• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 0
زمان آخرین مطلب : 3391روز قبل
اخلاق
آنچه كه میخوریم چه تاثیری براخلاق دارد؟

اولین و مهمترین شرطی كه اهل معرفت برای سالكین و مؤمنین در رسیدن به كمال و بلكه انسانیت بر می شمارند، موضوع رزق حلال، تأمین معیشت از طریق لقمه حلال و كسب حلال است. لقمه حرام علاوه بر این كه بر شخصیت خود فرد اثر سوء می گذارد و باعث تاریكی و قساوت قلب می شود، بر فرزندان و نسل آدمی نیز همین تأثیر را منتقل می نماید.

«تأثیر لقمه در روایات»
براى لقمه حرام در روایات آثارى بیان گشته است كه به برخى اشاره مى‏نماییم: عدم استجابت دعاها، عدم قبولى نماز، پذیرفته نشدن اعمال صالح، عدم استشمام بوى بهشت، تضعیف ایمان، اخراج از صیانت الهى، كاهش رزق حلال، خروج از ولایت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)، حسرت در روز قیامت، لعن ملائكه، كوردلى. در مقابل لقمه حلال هر چند رنگین نباشد، موجب نورانیت دل و استجابت دعا و آمرزش و حفاظت الهى مى‏ گردد ، (میزان‏الحكمه، ج 2 ، ص 480).

«معنای لقمه حرام»
لقمه حرام معنای گسترده ای دارد و منظور از آن خصوص غذا نیست بلكه منظور هر نوع استفاده بردن از چیزی است كه از راه موازین شرعی و احكام الهی به دست نیامده باشد، چه از راه دزدی باشد یا رشوه یا كلاهبرداری یا كم كاری یا خمس و زكات ندادن یا بدون اجازه صاحبش دست بردن و تصرف كردن.
البته باید توجه داشت تأثیر لقمه حرام در حد زمینه و اقتضا است نه علت تامه؛ یعنى آن كه زمینه را براى برخى گرایش‏هاى ناروا فراهم مى آورد نه آن كه از انسان سلب اختیار كند. چه بسا فرزندى كه از پدر و مادر كافر به وجود مى‏آید ولى راه خیر در پیش مى‏گیرد، چون با اختیار و فطرت خویش به سوى كمال حركت مى‏كند بنابراین انسان مى‏تواند با اختیار و معرفت خویش و جبران گذشته ها این نقیصه را جبران كند. و خداوند نیز هم آمرزنده است و هم جبران كننده. آنچه مسلم است این است كه لقمه حرام بر عنصر وراثت در شخصیت انسان مو ثر است اما این تا ثیر به حدى نیست كه اختیار را از انسان سلب كند بلكه تنها مسیر رسیدن به كمال معنوى را نزدیك یا طولانى مى‏كند. به عبارت دیگر آهنگ و میزان گرایش به سمت نیكیها و بدیها را كمتر یا افزونتر مى‏سازد و در نتیجه كسى كه با وجود چنین عواملى راه درست را در پیش گیرد از پاداش افزونترى بهره‏مند خواهد شد زیرا با دشوارى و تلاش بیشترى این راه را پیموده است. مانند بچه ای كه به قصد خرید برای منزل، پدر و مادر پولی به او می دهند اما در طول مسیر خوراكیهای مختلف چشمان او را به خود جلب می كنند، بچه می تواند تمام یا مقداری از آن پول را صرف خرید خوراكی برای خود كند و یا خویشتن داری كند و آن پول را صرف خرید ما یحتاج منزل كند. اما باید بداند اگر آن پول را صرف خرید خوراكی برای خود نماید نتیجه اش این می شود كه از سوی پدر و مادر مورد مؤاخذه و تنبیه قرار خواهد گرفت چرا كه خلاف خواسته آنان عمل نموده است.

«نحوه تأثیر لقمه حرام»
مسلم این است كه لقمه حرام در شخصیت و اخلاق انسان مؤثر است، لیكن چگونگى تأثیر آن به نحو علت معد و شرطى است، نه علت ایجابى و ایجادى. از این‏رو تأثیر به گونه‏اى نیست كه اختیار را از انسان سلب كند بلكه تنها مسیر رسیدن به كمال معنوى را نزدیك یا طولانى مى‏كند. به عبارت دیگر آهنگ و میزان گرایش به سمت نیكى‏ها و بدى‏ها را كمتر یا افزونتر مى‏سازد. مانند خوراكیهای سر راه بچه مسیر انسان برای رسیدن به كمالات معنوی و اخلاقی را نا امن و پیمودن آن را مشكل می نماید ولی به اختیار انسان آسیبی وارد نمی كند. چرا كه انسان در انتخاب راه شقاوت و سعادت مختار است. با توجه به آیه 27 سوره آل عمران كه مى‏فرماید: تُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَىِ خداوند زنده را از مرده و مرده را از زنده خارج مى‏سازد. مى‏توان دریافت كه عوامل وراثتى آزادى و اختیار را از انسان نمى‏گیرد زیرا چه بسا انسانهاى زنده دل كه از انسانهاى مرده دل پدید آیند و برعكس (تفسیر نمونه ذیل آیه).

«علم به حرام شرط اصلی اثر گذاری»
نكته دیگر این است كه آثار وضعی لقمه حرام، مال و غذای مشكوك مربوط به صورت علم و آگاهی است و اگر در صورت عدم آگاهی هم اثر وضعی باقی باشد، كم رنگ تر و كم اثر تر است و با اعمال نیك و نیت خوب و عبادات از بین می رود - پس در عین حساس بودن و مراقب بودن باید از وسواس و بدبینی و جستجو در این مورد پرهیز كرد و تا زمانی كه علم به حرام بودن نداریم از بدبینی و ترتیب اثر دادن پرهیز كنیم.
بنابراین لقمه حلال یا حرام هر دو جزء علت است نه تمام علت لذا گاهی از انسان های پاك مانند پیامبران و امامان، فرزندان ناشایست به دنیا می آیند مانند پسر نوح و جعفر كذاب پسر امام حسن عسكری(ع) و گاهی از افراد ناشایست فرزندان پاكی به دنیا می آیند.

«تأثیر پرخوری بر اخلاق»
در تعبیرات اخلاقى اسلام آمده است كه «ما مَلأَ آدَمى وِعاءً شَراً مِن البَطن - انسان هیچ ظرفى را به بدى ظرف شكم پر نكرده است (بحار 36/ 330). شكم كه پر شد راه فهم مسدود مى‏شود، انسان پرخور هرگز چیزفهم نیست و هرگز به اسرار و باطن عالم پى نخواهد برد.
شكمبارگى، بى‏ارادگى و خمودى مى‏آورد و رعایت اعتدال در خوردن، سلامتى، طول عمر و نورانیت دل مى‏بخشد. خوردن بیش از حدّ، هم روح را سرگرم مى‏كند تا غذاى زاید، هضم شود و هم بدن را به سوخت و ساز بیشترى وادار مى‏سازد و سرانجام انسان را زودتر از موعد از پا در مى‏آورد، نوعاً انسانهاى پرخور، عمر طولانى ندارند.
زیاده‏روى در خوردن، بر كسالت و خواب مى‏افزاید. وقتى اصحاب رسول خدا (ص) حضور آن حضرت شرفیاب مى‏شدند، حضرت از آنان مى‏پرسید: «هَل مِن مُبشّرات - شب گذشته چه خوابى دیدید كه موجب بشارت باشد؟. كافى 8/ 90.» انسان مى‏خوابد كه چیز بفهمد نه آنكه زیاد بخورد تا بیشتر بخوابد.
شخصى در محضر رسول خدا (ص) آروغ زد، حضرت فرمود: كمتر بخور شایسته نیست انسان آنقدر بخورد كه وقتى در جمع دیگران نشسته آروغ بزند «أَقصِر مِن جِشائك فَإِنّ أَطول الناس جُوعاً یَوم القیامة أكثرهم شَبعاً فى الدنیا - گرسنه‏ترین افراد در قیامت كسانى هستند كه در دنیا سیرترین افراد بودند (وسائل الشیعه 61/ 410).
در حالات امیر مؤمنان (ع) نقل شده كه حضرت روزى به باغبانش فرمود غذایى دارى؟ عرض كرد: غذاى ساده‏اى دارم كه شایسته شما نیست، از كدوى بى‏روغن غذایى تهیه كرده‏ام فرمود حاضر كن حضرت دستها را شست و آن غذا را میل فرمود سپس به شكم خود اشاره كرد و گفت شكمى كه با این غذاى ساده سیر مى‏ شود بدا به حال كسى كه شكم او وى را به آتش ببرد(الكنى و الألقاب 3/ 138).
برای مطالعه بیشتر در زمینه تأثیر لقمه حرام بر انسان می توانید به كتب زیر مراجعه نمایید:
1. نقطه های آغاز در اخلاق اسلامی، ص 106
2. معراج السعاده، ص 440
3. میزان الحكمه، ج 2، ص 372

يکشنبه 21/10/1393 - 19:59
شهدا و دفاع مقدس

انقلاب شكوهمند اسلامی ایران همواره در سراسر جهان دشمنان قسم خورده ای داشته و دارد كه در هر مقطعی از زمان به شیوه ای به دنبال مقابله با آن بوده اند كه البته این خود نشان دهنده اهمیت نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد كه حضرت آیت الله مصباح یزدی نیز در این مورد می فرمایند:
« اگر باور نكنیم كه انقلاب ما یكی از بزرگترین پدیده های ارزشمند تاریخ انسانیت است دستكم باید بپذیریم كه در تاریخ اسلام و ایران، چنین حادثه ارزشمندی كمتر روی داده است. بنابراین، طبیعی است كه چنین حادثه ارزشمندی بسیار دشمن داشته باشد. دشمنی هایی را هم كه دشمنان درباره این انقلاب كره اند همه ما می دانیم؛ اختلافات داخلی، جنگ تحمیلی، محاصره اقتصادی و توطئه های تبلیغاتی كه پیوسته ادامه دارد و هر روز میلیونها دلار در دنیا صرف این گونه تبلیغات علیه ایران می شود. انواع این دشمنی ها را دشمنان آزمودند و به جایی نرسیدند.» 1‏
البته بزرگی و اهمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران موضوعی است كه دیگران هم به آن اذعان دارند،
‏«س.آقایف» یكی از تئوریسن‏های شوروی سابق در توصیف انقلاب اسلامی می‏نویسد:
«انقلاب اسلامی شعار اصلی جنبش‏های سیاسی - اسلامی مختلف در بسیاری از كشورهای اسلامی مشرق زمین است...مسئله مشترك برای این جنبش‏ها، اسلامی كردن تمام جوانب زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و خانوادگی تمام شهروندان كشورهای خود و اعلان سومین راه رشد »كه با سرمایه داری و سوسیالیسم متفاوت هست، می‏باشد« . 2‏
و همچنین در این زمینه »فرد هالیدی« استاد و كارشناس برجسته مسائل خاورمیانه طی سمیناری در انگلیس می گوید:
»انقلاب اسلامی درایران جذابیت ایدئولوژیكی بسیار زیادی میان اعراب تا الجزایر و سودان دارد كه نمی‏توان آن را نادیده گرفت. به علاوه در جمهوریهای آسیایی شوروی، علی الخصوص آذربایجان و گرجستان، عراق، افغانستان و پاكستان، با توجه به بافت اجتماعی این كشورها، دین و فرهنگ ایران دارای نفوذ بسیار زیاد است‏« . 3‏
یكی از راه هایی كه استكبارگران و سرمایه داران و دشمنان قسم خورده این نظام برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته اند تهاجم فرهنگی می باشد.پس از پایان جنگ تحمیلی و آغاز برنامه های توسعه و بازسازی كشور، موضوع تهاجم فرهنگی مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفت و با تاكیدات فراوان، مقابله با این پدیده بسیار حائز اهمیت را خواستار شدند و در یكی از بیاناتشان فرمودند: »از وقتی ملت ایران با پیروزی انقلاب توانست دین خدا و اسلام را در قالب یك نظام اجتماعی مجسم و متبلور بكند ترس از اسلام در دل مستكبران به وجود آمد.تلاش و مبارزه خودشان علیه اسلام را به هر طریق ممكن شروع كردند.و مبارزه با جمهوری اسلامی هم به خاطر اسلام است.زیرا آن وقتی كه جمهوری اسلامی پایبندی خود را نسبت‏به معتقدات و اصول اسلامی ثابت كرد، به عنوان یك خطر بزرگ تلقی شد و تمام دستگاههای استكبار علیه آن به كار افتادند« . 4‏
ایشان در جای دیگر با اشاره به سابقه تهاجم فرهنگی در ایران قبل از انقلاب اسلامی از اواسط دوره قاجاریه و بویژه دوره رضاخان می‏فرمایند:
»انقلاب اسلامی كه آمد، مثل مشتی به سینه مهاجم خورده، او را عقب انداخت و تهاجم را متوقف كرد.شما در آن دوران اول انقلاب، ناگهان دیدید كه مردم ما در ظرف مدت كوتاهی، تغییرات اساسی در خلقیات خودشان احساس كردند.در مردم، گذشت، قناعت، همكاری و گرایش به دین زیاد شد و آز و طمع و اسراف كم شد، اینها فرهنگ است، فرهنگ اسلامی اینهاست...البته عمیق نبود، آن وقتی عمق پیدا می‏كند كه چند سالی روی آن كار بشود، این فرصت پیش نیامد، ...در اواسط دوران جنگ، به وسیله ابزارهای تبلیغی، به وسیله گفتارهای غلط و كج اندیشانه، مجددا شروع شد و آن ته نشین‏ها و رسوب‏های ذهنی و روحی خود ما مردم هم موثر بود« ! اما باز حرارت جنگ مانع بود تا اینكه جنگ تمام شد.از بعد از جنگ، این جبهه جدید به شكل جدی مشغول كار شد.دشمن با یك محاسبه فهمید كه جمهوری اسلامی را نمی‏شود با تهاجم نظامی از بین برد! ...با محاصره اقتصادی هم نمی‏شود، فهمیدند باید عقبه ما را بمباران كنند.فرهنگ، اخلاق، ایمان، ایثار، اعتقاد به دین، اعتقاد به رهبری، اعتقاد به قرآن و جهاد و شهادت اورا باید از بین برد و شروع كرد..».



