این جهان كوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
می توان تنها شد می توان زار گریست
می توان چشمی را به هیاهوی جهان خیره گذاشت .
آفتابي كه باشي آفتاب هم رفيق مي شه .
عشق زيرباران ايستادن و با هم خيس شدن نيست
عشق يعني كه يكي چتر شود و ديگري هرگز نفهمد كه چرا خيس نشد.