جلد دهـم - صفحه 304 - نصيحت به شايعه سازان
صفحه : 304
نصيحت به شايعه سازان
من نصيحت مي كنم به اين آقايان ، من عرض مي كنم به اين آقايان كه يا تحت تاثيراشخاص و گفته هاي اشخاص واقع نشوند؛ يا اعمال غرض نكنند. بعضي از اشخاص غرضمندند؛ لكن بعضيها اينطور نيست ؛ فقط كنار نشسته اند، هركس هرچه مي گويدباورشان مي آيد، و آن وقت هم منتشر مي كنند. خوب ، اين خلاف انسانيت است ، خلاف اسلاميت است كه انسان هرچه شنيد فورا پخشش كند در همه جا كه با فلاني هيچ كس ملاقات نمي كند. آقاي نجفي هم رفتند آنجا راهش نداده اند! خوب ، اين اهانت به يك مسلماني است مثل آقاي نجفي ؛ به يك عالمي است كه شما بگوييد كه راهش نداده اندآنجا. اين چه حرف نامربوطي است كه گفته شده است .
من از كساني كه با من ملاقات دارند، مي بينند من را، و هر روز دارند مي آيند مي بينند،خواهش مي كنم كه اينها را بگويند به مردم كه ما در خانه مان باز است . من از بس كه ملاقات مي كنند خسته مي شوم . خوب ، من يك پيرمرد هشتاد ساله هستم ، ضعف دارم ؛مع ذلك خوب ، وقت دارم براي مردم ، و مردم با من ملاقات مي كنند، اخبار مردم به من مي رسد. احتياجات مردم به من مي رسد. لكن البته مشكلاتشان زياد است . مشكلات همه زياد است . و براي رفع اشكالات يك اشخاصي هستند كه آنها مشغول اند و قشرهايي هستند كه مشغول رفع اشكالات هستند، و دولت هم مشغول است ، لكن كار زياد است ،اشكالات زياد است . و خوب است كه آقاياني كه يك قدري توجه دارند، گويندگان وآنهايي كه حرفشان در راديوها پخش مي شود، يك قدري ملاحظه كنند؛ خلاف واقع نگويند؛ يا باور نكنند خلاف واقعها را كه فلاني يك كانال دارد. "اي امام ، حرفهاي مردم را گوش بكن "! آقا، حرفهاي مردم پيش من است . شما هر حرفي را كه مي خواهيد بپرسيد
اطلاع از اخبار و مشكلات كشور
پيش من بودند. كي راهشان نداده است ؟ مگر آقاي نجفي را مي شود كسي راه ندهد؟ديشب آقاي نجفي قريب سه ربع ساعت ، يك ساعت ، اينجا من خدمتشان بودم .
