• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 10
تعداد نظرات : 1
زمان آخرین مطلب : 3430روز قبل
قرآن

مسلم است که لغت عربی زبانی است نیرومند و پهناور که می‏تواند مقاصد درونی انسان را بروشنترین و دقیق‏ترین وجهی اداء کند و در این خصوص کاملترین زبانها است. 
از راه تاریخ ثابت شده است که اعراب جاهلیت (پیش از اسلام) که اغلب چادرنشین و از رسوم مدنیت بی بهره و از بیشتر مزایای زندگی کاملا محروم بوده‏اند در قدرت بیان و بلاغت کلام، موقع و مقام بزرگی داشته‏اند چنانکه در صفات تاریخ هرگز نمی‏توان برای آنان رقیبی پیدا کرد. 
در بازار ادبیات عرب؛ سخن شیوا بالاترین ارزش را داشت و سخنان زیبا ادیبانه را بسیار احترام می‏گذاشتند. و همانطور که بتها و خدایان خویش را در خانه کعبه نصب می‏کردند اشعار دلربا و دلنشین سخنوران و شعرای درجه یک را بدیوار کعبه می‏آویختند. و با آنکه زبانی بآن پهناوری و با آن همه علائم و دستورهای دقیق را بدون کمترین غلط و کوچکترین اشتباهی بکار می‏بردند و در آرایش و پیرایش کلام بیداد می‏کردند، در روزهای نخستین که آیاتی از قرآن کریم به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گردید و برای مردم تلاوت شد غلغله‏ای در میان اعراب و سخنوران آن قوم انداخت و بیان جذاب و پر معنی قرآن چنان در قلبها جای کرده و صاحبدلان را شیفته خود ساخت که هر سخن شیوائی را فراموش کرده و شعرهای آبداری که از استادان سخن بنام (معلقات) بکعبه آویخته شده بود پائین آوردند. 
این سخنان خدائی با زیبائی و دلربائی بی پایان خود هر دلی را مجذوب می‏ساخت و با نظم شیرین خود مهر خاموشی بدهان شیرین زبانها می‏زد.
ولی از سوی دیگر برای اقوام مشرک و بت پرست بسیار تلخ و ناگوار بود زیرا با بیان رسا و حجت قاطع خود آئین توحید را مبرهن و مدلل می‏ساخت و روش شرک و بت پرستی را نکوهش می‏کرد و بتهائی را که مردم، خدایان می‏نامیدند و دست نیاز بسوی آنها دراز می‏کردند و در پیشگاه آنها قربانیها می‏نمودند و بالاخره آنها را می‏پرستیدند بدگوئی کرده و آنها را مجسمه‏ی سنگی و چوبی بیجان و بدون اثر و ثمر معرفی می‏نمود اعراب وحشی را که کبر و نخوت سراپای آنان را فرا گرفته و زندگانی خود را بر اساس خونخواری و راهزنی بنا نهاده بودند بآئین حق پرستی و احترام عدالت و انسانیت دعوت می‏کرد این بود که اعراب از راه ستیزه و مبارزه پیش آمدند و برای خاموش کردن این مشعل هدایت بهر وسیله‏ای دست می‏زدند ولی هرگز از کوشش نابکارانه خود جز نومیدی سودی نمی‏بردند. در اوائل بعثت، پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را پیش یکی از فصحا بنام ولید که از سخن شناسان معروف بود بردند آن حضرت آیاتی چند از اول سوره حم سجده تلاوت نمود. ولید با کبر و نخوتی که داشت با دقت گوش می‏داد تا آن حضرت بآیه شریفه فان اعرضوا فقل انذرتکم صاعقه مثل صاعقه عادو ثمود رسید همینکه این آیه را تلاوت فرمود حال ولید دگرگون گردیده لرزه بر اندامش افتاد چنانکه از خود بیخود گردید و مجلس بهم خورده جماعت متفرق شدند. 
بعد از آن عده‏ای پیش ولید آمده گله آغاز کردند که ما را پیش محمد سرافکنده و رسوا کردی گفت: نه بخدا قسم شما می‏دانید که من از کسی نمی‏ترسم و طمعی نیز ندارم و می‏دانید که سخن شناسم، سخنانی که از محمد شنیدم شباهتی بسخنان مردم ندارد سخنانی است جذاب و دلفریب، نه شعرش می‏تواند نامید نه نثر، پرمغز و ریشه‏دار است و اگر من ناگزیرم که در این باره قضاوتی کرده سخنی بگویم سه روز مهلتم دهید تا فکری بنمایم پس از سه روز که نزد وی آمدند ولید گفت: سخنان محمد سحد و جادو است که دلها را فریفته خود می‏سازد. 
مشرکان براهنمائی ولید قرآن را سحر و جادو نامیده از شنیدن آن پرهیز می‏کردند و مردم را نیز از گوش دادن به آن منع می‏نمودند. و گاهی که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مسجدالحرام به تلاوت قرآن می‏پرداخت آوازها بلند کرده کف می‏زدند تا دیگران صدای آن حضرت را نشوند. 
با این همه چون در برابر بیان شیوا و دلربای قرآن دلداده بودند بیشتر اوقات آرام نمی‏گرفتند و از تاریکی شب استفاده کرده پشت دیوار خانه آن حضرت جمع شده به تلاوت قرآن گوش می‏دادند آنگاه آهسته بیکدیگر می‏گفتند این سخن را سخن مخلوق نمی‏توان گفت. خدای متعال باین معنی اشاره نموده می‏فرماید: 
نحن اعلم بما یستمعون به اذ یستمعون الیک و اذ هم نجوی اذ یقول الظالمون ان تتبعون الا رجلاً مسحوراً سوره اسری آیه 47 خلاصه ترجمه: ما بهتر می‏دانیم که آنان وقتیکه بتلاوت تو گوش می‏دهند قرآن را با چه 
گوشی می‏شنوند و بهتر می‏دانیم که این ستمکاران می‏گویند این مرد جادوزده است آنوقت برگشته آسته به گوش همدیگر چه می‏گویند. 
گاهیکه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نزد کعبه بتلاوت قرآن و دعوت مردم می‏پرداخت سخنوران عرب که می‏خواستند از جلو آن حضرت بگذرند خم می‏شدند که دیده و شناخته نشوند چنانکه خدای متعال می‏فرماید:
الا انهم یثنون صدورهم لیستخفوا منه سوره هود آیه 5 خلاصه ترجمه: آنان خم می‏شدند که خود را از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پنهان کنند.

برگرفته از سایت مرکز اطلاع رسانی غدیر 

دوشنبه 3/9/1393 - 10:48
موفقیت و مدیریت

با آن که برقراری ارتباط، بسیار ساده و سرراست به نظر می‌آید اغلب ارتباطات به سوء تفاهم و تفاسیر بد ختم می‌گردند. طبعاً چنین سرانجامی منجر به ایجاد احساس ناخوشایند و سرخوردگی در روابط شخصی و حرفه‌ای می‌گردد. تمام زمان‌هایی را به یاد آورید که به طرف مقابل‌تان بی هیچ منظوری، چیزی می‌گویید که بد برداشت می‌شود، یا موقعیتی را تصور کنید که به‌خاطر حرف کسی احساس بدی به شما دست داده‌است و اتفاقاً او هم نمی‌خواسته شما را رنجیده خاطر کند. باید به خاطر داشته‌باشیم که واژه‌ها چنان بُرّنده عمل می‌کنند که می‌توانند رشته‌های اعتماد و محبت را به‌سرعت بگسلند. کلمات، همان‌طور که می‌توانند سازنده باشند، توان تفرقه‌افکنی، آسیب‌رسانی و ایجاد سوءتفاهم را هم دارا هستند.

آموختن مهارت‌های برقراری ارتباط مؤثر باید به‌طور جدی در مدارس و از پایه‌ی ابتدایی آغاز و پی‌گیری شوند. دانستن این مهارت‌ها، بر کیفیت ارتباطات ما می‌افزایند، اعتماد به‌نفس شخصی و وجهه‌ی اجتماعی‌مان را بهبود می‌بخشند و احتمال موفقیت را در نقش‌های گوناگون‌مان در زندگی افزایش می‌دهند. در این پست، از ده مهارت ارتباطی می‌گوییم که می‌تواند ارتباطات ما را بهتر کند و دانستن‌شان، یک لازمه است.

۱- زبان بدن
زبان بدن ما، پیش از زبانِ سرمان سخنانی را برای مخاطب نقل می‌کند. نحوه‌ی ایستادن ما، حالت چهره و چشمان ما داستانی را بیان می‌کنند که می‌تواند دیدگاه طرف مقابل را از ما بسازد. مهم نیست که واژه‌هایی که به کار می‌بریم، تا چه میزان قدرتمند باشند. اگر قابل اعتماد و با حالتی دوستانه جلوه نکنیم، دیگران به‌سادگی نادیده‌مان می‌گیرند. پس باید مراقب زبان بدن‌مان باشیم و هر از گاهی تغییراتی در آن ایجاد نماییم. هنگام سخن گفتن، در چشم دیگران نگاه کنیم. اغلب و به‌صورت تصادفی لبخندهایی بزنیم. دست‌مان را برای دست دادن با طرف مقابل پیش ببریم یا اگر صمیمی‌تر هستیم، به گرمی برای‌ش آغوش بگشاییم. راست بایستیم، سرمان را بالا بگیریم و شانه های‌مان را عقب بدهیم. نباید پاها یا دست‌های‌مان را قلاب کنیم، چرا که در بیننده ایجاد ذهنیت نیازمند حالت تدافعی در ما می‌نماید.


۲- گوش دادن فعال
برقراری ارتباط خوب، تنها مستلزم خوب سخن گفتن و یک زبان بدن مناسب نیست. باید بتوانیم به مخاطب‌مان خوب هم گوش دهیم. وقتی بتوانیم یک شنونده‌ی خوب باشیم، می‌توانیم ارتباطات‌مان را بهبود دهیم و در واکنش‌های اجتماعی مؤثرتر عمل کنیم و هم‌زمان توانایی تأثیرگذاری، متقاعد نمودن و مذاکره‌گری را نیز در خود تقویت می‌کنیم. این مهارت، مسلزم آن است که آگاهانه چیزی بیش از کلماتی را که گوینده بیان می‌دارد، بشنویم. باید با ذهن باز، پیامی را که فرستاده درک نماییم. به دقت روی گوینده متمرگز شویم، و مراقب باشیم که حواس‌مان پرت نمی‌شود. باید به زبان بدن گوینده هم دقت نماییم. زبان بدن مناسب ما می‌تواند تکان دادن گهگاه سر یا لبخندی ملایم باشد. هر از گاهی نظرات و راهنمایی‌هایی مفید ارائه دهیم.

