• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد دهـم - صفحه 415 -  جايگاه ملت در رژيم سابق ، و پس از انقلاب
صفحه : 415
مشكل دولتها و ملتهاي اسلامي
مشكل دولتها و ملتها اين است كه دولتها باز خودشان را نشناختند، و ملت خودشان رانشناختند. اينها باز گمان مي كنند كه بايد فرمانفرمايي كنند، و ملت بايد كوركورانه اطاعت .مادامي كه اين مشكل هست كه دولتها مي خواهند فرمانفرمايي كنند و براي خاطر اين فرمانفرمايي ، سركوبي كنند ملتهاي خودشان را، اين مشكل نخواهد رفع شد. و اگر اين مشكل رفع نشود، مشكلهاي اساسي ما - كه گرفتاري ماست به دست ابرقدرتها - حل نخواهد شد. و مادامي كه دولتها باز تكاليف خودشان را ندانند [خطر اين ] مشكل رامي دانند؛ مي دانند كه اين اختلافاتي كه بين خودشان هست ، موجب گرفتاريها ونابسامانيهاي ممالكشان هست ؛ لكن به واسطه بعض از مسائل ، يا اغراض يا خيانت بعض از جناحها، اين مشكل را حل نمي كنند. تا كي ما بايد گرفتار اين مشكلات باشيم و وابسته به غرب و شرق ؟ كي مي خواهيم ، كي دولتهاي اسلامي مي خواهند، بيدار بشوند؟ و كي دولتهاي اسلامي با ملتهاي خودشان آن طور كه در صدر اسلام بين دولتهاي اسلامي واسلام و ممالك خودشان و كشور خودشان و ملت خودشان بوده است [مي خواهند رفتاركنند] تا كي ما مي خواهيم جدا باشيم از ملت ؟
جايگاه ملت در رژيم سابق ، و پس از انقلاب
شما ملاحظه بكنيد اين دو حالي را كه ملت ما داشتند: يك حال ، حال زمان رژيم شاهنشاهي ؛ از اول شاهنشاهي تا آخر؛ و خصوصا در اين پنجاه و چند سال ، كه من تمامش را يادم هست و شايد شماها يادتان نباشد، لكن خوب ، بعضيش را ادراك كرديد؛مقايسه با آن زمان ؛ زماني كه ملت ما غلبه كرد بر همه قدرتها، بر همه ابرقدرتها، و اين سدبزرگ را شكست . مقايسه مابين اين دو حال بكنيد، و حكومتها هم مقايسه كنند در بين اين دو حال ، و ببينند بايد چه بكنند. در حالي كه رژيم سابق بود، ملت از دولت جدا بود.نه جداي بي تفاوت ؛ جدايي كه در مقابل هم ايستاده بودند. دولت و شاه مخلوع ، تمام همش را بر سركوبي ملت قرار داده بود و با تمام قدرت ملت را مي كوبيد، حبس مي كرد،