تبیان، دستیار زندگی

تبیین قرآنیِ نهضت حسینی

قیام جهانی سالار شهیدان حسین بن علی بن ابی طالب به چه دلیل قرآنی محقّق شد، کدام بخشی از آیات قرآن است که به چنین قیامی امر می‌کند و چنین نهضتی را امضا می‌کند و ما را وادار می‌کند که از این نهضت استقبال کنیم و او را اسوه قرار بدهیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تبیین قرآنی از نهضت حسینی

این بحث نه برای آن است که ما کارِ معصوم را بخواهیم به وسیله قرآن مقبول قرار بدهیم چون کاری را که معصوم (علیه السلام) می‌کند حجت خداست، اگر خدای سبحان مطلبی را در قرآن بیان کرد برای همه ما حجت است و اگر خدای سبحان به معصومش دستور داد که کاری انجام بدهد برای ما حجت است، فعل معصوم، قول معصوم، تقریر معصوم مثل آیات قرآن کریم معصوم است، مصون از اشتباه است، یقیناً حجت است.

آنچه در این بحث مطرح می‌شود این نیست که این کار حجت است یا نه، چون قیام سیدالشهدا یک امر قطعی بود، همه ما می‌دانیم که حسین بن علی مبارزه را شروع کرد، اول از راه امر به معروف و نهی از منکر، اول با تعلیم کتاب و حکمت، اول با تزکیه نفوس، اول با اتمام حجت، بعد وقتی حمله کردند او دفاع کرد.

بحث برای آن است که قرآن کریم سخنی دارد که ثابت کند انسان برای حفظ مکتب تا آخرین لحظه باید اهل نثار و ایثار باشد یا نه، آیا قرآن کریم جامعه را به این سمت و سوی دعوت می‌کند یا نه، آیا وظیفه مردم این است که برای حفظ دین تا آخرین مرحله کوشا باشند یا نه، آیا مکتب آن قدر می‌ارزد که انسان عزیزترین افراد خانواده‌اش را فدای مکتب بکند یا نه، مکتب چیست که بشر این قدر باید فداکاری بکند، دین چقدر مهم است که انسان برای حفظ او باید از عزیزترین افراد بگذرد، محور بحث در این قسمت است که تبیین قرآنی نهضت ارائه شود نه برای بیان اینکه فعل معصوم آیا حجت است یا حجت نیست.

مشکل اصلی ما این است که ما خود را نشناختیم

مشکل اصلی ما این است که ما خود را نشناختیم نه از آغازمان باخبریم، نه از انجاممان باخبریم، لذا خوابمان بُرده و ما خواب‌آلود زندگی می‌کنیم جامعه‌ای که خواب‌آلود باشد از آغازش بی‌خبر باشد، از انجامش بی‌خبر باشد، خود را هم نشناسد، در خواب باشد، حرف او حرف خواب‌آلوده است قیام و قعود او خواب‌آلوده است.

وجود مبارک نبی اكرم (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) مثل سایر انبیا آمدند انسان را معرفی کردند که انسان چه کسی است، جهان را معرفی کردند که جهان چه چیزی است، پیوند انسان و جهان را تبیین کردند که این رابطه چگونه باید باشد.

جایگاه انسان در مثلت آفرینش

به انسان گفتند انسانا این مثلث اصل‌اش تویی آن ضلع مهم تویی، جهان را می‌بینی برای توست، جهان به تو مرتبط است نه تو با جهان، این پیوند انسان و جهان به این نیست که انسان بخواهد به جهان تکیه کند، بلکه جهان به انسان دارد تکیه می‌کند و اگر انسان نبود خدا جهانی را نمی‌آفرید.

این مثلث ضلع اصلی‌اش بشریت است یعنی این ضلع اصلی مثلث انسان، عالم و آدم و پیوند بین این دو این ضلع اصلی انسان است، جهان برای انسان است و جهان را انسان می‌گرداند نظم جهان، خوبی جهان، بدی جهان به وسیله خوبی و بدی انسان است و روزی كل این جهان عوض می‌شود. این معارف را انبیا به ما آموختند.

بسیاری از مردم خواب‌اند

در بسیاری از آیات قرآن كریم ذات اقدس الهی وقتی كفر كافران را نقل می‌كند، نفاق منافقان را نقل می‌كند، دسیسه بداندیشان نفاقی را ذكر می‌كند می‌گوید اینها خودشان را نشناختند با یك بیان دلسوزانه می‌فرماید اینها خودشان را نشناختند نمی‌دانند چه چیزی هستند در همان اوایل سورهٴ مباركهٴ «بقره» وقتی می‌فرماید اینها دارند نیرنگ بازی می‌كنند، خُدعه می‌كنند، با انبیا خدعه می‌كنند، با اولیا خدعه می‌كنند فرمود اینها ﴿یُخادِعُونَ اللّهَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا﴾ اما ﴿وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ﴾[1] اینها دارند با خودشان نیرنگ‌بازی می‌كنند منتها نمی‌دانند.