9-24-2014 8-21-21 AM

۳- حل کشمکش
ایجاد تعارض در هر رابطه‌ای اجتناب‌ناپذیر است. مهم آن است که بدانیم این مناقان را چگونه در راهی مسالمت‌امیز هدایت کنیم تا رابطه ادامه یابد. خیلی‌ها تلاش می‌کنند که از این کشمکش‌ها دوری کنند، چرا که اصلاً دوست ندارند با تلخی و احساس درد آن مواجه گردند. خودِ این، می‌تواند باعث ایجاد خشم نهفته و سوء تفاهم گردد. عامل کشمکش‌ی که باعث ایجاد هیجانات قوی می‌شود، نیاز درونی‌ای است که برآورده نشده. در یک رابطه‌ی سالم، باید به نیازها و احساسات به یک میزان احترام گذاشت.

توانایی حا تعارضات به‌صورت مسالمت‌امیز نیاز دارد که ما آرام باشیم، حالت دفاعی به خود نگیریم و رفتارمان امیخته با احترام باشد. وقتی بر احساسات‌مان مسلط باشیم، می‌توانیم میان نظرات و نیازهای‌مان بدون ارعاب، زخم زدن و تنبیه دیگران تعادل برقرار نماییم. در ضمن، به دنبال راه‌حل مناسب برای حل مناقشات بودن، یعنی ما می‌توانیم راحت ببخشیم و فراموش نماییم و توانایی سازش را برای حفظ رابطه دارا هستیم.

9-24-2014 8-26-05 AM

۴- اعتبار
نباید مخاطب‌مان را نادان فرض کنیم. آن‌ها سوء نیت را بالاخره تشخیص خواهند داد. وقتی تلاش می‌کنیم که خود را به گونه‌ای جلوه دهیم که واقعاً نیستیم، آن ها بلافاصله ما را پس می‌زنند. ضمناً، مردم خیلی راحت متوجه می‌شوند که ما خود را در حصاری نامرئی محبوس کرده ایم تا از خودمان محافظت کنم یا با آن‌ها مشارکت ننماییم. در این صورت، نباید انتظار ایجاد رابطه و حفظ روابط پیشین‌مان را داشته‌باشیم. اعتبار، به این معناست که خود را آزاد می‌گذاریم که چنان که هستیم، باشیم و می گذاریم دیگران هم همین‌طور ما را ببینند، علی‌رغم تمام نقایصی که داریم. معتبر بودن، راحت به دست نمی‌آید. ابتدا باید دقیقاً تعریف نماییم که چه کسی هستیم و چه ارزش‌هایی داریم. باید از صمیم قلب سخن گفتن را تمرین کنیم و تجربیات‌مان را در موقغیت‌های مشترک، با دیگران به اشتراک بگذاریم.

۵- نبوغ احساسی

این نبوغ در توانایی درک، تفسیر و پاسخ مناسب به احساسات مخاطب‌مان است. این امری اساسی برای برقراری ارتباط مؤثر است که بایستی میان افراد داد و ستد شود. در تعامل میان گوینده و شنونده، گوینده حالت شنونده را درک می‌کند و می‌تواند سخنان‌ش را تنظیم کند. وجود چنین هواوی در ما، با درک علایم غیرکلامی از سوی دیگران دانسته می‌شود، مانند درک زبان بدن و حالت چهره‌ی مخاطب. پس از آن‌که متوجه این علایم شدیم، باید بتوانیم تفسیری بر آن ها داشته باشیم (خشم، غم، هیجان، ترس و غیره).

نکته این است که پس از درک این علایم، پاسخی مناسب به احساسات دیگران بدهیم تا رابطه را مستحکم‌تر سازیم. مثلاً ممکن است درباره‌ی یک مشتری با رئیس‌تان، وقتی حواس‌ش به شما نیست، حرف بزنید. در این هنگام بهتر است که موضوع را تغییر دهید، مثلاً بگویید شاید بهتر باشد بعداً راجع به آن حرف بزنیم و اگر مایل است، می‌تواند بگوید از چه ناراحت است.

9-24-2014 8-29-49 AM

۶- بیان و تُن صدا
یکی از عناصر پایه‌ای در تداوم ارتباط، نحوه‌ی بیان ماست. اگر نامفهوم سخن بگوییم، خیلی آهسته یا بلند حرف بزنیم، توهین کنیم، یا زیاد از اصوات نامفهوم «ئه» یا «آ» مابین کلمات استفاده کنیم، پیام واقعی کلام‌تان از بین می‌رود و شنونده ها تقلای زیادی می‌کنند تا درک نمایند که منظورتان چه بوده. کمبود اعتماد به نفس و دانش، می‌تواند منجر به ضعف در مهارت‌های سخن گفتن گردد. باید روی بیان مناسب تمرین کنیم. می‌توانیم صدای‌مان را ضبط کنیم تا تُن صدا و کیفیت آن را بشناسیم. علامتی برای خود بگذاریم تا از اصوات بی‌معنا میان کلمات مان استفاده نکنیم. با سر بالا، شانه‌های عقب، راست بایستیم تا دیاگرام‌مان باز شود و حین سخن گفتن، راحت‌تر تنفس کنیم و با آرامش سخن بگوییم.

۷- ایجاد بازتاب
ذهن ما توانایی شناخت چهره‌ها و حالات آن‌ها را دارد و ما می‌توانیم ناخودآگاه، این حالات را در چهره‌ی خود تکرار نماییم. وقتی ما زبان بدنی را که از دیگری اموخته‌ایم، بازتاب می‌دهیم نشان می‌دهیم که حالات و احساس آن‌ها را در زمان تجربه‌ای مشترک که پیش‌تر داشته‌اند، درک کرده‌ایم. وقتی احساسات مشترک‌مان را به اشتراک می گذاریم، تمایل خود را به برقراری اعتماد بیش‌تر، ارتباط و همدلی نشان می‌دهیم. برای دست یافتن به رابطه‌ای صمیمانه‌تر، می‌توانیم این پروسه را مهندسی معکوس نماییم. می‌توانیم این را دفعه‌ی بعد که با کسی مکالمه کردیم امتحان کنیم و کمی از زبان بدن او را به خودش انعکاس دهیم. باید از مبالغه بپرهیزیم، اما ماهرانه زبان بدن و حالت چهره‌شان را منعکس نماییم و ببینیم در آن هنگام، چه پاسخی از آن‌ها دریافت می کنیم.

۸- پرسیدن سئوالات خوب

یکی از بهترین راه‌هایی که می‌توانیم درباره‌ی دیگران چیزی بدانیم و نشان دهیم که خوب گوشی می‌دهیم، پرسیدن سئوالات خوب است. پرسیدن سئوالاتی که فرد را وادار به توضیح بیشتری می‌کند که احساساتش را بهتر بیان می‌سازد، به مخاطب احساس شنیده‌شدن می‌دهد و رابطه را مستحکم‌تر می‌سازد. سئوالات را از جایی باید آغاز کنیم که مکالمه تا جایی پیش رفته‌باشد، تا نشان دهیم به سخنان‌ مخاطب‌مان علاقه‌مند شده‌ایم. مثلاً بپرسیم که چرا این‌طور فکر می کند؟ گاهی سکوت و احساس ناراحتی ناشی از آن، باعث می‌شود بیشتر احساسات‌مان را به اشتراک بگذاریم. مردم معمولاً همه‌ی ان چه را که می‌خواهند، نمی گویند اما اگر به‌قدر کافی منتظر بمانیم، بالاخره سکوت‌شان را خواهند شکست.

۹- مکالمه‌ی کوتاه
موقعیت‌هایی هست که مکالمات کوتاه‌تر، بیش‌تر به صلاح هستند. این مکالمات مؤدبانه، معمولاً در مهمانی‌ها یا مجامع عمومی پیش می‌آیند و می‌توانند جوّی دوستانه میان ما و مخاطب‌مان برقرار نمایند. شاید، بعد از آن دیگر برخوردی میان ما و آن شخص به وجود نیاید، با این‌حال داشتن هنر مدیریت روی مکالمات کوتاه هم بسیار مهم است و در مجامع عمومی و قرارهای تجاری به کمک‌مان خواهد امد. داشتن این مهارت، نشان می‌دهد که ما دارای وقار اجتماعی هستیم و می‌توانیم دیگران را به خود علاقه‌مند سازیم.

۱۰- وضوح و دانش
در هر نوع ارتباطی، مجبور هستیم که مواضع خود را صریح بیان کنیم و روشن کنیم که هدف مان در برقراری این ارتباط، چیست. بایستی مواضع‌مان را به‌طور منطقی ارائه دهیم. باید مطمئن شویم که منظور ما توسط مخاطب درک شده و مفاهیمی را که عرضه داشته‌ایم، متوجه شده است. باید از اضافه گویی و حشو بپرهیزیم و تنها به مقصودمان بپردازیم. دانش و اطلاعات ما روی موضوع مورد بحث، باعث اعتماد به نفس ما خواهد شد و شنونده را به آن‌چه که می‌گوییم، علاقه مند می‌سازد.

باید به یاد داشته‌باشیم که برای برقراری یک ارتباط موفق، نیاز به تمرین داریم. با مطالعه‌ی این ده بند، صادقانه ببینیم که در کدام بخش ضعیف‌تر عمل می‌کنیم. در آینده‌ی نزدیک و در موقعیت‌هایی که پیش می‌آید، این مهارت‌ها را به کار ببریم. در ابتدا چندان ساده به نظر نمی‌اید، اما به مرور زمان باعث می‌شود اعتماد به نفس بالایی به‌دلیل توانایی برقراری ارتباطات خوب احساس نماییم. به‌علاوه، مخاطب ما متوجه تلاش ما برای حفظ روابط خواهد شد و روی او تأثیری مثبت به‌وجود می‌اید. «برایان تریسی» می‌گوید: «برقراری ارتباط مهارتی است که می‌توانید بیاموزید. مانند راندن دوچرخه یا تایپ کردن است. اگر بخواهید که روی‌ش کار کنید، به‌سرعت کیفیت هر بخش از زندگی تان بهبود می‌یابد.»

جمعه 4/7/1393 - 18:31
نجوم

۱. سطح آتشین زهره1

به عنوان نزدیک‌ترین سیاره به خورشید، دمای سطح عطارد تا ۴۵۰ درجه سانتیگراد در روز بالا می‌رود اما از آنجا که جو کافی برای نگه داشتن این گرما وجود ندارد شب‌های عطارد تا ۱۷۰ درجه زیر صفر سرد می‌شوند. این یعنی بیشتر از جی 750 درجه سانتیگراد اختلاف که بزرگترین تغییر دما در کل منظومه‌ی شمسی محسوب می‌شود. 

