• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 10
تعداد نظرات : 168
زمان آخرین مطلب : 5314روز قبل
آموزش و تحقيقات
بسم ا...  الرحمن و الرحیم  آسیب شناسی  اندیشه ورزان و فرهیختگان حوزه روابط عمومی ، در بین کارکردهای روابط عمومی ، مهمترین  کارکرد روابط عمومی درعصر اطلاعات را ،اطلاع رسانی و ارتباطات ، عنوان می کنند.اینکه       روابط عمومی ها ، فعالیت اینچنین خطیر و حیاتی را در یک حرکت طولی در سطوح جهانی ، منطقه ، ملی و محل، وجه همت خود قرارداده اند، می تواند فی نفسه برای متولیان این حرفه  موجب غرور و افتخارباشد. لکن نباید خود را در حبابهای غرور ببینیم، بلکه با تامل و تفکر در چنین گزاره هایی ، باید تلاش نماییم تا مصداق واقعی روابط عمومی  باشیم. اما چگونه می توان به این مهم دست یافت ؟. یا حداقل چگونه می توانیم دراین مسیر گام برداریم.؟ بدون تردید توصیف و تبیین  مفاهیم بنیادی معرفت روابط عمومی ،اولین گام دراین راستا خواهد بود. ازاین رو منظور از واژه اطلاعات و کاربردهای آن چیست؟ چگونه این اطلاعات به برقراری  ارتباطات و تولید آن کمک می کنند؟ جامعه اطلاعاتی چیست؟  چه نوع اطلاعاتی مهم است؟  چه معیاری وجود دارد؟ و...  اگر چه بیان تفصیلی آنچه در بالا بیان گردید در این نوشتار ممکن نمی باشد. اما بطور اجمال فرض می دانیم که انسانها در مقطعه ای از تاریخ حیات خود ، بطور شایسته از مواهب و نعمتهای که  پروردگار برای  زندگی و تکامل او آفریده است،بهره ای  نمی برد. نداشتن ملجاء ، آوارگی ، گرسنگی ، بیماری های کشنده و ... وضعیت معیشتی مصیبت باری را برانسان تحمیل نموده واین نوع زندگی روح انسانها را آزرده و مجروح ساخته بود. اما دریک پروسه تاریخی  ، انسانها بدنبال نگرش نو به خود و جهان پیرامون " فلک را سقف بشکافت و طرحی نودرانداخت ". پیامدبلاواسطه این رویکرد و دگردیسی ، نگاه  جدیدی بود که درآن انسان صاحب خرد، مرکز ثقل  کره خاکی   قرارگرفت و نظام عقلایی حاصل از آن، تمامی امور زندگی جمعی انسانها را تدوین و تنظیم نمود.دراین نظام عقلایی  ، انسانها برای شناخت بیشتر و بهتر خود  روش جدید تعریف می کنند . دراین روش مشاهد، تجربه ، آزمون ابزار مطالعه و جهان پیرامون آزمایشگاه وعرصه قدرت نمایی انسان شد. هدف بشر در زندگی غلبه و چیرگی بر طبیعت عصیانگر ، و رهیافت علمی  تا حدود زیادی تحقق این آرزو را برای انسان جدید ممکن ساخت. چراکه انسانها با زدودن خرافه ها و صیقل دادن بینش به فراست دریافت که توانا بود هرکه دانا بود.ازاین پس اطلاعات  برای ادامه حیات نوع بشر اهمیتی  به میزان اهمیت عوامل زیستی و فیزیولوژیک  مانند غذاو... یافت . ازاین پس علم و دانش در زندگی انسانها جایگاه بس رفیع  یافتند تا جائیکه به تابوی جدید تبدیل گردید.  این تابو، برای ارضاء انگیزه بهتر زیستن – ازجنبه مادی ، برای تولیدو بازتولید عناصر خود ، همه چیز  را به وسیله آزمون و تجربه ، مورد کنکاش قراردادو آنجائیکه این ابزاررا کاربردی نبود، سعی نمود  از توجه عموم  بیاندازد .اکنون با توجه به سیطره علم و بویژه پیامد تخصص گرایی فزاینده آن در جامعه ، ما شاهد نوعی تفکیک درجامعه  براساس کارکردها و نیاز های تجویزی علم در سطح آن هستیم .این نوع تفکیک گرایی و تقلیل گرایی  که از علم به سطح  جامعه ساطع شده است،اگرچه به گسترش حوزه  قدرت  و فعالیت فرد  خردورز با کوچک نمودن حوزه اقتدارحکومت و تحدید مرزها کمک نمود، اما موجب پاره پاره شدن جامعه گردیدو گسترش این روند ادامه حیات و کلیت جامعه را تهدید می کرد.درنتیجه جامعه صاحب قدرت تولید برای  حفظ سرمایه های  اجتماعی خود ، مکانیسمی را خلق کرد تا از طریق فراهم نمود زمینه های برقراری ارتباطات  ، در قالب مفهوم جدید آن بین اجزاء جامعه ، ضمن پرکردن خلاء ارتباطی موجود در سطح جامعه ، به انتقال اطلاعات و استفاده همگان از تولیدات ( کالا و خدمات ) در سطح جامعه کمک نماید.  بنابراین روابط عمومی ها با گسترش فضای عمومی و فعالیت در این قسمت از جامعه با فراهم نمودن زمینه ارتباطی بین اجزاء جامعه تازه تاسیس ، حمایت ، نظارت و هدایت این ارتباطات در مجرا و کانال صحیح  آن در سطوح افقی ، عمودی و تحرک بخشی درجامعه همت گمارد.از این رو کمک به ایجاد تحرک و گردش صحیح اطلا عات و ارتباطات  ، در راستای افزایش پویایی بیشتر جامعه برای نایل شدن به اهداف آن با حفظ تعادل، و در چارچوب آرمانهای مشترک ، همگانی  و حفظ حوزه عمومی ، یکی از دلایل مهم  پیدایش و نضج روابط عمومی است. اما  روابط عمومی ها چگونه این مهم را انجام داده اند؟   بدیهی است با گسترش نگرش جدید و اولویت یافتن علم و دانش ، ارزشهای اجتماعی جدید نیز تولید گردید.و وظیفه ترویج این اهداف و ارزشهای وابسته به آن برعهده روابط عمومی ها گذاشت شد. ارزشهای که امروزه تحت مقوله" شهروندی " ( پاسخگویی، احترام به همنوع ، برابری ،....) تمامی مرزهای سنتی را درنوردیده  و از این طریق کل جهان را تحت سیطره  خود درآورده اند.واگر امروزه   مدیریت ها  موفقیت  خودرا وامدار روابط عمومی می دانند، یکی از مهمترین دلایل آن، نوع فعالیت    روابط عمومی ها در عرصه داخلی و بین المللی است.روابط عمومی که رویکرد جدید به انسان ، توانایی و نیاز های او را در مدیریت برپایه یک نظام عقلایی استوار ساخت تا همگان به فراخور بتواننداز مواهب الهی  بهره مند گردند.