این معنا بخش دیگر هم همین طور است فرمود وقتی شما به منافقات می‌گویید افساد نكنید، جامعه را فاسد نكنید، آلوده نكنید می‌گویند ما مصلح‌ایم قرآ‌ن كریم می‌فرماید: ﴿أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لاَ یَشْعُرُونَ﴾[2] اینها دارند فساد می‌كنند ولی نمی‌دانند چكار می‌كنند، چرا نمی‌دانند چكار می‌كنند؟ برای اینكه انسان خواب‌آلوده اگر لگد زده چراغ را خاموش كرده یا لگد زده ظرفی را شكسته یا لگد زده به كسی آسیب رسانده این اهل درك نیست كارش خواب‌آلود است «الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا»[3] بسیاری از مردم خواب‌اند و انبیا آمدند اینها را دارند بیدار می‌كنند كه این حرف تو علیه خود توست داری به آتش نزدیك می‌شوی با آتش بازی نكن.

سالار شهیدان حسین بن علی بن ابی طالب دید مردم در جاهلیت گرفتار انحرافات فكری بودند، انحرافات اخلاقی داشتند، انحرافات اقتصادی داشتند، انحرافات سیاسی و اجتماعی داشتند آلوده بودند و آن آلودگیهایی كه همه‌تان می‌دانید اسلام آمد این آلودگیها را برطرف كرد، افراد را روشن كرد، عدل اجتماعی را تا حدودی اقامه كرد، احیا كرد با تلاش و كوشش با رحلت رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) دوباره اینها برگشتند به همان جاهلیت كُهن، به همان اوضاع عرب قبل از اسلام.

من قیام كردم تا امر به معروف كنم

وجود مبارك ابی عبدالله بیست سال این صحنه را تحمل كرد یعنی ده سال در زمان امامت امام مجتبی(سلام الله علیه) تحمل كرد، ده سال هم بعد از امام حسن تمام این صحنه‌ها را تحمل كرد، گاهی موعظه كرد، گاهی نامه می‌نوشت، گاهی سخنرانی می‌كرد البته نه به طور فعال شدید چون اموی به وسیله معاویه نمی‌گذاشتند به این وضع وجود مبارك حسین بن علی فعال باشد، بعد دید هیچ چاره ندارد معاویه كه مستقر شد كاملاً جوامع آن روز را به سَمت جاهلیت قبلی بر گردادند، لذا حضرت وقتی كه دارد قیام می‌كند فرمود من قیام كردم تا امر به معروف كنم، نهی از منكر كنم، مردم را صالح كنم، به سیره پیغمبر برگردند، به سیره علی‌ بن ابی طالب برگردند، خودم به همین سیره‌ها عمل می‌كنم.

بنابراین اصل این مكتب را سالار شهیدان تشریح كرد فرمود این ﴿وَ لكِنْ لاَ یَشْعُرُونَ﴾[4] ﴿لاَ یَشْعُرُونَ﴾ را برای مردم شرح داد در همین سورهٴ مباركهٴ «بقره» چند جا كه دارد اینها نمی‌دانند چكار بكنند، گاهی در آن بخش پایانی فرمود: ﴿لاَ یَعْلَمُونَ﴾ گاهی دارد ﴿لاَ یَشْعُرُونَ﴾ گاهی دارد ﴿لاَ یَفْقَهُونَ﴾[5] فرمود ﴿أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَ لكِن لاَ یَعْلَمُونَ﴾[6] اینها سفیه‌اند، ولی نمی‌دانند كه سفیهانه حرف می‌زنند.

از وجود مبارك امام سجاد(سلام الله علیه) سؤال كردند در این جریان و نهضت و قیام و مقاومت چه كسی پیروز شد؟ فرمود ما، با اینكه حضرت را با زنجیر وارد شام كردند، فرمود ما پیروز شدیم ما رفتیم مكتب را زنده كردیم، انسانیت انسان را به او نشان دادیم، آن هویت اصلی را به آنها نشان دادیم، كند و كاو كردیم این معدن را ارائه كردیم خیلیها فهمیدند و دین زنده شد و اگر می‌خواهید بفهمید كه ما پیروز شدیم یا نه، هنگام نماز اذان و اقامه بگو، ببین نام چه كسی را می‌بری ما رفتیم این نام را زنده كردیم و برگشتیم.

تمام هویّت ما به وسیله حسین بن علی(ع) روشن شد

تمام هویّت ما به وسیله حسین بن علی(سلام الله علیه) بعد از آن جریان رحلت رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) روشن شد، اگر ما در بازار جهان خود را به آفتاب بفروشیم ضرر كردیم، خود را به ماه بفروشیم ضرر كردیم، خود را به این راه شیری بفروشیم ضرر كردیم، از ما گران‌تر احدی نیست، چون ابدیت برای ماست و ذات اقدس الهی آن بهشت را برای ما فراهم كرده است هر چه انسان بخواهد در آن بهشت هست.

پی نوشت:
[1] ـ سورهٴ بقره، آیهٴ 9.
[2] ـ سورهٴ بقره، آیهٴ 12.
[3] ـ بحارالانوار، ج4، ص43.
[4] ـ سورهٴ بقره، آیهٴ 12.
[5] ـ سورهٴ اعراف، آیهٴ 179.
[6] ـ سورهٴ بقره، آیهٴ 13.

منبع:
سایت اسراء؛ بیانات آیت الله جوادی آملی