روزنامه رسالت، شماره 7260 به تاریخ 19/2/90، صفحه 18 (اندیشه)

سیده اعظم الشریعه موسوی بهرام آبادی

کارشناسی مددکاری اجتماعی

يکشنبه 21/10/1393 - 19:53
حجاب و عفاف

 تحکیم بنیان خانواده با حجاب اسلامی (قسمت دوم)

البته تضعیف استحكام خانواده خود نیز پیامدهای ناگوار بسیاری را در پی خواهد داشت كه از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره كرد:‏
- گسستن پیوند خانواده ها
‎- افزایش كودكان سرراهی و بی سرپرست
‎- مشاجرات ودعواهای خانوادگی
- افزایش آمار طلاق
- افزایش فرزندان طلاق
- ركود فعالیتهای اجتماعی‎
‎-‎ ‎افزایش سن ازدواج ‏
- كم شدن رشد فرهنگی و علمی جوانان ‏
- كم شدن فعالیت جوانان در عرصه های اجتماعی
- بروز اعتیاد و دزدی در بین جوانان سر خورده از نظر غریزه جنسی
- پایین آمدن سطح ازدواجهای مشروع
پس بدیهی می باشد كه تضعیف استحكام خانواده ها منجر به تضعیف بنیان جامعه واتلاف نیروهای انسانی و ایجاد سستی در میان جامعه می شود كه این امر نیز شكست پذیری جامعه را در پی خواهد داشت كه این دقیقا یكی از اهدافی است كه غرب در پی آن
می باشد. كه در این زمینه امام خمینی (ره) می فرمایند: اگر زن های انسان ساز از ملت ها گرفته بشود ، ملت ها به شكست وانحطاط مبدل خواهند شد. 19‏

1- علل سیاسیتضعیف جوامع اسلامی
غربیها متوجه شده اند كه جنگ با اسلحه وتوپ وتانك در برابر جوامع اسلامی كارساز نیست چون آنها با نیروی ایمان به مقابله می پردازند ، در نتیجه غربیها به جنگ نرم كه همان تخریب وتضعیف روحیه ایمان واعتقادات مردم می باشد، می پردازند كه نماد بارز آن ترویج
بی حجابی وبی بندوباری در بین جوانان است. البته اعترافات غربیها خود اثبات كننده این ادعاست كه در زیر 2 نمونه از این اعترافات را از نظر می گذرانیم:‏
1- میشل هولباك نویسنده فرانسوی : جنگ بر ضد اسلام گرایی با كشتن مسلمانان فایده ای ندارد، فقط با فاسد كردن آنها می توان به این پیروزی دست یافت، پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن های كوتاه فرو بریزیم. 20
2- مستر همفر جاسوس انگلیسی می گوید: پس از آن كه زنان را از چادر وعبا بیرون آوردیم، باید جوانان را تحریك كنیم كه دنبال آنان بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد وبرای پیش برد این نقشه لازم است اول زنان غیر مسلمان را از حجاب بیرون آوریم تا زنان مسلمان از آنان یاد بگیرند . 21‏
جامعه ای كه زنان آن دنبال خودآرایی وبی حجابی وبی بندوباری باشند ودر پی آن مردانش نیز در رهگذر كوچه وخیابان به دنبال چشم چرانی باشند مسلما نیروی كار وفعالیت آنها ضعیف می شود چون ذهن وفكرآنها درگیر حواشی ومسائل غیر می شود ونیروی مثبتی كه می تواند در جهت پیشبرد وپیشرفت جامعه گام بردارد با ذهنی مشوش تنها در پی گذران ایام خواهد بود. كه سخن جاسوس انگلیسی مبین واضح این هدف است. ‏
غربیها خیلی بهتر از ما متوجه شده اند كه چگونه گام بردارند آنها فهمیده اند كه چادر محكم ترین دژ وسپر برای زنان است و می دانند كه اگر موفق شوند چادرها را از سر زنان بردارند برداشتن گامهای بعدی راحت تر است كه البته این كار را هم با حیله های مختلف و ایجادشبهه های گوناگون انجام می دهند واز این طریق گام به گام در راه رسیدن به مقاصد شوم خود تلاش می كنند.‏
غربیها در بین انواع حجاب ها بیشترین مخالفت وحمله را نسبت به چادر دارند. زیرا می دانند اگر چادر كه مستحكم ترین سد نخی در برابرآنان است شكسته شود، مرحل بعدی برایشان اسانتر خواهد بود. 22‏
حجاب بانوان در اسلام ، یكی از اموری است كه از وقتی استعمارگران چشم طمع به كشورهای اسلامی وغصب معادن ومنابع آنها دوختند ، مورد حمله آنها قرار گرفت زیرا چادر وحجاب زنان مسلمان را یكی از عوامل بزرگ برای بقای استقلال شخصیت اسلامی كل جامعه مسلمانان وحفظ هویت اسلامی آن دیدند وآن را مانع نفوذ سیاسی واقتصادی خود شناختند . 23‏
شهید مطهری در این مورد می فرمایند: آنچه موجب فلج كردن نیروی زن وحبس استعدادهای اوست حجاب به صورت زندانی كردن زن ومحروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی واجتماعی واقتصادی است ودر اسلام چنین چیزی وجود ندارد . اسلام نه می گوید كه زن از خانه بیرون نرود ونه می گوید حق تحصیل علم ودانش ندارد . ونه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می كند . اسلام هرگز نمی خواهد زن بیكار و
بی عار بنشیند و وجودی عاطل وباطل بار آید . پوشانیدن بدن به استثنای وجه وكفّین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست . آنچه موجب فلج كردن نیروی اجتماع است آلوده كردن محیط كار به لذت جوییهای شهوانی است . 24‏
ودر جایی دیگر می فرمایند: وضع بی حجابی از مختصات جامعه های پلید سرمایه داری غربی است ویكی از نتایج سوء پول پرستیها وشهوت رانیهای سرمایه داران غربی است ، بلكه یكی از طرق و وسایلی است كه آنها برای تخدیر وبی حس كردن اجتماعات انسانی ودرآوردن آنها به صورت مصرف كننده اجباری كالاهای خودشان به كار می برند . 25‏
2- علل اقتصادی ونیروی انسانی
حجاب یكی از عوامل رشد اقتصادی ، سلامت جسمی و روحی نیروی انسانی می باشد كه بی حجابی سلامت روانی نیروی نسانی را به خطر می اندازد دراین مورد آمده است كه:‏
اگر زن در محیط كار پوشیده و با حجاب باشد نظر ها راكمتر به طرف خود جلب می كند و چنین
چشم پوشی كه در اثر حجاب كامل به وجود می آید حواس و فكر مردان نامحرم را در هنگام فعالیت ، بیشتر متوجه وظیفه شان می نماید و در نتیجه ، پاكدامنی و حجاب زنان در سازمان های دولتی و شخصی باعث دقت و سرعت در كار می گردد و این سرعت ، موجب تولید بیشترو حل مشكلات جامعه و دقت نیز سبب بالارفتن كیفیت می شود و این دو اصل به رشد كمی و كیفی كمك شایانی می كند.از آن سو چون زن بدحجاب با صدها حركت زننده شهوت انگیز برسركار
می آید ، چشمها بیشتر متوجه او می شوند و كسانی كه ایمانشان به مبدا و معاد ضعیف است به آلودگی در می افتند و از سرعت و دقت كار كاسته می شود و در نتیجه ، تولید اندك می گردد و كیفیت نیز پایین می آید. 26‏
یكی از پیامدهای بی حجابی صرف هزینه های
غیر ضروری برای خرید وسایل آرایش و تهیه لباسهای مبتذل‎ ‎می باشد كه‎ ‎ضررهای مالی و اقتصادی فراوانی برای اعضای خانواده و جامعه در پی خواهد داشت كه در این مورد در كتاب فلسفه حجاب می خوانیم:‏
یكی از آثار والاو ارزشمندحجاب، از بین بردن فرهنگ مصرفی كه ارمغان غرب است می باشد . وباعث راكد وبی رونق شدن بازارهای رنگین آنها می شود . طبق همین اصل، استكبار تلاش می كند با حیله های مختلف وغیر مستقیم به حجاب ضربه وارد كند ، زیرا آنان می خواهند این سدّ وسنگر نخی ولی مستحكم را بشكنند، تا چرخ كارخانجات مدسازی، ریسندگی وبافندگی ولباسهای رنگین زنان، ساخت لوازم زینت آلات، لوازم آرایش وتولیدات انواع رنگها و......را به چرخش درآورند. تابتوانند نیازهای میلیون ها زن كه خود استكبار باعث آن شده تامین نمایند . 27‏

3- علل روحی ومعنوی بیماریهای روحی و روانی‎
‎بیماریهای روحی وروانی می تواند دلایل مختلفی داشته باشد از جمله اینكه خانمی كه عادت به بی حجابی كرده است وقتی نتوانست هزینه لازم را برای این كار فراهم كند دچار افسردگی می شود .
كسی كه شخصیت خود را درپیروی از مد می بیند بعد از مدتی دچار افسردگی می شود واعتماد به نفسش پایین
می آید چون گمان می كند در سایه این جلوه نمایی هاست كه زیبا می شود واگر اینها نباشد كسی به او اهمیت نمی دهد وبرایش ارزش قائل نمی شود .‏
شهید مطهری در این مورد می فرمایند: نبودن حریم میان زن ومرد وآزادی معاشرتهای بی بندوبار هیجانها والتهابهای جنسی را فزونی می بخشد وتقاضای سكس را به صورت یك عطش روحی ویك خواست اشباع نشدنی در می آورد . غریزه جنسی غریزه ای نیرومند، عمیق ودریا صفت است ، هرچه بیشتر اطاعت شود سركش تر می گردد. 28‏
ودر جایی دیگر می فرمایند: علت اینكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است كه میل به خودنمایی وخودآرایی مخصوص زنان است . ازنظر تصاحب قلبها ودلها، مرد شكار است وزن شكارچی . 29‏
حجاب باعث می شود كه زن كمتردچار لغزش وگناه گردد. وبه دنبال آن زن وبه طور كلی جامعه بیشتر
می توانند مراتب معنوی وانسانی را طی نمایند بر این اساس رهبر معظم انقلاب فرمود: ما كه این قدر به حجاب مقید هستیم به این دلیل است كه حفظ آن به زن كمك می كند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خویش برسد وگرفتار لغزشهای بسیار لغزنده ای كه سر راهش قرار دارد نشود ودرست نقطه مقابل این فرهنگ رومی حاكم بر امروز اروپاست . 30‏
(فساد و بی بندوباری و شهوترانی‎ ‎در مورد غریزه جنسی وبرخی غرایز دیگر برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را می میراند ولی طبیعت را هرزه و
بی بندوبار می كند. در این مورد هرچه عرضه بیشتر گردد هوس ومیل به تنوع افزایش می یابد. 31‏ در این مورد در كتاب فلسفه حجاب این گونه آمده است كه:‏حجاب ، حریمی میان زن ومردان نامحرم است وسبب فروكش كردن غریزه جنسی می شود . خاموشی این شعله ودر مسیر طبیعی قرار گرفتن آن باعث می گردد بسیاری از مشكلات نظیر قتل وجنایت از جامعه رخت بربندد. واگر چنین حریمی برداشته شود وآزادی بی قید وشرط به میان آید ، باید شاهد زندگی حیوانی باشیم كه در آن صورت ، اضطرابهایی دچار افراد می شود ، زیرا غریزه جنسی نیرومند وچون اسبی سركش است كه هر چه بیشتر اطاعت شود وافسارش رهاترگردد، سركش تر می شود وضربه ای كاری تر بر انسان وارد می كند یا همچون آتشی است كه هرچه به آن بیشتر هیزم بدهند،
شعله ورتر می شود . برهنگی زنان وآرایش وعشوه گری آنان، مردان مخصوصا جوانان را در تحریكی دائم قرار
می دهد، تحریكی كه سبب كوفتگی اعصاب آنها وایجاد هیجانهای بیمارگونه عصبی می شود وگاه سرچشمه امراض روانی است .32‏

برهم زدن ارامش روانی افراد وجامعه
با حجاب زن مسلمان ، هم خود زن مسلمان امنیت پیدا می كند وهم مردان مسلمان امنیت پیدا می كنند، آنجایی كه حجاب را از زنان دور می كنند ، آنجایی كه زن را به عریانی وبرهنگی نزدیك می كنند، در درجه اول ، امنیت از خود زن ودرجه بعد از مردان وزنان گرفته خواهد شد. 33‏
تضعیف روحیه معنوی جامعه
پشت پا زدن به قانون و فرمان الهی

4- علل شخصیتی تضعیف شخصیت زن
بسیاری از تجار بزرگ جهانی از زن برای فروش كالااستفاده می كنند. عكس بدن آنها را روی جوراب و... می اندازند.از نظر فروید، مرد با دیدن تصویر وعكس ها كه نمایانگر چیزی از زن باشد ، لذت برده وارضاء می شود. ویا زن را در كنار اشیاء قرار می دهند . 34‏
در این مورد در كتاب «بهترین حضور» می خوانیم كه:‏در اسلام زن پیش از زن بودن ، انسان است. نگاه اسلام به زن ، نگاهی فرا جنسیتی است . اسلام به زن، به عنوان یك انسان ویك انسان ساز نگاه می كند، كه در حریم خانه وخانواده وظیفه انسان سازی را به عهده دارد ودر عرصه اجتماع ، صرف نظر از جنسیت ،
می تواند در راستای تكامل جامعه وخود ، قدم بردارد. اما در غرب زن پیش از انسان بودن یك زن است. غرب علی رغم ادعا های فراوان در حمایت از حقوق زن، او را در حد ابزاری در دست مرد ،تنزل داده وجذابیت های جنسی زن را برجسته نموده . فرهنگ غرب ، به نام زن وبه كام مرد عمل می كند وبه بهانه های آزادی،
زیبایی های زن را به آسانی در اختیار مرد قرار می دهد . به نحوی كه حتی حضور زن در اجتماع ، با نوعی نگاه جنسیتی به او ، آمیخته است و به واسطه زن بودن ، برخی حقوق اجتماعی از او سلب می شود. 35‏
مقام معظم رهبری در این مورد می فرمایند: عفت در زن، وسیله ای برای تعالی وتكریم شخصیت زن در چشم دیگران ، حتی در چشم خود مردان شهوتران وبی بندوبار است. عفت زن، مایه احترام وشخصیت اوست. 36‏

بنیانگذار كبیرانقلاب اسلامی نیز در این مورد می فرمایند:‏
ما می خواهیم زن به مقام والای انسانیت خودش باشد نه ملعبه باشد، نه ملعبه در دست مردها باشد، در دست اراذل باشد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. 37‏
اسلام خواسته است كه زن ومرد، حیثیت انسانیشان محفوظ باشد. اسلام خواسته است كه زن ملعبه دست مرد نباشد . 38‏
امام خمینی(ره) درجایی دیگردر این مورد می فرمایند:«در خصوص زنان، اسلام هیچ گاه مخالف آزادی آنها نبوده است. به عكس، اسلام با مفهوم »زن شیئ شده« و به عنوان شیئ، مخالفت كرده است و شرافت و حیثیّت وی را به وی باز گردانده است. 39‏
آیت الله جوادی آملی نیز در این مورد می فرمایند: اسلام زن را در سایه حجاب وسایر فضایل به صحنه می آورد تا معلم عاطفه ، رقت، درمان، لطف، صفا، وفا ومانند آن شود ودنیای كنونی ، حجاب را از زن گرفته تا زن به عنوان ملعبه به بازار بیاید وغریزه را تامین كند . زن وقتی با سرمایه غریزه به جامعه آمد دیگر معلم عاطفه نیست ، فرمان شهوت می دهد نه دستور گذشت. 40‏ در نتیجه تحولات غربی، زن به وسیله ای برای خوشگذرانی ، سوء استفاده جنسی مردان، ابزاری برای تبلیغ كالا، ایجاد بازارهای جدید مصرف وكارگری ارزان قیمت تر از مردان تبدیل شد. وقتی زن حجاب را كنار بگذارد ؛ توجه به او تنها از جنبه جنسی وبدنی است.‏افراد فرصت طلب وهرزه بیشتر به دنبال كدام زن هستند؟ وبیشتر كدام یك را مورد آزارقرارمی دهند؟
زنانی كه وضعیت پوشش وآرایش آنها خود به خود محرك است ویا زنانی كه با استفاده از سلاح حجاب چنان وقار وهیبتی پیدا می كنند كه افراد هرزه كمتر جرات ایجاد مزاحمت برای آنان را پیدا می كنند؟ اگر در مورد این سئوال كمی فكر كنیم به این نتیجه
می رسیم كه اصولاتعارضات ومزاحمت هایی كه برای زنان ایجاد می شود، ناشی از تحریكی است كه خودآنان به وجود آورنده آن هستند. 41‏
پی نوشت هادر دفتر روزنامه موجود است.

