• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد اول - صفحه 293 -  خطا كردند مرا رها كردند
صفحه : 293
حكمي كردم بنشينم چرت بزنم كه اين حكم خودش برود؛ من راه مي افتم دنبالش . اگرمن خداي نخواسته ، يكوقتي ديدم كه مصلحت اسلام اقتضا مي كند كه يك حرفي بزنم ،مي زنم و دنبالش راه مي افتم و از هيچ چيز نمي ترسم بحمدالله تعالي . والله ، تا حالانترسيده ام [ابراز احساسات حضار]. آن روز هم كه مي بردندم ، آنها مي ترسيدند؛ من آنهارا تسليت مي دادم كه نترسيد. [خنده حضار]
آخر اگر ما براي مقصد اسلامي ، براي مقصدي كه انبيا خودشان را به آب و آتش زدند، اولياي عظام خودشان را به كشتن دادند، علماي بزرگ اسلام را آتش زدند، سربريدند، حبس كردند، تبعيد كردند، حبسهاي طولاني كردند، اگر چنانچه ما براي مقاصداسلام بترسيم ، دين نداريم . ديندار هم براي اينكه خرقه را از اين عالم خالي كندمي ترسد؟ اگر ما ماوراي اين عالم را اعتقاد داشته باشيم ، بايد شكر كنيم كه در راه خداكشته بشويم و برويم در صف شهدا. بترسيم ؟ از چه چيز بترسيم ؟ آن بايد بترسد كه غيراين عالم جايي ندارد. خداي تبارك و تعالي وعده كرده به ما كه يك جاي خوب داريد،اگر چنانچه به دين من رفتار كنيد؛ و ما اميدوارم كه رفتار كنيم ؛ اميد دارم كه رفتار كنيم . مااز چه بترسيم ؟ چه ترسي ما داريم از شماها؟ شما آن آخر امر اين است كه ما را اعدام كنيد؛ اول زندگي راحت ماست ؛ از اين كثافتكاريها بيرون مي رويم ؛ از اين رنج و محن خلاص مي شويم . آقاي ما فرموده : والله ، لابن ابيطالب انس بالموت من الطفل بثدي امه (7).خوب ايشان فرموده اند، ما البته نمي توانيم همچو دعويها بكنيم ، لكن ما شيعه او هستيم .ما اگر از مرگ بترسيم ، معنايش اين است كه ماورا الطبيعه قبول نيست .
خطا كردند مرا رها كردند