۲: نوسانات وحشتناک دما در سطح عطارد

2

با وجود این که زهره دومین سیاره‌ی نزدیک به خورشید است اما جو متراکم و سمی آن اثر گلخانه‌ای شدیدی را پدید آورده که گرما را به تله می‌اندازد و اجازه‌ی خروج به آن نمی‌دهد، به همین دلیل دمای سطح زهره به ۴۶۵ درجه‌ی سانتیگراد می‌رسد، یعنی سیاره‌ای داغ‌تر از سُرب مذاب.

 ۳: کوه‌ها و دره‌های مریخ

3

سیاره‌ی قرمز خانه‌ی بلندترین کوه و کوتاه‌ترین دره‌ی منظومه‌ی شمسی است. رشته کوه‌های المپیوس مریخ ارتفاعی بیشتر از ۲۷ کیلومتر دارد که سه برابر بلندتر از کوه اورست است. در حالی که دره‌ی مارینراید مریخ عمقی برابر ۸ تا ۱۰ کیلومتر با گستردگی ۶۰۰ کیلومتر و طولی حدود ۴۰۰۰ کیلومتر دارد یعنی تقریبا به بزرگی عرض استرالیا یا فاصله‌ی تهران تا رم.

 ۴: انحراف عجیب محور اورانوس

4

محور چرخش اورانوس ۹۸ درجه نسبت به بقیه سیارات منظومه‌ی شمسی اختلاف دارد بنابراین اورانوس برخلاف دیگر سیارات منظومه‌ی شمسی روی محوری تقریبا افقی به دور خورشید می‌چرخد. بسیاری از ستاره شناسان بر این باورند که این جهت گیری غیر معمول ممکن است به علت برخورد با یک سیاره به اندازه زمین در روزهای نخست شکل گرفتن سیاره به وجود آمده باشد.

 ۵: بادهای نپتون

5

در نپتون بادهایی با سرعت ۱۱۰۰ کیلومتر در ساعت می‌وزد. منبع به وجود آورنده‌ی انرژی لازم برای شکل گیری سریع‌ترین بادهای منظومه‌ی شمسی در این سیاره‌ی دوردست ناشناخته باقی مانده است. فاصله‌ی نپتون از خورشید ۴.۵۰ میلیارد کیلومتر است. آن را با فاصله‌ی ۱۵۰ میلیون کیلومتری زمین تا خورشید مقایسه کنید.

۶: حلقه‌های زحل

6

شهرت زحل به خاطر حلقه‌های زیبا و جذاب آن است. یکی از حلقه‌های زحل به حدی کج نبود که از زمین دیده شود. این حلقه در سال ۲۰۰۹ کشف شد. برآورد می‌شود قطر آن حداقل ۲۰۰ برابر قطر زمین باشد، یعنی یک میلیارد کره‌ی زمین را می‌توان داخل این حلقه جای داد.

۷: طوفان شن در مریخ

7

طوفان‌های شن مریخ بزرگترین طوفان در منظومه‌ی شمسی هستند که قادرند تمام سطح سیاره‌ی سرخ را به مدت یک ماه تیره کنند. این که چگونه طوفان شن می‌تواند به اندازه‌ی سطح کل سیاره رشد کند را با این تئوری توضیح می‌دهند که با بلند شدن طوفان شن در یک منطقه ذرات گرد و غبار معلق در جو سیاره انرژی بیشتری را از نور خورشید جذب می‌کنند و باعث گرم شدن هوای آن منطقه می‌شود، سپس هواوی گرم بالا رفته و جای خود را با هوای سرد عوض می‌کند که همین باعث تولید باد می‌شود. با تولید باد گرد و غبار بیشتری به هوا بلند می‌شود که باعث گسترش طوفان و چرخه‌ی بزرگ شکل‌گیری آن می‌شود.

۸: شش ضلعی عجیب در زحل

8

زحل سیاره‌ای با حلقه‌های مشهور است. مشتری، اورانوس و نپتون نیز حلقه دارند، اما آن‌ها چیزی مثل شش ضلعی بزرگی که قطب شمال زحل را در برگرفته ندارد هر ضلع شش گوشی زحل ۱۲۵۰۰ کیلومتر طول دارد، یعنی به حدی بزرگ است که می‌تواند ۴ زمین را در خود جای دهد. تصاویر حرارتی نشان می‌دهند این شش ضلعی در بعضی نقاط تا ۱۰۰ کیلومتر به داخل جو سیاره فرو رفته است. دانشمندان در باره‌ی منشا این شش ضلعی تئوری‌های مختلفی را ارائه داده‌اند که بیشتر به اثرات تعامل پیچیده موج‌های هوا در جو سیاره برمیگردد.

۹: لکه‌ی بزرگ سرخ مشتری

9

بی‌شک فوق‌العاده‌ترین ویژگی سطح مشتری لکه‌ی بزرگ قرمز رنگ آن است. در حقیقت این لکه طوفان عظیمی است که بیشتر از ۳۰۰ سال است دیده می‌شود. بزرگترین قطر آن سه برابر گسترده‌تر از زمین است و هر لحظه لکه‌ی قرمز کاملا محو و دوباره پدیدار می‌شود.

۱۰: هوای زمین

10

هوا یکی از موهبت‌هایی است که شکل گرفتن زندگی‌مان را مدیون آن هستیم. زمین از اقیانوس‌هایی پر از آب پوشیده شده البته مریخ هم می‌توانست زمانی دریا داشته باشد ولی در هیچ سیاره‌ی دیگری در منظومه‌ی شمسی جوی پر از اکسیژن وجود نداشته که همین عامل باعث به وجود آمدن حیات در منظومه‌ی شمسی شده است.

يکشنبه 9/6/1393 - 15:1
تغذیه و تناسب اندام

چربی شکم یک مشکل بزرگ برای سلامتی است که ریسک بیماری های نظیر دیابت نوع دوم بیماری های قلبی و عروقی و حتی سرطان سینه را بالا میبرد. شما با ورزشهای هوازی میتوانید روی سراسر بدن خود تاثیر بگذارید پس ورزشی را انتخاب کنید که بیشترین کالری را بسوزاند و در نتیجه چربی بدن شما شما هرچه سریعتر آب شود. قبل از انجام هر کاری با پزشک خود در مورد ورزشی که انجام میدهید مشورت کنید.

 


ورزش هوازی متوسط
برای کسانی که تازه شروع به ورزش کرده اند بهترین انتخاب ورزشهایی است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم. با این ورزشها شاید کالری زیادی مصرف نکنید ولی استحکام بدن خود را بالا میبرید. پیاده روی انتخاب بسیار خوبیست هر یک ساعت پیاده روی برای فردی با 72 کیلو وزن 277 کالری میسوزاند و ورزشی مانند ایروبیک آبی نیز در طول یک ساعت 292 کالری میسوزاند.
 

 


ورزشهای هوازی شدید
بعد از اینکه با ورزشهای هوازی متوسطه استحکام بدن خود را بالا بردید بدن خود را با ورزشهای شدید تر بسنجید. با بالا بردن شدت ورزش میزان کالری که توسط بدن شما سوزانده میشود نیز بیشتر میشود و چربی بیشتری از ناحیه شکم آب میشود.یکی از انتخاب های شما دویدن آهسته است که فردی با وزن 72 کیلوگرم در هر ساعت میتواند 584 کالری بسوزاند. طناب زدن هم یک انتخاب با تاثیر بسیار بالاست که 730 کالری در ساعت میسوزاند. شنا کردن نیز 511 کالری در ساعت میسوزاند.

 



ورزشهای ترکیبی
بعد از گذارندن دو مرحله ی بالا بدن شما هم از نظر استحکام پیشرفت کرده و هم اینکه بدن شما میزان زیادی کالری سوزانده. حالا نوبت آن است که با ترکیب دو نوع ورزشی که گفته شد خود را قوی تر کنیم. ورزش خود را با یکی از ورزشهای هوازی متوسطه شروع کنید مثلا پیاده روی بعد مدتی پیاده روی را تبدیل به یکی از ورزشهای هوازی شدید تبدیل کنید مثلا شروع به دویدن آهسته کنید. بعد از اینکه مدتی این شیوه را ادامه دهید قادر خواهید بود از دویدن آهسته به دویدن با سرعت تغییر حالت بدهید که مسلما کالری بیشتری میسوزانید و در نتیجه چربی بیشتری آب میکنید.

تمرینات مداری
راه دیگر برای تاثیر گذاشتن روی چربی های ناحیه شکم استفاده از روش ورزش های مداری است. ورزش مداری از ترکیب ورزشهای مربوط به ناحیه شکم و تبدیل آن به گوشی هواوی سخت ساخته میشود. برای مثال شما ورزش را با یک تمرین مخصوص شکم مانند دراز و نشست شروع میکنید بعد از کامل کردن این تمرین یک ورزش سخت هوازی را مانند طناب زدن شروع کنید. ورزشهای ناحیه شکم باعث نمی شود چربی این منطقه سریعتر آب شود اما کمک میکند حدود معده شما لاغر نشان دهد.

منابع:
“Fitness” magazine; Our Top 10 Abs Exercises; Lexi Walters; May 2008
MayoClinic.com; Exercise for Weight Loss: Calories Burned in 1 Hour; Dec. 1, 2009
“Fitness” magazine; Circuit Training Workout: Burn 30 Percent More Calories; Liz Neporent; July 2006
MedlinePlus; Tips for Losing Weight; Oct. 18, 2009
MayoClinic.com; Interval Training: Can It Boost Your Calorie-Burning Power?; Feb. 6, 2010

پنج شنبه 9/5/1393 - 14:52
تغذیه و تناسب اندام

شاید گمان کنید که اعتقاد به گیاهخواری عقیده‌ای جدید مربوط به عصر حاضر است و تنها اطواری بهداشتی یا ازسر انسان‌دوستی به حساب می‌آید، اما سابقه تاریخی موضوع را می توان تا ابتدای تکامل موجودات انسانی دنبال کرد. کالین اسپنسر نویسنده کتاب «تاریخ گیاهخواری» می‌نویسد که اجداد انسان‌نمای ما در طول دوره ۲۴ میلیون ساله تکامل خود، ۵.۱ میلیون سال را تقریباً با رژیم غذایی گیاهی مطلق گذراندند و تنها گهگاه از حشرات یا کرم‌ها تغذیه می‌کردند. به گفته اسپنسر فقدان گیاهان و میوه‌های متنوع ممکن است دلیل نابودی انسان نئاندرتال و باقی ماندن انسان کرو- مانیون -جد مستقیم ما- باشد.

کرو- مانیون ها در سرزمین‌های با آب و هوای معتدل‌تر زندگی می‌کردند و به آسانی به منابع فراوان گیاهان و میوه‌ها دسترسی داشتند، اما نئاندرتال‌ها که در پهنه‌های یخزده شمال اروپا زندگی می‌کردند، مجبور بودند که صرفاً از گوشت تغذیه کنند.ا عتقاد به گیاهخواری و اجتناب از تغذیه از گوشت همچنین ریشه‌های مذهبی و فلسفی کهنی دارد.