 

روزنامه رسالت، شماره 7217 به تاریخ 12/12/89، صفحه 17 (حرف امروز)

 

سیده اعظم الشریعه موسوی بهرام آبادی

کارشناسی مددکاری اجتماعی

يکشنبه 21/10/1393 - 19:43
حجاب و عفاف
تحكیم بنیان های خانواده با حجاب اسلامی (قسمت اول)

حجاب تنها یك دستورالعمل دینی و وظیفه شرعی برای زنان مسلمان نیست، بلكه از‎ ‎ضرورت های اجتماعی جوامع انسانی است كه با وجود آن منافع و تاثیرات مثبت شگرفی در جامعه‏‎ ‎پدیدار شده و عدم رعایت آن،آثار مخربی در فرهنگ عمومی جامعه و حتی‎ ‎اقتصاد و سیاست بر جای می گذارد.‏
هرگاه موضوعی دارای ارزش واهمیت فراوان وفوایدبسیاری باشد سفارشات بسیاری به انجام آن می شود وهرگاه كه موضوعی دارای ضررها و پیامدهای بسیارخطرناكی باشد توصیه فراوان به ترك آن می شود. اگر بخواهیم این موضوع را در زندگی روزمره بررسی كنیم مثلامی توان به درس خواندن فرزندان اشاره كرد،والدین به فرزندان بسیار سفارش می كنندكه درس بخوانند علت این همه اصرار این است كه والدین و معلمان به ارزشمندی علم پی برده اند،اما گاهی فرزندان از اثرات وفواید درس غافلند و این سفارشات را جدی نمی گیرند، كه البته آنهایی كه گوش می دهند وبه جدیت درس می خوانند اثرات مثبت آن اول از همه نصیب خودشان وبعد دیگران وجامعه می شود .البته این یك مثال بسیار ساده بود. حال اگر به مسئله حجاب در آیات ، روایات ، احادیث وكلام بزرگان نگاهی بیندازیم متوجه می شویم كه سفارشات وتاكیدات فراوانی درمورد این موضوع بسیار مهم وجوددارد كه خود بیانگر اهمیت فراوان این موضوع می باشد پس در ابتدا نگاهی مجمل وخلاصه به بعضی ازاین سخنان وسفارشات می اندازیم:‏
حجاب در قرآن
در قرآن كریم، آیاتی چند به طور صریح، در مورد وجوب حجاب و حد و كیفیت آن نازل شده است. در سوره نور، طی آیه مفصّلی آمده است: «... و به مردان مومن بگو كه چشم‏های خود را فرو پوشند و نیز دامان خویش را، كه برای ایشان پاكیزه‏تر است. همانا خداوند به آنچه انجام می‏دهند، آگاه است و به بانوان با ایمان بگو چشم‏های خود را فرو پوشند و عورت‏های خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینت‏های خود را جز آن مقداری كه ظاهر است، ننمایند و زینت‏های خود را آشكار نسازند، مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، زنان هم كیششان، كنیزانشان، مردان سفیهی كه تمایلی به زنان ندارند، و یا كودكانی كه از امور جنسی بی‏اطلاع‏اند (غیر ممیز) و پاهای خود را بر زمین نكوبند تا زینت‏های پنهانشان آشكار شود و همگی به‏سوی خداوند بازگردید، ای مومنان! باشد كه رستگار شوید. 1‏
همچنین در سوره احزاب آمده است: »ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو كه روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حُریّت شناخته شوند و مورد آزار و تعرّض هوسرانان قرا نگیرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است«.2‏
‏»ای زنان پیامبر‏‎! ‎شما اگر تقوا داشته باشید، همانند دیگران نیستید. بنا براین، هرگز نرم و نازك با مردان، سخن مگویید تا آن كه دلش بیمار است، به طمع افتد. بلكه متین و نیكو سخن بگویید و خانه را منزلگاه خویش قرار دهید و هرگز مانند دوره جاهلیت نخستین،(برای نامَحرمان) آرایش و خودآرایی نكنید و نماز را برپا دارید و زكات را بپردازید و از خدا و رسولش اطاعت نمایید«. 3‏
حجاب در كلام معصومین
پیامبر گرامی اسلام(ص) و معصومین(ع) علاوه بر تاكیداتی كه بر رعایت حجاب داشته‏اند، با ارائه دستورالعمل‏هایی، ‏جامعه اسلامی را به‏سوی تهذیب و پاكی، رهنمون گشته‏اند كه در این قسمت، برخی از آنها را نقل می‏كنیم‏‎.
‎پرهیز از پوشش بدن نما و نازك‎:
‎روزی، اسما - كه خواهر زن پیامبر بود - ، با جامه بدن‏نما و نازكی به خانه پیامبر آمد. پیامبر، روی خود را از او برگرداند و فرمود: ای اسما! زن، وقتی به حدّ بلوغ رسید، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود، مگر صورت و دستها‎. ‎‏4‏
نهی از آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه‎:
‎پیامبر، در ضمن حدیثی، نهی فرمودند از اینكه زن، برای دیگران، خود را بیاراید، و فرمود: »اگر برای غیر شوهر، خود را آرایش نمود، لازم است خداوند او را با آتش بسوزاند«. 5‏
پرهیز زنان از شبیه ساختن خود به مردان‏‎:
‎پیامبر(ص) فرمود: خداوند، مردانی را كه شبیه زن می‏شوند و زنانی را كه خود را شبیه مرد قرار می‏دهند، نفرین كرده است». 6‏
امام باقر(ع) نیز، در ضمن حدیثی فرمودند: «جایز نیست كه زن، خود را شبیه مرد نماید؛ زیرا پیامبر، مردانی را كه مشابه زنان می‏شوند و همچنین زنانی كه خود را شبیه مردها قرار می‏دهند، نفرین كرده است». 7‏
در قرآن و روایات، علاوه بر دستورهایی كه در مورد حفظ حجاب زنان آمده است، مسئولیت‏هایی نیز به مردان واگذار شده است كه ذیلاً به آنها اشاره می‏گردد‎:
‎پیامبر فرمود: «نسبت به زنان مردم، عفیف باشید تا زنان شما عفیف بمانند». 8‏
در مورد دوری از چشم‏چرانی‏از امام صادق(ع) نقل شده كه می‏فرماید: «چشم چرانی، تیری است مسموم از تیرهای شیطان؛ چه بسا، نگاهی كه حسرت‏های طولانی را درپی دارد». 9‏
قال رسول الله(ص) : آن هنگام كه پوشش سر زنی باشد ارزش آن از دنیا وآنچه در آن است بیشتر است. 10‏
امام علی (ع) : پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایی اوست . 11‏
حجاب در كلام بزرگان
نقش زنان در عالم از ویژگی های خاصی برخوردار است. صلاح وفساد یك جامعه از صلاح وفساد زنان در ان جامعه سرچشمه می گیرد . زن، یكتا موجودی است كه
می تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد كه از بركاتش یك جامعه، بلكه جامعه ها
به استقامت وارزش های والای انسانی كشیده شوند ومی تواند بعكس باشد. 12‏
در این قسمت به پرسشی از امام خمینی(ره)، در مورد حجاب و حد آن و پاسخ ایشان، كه می‏تواند نشانگر نظرات دانشمندان مسلمان باشد،می پردازیم:آیا حجاب از ضروریات اسلام است و منكر آن و كسانی كه به این دستور الهی مخصوصا در جامعه اسلامی بی‏اعتنایی می‏كنند،چه حكمی دارند؟ اصل حكم حجاب ازضروریات است ومنكرآن،حكمِ منكر ضروری رادارد ومنكر ضروری، محكوم به كفر است،مگر اینكه معلوم باشدكه منكرخدا یارسول نیست‎. ‎حدود حجاب اسلامی برای بانوان چیست؟برای این منظور،لباس آزاد وشلواروروسری كفایت می‏كند؟واصولاً چه كیفیتی درلباس و پوشش زن دربرابر افراد نامحرم بایدرعایت شود؟واجب است تمام بدن زن به جز قرص صورت ودست‏ها تا مچ،ازنامحرم پوشیده شود ولباس مذكور اگرمقدار واجب را بپوشاند،مانعی ندارد؛ولی پوشیدن چادر،بهتر است وازلباس‏هایی كه توجّه نامحرم راجلب كند، بایداجتناب شود. 13‏
كه البته این تنها مواردی بسیار اندك از توصیه ها وسفارشات پیرامون حجاب بود كه به دلیل طولانی شدن نوشتار به همین اندك قناعت می كنیم كه البته به قول شاعر‎))‎توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل))‏
علل مقابله با حجاب
حال كه به اهمیت موضوع حجاب پی بردیم ،
می توان علت مقابله غرب با آن را بهتر درك كرد و عوامل بی شماری رابرای مقابله غرب با این موضوع مهم نام برد كه ما در این مقاله تعدادی از این علل را به تفسیر بیان می كنیم :‏
1- علل اجتماعی
تضعیف استحكام خانواده
شهید مطهری در این مورد می فرمایند: ((شك نیست كه هرچیزی كه موجب تحكیم پیوند خانوادگی وسبب صمیمیت رابطه زوجین گردد برای كانون خانواده مفید است ودر ایجاد آن باید حداكثر كوشش مبذول شود وبالعكس هرچیزی كه باعث سستی روابط زوجین ودلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی زیانمند است وباید با آن مبارزه كرد . فلسفه پوشش ومنع كامیابی جنسی از غیر همسر مشروع ، از نظر اجتماع خانوادگی این است كه همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت كردن او به شمار برود.)) 14‏
یكی از علل مقابله غرب با حجاب هدف قرار دادن استحكام خانواده هاست زیرا وقتی مرد چهره های آرایش كرده زنان را در خیابان می بیند وعواطف واحساساتش را در خیابان خرج زنان دیگر می كند دیگر میل وعلاقه ای نسبت به همسر خود ندارد زیرا متاسفانه بعضی از مردان با دیدن زنان آرایش كرده آنها را با زن خود مقایسه می كنند ،
در حالی كه در پشت این چهره های نمایشی گاه چهره هایی كریه وپر اِشكال خوابیده است و همین مقایسه نادرست و غیر اخلاقی باعث می شود كه مرد به همسر خود بی اعتنا وكم محبت شود و تضعیف روابط زناشویی درست از همین نقطه شروع
می شود. وقتی مرد نیاز جنسی وغلیان عاطفه خود را در خیابان وبا نگاه به زنان دیگر هدر می دهد در نتیجه محبت وعاطفه در خانواده كمتر واساس اختلافات وبگو مگو ها پیش
می آید. البته از بُعد دیگری هم می توان این موضوع را بیان كرد وآن اینكه زنی كه مدام دنبال این است كه چه چیزی مد شده است وچه مدلی بهتر به او می آید یا چه كار كند تا زیباتر شود و......یقینا وقت رسیدگی به كارهای خانه ، محبت به فرزندان وهمسرش را نخواهد داشت .كه در این باره استاد مطهری در كتاب مسئله حجاب متن شكایت مردی از زنش را این چنین آورده است: (( زنم در موقع خواب به یك دلقك درست وحسابی مبدل می گردد. برای اینكه موهایش خراب نشود یك كلاه توری بزرگ به سرش می بندد. جلو آیینه میز توالت
می نشیند وگریم صورتش را می شوید .
وقتی رویش را بر می گرداند احساس
می كنم او زن من نیست زیرا اصلاشكل سابق را ندارد . ابروهایش را تراشیده وچون مداد ابرو را پاك كرده بی ابرو می شود . كِرِمی كه برای چین وچروك به صورتش می مالد بوی كافور می دهد. كلفت كیسه ها
را به دست وپای او می كند وبیخ آن را با بند می بندد. چون ناخنهای دست وپایش مانیكور شده ودراز است، برای اینكه به لحاف گیر نكند وچندشش نشود واحیانا نشكند دست وپای خود را در كیسه می كند وبه همین ترتیب می خوابد . )) 15‏
كه در این مورد در كتاب «بهترین حضور» این چنین می خوانیم:‏
وقتی از ارزش حضور زن در خانواده واز محوریت عاطفی او در محیط خانه صحبت می كنیم ، بسیاری این مسئله را به پای محدودیت حضور زن وكوچك شمردن توانمندی های او حساب می كنند، در حالی كه حقیقت این است كه همه چیز از خانه شروع می شود ، شخصیت انسانها در محیط خانه شكل می گیرد وبعد در اجتماع تكمیل می شود .اصالت حضور زن در خانواده است چون، او انسان ساز است واگر عمده سرمایه وتوانایی های خود را در راه تربیت انسان ها وهمراهی باهمسرش هزینه نكند، جامعه، خلاء مادر وهمسر را به صورت فساد وعقده های اخلاقی - تربیتی وروانی، بروز خواهد داد. 16 ‏
مقام معظم رهبری نیز در این مورد می فرمایند:
در هر جای دنیا كه می بینید آزادی های جنسی هست ، به همان نسبت خانواده ضعیف است ، چون مرد وزن برای اشباع این غریزه احتیاجی به این كانون ندارند. 17‏
ودر پایان قسمتی ازكتاب فلسفه حجاب را كه به این موضوع پرداخته است از نظرمی گذرانیم:‏
حجاب لذتها وبهره های جنسی را به محیط خانواده مخصوص ومحدود می گرداند وبه دنبال آن ازدواجهای مشروع به وجود
می آید . این گونه ازدواجها پیوند زن وشوهر را محكم می سازد ودر نتیجه ، كانون خانواده گرمتر می شود ، در حال كه بد حجابی و
بی حجابی و آزادی بدون قیدو شرط، باعث فروپاشی كانون خانواده می شود .زیرا در چنین نظامی ، اساس خانواده را بر دشمنی ونفرت پایه گذاری می كند ومعمولااین نوع زندگیها وروابط زناشویی دوام نخواهد داشت .
زیرا زندگی بر پایه غریزه جنسی بنا می گردد وچون غریزه جنسی بعد از مدتی فروكش می كند . مسائل دیگر از قبیل نداشتن توافق اخلاقی ومشكلات خانوادگی و ........بروز
می كند ودر نتیجه ، به طلاق وآوارگی فرزندان منجر خواهد شد . در واقع بی حجابی وبی عفتی ، سبب گریز جوانان از ازدواج وشانه خالی كردن از زیر بار مسئولیت زندگی می شود . زیرا راه برای رسیدن به هوسهای آنان باز وآماده است . به گزارش « سی ان ان»
برآورد موسسات بین المللی وپیگیری امور خانوادگی نشان می دهد كه از هر سیزده ازدواج درآمریكا، یكی به مرحله طلاق كشیده می شود وهمین امر باعث می شود كه كودكان را ناپدریها ونامادریها آزار دهند حتی به دست آنها كشته شوند . « روزنامه كیهان 7-4-1371» آمارهای قطعی ومستند نشان می دهد كه با افزایش برهنگی وبی حجابی در جهان ، طلاق واز هم گسیختگی زندگی زناشویی به طور مداوم بالارفته است ،چرا كه « هر آنچه دیده بیند دل كند یاد » وهوسهای سركش هر روز دل را به دنبال دلبری تازه می كشاند .
اما در محیطی كه حجاب و موازین دیگر اسلامی رعایت می شود دو همسر احساسات و عشق و عواطفشان در بند یكدیگر است.در بازار آزاد برهنگی - كه زنان به صورت كالای مشتركی در آمده اند-
دیگر قداست پیمان زناشویی مفهومی ندارد و خانواده ها ، همچون تار عنكبوت به سرعت متلاشی می شوند و كودكان بی سر پرست می مانند. 18‏

