه نشسته كارخودش را كه مي كند و كار مردم را كه مي خواهد انجام بدهد روي وظايف است ، نه روي طمع است ، نه روي ترس و خوف است ، روي وظيفه است آن طوري كه وظايف شخصي خود را آدم عمل مي كند، براي خودش وظيفه مي داند كه براي بچه هايش لباس بخرد؛ اين يك وظيفه اي است پيش آدم ، نه خوف است و نه طمع . اگر انسان - آن كسي كه متصدي يك كاري است - وظيفه بداند اين را كه من حقوق مثلا مي گيرم وظيفه ام اين است ؛ نخير، حقوق هم نمي گيرم وظيفه انسانيم اين است ؛ وظيفه اسلاميم اين است كه حالا كه متكفل يك امري شدم و يك دسته اي به من محتاج اند كه كارهايشان را راه بيندازم ، كارها را تعويق نيندازم ، همان قدري كه مي توانم ، به هر ترتيبي كه جريان داردجريان بدهم ، با رفاقت ، جلو و عقب انجام ندهم ، خلاف عدالت نكنم ، اگر جلو و عقب انجام بدهم اين همان كارهاي طاغوت است ، طاغوت در يك چيز كم ،