تبیان، دستیار زندگی

جلد بیستم - صفحه 150 -  تكليف همگان در جنگ

صفحه : 150

واقع نمايش داده شده است كه وابستگي به هيچ كس ندارد، وابسته به ملت است ، وابسته به قواي مسلحه است ، اشخاص در اين مورد دخالت ندارند. اين كه هي هر روز شهرت مي دهند كه چه شده است ، چه شده است ، فلاني سكته كرده ، فلاني در بستر مرگ است ،فلاني ، خوب ، باشد، البته مرگ براي همه هست ، براي ما هم هست ، اما اين را بدانند كه شادي نكنند براي اين . اين يك امري است كه واقع مي شود و شما خواهيد ديد ان شاءالله كه جمهوري اسلامي باقي است چه ما باشيم ، چه اشخاص باشند چه نباشند. همينها بودندكه شادي مي كردند براي اينكه جمهوري را در يك جايي كه در آن مركز منفجر كردند وهفتاد - هشتاد نفر از دوستان ما را، از بزرگان را از بين بردند، شادي مي كردند كه جمهوري از بين رفت ، تمام شد ديگر. ديدند كه ابدا تمام نشد و مردم ريختند بدتر ازاول ، بالاتر از اول ، ريختند در خيابانها و چه كردند.

تكليف همگان در جنگ

حالا هم همين طور است ، بيخود خودشان را معطل نكنند و همين طور اينهايي كه دراطراف خليج هستند، بيخود خودشان را معطل نكنند و خودشان را فداي صدام نكنند.صدام رفتني است ، همين است كه ان شاءالله ، به همين زودي او برود و علي اي حال ، چه اورفتني باشد چه نرفتني باشد، ما يك تكليف داريم ادا مي كنيم . ملت ما، ارتش ما، سپاه ماو همه قواي مسلحه ما يك تكليف ادا مي كنند. اين مثل اين است كه گفته بشود كه اگرفلاني رفت و فلاني رفت ، مردم نماز نمي خوانند. تكليف است ، به رفتن كسي مردم دست از نمازشان برنمي دارند، به رفتن كسي نمازشان را، حجشان را دست از آن برنمي دارند.

و قضيه جنگ امروز براي همه ما اهميتش بيشتر از فروع دين است . اين طور نيست كه جنگ مثل امر جنگي باشد كه ديگران با ديگران مي كنند. جنگي است كه اسلام دارد مي كند در مقابل كفر، اسلام دارد مي كند در مقابل نفاق و اين جنگ يك تكليف شرعي است كه مردم ادا مي كنند، من باشم ادا مي كنند، نباشم هم ادا مي كنند.