• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد شانزدهم - صفحه 497 -  نتيجه آموزش بدون پرورش روحي و معنوي
صفحه : 497
حوزه هاي علمي قديمي . آنها هم در يك حدي قانع نبايد باشند و تا آخر عمر مشغول باشند؛ مشغول به تحصيل ، مشغول به تعليم . آنهايي كه مدرس هستند و تعليم مي دهند،توجه دارند كه خودشان استفاده مي كنند از تدريسشان و از تعليمشان و از شاگردهاشان بسياري از امور را. چون آنجاها يك بحث آزادي است و هر كس حق دارد كه اشكال بكند و حرف استاد را قبول نكند و حرف استاد را رد بكند. اساتيد مي دانند كه در اين ردو بدل و در اين اعطا و اخذ، اخذ زياد است و انسان در همان جا تربيت علمي مي شود.قضيه علم معلوم است ، و همه مي دانيد كه يك . . . شريفي است كه همه آرزوي او رادارند. و در فطرت انسان اين است كه هيچ وقت بس ندارد. فطرت اين طوري است . شمااگر فرض بكنيد كه تمام علوم مادي و معنوي را بدانيد و بشنويد، يك وقتي كه در يك جايي هست كه يك علم ديگر هم هست ، فطرت شما آن را هم مي خواهد. غيرمتناهي است فطرت در همه امور. اهميت علم ، يك امري است كه همه مي دانند و واضح است .
نتيجه آموزش بدون پرورش روحي و معنوي
لكن ما حساب اين را بكنيم كه قضيه پرورش و قضيه آموزش چه جور است . يعني آموزش اخلاقي و معنوي و قضيه تهذيب نفس ، آن وضعش چطور است . ما اگر فرض كنيم كه دانشگاه ما يا فيضيه ما، علوم را به طور وافر مي دانند و تدريس هم مي كنند، لكن فرض بكنيم كه پرورش روحي و تهذيب نفس و اخلاق در آن نباشد، آيا از اين تربيت علمي فقط، منهاي تربيتهاي روحي و پرورش معنوي ، چه حاصل مي شود براي كشورشان ؟ و چه حاصل مي شود براي اسلام عزيز؟ و چه حاصل مي شود براي مردم ،ملت ؟ علم حاصل شد، اما اگر تربيت معنوي نباشد پهلوي علم ، و پرورش روحي نباشد،چه بسا كه - و بسيار هم شده است كه - همين علم ، مايه فساد شده است . و همين عالمي كه تهذيب نفس نداشته است ، و همين استاد دانشگاهي كه تهذيب نفس نداشته است ، وهمين اساتيد دانشگاهي كه مهذب نبوده اند، براي يك كشور تحفه فساد مي آورند، بهترمي توانند فساد را در كشور ايجاد كنند. شما مي دانيد ان شاءالله و بايد بدانيد كه در طول