• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهاردهم - صفحه 522 -  مذهب تشيع ، مذهب خون و شمشير
صفحه : 522
من در طول اين نهضت ، اشخاصي را [ديدم ، ] بسيار هم مردم نماز خوان و ملا و معتبرو اينها [بودند، ] لكن در همان يورش اول كه سازمان امنيت برد و يك دسته اي را اذيت كرد و زد، راحت طلبي را برداشتند و انتخاب كردند و كنار نشستند؛ حالا يا ساكت كنارنشستند يا بعضي هم ساكت نشدند و كنار نشستند؛ يعني ، موافقت كردند با دستگاه . اين دسته اي كه خودشان را از اول مهيا كردند براي مقابله ؛ مقابله با ظلم ، اين دسته از اول توجه به اين معنا داشتند كه اين مقابله زحمت دارد، اين مقابله شهادت دارد، اين مقابله حبس دارد. اينها در حبس هم بعضيشان مي رفتند و آن زجرها را مي كشيدند، قدمشان كه از حبس بيرون مي آمد، مي رفتند سراغ باز مقابله ؛ براي اينكه اين يك مكتبي بود و يك خطي بود؛ خطي كه ترسيمش را انبيا از صدر عالم كرده اند؛ آن انبيايي كه در آتش سوزاندند آنها را و اره كردند آنها را و آنها اگر مي خواستند كه آن خط خودشان رامنحرف كنند، خيلي هم محترم بودند. اين آقاياني كه در اين مسائل وارد بودند، متوجه اين معنا بودند كه در زمان محمد رضا معلوم بود كه هر كس هر عملي بكند، هر حرفي بزند، اين در حبس است و در شكنجه است و در كذا، لكن اينها حبس را مي رفتند،شكنجه را مي ديدند، بيرون مي آمدند و باز همان پست را اداره مي كردند.
مذهب تشيع ، مذهب خون و شمشير
ما نبايد تصور اين را بكنيم كه اين ابر قدرتها از ما دست برداشته اند. ملتي كه مي خواهد زنده باشد و مي خواهد مستقل باشد و نوكر نباشد، وابسته نباشد و مي خواهدآزاد باشد و تحت سلطه نباشد، اين ملت بايد مهيا باشد براي همه چيز. اگر راحت طلبي رامي خواهد ملت ، از زمان محمدرضا بهتر از همه اين بود كه ظهر بيايند نماز بخوانند با امام جماعتشان و امام جماعت برود سراغ كارش و شما برويد سراغ كسبتان . راحت طلبي اين را اقتضا مي كرد، حالا هم باز همان رژيم بود و همان بساط بود و شما هم نانتان رامي خورديد و آبتان را مي خورديد و شميرانتان را هم مي رفتيد و كارهاي عاديتان را انجام مي داديد، لكن تكليف هم اين است ؟ در مقابل خدا هم مي شود انسان عذر بي خودي