• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد دوازدهم - صفحه 321 -  مكلف بودن مسلمانان به مبارزه با ظلم
صفحه : 321
مسلمانها بايد خودشان را پيدا كنند؛ يعني بفهمند كه خودشان يك فرهنگي دارند،خودشان يك كشوري دارند، خودشان يك شخصيتي دارند. اينكه در ذهن جوانهاي ماكرده اند كه بايد مثلا فلان مكتب در اينجا پياده بشود، مكاتب شما چيزي نيستند، اينهاهمين تعليماتي است كه ابرقدرتها در ايران پياده كرده اند. آنها يك همچو فرهنگي رابراي ما درست كردند كه ما از خودمان بيخود بشويم ، و آنها تمام چيزي كه ما داريم وحيثيتي كه ما داريم ببرند. بايد ما برگرديم به حال اول اسلام ، بايد مسلمين برگردند به همان حال كه با جمعيت كم غلبه كردند بر همه قدرتها. مسلمين با داشتن اينهمه ذخاير و باداشتن اين همه مكنتها و با داشتن اين همه جمعيت ، مع الاسف اينها را چون تكه تكه كردند بعد از جنگ عمومي ، عثماني را تكه تكه كردند، و هر جا را دادند دست يك نوكري از نوكرهاي خودشان ، حالا اين گرفتاريها پيدا شده است . مسلمين بايد يكپارچه بشوند و با ابرقدرتها مقابله كنند، و هيچ ابرقدرتي هم نمي تواند با آنها مقابله كند. ما الان باجمعيت كمي كه داريم - ما 35 ميليون جمعيت داريم ، در صورتي كه حريفهاي ما ميلياردجمعيت دارند - ما با جمعيت كم عازم اين شديم كه مقابله كنيم ، و هيچ هم بنا نداريم به
كه جنايتش كمتر از او معلوم نيست باشد - در ايران بود و نخست وزير بود، به خيال خودش ، از طرف امريكا هي سفارش مي شد؛ مي آمدند گاهي با خود من ملاقات مي كردند، به اسم اينكه من يك بازرگان هستم ، و گاهي با ساير آقاياني كه آنجا بودندملاقات مي كردند كه آنها به من برسانند كه شما حالا نرويد ايران ، حالا زود است شمابرويد ايران ! من از همان اول فهميدم كه وقتي دشمن ما مي گويد شما نرويد، معلوم مي شود كه رفتن ما صلاح است ، و لهذا ما كوشش كرديم براي آمدن ، و اعلام كرديم كه هر وقت راه باز شد ما مي رويم ، اينها راه را بستند. ما گفتيم هر روزي كه راه باز شد ماحركت مي كنيم ، آنها هم كه نمي توانستند تا آخر راه را ببندند، همان روز هم كه راه بازشد ما آمديم ؛ و بعد هم معلوم شد كه به صلاح بوده است .
مكلف بودن مسلمانان به مبارزه با ظلم