• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهاردهم - صفحه 427 -  اهميت و لزوم انقلاب فرهنگي در دانشگاهها
صفحه : 427
دست آنها نبود و هزار سال هم نتوانستند در آن رخنه كنند، مي خواستند كه از صحنه خارج كنند. چه بكنند كه از صحنه خارج كنند و اينها را هم در اختيار خودشان داشته باشند؟ يكي از كارهاي مهم ، بدبين كردن دانشگاهيها [نسبت ] به روحانيت بود؛ بدبين كردن روحانيت به دانشگاه . در طول اين مدتهاي طولاني ، سعي كردند در اينكه بين اين دو قشر اختلاف ايجاد كنند، شكاف ايجاد كنند، بلكه اينها را باهم دشمن كنند. اگر در بين دانشگاه مي رفتيم ، اسم "آخوند" در آنجا مطابق با يك ماده مخدر بود! اگر در بين طلاب علوم دينيه هم مي رفتيم ، "دانشگاهي " مطابق با بي ديني بود! اينها را به جان هم مي انداختند و از هم جدا مي كردند تا اينكه آن استفاده هايي كه بايد بكنند، بكنند.بي خود نيست كه ظرف اين پنجاه سالي كه اينها روي كار بودند، نگذاشتند يك دانشگاهي كه مربوط به خود كشور باشد، يك دانشگاهي كه براي مصالح خود كشورتحصيل كند و براي مصالح خود كشور آدم و دانشمند بيرون بدهد، [ايجاد شود. ]نمي گويم به طور كلي موفق شدند، لكن آنها در صدد بودند كه بتدريج ، به طور كلي موفق بشوند كه هرچه از دانشگاه بيرون بيايد قبله او شرق يا غرب باشد. وقتي كه دانشگاه به اين صورت در آمد و روحاني هم از دانشگاه منعزل شد و ارتباطش قطع شد، آنها مقدرات همه كشور را در دست خود دارند.
اهميت و لزوم انقلاب فرهنگي در دانشگاهها
همان طور كه آنها انگشت روي دانشگاه مي گذاشتند و با تمام قدرت دنبال اين بودندكه دانشگاه را به دست خودشان بياورند و اشخاصي كه جبهه و وجهه شان رو به شرق وبيشتر رو به غرب است [در] دانشگاه آن طور به دست بياورند و تربيت دانشگاهيها راآن طور بكنند و قشر روحانيت را هم كنار بگذارند، آنها را بي خاصيت كنند و اينها راخاصيت شرقي يا غربي بدهند، همان طور هم ماها و اين انقلاب انگشت را روي همان نقطه حساس گذاشت . در راس مسائل ، "انقلاب فرهنگي " و دانشگاهي برنامه بود؛ يعني ،همان كه آنها در ظرف پنجاه سال مي خواستند عمل كنند. بعد از انقلاب هم آنهايي كه به