امروزه در جوامع  توسعه یافته ارزشهای شهروندی و مدیریت نظام عقلایی ، مجموعه مدیران درنهادها ، موسسات ، بنگاههاو... را احاطه نموده اندو تمامی پیامدها و آثار عملکرد آنها را ، با ظرافت و نگاه دقیق برپایه خیر همگانی و منافع ملموس و عینی ، مورد نقد قرار می دهند ،تا مبادا از روش صحیحی مدیریتی عدول نمایندو منابع موجود را در راستای منافع و مصالح شخصی و طبقاتی بکار گیرند. برای این مهم چشمانی دقیق و ابزاری کارآمد روابط عمومی خلق گردید که نقش نظارتی خود را ، فقط و فقط به وسیله کسب، افزایش و ترویج اطلاعات و ارتباطات  برای افکار عمومی انجام می دهد. دراین جوامع تحقق ، حفظ و افزایش ارزشهای شهروندی ، برای توزیع مجدد و متوالی امکانات ، منابع و ثروت ، موجب پویایی جامعه گردیده و حفظ آن مهمترین انگیزه  سیستم مدیریتی  دراین نوع جوامع می باشد.مدیران در این سیستم بوسیله       روابط عمومی ها ، که خزانه دار اطلاعات و ارتباطات در فضای عمومی بشمار می آیند، مورد نقد ، بررسی و شفاف سازی قرار می گیرند. و این بدان معناست که روابط عمومی  درعصر جدید که برپایه  نظام عقلایی و ارزشهای شهروندی شکل گرفته اند، در جهان مدرن رکن رکین هرنهاد، موسسه ، بنگاه و ... که اراده به ادامه حیات و حضور موفق و انسانی  دراین جهان سیال و پیچیده را دارند ، می باشند.   حال باتوجه به اینکه در ممالک توسعه یافته ، روابط عمومی ها به برکت پشتوانه اهداف تاریخی و اجتماعی خود ، نقش توازن دهنده در چرخه اطلاعات و ارتباطات را به عهده گرفته است، اما در کشور ما روابط عمومی ها نتوانسته اند در حد و اندازه واقعی خود  ظاهر شوندو رسالت خود را در شکل دهی به گفتمانها ی حاکم در جامعه ایفا نماید.بدیهی است روابط عمومی برای ایفای نقش تاریخی خود ، به بستر مناسب و تمهیدات خاص خود نیاز دارد. اما این تمهیدات کدام است؟ چگونه می توان این محیط را فراهم نمود؟ نقش روابط عمومی ها دراین فرایند چیست ؟ فرهنگ جامعه ما و ارزشهای تجویزی آن تا چه میزان ظرفیت و سنخیت با ارزشهای جدیدرا دارد.؟  بدون شک نقش  اهداف  روابط عمومی  به عنوان انسانی ترین اهداف اجتماعی وبالطبع ارزشهای ترویجی آن ، از ناب ترین و خالص ترین ارزشهای انسانی است .اما اگر درمنظومه سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و ...  کشور ما  بدنبال چشم اسفندیار و یا پاشنه آشیل روابط عمومی هستیم ،باید دردرجه اول به نوع و ماهیت مدیریت و راهبردهای آن توجه کنیم . نوع و ماهیت مدیریت و سیستمی نبودن آن در کشور ، را باید در زمره دلایل مهم ناکارآمدی روابط عمومی بشمار آورد. ارزشها و روشهای این نوع از مدیریت ، تجویز کننده بکارگیری اصول و ارزشهای  یک  روابط عمومی واقعی نیست .اگر روابط عمومی دارای کارکرد اطلاع ر سانی و ارتباطی است .مهمترین جلوه روانی این مساله ، تلاش برای بهتر زیستن همگان و احترام به دیگران و همنوعان است.و این شاکله مدیریت سیستمی و غایتمند است. مدیریتی که به دیگران هم درقالب مددکار و همرزم می اندیشد و هم در قالب ناظر احترام می گذارد. .  در سیستم مدیریت  عقلایی  مشارکت ، آینده نگری ، عملکرد،رقابت و توسعه  و... از ارزشهای  حیاتی بشمار می آیند.زیرا اینها ارزشهای اجتماعی است و همگان بدون وابستگی به رنگ و قوم و... می توانند از آنها برخوردار باشند. اما مدیریت در کشور ما بجای عملکرد، بیشتر درقالب شعار مدیریت می کنندوهیچگونه مسئولیتی در خصوص  عملکردخود ندارند.در این روش مدیریتی ،زمان و توسعه محلی از اعراب ندارد.مدیریت براساس سلیقه در چارچوب منافع و مصالح طبقاتی فعالیت دارد. طبیعی است در این نوع مدیریت روابط عمومی کارکرد واقعی            نمی توانند داشته باشد. و صرفاً برای کارهای معمولی و سطحی در چارچوب نیات مدیریت بکار گرفته می شود .در این نوع مدیریت به علت بسته بودن فضای حاکم  افکار عمومی ، بازخوردو مخاطب شناسی واقعی برای برقراری ارتباطات متقابل و تاثیرگذار ، معنی ندارد.آنچه مهم است مدیر بعنوان فرستند پیام و دیگران بعنوان گیرنده پبام و حتی ذوب شده  در پیام  و بدور از هرگونه حس سازمانی ، منافع جمعی و عینی مطرح می باشند.  این نوع مدیریت ارایه اطلاعات و شفاف سازی را نوعی خود کشی           می داند.واز طرق خاص مانند دوره  خانوادگی و... درگزینش ،اطلاعات و ارتباطات  مجموعه خود دخل و تصرف می کنند.این مدیران رویکردی عمودی از راس به قاعده دارندو نظم را تنها در حالت رکود و ثبات تعریف می کنند و درصورتیکه  احساس نمایند حرکتی در نهایت موجب تحدید قدرت آنها خواهد شد، با لطایف الحیل بستر چنین کنشهارا نابود می کنند. دراین نوع مدیریت همواره  ما شاهد گفتارکلی و ابهام برانگیزهستیم که این نوع تفکر وگفتار به  خلق روابط عمومی توجیه گر و ادامه فعالیت آن کمک میکند.     اگر خوشبینانه به قضاوت در رابطه به مطالب فوق بنشینیم ، باید باندیشیم که چگونه است در عصر ارتباطات و اطلاعات نوع مدیریت ها ازچنین شکافهای برخوردار است؟ چگونه می توان مدیریتها را مورد مطالعه و کنکاش قرارداد؟ منشاء این تفاوتها کجاست؟و... همانطور یکه می دانیم  خمیر مایه و اساس تمامی رفتارهای انسان ، انگیزه و اراده است. اینکه این انگیزه ها چگونه پرورانده می شوند؟ دیدگاههای متفاوتی پیرامون آن شکل گرفته اند. نقطه اشتراک تمامی این دیدگاهها ، تاکید دارند که ارزشها به واسطه انگیزه  رفتار انسانها راشکل می دهند.وارزشها دردامن فرهنگها تولد می یابند. و مدیریت نیز نوعی رفتار است که درکنار سایر رفتار های انسانی قابل بررسی است. بنابراین می توان گفت نوع مدیریت و روشهای اجرایی آن در ارزشهای فرهنگی ماوی دارند. و هرملتی با درون مایه فرهنگی به سوالات خود در خصوص انسان و جهان و بطورکل تمامی امور پیرامون خود جواب می دهد.حال هرچه فرهنگها  ازمنبع  اصیل ومعنوی بیشتر برخوردارباشند وهاله خرافات و ... نتواند چهره واقعی آنهارا تحت شعاع قراردهند ، حرکت به  سمت ارزشها انسانی سریعتر وآسانتر خواهد بود. حال اینکه عوامل تشکیل دهنده فرهنگهای کدامند؟ آیا  بین این عوامل  تشابه  وجود دارد؟آیا می توان  بین عوامل ذهنی و عینی  فرهنگها تقدم و تاخر در نظر گرفت ؟  ویژگی فرهنگ جامعه ما چیست؟  نویسنده: کیانوش هراتیان