 

سیده اعظم الشریعه موسوی بهرام آیادی

کارشناسی  مددکاری اجتماعی

يکشنبه 21/10/1393 - 19:39
حجاب و عفاف
تحكیم بنیان های خانواده با حجاب اسلامی (قسمت اول)

حجاب تنها یك دستورالعمل دینی و وظیفه شرعی برای زنان مسلمان نیست، بلكه از‎ ‎ضرورت های اجتماعی جوامع انسانی است كه با وجود آن منافع و تاثیرات مثبت شگرفی در جامعه‏‎ ‎پدیدار شده و عدم رعایت آن،آثار مخربی در فرهنگ عمومی جامعه و حتی‎ ‎اقتصاد و سیاست بر جای می گذارد.‏
هرگاه موضوعی دارای ارزش واهمیت فراوان وفوایدبسیاری باشد سفارشات بسیاری به انجام آن می شود وهرگاه كه موضوعی دارای ضررها و پیامدهای بسیارخطرناكی باشد توصیه فراوان به ترك آن می شود. اگر بخواهیم این موضوع را در زندگی روزمره بررسی كنیم مثلامی توان به درس خواندن فرزندان اشاره كرد،والدین به فرزندان بسیار سفارش می كنندكه درس بخوانند علت این همه اصرار این است كه والدین و معلمان به ارزشمندی علم پی برده اند،اما گاهی فرزندان از اثرات وفواید درس غافلند و این سفارشات را جدی نمی گیرند، كه البته آنهایی كه گوش می دهند وبه جدیت درس می خوانند اثرات مثبت آن اول از همه نصیب خودشان وبعد دیگران وجامعه می شود .البته این یك مثال بسیار ساده بود. حال اگر به مسئله حجاب در آیات ، روایات ، احادیث وكلام بزرگان نگاهی بیندازیم متوجه می شویم كه سفارشات وتاكیدات فراوانی درمورد این موضوع بسیار مهم وجوددارد كه خود بیانگر اهمیت فراوان این موضوع می باشد پس در ابتدا نگاهی مجمل وخلاصه به بعضی ازاین سخنان وسفارشات می اندازیم:‏
حجاب در قرآن
در قرآن كریم، آیاتی چند به طور صریح، در مورد وجوب حجاب و حد و كیفیت آن نازل شده است. در سوره نور، طی آیه مفصّلی آمده است: «... و به مردان مومن بگو كه چشم‏های خود را فرو پوشند و نیز دامان خویش را، كه برای ایشان پاكیزه‏تر است. همانا خداوند به آنچه انجام می‏دهند، آگاه است و به بانوان با ایمان بگو چشم‏های خود را فرو پوشند و عورت‏های خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینت‏های خود را جز آن مقداری كه ظاهر است، ننمایند و زینت‏های خود را آشكار نسازند، مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، زنان هم كیششان، كنیزانشان، مردان سفیهی كه تمایلی به زنان ندارند، و یا كودكانی كه از امور جنسی بی‏اطلاع‏اند (غیر ممیز) و پاهای خود را بر زمین نكوبند تا زینت‏های پنهانشان آشكار شود و همگی به‏سوی خداوند بازگردید، ای مومنان! باشد كه رستگار شوید. 1‏
همچنین در سوره احزاب آمده است: »ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو كه روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حُریّت شناخته شوند و مورد آزار و تعرّض هوسرانان قرا نگیرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است«.2‏
‏»ای زنان پیامبر‏‎! ‎شما اگر تقوا داشته باشید، همانند دیگران نیستید. بنا براین، هرگز نرم و نازك با مردان، سخن مگویید تا آن كه دلش بیمار است، به طمع افتد. بلكه متین و نیكو سخن بگویید و خانه را منزلگاه خویش قرار دهید و هرگز مانند دوره جاهلیت نخستین،(برای نامَحرمان) آرایش و خودآرایی نكنید و نماز را برپا دارید و زكات را بپردازید و از خدا و رسولش اطاعت نمایید«. 3‏
حجاب در كلام معصومین
پیامبر گرامی اسلام(ص) و معصومین(ع) علاوه بر تاكیداتی كه بر رعایت حجاب داشته‏اند، با ارائه دستورالعمل‏هایی، ‏جامعه اسلامی را به‏سوی تهذیب و پاكی، رهنمون گشته‏اند كه در این قسمت، برخی از آنها را نقل می‏كنیم‏‎.
‎پرهیز از پوشش بدن نما و نازك‎:
‎روزی، اسما - كه خواهر زن پیامبر بود - ، با جامه بدن‏نما و نازكی به خانه پیامبر آمد. پیامبر، روی خود را از او برگرداند و فرمود: ای اسما! زن، وقتی به حدّ بلوغ رسید، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود، مگر صورت و دستها‎. ‎‏4‏
نهی از آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه‎:
‎پیامبر، در ضمن حدیثی، نهی فرمودند از اینكه زن، برای دیگران، خود را بیاراید، و فرمود: »اگر برای غیر شوهر، خود را آرایش نمود، لازم است خداوند او را با آتش بسوزاند«. 5‏
پرهیز زنان از شبیه ساختن خود به مردان‏‎:
‎پیامبر(ص) فرمود: خداوند، مردانی را كه شبیه زن می‏شوند و زنانی را كه خود را شبیه مرد قرار می‏دهند، نفرین كرده است». 6‏
امام باقر(ع) نیز، در ضمن حدیثی فرمودند: «جایز نیست كه زن، خود را شبیه مرد نماید؛ زیرا پیامبر، مردانی را كه مشابه زنان می‏شوند و همچنین زنانی كه خود را شبیه مردها قرار می‏دهند، نفرین كرده است». 7‏
در قرآن و روایات، علاوه بر دستورهایی كه در مورد حفظ حجاب زنان آمده است، مسئولیت‏هایی نیز به مردان واگذار شده است كه ذیلاً به آنها اشاره می‏گردد‎:
‎پیامبر فرمود: «نسبت به زنان مردم، عفیف باشید تا زنان شما عفیف بمانند». 8‏
در مورد دوری از چشم‏چرانی‏از امام صادق(ع) نقل شده كه می‏فرماید: «چشم چرانی، تیری است مسموم از تیرهای شیطان؛ چه بسا، نگاهی كه حسرت‏های طولانی را درپی دارد». 9‏
قال رسول الله(ص) : آن هنگام كه پوشش سر زنی باشد ارزش آن از دنیا وآنچه در آن است بیشتر است. 10‏
امام علی (ع) : پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایی اوست . 11‏
حجاب در كلام بزرگان
نقش زنان در عالم از ویژگی های خاصی برخوردار است. صلاح وفساد یك جامعه از صلاح وفساد زنان در ان جامعه سرچشمه می گیرد . زن، یكتا موجودی است كه
می تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد كه از بركاتش یك جامعه، بلكه جامعه ها
به استقامت وارزش های والای انسانی كشیده شوند ومی تواند بعكس باشد. 12‏
در این قسمت به پرسشی از امام خمینی(ره)، در مورد حجاب و حد آن و پاسخ ایشان، كه می‏تواند نشانگر نظرات دانشمندان مسلمان باشد،می پردازیم:آیا حجاب از ضروریات اسلام است و منكر آن و كسانی كه به این دستور الهی مخصوصا در جامعه اسلامی بی‏اعتنایی می‏كنند،چه حكمی دارند؟ اصل حكم حجاب ازضروریات است ومنكرآن،حكمِ منكر ضروری رادارد ومنكر ضروری، محكوم به كفر است،مگر اینكه معلوم باشدكه منكرخدا یارسول نیست‎. ‎حدود حجاب اسلامی برای بانوان چیست؟برای این منظور،لباس آزاد وشلواروروسری كفایت می‏كند؟واصولاً چه كیفیتی درلباس و پوشش زن دربرابر افراد نامحرم بایدرعایت شود؟واجب است تمام بدن زن به جز قرص صورت ودست‏ها تا مچ،ازنامحرم پوشیده شود ولباس مذكور اگرمقدار واجب را بپوشاند،مانعی ندارد؛ولی پوشیدن چادر،بهتر است وازلباس‏هایی كه توجّه نامحرم راجلب كند، بایداجتناب شود. 13‏
كه البته این تنها مواردی بسیار اندك از توصیه ها وسفارشات پیرامون حجاب بود كه به دلیل طولانی شدن نوشتار به همین اندك قناعت می كنیم كه البته به قول شاعر‎))‎توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل))‏
علل مقابله با حجاب
حال كه به اهمیت موضوع حجاب پی بردیم ،
می توان علت مقابله غرب با آن را بهتر درك كرد و عوامل بی شماری رابرای مقابله غرب با این موضوع مهم نام برد كه ما در این مقاله تعدادی از این علل را به تفسیر بیان می كنیم :‏
1- علل اجتماعی
تضعیف استحكام خانواده
شهید مطهری در این مورد می فرمایند: ((شك نیست كه هرچیزی كه موجب تحكیم پیوند خانوادگی وسبب صمیمیت رابطه زوجین گردد برای كانون خانواده مفید است ودر ایجاد آن باید حداكثر كوشش مبذول شود وبالعكس هرچیزی كه باعث سستی روابط زوجین ودلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی زیانمند است وباید با آن مبارزه كرد . فلسفه پوشش ومنع كامیابی جنسی از غیر همسر مشروع ، از نظر اجتماع خانوادگی این است كه همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت كردن او به شمار برود.)) 14‏
یكی از علل مقابله غرب با حجاب هدف قرار دادن استحكام خانواده هاست زیرا وقتی مرد چهره های آرایش كرده زنان را در خیابان می بیند وعواطف واحساساتش را در خیابان خرج زنان دیگر می كند دیگر میل وعلاقه ای نسبت به همسر خود ندارد زیرا متاسفانه بعضی از مردان با دیدن زنان آرایش كرده آنها را با زن خود مقایسه می كنند ،
در حالی كه در پشت این چهره های نمایشی گاه چهره هایی كریه وپر اِشكال خوابیده است و همین مقایسه نادرست و غیر اخلاقی باعث می شود كه مرد به همسر خود بی اعتنا وكم محبت شود و تضعیف روابط زناشویی درست از همین نقطه شروع
می شود. وقتی مرد نیاز جنسی وغلیان عاطفه خود را در خیابان وبا نگاه به زنان دیگر هدر می دهد در نتیجه محبت وعاطفه در خانواده كمتر واساس اختلافات وبگو مگو ها پیش
می آید. البته از بُعد دیگری هم می توان این موضوع را بیان كرد وآن اینكه زنی كه مدام دنبال این است كه چه چیزی مد شده است وچه مدلی بهتر به او می آید یا چه كار كند تا زیباتر شود و......یقینا وقت رسیدگی به كارهای خانه ، محبت به فرزندان وهمسرش را نخواهد داشت .كه در این باره استاد مطهری در كتاب مسئله حجاب متن شكایت مردی از زنش را این چنین آورده است: (( زنم در موقع خواب به یك دلقك درست وحسابی مبدل می گردد. برای اینكه موهایش خراب نشود یك كلاه توری بزرگ به سرش می بندد. جلو آیینه میز توالت
می نشیند وگریم صورتش را می شوید .
وقتی رویش را بر می گرداند احساس
می كنم او زن من نیست زیرا اصلاشكل سابق را ندارد . ابروهایش را تراشیده وچون مداد ابرو را پاك كرده بی ابرو می شود . كِرِمی كه برای چین وچروك به صورتش می مالد بوی كافور می دهد. كلفت كیسه ها
را به دست وپای او می كند وبیخ آن را با بند می بندد. چون ناخنهای دست وپایش مانیكور شده ودراز است، برای اینكه به لحاف گیر نكند وچندشش نشود واحیانا نشكند دست وپای خود را در كیسه می كند وبه همین ترتیب می خوابد . )) 15‏
كه در این مورد در كتاب «بهترین حضور» این چنین می خوانیم:‏
وقتی از ارزش حضور زن در خانواده واز محوریت عاطفی او در محیط خانه صحبت می كنیم ، بسیاری این مسئله را به پای محدودیت حضور زن وكوچك شمردن توانمندی های او حساب می كنند، در حالی كه حقیقت این است كه همه چیز از خانه شروع می شود ، شخصیت انسانها در محیط خانه شكل می گیرد وبعد در اجتماع تكمیل می شود .اصالت حضور زن در خانواده است چون، او انسان ساز است واگر عمده سرمایه وتوانایی های خود را در راه تربیت انسان ها وهمراهی باهمسرش هزینه نكند، جامعه، خلاء مادر وهمسر را به صورت فساد وعقده های اخلاقی - تربیتی وروانی، بروز خواهد داد. 16 ‏
مقام معظم رهبری نیز در این مورد می فرمایند:
در هر جای دنیا كه می بینید آزادی های جنسی هست ، به همان نسبت خانواده ضعیف است ، چون مرد وزن برای اشباع این غریزه احتیاجی به این كانون ندارند. 17‏
ودر پایان قسمتی ازكتاب فلسفه حجاب را كه به این موضوع پرداخته است از نظرمی گذرانیم:‏
حجاب لذتها وبهره های جنسی را به محیط خانواده مخصوص ومحدود می گرداند وبه دنبال آن ازدواجهای مشروع به وجود
می آید . این گونه ازدواجها پیوند زن وشوهر را محكم می سازد ودر نتیجه ، كانون خانواده گرمتر می شود ، در حال كه بد حجابی و
بی حجابی و آزادی بدون قیدو شرط، باعث فروپاشی كانون خانواده می شود .زیرا در چنین نظامی ، اساس خانواده را بر دشمنی ونفرت پایه گذاری می كند ومعمولااین نوع زندگیها وروابط زناشویی دوام نخواهد داشت .
زیرا زندگی بر پایه غریزه جنسی بنا می گردد وچون غریزه جنسی بعد از مدتی فروكش می كند . مسائل دیگر از قبیل نداشتن توافق اخلاقی ومشكلات خانوادگی و ........بروز
می كند ودر نتیجه ، به طلاق وآوارگی فرزندان منجر خواهد شد . در واقع بی حجابی وبی عفتی ، سبب گریز جوانان از ازدواج وشانه خالی كردن از زیر بار مسئولیت زندگی می شود . زیرا راه برای رسیدن به هوسهای آنان باز وآماده است . به گزارش « سی ان ان»
برآورد موسسات بین المللی وپیگیری امور خانوادگی نشان می دهد كه از هر سیزده ازدواج درآمریكا، یكی به مرحله طلاق كشیده می شود وهمین امر باعث می شود كه كودكان را ناپدریها ونامادریها آزار دهند حتی به دست آنها كشته شوند . « روزنامه كیهان 7-4-1371» آمارهای قطعی ومستند نشان می دهد كه با افزایش برهنگی وبی حجابی در جهان ، طلاق واز هم گسیختگی زندگی زناشویی به طور مداوم بالارفته است ،چرا كه « هر آنچه دیده بیند دل كند یاد » وهوسهای سركش هر روز دل را به دنبال دلبری تازه می كشاند .
اما در محیطی كه حجاب و موازین دیگر اسلامی رعایت می شود دو همسر احساسات و عشق و عواطفشان در بند یكدیگر است.در بازار آزاد برهنگی - كه زنان به صورت كالای مشتركی در آمده اند-
دیگر قداست پیمان زناشویی مفهومی ندارد و خانواده ها ، همچون تار عنكبوت به سرعت متلاشی می شوند و كودكان بی سر پرست می مانند. 18‏

