• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد دهـم - صفحه 124 -  اسلام و سياست
صفحه : 124
اسلام و سياست
پاكروان (10) به من گفت ، در همان روز آخري كه ديگر از حبس بنا بود بيرون بياييم وبه آن حصر وارد بشويم - حبس دوم - گفت كه سياست دروغ گفتن است ، خدعه است ،فريب است . و كلمه اش هم اين بود كه "پدرسوختگي " است ! اين را بگذاريد براي ماهمين جا مي خواست پدرسوختگي كند، يعني مي خواست كلاه سر من بگذارد! من گفتم
ممالك اسلامي را بايد حفظ كرد، دفاع از ممالك اسلامي جز واجبات است ؛ لكن نه اينكه ما اسلامش را كنار بگذاريم ، و بنشينيم فرياد مليت بزنيم و "پان ايرانيسم "!
هدف اساسي استثمارگران ، نابودي اسلام
در هر صورت ، نقشه مطالعاتي كه اينها كرده اند طولاني و مخازن ما را به دست آوردند كه ما چقدر داريم و تا چه وقت مي توانيم به آنها پس بدهيم و از ما بگيرند، و همه ملتها و عشايري كه ما داريم و همه قطبها را مطالعه كرده اند در اين معنا كه ديده اند ما اگربخواهيم اين مخازن را از اينها بگيريم و اين مملكت و اين كشور را پايگاه خودمان كنيم براي پايگاههاي نظامي ، تا اسلام زنده است نمي شود. بايد اسلام را سربريد، حالا اگرمي شود توي دامن خود مردم ! و اين را كردند، و خيلي هم توفيق بردند. يك روزي بودكه اگر يك ملايي راجع به مطلب سياسي يك كلمه اي مي گفت ، مي گفتند آخوند"سياسي " است ، بيندازش دور! شايد نمي رفتند با او نماز بخوانند. اين چه بود؟ اين يك نقشه اي بود كه آخوند را از سياست كنار بگذارند. اسلام را كنار بگذارند؛ و سياست هم كنار و علي حده . آنها كارهاي خودشان را بكنند و مخازن ما را ببرند و مملكت ما را تحت سلطه قرار بدهند؛ آخوند هم برود توي خانه اش بنشيند و حمد و سوره بخواند! خيلي هم كار بكند، چند تا كلمه اخلاقي براي مردم بگويد. اين نقشه اي بود كه مي خواستند كه اسلام را كنار بگذارند از سياست ، سياست دست آنها، و اسلام هم بركنار.