سه شنبه 14/7/1388 - 19:53
آموزش و تحقيقات
چكیدهدر جهان امروز ، عمده فعالیت های مشاوران معطوف به مدرسه است . مدارس و آموزشگاه ها به مهمترین میدان پژوهش و عمل در مشاوره تبدیل شده اند . اما متاسفانه این مسئله در میهن ما جایگاه واقعی خود را پیدا نكرده است .كودكان قشر آسیب پذیر جامعه هستند و توانایی مقابله با مسائل و مشكلات جامعه پیچیده امروزی را ندارند . از سوی دیگر چون كودكان ، آینده سازان جامعه هستند ، از این رو مقابله با مشكلات آنان ، هم صرفه اقتصادی به دنبال خواهد داشت ؛ و هم باعث تربیت نسلی برخوردار از بهداشت روانی خواهد شد . مشاوره را می توان هم علم و هم هنر نامید . علمی كه از راه آموزش تخصصی  و در راستای كاربرد عملی شكل می گیرد .  هنری كه علاوه بر كسب فنون و مهارتهای خاص ، استعداد فطری وآمادگی های ویژه و خصوصیات شخصیتیِ خاصّی می طلبد . برای درمان دشواری های رفتاری كودكان و نوجوانان معمولا از روش های استفاده از دارو و درمان مبتنی برگفتار استفاده می شود . توجه به والدین و معلمان ، در درمان رفتاری كودك به عنوان یك امر خطیر و مفید به حساب می آید . كودكان در بسیاری از مراحل زندگی چه در خانه و چه در مدرسه با دیگران ارتباط برقرار می سازند . پی بردن به مشكل رفتاری كودك ، بدون توجه به موقعیت ، یا حتی محیط ویژه او امری منطقی نیست . نوع كمكی كه مشاوران برای كودكان فراهم می كنند ، ممكن است بر مبنای استفاده از الگوی مشاوره ای خاصی كه به آن پایبند هستند متفاوت باشد . مشاور برای برخورد با مشكلات مراجع ، روشی را دنبال می كند كه محصول فلسفه و نظریه ای است كه بدان معتقد است . پس پیروی از نظریه ، به جریان مشاوره سرعت می بخشد و حل مشكلات را به طریقی صحیح ، ممكن می سازد . نظریه همچون نقشه ای است كه به مشاور می آموزد چه چیزهایی را جستجو كند ، چه توقع و انتظاری از جلسه مشاوره داشته باشد . معلم مدارس ابتدایی می تواند از بروز مشكلات كودكان پیشگیری كند . آنان باید اصول و فنون راهنمایی و مشاوره را بدانند و بتوانند از آن ها در مواقع ضروری استفاده كنند . مقدمهعلم جامعه شناسی و روان شناسی معتقدند اگر چه راهنمایی ، فرایندی گسترده تر را شامل می شود كه تمام امور زندگی فردی و اجتماعی فرد را در برمی گیرد ولی مشاوره ، قلب برنامه راهنمایی و از خدمات اساسی آن است .
 مشورت كردن ، برانداختن رایهاست . با كنكاشی ساده در این جمله كوتاه از نویسنده مرزبان نامه به سادگی می توان دریافت كه راهنمایی و مشورت كردن با دیگران در تصمیم گیری ، انتخاب و به كارگیری راه حل های مناسب در زندگی برای انسان ها ، در ردیف نیازهای ضروری به شمار می رود ، آن هم در سنینی كه فرد ناچار به انجام انتخاب های مهمی است . در ایران ، مسا له راهنمایی و مشاوره و تهیه مقدمات آن بین سال های 1337 تا 1350 شروع شد و جریان پیدا كرد . از سال های 1337 با برگزاری سیمنارهای متعددی ، طرح مشاوره و راهنمایی در آموزش و پرورش مطرح شد و نیز تربیت نیروی مشاوره در دانشگاه ها و تهیه ابزار كار مشاوران ، دوره های كارآموزی ضمن خدمت ، تهیه وظایف و طرح و جا انداختن آن از جمله اقدامات بعدی در این دوره بوده است . برای پیشرفت و گسترش این طرح ، اقدامات متعددی انجام شد و دوره هایی ترتیب داده شد تا دست اندركاران تعلیم و تربیت با برنامه راهنمایی آشنا شوند . از این رو اعزام مشاوران به مدارس ، تهیه مقالات و بروشورهای مختلف ، تهیه پرونده های تحصیلی و تربیتی ، تهیه پرسش نامه های مختلف و ایجاد مراكز مشاوره و راهنمایی در برخی از مراكز استان ها از جمله اقداماتی است كه در این دوره انجام شد . در سال های 1344 و 1345 ، درس مشاوره و راهنمایی در دانش سرای عالی تهران ، جزو دروس رسمی قرار گرفت . از مهرماه 1350 نیز كه اولین كلاس دوره راهنمایی تحصیلی تشكیل شد ، در زمینه اجرای برنامه راهنمایی ، فعالیت های زیادی صورت گرفت كه آشنا كردن والدین و مربیان و دانش آموزان با برنامه های مشاوره و راهنمایی به اعزام مشاوران به مدارس ، تهیه پرونده تحصیلی ، تست و اجرای آنها از آن جمله است تحولات در تاریخ مشاوره در سیستم آموزشی تا آنجا پیش رفت كه در سال 1364، هسته های مشاوره و راهنمایی ،
مجدداً در مناطق آموزش و پرورش تاسیس شد . درحال حاضر نیز ، برنامه های مشاوره ای مدارس به سمت تخصصی شدن و خدمات مشاوره ای سوق داده شده است و طرح هایی چون طرح احیای نقش مشاوره ای معلمان درحال اجراست .*  *  *  *  *در جهان امروز ، عمده فعالیت های مشاوران معطوف به مدرسه است . مدارس و آموزشگاه ها به مهمترین میدان پژوهش و عمل در مشاوره تبدیل شده اند . اما متاسفانه این مسئله در میهن ما جایگاه واقعی خود را پیدا نكرده است . با این كه مدارس متوسطه حداقل از نظر كمی ، از وجود مشاور در سایه گسترش نظام جدید آموزشی بهره مند می شوند ، ولی جای مشاور و مشاوره در دبستانهای پرشمار ما خالی است . در حالی كه اهمیت این دوره و به طور كلی دوره كودكی بر هیچ كس پوشیده نیست . راهنمایی و مشاوره با كودكان ، از اهمیت خاصی برخوردار است و جایگاه ویژه ای دارد . زیرا كودكان قشر آسیب پذیر جامعه هستند و توانایی مقابله با مسائل و مشكلات جامعه پیچیده امروزی را ندارند . از سوی دیگر چون كودكان ، آینده سازان جامعه هستند ، از این رو