• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد دوازدهم - صفحه 354 -  ارزش نداشتن عمل بواسطه اغراض نفساني
صفحه : 354
غلافهايي كه هست خارج كنيم ، و به مبداء نور برسيم ، و قلب ما متوجه به حق تعالي باشد،به نور مطلق باشد، خدمتگزار حق باشيم ، هر چه نعمت خدا به ما داده است در خدمت اوصرف كنيم ، اين علامت اين است كه ما از ظلمتها يا از بعض ظلمتها خارج شديم و به نوريا بعض مراتب نور وارد شديم . شما آقايان كه در راس سپاه پاسداران هستيد، خودتان را،توجه كنيد به خودتان . توجه كنيد ببينيد كه در اين خدمت ، اخلاص داريد براي خدا،براي خدا خدمت مي كنيد، براي احكام خدا خدمت مي كنيد، براي جمهوري اسلام خدمت مي كنيد يا اينكه نه ، مقصدتان چيزهاي ديگري است و اين بهانه است . اين محك را در خودتان آزمايش كنيد. اگر ديديد اغراض خيلي دنبال هم اغراض است كه پيش مي آيد، غرضهاي نفساني است . اين "من بايد چه باشم ، او بايد چه باشد" غرضهاي حيواني است . اگر ديديد اينطور است ، بايد خودتان را از اين ورطه اي كه مهلك است نجات بدهيد. مبادا يكوقت تمام عمر، انسان در خدمت طاغوت بوده و خودش نمي فهميده .
ارزش نداشتن عمل بواسطه اغراض نفساني
اين از اموري است كه اينقدر دقيق است كه خود انسان هم خودش را نمي تواندبفهمد. گاهي انسان از اول عمرش تا آخر عمرش دارد رو به جهنم مي رود و نمي فهمد؛از اول عمر تا آخر عمر دارد روي اغراض نفسانيه عمل مي كند، پاسداري هم اگر مي كند،روي اغراض نفسانيه است ، به خدا ارتباط ندارد، در ارتش هم كه هست ، خدمت نظامي هم كه مي كند روي اغراض نفسانيه است و ارتباط به خدا ندارد، طلبه هم هست و درس هم كه مي خواند روي اغراض نفسانيه است ، به خدا ارتباط ندارد. ملا هم هست و فتوامي دهد، روي اغراض نفسانيه است ، به خدا ارتباط ندارد، اين معياري كه خدا تعيين فرموده است اين است كه : والذين كفروا اولي اهم الطاغوت ؛ ميزان ايمان و غير ايمان ، ممكن است كه ما با لفظ و با شهادت به آن چيزهايي كه ميزان است در اسلام ، شهادت بدهيم ،شهادتمان هم جدي باشد، لكن باز در آن محكي كه خدا قرار داده است ببينيم كه ما در