چرا نباید واقعیتهای جامعه را نشان دهیم؟!
«ستر العیب» یکی از آداب مهم اسلامی است و از دستورات مربوط به فرهنگ است؛ چه ستر عیب خویش، چه ستر عیب دیگران.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1397/03/30
مساله آبرو در فرهنگ لیبرالیسم
در فرهنگ لیبرالیستی مسئله آبرو مطرح نیست؛ یعنی غالباً به عنوان یک حق شناخته شده نیست، یا اصلاً تعریفی برای آبرو وجود ندارد که بفهمند آبرو و حیثیت یعنی چه. برای مثال برخی از افراد سرشناس در انگلستان و دیگر کشورهای غربی، گاهی اوقات همایشی برای پول جمع کردن جهت کمک کردن به فقرا راه میاندازند.بهطور مثال یکی از نمایندگان مجلس انگلیس برای جمعآوری کمکهای مردمی برای کمک به فقرا، مردم را جمع کرده بود و چهار دستوپا راه میرفت و صدای سگ از خود در میآورد و با این کار اعلام کرده بود تا مردم برای فقرا پول دهند، گویا مردم خوششان میآید که یک آدم متشخص در حد یک نماینده پارلمان که شناخته شده است، در برابر مردم چهار دستوپا راه برود و از خود صدای سگ در بیاورد. یا مثلاً در تبلیغات ترامپ، یک روز در یکی از مصاحبههایش، مجری از او پرسید اجازه میدهید که من موی سر شما را به هم بریزم؟! آنها این کار را یک چیز مثبت میدانند یعنی ما حاضریم هر کاری که مردم دوست داشته باشند را انجام دهیم حتی اگر بخواهند لخت و برهنه شویم. فقط معلوم شود که مردم دوست دارند. لذا این موضوع معلوم میکند که چیزی به اسم حیثیت و آبرو در این فرهنگ وجود ندارد.
موارد محرمات مطلق البیان
۱. بیان دروغ؛ یعنی خلاف واقع، مگر در موارد اصلاح بین دو دسته.
۲. بیان افترائی،
۳. بیان اظهار عیبی؛ عیب کس دیگر را بیان کردن و آشکار ساختن نقص و عیب غیر ظاهر دیگری. اگر عیب ظاهر دارد، دیگر نیازی به اظهار نیست.
۴. سخن موجب آزار و اذیت؛ آزار رسانی به دیگران که این غیر از اظهار عیب است.
۵. بیان مُهدِر حق؛ یعنی بیانی که در آن بیان هدر حقی و از بین رفتن و پایمال شدن یک حق وجود داشته باشد. گاهی از انسان در دادگاه شهادت میخواهند، اگر شهادت درست هم بدهد، حق کسی پایمال میشود. شهادت درست دادن اگر موجب پایمال شدن حقی شود، جایز نیست. مثلاً در یک حکومت ظلمی از او علیه یک فرد خوب شهادت بخواهند، اگر راست بگوید که این کار را کرده است و مثلاً از حکومت ظلم بدگویی کرده است، این راستگویی موجب هدر خون یا هدر حق یا اذیت و آزار کسی میشود.
۶. سخنی که موجب هتک مقدسات شود؛ البته این بحث تحت عنوان هتک مقدسات و شعائر مندرج میشود.
۷. جَهد یک حقیقت؛ جهد یعنی حقی را که آدم میداند حق است، منکر شود، یا حق معلوم الحقانیهة را منکر شود.
۹. استهزاء و سخریه کردن؛ «لَا یسْخَرْ قَومٌ مِنْ قَوْمٍ».
۱۰. غنا باطل لهوی؛ یعنی بیانی که بیان غنائی لهوی باشد. این هم تعریف دارد؛ نگفتهاند هر غنائی، نگفتهاند هر صدای خوشی بلکه صدای خوش لهوی باطل.
۱۱. سخنچینی و نَمّامی؛ «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة».
۱۲. فتنهگری و ایجاد اختلاف بین مردم و ستیز در جامعه، یا ستیز بین دو نفر، ولو اینکه جامعه نباشد. کسی یک حرفی بزند که این حرف حتی اگر حقیقت هم داشته باشد [باعث اختلاف در جامعه شود.] یعنی یک کسی، یک چیزی از کسی شنیده است بعد به طرف دوم بگوید که من شنیدم که فلانی درباره تو چنین میگفت. البته این کار سخنچینی است. حالا اگر اینطوری هم نباشد، نگوید که فلان کس چنین گفت، بلکه بگوید فلان حادثه اتفاق افتاده است و آن شخص میداند که اگر این حادث را برملا کند، منشأ فتنه در جامعه میشود این کار حرام است.
۱۳. اشاعه فحشا؛ فتنهگری یک مطلب است اما اشاعه فحشا ولو اینکه فتنهگری هم داخلش نباشد یک مطلب دیگر است. خود اشاعه یعنی کسی یک کاری کرده است و یک کسی بیاید و آن کار را پخش کند. مثلاً مردم بدانید که فلانی زنا کرده است. بااینکه حرف درستی است و آن فرد چنین کاری کرده است، اما اشاعه فحشاست؛ «... إِنَّ الَّذینَ یحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ...». اشاعه فحشا یعنی پخش کردن خبر مربوط به یک کار زشت، کار زشت را نباید پخش کرد.
رسانهای کردن زشتیها مشروع نیست
گاهی اصحاب سینما میگویند اینها واقعیتهای جامعه است؛ چرا نباید واقعیتهای جامعه را نشان دهیم؟! این نشان از کم معرفتی و بیسوادیست؛ مگر هر پدیده زشتی را باید نشان داد؟! حتی اگر واقعیت باشد. آیا باید واقعیت زشت را نشان داد؟ «ستر العیب» یکی از آداب مهم اسلامی است و از دستورات مربوط به فرهنگ است؛ چه ستر عیب خویش، چه ستر عیب دیگران. حتی در روایات وارد شده است که این غلط است که کسی عیب خود را در مقابل مردم مطرح کند و بگوید که من بد کردم یا فلان سابقه را دارم.
اقرار به گناهی که جایز نیست
انسان متأثر میشود که گاهی در این مصاحبهها با عنوان اینکه اینها واقعیت است، میگویند که در جوانی فلان کردهاید، در کودکی فلان کار را کردهاید، گاهی هم اصرار دارند که یک نقطهضعفی از خودتان بگویید. مگر اینجور حرفها جای گفتن دارد! چنین چیزی مشروع نیست. اقرار به گناه جز در برابر خدا حتی اگر کسی حق مردم را خورده است حرام است.در روایات و تعالیم دینی وارد نشده است که اگر حق مردم را خوردی [باید به او بگویی.] حتی لازم نیست به خودش هم بگویید که من حقتان را خوردهام، باید حقش را به او برسانید. اما اگر بتوانید به طوری به او برسانید که حتی او نفهمد که شما حقش را خوردهاید [بهتر است و] شارع دوست دارد که اینطوری عمل شود. چرا انسان آبروی خودش را پیش آن طرف بریزید؟ اینکه میگویند مسئله آبرو مسئله مهمی است؛ یعنی این، هیچ ضرورتی به آبروریزی نیست.
منبع:
سایت اندیشه مهر؛ درس خارج فرهنگ آیت الله محسن اراکی