در اوپانیشادهای هندو که حدود ۳۰۰۰ سال پیش نوشته شده اند از آموزه «تناسخ»، مخالفت با خوردن گوشت حیوانات منتج می شود. روحانیان بودایی حق کشتن حیوانات یا خوردن گوشت حیوانات یا خوردن گوشت را ندارند مگر آن که بدانند که حیوان به خاطر آنها کشته نشده است. معتقدان به آئین «جین» (Jains) از عقیده عدم خشونت نسبت به هر موجود زنده (آهیمسا) پیروی می‌کنند و بر این اساس گوشت نمی‌خورند. در سنت یهودی- مسیحی آنچنان که ازسفر «آفرینش» در «تورات» و توصیف باغ عدن برداشت می‌شود غذای ایده‌آل انسانی گیاهی است، اما آن چنان که از کتاب «نوح» در تورات بر می‌آید پس از طوفان نوح خوردن گوشت مجاز می‌شود. بسیاری از مسیحیان اولیه گیاهخوار بودند از جمله فرقه پدران صحرا. بعدها هم اعضای برخی از فرقه های مسیحی مثل بندیکتن‌ها گیاهخواری را ترغیب می‌کردند، اما تنها اقلیت‌هایی از مسیحیان و یهودیان براساس عقیده مذهبی به گیاهخواری می‌پرداختند.

6-4-2014 3-22-44 AM

در میان فیلسوفان یونان و روم باستان اعتقاد به گیاهخواری قوی‌تر بود. اولین چهره برجسته در میان آنان که به گیاهخواری معتقد بود فیثاغورث است که در انتهای قرن ششم قبل از میلاد می‌زیست. رژیم غذایی فیثاغورثی شامل اجتناب از خوردن گوشت حیوانات سلاخی شده بود. اخلاق فیثاغورثی که بین سال های ۴۳۰ تا ۴۹۰ پیش از میلاد به صورت یک آئین فلسفی درآمد که به برپا کردن قانونی جهانشمول و مطلق گرایش داشت که از جمله با حکم به عدم کشتن مخلوقات زنده برای اجتناب از خونریزی بی‌رحمانه به خصوص قربانی کردن حیوانات و تغذیه از گوشی همراه بود. فیثاغورثیان با توجه به این گرایش، به وجود یکسان روح در انسان و حیوان قائل بودند و لذا کشتن حیوانات را منع می‌کردند. البته آنها رژیم غذایی گیاهی را سالم‌تر هم می‌دانستند. افلاطون هم در نوشته‌هایش نظرات تقریباً مشابهی را با فیثاغورثیان ابراز می‌کند.

پلوتارک مورخ مشهور رومی در انتهای قرن اول یا ابتدای قرن دوم پس از میلاد در نوشته‌ای با عنوان «در باب خوردن گوشت» به بحث مشروحی در طرفداری از گیاهخواری برمبنای لزوم رفتار منصفانه انسان‌ها نسبت به حیوانات می‌پردازد.در قرون اولیه پس از میلاد با رواج یافتن مانویت اعتقاد به گیاهخواری شایع می‌شود. گیاهخواری در عقاید مانویان عقیده‌ای محوری بود و مسیحیان که مانویان را ملحد می‌شمردند به شدت از این عقیده انتقاد می‌کردند و آنها را «شیطان‌پرستان گیاهخوار» می‌نامیدند.


در دوران رنسانس در اروپا خوردن گوشت با هاله‌ای از ثروت و قدرت احاطه شد و تنها راهبان مسیحی با امید تقرب به خدا از خوردن آن پرهیز می‌کردند. در انگلستان از قرن هفدهم، زمانی که عقاید رادیکال در زمینه‌های مختلف رواج یافت، اعتقاد به گیاهخواری به تدریج شروع به رشد کرد. فرقه‌های مذهبی با اعتقاد به پرهیز از خوردن غذاهای حیوانی شروع به ظهور کردند و اعتراض‌های اخلاقی بر مبنای بیزاری از بهره‌کشی از حیوانات آغاز شد.

«تاماس تریون» یکی از معتقدان برجسته گیاهخواری در ابتدای قرن هفدهم در انگلیس بود که رژیم غذایی گیاهی و اجتناب کامل از خوردن گوشت حیوانات را در نوشته ها و تعالیمش ترویج می‌کرد. عقاید «تریون» تأثیر مهمی بر فرقه مسیحی «کواکرها» (Quakers) گذاشت و بعدها با مهاجرت کواکرها به آمریکا این تعالیم«بنجامین فرانکلین»، یکی از «پدران بنیانگذار» ایالات متحده را تحت تأثیر قرار داد که یکی از کتاب های او به نام «راه سلامت» را خوانده بود.

6-4-2014 3-25-28 AM


اعتقاد به گیاهخواری در طول قرن هجدهم ادامه یافت و به عنوان نمونه در آن دوران دکتر «ویلیام لمب» رژیم غذایی گیاهی را برای معالجه سرطان به بیمارانش توصیه می‌کرد .با آغاز قرن نوزدهم با اوج گرفتن احساسات نوع‌دوستانه و اعتقاد به رفتار انسانی با حیوانات گیاهخواری تجدید حیاتی دوباره یافت. جنبش گیاهخواری اکنون دلیلی واقعی برای گسترش خود داشت، چرا که اکنون غلات و سبزیجات در اروپا به وفور تولید می‌شد و در دسترس هم بود. بسیاری از استدلال‌ها در طرفداری از گیاهخواری که تا زمان حاضر ادامه یافته‌اند و بعداً به طور مشروح به آن می‌پردازیم، در آن عصر هم رواج داشتند، مانند این که خوردن گوشت برای سلامتی بد است، کشتن حیوانات سبعانه و غیرطبیعی است، و این که دامداری نسبت به کشت غلات و سبزیجات که میزان بیشتری غذا به ازای هر واحد سطح تولید می کند، اتلاف اقتصادی به حساب می‌آید.در سال ۱۸۴۷ در یک گردهمایی در شهر بندری «رمسگیت» در انگلیس انجمن گیاهخواری (Vegeterian Society) بنیاد نهاده شد و بعدها شعبه‌هایی در سایر شهرهای انگلیس دایر کرد.

از آن به بعد اصطلاح Vegeterian (گیاهخوار) جایگزین اصطلاح غذای فیثاغورثی شد. بسیاری از اعضای این انجمن در آن زمان اعتقاد داشتند که نمک و ادویه موادی محرک هستند و به همان اندازه الکل برای سلامتی زیان آورند؛ در نتیجه غذاهای گیاهخواری آن زمان بسیار بی‌بو و بی‌مزه بودند. در این دوران در انگلیس اعتقاد به گیاهخواری با جدیت اخلاقی و نیک‌رفتاری و درجات بالاتر پیراستگی روحی و شرافت معنوی معادل دانسته می‌شد. طرفداران گیاهخواری در آن زمان کاملاً پیرو پرهیز کردن از الکل هم بودند. اما از آنجایی که صنعت گاوداری انگلیس نیرویی مثبت برای رشد امپراتوری بریتانیا محسوب می‌شد، اعتقاد به گیاهخواری به سرعت به وسیله گروه‌های صاحب قدرت و ثروت به سطح یک جوک تنزل مقام یافت.


در قرن نوزدهم در انگلیس گروهی از اندیشمندان و ادیبان هم طرفدار گیاهخواری بودند از جمله «پرسی شلی»، «هنری سالت» و «جورج برنارد شاو». هنری سالت مصلح اجتماعی که در سال ۱۸۹۱ «مجمع نوعدوستی» را بنیاد نهاد که از جمله اهداف آن منع شکار حیوانات به عنوان یک ورزش بود و در سال ۱۸۹۲ پیشگام نوشتن کتابی در مورد طرفداری از حقوق حیوانات با نام «حقوق حیوانات: ملاحظه شده در رابطه با پیشرفت اجتماعی» را نگاشت؛ جورج برنارد شاو هم می‌گفت از اندیشه‌های آموخته شده از «سالت» در نمایشنامه‌هایش استفاده کرده است.

در همان زمان در آلمان آرتور شوپنهاور -فیلسوف مشهور- اظهار می‌کرد که اگر به این خاطر نبود که نژاد انسانی نمی تواند بدون غذا «در شمال» زندگی کند، اخلاقاً ما باید گیاهخوار می‌بودیم.


با شروع قرن بیستم و درگرفتن جنگ جهانی اول طرفداری از صلح و اعتراض به جنگ با اعتقاد به گیاهخواری در انگلیس در هم آمیخت. معتقدان به گیاهخواری به علت مخالفت با جنگ متحمل تاوان سنگینی از سوی جامعه‌ای شدند که اجتناب آنها از جنگیدن را خیانت می‌دانست. بسیاری از آنها به این علت زندانی شدند و ۷۰ نفر از گیاهخواران معترض از روی وجدان به جنگ در زندان‌ها به علت رفتار خشن از جمله عدم امکان بقا با غذاهای زندان مردند. اعتصاب غذایی که به دنبال آن انجام گرفت، باعث شد که رژیم غذایی گیاهخواری برای این زندانیان برقرار شود.

6-4-2014 3-22-27 AM


در سال ۱۹۴۴ «السی شیرگلر» و «دانالد واتسون» انجمن گیاهخواران مطلق بریتانیا (UK Vegan Society) را بنیانگذاری کردند کلمه Vegan که از سه حرف اول و دو حرف آخر کلمه «Vegeterian» مشتق شده بیانگر این بود که اعتقاد به گیاهخواری مطلق (Veganism) از اعتقاد به گیاهخواری (Vegeterianism) آغاز می‌شود و آن را به نتیجه منطقی‌اش می رساند. در آن زمان کلمه Vegan برای این ساخته شد که آن گیاهخوارانی که به دلایل اخلاقی یا زیست محیطی فرآورده‌های حیوانی اعم از گوشت، شیر، پشم، چرم را از همه حوزه‌های زندگیشان حذف می‌کنند، از افرادی که صرفاً از خوردن گوشت اجتناب می‌کنند متمایز کند. البته امروزه کلمه Vegan گاهی به معنای گیاهخوار مطلق یعنی کسی صرفاً از فرآورده‌های گیاهی تغذیه می‌کند و هیچ فرآورده حیوانی حتی شیر و تخم مرغ را مصرف نمی‌کند هم به کار می رود بدون این که لزوماً بار اخلاقی داشته باشد.

گرچه طرفداری از گیاهخواری در طول قرن بیستم ادامه یافت اما به خصوص در دهه ۱۹۷۰ بود که این اندیشه از طریق استدلال هایی از سه حوزه مختلف قدرتی مجدد یافت.