مقابله با مشكلات آنان ، هم صرفه اقتصادی به دنبال خواهد داشت ؛ و هم باعث تربیت نسلی برخوردار از بهداشت روانی خواهد شد . مشاوره را می توان هم علم و هم هنر نامید . علمی كه از راه آموزش تخصصی ، و در راستای كاربرد عملی شكل می گیرد . و هنری كه علاوه بر كسب فنون و مهارتهای خاص ، استعداد فطری وآمادگی های ویژه و خصوصیات شخصیتیِ خاصّی می طلبد . در حال حاضر مسئولان مدارس به موضوع افت تحصیلی دانش آموزان  توجه زیادی نشان می دهند . گذشته از مشكلات یادگیری كه سهم ویژه ای در این افت دارند ، مشكلات عاطفی و رفتاری نیز در این زمینه نقش ایفا می كنند كه گاهی شناسایی آنها چندان آسان نیست . برخی از این كودكان در حال حاضر توجهات و خدمات مورد نیاز را دریافت می كنند ، اما اكثریت آنها هنوز كمكی را كه نیاز دارند دریافت نمی دارند . متخصصان بهداشت روانی  معتقدند كودكی از بهداشت روانی برخوردار است كه : 1-  اغلب اوقات شاد باشد و با دیگران روابطی مثبت و با دوام برقرار سازد . 2-  ادراك صحیحی از واقعیت داشته باشد و  برای رسیدن به هدفهای خود ، افكار و اعمال خود را هماهنگ كند .3 -  در كارهای درسی متناسب با استعدادهایش پیشرفت كند .4 -  درباره خود احساسات خوبی داشته باشد .5 -  رفتارش مطابق با معیارهایی باشد كه از كودكان هم جنس و همسن او انتظار می رود .غمگینی ، اشكال در برقراری ارتباط با دیگران ، نامرتبی و بی نظمی ، كم كاری ، احساس بی ارزش و بی كفایت بودن و رفتارهای نامناسب ، نمونه خصوصیاتی هستند كه كودكان مبتلا به بیماریهای روانی ، نشان می دهند .چه عواملی باعث ایجاد مشكلات در كودكان می شوند ؟1- دنیای در حال تغییر2- تغییر در ساختار خانواده3- بحران های اجتماعی4- ارزش های در حال تغییرشرایط اجتماعی و فرهنگی گوناگونی كه در بالا نام برده شد می توانند اثر عمیقی بر دنیای شخصی و دنیای روان شناختی كودك داشته باشند . "مزلو"(1970) اعتقاد داشت كه همه انسان ها ، نیازهای اساسی و پایه ای معینی دارند . این نیازها باید در همه ی زمینه های رشد ، به منظور دستیابی به توانایی های بالقوه خود و تبدیل شدن به یك "شخص خود شكوفا" برآورده شوند . اگر نیازهای اساسی اولیه برآورده نشوند ، ما از برآوردن نیازهای سطوح بالاتر خود ، ناتوان خواهیم بود .  شیوه های رفع مشكلاتبرای درمان دشواری های رفتاری كودكان و نوجوانان معمولا از روش های گوناگون استفاده می شود . استفاده از دارو یكی از روش های رایج برای درمان مشكلات عاطفی -  رفتاری در كودكان است . این دیدگاه مورد نظر پزشكان و درمانگرانی است كه جنبه های زیست شناختی را ریشه مشكلات می دانند . بر طبق این دیدگاه استفاده از دارو برای رفع اضطراب كودكان ، شب ادراری ، بی اختیاری در دفع ، كم توجهی ، افسردگی و ... امری متداول است  در ارتباط با مشكلات خفیف رفتاری كودكان ، یكی از روش های رایج ، استفاده از "درمان مبتنی برگفتار" است كه روان درمانی ، راهنمایی و مشاوره را می توان جزئی از این سیستم محسوب كرد . معتقدان درمان مبتنی بر گفتار ، اعتقاد دارند كه رایج ترین ابزار درمانی ، "گفتار" است و گفتار رایج ترین فعالیت انسانی است كه مختص نوع انسان است و به ویژه به عنوان ابزاری برای برقراری ارتباط و كاستن از ناراحتی ها كاربرد دارد . این فعالیت با افزایش سن گسترش یافته و پیچیدگی آن افزایش می یابد ، بنابراین به كار بردن آن به عنوان وسیله ای برای درك و برطرف كردن مشكلات كودكان می تواند ثمربخش باشد . از ابتدای قرن بیستم روان درمانی بسیار متداول بوده است ؛ گرچه شیوه های دیگری از درمان مبتنی بر گفتار ( كه عمدتا تحت تاثیر "فروید"بودند ) نیز رواج و گسترش یافتند . در سال های دهه 1920 تا 1970 به علت رشد روان شناسی انسانگرا به این نكته پافشاری داشتند كه "گفتار" تنها شیوه اخلاقی و محور اصلی حل مشكلات روانی است .مشاوره چیست ؟گرچه تعاریف متعددی از مشاوره می كنند اما می توان مشاوره را این گونه تعریف نمود كه " مشاوره رابطه ای است بین دو نفر كه با همدیگر ملاقات می كنند تا بر اساس چنین رابطه ای یك فرد می تواند به دیگری جهت حل مسئله كمك نماید . یكی از این افراد دارای خاصیتی آموزشی است و فردی كه كمك دریافت می كند مراجع است . از جلسات مشاوره انتظار چه خدماتی می رود ؟حوزه مشاوره با كودكان ، یك حوزه در حال رشد برای افراد در "حرف یاورانه"است . نظریه پردازان رشد ، رشد كودكان را مورد مطالعه قرار می دهند و اثر تجربیات دوره ی كودكی را بر بزرگسالی فرد مورد مطالعه قرار می دهند . روان پزشكی كودك نیز بر روی مشكلات جدی تر كودكان تمركز كرده است . گر چه كودكانی كه به مسائل و مشكلات یادگیری ، اجتماعی و رفتاری مبتلا هستند به عنوان كودكان مبتلا به آشفتگی شدید روانی ، طبقه بندی نمی شوند ولی به طور گسترده ای مورد اغماض و بی توجهی قرار گرفته اند . مشاوره می تواند از مسائل و مشكلات طبیعی زندگی پیشگیری نماید تا این مشكلات از جدی تر شدن و منجر شدن به تخلف و بزهكاری ، مشكلات در آموزشگاه و آشفتگی عاطفی -  هیجانی جلوگیری كند . فرایند مشاوره همچنین می تواند با ایجاد یك محیط سالم برای كودكان ، جهت مقابله با فشارهای روانی و تعارضات رشد خودشان كمك نماید . فرایند مشاوره همچنین می تواند به كودكان مبتلا به مشكلات گوناگون ، از طریق استفاده از ارزیابی ، مشاوره ی انفرادی یا گروهی ، مشاوره با والدین یا معلمان و از طریق ایجاد تغییرات محیطی ، كمك نماید. به طور خلاصه می توان عنوان نمود كه اهداف مشاوره ای می تواند شامل مواردی از قبیل مشاوره خود بودن برای ایجاد تغییرات مثبت در رفتار ، حل مسئله ، تصمیم گیری ، رشد شخصی و خود پذیری باشد . فرایند مشاوره با كودكان مستلزم تربیت آن ها در زمینه برقراری ارتباط با دیگران ، ابراز وجود كردن و مطالعه ی مناسب است . ولی با این وجود مشاوران باید بر نكاتی متمركز شوند كه برای كودك و موقعیتی كه در آن قرار دارد مناسب باشد . بعضی از مشاوران ترجیح می دهند كه برای ایجاد معنا و هدف در زندگی روزمره ، كار كنند . در حالی كه دیگران ترجیح می دهند كه بیشتر در مورد حل مشكلات خاص ، كار كنند . البته بسیاری از مشاوران هم سعی می كنند كه به هر دو هدف بالا بپردازند .  