• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد سیزدهم - صفحه 304 -  شكسته شدن قدرت امريكا در ايران
صفحه : 304
شكسته شدن قدرت امريكا در ايران
نسبت به قدرتهاي بزرگ هم همين طور است قضيه و همين طور بود قضيه كه ارعابش بيشتر از واقعيتش بود. اگر يك مطلبي فرض كنيد در يك دولت كوچكي واقع مي شد برخلاف ميل شوروي - مثلا - يا برخلاف ميل امريكا، كافي بود كه امريكا ياشوروي يك تشر بزنند. با همان يك تشر، مسئله ختم مي شد. يا مثلا، در آن وقتي كه انگلستان قدرتش زيادتر بود از ديگران ، يك كشتي را بياورند در اين آبهاي نزديك ايران ، يك كشتي را كه آوردند اينجا، ديگر نه مجلسش مي توانست حرفي بزند و نه دولتش و هر چه آنها مي خواستند تحميل مي كردند. اين مطلب هم در ايران شكسته شد،اين معنا كه يكي برود در سفارت امريكا و يك تعرضي بكند به سفارت امريكا، در سابق و در زمان رژيم سابق ، جز تخيلات و شعرها به نظر مي آمد. چطور امكان دارد كه ملتي كه هيچي ندارد، جوانهايي كه دستشان چيزي نيست ، بروند و سفارت امريكا را يك تعرضي به آن بكنند؛ يك سنگي حتي بيندازند؟! اگر يك همچو چيزي بشود، اصلا ملت ودولت ايران به باد فنا خواهد رفت ! اينها چيزهايي بود كه با شيطنت و تبليغات تو مغز مردم كرده بودند و مردم را از آن قدرت ملي و انساني و اسلامي كه داشتند غافل كرده بودند.
پس اين معنا كه اگر ما برخلاف اين دستگاه يك كلمه اي بگوييم نابود خواهيم شد،معلوم شد نه ، مسئله درست نبوده . اينها به واسطه تبليغاتشان ايجاد خوف كرده بودند كه باهمين خوف ، كارهاي خودشان را انجام مي دادند. بيشتر مردم به واسطه اين خوف كنار[ه ] مي گرفتند و بي تفاوت مي شدند و مي ترسيدند. آنها هم با اينكه قدرتشان به آن بزرگي نبود كه يك ملت را از بين ببرند، استفاده مي كردند، لكن ملت ايران اين مطلب راشكست در هم و اين رژيم را از بين برد.
شكست داد.
ما ديديم كه جوانهاي ما به واسطه آنهمه ناراحتيهايي كه ملت ما از اين قدرت فاسد