اولین حوزه مربوط به سلامتی و بهداشت بود. آمارهای به دست آمده از پژوهش‌های پزشکی نشان می داد که افراد دارای رژیم غذایی گیاهی کمتر به بیماری‌های قلبی، سرطان یا پوکی استخوان دچار می‌شوند.

در حوزه دوم بر ملاحظات بوم شناختی در مورد خوردن گوشت و نابسندگی و اتلاف منابع از طریق دامداری تکیه می‌شود. از زمان انقلاب صنعتی به بعد استفاده از ماشین‌ها افراد را قادر کرده است که محیط شان را در حدی فراتر از توانایی اکوسیستم‌ها برای سازگاری تغییر دهند. زمینه سومی که طرفداران گیاهخواری استدلال‌هایشان را بر آن استوار کردند، ارزیابی مجدد مسئله حقوق حیوانات بود. در دهه ۱۹۷۰ دو کتاب مهم منتشر شد که از دو دیدگاه مختلف به طرفداری از حقوق حیوانات پرداختند. یکی از آنها کتاب «آزادی حیوان» (Animal Liberation) نوشته پیتر سینگر بود. پیتر سینگر که یکی از بنیانگذاران ایدئولوژیک نهضت حمایت حقوق از حیوانات عصر حاضر به حساب می آید، رویکرد فلسفی خود به وضعیت اخلاقی حیوانات اصولاً بر مفهوم حق استوار نمی‌کند، بلکه آن را بر اصل «ملاحظه برابر علایق» (equal consideration of interest) قرار می‌دهد.

او در کتاب «آزادی حیوان» این بحث را به میان می‌آورد که انسان‌ها ملاحظات اخلاقی‌شان را در مورد سایر انسان‌ها نه براساس هوش استوار کنند (مثلاً در برخورد با کودکان یا دیوانگان) و نه بر مبنای توانایی اخلاقی عمل کردن (مثلاً در برخورد با جنایتکاران یا دیوانگان) و نه بر هر صفتی که ذاتاً انسانی محسوب می‌شود، بلکه ملاحظه اخلاقی نسبت به دیگران براساس توانایی افراد در تجربه «رنج» است. او استدلال می‌کند که چون حیوانات نیز رنج را تجربه می کنند، نادیده گرفتن حیوانات در چنین ملاحظه‌ای، شکلی از تبعیض است که او آن را «گونه گرایی» (Speciesism) یا اعتقاد تبعیض آمیز به حقوق یک گونه حیاتی می‌داند.

در مقابل «تام رگان» نظریه پرداز دیگر این حوزه در کتاب مشهورش «موضوع حقوق حیوانات» (The Case of Animal Rights) ادعا می‌کند که حیوانات که به خودی خود صاحب حیات (Subjects-of-a-life) نامیده می‌شوند، مانند انسان ها دارای حق هستند، گرچه نه لزوماً به همان میزان. معنای این مدعا آن است که حیوانات دارای «ارزش ذاتی» مانند افراد انسانی هستند و آنها را نمی‌توان صرفاً وسائلی برای یک هدف محسوب کرد. این موضع دیدگاه «وظیفه مستقیم» (Direct duty) در مورد وضعیت اخلاقی حیوانات نامیده‌اند. رگان معتقد است که بر این مبنا ما باید پرورش حیوانات برای تغذیه، انجام آزمایش بر روی حیوانات و شکار کردن تجارتی آنها را منع کنیم.

پیتر سینگر و تام رگان بیانگر دو تفکر متفاوت در نهضت حمایت حقوق حیوانات هستند. در حالی که توجه اصلی سینگر به اصلاح رفتار با حیوانات است و می پذیرد که دست کم در سناریویی فرضی حیوانات برای اهداف انسانی (یا غیرانسانی) به طور مشروع مورد استفاده قرار گیرند و به عبارت دیگر دیدگاهی «فایده گرا» (Utilitarian)یاپیامدگرا دارد. رگان بر ایده ای کاملاً «کانتی» تکیه می کند. حیوانات شخص هستند و نباید صرفاً به عنوان یک وسیله قربانی شوند. به بیانی دیگر دیدگاهی وظیفه مدار دارد.در هر حال هر دوی آنها از استفاده از رژیم گیاهخواری و منع تقریباً همه اشکال آزمایش بر روی حیوانات را از لحاظ اخلاقی اجباری می دانند.


در حال حاضر معتقدان به گیاهخواری تقریباً اغلب بخش های بدن حیوانات و فرآورده های آنها مانند ژلاتین و چربی را از رژیم غذایی خود حذف می کنند، اما بعضی از آنها خوردن فرآورده های حیوانی مثل تخم مرغ و شیر را مجاز می شمرند. البته اگر گیاهخواری فرد بر اساس موضعی اخلاقی باشد، ممکن است از خوردن پنیر به دست آمده از آنزیم های با منشا حیوانی یا تخم مرغ های به دست آمده در مجتمع های بزرگ کشاورزی اجتناب کنند و گروهی از این افراد خوردن حداقلی از غذاهای دریایی از جمله ماهی را هم مجاز می دانند. این شیوه به خصوص در ایالات متحده شایع است و معمولاً گیاهخواری در آنجا به معنای خوردن غذاهای گیاهی، فرآورده های لبنی و تخم مرغ و گاهی مقدار کمی ماهی است و نظرسنجی ها نشان می دهد که ۴ درصد آمریکائیان از شیوه تغذیه پیروی می کنند. در انگلیس با توجه به اقلیت بزرگ هندوی ساکن این کشور کلمه Vegeterianism اغلب به شیوه تغذیه هندوها اشاره می کند. هندوهای متعلق به برخی از کاست ها از مصرف هرچیزی که با رنج کشیدن حیوانات به دست آمده باشد منع شده اند از جمله گوشت، تخم مرغ، فرآورده های حیوانی مانند ژلاتین و مایه پنیر. فرآورده های لبنی (غیر از پنیر حاوی مایه پنیر) قابل قبول هستند چرا که شیر دوشیدن حیوانات باعث رنج آنها نمی‌شود.

استفاده از چرم گاوهایی که به علت طبیعی مرده اند نیز قابل قبول به حساب می آید. البته هندوهای مؤمن الکل و نیز غذاهای «محرک» مانند پیاز و سیر را هم از غذای خود حذف می کنند. «جین»ها- فرقه مذهبی شایع دیگر در هند و آسیای جنوبی که ریشه های مشترکی با هندوئیسم دارد- علاوه بر رعایت قواعدی که در بالا ذکر شد با توجه به اعتقاد به اصل آهیمسا (عدم خشونت) باید در انتخاب غذای خود رنج کشیدن گیاهان و سوکسما (Suksma) (اشکال حیاتی کوچک یا همان میکروارگانیسم ها) را هم مدنظر قرار دهند. بنابراین از خوردن اغلب ریشه های گیاهی خوراکی مانند (سیب زمینی) منع شدند و تغذیه فرآورده های گیاهی دیگر نیز تنها هنگامی برای آنها مجاز است که حین زمان های معینی از سال برداشت شوند.

در جوامع چینی «ساده خواری» (Simple Eating) به رژیم غذایی کاملاً محدود شده روحانیان تائویی اشاره می کند و گاهی حین جشنواره های مذهبی تائویی عامه مردم همه آن را رعایت می کنند. در این نوع رژیم غذایی گوشت، تخم مرغ و شیر حذف می شود اما مصرف صدف دریایی و فرآورده های آن مجاز است.

6-4-2014 3-23-10 AM

به نظر می رسد که تصمیم گرفتن برای خوردن گوشت یا نخوردن گوشت باید به عنوان «انتخابی عقلانی» در نظر گرفته شود. در حالی که خوردن گوشت ممکن است در یک مورد انتخابی عقلانی باشد، و از جنبه های دیگر ممکن است دلایلی عقلانی برای نخوردن گوشت پیدا کرد.

درتاریخ تکامل نیز انسان ها از مدت ها قبل «همه چیزخوار» بوده اند. دندان ها (دندان های نیش و آسیا) و دستگاه گوارشی برای هر دو رژیم غذایی گیاهی و حیوانی متناسب است. همه انسان نماهایی که ما با آنها بستگی داریم به جز گوریل ها، همه چیز خوار هستند.
نکته دیگر فقیر بودن منابع گیاهی از لحاظ داشتن ویتامین B12 است که برای ادامه حیات ضروری است اما غلات و موادغذایی گیاهی غنی شده با ویتامین B12 در دسترس است که می تواند این مشکل را رفع کند این مشکل به درجاتی کمتر در مورد ویتامین های محلول در چربی ویتامین هایA، D، E، K و برخی اسیدهای آمینه و اسیدهای چرب ضروری هم صادق است.

6-4-2014 3-21-52 AM

اعتقاد به گیاهخواری را در شکل جدیدش می توان به عنوان واکنشی نسبت به دریافت مدرن از بهره کشی از طبیعت و بیگانه شدن از آن ارزیابی کرد. به همین خاطربه نظرمی رسد که گیاهخواری بازگشتی کامل به رابطه «ذاتی» انسان با طبیعت نیست بلکه واکنشی مدرن، محدود و تا حدی تنگ نظرانه نسبت به افراط ها در کشورهای توسعه یافته است. اما گیاهخواری از هزاران سال قبل در مذاهب شرقی مثلاً در آئین «جین» جزیی لازم از سبک زندگی به حساب می آمده است که سعی در ایجاد هماهنگی و پیشگیری از رنج دارد.

همچنین در بسیاری از نقاط دنیا تا حدی به دلایل اقتصادی مردم مجبور به تغذیه از رژیم غذایی گیاهی هستند و اما پیامد روشن این وضع از فقدان بیماری های شایع در کشورهای توسعه یافته مانند بیماری های قلبی، سرطان و سایر بیماری های مربوط به چاقی در این مناطق است و به این ترتیب به جای توجه به گیاهخواری باید به عدم گیاهخواری توجه کرد، چرا که گیاهخواری در اکثر نقاط جهان و در بیشتر تاریخ رژیم غذایی عادی و شایع محسوب می شده است.بنابراین طرفداران گیاهخواری راه درازی در پیش دارند تا بتوانند مدعی شوند که یک رژیم غذایی سالم و مطمئن و یک شیوه زندگی طبیعی و قابل دوام را دوباره برقرار کرده اند.

ینکر این افسانه که گیاهخواری، با رفتارهای انسانی و غیرخشونت آمیز دیگر همراه هست را برای همیشه با یک فکت تاریخی دفن می کند: اکثر افسران حزب نازی، گیاهخوار بودند! در آلمان تحت کنترل نازیسم، دقیق ترین و وسواسی ترین قوانین حمایت از حیوانات تصویب شده بود، در عین اینکه استدلال های منطقی برای از میان بردن انسان های با بهره هوشی پایین، با رنگ پوست متفاوت، و یهودی، کاملا منطقی تصور می شد.

منبع: روزنامه شرق

سه شنبه 24/4/1393 - 16:29
ادبی هنری

خطاب به رسول مهربانی

شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد

زنده در گور غزلهای فراوان باشد

نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت

نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد

سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن

مگذار این همه خورشید هراسان باشد

مگر اعجاز جز این است که باران بهشت

زادگاهش برهوت عربستان باشد

چه نیازی ست به اعجاز، نگاهت کافی ست

تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد

فکر کن فلسفه ی خلقت عالم تنها

راز خندیدن یک کودک چوپان باشد

چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده

از تحیر دهن غار حرا وا مانده

عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد

نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد

شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست

ظرف و مظروف هم اندازه ی یکدیگر نیست

از قضا رد شدی و راه قدر را بستی

رفتی آنسوتر از اندیشه و در را بستی

رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید

و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید

عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته

جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته

پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد

چشم تو فاتح اقلیم نمی دانم شد

آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز

سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز

شاعر این سیب حکایات فراوان دارد

چتر بردار که این رایحه باران دارد...

 

از دفتر شعر رقعه / سید حمیدرضا برقعی 

سه شنبه 24/4/1393 - 2:50
عقاید و احکام
داستان درباره یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود.
او پس از سالها آماده سازی، ماجراجویی خود را آغاز کرد.
 ولی از آنجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست، تصمیم گرفت تنها از کوه بالا برود.
شب بلندی های کوه را تماماً در برگرفت و مرد هیچ چیز را نمی دید. همه چیز سیاه بود. و ابر روی ماه و ستاره ها را پوشانده بود.
همانطور که از کوه بالا می رفت، چند قدم مانده به قله کوه، پایش لیز خورد،و در حالی که به سرعت سقوط می کرد، از کوه پرت شد. 
در حال سقوط فقط لکه های سیاهی را در مقابل چشمانش می دید.
و احساس وحشتناک مکیده شدن به وسیله قوه جاذبه او را در خود می گرفت.
همچنان سقوط می کرد و در آن لحظات ترس عظیم، همه ی رویدادهای خوب و بد زندگی به یادش آمد.
اکنون فکر می کرد مرگ چقدر به او نزدیک است.
ناگهان احساس کرد که طناب به دور کمرش محکم شد.
بدنش میان آسمان و زمین معلق بود و فقط طناب او را نگه داشته بود.
و در این لحظه ی سکون برایش چاره ای نمانده جز آن که فریاد بکشد:
" خدایا کمکم کن"
ناگهان صدایی پر طنین که از آسمان شنیده می شد، جواب داد:
" از من چه می خواهی؟ "
کوهنورد گفت : " ای خدا نجاتم بده! "
- واقعاً باور داری که من می توانم تو را نجات بدهم؟
- البته که باور دارم.
- اگر باور داری، طنابی را که به کمرت بسته است پاره کن
!

یک لحظه سکوت... و مرد تصمیم گرفت با تمام نیرو به طناب بچسبد !!!


روز بعد از این ماجرا گروه نجات می گویند که یک کوهنورد یخ زده را مرده پیدا کردند.
بدنش از یک طناب آویزان بود و با دستهایش محکم طناب را گرفته بود!

((( او فقط یک متر با زمین فاصله داشت! )))

و شما؟
چه قدر به طنابتان وابسته اید؟
آیا حاضرید آن را رها کنید؟
در مورد خداوند هرگز یک چیز را فراموش نکنید.
هرگز نباید بگویید او شما را فراموش کرده.
یا تنها گذاشته است.
هرگز فکر نکیند که او مراقب شما نیست.
به یاد داشته باشید که او همواره شما را
 با دست راست خود نگه داشته است.

سه شنبه 24/4/1393 - 2:45
آموزش و تحقيقات

آشپزی کردن برای عده‌ای به عنوان یک مشغله و برای گروهی به منزله‌ی سرگرمی یا هنر قلمداد می‌شود، اما به نظر شما زمانی که آشپزی و فناوری با یکدیگر همگام شوند شاهد چه چیزی خواهیم بود؟ اگر به دنبال پاسخ این پرسش بوده و قصد دارید طعم زندگی‌تان را دگرگون و آشپزخانه‌تان را به محیطی بهتر تبدیل کنید، با ما در مرور این فهرست ده تایی از گجت‌های آشپزخانه همراه باشید. 

طراحان گجت‌های جالب توجهی که در ادامه به حضورتان معرفی می‌شوند، به صورت ویژه روی اهدافی همچون صرفه جویی در زمان، انرژی و در عین حال راحت نمودن هر چه بیشتر زندگی انسان تمرکز کرده‌اند. برای آن دسته از افراد که برنامه کاری فشرده‌ای دارند، شاید پیدا کردن زمانی مناسب برای آشپزی و پخت و پز کار چندان ساده‌ای نباشد، اما انتظار می‌رود  با کمک این گجت‌ها  شاهد انقلابی نوین در زمینه‌ی آشپزی باشیم. وسایلی که در فهرست زیر به آن‌ها اشاره خواهد شد همگی خاص بوده و قطعاً برای عاشقان غذا و تکنولوژی، که مایلند از هر دو به صورت همزمان لذت ببرند، مفیدو قابل استفاده خواهند بود.

جدا کننده‌ی زرده و سفیده

Yolkfish-Egg-Separator

این ماهی پلاستیکی از اعماق اقیانوس‌ها آمده! گونه‌ی جدیدی از ماهی که متخصص جدا کردن زرده و سفیده تخم مرغ از یکدیگر است. برای استفاده از آن تنها کافی است ماهی را به نرمی بفشارید، بعد به آرامی دهان آن را به زرده نزدیک کرده و بدن فشرده شده را رها کنید تا زرده را به درون خود بکشد. فقط کافی است دیگر بار آن را فشرده تا زرده جدا شده را صحیح و سالم تحویل‌ بگیرید.

زمان سنج تخم مرغی

Egg-Perfect-Timer

درست کردن تخم مرغ شگرد خاص خود را دارد، این که تخم مرغ شما سفت، عسلی یا شل باشد، بسته به مدت زمان پخت آن دارد ولی اکنون با کمک فناوری، تشخیص وضعیت تخم مرغ آب پز ساده‌تر شده است. تنها کافی است این زمان سنج همراه با تخم مرغ‌ها داخل ظرف آب قرار گیرد، حسگرهای داخلی آن در واکنش به گرم شدن آب، وضعیت تخم مرغ‌ها را گزارش می‌دهند. روی صفحه سرخ رنگ این زمان سنج وضعیت‌های شل، عسلی یا متوسط و سفت حک شده و همچنین مراحل مابین این وضعیت‌ها نیز مشخص شده‌اند که می‌توان بنا به سلیقه‌ی شخصی، نوع تخم مرغی را که قصد نوش جان کردنش را دارید، مشخص کرد. همگام با گرم شدن و پختن تخم مرغ‌ها، این زمان سنج نیز رفته رفته از  لبه بیرونی به سمت قسمت داخلی تیره تر می‌شود و بدین شکل وضعیت تخم مرغ را با دقت نشان می‌دهد.

قاشقی دیجیتال با قابلیت نشان دادن وزن و حجم

Admetior-Digital-Volumetric-Spoon-Scale

این ترازوی دستی، برای هر خانه‌داری، ابزاری مفید و کارآمد به شمار می‌رود. با کمک قابلیت ویژه این قاشق، می‌توان وزن و حجم هر چیزی اعم از ادویه، آرد، روغن، شیر، شربت، آب و... را با دقتی بالا مشخص کرد. این وسیله به خصوص برای تهیه کیک و شیرینی بسیار کاربردی است.

جدا کننده‌ی دانه‌های ذرت اکسو (OXO)

OXO-Good-Grips-Corn-Stripper

جدا کردن دانه‌های ذرت ابداً کار راحتی نیست، اما این پوست کن شگفت انگیز به خوبی از عهده این کار برمی‌آید. این وسیله دارای محفظه‌ای است که دانه‌ها به محض جدا شدن از چوب ذرت در آن جمع می‌شوند.

گوجه ورقه کن جویی (Joie)

Joie-Tomato-Slicer

اکنون مهارت در برش زدن گوجه برای هر آشپزی اعم از کارکشته یا تازه کار امکان پذیر شده است، البته جا دارد از اسلایسر و چاقوی جویی تشکری ویژه به عمل آورد. کار کردن با این وسیله بسیار ساده است، تنها کافی است گوجه را درون دستگاه قرار داده و با کمک چاقوی مخصوص، آن را به نرمی و در اشکالی دقیق و هم اندازه برش زد. شکل این دستگاه به گونه‌ای طراحی شده تا هیچ آسیبی به انگشتان فرد وارد نیاید و همچنین برای استفاده در هر مکان و هر زمانی ایده‌آل و مناسب باشد. این ست بی‌نظیر را می‌توان برای سیب زمینی، پیاز و چیزهای دیگر نیز مورد استفاده قرار داد.

خرد کن سبزیجات

Vegetable-Chopper

این گجت، فوق‌العاده طراحی شده تا جایگزین تجهیزات استاندارد آشپزی شود، وسایلی که اغلب کار با آنها ساده نیست، ولی به لطف یک قطعه‌ی ویژه، کار با این وسیله نیازمند صرف کردن وقت و انرژی چندانی ندارد. در اصل این وسیله ساخته شده تا آن چه مد نظر شماست فراهم شود و هر آنچه که می‌خواهید را برایتان تکه تکه کند.

Zip Zester

Zip-Zester

زیپ زستر گجت مناسبی است که می‌توان به کمک آن طعم لیمو را به غذا افزود یا سیب زمینی را به راحتی پوست کند. با به کارگیری یک تیغه ریز و یک تیغه دوقلوی بزرگ، این وسیله قادر است پوست میوه‌ و سبزیجات را به راحتی جدا کند.

آهن‌ربای چربی (Fat Magnet)

The-Fat-Magnet

اکنون دیگر جدا کردن چربی اضافی از غذاهای چرب چندان سخت نخواهد بود، چرا که این چربی‌رُبای جالب، قادر است به سرعت چربی‌ شناور روی سطح غذا را جذب و جدا کند. این گونه که به نظر می‌رسد، با استفاده از این وسیله، غذای سالم‌تری کیف خواهید کرد. برای حصول نتیجه‌ بهتر، باید ابتدا  آن را داخل فریزر قرار داد تا کاملاً خنک شود، سپس به آرامی آن را به سطح غذا نزدیک کرد، باقی کار را خود دستگاه انجام می‌دهد. همراه با این وسیله، چربی اضافه با کلسترول و دریافت کالری بیش از حد و البته چاقی خداحافظی کنید. این وسیله برای خوراک‌ها، سوپ، آبگوشت و دیگر غذاها قابل استفاده است.

درست کردن سوشی با کمک "Sushezi"

Sushezi-Sushi-Made-Easy

سوشی یک غذای محبوب ژاپنی است که شاید چندان به مذاق ما ایرانی‌ها خوش نیاید، ولی افراد بسیاری در گوشه و کنار جهان از خوردن و البته درست کردن آن لذت می‌برند. اما اکنون با کمک این وسیله کار آمد دیگر یک سوشی خوب را نباید تنها در منوی رستوران‌های گران قیمت جستجو کرد. حرفه‌ای سوشی درست کنید، آن هم تنها با کمک گجتی که اکنون در آشپزخانه و در دسترس همگان قرار گرفته است، وسیله‌ای که بهترین انتخاب برای آماده کردن این غذای لذیذ ژاپنی است. تنها با سه گام ساده می‌توان رول‌های سوشی را یکی بعد از دیگری آماده کرده و مهمانان را با سلیقه‌ی خود شگفت زده کرد. با کمک سوشی ساز "Sushezi" ، می‌توان این غذا را سریع، راحت و متنوع آماده نمود و دیگر نیازی به حدس و گمان و تقلید از دیگران نخواهد بود چون که اکنون شما روش خود را تعیین می‌کنید.

iDevices iGrill Mini

iDevices-iGrill-Mini

با کمک این دماسنج و بلوتوث هوشمند و همچنین استفاده از گوشی موبایل خود از زمان آماده شدن کباب مطلع خواهید شد. همچنین می‌توان از میان یک دوجین زنگ هشدار موجود زنگ مورد نظر خود را انتخاب و یا حتی آن را بنابر سلیقه‌ی شخصی خود ساخت. با استفاده از این وسیله و اپلیکیشن آن می‌توان به سراغ کارهای دیگر رفت، سیگاری کشید، قدم زد و درست سر وقت و زمانی که غذا آماده شده و گوشت به خوبی پخته برای سرو غذا بازگشت. عمر باطری آن معادل 150 ساعت بوده و برد بلوتوث هوشمند آن نیز تا 150 پا است. همچنین این وسیله دارای یک نمایشگر LED برای نشان دادن درجه حرارت است، به علاوه یک پایه آهنربایی مناسب نیز برای آن تعبیه شده که می‌توان گجت را در هر وضعیت و هر کجا قرار داد. در مجموع این گجت مفید برای هر عشق کباب با هر سطحی از مهارت مفید و کارساز خواهد بود. قیمت گوشی این وسیله مفید چهل دلار است.

چهارشنبه 18/4/1393 - 16:4
کامپیوتر و اینترنت

وقتی در جستجوی خرید یک لپ‌تاپ مناسب برای خود هستید، نکات زیادی از طرف فروشنده‌ها به شما گوشزد می‌شود. گاهی اوقات نکات اشتباهی را مطرح می‌کنند و گاهی هم مطالبی را که قبلا به آنها گفته شده طوطی‌وار برای شما تکرار می‌کنند و بعضی مواقع هم اقدامات خودسرانه بعضی فروشندگان برای فروش بیشتر و دریافت کارمزد بالاتر را شاهد هستیم. با توجه به این که نکاتی که به اشتباه یا به دروغ گفته می‌شوند، زیاد هستند، در ادامه به بعضی از مواردی که هنگام خرید لپ‌تاپ الزاما صحیح نیستند یا به اصطلاح غلط‌های رایج هستند، می‌پردازیم.

1- لپ‌تاپ چهار هسته‌ای بهتر از دو هسته‌ای است!

مسئله این است که بسیاری از برنامه‌ها از هر چهار هسته موجود در پردازنده‌های چهار هسته‌ای استفاده نمی‌کنند. البته مثال‌های نقضی در این زمینه وجود دارد مانند رندر تصاویر سه بعدی، شبیه‌سازی‌های علمی، بنچ‌مارک‌های مصنوعی مانند شمارش عدد پی تا یک میلیون رقم اعشار و ... ولی اگر بخواهیم واقع‌بینانه در این مورد نظر دهیم در مورد بسیاری از نرم‌افزارهایی که کاربران عادی از آنها استفاده می‌کنند، بیش از دو هسته کمک چندانی به کاربر نخواهد کرد.

اما چرا بیش از دو هسته کمک زیادی به کاربر نمی‌کند؟ چون باید نرم‌افزار مورد نظر به گونه‌ای حرفه‌ای نوشته شده باشد تا حجم کاری را به نسبت‌های مختلف برای هر هسته بصورت جداگانه بفرستد و بسته به کاری که نرم‌افزار انجام می‌دهد، برنامه‌نویسی چنین حالتی به این آسانی‌ها نیست. همچنین بعضی از عملکردها بر روی یک هسته به مراتب بهینه‌تر پاسخ داده می‌شوند تا روی چهار هسته!

با توجه به توضیحات بالا، می‌توان گفت که یک پردازشگر دو هسته‌ای 2 گیگاهرتز، در بسیاری از موارد، بهتر از یک پردازشگر چهارهسته‌ای 1.8 گیگاهرتزی عمل می‌کند چرا که برنامه‌ها معمولا از همان دو هسته استفاده می‌کنند و اگر هسته‌ها را بصورت جداگانه در نظر بگیریم، چیپ دو هسته‌ای سریعتر عمل می‌نماید.

برداشت نادرست دیگری هم در این زمینه وجود دارد و آن این است که پردازشگر 4 هسته‌ای 2 گیگاهرتز، 8 گیگاهرتز قدرت در اختیار شما قرار می‌دهد. این امر درست نیست و شما در بسیاری از مواقع قدرت فوق‌العاده‌ی 8 گیگاهرتز را برای هر نرم‌افزار یا هر عملکرد سیستمی در اختیار نخواهید داشت. اگر چه کدهایی برای تقسیم حجم کار برای هسته‌های مختلف وجود دارد ولی در بسیاری از مواقع این کدها آنطور که باید تاثیرگذار نیستند و نرم افزارها هم باید به طور خاصی با استفاده از تکنیک های پردازش موازی کدنویسی شده باشند تا بتوانند از فواید این کدها بهره‌مند شوند.

البته نرم‌افزارهایی مثل Handbrake و 3DSMAX وجود دارند که از تمام ظرفیت هسته‌های پردازنده شما استفاده می‌کنند ولی اگر از این نرم‌افزارها استفاده می‌کنید، حتما می‌دانید که هرچه هسته پردازشگر شما بیشتر باشد، بهتر است و اگر احیانا با این نرم‌افزارها آشنایی ندارید به این مفهوم است که همان پردازشگر دو هسته‌ای پاسخگوی کار شما خواهد بود.

شاید جالب باشد که بدانید بعضی از نرم‌افزارها همچنان از یک هسته استفاده می‌کنند و اگر شما پردازنده 4 هسته‌ای 2 گیگاهرتز داشته باشید، در هنگام کار با این نرم‌افزارها کلا به یک هسته‌ی 2 گیگاهرتزی محدود می‌شوید.

2- باید پردازنده‌ای با فرکانس کلاک بالاتر بخرید!

زمانی بود که قاعده کلی برای خرید لپ تاپ یک جمله ساده بود، «سریعترین پردازنده‌ای که پول کافی برای خریدش داری، انتخاب کن» و این به این مفهوم بود که بزرگترین عددی که قبل از GHz دیده‌ می‌شود و تو توان مالی خریدش را داری را بخر!

اما این روزها، بحث کمی پیچیده‌تر شده است. معماری پردازنده تاثیر بیشتری نسبت به سرعت کلاک خالص دارد. این که یک پردازشگر جدید 1.9 گیگاهرتزی بهتر از یک پردازشگر قدیمی 1.9 گیگاهرتزی عمل می‌کند (با این که هر دو سرعت کلاک یکسانی دارند) نیازی به اثبات ندارد. بعنوان مثالی دیگر، پردازنده پنتیوم 4 که روی فرکانس 3.6 گیگاهرتز تنظیم شده است در برابر پردازنده‌ی Core i3 که روی فرکانس 3.3 گیگاهرتز تنظیم شده است، حرفی برای گفتن ندارد. پس دیگر همه چیز به گیگاهرتز خلاصه نمی‌شود.

نکته بعدی Turbo Boost است. بسیاری از پردازشگرهای امروزی می‌توانند بسته به این که آیا به سرعت بالاتری نیاز هست یا نه تا حد از پیش تعیین شده‌ای بطور خودکار سریع‌تر کار کنند.

بسیاری از افراد به پردازشگر‌های فوق سریع نیازی ندارند. به همین دلیل هم هست که سری اولترابوک‌ها در بازار موفق ظاهر شده‌اند. در واقع یک پردازنده‌ی دو هسته‌ای کلاس متوسط مانند Core i5 نیاز اکثریت را برطرف خواهد نمود مگر آنکه شما قصد داشته باشید تا کارهای پرهزینه‌ای مانند رندر تصاویر سه بعدی و اِنکود فیلم‌ انجام دهید. حتی بازی‌ها هم بیشتر از آن که به پردازشگر شما وابسته باشند به کارت گرافیک بستگی دارند.

3- این لپ‌تاپ صدای دالبی/تی‌اچ‌ایکس/بیتس دارد وکیفیت صدای آن بالاتر است!

استثناهایی در این زمینه وجود دارد ولی روی هم رفته این مورد هم الزاما درست نیست. شما در واقع یک محصول با سخت افزار مطلوب‌تر دریافت نمی‌کنید بلکه در این گونه لپ‌تاپ ها نرم‌افزاری وجود دارد که تلاش می‌کند تا اسپیکرهای ارزان و ضعیف لپ‌تاپ شما صدای بهتر تولید کنند، که البته در اکثر اوقات شما ترجیح خواهید داد تا به همان روش گوش دادن از طریق هدفون بازگردید.

بعضی راهنمایی‌های کلی در مورد خرید لپ‌تاپی با بهترین کیفیت صدا وجود دارد:

قبل از خرید لپ‌تاپ بررسی‌های انجام شده توسط وب‌سایت‌های معتبر در مورد آنها را مطالعه کنید.

اگر نسخه‌ای از لپ‌تاپ شما در فروشگاهی برای تست وجود دارد، تعدادی آهنگ روی آن اجرا نمایید تا عملکرد اسپیکرها را از نزدیک مشاهده کنید.

هرچه لپ‌تاپ شما بزرگ‌تر باشد، معمولا اسپیکرهای لپ‌تاپ شما هم بزرگ‌تر خواهند بود. حتی گاهی اوقات یک ساب‌ووفر هم دریافت می‌کنید که این امر معمولا در هنگام خرید لپ‌تاپ‌های 17 اینچ و بزرگتر رخ می دهد.

اپل مایل است تا محصولاتش صدای متعادلی داشته باشند اما در این میان وقتی هم که صحبت از یک برند اسپیکر معروف باشد، اوضاع کمی بهتر می‌شود. برای مثال، همکاری کوتاه دل با شرکت JBL موجب تولید محصولات فوق‌العاده‌ای شد و لپ تاپ‌های ایسوس با اسپیکر‌های تولید شده توسط Bang and Olufsen روی هم رفته تجربه‌ی خوبی از صدا را برای کاربر رقم می‌زنند.

4- کارت گرافیک قویتر موجب می‌شود تا صفحات وب سریع‌تر باز شوند!

وقتی این یکی را شنیدیم، خیلی خودمان را کنترل کردیم تا با فروشنده درگیر نشویم! این مورد کاملا اشتباه است! یک نکته در این رابطه وجود دارد و آن این است که داشتن یک کارت گرافیک بهتر تا یک نقطه‌ای باعث عملکرد بهتر می‌شود. مثلا اگر یک توسعه دهنده وب تصمیم گرفته باشد تا به میزان زیادی از ویژگی‌های HTML 5 Canvas یا WebGL استفاده نماید، همانگونه که اخیرا در بعضی از بازی‌های سه بعدی مرورگرهای اینترنتی رایج شده است، شاید کارت گرافیک تاثیر داشته باشد. اما درشرایط عادی وب‌سایت‌ها هرگز از کارت گرافیک شما نمی‌خواهند که کاری انجام دهد.

سرعت بارگذاری صفحات وب بیشتر به سرعت اینترنت شما، پردازشگر و سروری بستگی دارد که سایت مورد نظر شما را میزبانی می‌کند. همچنین ممکن است شنیده باشید که کارت گرافیک جداگانه برای تماشای فیلم‌ها مناسب‌تر است. در گذشته این امر درست بود ولی در حال حاضر کارت گرافیک جداگانه برای تماشای فیلم غیر ضروری است.

5- کارت گرافیک 2 گیگا‌بایتی از 1 گیگا‌بایتی سریعتر است!

به احتمال بسیار زیاد با این مورد برخورد داشته‌اید. زمانی که از فروشنده‌ای می‌پرسیم پردازنده گرافیکی این لپ‌تاپ چیست با پاسخ 2 گیگ است یا یک گیگ است مواجه می‌شویم. مقدار حافظه رم بالاتر کارت‌های گرافیک موجب می‌گردد تا مواردی مانند بافت‌های بزرگ تصویر در بازی‌ها بهتر نمایش داده شوند یا تصاویر سه بعدی برجسته راحت‌تر در لپ‌تاپ پردازش شوند اما بدون تردید حافظه رم تنها معیار برتری یک کارت گرافیک نیست.

مهم تر از حافظه رم، مدل کارت گرافیک مربوطه است که بطور قطع تاثیر بیشتری در نحوه عملکرد گرافیکی لپ تاپ شما خواهد داشت. این موضوع مانند یک میدان مین است چرا که شناسایی مدل‌ها بصورت صحیح و اطلاع از قابلیت‌های مفید یا نقاط ضعف احتمالی نهفته در آن‌ها برای مبتدیان به سادگی امکان‌پذیر نیست. برای مثال دو مدل GeForce GT 630M و GeForce GT 540M را در نظر بگیرید. به نظر شما کدام‌یک از این دو مدل بهتر هستند؟ در نگاه اول به نظر می‌رسد مدل 630 بهتر باشد ولی واقعیت این است که مدل 630M با کلاک  672 مگاهرتز همان مدل 540M است که در سری جدید کارت‌‌های گرافیکی انویدیا به این ترتیب نام‌گذاری شده است و مدل GDDR5 دیگری از GeForce GT 630M با کلاک 800 مگاهرتز وجود دارد که هم قویتر از مدل مشابه خود است و هم مصرف کمتری دارد. حال این که یک کاربر عادی کدامیک از این دو مدل با نام یکسان 630M را خریداری کند و تا چه حد اطلاعات صحیحی به او در این زمینه داده شود، خود جای تأمل دارد. اگر دوست دارید تا بیشتر در این زمینه اطلاع داشته باشید اینجا را مطالعه کنید. به نظر می‌رسد خود شرکت انویدیا علاقه دارد تا عمدا مشتریان را با مدل‌های مختلف سردرگم کند.

چهارشنبه 18/4/1393 - 12:36
هوا و فضا

به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، آیندهٔ تکنولوژی هوافضا می‌تواند به‌جایی برسد که هواپیماهای بدون سرنشین، خودشان را در حین پرواز تعمیر کنند، برای گسترش حوزهٔ مأموریت به هواپیماهای کوچک‌تر تبدیل شوند و یا موشک‌ها را با انرژی هدایت‌شونده در حین پرواز هدف قرار دهند.

سرعت پیشرفت تکنولوژی آن‌قدر زیاد است که هیچ‌کسی نمی‌تواند بگوید دقیقاً در چندین سال آینده چه پیشرفت‌هایی در روبروی ما خواهد بود ولی شرکت BAE که یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های صنایع دفاعی در دنیا است از برخی احتمالات صنعت هواپیما در سال ۲۰۴۰ سخن می‌گوید.

 

BAE Systems تنها در سال ۲۰۱۳ مبلغ ۱۱۷ میلیون یورو درزمینهٔ تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری کرده با اطمینان از تکنولوژی‌هایی سخن می‌گوید که احتمالاً در آینده شاهد آن‌ها خواهیم بود.

چاپگرهای سه‌بعدی هم‌اکنون با سرعت زیادی در حال پیشرفت هستند و شرکت BAE Systems‌ ادعا می‌کند این چاپگرها در سال ۲۰۴۰ به جایگاهی می‌رسند که می‌توانند هواپیماهای کوچک بدون سرنشین درست کنند.

محققین BAE ادعا می‌کنند هواپیماهای بدون سرنشین کوچک را می‌توان به‌وسیلهٔ چاپگرهای سه‌بعدی پیشرفته که بر روی هواپیما سوار می‌شوند، لایهٔ افزودنی و مونتاژ به‌وسیلهٔ روبات ساخت.

نوعی از این هواپیماها با پره‌های بزرگی که بر روی بال‌هایشان دارند می‌توانند شهروندان یا سربازان نظامی را از شرایط خطرناک نجات دهند. از این تکنولوژی می‌توان برای ساخت هواپیماهای مناسب برای تجسس طولانی‌مدت و یا تجسس استقامتی نیز استفاده کرد.

BAE Systems concept designs

«گروه ضربت انطباق پذیر فوق‌العاده» نامی است که برای تکنولوژی هواپیمای جنگی سال ۲۰۴۰ انتخاب‌شده است. با این تکنولوژی یک هواپیمای پیشتاز می‌تواند در هر سناریوی نامعلومی وارد شود و هر آنچه برای انجام آن مأموریت بر اساس شرایط موجود نیاز دارد سریعاً بسازد.

این هواپیماها می‌توانند در صورت افتادن در محدودهٔ دشمن بوردهای الکترونیکی خودشان را آب کنند و یا به صورتی فرود بیایند که بشود بعداً از آن‌ها استفاده کرد.

Nick Colosimo یکی از کارشناسان و مدیران BAE Systems می‌گوید: البته ما نمی‌دانیم دقیقاً چه تکنولوژی‌هایی در سال ۲۰۴۰ وارد صنایع هواپیمایی خواهند شد ولی خیلی عالی است اگر بتوانیم یک تصویر کلی ازآنچه ممکن است پیشرفت تکنولوژی‌های کنونی برایمان در آینده به ارمغان بیاورد برای مردم ترسیم کنیم.

او همچنین ابراز داشت: BAE Systems دارای میراث غنی درزمینهٔ تحقیق و توسعه است. تیم ما دارای پیشینهٔ چندین دهه کار تحقیق و توسعه توسط هزاران دانشمند و مهندس است.

هواپیمای بدون سرنشین که گفته شد تنها یکی از ۴ تکنولوژی گوشی است که BAE پیش‌بینی می‌کند در سال ۲۰۴۰ یا حتی زودتر در صنایع هواپیمایی بکار گرفته شود.

دیگر تکنولوژی که ممکن است در سال‌های آینده شاهد آن باشیم Survivor نام دارد و به قطعات هواپیما قابلیت می‌دهد که خودشان را تعمیر کنند.

BAE Systems concept designs

بر اساس صحبت‌های سخنگوی BAE پروژهٔ Survivor شامل نوعی سیال چسب مانند است که به جت‌ها اجازه می‌دهد اگر در حین پرواز آسیب ببینند، خودشان را تعمیر کنند. این استفادهٔ پیشرفته از مواد باعث به وجود آمدن هواپیماهای جان‌سختی می‌شود که می‌توانند در خطرناک‌ترین سناریوهای هواوی مأموریت‌های حیاتی انجام دهند.

Transformer دیگر تکنولوژی احتمالی هواپیماها در سال ۲۰۴۰ است. Transformer نوعی هواپیمای برد بلند است که با ورود به مقصد به چند هواپیمای کوچک‌تر تبدیل می‌شود.

BAE Systems concept designs

BAE هواپیمای Transformer را این‌گونه توصیف می‌کند: یک سیستم انعطاف‌پذیر هواپیمایی که چند جت کوچک‌تر را برای پرواز بهتر تبلت باهم ترکیب می‌کند و می‌تواند آن‌ها را از هم جدا کند تا با هر شرایطی هماهنگ شوند.

وقتی Transformer به مقصد رسید می‌تواند از هم جدا شود و برای انجام مأموریت‌های متنوعی به کار گرفته شود. می‌تواند در صورت تهدید شدن حمله کند، از مواضع دشمن تجسس بکند و یا حتی تدارکات به نیروها برساند.

دیگر تکنولوژی آیندهٔ صنایع هوایی، سلاح‌های انرژی هدایت‌شونده (DES) هستند. این سلاح‌ها می‌توانند با سرعت نور به موشک‌ها حمله کنند و آن‌ها را در هوا نابود سازند، قبل از اینکه باعث آسیب‌های جانی و مالی در زمین بشوند.

BAE Systems concept designs

کارشناسان BAE ادعا می‌کنند سلاح‌های انرژی هدایت‌شونده می‌توانند با اشعه‌های متمرکز انرژی به تهدیدهای هوایی حمله کنند و نیروهای زمینی را از خطر موشک‌ها و خمپاره‌ها ایمن سازند. این تکنولوژی می‌تواند در آینده در هواپیماها بکار گرفته شود. بدین‌صورت جت‌هایی که با سرعت زیادی حرکت می‌کنند می‌توانند موشک‌ها را در هوا با دقت هدف بگیرند. البته می بایست قیمت تمام شده ی این هواپیما ها را برای صنایع هوایی و دفاعی کشورهای مختلف در نظر گرفت

چهارشنبه 18/4/1393 - 11:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته