• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد دوازدهم - صفحه 294 -  حفظ انسجام و نظم در نيروهاي مسلح
مكان : تهران ، شميران ، دربند
سخنراني
زمان : قبل از ظهر 26 ارديبهشت 1359 / 1 رجب 1400(1)
موضوع : سر پيروزي سربازان صدر اسلام - ضرورت پاكسازي كردستان از ضدانقلاب
مخاطب : صدري "فرمانده لشكر 28 كردستان "
صفحه : 294
لزوم تصفيه اشرار از كردستان
من اميدوارم كه به خواست خدا و همت ارتش و پاسداران ، كردستان بزودي تصفيه ودرست شود. من از فداكاريهاي شما براي كشور خود و براي اسلام تشكر مي كنم . حال كه اشرار را از آنجا رانديد، بايد توجه به اين معنا داشته باشيد، كه آنان شما را رها نخواهندكرد. من به شما ارتشيان دلير و سپاه پاسداران و شوراي انقلاب و فرمانده كل قوا(2)هشدار مي دهم ، كه اشرار بايد از كردستان تصفيه شوند. آنان كردستان را به فساد كشيدندو مردم كردستان را به طرز وحشتناكي اذيت و آزار كردند. آنان مردم را غارت كردند وهمه را كشتند. ديگر نبايد به اينها مهلت داد. بايد منطقه درست پاكسازي شود تا دست آنها كوتاه و اميدشان قطع شود.
حفظ انسجام و نظم در نيروهاي مسلح
1- صحيفه نور، در ذيل تاريخ 25/2/59 درج شده است .
2- در آن زمان ، فرماندهي كل قوا - به نيابت از سوي امام خميني - بر عهده ابوالحسن بني صدر رئيس جمهور بود.
البته مسئله مهم اين است كه ارتش و پاسداران و ژاندارمري ما با يكديگر همزبان وهم پيمان باشند. و مهمتر اينكه در عمل با هم هماهنگي داشته باشند. زيرا در هماهنگي است كه پيروزي ميسر مي شود، بايد سران با هم تفاهم داشته باشند، كه بحمدالله دارند.بايد سلسله مراتب محفوظ باشد. بايد اطاعت بي چون و چرا انجام گيرد ولي درست مثل صدر اسلام . اطاعت بدون هيچ اغماضي بايد باشد، و محبت و دوستي و برادري هم بايد
بسم الله الرحمن الرحيم
صفحه : 295
خداوند ان شاءالله همه شما را تاييد كند. و سر پيشرفتي كه در صدر اسلام است اين است كه ، سربازان اسلام با تعداد كمي كه داشتند در مقابل تعداد زيادي از سربازان دشمن ، كه يكي ايران و يكي روم بود و بسيار هم مجهز بودند، ايستادند و پيروز شدند،
باشد. حضرت امير - عليه السلام - رئيس كل قوا بودند، ولي نسبت به ساير افراد ارتش اسلام هم عطوفت داشتند. هرگز در سپاه اسلام تحميل نيست . يعني درست يك عده برادر هستند كه در كنار هم براي خدا مي جنگند، كه يكي فرمانده و ديگري فرمانبرداراست ، و تخلف از دستور فرمانده جايز نيست . بايد نظم كاملا رعايت شود. بايدفرماندهان به سربازان بفهمانند كه همه با هم برادريم ، و همه با هم مي خواهيم كاري راانجام دهيم . ولي ارتش هم بايد از فرمانده كل قوايش ، كه آقاي بني صدر است اطاعت كند. خلاصه امروز كه ما از طرف قدرتها در خطر هستيم ، البته به نظر من بعيد به نظرمي رسد، بايد منسجم باشيم . زيرا اگر انسجام به وجود آيد، هيچ قدرتي نمي تواند به شمازور بگويد، و پيروزي از آن شماست . امروز ارتش پشتيبان بسيار قوي دارد و آن ملت است . ملت با ارتش است و ملت با ارتش عزيز همراه است . اميد است كه دولت و ملت وارتش و گروههاي متعهد با هم منسجم و يكدست شوند، تا نيرويي به دست آيد كه هيچ كس نتواند در مقابل آن بايستد. من از ارتش و سپاه پاسداران و ژاندارمري و سايرنيروهايي كه براي اسلام زحمت كشيده اند، خصوصا در كردستان فعاليت كردند تا كفار راشكست دهند، تشكر مي كنم . و به خانواده هاي شهداي بزرگ خود تسليت مي گويم . و ازخداوند مي خواهم كه به شما و سايرين قدرت عنايت كند. شما الان سرباز اسلام هستيد.درست مثل سربازهاي زمان حضرت رسول با شما عمل مي كنند و مقامتان عالي است وپيش خداي تبارك و تعالي ، ارجمند هستيد. اين مملكت مال شماست و خودتان هم بايدنگهش داريد. مهم رضايت خداست ، كه عمل شما موجب رضايت خداست . ان شاءالله خداوند همه شماها را در پيشرفت و پيروزي تاييد كند.
