تبیان، دستیار زندگی

جلد دوازدهم - صفحه 48 -  مشكلات و محروميتهاي فراگير كشور

صفحه : 48

سلطنت اينها و خصوصا دومي انجام گرفته است ، باور [براي ] مردم آورده است كه يك مملكتي كه در آستانه تمدن بزرگ است دست ماست ، منتها هر جمعيتي در منطقه خودشان ديدند اينطور نيست ، لابد خيال كردند منطقه هاي ديگر اينطور شده و بعد نوبت مي رسد. عليهذا از هرجا مي آيند مشكلاتشان را مي گويند، آن چيزهايي كه در زندگي ابتدايي لازم دارند. حالا شما در گيلان ديگر مبتلاي به اينكه بايد برويد آب از يك فرسخ بياوريد و مبتلاي به همين كه ، در اطراف خود تهران در حاشيه تهران هست كه اين زنها آنطوري كه من در نجف كه بودم اين را براي من نوشته بودند كه شايد بيشتر از سي تامحله است در اين حاشيه تهران ، يعني از تهران است ، اما حاشيه هست ، بعضي شان هم درخود متن است كه اينها مبتلاي به اين هستند كه اينهايي كه حاشيه هستند نه آب دارند، نه اسفالت دارند، نه فرهنگ دارند، هيچ چيز ندارند، اين زنهاي بيچاره بايد بروند ازپله هاي زياد، بيشتر از پنجاه تا بروند بالا كوزه هايشان را آب كنند، از اين پله ها باز برگردندبيايند براي اين بچه هايي كه توي آن زاغه نشسته اند.

مشكلات و محروميتهاي فراگير كشور

اين ابتلائات همه جا هست . در بعض از نقاط ايران طوري است كه آب انبار بايدداشته باشند كه اين آب باران جمع بشود در آن و براي تابستانشان آب باران داشته باشند.حتي يك همچو آب انباري ندارند. من نجف كه بودم ، بعضي اهل خير مي آمدند واظهار مي كردند كه اينها لازم دارند و ما هم كمكي ، با اجازه كمك مي كرديم و اين كارهارا مي كردند. شما گمان نكنيد كه شما فقط مبتلاي به اين نقيصه ها هستيد. يك نقيصه عمومي است براي همه كشور، و اين نقيصه بايد رفع بشود. و اين نقيصه با همت همه ملت بايد رفع بشود. يعني اگر يك نقيصه در يك جا بود، خوب ، دولت قدرت داشت كه آن يك جا را زود درست بكند، اما در سرتاسر كشور حتي در مركز، وقتي اين نقيصه درسرتاسر كشور هست ، يك مملكت وسيع سي و چند ميليوني و فاقد تقريبا همه چيز، بايداين رفع بشود. و اين بايد به دست ملت رفع بشود، همانطوري كه پيروزي با دست ملت