• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد سیزدهم - صفحه 291 -  خروج ملت از ظلمت به سوي نور
صفحه : 291
خروج ملت از ظلمت به سوي نور
11- اشاره است به آيه 6 سوره كهف : "فلعلك باخع نفسك علي آثارهم ان لم يومنوا بهذا الحديث اسفا" اي رسول ،نزديك است كه اگر امت تو، به قرآن ايمان نياورند جان عزيزت را از شدت حزن و تاسف بر آنان ، هلاك سازي .
اين تحولي كه الان در جامعه ما پيدا شده است ، اين تحول معجزه آسا، اين تحولي كه راه صد ساله را در يك شب كانه پيمودند، اين را كي كرده است ؟ اين تحول ، يك تحولي
يك نفر بدهند، اين سير نمي شود. دنبال اين مي رود كه خوب ، ما برويم در اين سيارات ديگري ، ببينيم آنجا چه خبر است . برويم آنجا هم بيرق خودمان را بزنيم . چنانكه رفتنددر كره ماه هم بيرق زدند. اين براي اين است كه در طرف آمال حيواني هم انسان غير ازساير حيوانات است . حيوانات وقتي كه آن كار خودشان را، مثلا خوردند سير شدند،ديگر مي نشيند و كاري ندارد، تا وقتي كه گرسنه بشود. انسان اينطور نيست . كاري بكنيم كه اين راه را، راه مستقيم را انتخاب كنيم ، تا مطمئن بشويم ، تا خوف از ما زدوده بشود، ازبين برود. انبيا، هر كس به آنها جسارت هم مي كرد، هيچ ابدا چيزي به نظرشان نبود، چون كه مقصد، مقصد ديگري بود. مطلب يك مطلب ديگري بود. نه مايوس مي شدند و نه دلسرد مي شدند و نه گلايه مند مي شدند. بله ، انبيا دنبال اين بودند كه چرا بايد اين بشري كه فطرتا بايد فطرت سالم داشته باشد، چرا بايد اينطور باشد. رسول اكرم براي اين غصه مي خورد. در وحي هم به او گفته است كه : مثل اينكه تو خودت را داري به كشتن مي دهي كه اينها ايمان نمي آورند. (11) نظر اين بود كه اينها را آدم كند. هر كس كه آدم مي شد،يك بشارتي براي رسول اكرم يا انبيا بود. و اما اينكه بخواهند يك كشوري را بگشايند وبخواهند يك - فرض كنيد كه - بلوكي داشته باشند، و اين حرفهاي نامربوطي كه بين اصحاب طاغوت هست ، اينها در بين انبيا مطرح اصلا نبوده ، اصلا مطرح نيست . عالم طبيعت پيش انبيا مطرح نيست . آمدند اين طبيعي ها را، اين موجودات طبيعي را، از اينجابكشندشان ببرندشان طرف يك ممالك ديگر، يك عالم ديگر و آنچه در وهم من وشما نمي آيد.