مشاوران كارآمد چگونه كار می كنند ؟محیط مشاوره باید به گونه ای باشد كه مراجع در آن احساس آرامش كند . یك اتاق شلوغ و مملو از محرك های پر سر و صدا ، حواس كودكان را در جریان مشاوره پرت  می كند . به نحوی كه توجه آنها را به اشیای داخل اتاق جلب می كند و یا از تعامل های مشاوره ای دور می سازد . كودكان بیقرار و آشفته ممكن است تحت تاثیر اشیای رنگارنگ محركهای مزاحم ، ساعتهای پرسر و صدا ، سر و صدای بیرون ، یا حتی ماهیهای موجود در آكواریوم اتاق قرار گیرند . از سوی دیگر ، باید توجه داشته باشیم كه مشاوران هم بخشی از محیط به حساب می آیند و مشاور باید خودش را هم كنترل كند . وسایل زینتی ، لباسهای رنگانگ یا الگوهای پوشاك ممكن است كودكان را تحت تاثیر قرار دهند . مبلمان اتاق مشاور ، باید هم برای بزرگسالان و هم برای كودكان راحت باشد . برای اتاق مشاوره وجود فرش ، صندلیهای راحت ، بالشهایی در كف اتاق ، عروسكهای خیمه شب بازی ، عروسكها و اسباب بازیهای دیگر نیز برای سهولت ارتباط توصیه می گردد . مشاوران كارآمد ، محیط مشاوره آرام بخشی را ایجاد می كنند و با مراجعه كنندگان رابطه گرمی برقرار می سازند . مشاوران كارآمد ترس ها ، نگرانی ها و سوالاتی را كه ممكن است كودكان در مورد ملاقات با مشاور برای بار اول داشته باشند ، درك می كنند . دیدار اول با مشاور ، معمولا فعالیت مطلوبی محسوب نمی شود . شكل استثنایی و متضاد این قاعده در مدارس ابتدایی و راهنمایی مشاهده می شود كه در آن جا معلمان و مشاوران توانمندی وجود دارند و جلسات گروهی منظمی با همه دانش آموزان ترتیب می دهند و در نتیجه ، دانش آموزان این مدارس به این مشاوران و معلمان مورد اعتماد ، مراجعه می كنند . بسیاری از فعالیت هایی كه مراجعه كنندگان بزرگسال برای مقاومت در مقابل مشاور انجام می دهند كودكان نیز انجام می دهند ، كه موارد زیر از آن جمله اند :1- از گفتگو پرهیز می كنند . یا در مورد موضوعات بی ارتباط صحبت می كنند . 2- از تماس و ارتباط چشمی خودداری می كنند . 3- در جلسه ملاقات دیر حضور می یابند و یا نمی آیند .4- ارتباط غیر كلامی منفی داشته و به طور شفاهی مخالفت می كنند .5- فرافكنی نموده و از همكاری اجتناب می كنند .  چگونه بر مقاومت كودكان غلبه كنیم ؟ روان شناسان پیرو "مكتب مراجع محوری" اعتقاد دارند كه مشاوران كارآمد باید در برخورد با كودكان و مقابله با مقاومت آنان دارای ویژگی های زیر باشند :الف ) - پذیرش غیر مشروط كودك                                      ب ) - پذیرندگی ج ) - صداقت                                                                       د ) – همدلیكسی كه دارای خصوصیات مذكور باشد به كودكان به شكل مناسبی گوش می دهد و آن ها را درك می كند و حتی دنیای كودكان و شیوه تفكر آن ها را درباره ی مسائل و امور درك می كند . كودكان به مشاوران كارآمد به عنوان افرادی مراقب ، مدافع ، ایمنی بخش و حاضر در اطراف خود می نگرند . مراحل مشاوره با كودكمدل شش مرحله ای مشاوره كه در ادامه ارائه می گردد یكی از طرح های مناسب برای كودكان است و بهتر است با گوش دادن فعال ، تركیب شود . و باید دانست كه : همه ی كودكان را نمی توان به یك روش راهنمایی و مشاوره كرد  مشاور باید با توجه به خصوصیات كودك و علل مشكلات ، روش های مناسب انتخاب كند و به مرحله اجرا در آورد . مرحله اول : تعیین مشكل از طریق استفاده از گوش دادن فعال .مرحله دوم : مشخص كردن انتظارات كودك . مرحله سوم : پیشنهاد راه حلی برای حل مشكل .مرحله چهارم : كشف راه های جدیدی كه می توانند به حل مشكل كودك كمك كنند .مرحله پنجم : به دست آوردن اطمینان جهت اجرای یكی از ایده های حل مسئله .مرحله ششم : ختم مصاحبه.نظریه های مشاوره اینوع كمكی كه مشاوران برای كودكان فراهم می كنند ، ممكن است بر مبنای استفاده از الگوی مشاوره ای خاصی كه به آن پایبند هستند متفاوت باشد . مشاور برای برخورد با مشكلات مراجع ، روشی را دنبال می كند كه محصول فلسفه و نظریه ای است كه بدان معتقد است . پس پیروی از نظریه ، به جریان مشاوره سرعت می بخشد و حل مشكلات را به طریقی صحیح ، ممكن می سازد . نظریه همچون نقشه ای است كه به مشاور می آموزد چه چیزهایی را جستجو كند ، چه توقع و انتظاری از جلسه مشاوره داشته باشد .