• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد دوازدهم - صفحه 391 -  حرمت شكني با مقدسات
صفحه : 391
اين دو تا قشر را از هم جدا بكنيم ، بعد آخوند را از مردم جدا بكنيم ، كار ديگر تمام است ،ديگر يك همچو اجتماعي نمي شود پيدا بشود. از اين جهت ، الان در هر جا كه شمابرويد، همان حرفهاي زمان رضاخان دارد زمزمه مي شود. از حلقوم آنهايي كه ساواكي هستند و يا مثلا فداي خلق هستند همه زمزمه ها شروع شده است و هي هركه از هرجا[رد] مي شود به آخوند يك حرفي مي زند، نقي به آخوند مي زند. اينها ديدند كه راه اين است ؛ راه براي اينكه اين ملت را زير بار بكشند و همه ذخاير اينها را ببرند، جز اين نيست كه اين قشر را از نظر مردم بيندازند. همان طوري كه زمان رضاخان اين كار را كردند و اين كار ماسيد در آن وقت ، الان [هم ] مشغول شده اند.
من تكليفم اين است كه به ملت ايران اعلام كنم اين را. الان مسجدها را همين هرزه ها، مسجدها را خالي كرده اند، اينطور كه به من اطلاع مي دهند؛ همين مسجدها كه ستاد اسلام است و اسلام از توي اين مسجدها، در صدر اسلام از مسجدها لشكرها بيرون مي رفت ؛ يعني ، نماز جمعه وقتي كه بپا مي شد، در نماز جمعه بسيج مي كردند طوايف رابراي مقابله با دشمنهاي اسلام . مسجدها ستاد بود. اينها از مسجد صدمه ديدند و لهذا،مي بيني كه خوب آقاي مسجد مي خواهد نماز بخواند، يك عده هم نمازخوانند، يك دسته اي كه اصل نماز را نمي خواهند و مي خواهند بازي درست كنند، يك دسته اي جلومي آيند و مي آيند آن طرف مي ايستند. يك مردكه اي كه معلوم نيست وضو اصلش دارد، مي ايستد آنجا در مقابل اين آقا كه مردم به او اقتدا كردند؛ مي ايستند يك ده -بيست تا از اين رفقايش اينجا مي ايستند، نماز مي خوانند. اين نماز است ؟ اينها مي خواهندنماز بخوانند؟ اگر مي خواهند نماز بخوانند، خوب اين هم نماز است ؟ مي خواهند نماز رابشكنند؛ عين همانكه قرآن را سرنيزه كردند و اميرالمومنين را شكستند. هر چه حضرت فرمود كه من قرآنم ، من قرآن ناطقم ، به من گوش كنيد، اين حيله است ، آن احمقهاشمشيرها را كشيدند، گفتند: اگر نگويي برگردد، مي كشيمت . برگرداندند لشكر اسلام را و
حرمت شكني با مقدسات