 

سیده اعظم الشریعه موسوی بهرام آیادی

کارشناسی  مددکاری اجتماعی

يکشنبه 21/10/1393 - 19:39
حجاب و عفاف

چرا غرب از حجاب می ترسد؟

تمدن مادی غرب برپایه مادیت و دنیاگرایی بنا شده و چون سران و حاكمان آن دیار، شیفته قدرت و ثروت و لذت هستند، برای رسیدن به این هدف خود نیاز به مردمی مادی و جدای از معنویت دارند. از این رو تلاش می كنند مظاهر معنویت را از بین برده و اسباب غفلت و مادیت را ترویج و گسترش دهند. «تمدن غربی بر پایه ستیز با معنویت و طرد معنویت بنا شد ... این تمدن مادی و دور از معنویت هر چه پیشرفت كند، انحرافش بیشتر می شود؛

هم خود آنها و هم همه بشریت را با میوه های زهرآگین خود تلخكام می كند؛ همچنان كه تا امروز كرده است...ویران شدن كانون خانواده، سیلاب فساد جنسی و طغیان سرمایه داری افراطی، همه نتایج همان تفكیك است ... حرف نوی مكتب سیاسی امام بزرگوار ما برای دنیا این است كه در همه اركان برنامه ریزی های یك قدرت سیاسی، سیاست با معنویت و قدرت با اخلاق همراه شود و اصول اخلاقی مورد مراعات قرار گیرد.» (امام خامنه ای،14/3/1383) روشن است غرب با این حرف تازه كه از اساس با مادیت بی معنویت مخالف است دشمنی كرده و راه مقابله با آن را در پیش بگیرد و با راه های گوناگون در صدد ضربه زدن به این سخن تازه باشد تا نتواند حرف خود را به گوش جهانیان برساند. مردمی كه از مادی گرایی خسته شده و تشنه زلال معنویت هستند بی شك با شنیدن شمه ای از معنویت اسلام به آن رو خواهند آورد و این برای غرب خطرناك است. «امروز انسان ها در همه نقاط دنیا تقریباً : به خصوص در همین كشورهای غربی و مادی- از مادیت دلزده شده اند، دل شان برای یك معنویتی كه درست هم آن معنویت را نمی شناسند، پر می زند و جوان ها سر در گم دنبال چیزی ورای این ظواهر مادی و این لذات مادی هستند كه برای آنها عادی شده، دنبال معنویتند اما قدرت های اداره كننده عالم، مدیریت های اقتصادی دنیا یعنی، همین غارتگران[و] چپاولگران ... نمی گذارند ملت ها به سمت معنویت راه پیدا كنند، شوق هست، اما مانع هم هست در یك چنین دنیایی، جمهوری اسلامی...، یك هماوردطلبی بزرگ نسبت به استكبار جهانی است و فلسفه های آنها را باطل می كند...» (امام خامنه ای، 19/2/86) یكی از نشانه های بروز معنویت، حجاب اسلامی بانوان است كه به شدت با مادیت تعارض دارد، چرا كه یكی از راهكارهای ترویج فساد و مبارزه با معنویت استفاده ابزاری از زنان و رواج بی بندوباری بین جوانان است. از این رو یكی از سیاست های جدی غرب مبارزه با حجاب و پوشش زنان است. تصویب قوانین ضدحجاب در كشورهای اروپایی، اذیت و آزار و گاه محاكمه و جریمه بانوان محجبه، ترویج فحشا برای مبارزه با عفت و حیا، اهدای جایزه صلح به زنان معلوم الحال و مخالف حجاب، مخالفت و سنگ اندازی برای ورزشكاران محجبه زن مسلمان و ... همه در راستای همان سیاستی است كه خواهان حذف معنویت از جامعه است. چنانچه مقام معظم رهبری نیز به آن، اینگونه اشاره كرده اند: «ببینید الان چقدر خرج می كنند و زحمت می كشند، برای این كه حجاب را در دنیا از بین ببرند؛ كشورهایی كه خودشان را مهد آزادی هم می دانند، می بینید كه چه می كنند برای مبارزه با حجاب.» (امام خامنه ای،14/7/1383)

سال های قبل ایران توسط چماقداری مانند رضا میرپنج درصدد اجرای این حركت ضدانسانی بر آمد، اما مردم مسلمان ایران با خون دل در برابر این توطئه ایستادند. در همین رابطه امام راحل فرمود: «خدا می داند كه به این ملت ایران چه گذشت در این كشف حجاب. حجاب انسانیت را پاره كردند اینها.» (صحیفه امام، ج 3، ص300) امروز نیز با استخدام برخی زنان مشهور ایرانی در سیاست یا در هنر و ورزش و ... همان سیاست را پیش گرفته اند. كشف حجاب این زنان مواجب بگیر مقابل دوربین های تلویزیونی و بازی در فیلم های مستجهن توسط برخی هنرپیشگان زن ایرانی همه برای همین هدف است. سیاستی كه امروز در انقلاب اسلامی مردم مصر به گونه ای دیگر پیاده شده و روسپیان به خدمت صهیونیست در آمده تا با برهنگی خود شاید به زعم خام خللی در انقلاب اسلامی مردم به وجود آورند. ترس غرب از حجاب اسلامی بانوان و هزینه های گزاف برای مبارزه با آن نشان از قدرت معنویت حجاب دارد. از این رو یكی از سیاست های اصلی نظام در عرصه فرهنگ ترویج حجاب و پوشش در میان زنان بوده است، گرچه در این میان پستی و بلندی های بسیاری وجود دارد و همواره با كاستی هایی قابل توجه مواجه بوده ایم، اما سیاست كلی بر مبارزه با بی بندوباری بوده است. رفتار امروز در برابر حجاب زنان نشان از این دارد این سیاست نظام، بسیار راهبردی و صحیح بوده است و یكی از نقاطی است كه بر فرهنگ مادی غرب آسیب جدی وارد می كند. در این رابطه امام خامنه ای تحلیلی این گونه دارند: «تجربه های تلخی كه امروز ما شاهد هستیم در غرب اتفاق می افتد، حاصل نوع نگاهی است كه غرب به زن دارد و تقابلی است كه خواسته است بین زن و مرد به وجود آورد. به خاطر دیدن این تجربه ها از این مسئله بیزاریم. غرب به دلیل نوع نگاهی كه به زن دارد، سعی می كند به نیازهایی دامن بزند كه نیازهای واقعی انسان به حساب نمی آیند. مثلاً از معنویت كه نیاز واقعی و اساسی انسان است، غفلت می كند، در حالی كه به نیازهای مادی می پردازد و آنها را نیازهای اصلی جلوه می دهد كه به هیچ وجه این طور نیست. سال ها غرب با معنویت و مظاهر آن جنگیده است. یكی از مظاهر معنویت كه غرب هیچ وقت با آن سر سازگاری نداشته و ندارد، حجاب است.» (امام خامنه ای، 18/07/1377) اولین و بارزترین شاخصه ای كه حجاب و اخلاق اسلامی به دنبال می آورد رشد معنویت است. وقتی حجاب وارد میدان می شود و همه افراد جامعه به تناسب خود حجاب را رعایت می كنند مادیت كم رنگ می شود و در مقابل معنویت و ارزش های درونی انسان بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.از این رو مقام معظم رهبری تأكید دارند: «باید مسائل ارزشی اسلام در جامعه ما احیا بشود. مثلاً مسئله حجاب ، یك مسئله ارزشی است. ... ما كه روی حجاب این قدر مقیدیم، به خاطر این است كه حفظ حجاب به زن كمك می كند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد و دچار آن لغزش گاه های بسیار لغزنده ای كه سر راهش قرار داده اند، نشود.» (امام خامنه ای، 04/10/1370)

یكی از راهبردهای مهم غرب در مبارزه با فرهنگ معنوی اسلام كه امروزه در سرتاسر دنیا خواهان پیدا كرده است مبارزه با حجاب است! چنانچه حتی حجاب های حداقلی شهروندان مسلمان خود با یك روسری را هم بر نمی تابند !

به گفته مقام رهبری: «آنها با همه چیز كنار می آیند، جز با دو، سه چیز؛ یكی از آنها و شاید مهم ترینش حفظ این حالت حفاظ منضبط میان دو جنس زن و مرد است؛ یعنی خویشتن داری در مقابل چیزی كه به آن آزادی جنسی گفته می شود. در مقابل این، به شدت سرسختند؛ هر كار دیگری بكنند، مهم نیست، اما این از لحاظ ارزشی غلط است؛ عكسش درست است. ما از دنیای غرب كه آمدند زن بشری را در طول دوره های گذشته تا امروز این قدر مورد تحقیر قرار دادند، طلبكاریم . شما خیال كرده اید كه اگر ما چادر را كنار گذاشتیم، فرضاً آن مقنعه كذایی و آن لباس های «و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن» و همان هایی را كه در قرآن هست، درست كردیم، دست از سر ما برمی دارند؟ نه، آنها به این چیزها قانع نیستند؛ آنها می خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عیناً اینجا عمل بشود؛ مثل زمان شاه كه عمل می شد.» (همان). در وصیت نامه شهدا - این نوشته های ماندگار شهدای دفاع مقدس- پس از دفاع از ولایت و فرهنگ عاشورا شاید مهم ترین مسئله، توصیه به حجاب باشد و جالب است رویكرد شهدا به حجاب - مانند آنچه در فوق گذشت- یك مظهر معنویت برای مقابله با فرهنگ غرب است و این نشان از درك و بصیرت بالای شهدای خمینی دارد. برای نمونه چند جمله از وصیت شهدا ذكر می شود: «تو ای خواهر دینی ام! چادر سیاهی كه تو را احاطه كرده است از خون سرخ من كوبنده تر است.» همچنین «حفظ حجاب همچون جهاد در راه خداست.» و شهید دیگری می گوید: «از تمامی خواهرانم می خواهم كه حجاب؛ این لباس رزم را حافظ باشند.» و یا «خواهرم! حجاب تو مشت محكمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلام می زند.» همین طور «شما خواهرانم و مادرانم! حجاب شما جامعه را از فساد به سوی معنویت و صفا می كشاند.» و «ای خواهرم! قبل از هر چیز استعمار از سیاهی چادر تو می ترسد تا سرخی خون من!»
(چرا غرب از حجاب می ترسد؟ مهدی عامری،بصیرت، 90/10/17 )