طبقه بندی نظریه های مشاوره ای 1- نظریه گشتالت درمانی : گشتالت درمانی بر دیدگاهی اساسا مثبت در مورد توانایی انسان ، و این باور كه "بیان صریح خود" در رسیدن به درمان و یكپارچگی كمك می كند ، مبتنی است .2- نظریه عقلانی – عاطفی : درمان عقلانی – عاطفی ، شیوه درمانی نسبتا جدیدی است كه در آن بر اهمیت سبك و محتوای تفكر ، در پیدایش و برطرف كردن مشكلات عاطفی تاكید می شود .3- نظریه روان تحلیل گری :  این نظریه با نام "زیگموند فروید" عجین شده است . این دیدگاه به انسان و آینده وی بدبین است  و روشی مبتنی بر گفتار است كه با استفاده از گفتار ، سعی دارد فرد را به بینش برساند تا از این طریق مسائل و مشكلات وی تقلیل پیدا كند . نقش والدین در مشاوره با كودكتوجه به والدین و معلمان ، در درمان رفتاری كودك به عنوان یك امر خطیر و مفید به حساب می آید . كودكان در بسیاری از مراحل زندگی چه در خانه و چه در مدرسه با دیگران ارتباط برقرار می سازند . پی بردن به مشكل رفتاری كودك ، بدون توجه به موقعیت ، یا حتی محیط ویژه او امری منطقی نیست . همكاری والدین باعث می شود كه مشاور و معلم ، اطلاعات جامعی درباره كودكان كسب كنند و با شناخت توانایی ها و محدودیت ها ، علل رفتار كودك را تشخیص دهند . از طریق این همكاری ، روابط دوستانه ای بین مشاور ، معلم و والدین به وجود می آید كه باعث اطمینان و رضایت خاطر والدین می شود و آنان را به تماس و همكاری بیشتر تشویق و ترغیب می كند . به طور كلی خانواده در سلامت روانی كودك و نوجوان ، نقش چشمگیری دارد ؛ اگر محیط خانواده امن و آرام باشد ، آنان قدرت سازگاری بیشتری را با محیط خواهند داشت و آماده پذیرش مسئولیت و ایفای نقش های مختلف اجتماعی خواهند شد  . برای ایجاد یك جامعه سالم و كارآمد ، باید رفتار والدین در جهت های مطلوب تغییر كند و توانایی آنان برای تربیت صحیح فرزندشان گسترش یابد . والدین با استفاده از خدمات راهنمایی و مشاوره ، با خصوصیات و نیز مشكلات كودكان و نوجوانان آشنا می شوند و شیوه های برخورد صحیح با فرزندشان را می آموزند . البته والدین به سهم خود می توانند به مشاور كمك كنند و در فرآیند مصاحبه مشاوره ای ، كمك ها و اطلاعات زیر را در اختیار مشاور قرار دهند :1 -  ارائه تاریخچه ای از جریان رشد كودك . 2 -  توضیحاتی در شناخت مشكل كودك و سابقه آن . 3 -  تدارك برای پی گیری و دوام رفتار . 4 -  داشتن نقشی فعال در اجرای تقویت ها ، تنبیه ها و الگو قرار گرفتن .  نقش معلمان در فرآیند مشاوره با كودكانبعد از خانواده ، محیطی كه بیش از همه بر رفتار كودكان تاثیر می گذارد محیط مدرسه و سیستم آموزش است . دانش آموزان بیشترین برخورد را با معلمان دارند . هر دانش آموز حداقل 28 ساعت در هفته و 9 ماه از سال در مدرسه است . با ساعاتی كه برای آمادگی انجام تكالیف صرف می كند این ساعت ها به بیش از نصف ساعات هفته افزایش می یابد .بسیاری از مشكلات دانش آموزان از فضای آموزشی سرچشمه می گیرد و یا در آن خود را نشان می دهد . نحوه رفتار معلم ، برخورد مدیر و مسئولین مدرسه هر كدام در نوع خود می تواند سازنده و یا مخرب و مانع رشد دانش آموزان باشد . روش های مثبت رفتار كاركنان مدرسه با دانش آموزان ، نقش به سزایی در سلامت روانی آنان دارد ؛ و در عین حال هر گونه اختلال در روابط ، كودكان و نوجوانان را با مشكلات فراوان مواجه می سازد . در مدارس موفق  معلمان و مدیران علاقه مند و آگاه با دانش آموزان ، رابطه حسنه برقرار می سازند ؛ ترس و وحشت آنان را كاهش می دهند ؛ ابتدا به موارد مثبت توجه می كنند و در جهت رفع نقص ها می كوشند و برای كمك به دانش آموزان با سایر همكاران ، مشاركت جدی به عمل می آورند . ارائه و بهره گیری از خدمات راهنمایی و مشاوره در مدارس ، چنین وضعیتی را تسهیل و ممكن می سازد . مسئولیت اداری و اجرایی برنامه راهنمایی و مشاوره مدرسه بر عهده مدیر است و در واقع می توان عنوان نمود كه نقش مدیر در فرآیند مشاوره ، نقش تسهیلگرانه است . گیبسون و مارشال (1376) برای معلم در كلاس درس ، نقش های زیر را در نظر می گیرند : 1 – نقش شنونده و رایزن 2 – نقش عامل ، ارجاع و پذیرش 3 – نقش كاشف قابلیتهای انسان 4 – نقش آموزش و راهنمایی مستقل  5 – نقش تهیه گر روابط انسانی6 – نقش پشتیبان برنامه مشاورهنقش معلم در برنامه راهنمایی و مشاوره را همچنین می توان به صورت های حمایتی ، مشاوره ای ، ارجاعی و خدماتی نیز طبقه بندی كرد . ارتباط معلم با دانش آموزان مناسبات و روابط معلم با دانش آموز در كلاس حایز اهمیت فراوان است . معمولا معلمان رابطه فردی كمی با دانش آموزان دارند و اگر صحبتی بكند با دانش آموزانی است كه دارای مسائل انضباطی و احیانا تحصیلی هستند با اینكه دانش آموزان نیاز شدیدی به پذیرش جمعی و رفتار دوستانه دارند ولی بیشتر رفتار تحقیر آمیز و گاهی گستاخانه معلم را دریافت می كنند . « هالپین » و « كرافت » ( 1962) به طرح فضای باز و بسته مدرسه را مطرح كرده اند . مقصود از فضای باز این است كه در روابط مدرسه ، « روشن و باز » و « توام با احترام و تفاهم » باشد و منظور از فضای بسته مدرسه ای است كه اعضای آن تعهد كمی نسبت به برآوردن نیازهای یكدیگر دارند و نمی خواهند با سایر اعضای توام با تفاهم و احترام داشته باشند . فضای بسته مانع از رشد اجتماعی و حتی علمی دانش آموزان می گردد . معلم مدارس ابتدایی می تواند از بروز مشكلات كودكان پیشگیری كند و با ایجاد فضای صمیمی در كلاس و تامین سلامت روانی دانش آموزان ، موجبات تسهیل و افزایش یادگیری آنان را فراهم آورد . معلمان مدارس باید اصول و فنون راهنمایی و مشاوره را بدانند و بتوانند از آن ها در مواقع ضروری استفاده كنند ؛ بنابراین در دوره های آموزش آنان ، باید به تدریس این دروس توجه خاصی مبذول شود . قابل فهم است كه معلم بیشتر توجه خودش را مصروف مسائل و مشكلاتی می سازد كه به نحوی مانع پیشرفت امور درسی می شوند و تصورش هم این است كه پس از بین رفتن رفتارهای نامناسب ، مسئله به كلی حل شده است ؛ در حالی كه تا زمانی كه فشار عاطفی از بین نرفته باشد ، ممكن است مشكل به شكل دیگری ظاهر شود ؛ معلم تنها قسمت كوچكی از زندگی كودك را می بیند و تصور او از كودك ممكن است بسیار ناقص باشد . بنابراین باید همیشه تشخیص دهد كه حل بسیاری از مشكلات كودك از عهده او خارج است و باید قدرت دیگری به او در این باره كمك نماید . 

