• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهاردهم - صفحه 128 -  منزلت و شان پاسداران
صفحه : 128
اين است كه نمي توانند ببينند اين جمهوري را؟ مبادي مختلف هم دارد در نفوس خبيثه آنها.
خوب ، شهرباني چه طور؟ من خودم به شهرباني ، به كلانتريها گاهي ابتلا پيدا كرده بودم در جواني . شما هر كدام مبتلا شده باشيد به اين كلانتريهايي كه در سابق بود مي دانيدكه وضع چه جور بود، و مردم در نظر آنها چه طور بودند و با مردم چه رفتار مي كردند.پاسبانهايي كه بايد پاسباني كنند از يك ملت و بايد پاسبان ملت باشند آن طور بودند. حالاهم همان است ؟! الان هم پاسبانهاي ما حكومت مي كنند به مردم ؟! يكيشان مي آمد بازارتهران را مي بست ! حال همه شان هم بيايند آن جا، مي آيند يك همچو كاري بكنند؟!نمي آيند. و ثانيا بيايند، ملت همان ملت است كه پذيرا باشد اين را؟! اين را بايد در قضيه خود ملت هم بگوييم . آن وقت كسي كه شكايت از كسي داشت ، مي خواست برود به كلانتري خوف اين را داشت كه در خود كلانتري گرفتاري برايش پيدا بشود! مردم ازكلانتري آن طور مي ترسيدند كه از دزدهاي سر محله ، از چاقوكشها! حالا هم آن طوراست ؟! مردم آن طور مي ترسند از كلانتريها و از شهرباني ؟ و شهربانيها و كلانتريها هم همان معاملات زمان سابق را دارند؟ يا نه ، اين آقايان نويسنده ها دلشان مي خواهد آن وقت باشد، لكن خوابشان آشفته است !
منزلت و شان پاسداران
پاسدار در آن وقت نبود. چرا نبود؟ براي اينكه پاسدار با وضع طاغوتي موافق نبود.پاسدار طرفدار ظلم و طرفدار طاغوت نبود؛ يعني ملت نبود. آن وقت پاسداري نبود،چون ملت مخالف بود با رژيم شاهنشاهي ؛ مخالف بود با طاغوت ؛ پشتيباني از طاغوت راحرام مي دانست ، خلاف اسلام مي دانست ؛ خلاف قرآن مجيد مي دانست . بعد از اينكه انقلاب شد، اينها در همه كشور، سرتاسر خودشان جوشيدند از بين ملت و بيرون آمدند وحفاظت كردند اين كشور را، و حالا هم مشغول به خدمت هستند. اينها هم يك دسته اي هستند كه همان طاغوت هستند، منتها اسمي عوض كرده اند؟! آن وقت روساي اينها را