• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد دوازدهم - صفحه 437 -  شيطنت ها براي دلسرد نمودن مردم از انقلاب
صفحه : 437
بودند كه مي گفت دارد خراب مي شود و شما اجازه بدهيد كه من بروم و از سهم امام كمك كنم و آنجا را درست كنم ؛ خوب ، ما هم اجازه مي داديم . وضع اينطور بود كه يك آب انباري در يك فرسخي - مثلا - بوده است ، يا درست كرده بودند، و اين بيچاره ها ازاينجا بايد بروند آنجا و آب بياورند. ديگر اسفالتي در كار نبود؛ نمي دانم طبيبي اصلا دركار نبود. لابد اين را شنيده ايد شما كه بعضي از جاها به واسطه كم آبي و بي طبيبي بچه شان وقتي چشمش [به هم ] مي چسبيد و مي خواستند باز كنند، با بول اين كار را مي كردند! اين مملكت "متمدن " ما بود كه بنا بود يك سال - دو سال ديگر برسد به ژاپن يا بشود مثل امريكا! اين مملكتي بود كه هي مي گفتند "تمدن بزرگ " و "دروازه تمدن بزرگ ". مردم بيچاره را اغفال كردند و همه چيزشان را دادند به خارجيها و از همه مواهبي كه ، چيزهايي كه در زندگاني نياز اول بشر است ، مثل طبيب ، مثل بيمارستان ، اينها را فاقد بودند؛ حتي درتهران ، اين بيچاره هايي كه در زاغه ها نشستند، براي من نقل مي كردند كه پنجاه تا شصت تا پله بايد بروند تا برسند به شير آب و آب براي خودشان تهيه كنند. اين مال آن زمان بود.آنها خوردند و بردند و مصيبتهايي براي مملكت ما به بار آوردند، كه تا سالهاي طولاني نمي شود جبرانش كرد. اگر همه ملت با هم دست بدهند، چندين سال طول مي كشد تاجبران بشود.
شيطنت ها براي دلسرد نمودن مردم از انقلاب
من اميدوارم كه همه ملت چنانكه از اول نهضت يك تحولي پيدا شده بود و بيدارشده بودند، حالا هم اين بيداري ان شاءالله محفوظ بماند و آن هوشياري باقي بماند و باهمان حال به پيش بروند، تا اينكه ان شاءالله اين كشور اصلاح بشود و اقتصاد اين مملكت درست بشود، احتياج ما به خارج از بين برود، و خودمان مستقلا و آزاد زندگي كنيم .
از اموري كه بايد من تنبه بدهم اين است كه بسيار اشخاص هستند كه افتادند توي بازار و توي دانشگاهها و توي كارگرها و همه قشرها و مردم را دارند سرد مي كنند از اين نهضتي كه كرده اند؛ هي به گوششان مي خوانند كه اين هم جمهوري اسلامي ! چه كرد؟