 نویسنده: کیانوش هراتیان

سه شنبه 14/7/1388 - 19:51
آموزش و تحقيقات
 روشهای پیشگیری از اتلاف وقت در کشور  چکیده     وقت یکی از منابع مهم اقتصادی است. همانگونه که در اقتصاد پس از انجام یک فعالیت اقتصادی هزینه فرصت آن محاسبه می­شود. باید در محاسبات اقتصادی هزینه فرصت وقت و گذشت زمان نیز محاسبه گردد. در کشورهای توسعه نیافته از جمله ایران وقت افراد به میزان زیادی به صورت بیهوده تلف می­شود. اتلاف وقت در کشورهای پیشرفته ضد ارزش تلقی می­شود ولی در کشور ما اینگونه نیست و افراد به آن عادت کرده­اند و حساسیت زیادی نسبت به آن نشان نمی­دهند.     در این مقاله تلاش می­شود با فروض مشخصی ارزش اوقات تلف شده افراد درسطح خرد و کلان محاسبه گردد و پیشنهادات مشخصی برای جلوگیری از اتلاف وقت ارائه شود. روش پژوهش حاضر توصیفی است. در این پژوهش منظور از اتلاف وقت، استفاده نشدن وقت در بهترین حالت ممکن است.واژه های کلیدی: وقت، ایران، اقتصاد، منبع، اتلاف

 

مقدمه

     وقت تنها عامل تولید است که قابل تجدید شدن نیست؛ سرمایه، زمین و نیروی انسانی از لحاظ مقدار قابل تجدید شدن هستند ولی وقت چون به زمان بستگی دارد و زمان قابل تجدید شدن و بازگشت نیست لذا وقت هدر رفته قابل جبران نیست. در مقاله حاضر از وقت به عنوان یکی از عوامل اقتصادی استفاده می شود. یکی از مهمترین دلایل اتلاف وقت در سطح خرد و کلان اهمیت دادن به مسائل بی اهمیت و اهمیت ندادن به مسائل با اهمیت است. مقاله حاضر به صورت زیر سازماندهی شده است. در بخش تعریف دوم مفاهیم و اصطلاحات ارائه می شود. دربخش سوم ادبیات موضوع مورد بررسی قرار می گیرد. بخش چهارم ارزش وقت در حال حاضر تبیین می شود. در بخش پنجم مدل ریاضی شامل دو سناریو ارائه می شود. در بخش ششم به اتلاف وقت و روشهای پیشگیری از آن در سطح خرد اشاره می شود. بخش هفتم به اتلاف وقت و روشهای پیشگیری از آن در سطح کلان         می پردازد. بخش هشتم به نتیجه گیری نهایی مربوط می شود.