يکشنبه 21/10/1393 - 19:34
حجاب و عفاف

 حجاب اصلی مشترک در میان دین های توحیدی

آن طور که در تواریخ آمده حجاب نه تنها قبل از اسلام بلکه قبل از میلاد مسیح (ع) هم وجود داشته است.ودر میان ایرانیان باستان -یهود -یونان و برخی ملل دیگرحجاب رواج داشته است.البته شکل آن بسته به آداب وفرهنگ هر قوم متفاوت بوده است.برای اثبات این مدعا چند مثال زیر را به عنوان مشتی از خروار از نظر خوانندگان عزیز می گذرانیم:‏
حجاب درآیین زرتشت
در زمان زرتشت، زنان همان گونه كه عادت پیشینیان بود ، منزلت عالی داشتند .زنان طبقات بالای اجتماع جرات ان را نداشتند كه جز در تخت روان سرپوش دار از خانه بیرون بیایند وهرگز به آنان اجازه داده نمی شد كه آشكارا با مردان رفت وآمد كنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر وبرادرشان باشد ، ببینند. در نقش هایی كه از ایران باستان به جامانده است ، هیچ صورت زنی دیده نمی شود . (( تاریخ تمدن- ویل دورانت- ج1- ص 552))از نظر دین زرتشت بر هریك از مرد وزن واجب است كه هنگام انجام مراسم عبادی ونیایش، سر خود را بپوشانند. بنا به گفته موبد (( رستم شهرزادی)) پوشش زنان باید به گونه ای باشد كه هیچ یك از موهای سر زن از سرپوش بیرون نباشد .
(( خرده اوستا- فصل آفرینگان دهمان))‏
حجاب در آیین یهود
زنان شرقی یهود در دوران كهن سرخود را با چادر می پوشاندند وآن عده كه با وقارتر وصاحب جاه ومقام بودند چادر خود را تا روی صورتشان پایین می آوردند. سنت یهودیان فلسطین مبنی بر پوشاندن چهره در قرون وسطی نیز رایج بود .(( حجاب در ادیان الهی - عباس حمزه- ص 117))‏
زنانی كه در موارد زیر به رفتار وكردار آنها اشاره
می شود، ازدواجشان باطل است ومبلغ كتوبا
(( مهریه)) به ایشان تعلق نمی گیرد : زنی كه از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می كند وفی المثل بدون پوشاندن سر خود به میان مردان می رود، در كوچه وبازار پشم می ریسد ،‌وبا هر مردی از روی سبكسری به گفتگو می پردازد. زنی كه در حضور شوهر خود به والدین او دشنام می دهد وزن بلند صدا كه در خانه با شوهر خود به صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت می كند وهمسایگان او می شنوند كه چه می گوید .(( راب اماكهن- گنجینه ای از تلمود- ص186- میشناكتوبوت 6-7حجاب در ادیان الهی - علی محمدی آشنایی- صص152))‏
رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را‎ ‎مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورخین، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان‎ ‎یهود سخن گفته اند، بلکه به افراط ها و
سخت گیریهای بی شمار آنان نیز در این زمینه‎ ‎تصریح کرده اند. در کتاب "حجاب در اسلام" آمده است: "گرچه پوشش در بین عرب مرسوم‎ ‎نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت‎. ‎در ایران و در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می کردند، حجاب به مراتب‎ ‎شدیدتر از آنچه اسلام می خواست وجود داشت. در بین این ملتها وجه و کفین (صورت و کف‎ ‎دستها) هم پوشیده می شد. حتی در بعضی از ملتها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود،‎ ‎بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادت سفت و سخت درآورده‎ ‎بودند.‏‎.‎‏))‏‎. ‎
در تورات، از چادر و برقع و روبنده ای که زنان با آن سر و صورت و اندام خویش را‎ ‎می پوشانده اند،
صریحا نام برده شده است، که نشانگر کیفیت پوشش زنان است. برای‎ ‎نمونه در کتاب "روت"
می خوانیم:"بوعز گفت: زنهار کسی نفهمد که این زن به خرمن آمده‏‎ ‎است. و گفت: چادری که بر توست، بیاور و بگیر. پس آن را بگرفت و او شش کیل جو پیموده‎ ‎بر وی گذارد و به شهر رفت. ((تورات، سفر پیدایش ،
باب 38 ، فقره 14 و 15 )). در مورد‎ ‎عروس یهودا
می خوانیم: " پس رخت بیوه گی را از خویشتن بیرون کرد. برقعی به رو کشید و‎ ‎خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست" ((تورات، سفر‎ ‎پیدایش، باب 38، فقره 14 و 15‏‎ ((.‎
در کتاب "حکمة الحجاب و ادلة وجوب‎ ‎النقاب"، برای تائید اینکه منشا حجاب زنان یهودی، وجوب حجاب در شریعت موسی علیه‎ ‎السلام بوده، به داستان حضرت موسی و دختران شعیب اشاره شده است که در آن، حضرت موسی‎ ‎به آنان امر کرد تا پشت سر او حرکت کرده و از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت‎ ‎کنند ((حکمه الحجاب واداله وجوب النقاب ،
ص 252))‏
حتی به نزول عذاب در اثر آرایش دختران یهود برای بیگانگان پرداخته است در این‎ ‎زمینه در "تورات" آمده: "و خداوند می گوید از این جهت که دختران صهیون متکبرند و با‎ ‎گردن افراشته و غمزات چشم، راه می روند و به ناز می خراماند و به پاهای خویش،‎ ‎خلخالها را به صدا می آورند. بنابراین، خداوند فرق سر دختران صهیون را کل خواهد‎ ‎ساخت و خداوند، عورت ایشان را برهنه خواهد نمود. و در آن روز، خداوند زینت خلخال ها‏‎ ‎و پیشانی بندها و هلال ها را دور خواهد کرد. و گوشوارها و دستبندها و روبندها و‎ ‎انگشترها و حلقه های بینی را و رداها و شال ها و
کیسه ها را. و آینه ها و کتان های‎ ‎نازک و عمامه ها و برقع ها را. و واقع می شود که: به عوض عطریات، عفونت خواهد شد و‎ ‎به عوض کمربند، ریسمان و عوض موهای بافته، کلی و به عوض سینه بند، زنار پلاس و به‎ ‎عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود. مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد. و‎ ‎دروازه های وی ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست. ((تورات،‏‎ ‎کتاب اشعیاء نبی، باب سوم، فقره 10-8))‏
حجاب در‎ ‎مسیحیت‎:‎
لاروس در ذیل كلمه (( خمار )) می گوید : زن یونانی وقتی از خانه بیرون می رفت ،‌خمار داشت. با آن ، مانند بانوان امروزی شرق،‌صورت خود را می پوشاند. دین مسیحی،‌برای زن،‌خمار را باقی نهاد،‌وقتی وارد اروپا شد آن را نیكو شمرد. زنها در كوچه و وقت نماز،‌خمار داشتند . در قرون وسطی خصوصا قرن نهم ، خمار رواج داشت . آستین خمار شانه زن را پوشیده تقریبا به زمین می رسید. (( احمد مهذب- زن وآزادی- ص65))‏
دكتر حكیم الهی استاد دانشگاه لندن در كتاب (( زن و آزادی)) پس از تشریح وضعیت زن نزد اروپاییان ،
در مورد حكم پوشش وحجاب زن نزد مسیحیت
می گوید : زن باید كاملا در حجاب وپوشیده باشد . الّا ،
آنكه در خانه خود باشد ، زیرا فقط لباسی كه او را
می پوشاند ، می تواند از خیره شدن چشم ها به سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه كردن به صورتش وادار به گناه نماید .
برای زن مومن عیسوی در نظر خداوند پسندیده نیست ، كه به زیور آراسته گردد وحتی زیبایی طبیعی او باید با اختفا وفراموشی آن ، از بین برده شود ، زیرا برای بینندگان خطرناك است . ای زن ! قیافه وصورت خود را آرایش وتغییر مده وسرت را زینت مبند وساده باش، به گوشهای خود داغ سوراخ منه وزنجیرها وگلوبندها ودستبندهای قیمتی به خود میاویز. موهایت را به رنگهای مختلف در نیاور، خلخال طلا مبند وصورت ظاهری خود را تغییر نده. (( زن وآزادی- دكتر حكیم الهی- ص 53))‏
در فرهنگ غیر روحانی مغرب زمین ، پوشاندن مو، نشانه ای از فروتنی وپاكدامنی شمرده می شد. تاج گیسوان یك زن ، هنگامی كه پنهان بود ، سبب برانگیختن خواهش مردان نمی شد . پوشش گیسوی زنان، این معنای آشكار را می رساند كه او زیبایی اش را تنها برای چشمهای همسرش نگه می دارد . (( حجاب در ادیان الهی - علی محمدی آشنایی - ص 174))‏
جرجی زیدان , شرق شناس اروپایی درجلد پنجم تاریخ خود , در مورد زنان قبل ازاسلام می گوید‎ :
‎اگر مقصود ازحجاب , پوشاندن تن وبدن است , این وضع پیش از اسلام وحتی پیش از ظهوردیانت مسیح معمول بوده و دیانت مسیح هم تغییری درآن نداده و تا اواخر قرون وسطی دراروپا معمول بوده آثار آن هنوز درخوداروپا باقی مانده است . ((تاریخ اجتماعی ایران جلد 5 - مرتضی راوندی ))‏
در این ارتباط، در انجیل می خوانیم: "و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس‎ ‎مزین به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مروارید و رخت گرانبها. بلکه چنان که‎ ‎زنانی را می شاید که دعوای دینداری
می کند به اعمال صالحه...." ((انجیل، رساله پولس‎ ‎به تیموناوس، باب دوم، فقره 9- 15)). ‏
‏"همچنین ای زنان، شوهران خود را اطاعت نمایید‏‎ ‎تا اگر بعضی نیز مطیع کلام نشوند، سیرت زنان ایشان را بدون کلام دریابد. چون که‎ ‎سیرت طاهر و خدا ترس شما را ببینند. و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و‎ ‎متحلی شدن به طلا و پوشیدن لباس. بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد روح‎ ‎حلیم و آرام که نزد خدا گران بهاست. زیرا بدین گونه، زنان مقدسه در سابق نیز که‎ ‎متوکل به خدا بودند، خویشتن را زینت می نمودند و شوهران خود را اطاعت می کردند‎. ‎مانند ساره که ابراهیم را مطیع بود و او را آقا می خواند و شما دختران او شده اید"‏‎)) ‎انجیل، رساله پطرس رسول، باب سوم، فقره 1- 6)). ‏
در روایات ما نیز چنین آمده است: حضرت عیسی علیه السلام فرمود: از نگاه کردن به‎ ‎زنان بپرهیزید، زیرا شهوت را در قلب می رویاند و همین، برای ایجاد فتنه در شخص نگاه‎ ‎کننده کافی است ((سفینه البحار،
ج 2 ، ص 596)). ‏
حجاب در قرآن کریم‎:‎
در قرآن کریم، آیاتی چند به طور صریح، در مورد وجوب حجاب و حد و کیفیت آن نازل شده است.‏
‏ در سوره نور، طی آیه مفصّلی آمده است: "... و به مردان مؤمن بگو که چشم‏های خود را فرو پوشند و نیز دامان خویش را، که برای ایشان پاکیزه‏تر است. همانا خداوند به آنچه انجام می‏دهند، آگاه است. و به بانوان با ایمان بگو چشم‏های خود را فرو پوشند و عورت‏های خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینت‏های خود را جز آن مقداری که ظاهر است، ننمایند و زینت‏های خود را آشکار نسازند، مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، زنان هم کیششان، کنیزانشان، مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند، و یا کودکانی که از امور جنسی بی‏اطلاع‏اند (غیر ممیز). و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینت‏های پنهانشان آشکار شود. و همگی به‏سوی خداوند بازگردید، ای مؤمنان! باشد که رستگار شوید. ((سوره نور، آیه 31 ))‏
همچنین در سوره احزاب آمده است: "ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو که روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حُریّت شناخته شوند و مورد آزار و تعرّض هوسرانان قرا نگیرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است". (( سوره احزاب، آیه 32))‏
‏"ای زنان پیامبر‏‎! ‎شما اگر تقوا داشته باشید، همانند دیگران نیستید. بنا براین، هرگز نرم و نازک با مردان، سخن مگویید تا آنکه دلش بیمار است، به طمع افتد. بلکه متین و نیکو سخن بگویید و خانه را منزلگاه خویش قرار دهید و هرگز مانند دوره جاهلیت نخستین،(برای نامَحرمان) آرایش و خودآرایی نکنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و از خدا و رسولش اطاعت نمایید". ‏
‎))‎سوره احزاب، آیه 59))‏

 

