تبیان، دستیار زندگی

عارضه میسوفونیا و راههای درمان آن

صدای غذا خوردن دیگران برای شما هم آزار دهنده است؟

نفرت از صدا (میسوفونیا) ژنتیکی است و بیشتر به صداهای دهانی مربوط می‌شود. در واقع، برای بیشتر انسان‌ها، دورهمی و میهمانی‌های خانوادگی لذت‌بخش است و یک تجربه عالی محسوب می‌شود، اما برای مبتلایان به میسوفونیا این وضعیت چندان خوشایند نیست؛ چراکه وقتی در جمعی قرار می‌گیرند از صداهایی مثل خوردن غذا، باز و بسته شدن درب و خندیدن طولانی رنج می‌برند. به همین‌خاطر، اغلب تنهایی را به رفت و آمد با اقوام ترجیح می‌دهند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
صدا بیزاری

همیشه به صدای خمیازه، ملچ ملوچ در حین غذا خوردن، خرو پف و نفس کشیدن و ... اطرافیانم بسیار حساسم به طوریکه عصبی شده و محیط را ترک می کنم و همین باعث دعوا با اعضای خانواده ام نیز می شود ولی دست خودم نیست و این صداها مدام در ذهنم تکرار می شود و باعث اعصاب خوردی ام می شود لطفا بفرمایید که چگونه بر این مشکلم غلبه کنم؟

حساسیت معمولی نسبت به صداهای بلند یا منزجر کننده، طبیعی است. اما برخی به هیچ‌ عنوان طاقت این‌طور صداها را ندارند، در برابر بروز آن عصبی می‌شوند و به شدت واکنش نشان می‌دهند. طوری‌ که حتی ممکن است اطرافیان احساس آزردگی خاطر و ناراحتی کرده و با خود بیندیشند که این فرد برایشان ادا در می‌آورد.

نفرت از صدا (میسوفونیا) ژنتیکی است و بیشتر به صداهای دهانی مربوط می‌شود. در واقع، برای بیشتر انسان‌ها، دورهمی و میهمانی‌های خانوادگی لذت‌بخش است و یک تجربه عالی محسوب می‌شود، اما برای مبتلایان به میسوفونیا این وضعیت چندان خوشایند نیست؛ چراکه وقتی در جمعی قرار می‌گیرند از صداهایی مثل خوردن غذا، باز و بسته شدن درب و خندیدن طولانی رنج می‌برند. به همین‌خاطر، اغلب تنهایی را به رفت و آمد با اقوام ترجیح می‌دهند. مثلا ممکن است کودکی از صدای آدامس جویدن مادرش رنج ببرد و به همین‌خاطر، در بزرگسالی از صدای آدامس جویدن بیزار شده و نسبت به آن واکنش نشان دهد. به هر حال، این مشکل که از آن به عنوان اختلال میسوفونیا یاد می شود می‌تواند زندگی شخصی و اجتماعی را برای فرد دشوار کند و در نهایت منجر به از دست دادن موقعیت‌های اجتماعی مطلوب شود. از این‌رو، برخی پزشکان معتقدند که رفتار درمانی و شناخت درمانی می‌تواند تا حد زیادی از حساسیت زیاد نسبت به صداهای نامطلوب بکاهد.

شروع میسوفونیا معمولا قبل از بلوغ جنسی بوده و بین سن ۸ تا ۱۲ سالگی اتفاق می‌افتد. تحریک اولیه اغلب توسط یک عضو نزدیک خانواده صورت می‌گیرد.

میسوفونیا – به معنی نفرت از صدا – را می‌توان حساسیت شدید به صداهای پس‌زمینه یا محرک‌های بصری تعریف کرد که معمولا توسط دیگران نادیده گرفته می‌شود. مهمتر از ناتوانی فرد در جلوگیری از محرک آزار دهنده واکنش عاطفی منفی حادی است که نتیجۀ در تماس بودن با محرک تجربه می‌شود.

قربانیان میسوفونیا ممکن است “دائما با خود حرف بزنند” تا عادی و آرام بمانند یا از تکنیک‌های دیگر کنار آمدن با این وضعیت استفاده کنند.

اکثر محرک‌ها از نظر مردم عادی بی‌ضرر بوده و یا بخشی از زندگی روزمره به حساب می‌آیند، اما برای فرد مبتلا به میسوفونیا، این محرک‌ها بار فوق العاده سنگینی است. اغلب از قیاس کشیده شدن ناخن روی تخته سیاه برای توصیف این پاسخ پریشان استفاده می‌شود.

گاهی، فرد مبتلا مجبور به انزوا و دوری از جمعیت و محرک‌های آزاردهنده می‌شود، نه به انتخاب خود بلکه به اضطرار و اجبار. بسیاری از مناسبت‌های اجتماعی کنار می‌کشند زیرا فکر وجود یک محرک آن‌ها را ترسانده و مضطرب می کند. روابط به دلیل سوء‌تفاهم و منفی بودن از هم پاشیده و خراب می‌شود. فرصت‌های کاری نیز ممکن است کاهش یافته یا از دست برود.

وقتی از یک فرد مبتلا می‌پرسند که چه حالی دارد اغلب از سطوح سنگین گناه و آشفتگی که به دلیل واکنش‌هایشان احساس می‌کنند، ترس از دست دادن تحمل و افزایش محدودیت‌هایی که به دلیل این وضعیت بر آنها تحمیل می شود با جزئیات تعریف می کنند.

میسوفونیا – به معنی نفرت از صدا – را می‌توان حساسیت شدید به صداهای پس‌زمینه یا محرک‌های بصری تعریف کرد. 


اگرچه فهرست اولیۀ محرک‌ها بر صداهای آرام یا صداهای خوردن و مربوط به بدن تمرکز داشت، اکنون مشخص شده که لیست محرک‌های دیداری و شنیداری که ممکن است چنین واکنش‌هایی را برانگیزد همچنان در حال افزایش است. هر کسی که به این وضعیت مبتلاست به یک اندازه تحت تاثیر قرار ندارد، بعضی‌ها تحت تاثیر صداهایی که دیگران را آشفته می‌کند قرار نمی گیرند، و بعضی هم هیچ واکنش منفی به محرک‌های بصری نشان نمی‌دهند ولی صداها کاملا آن‌ها را از پا درمی‌آورد.

مثال هایی از محرک‌های شایع:
آروغ زدن، جویدن، صدای خرد کردن (یخ یا غذاهای سفت)، قورت و قورت کردن، جویدن آدامس و ترکاندن آن، صدای بوسه، ناخن جویدن، کشیدن دندان به قاشق و چنگال یا بشقاب، ملچ و ملوچ کردن، هورت کشیدن، لیسیدن، تف کردن، مکیدن (یخ و غیره) بلعیدن، حرف زدن با دهان پر، مسواک زدن، کشیدن نخ دندان، مکیدن دندان، مکیدن لب، صداهای دهان خیس، دندان قروچه، صاف کردن گلو، کلیک کلیک فک.

در حال حاضر هیچگونه درمان عمومی برای این بیماری شناخته شده نیست و تحقیقات به کندی در حال انجام است. استفاده از گوشی‌های عایق صدا، گوش دادن به موسیقی یا نویز سفید برای مواجهه با محرک‌ها معمول است. در حال حاضر تحقیقات روی روش‌های درمانی مانند درمانِ شناختی رفتار و درمان تمرین با وزوز گوش ادامه دارد.

منبع: پرسش و پاسخ های عمومی مشاوره روانشناسی مرکز مشاوره تبیان