• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد دوازدهم - صفحه 385 -  تحول ملت با عنايت خدا
صفحه : 385
آن كي بود كه يك همچو قدرتي داشت كه سرتا ته كشور را افراد با همه گرفتاريهايي كه داشتند، از گرفتاريهاي خودشان منصرف كند و بياورد در ميدان مقابل توپ و تانك به مبارزه ؟ آن كي بود كه جوانهاي ما كه در مراكز فحشا در عصر تاريك پهلوي كشيده شده
تحول ملت با عنايت خدا
آنها مي توانستند با يك يورش بيايند و تهران را بمباران كنند و اين نهضت را جلويش را - مثلا - بگيرند. آنكه نگذاشت اين امور بشود، آنكه منصرف كرد همه را، همه قدرتمندان را از اينكه دخالت حاد بكنند، آن كي بود؟ آن كي بود كه مشت را بر مسلسل و تانك پيروز كرد؟ غير از خدا همچو قدرتي بود؟ من و شما همچو قدرتي داشتيم ؟ آن كي بود كه [توانست ] از مركز تا سرحدات ، همه اطراف ، تمام افراد يك كشور سي و چندميليوني را به يك طرف بكشد و همه را يكصدا بكند؟ از بچه هاي كوچك هفت ساله وشش ساله اي كه تازه يك صحبتي مي توانند بكنند تا آن پيرمردهاي هشتاد ساله اي كه افتاده اند و ديگر نمي توانند كاري انجام بدهند، همه اينها را يك صدا كرد. آنكه اين قلوب را با هم نزديك كرد و اين مشتها را به يك طرف بسيج كرد، آن كي بود؟ كدام قدرت مي توانست يك همچو معجزه اي را بكند؟
در آن دهات دورافتاده ، از قراري كه براي من ، در پاريس كه بودم ، نقل كردند؛ كسي آمده بود و گفت : من دهات دورافتاده اي - مثل چاپلق و بوربور كه طرفهاي ماست اينها وكمره و اينها - رفتم . صبح كه مي شود مردم دنبال آخوندشان مي افتند و راهپيمايي مي كنند.
دستش از اسلحه هاي مدرن و اين [چيز]ها خالي بود. حالا چند تا تفنگي كه به دست پاسدارهاي ما هست اينها غنايم حربي است كه به دست اينها افتاده است . كي همچوچيزهايي بود؟ پيشتر سنگ بود و آجر و بيل و كلنگ مثلا، بعد هم يك چيزهاي مختصري . هي كم كم پيش رفتند و يك چيزهايي درست كردند. اين در مقابل آن چيزهايي كه دست دشمن ما بود، چيزي نبود.