سیده اعظم الشریعه موسوی بهرام آبادی

کارشناسی مددکاری اجتماعی

يکشنبه 21/10/1393 - 19:30
حجاب و عفاف

حجاب اصلی مشترک در میان دین های توحیدی
آن طور که در تواریخ آمده حجاب نه تنها قبل از اسلام بلکه قبل از میلاد مسیح (ع) هم وجود داشته است.ودر میان ایرانیان باستان -یهود -یونان و برخی ملل دیگرحجاب رواج داشته است.البته شکل آن بسته به آداب وفرهنگ هر قوم متفاوت بوده است.برای اثبات این مدعا چند مثال زیر را به عنوان مشتی از خروار از نظر خوانندگان عزیز می گذرانیم:‏
حجاب درآیین زرتشت
در زمان زرتشت، زنان همان گونه كه عادت پیشینیان بود ، منزلت عالی داشتند .زنان طبقات بالای اجتماع جرات ان را نداشتند كه جز در تخت روان سرپوش دار از خانه بیرون بیایند وهرگز به آنان اجازه داده نمی شد كه آشكارا با مردان رفت وآمد كنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر وبرادرشان باشد ، ببینند. در نقش هایی كه از ایران باستان به جامانده است ، هیچ صورت زنی دیده نمی شود . (( تاریخ تمدن- ویل دورانت- ج1- ص 552))از نظر دین زرتشت بر هریك از مرد وزن واجب است كه هنگام انجام مراسم عبادی ونیایش، سر خود را بپوشانند. بنا به گفته موبد (( رستم شهرزادی)) پوشش زنان باید به گونه ای باشد كه هیچ یك از موهای سر زن از سرپوش بیرون نباشد .
(( خرده اوستا- فصل آفرینگان دهمان))‏
حجاب در آیین یهود
زنان شرقی یهود در دوران كهن سرخود را با چادر می پوشاندند وآن عده كه با وقارتر وصاحب جاه ومقام بودند چادر خود را تا روی صورتشان پایین می آوردند. سنت یهودیان فلسطین مبنی بر پوشاندن چهره در قرون وسطی نیز رایج بود .(( حجاب در ادیان الهی - عباس حمزه- ص 117))‏
زنانی كه در موارد زیر به رفتار وكردار آنها اشاره
می شود، ازدواجشان باطل است ومبلغ كتوبا
(( مهریه)) به ایشان تعلق نمی گیرد : زنی كه از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می كند وفی المثل بدون پوشاندن سر خود به میان مردان می رود، در كوچه وبازار پشم می ریسد ،‌وبا هر مردی از روی سبكسری به گفتگو می پردازد. زنی كه در حضور شوهر خود به والدین او دشنام می دهد وزن بلند صدا كه در خانه با شوهر خود به صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت می كند وهمسایگان او می شنوند كه چه می گوید .(( راب اماكهن- گنجینه ای از تلمود- ص186- میشناكتوبوت 6-7حجاب در ادیان الهی - علی محمدی آشنایی- صص152))‏
رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را‎ ‎مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورخین، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان‎ ‎یهود سخن گفته اند، بلکه به افراط ها و
سخت گیریهای بی شمار آنان نیز در این زمینه‎ ‎تصریح کرده اند. در کتاب "حجاب در اسلام" آمده است: "گرچه پوشش در بین عرب مرسوم‎ ‎نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت‎. ‎در ایران و در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می کردند، حجاب به مراتب‎ ‎شدیدتر از آنچه اسلام می خواست وجود داشت. در بین این ملتها وجه و کفین (صورت و کف‎ ‎دستها) هم پوشیده می شد. حتی در بعضی از ملتها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود،‎ ‎بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادت سفت و سخت درآورده‎ ‎بودند.‏‎.‎‏))‏‎. ‎
در تورات، از چادر و برقع و روبنده ای که زنان با آن سر و صورت و اندام خویش را‎ ‎می پوشانده اند،
صریحا نام برده شده است، که نشانگر کیفیت پوشش زنان است. برای‎ ‎نمونه در کتاب "روت"
می خوانیم:"بوعز گفت: زنهار کسی نفهمد که این زن به خرمن آمده‏‎ ‎است. و گفت: چادری که بر توست، بیاور و بگیر. پس آن را بگرفت و او شش کیل جو پیموده‎ ‎بر وی گذارد و به شهر رفت. ((تورات، سفر پیدایش ،
باب 38 ، فقره 14 و 15 )). در مورد‎ ‎عروس یهودا
می خوانیم: " پس رخت بیوه گی را از خویشتن بیرون کرد. برقعی به رو کشید و‎ ‎خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست" ((تورات، سفر‎ ‎پیدایش، باب 38، فقره 14 و 15‏‎ ((.‎
در کتاب "حکمة الحجاب و ادلة وجوب‎ ‎النقاب"، برای تائید اینکه منشا حجاب زنان یهودی، وجوب حجاب در شریعت موسی علیه‎ ‎السلام بوده، به داستان حضرت موسی و دختران شعیب اشاره شده است که در آن، حضرت موسی‎ ‎به آنان امر کرد تا پشت سر او حرکت کرده و از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت‎ ‎کنند ((حکمه الحجاب واداله وجوب النقاب ،
ص 252))‏
حتی به نزول عذاب در اثر آرایش دختران یهود برای بیگانگان پرداخته است در این‎ ‎زمینه در "تورات" آمده: "و خداوند می گوید از این جهت که دختران صهیون متکبرند و با‎ ‎گردن افراشته و غمزات چشم، راه می روند و به ناز می خراماند و به پاهای خویش،‎ ‎خلخالها را به صدا می آورند. بنابراین، خداوند فرق سر دختران صهیون را کل خواهد‎ ‎ساخت و خداوند، عورت ایشان را برهنه خواهد نمود. و در آن روز، خداوند زینت خلخال ها‏‎ ‎و پیشانی بندها و هلال ها را دور خواهد کرد. و گوشوارها و دستبندها و روبندها و‎ ‎انگشترها و حلقه های بینی را و رداها و شال ها و
کیسه ها را. و آینه ها و کتان های‎ ‎نازک و عمامه ها و برقع ها را. و واقع می شود که: به عوض عطریات، عفونت خواهد شد و‎ ‎به عوض کمربند، ریسمان و عوض موهای بافته، کلی و به عوض سینه بند، زنار پلاس و به‎ ‎عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود. مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد. و‎ ‎دروازه های وی ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست. ((تورات،‏‎ ‎کتاب اشعیاء نبی، باب سوم، فقره 10-8))‏
حجاب در‎ ‎مسیحیت‎:‎
لاروس در ذیل كلمه (( خمار )) می گوید : زن یونانی وقتی از خانه بیرون می رفت ،‌خمار داشت. با آن ، مانند بانوان امروزی شرق،‌صورت خود را می پوشاند. دین مسیحی،‌برای زن،‌خمار را باقی نهاد،‌وقتی وارد اروپا شد آن را نیكو شمرد. زنها در كوچه و وقت نماز،‌خمار داشتند . در قرون وسطی خصوصا قرن نهم ، خمار رواج داشت . آستین خمار شانه زن را پوشیده تقریبا به زمین می رسید. (( احمد مهذب- زن وآزادی- ص65))‏
دكتر حكیم الهی استاد دانشگاه لندن در كتاب (( زن و آزادی)) پس از تشریح وضعیت زن نزد اروپاییان ،
در مورد حكم پوشش وحجاب زن نزد مسیحیت
می گوید : زن باید كاملا در حجاب وپوشیده باشد . الّا ،
آنكه در خانه خود باشد ، زیرا فقط لباسی كه او را
می پوشاند ، می تواند از خیره شدن چشم ها به سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه كردن به صورتش وادار به گناه نماید .
برای زن مومن عیسوی در نظر خداوند پسندیده نیست ، كه به زیور آراسته گردد وحتی زیبایی طبیعی او باید با اختفا وفراموشی آن ، از بین برده شود ، زیرا برای بینندگان خطرناك است . ای زن ! قیافه وصورت خود را آرایش وتغییر مده وسرت را زینت مبند وساده باش، به گوشهای خود داغ سوراخ منه وزنجیرها وگلوبندها ودستبندهای قیمتی به خود میاویز. موهایت را به رنگهای مختلف در نیاور، خلخال طلا مبند وصورت ظاهری خود را تغییر نده. (( زن وآزادی- دكتر حكیم الهی- ص 53))‏
در فرهنگ غیر روحانی مغرب زمین ، پوشاندن مو، نشانه ای از فروتنی وپاكدامنی شمرده می شد. تاج گیسوان یك زن ، هنگامی كه پنهان بود ، سبب برانگیختن خواهش مردان نمی شد . پوشش گیسوی زنان، این معنای آشكار را می رساند كه او زیبایی اش را تنها برای چشمهای همسرش نگه می دارد . (( حجاب در ادیان الهی - علی محمدی آشنایی - ص 174))‏
جرجی زیدان , شرق شناس اروپایی درجلد پنجم تاریخ خود , در مورد زنان قبل ازاسلام می گوید‎ :
‎اگر مقصود ازحجاب , پوشاندن تن وبدن است , این وضع پیش از اسلام وحتی پیش از ظهوردیانت مسیح معمول بوده و دیانت مسیح هم تغییری درآن نداده و تا اواخر قرون وسطی دراروپا معمول بوده آثار آن هنوز درخوداروپا باقی مانده است . ((تاریخ اجتماعی ایران جلد 5 - مرتضی راوندی ))‏
در این ارتباط، در انجیل می خوانیم: "و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس‎ ‎مزین به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مروارید و رخت گرانبها. بلکه چنان که‎ ‎زنانی را می شاید که دعوای دینداری
می کند به اعمال صالحه...." ((انجیل، رساله پولس‎ ‎به تیموناوس، باب دوم، فقره 9- 15)). ‏
‏"همچنین ای زنان، شوهران خود را اطاعت نمایید‏‎ ‎تا اگر بعضی نیز مطیع کلام نشوند، سیرت زنان ایشان را بدون کلام دریابد. چون که‎ ‎سیرت طاهر و خدا ترس شما را ببینند. و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و‎ ‎متحلی شدن به طلا و پوشیدن لباس. بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد روح‎ ‎حلیم و آرام که نزد خدا گران بهاست. زیرا بدین گونه، زنان مقدسه در سابق نیز که‎ ‎متوکل به خدا بودند، خویشتن را زینت می نمودند و شوهران خود را اطاعت می کردند‎. ‎مانند ساره که ابراهیم را مطیع بود و او را آقا می خواند و شما دختران او شده اید"‏‎)) ‎انجیل، رساله پطرس رسول، باب سوم، فقره 1- 6)). ‏
در روایات ما نیز چنین آمده است: حضرت عیسی علیه السلام فرمود: از نگاه کردن به‎ ‎زنان بپرهیزید، زیرا شهوت را در قلب می رویاند و همین، برای ایجاد فتنه در شخص نگاه‎ ‎کننده کافی است ((سفینه البحار،
ج 2 ، ص 596)). ‏
حجاب در قرآن کریم‎:‎
در قرآن کریم، آیاتی چند به طور صریح، در مورد وجوب حجاب و حد و کیفیت آن نازل شده است.‏
‏ در سوره نور، طی آیه مفصّلی آمده است: "... و به مردان مؤمن بگو که چشم‏های خود را فرو پوشند و نیز دامان خویش را، که برای ایشان پاکیزه‏تر است. همانا خداوند به آنچه انجام می‏دهند، آگاه است. و به بانوان با ایمان بگو چشم‏های خود را فرو پوشند و عورت‏های خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینت‏های خود را جز آن مقداری که ظاهر است، ننمایند و زینت‏های خود را آشکار نسازند، مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، زنان هم کیششان، کنیزانشان، مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند، و یا کودکانی که از امور جنسی بی‏اطلاع‏اند (غیر ممیز). و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینت‏های پنهانشان آشکار شود. و همگی به‏سوی خداوند بازگردید، ای مؤمنان! باشد که رستگار شوید. ((سوره نور، آیه 31 ))‏
همچنین در سوره احزاب آمده است: "ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو که روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حُریّت شناخته شوند و مورد آزار و تعرّض هوسرانان قرا نگیرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است". (( سوره احزاب، آیه 32))‏
‏"ای زنان پیامبر‏‎! ‎شما اگر تقوا داشته باشید، همانند دیگران نیستید. بنا براین، هرگز نرم و نازک با مردان، سخن مگویید تا آنکه دلش بیمار است، به طمع افتد. بلکه متین و نیکو سخن بگویید و خانه را منزلگاه خویش قرار دهید و هرگز مانند دوره جاهلیت نخستین،(برای نامَحرمان) آرایش و خودآرایی نکنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و از خدا و رسولش اطاعت نمایید". ‏
‎))‎سوره احزاب، آیه 59))‏

 

سیده اعظم الشریعه موسوی بهرام آبادی

کارشناسی مددکاری اجتماعی

يکشنبه 21/10/1393 - 19:25
حجاب و عفاف

 حجاب اسارت یا آزادی؟

سئوالی كه امروزه در ذهن بسیاری از دختران جوان ما موج می‌زند این است كه آیا حجاب اسارت نیست؟ یا حجاب را نوعی محدودیت كه موجب سلب آزادی می‌شود، تلقی می‌كنند. استاد شهید مطهری دركتاب حجاب ص 93دراین مورد می‌فرمایند:« فرق است بین زندانی كردن زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینكه وقتی می‌خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسیر كردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یك وظیفه‌ای است كه بر عهده زن نهاده شده كه در معاشرت و برخورد با مرد باید كیفیت خاصی را در لباس پوشیدن رعایت كند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است كه با حیثیت و كرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعی او كه خداوند برایش خلق كرده است محسوب شود.»‏
در شرح سخن استاد شهید ابتدا باید به چند نكته توجه كرد:
1- فرق بین زندانی كردن زن وحجاب داشتن او
2- حجاب داشتن در مقابل مردان بیگانه است نه در برابر محرمان
3- نحوه حجاب داشتن ( كیفیت خاصی را در لباس پوشیدن رعایت كند.)
4- حجاب با حیثیت زن تناقض ندارد بلكه كمال بخش وجودی زن است
5-آنچه در اسلام بدان سفارش شده است همه سودمند حال بشریت است
در ادامه استاد می‌فرمایند:«اگر رعایت پاره ای از مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد كه در معاشرت روش خاصی را اتخاذ كنند و طوری راه بروند كه آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را «زندانی كردن» یا «بردگی» نمی‌توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل «آزادی» فرد نمی‌توان دانست. در كشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیتهایی برای مرد وجود دارد. اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود ویا حتی با پیژامه بیرون آید، پلیس ممانعت كرده به عنوان اینكه این عمل برخلاف حیثیت اجتماع است او را جلب می‌كند. هنگامی كه مصالح اخلاقی- اجتماعی، افراد اجتماع را ملزم كند كه در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت كنند مثلابا لباس كامل بیرون بیایند، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه زندان و نه ضد آزادی وحیثیت انسانی است و نه ظلم و ضد حكم عقل به شمار می‌رود. بر عكس پوشیده بودن زن - در همان حدودی كه اسلام تعیین كرده است- موجب كرامت و احترام بیشتر اوست، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می‌دارد.»‏ هرشاخه كه از باغ برون آرد سر در میوه آن طمع كند راهگذر پس با توجه به فرمایشات استاد شهید مطهری رعایت كردن اخلاق و شئونات اخلاقی معنای زندانی كردن ندارد. در واقع هر گروه و تشكیلاتی ضوابط خاص خود را دارد كه وقتی ما عضو آن گروه می‌شویم مكلف به رعایت آن قوانین هستیم و نمی‌توانیم به تعبیر اینكه می‌خواهیم آزاد باشیم قوانین گروه را زیر پا بگذاریم و هنجار شكنی نماییم، پس همه ما انسانها كه عضوی از جامعه خویش هستیم مكلف به رعایت قوانین جامعه خویش هستیم كه یكی از قوانین جامعه اسلامی رعایت حجاب و پوشش است كه این قانون هم از سوی خالق هستی كه بر خیر و شر آفریده‌هایش بیش از خودشان آگاه است مقرر شده است. آنجا كه قرآن كریم این اصل را چنین بیان می‌فرماید: «ای پیامبر به زنان و دختران خود و به زنان مومنین بگو كه پوشش‌هایشان را به خود بپیچند كه این كار برای اینكه آنها به عفت شناخته شوند تا مورد تعرض واذیت واقع نشوند ، بهتر است. سوره احزاب - آیه59 »‏ دركتاب دُرّ و صدف (محمدشجاعی) در مورد این آیه كه یكی از اثرات حجاب را بیان می‌كند این طور آمده است كه:این آیه را خداوندی نازل كرده است كه خالق جهان و خالق زن و مرد است و بهتر از هر كس دیگری می‌داند كه برای سلامت روابط زن ومرد و در نتیجه سلامت فرد و جامعه، رعایت چه چیزهایی بهتر است و حكم خود را صریح و واضح بیان كرده است. كسانی كه می‌خواهند بدون توجه به آیات روشن و محكم الهی دستورهای دین را نقد و بررسی كنند پشت به خورشید حقیقت كرده و در تاریكی اوهام و خیالات خود در جستجوی حقیقت هستند و بدیهی است كه به جای یافتن حقیقت، همان خیالات و اوهام و ناشی از جهالت و یا عناد خود را پیدا می‌كنند. حجاب مانع از ایجاد جاذبه‌های جنسی زن و نمایان شدن زیبایی‌های ظاهری او می‌شود. این بدان معناست كه دیگر نباید به او به چشم یك ابزار برای مطامع گوناگون نفسانی نگاه كرد. ارزش واقعی او به ظاهر او و داشتن جاذبه‌های جنسی او نیست، بلكه به كمالات روحی و توانایی‌ها و قابلیت‌های دیگر اوست.
و اما نكته دیگر كه باید مورد توجه قرار داد سفارش اسلام به داشتن حجاب در مقابل مردان نامحرم است نه محرمان. پس ابتدا باید محرمان و نامحرمان را شناخت. كه به دلیل دور شدن از بحث اصلی از توضیح در این مقاله پیرامون این مبحث خودداری می‌كنیم.

 

سیده اعظم الشریعه موسوی بهرام آبادی

کارشناسی مددکاری اجتماعی

يکشنبه 21/10/1393 - 19:21
سخنان ماندگار

علل و ریشه‌های تهاجم فرهنگی از منظر رهبر معظم انقلاب
ریشه‌های تهاجم فرهنگی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی‏های متعدد به علل و ریشه‏های تهاجم فرهنگی به انقلاب اسلامی اشاره نموده‏اند. در مجموع می‏توان با استناد به رهنمودهای ایشان، علل و ریشه‏های تهاجم فرهنگی به انقلاب اسلامی را در چهار دسته بر شمرد:
الف) احیا و اعتلای اسلام انقلابی در ایران و جهان: ‏در این زمینه مقام معظم رهبری با تاكید بر شواهد تاریخی معتقدند كه « اسلام هرگاه در چهره واقعی خود آشكار شده با دشمنی‏های شدید مواجه شده است و هرگاه از چهره واقعی خود خارج شده، دشمنی‏ها نیز كم شده است. به این معنا، اسلامی كه محافظه‏كار است و با ظلم و فساد دمساز و دمخور باشد مورد دشمنی قدرتهای بزرگ قرار نمی‏گیرد. اما اسلامی كه با ظلم و زورگویی در افتد و چپاولگری و فساد را محكوم كند باید انتظار دشمنی ابرقدرتها و آمریكا و صهیونیسم و كمپانیهای غارتگر و سلاطین فاسد را داشته باشد.»
به این ترتیب مواجهه قدرتهای مسلط عالم با انقلاب اسلامی نیز به علت احیاء اسلام انقلابی است كه «ظلم و فساد و انحطاط اخلاقی را در محیط زندگی بشر تحمل نمی‏كند» ‏‏و لذا «برای نظامهایی كه بر پایه ظلم و فساد و انحطاط بنا شده‏اند، خطری حقیقی است‏». به همین علت كینه ورزی قدرتهای استعماری و آمریكا با انقلاب اسلامی و اسلام «چه با شیوه‏های فرهنگی و چه سیاسی بازور و سر نیزه از روی احساس ضعف و ترس در برابر موج فزاینده اسلام است‏»‏.
ب) انقلاب اسلامی، آغاز عصر دین و معنویت: از دیدگاه مقام معظم رهبری، «با ظهور انقلاب اسلامی در ایران و تداوم آن، باورها و اعتقادات مذهبی نه تنها در ایران و كشورهای اسلامی بلكه در سطح جهانی و در كشورهایی كه با روش‏های ضد مذهبی زندگی كرده‏اند، گسترش یافته و اعتنا به معنویت و فضایل انسانی رشد كرده است، در حالی كه نظام سلطه جهانی بر این بود كه دین و معنویت را به كلی از متن زندگی حذف كند و جامعه بشری را یك جامعه بی دین و بی ایمان و بی‏اعتقاد به ارزشهای الهی تربیت نماید،این دوران جدید درست‏به عكس آن سیاستها عمل كرد».‏
از طرفی «خصوصیت دیگر این عصر جدید معنا بخشیدن به ارزش انسانها و حضور موثر توده‏های میلیونی مردم در دوران جدیدی است كه به وسیله امام ما آغاز شده و دایره آن منحصر به ایران هم نیست.توده‏های مردم تعیین كننده و تصمیم گیرنده‏اند و آنها هستند كه جریانها‏ را هدایت می‏كنند» .
در حالی كه «دهها سال بعد از جنگ دوم بین الملل قدرتهای‏مسلط بر عالم همه مردم دنیا را عادت داده بودند تسلیم خواستهای آنها باشند و در مقابل اراده قدرتهای جهانی حرفی نزنند و اراده‏ای از خودشان بروز ندهند..».
مقام معظم رهبری در این خصوص می‏فرمایند: «اكنون مدنیت‏بشری شاهد آن است كه كشوری با نظام ولایت فقیه یعنی حاكمیت دین و تقوا اداره می‏شود. این برای بشریت كه انواع نظامهای بشری را آزموده و در هیچ یك درمان دردهای اساسی خود را نیافته، آزمایشی مهم و تعیین كننده است. اگر این نظام مقدس بتواند جسم و جان انسانها را به آرامش و آسایش برساند، فقر، جهل، بی ایمانی، تبعیض و بی عدالتی را ریشه كن كند و در صحنه جهانی با این دردهای مزمن بشر به مبارزه برخیزد، بزرگترین خدمت را به تاریخ انسانیت عرضه كرده و راهی تازه به روی آنان گشوده است‏». ‏
ج) جمهوری اسلامی ایران ، ام القراء وكانون حركت جهانی اسلام: از دیدگاه مقام معظم رهبری یكی از دلایل اصلی تهاجم فرهنگی به انقلاب اسلامی، محوریت جمهوری اسلامی ایران، به عنوان ام القراء و كانون حركت جهانی اسلام است. ایشان در این خصوص می‏فرمایند: «بدیهی است كه آماج اصلی همه توطئه‏هایی كه در ده سال گذشته علیه اسلام طراحی شده جمهوری اسلامی بود كه ام القرای اسلام و پیشاهنگ حركت جهانی آن محسوب می‏شود...جنگ تحمیلی هشت‏ساله و محاصره اقتصادی و انواع حملات بی‏شمار سیاسی، تبلیغاتی‏و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی در حقیقت‏با انگیزه فشار بر اسلام و دشمنی با آن انجام گرفت‏». ‏
«عصبانیت دستگاه استكبار و بخصوص آمریكا از این است كه می‏بیند بیداری اسلامی در سرتاسر جهان دارد روز به روز بیشتر می‏شود.اینها امیدوار بودند با گذشت زمان، شعارهای جمهوری اسلامی در دنیا كهنه و بی اثر بشود، لكن نشد»‏. ‏
و همچنین می‏افزایند: «آن مقدار كه دستگاههای استكبار جهانی اعم از دستگاههای تبلیغاتی، فرهنگی و دستگاههای سیاسی، نظامی و اقتصادی علیه دعوت اسلامی و بخصوص مركز دعوت انقلابی اسلام، یعنی ایران اسلامی تلاش و فعالیت كرده‏اند، علیه هیچ حادثه و پدیده دیگری‏ از سوی استكبار جهانی و متولیان نظام حاكم بر جهان تلاش نشده است‏». ‏
د) ضدیت انقلاب اسلامی با نظام سلطه حاكم بر جهان: یكی دیگر از دلایل تهاجم فرهنگی به انقلاب اسلامی، تعارض انقلاب اسلامی با نظام سلطه سیاسی و فرهنگی قدرتهای بزرگ است.
«جمهوری اسلامی با نظام كنونی تسلط و اقتدار در دنیا مخالف است، ...اینكه در میدان زندگی و سیاست چند كشور از كشورهای بزرگ و ثروتمند حق دارند سرنوشت كشورهای دیگر را به دست‏ بگیرند، این را قبول نداریم، و اینكه فرهنگ فساد و ابتذال از جوامع اروپایی و آمریكایی باید سرازیر و سرریز بشود به سمت جوامع دیگر كه هر كدام فرهنگ خاص خودشان را دارند، این را قبول نداریم، و اینكه هر چه اروپایی خوب می‏داند، باید به نظر همه ملتها خوب باشد و لو در نظر فرهنگ خود آن ملت پسندیده نباشد و هر چه را اروپایی بد می‏داند باید در نظر ملتها بد باشد و لو از نظر فرهنگ آن كشورها بد نباشد - مثل وضعی كه امروز در دنیا هست - ما این را قبول نداریم...ما با این مبارزه كردیم و مبارزه می‏كنیم و هر جا اسلام باشد با این سلطه گری مبارزه می‏كند و لذا با اسلام مخالفند».‏

ولایت فقیه هدف اصلی تهاجم فرهنگی: آیت الله مصباح یزدی هدف اصلی تهاجم فرهنگی را ولایت فقیه می‌داند كه در این م ورد می‌فرمایند:‏ ‏«دشمنان ما ولایت فقیه را هم زیر سئوال برده اند. متاسفانه بعضی از دوستان نادان هم، در گوشه و كنار، به آنها كمك می‌كنند. اگر در ایران ولایت فقیه را و رهبری امام را نداشتیم آیا اصلا ایران وجود خارجی داشت؟ چرا امروز افغانستان مبتلا به این همه گرفتاری است؟ چرا به دست خودشان همدیگر را می‌كشند؟ آن بلایی كه شوروی نتوانست بر سر آنها بیاورد خودشان بر سر خودشان می‌آورند. چرا؟ برای اینكه رهبر واحد و مطاعی ندارند. چرا ایران با این همه تفاوتهای نژادی كه از فارس، ترك، عرب، بلوچ، كرد و سایر نژادها دارد، توانست وحدت خود را حفظ كند و انقلابی با آن عظمت به وجود آورد؟ چون یك رهبر داشت كه ولی فقیه بود و مردم وظیفه دینی خود می‌دانستند كه از او اطاعت كنند. دشمن این موضوع را خوب می‌داند و می‌خواهد این امتیاز را از ما بگیرد. اگر ما ولایت فقیه را از دست بدهیم چند سال دیگر افغانستان دوم خواهیم شد.بیدار باشیم، نعمتهای خدا را فراموش نكنیم، آنها را به بازیچه نگیریم،نباید تصور كنیم كه مسئله ای ساده است و از نظر فقهی در آن تشكیك كنیم. دشمنان آگاهانه به ارزشهای ما می‌تازند، باید بفهمیم كه چه می‌كنیم و به دست خود تیشه به ریشه خود نزنیم. مسئله ولایت فقیه باید آنچنان در اوج باشد كه كوچكترین صدمه ای به حریمش وارد نشود وگرنه به همان بلامبتلاخواهیم شد كه افغانستان، لبنان و فلسطین مبتلاشدند. آن نعمتی كه خداوند به ما داد و به وسیله آن ما را بیمه كرد همین ولایت فقیه بود.امروز آمده اند و به اصطلاح، از نظر علوم اجتماعی مسئله ولایت فقیه را مورد انتقاد قرار داده و گفته اند كه آن هم نوعی استبداد است، نوعی حكومت فاشیستی است. متاسفانه بعضی از دوستان ناآگاه هم نسبت به این مسئله »اِن قُلْتَ« می‌زنند و به زعم خود می‌پندارند كه تحقیقات فقهی انجام می‌دهند. قوام و شیرازه انقلاب ما ولایت فقیه است. ولایت فقیه ركن حیات ماست. باید متوجه خطرات آن باشیم و از آن حمایت و حراست كنیم. مبادا تصور كنیم كه با تشكیك در آن به اسلام یا كشور خدمت می‌كنیم.مسائل دیگری نیز در كنار این مسئله امروز در مجلات فرهنگی كشور مطرح می‌شود؛ مانند ارزش دموكراسی، لیبرالیسم و چیزهایی از این قبیل. می‌توان گفت كه یك حركت عمومی برای ترویج افكار غربی و مبارزه با افكار اسلامی شروع شده است، با تكیه بر دموكراسی، لیبرالیسم، آزادی و مفاهیمی از این قبیل و طعنه زدن به حكومتهای دینی و اسلامی و تشبیه آنها به حكومتهای كلیسایی قرون وسطی و چیزهایی مانند آن. اینها تیرهایی است كه به قلب انقلاب ما می‌خورد و ما خود را دلخوش كرده ایم كه رقصهای محلی را احیا كرده ایم، برای آوازه خوانیهای محلی جشنواره می‌گیریم و به تصور خود به این وسیله با تهاجم فرهنگی مبارزه می‌كنیم. و زهی غفلت و گمراهی! كجای كار هستیم؟.»‏

ابزارهای تهاجم فرهنگی
الف) ابزار و روشهای فرهنگی: از مهمترین مراكز فرهنگی یك جامعه كه می‏تواند محافظ و توسعه دهنده فرهنگ آن باشد، مدارس و دانشگاههای آن كشور است. زیرا نسل آینده ساز هر جامعه معمولا از این مسیر پرورش می‏یابد. لذا در تهاجم فرهنگی به كشور ما نیز تلاش گسترده‏ای از سوی بیگانگان و وابستگان آنها برای تغییر ارزشها و از خود بیگانگی صورت گرفته است كه در پاسخ به آن موضوع اسلامی كردن دانشگاهها مطرح شد. ‏
مطبوعات و كتب نیز برای ترویج فرهنگ غربی مورد استفاده قرار گرفته‏اند.چاپ و نشر اشعار، مقالات و رمانهای مختلف جهت ترویج پوچ‏گرایی و نیز زیر سئوال بردن مبانی تئوریك نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و سیاستهای فرهنگی آن و...در سطح گسترده‏ای مورد استفاده مخالفان نظام جمهوری اسلامی و حامیان غربی آنها قرار گرفته است‏و نقش بسزایی در تهاجم فرهنگی غرب برای تضعیف باورهای اسلامی و انقلابی داشته است. ‏
ب) ابزارهای علمی تهاجم فرهنگی: یكی از مهمترین عوامل موفقیت تبلیغات و هجوم فرهنگی، بحث‏شناخت جامعه مقابل و تسلط بر تاریخ، جامعه شناسی و روانشناسی آن جامعه می‏باشد.به این ترتیب انجام مطالعات تاریخی، جامعه شناسی و روانشناسی یكی از مهمترین ابزارهای مهاجمین فرهنگی برای دستیابی به نیازهای فرهنگی جامعه ما و سوء استفاده از نقاط ضعف فرهنگی است. ‏
راهكارهای مقابله با تهاجم فرهنگیمقام معظم رهبری در این خصوص می‏فرمایند: «دشمن به شكل منظم و سازمان یافته‏ای تهاجم فرهنگی خود را علیه جمهوری اسلامی ایران به انجام می‏رساند و اگر پاسخ متقابل ما منظم و سازمان یافته نباشد خطر تهاجم دشمن بیشتر خواهد بود.لذا این مسئله باید به طور جدی مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد و در این زمینه لازم است نهادهای ذیربط با همفكری و كمك به یكدیگر ابزار و شیوه‏های مختلف را برای خنثی كردن تهاجم فرهنگی دشمن به كار گیرند».

 

سیده اعظم الشریعه موسوی بهرام آبادی

کارشناسی مددکاری اجتماعی

 

يکشنبه 21/10/1393 - 19:19
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته