• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2
تعداد نظرات : 0
زمان آخرین مطلب : 4078روز قبل
هوا و فضا

دانشمندان دریافته اند که جهان در۱۵ میلیارد سال قبل براثر انفجار یک ماده با جرمی بسیار زیاد معادل آنچه در هستی وجود دارد، بوجود آمده است. در این فضای بیکران میلیاردها کهکشان، منظومه، ستاره، سحابی (توده های عظیم گاز)، سیاه چالهای فضایی و بسیاری اجرام ناشناخته دیگر وجود دارند، حال سؤال اینست که:»ما کجای این فضای بیکران هستیم؟«خانه ما در یکی از این کهکشانها بنام راه شیری قرار گرفته است. این کهکشان از مرکز انفجار بزرگ، در حدود۸ تا۱۰ میلیارد سال نوری فاصله دارد. تعداد ستارگان آن بین۲۰۰ تا۴۰۰ میلیارد عدد تخمین زده شده که بیشتر آنها از زمین قابل رویت نیستند. صدها هزار منظومه، توده های عظیم گاز و غبار بین فواصل ستارگان راه شیری قرار دارند. کهکشان راه شیری، مارپیچی بوده و جرمش در حدود۷۵۰ تا یک تریلیون جرم نجومی است. ساختار کلی آن شامل هسته مرکزی، یک دیسک با چند بازو به دور آن وهاله های غباری اطراف آنست. قطر دیسک در حدود۸۰ تا۱۲۰ هزار و ضخامت آن تقریباً۳ هزار سال نوری است. جای آن در فضا در بخش »مکان محلی« است که شامل۳ کهکشان بزرگ و۳۰ عدد کوچک است. فاصله اولین کهکشان بزرگ با آن،M۳۱ ، در حدود۲/۹ میلیون سال نوری بوده ولی فاصله آن تا کهکشانهای کوچکتر کمتر است.
همانگونه که اشاره شد این کهکشان دارای سه بخش است. بخش اول، مرکز کهکشان است که غبارهای کهکشانی مانع از مشاهده دقیق آن از روی زمین می شود. در نتیجه، تنها اطلاعات بدست آمده، حاصل دریافت امواج رادیویی از آن بوده است. آنچه مشاهده شده، حکایت از آن دارد که بخش مرکزی متشکل از یک هسته بسیار متراکم است. قطر آن در حدود۳۰۰۰ سال نوری و از سه قسمت مختلف تشکیل یافته است. در قسمت شرقی بقایای سوپرنواها و در بخش غربی هیدروژنهای یونیزه شده غیرعادی مشاهده شده است. قسمت مرکزی آن نیز بسیار متراکم بوده و به صورت فلکی کماندار موسوم است. در هر۱۰ میلیارد سال برخوردهای ستارگان در آن رخ می دهد. دریافت اشعه های ایکس و گاما از آن، نشانگر آنست که مرکز کهکشان مولد بسیار قوی این اشعه ها است. این اشعه ها از نتیجه نابودی چندین ماده بوجود آمده و نشان از وجود بسیاری از سوپر نواها در مرکز آن دارد.
مشاهدات دیگر نشانگر وجود یک سیاهچال بزرگ در آن است که قوه جاذبه بسیار زیاد آن توانسته بقیه ستارگان را در مدار خود نگهدارد. اختر شناسان با تلسکوپ۱۰ متری۲۰ عدد از ستارگان مرکز را در مدت۳ سال مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که سرعت این ستارگان به سمت هسته مرکزی در حدود هزار کیلومتر در ثانیه(۳/۶ میلیون کیلومتر در ساعت)بوده است. این امر نشان دهنده قدرت جاذبه فوق العاده این سیاهچال است.
با این سرعت فاصله تا خورشید را می توان در دو روز طی کرد. جرم این سیاهچال در حدود۲ تا۳ میلیون برابر خورشید است. کهکشان راه شیری با سرعتی در حدود۳۰۰ کیلومتر/ ثانیه (یک میلیون و هشتاد هزار کیلومتر در ساعت) به سمت صورت فلکی سنبله، »ویرگو«، در حرکت است.
بخش دوم کهکشان، دیسک است که بصورت یک صفحه بسیار پهناور بوده و به دور مرکز درجهت عقربه ساعت در گردش است. بیشترین ستارگان جوان از جمله منظومه شمسی در آن قرار دارند. این دیسک شامل مولکولهای اتمی و گاز H۲ و غبارهای کهکشانی است. دیسک دارای چند بازوی مختلف شامل پرساوش (پسر زاوش ودانا) از نامهای افسانه ای یونان، شکارچی ماهر یا سایگونز که منظومه شمسی ما در آن قرار دارد، دجاجه، قنطورس و حمل است. منظومه شمسی در بازویی قرار دارد که دارای غبارهای بسیار زیاد کهکشانی است و در نتیجه ما نمی توانیم بیش از چند هزار سال نوری عمق آنرا مشاهده کنیم. منظومه شمسی هر۲۰۰ تا۲۵۰ میلیون سال، با سرعتی نزدیک به۲۵۰ کیلومتر در ثانیه، یک دور کامل بدور کهکشان راه شیری می گردد. فاصله منظومه شمسی تا مرکز کهکشان راه شیری در حدود۲۸۰۰۰ سال نوری است.
بخش سوم ساختار این کهکشان هاله غباری به قدمت حدود۱۰ تا۱۵ میلیارد سال است که بیشتر ستارگان قدیمی در آن وجود دارند. این قسمت دارای گازهای بسیار داغ است که اشعه گاما را تولید می کند. وسعت این قسمت بدرستی معلوم نیست و شاید به صد و یا هزاران سال نوری برسد. این قسمت که اکثر ستارگان در آن دیده نمی شوند، بنام بخش تاریک نامیده شده است.
اگر بخواهیم عکس واقعی از این کهکشان بگیریم الزاماً باید از آن خارج شویم و این کار عملی نیست. چون بشر تاکنون نتوانسته از کهکشان خارج شود. به همین دلیل تصاویر بدست آمده بیشتر از اطلاعات دریافتی از مجموعه ستارگان رصد شده این کهکشان است. اگر شبها از مکانی کاملاً صاف و تاریک مانند یک صحرا به آسمان نگاه کنیم می توانیم نواری پهن از مجموعه عظیم ستارگان را مشاهده کنیم.
خانه ما در کهکشان راه شیری به اندازه قطره ای از یک دریای بیکران است. بشر کنجکاوانه بدنبال اسرار نهفته در آن در حال جستجو است و شاید روزی بتواند همسایه ای را برای خود بیابد.

شنبه 5/12/1391 - 17:55
اهل بیت

هدف‌ آفرینش‌ از دیدگاه‌ قرآن‌

در چند آیه‌ از آیات‌ قرآنی‌ به‌ فلسفة‌ خلقت‌ اشاره‌ شده‌ است‌ که‌ به‌بررسی‌ آنها می‌پردازیم‌.

 

 

اِنّی‌ جا’عِل‌ٌ فِی‌ اْلاَرْض‌ِ خَلیفَة‌ٌ

همانا من‌ در روی‌ زمین‌ جانشین‌ قرار خواهم‌ داد. (بقره‌ ۳۰)

هُوَ الِّذی‌ جَعَلَکُم‌ خَلا’ئِف‌َ الاَرْض‌َ

اوست‌ خدایی‌ که‌ شما را جانشینان‌ روی‌ زمین‌ قرار داد. (انعام‌ ۱۶۵)

بنابر آیات‌ فوِق، که‌ پیرامون‌ خلقت‌ انسان‌ نازل‌ شده‌، هدف‌ از آفرینش‌انسان‌ خلافت‌ و جانشینی‌ خداست‌.

منظور از جانشینی‌ خدا نیز این‌ است‌ که‌ خداوند پرتوی‌ از صفات‌ خود رادر درون‌ انسانها به‌ ودیعه‌ نهاده‌ است‌ که‌ اگر این‌ استعدادها به‌ فعلیت‌ برسند،انسان‌ به‌ والاترین‌ مراحل‌ کمال‌ دست‌ خواهد یافت‌. بنابراین‌، طبق‌ این‌ آیات‌،هدف‌ از خلقت‌، انسان‌ کامل‌ است‌.

قُل‌ْ اِن‌َّ صَلا’تِی‌ وَ نُسُکی‌ وَ مَحْیا’ی‌’ وَ مَما’تی‌ لِلّه‌ِ رَب‌َّ الْعا’لَمین‌َ

بگو، نماز و عبادات‌، زندگی‌ و مرگ‌ من‌،همه‌ از آن‌ پروردگارجهانیان‌ است‌. (انعام‌ ۱۶۲)

بنابر آیة‌ فوِق، زندگی‌ و عبادت‌ و حتی‌ مرگ‌ یک‌ انسان‌ از آن‌خداست‌.بنابراین‌ انسان‌ باید در تمام‌ حال‌ بندگی‌ خدا را کند.

وَ ما’ خَلَقْت‌ُ الجِن‌َّ وَ الاِْنس‌َ اِلاّ’لِیَعْبُدوُن‌َ

و من‌ جن‌ وانس‌ را نیافریدم‌ مگر آنکه‌ مرا عبادت‌ کنند.(ذاریات‌۵۶)

بنابر آیة‌ فوِق، هدف‌ خلقت‌ انسان‌ عبادت‌ و بندگی‌ خداست‌. یعنی‌ انسان‌باید تن‌ به‌ بندگی‌ خدا و عبودیت‌ وی‌ داده‌ و جز در برابر او در برابر هیچ‌ کس‌سر فرود نیاورد. بامطالعه‌، آیه‌ فوِ چند نکته‌ قابل‌ ذکر است‌:

۱٫ در این‌ آیه‌ جمله‌ اِلاّ لِیَعْبُدوُن‌ دلالت‌ بر آن‌ دارد که‌ «خلق‌ عابد خداباشند، نه‌ اینکه‌ او معبود خلق‌ باشد» چرا که‌ می‌گوید تا مرا بپرستند نه‌ آنکه‌من‌ پرستش‌ شوم‌.

۲٫ عبادت‌ هدف‌ خلقت‌ جن‌ و انس‌ در نظر گرفته‌ شده‌ است‌. نه‌ آنکه‌تنها هدف‌ انسان‌ باشد و اینکه‌ در آیه‌ در ابتدا جن‌ را مطرح‌ کرده‌ به‌ این‌ جهت‌است‌ که‌ خلقت‌ جن‌ قبل‌ از خلقت‌ انسان‌ بوده‌ است‌. در سوره‌ حجر آیه‌ ۲۷در این‌ باره‌ چنین‌ می‌گوید: وَالْجا’ن‌َّ خَلَق’نا’ه‌ُ مِن‌ْ قَبل‌ُ مِن‌ْ نا’رِ السَّموُم‌ِ؛ جن‌ را قبل‌ از این‌از نار سموم‌ و زهرآگین‌ آفریدیم‌.

۳٫ منظور از عبادت‌ نیز عبادت‌ تکوینی‌ نیست‌، چرا که‌ همة‌ موجودات‌جهان‌ آفرینش‌ به‌ زبان‌ تکوین‌ عبادت‌ او را می‌کنند. سَبَّح‌َ لِلّ’ه‌ِ ما’ فِی‌ السَّمو’ات‌ِ وَ ما’فِی‌ الاَرْض‌ِ و اگر منظور قرآن‌ عبادت‌ تکوینی‌ بود، دیگر نمی‌بایست‌ فقط‌ ازجن‌ وانس‌ نام‌ ببرد.

اِنّا’ لِلّ’ه‌ِ وَ اِنّا اِلَیْه‌ِ را’جِعُون‌َ

ما از خداییم‌ وبازگشت‌ ما به‌ سوی‌ اوست‌. (بقره‌ ۱۵۶)

آیة‌ مزبور هم‌ مبدأ انسان‌ را خدا می‌داند و هم‌ مقصد وی‌ را، چه‌ آنکه‌آغازش‌ از خداست‌ و پایان‌ و سرانجامش‌ نیز به‌ سوی‌ اوست‌. بر طبق‌ این‌آیة‌، هدف‌ انسان‌ سیر به‌ سوی‌ خداست‌. با دقت‌ در آیه‌ ملاحظه‌ می‌کنیم‌ که‌کلمة‌ الیه‌ آورده‌ شده‌ نه‌ فیه‌ تا اشتباهاً مثل‌ بعضی‌ از صوفیه‌، هدف‌ انسان‌ رافانی‌ شدن‌ در حق‌ تعالی‌ بدانیم‌. آیه‌ می‌گوید انسان‌ سیر به‌ سوی‌ او دارد. یعنی‌سیر به‌ سوی‌ کمال‌ بی‌نهایت‌. انسان‌ باید با حرکت‌ و شدنهای‌ تکاملی‌ خوی‌،خود را به‌ سوی‌ خدا برساند.

وَلِلّ’ه‌ِ مُلْک‌ُ السَّم’وات‌ِ وَ الاَرض‌َ وَ ما’ بَیْنَهُما’ وَ اِلَیْه‌ِ اِلْمَصیرُ

ملک‌ آسمانها و زمین‌ و آنچه‌ که‌ در آن‌ است‌ از خداست‌ و همه‌ به‌سوی‌ او در حرکت‌ هستند. (مائده‌ ۱۸)

وَ اِلَی‌ اللّ’ه‌ِ الْمَصیرُ

و بازگشت‌ به‌ سوی‌ خداست‌. (نور ۴۲ و فاطر ۱۸)

وَاِلَی‌ الِلّ’ه‌ تُرْجَع‌ُ اْلاُمُور

امور به‌ سوی‌ خدا باز می‌گردند. (فاطر ۴، حدید ۵)

وَاِلَی‌ اللّ’ه‌ِ تَصیرُ اْلاُمور

همه‌ کارها و امور به‌ سوی‌ او در حرکت‌ هستند. (شوری‌ ۵۳)

ثُم‌ اِلی‌’ رَبَّکُم‌ْ تُرْجَعُون‌َ

پس‌ به‌ سوی‌ پروردگارتان‌ بازگشت‌ خواهید کرد. (سجده‌ ۱۱،جاثیه‌۱۵)

اِلی‌َ اللّ’ه‌ِ مَرْجَعُکُم‌ْ

بازگشت‌ همة‌ شما به‌ سوی‌ خداست‌. (مائده‌ ۴۸ ، هود۴)

یا’ اَیُّهَا الاِنْسا’ن‌ُ اِنِّک‌َ کا’دِح‌ٌ اِلی‌’ رَبَّک‌َ کَدْحاً فَمُلا’قیه‌ِ

ای‌ انسان‌، همانا تو با تلاشها و شدنها، رهسپار پیشگاه‌ پروردگارت‌هستی‌ و به‌ دیدار او نایل‌ خواهی‌ شد.(انشقاِق ۶)

آیة‌ فوِق نیز انسان‌ را کادحی‌ می‌داند که‌ به‌ سوی‌ مبدأ وجود در حرکت‌ وتلاش‌ است‌.

بنابر آیات‌ فوِق، انسان‌ در حال‌ تحول‌ و شدن‌ به‌ سوی‌ خداست‌. فرامین‌ ودستورهای‌ قرآن‌ نیز همگی‌ وسیله‌ای‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ این‌ هدف‌ هستند. یعنی‌سیر به‌ سوی‌ خدا و رنگ‌ خدایی‌ پذیرفتن‌ و از صفات‌ الهی‌ بهره‌ گرفتن‌. دراینجا یک‌ سؤال‌ مطرح‌ است‌ و آن‌ اینکه‌ سیر به‌ سوی‌ خدا و نزدیکی‌ با او چه‌معنا و مفهومی‌ دارد؟

آیا مگر می‌شود که‌ بشر خاکی‌ و محدود، به‌ خدایی‌ که‌ مجرد ومطلق‌الوجود است‌ نزدیک‌ شود؟ در پاسخ‌ باید گفت‌ از آنجایی‌ که‌ حقیقت‌وجود مساوی‌ است‌ با کمال‌ و خدا نیز وجود صرف‌ و کمال‌ مطلق‌ است‌، هرموجودی‌ که‌ از مراتب‌ وجودی‌ بیشتری‌ برخوردار باشد، به‌ خداوند نزدیکترخواهد بود. بنابراین‌، انسان‌ می‌تواند به‌ وسیله‌ ایمان‌ و خودآگاهی‌ خود را ازوجودی‌ کاملتر بهره‌ور ساخته‌ وبه‌ نسبت‌ برخورداریش‌ از وجود، به‌ خدانزدیکتر شود.

خلاصه‌ آنکه‌ سیر به‌ سوی‌ خدا، یعنی‌ اینکه‌ انسان‌ مراتب‌ وجودی‌ را طی‌کرده‌ و با شدنهای‌ خویش‌، خود را به‌ سوی‌ هستی‌ مطلق‌ کشاند.

منظور از عبادت‌ و بندگی‌ نیز، که‌ هدف‌ خلقت‌ است‌، چیزی‌ جز این‌نیست‌ که‌ انسان‌ به‌ تصفیه‌ و تزکیه‌ درون‌ پرداخته‌ و با انتخابها و گزینشهای‌خویش‌، مراحل‌ کمال‌ را طی‌ کرده‌ و به‌ سوی‌ کمال‌ مطلق‌ گام‌ بردارد.

هر انسانی‌ که‌ استعدادهای‌ وجودی‌ خود را در جهت‌ وصول‌ به‌ خدا به‌فعلیت‌ برساند، به‌ قرب‌الهی‌ نایل‌ آمده‌است‌. و این‌ قرب‌ نیز مراتبی‌ دارد وهرکس‌ که‌ در سیر به‌ سوی‌ خدا مسیر بیشتری‌ را طی‌ کند، قرب‌ بیشتری‌ نسبت‌به‌ خدا به‌ دست‌ می‌آورد.

موجودی‌ که‌ بر روی‌ منحنی‌ تکامل‌ قرار گرفته‌ و به‌ سوی‌ خدای‌ بینهایت‌در سیر صعودی‌ است‌، هر گام‌ مثبتی‌ که‌ در جهت‌ او بردارد، یک‌ قدم‌ به‌ اونزدیکتر می‌شود.

وَلَوْ شا’ءَ ربُّک‌ لَجَعَل‌َ النّاس‌َ اُمَّة‌ٌ وا’حِدَة‌ٌ وَلاَیَزالُون‌َ مَخْتَلِفین‌َ اِلاّ مَن‌ْ رَحِم‌َ رَ بُّک‌َوَلِذلِک‌َ خَلَقَهُم‌ْ

و اگر پروردگار تو می‌خواست‌ مردم‌ را یک‌ امت‌ می‌کرد، پیوسته‌مختلف‌ خواهند بود مگر کسانی‌ که‌ پروردگار تو، به‌ آنها رحمت‌ کندو (انسانها) برای‌ رحمت‌ آفریده‌ شده‌اند. (هود ۱۱۹ و ۱۱۸)

آیه‌ فوِق هدف‌ از آفرینش‌ را رحمت‌ می‌داند، یعنی‌ انسانها برای‌ رحمت‌آفریده‌ شده‌اند.

اِلاّ مَن‌ْ رَحِم‌َ رَبُّک‌َ وَ لِذ’لِک‌َ خَلَقَهُم‌ْ

در اینجا این‌ سوال‌ مطرح‌ است‌ که‌ مراد از رحمت‌ در آیه‌ فوِق چیست‌؟ به‌عبارت‌ دیگر منظور از اینکه‌ انسانها برای‌ رحمت‌ آفریده‌ شده‌اند چیست‌؟

پاسخ‌ این‌ است‌ که‌ منظور از رحمت‌ همان‌ هدایت‌ الهی‌ است‌ که‌ شامل‌حال‌ انسانها می‌شود تا به‌ سعادت‌ حقیقی‌ نایل‌ آیند. به‌ بیان‌ دیگر رحمت‌عبارت‌ است‌ از هدایت‌ تکوینی‌ و تشریعی‌ که‌ موجب‌ رشد و کمال‌ انسانهامی‌شود.

با این‌ بیان‌، میان‌ آیه‌ فوِق و آیه‌ وَ ما’ خَلَقْت‌ُالْجِن‌َّ وَ الاِنْس‌َ اِلاّ’ لِیَعْبُدُون‌َ هیچ‌گونه‌مغایرتی‌ نیست‌، چرا که‌ به‌ وسیله‌ عبودیت‌ و رحمت‌ می‌توان‌ همة‌ استعدادهای‌وجودی‌ خود را تعالی‌ بخشیده‌ و به‌ کمال‌ نهایی‌ وجود خود دست‌ یافت‌.

هُوَ الَّذی‌ خَلَق‌َ السَّم’وات‌ِ وَالاَرْض‌َ فی‌ سِتَّة‌ِ اَیّا’م‌ٍ وَکا’ن‌ عَرْشُه‌ُ عَلَی‌ اْلم’اءِلِیَبْلُوَکُم‌ْ اَیُّکُم‌ْ اَحْسَن‌ُ عَمَلاً

اوکسی‌است‌که‌آسمانها وزمین‌ رادرشش‌روزآفرید وعرش‌او بر روی‌آب‌ بود تا شما را بیازماید که‌ کدامتان‌ نیکوکار هستید؟ (هود ۷)

اَنّا’ جَعَلْنا’ ما’ عَلَی‌ الاَرْض‌ِ زینَة‌ٌ لَها’ لِنَبْلُوَ هُم‌ْ اَیُّهُم‌ْ اَحْسْن‌ُ عَمَلاً

ما آنچه‌ را که‌ بر روی‌ زمین‌ است‌ زینت‌ آن‌ قرار دادیم‌ تا آنها رابیازماییم‌ که‌ کدامیک‌ نیکوکارترند. (کهف‌ ۷)

اَلَّذی‌ خَلَق‌َ الْمَوْت‌َ وَ الْحَیو’ة‌َ لِیَبْلُوَکُم‌ْ اَیُّکُم‌ْ اَحْسَن‌ُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُورُ

او کسی‌ است‌ که‌ مرگ‌ و حیات‌ را آفرید تا شما را بیازماید که‌کدامتان‌ دارای‌ عمل‌بهترهستید واو عزیزی‌آمرزنده‌است‌. (ملک‌ ۲)

بنابر آیات‌ فوِق، هدف‌ از آفرینش‌ وجود انسانهای‌ نیکوکار بوده‌ است‌.خدا انسانها را آفریده‌ است‌ تا مشخص‌ شود که‌ چه‌ کسی‌ خوب‌ است‌ و چه‌کسی‌ بد؟ چه‌ کسی‌ دارای‌ اعمال‌ صالح‌ است‌ و چه‌ کسی‌ دارای‌ اعمال‌ زشت‌ وناصالح‌.

طبق‌ این‌ آیات‌، هر انسانی‌ که‌ از عمل‌ نیکوتری‌ برخوردار باشد، خود رابه‌ هدف‌ آفرینش‌ نزدیکتر ساخته‌ است‌. در واقع‌، این‌ آیات‌ هدف‌ خلقت‌ رانیل‌ انسانها به‌ کمال‌ وجودیشان‌ دانسته‌ است‌

جمعه 4/12/1391 - 13:45
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته