• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد سیزدهم - صفحه 18 -  خوف از ناتواني روحانيت در ايفا مسئوليت
صفحه : 18
مگر ملت ما حالا ديگر نشسته آنجا كه يك فانتوم و دو فانتوم كاري انجام بدهد. اين احمقها نفهميدند اين را كه با چهار تا مثلا سرباز - سربازها كه با اينها موافق نيستند - با چهارنفر از اين درجه دارها مثلا و امثال اينها مي شود يك مملكت 35 ميليوني كه همه مجهزهستند، اينها بتوانند فتح كنند. اينها غلط فكر كردند. اينها نفهميدند كه شوروي با همه قدرتي كه دارد و با همه ابزاري كه دارد و با همه سلاحهاي مدرني كه دارد، در افغانستان پوزه اش به خاك ماليده شده . در عين حالي كه اينها يك حماقتي است ، منتها بعضي جوانها، بيچاره ها، نفهمها اينها را وادار مي كنند يك همچو كاري بكنند. يك همچوكارهايي كه همين دو - سه روز مثلا [بود]. خوب ، اينها نمي فهمند كه اگر فرضا هم شما ازپايگاه همدان پا شده بوديد و آمده بوديد و فرض كنيد چند تا جا [را] هم كوبيده بوديد،شما بالاخره بايد زمين هم بياييد يا همان آسمان مي مانيد؟ ما از اين امور نمي ترسيم . ما ازقشرهاي خودمان مي ترسيم ؛ از خودمان .
خراب كرد و من هم رفتم سراغ كارم ، ملت دستش باز و با مشت محكم حفظ بكند اسلام را. روحاني ، بازاري ، كارگر، كشاورز، كارمند، قواي مسلح ، همه بايد حال آماده باش داشته باشند. ما اگر حالا در بين راه كه هستيم و اينهمه توطئه الان هست ، اگر فراموش كنيم نهضت را، اگر فراموش كنيم انقلاب را و برويم سراغ كارمان ، هر كدام برويم سراغ شغلي كه داريم و حاضر نباشيم در صحنه سياست ، و خودمان را مجهز نكنيم براي حفظ اين مملكت اسلامي و حفظ اسلام ، خداي نخواسته يكوقت به كارهاي بد خواهد رسيد. وممكن است كه البته نمي توانند ان شاءالله كه كاري انجام بدهند، لكن تاخير مي توانندبيندازند. شما ببينيد كه الان هر كاري كه مي خواست در اين مملكت انجام بگيرد، يك جبهه هايي در مقابلش ايستاد كه نگذارد، شلوغكاري كردند لكن نتوانستند. من نمي گويم كه مي توانند، نمي توانند. اگر اين فانتومها هم بلند شده بود كه اينها مي خواستندچه بكنند، پدر اينها را در مي آوردند.
خوف از ناتواني روحانيت در ايفا مسئوليت