سر پيروزيهاي صدر اسلام
صفحه : 296
بنابراين ، سر پيروزي صدر اسلام همين دو كلمه بود: ايمان به خدا و ايمان نداشتن به خدا. آنهايي كه ايمان نداشتند، ضعيف بودند و اينهايي كه ايمان داشتند، قوي . ما بايد بايك همچو قدرت و روحيه اي كه شما مي گوييد كه آنها مي گفتند ما مي خواهيم شهيدبشويم به پيش برويم . من از آن وقتي كه اين نهضت شروع شد مكرر هر چند روز يك مرتبه ، زنان و مردان مي آمدند پيش من و اصرار مي كردند كه شما دعا كنيد تا ما شهيدبشويم . من دعا مي كنم كه شما موفق بشويد و ثواب شهادت را داشته باشيد. براي اسلام خدمت كنيد. اين روحيه موجب پيشرفت است . جديت كنيد كه اين روحيه محفوظ باشد.جوانهايي كه در ارتش و سپاه پاسداران هستند، تقويت روحي بشوند. الحمدلله از نظرروحي قوي هستند. ايمان آنها را تقويت كنيد. يك سرباز مومن مي تواند يك گروه را درهم بشكند. ان شاءالله من اميدوارم كه اين شهيداني كه براي خدا به شهادت رسيده اند، نزدخداي تبارك و تعالي ، مقاماتي را داشته باشند كه لشكر اسلام در جنگ احد و در سايرجنگها داشتند. خداوند ان شاءالله خانواده هاي آنان را سلامت بدارد، و من هم به آنان تسليت مي گويم . اينها از خود ما هستند. مثل اينكه فرزندان خود من باشند. متاثر هستم و
زيرا سلاح معنوي داشتند. يعني اعتقادشان بر اين بود كه اگر ما برويم و كشته شويم ، بازهم سعادتمند هستيم ، و اگر بكشيم هم ما سعادتمنديم . آن وقت دشمن فقط براي دنيا بودكه آن هم با فشاري كه بر آنها مي آوردند مي جنگيدند. ببينيد در جنگ ذات سلاسل ،دشمن ، سربازان خود را به زنجير بسته بود كه فرار نكنند. آيا با اين اعتقاد مي شودجنگيد؟ سر اينكه لشكر اسلام پيروز شد و آنها شكست خوردند همين بود، كه آنهاروحيه شان را به واسطه اينكه ايمان به خدا نداشتند، بكلي از دست داده بودند. آخر آنهابراي چه كسي كار بكنند و براي چه منظوري خود را بكشند؟ آيا خودشان را بكشند كه يك نفر، فرض كنيد شاه و يا پسر شاه ، آنهمه بساط داشته باشد؟ براي چه اين سربازهاآنطور فداكاري كنند؟ اما اينجا اينطور نيست ، اينجا فداكاري براي اسلام است . فداكاري براي خداست . خدا هم بر ما حق دارد. هر چه ما داريم از خداست و هر چه داريم بايد درراه او بدهيم .
صفحه : 297
اگر اين حرفهايي كه من زدم ممكن است منعكس بكنند. من واقعا شايد هميشه درفكر اين كردستان بوده ام . در فكر اينكه يك دسته فاسد آمدند و يك ناحيه از مملكت راآنطور كردند. به اسم اينكه ما مي خواهيم براي مردم كار بكنيم . و حال اينكه ديديم و شماديديد كه اينها فاسد بودند و مي خواستند كردستان را خراب كنند. مردم را به بدبختي بكشند. و الحمدلله با روحيه اي كه شما داشتيد غلبه كرديد بر آنها.
[در اينجا سرهنگ صدري خطاب به امام بيان داشت : به عنوان استدعا در خاتمه عرايضي داشتم .سربازان لشكر 28 انتظار دارند يك پيامي از امام عزيزشان بشنوند، اگر استدعاي حقير مورد تصويب قرار گيرد. ]
مفتخر به اينكه همچو روحيه اي در تمام سربازها پيدا شده . اميدوارم كه با همين روحيه برمشكلات غلبه كنيد، و مملكتتان يك مملكت مستقلي براي خودتان باشد. ديگر نه ابرقدرتها بر شما غلبه كنند و نه هر چه داريد در طبق بگذاريد و به آنها بدهيد. خداان شاءالله همه شما را تاييد كند. ان شاءالله
[امام فرمودند: ]
من به همه سربازاني كه در كردستان براي اسلام سربازي كرده اند، و همه پاسداراني كه براي اسلام پاسداري و فداكاري كرده اند، دعا مي كنم و از همه شما و از همه آنهامتشكرم . من خود را منفعل مي دانم كه چرا نمي توانم بروم به همراه آنان جنگ كنم ، براي اينكه من ضعيف هستم . اميدوارم كه آنها موفق و مويد باشند و پيش خدا روسفيد،چنانچه هستند. و در پيشگاه اسلام از سربازهاي اسلام و پاسداران محسوب شوند. باسلامت و سعادت و عزت و عظمت ، مملكت خود را اداره كنيد و به پيش برويد،ان شاءالله مويد باشيد.