 

تعریف مفاهیم و اصطلاحات

     اصطلاحات و واژه­های تخصصی که در این پژوهش مورد استفاده قرار می­گیرد صرفاً به مفهوم زیر است:

     1- هزینه آشکار: مخارجی که در عمل از صندوق شرکت برای خرید یا به کارگیری خدمات عوامل مورد نیاز تولید پرداخت می شود.[1]

     2- هزینه پنهان: ارزش تخمینی (بهترین نحوه به کار گیری) عوامل تولید که شرکت خود مالک آن است و در جریان تولید خود به کار می گیرد.[2]

    3- هزینه فرصت: مقدار کالایی که جامعه باید برای آزاد شدن منابع محدود و کمیاب جهت تولید یک واحد بیشتر از کالای دیگری، صرف نظر کند.

   4- وقت: مقدار زمانی است که در اختیار عوامل تولید قرار دارد.

    5- اتلاف وقت: گذشت زمان و وقت عوامل تولید به صورتی که در بهترین فعالیت ممکن به کار گرفته نشود.

    6- اوقات فراغت: زمانی که انسان از کار روزمره فارغ شده و برای تجدید قوا و جبران انرژی از دست رفته لازم دارد تا مجدداً کار تولیدی خود را آغاز کند.

 

     

ادبیات موضوع

     ادبیات این موضوع بسیاراندک است. در این بخش به چند مورد اشاره می کنیم:

     رضوی­نژاد به نقش مهم اینترنت در صرفه­ جویی وقت محققان برای گردآوری اطلاعات می پردازد. به نظر وی از طریق اینترنت افراد می توانند بارها مطالب مورد علاقه خود را مطالعه نموده و در اسرع وقت و در كمترین زمان مطالب خاص مورد علاقه خود را جستجو و در یكجا ذخیره نمایند.[3]

     لشکری به سازماندهی محیط کار در ابعاد فردی اشاره می­کند. به نظر وی سازماندهی محیط کار تا حد زیادی وقت و انرژی را ذخیره می کند.[4]

     موسوی کریمی به بررسی فلسفی زمان می پردازد. او آراء فلاسفه یونان و ایران باستان را بررسی می کند. او ساخت ساعت در قرون وسطی را عاملی می داند که موجب شده است تا رویدادها بر اساس زمان تنظیم شوند نه آنکه زمان بر اساس رویدادها تنظیم شود. به نظر وی ساعت بشریت را به زمان خطی قابل شمارشی پیوند زد.[5]

  به نظر نوری زاده علت اصلی اتلاف وقت  به تعویق انداختن کارها و جمع شدن آنها روی هم است.[6]

    کحال زاده به ارزیابی زمان اشاره می­کند. وی روش ارزیابی زمان برای انجام کار معینی را پیشنهاد می کند، حداقل زمان لازم برای انجام کار معین را زمان پایه می­نامد. به نظر وی هرچه زمان انجام کار از زمان پایه بیشتر باشد اتلاف وقت صورت گرفته است.[7]

 

ارزش وقت در حال حاضر

    در جوامع پیشرفته وقت ارزش زیادی دارد تمام کارها براساس برنامه از قبل اعلام شده اجرا      می شود برای وقت افراد ارزش فوق العاده­ای قائل هستند. چنانچه سازمان یا فردی وقت شخصی را هدر دهد با پرداخت هزینه زیان ناشی از اتلاف وقت جبران می شود.

    در جوامع توسعه نیافته وقت ارزش زیادی ندارد ممکن است برای انجام کارها برنامه ای از قبل اعلام شود ولی در اجرا بندرت مطابق برنامه پیش می رود. چنانچه سازمان یا فردی وقت شخصی را هدر دهد پاسخگوی زیان ناشی از اتلاف وقت نیست.

 

مدل

     در تابع تولید سنتی وقت به عنوان یک عامل تولید در نظر گرفته نمی شود ولی به صورت ضمنی در عامل نیروی انسانی وجود دارد چون میزان عامل نیروی انسانی از روی تعداد نیروی کار و ساعات کار هر کارگر محاسبه می شود. در این بخش از دو سناریو برای محاسبه وقت استفاده می شود.

سناریوی اول: تابع تولید

ساده ترین مدل تولید  تابع تولید کاب- داگلاس[8] است. تابع کاب- داگلاس به طور وسیعی در کارهای تجربی مورد استفاده قرار می­گیرد[9]. شکل کلی مدل به صورت زیر است:

                                                                  (1)                     

A= ضریب تکنولوژی، Q= مقدار تولید، L= نیروی کار، K= سرمایه، α و β = پارامتراست.

 به عنوان مثال اگر فرض کنیم در تابع کاب- داگلاس10=A و5/0=β=α است تابع به صورت زیر در می آید:                                                                                     

Q=10*L0.5 K 0.5                                                                   (2)          

اگر فرض کنیم 8=L و20=K باشد میزان تولید برابر است با:

Q=10*(80.5 *20 0.5 )=126.5                 (3)                                                    

    حال اگر فرض کنیم نیروی کار به طور متوسط روزی 2 ساعت وقت خود را در ترافیک، صف نانوایی و سایر جاها تلف می کند در این صورت به جای 8 ساعت 6ساعت کار می کند و میزان تولید برابر خواهد شد با:

                                 (4)                                                   Q=10*(60.5 *20 0.5 )=109.5                                                        

مقایسه (3) و (4) نشان می دهد که در صورت روزی 2ساعت اتلاف وقت کارگر تولید حدود 17 واحدکاهش می یابد. اگر 20 میلیون نفر هر روز 2 ساعت وقت خود را بیهوده هدر دهند آن وقت:

                (5)                        40000000 ساعت=2* 20000000= وقت تلف شده در یک روز

                (6)                                    300 روز کاری= (13 تعطیلی دیگر + 52 جمعه)- 365 

                (7)           12000000000 ساعت = 300* 40000000= وقت تلف شده در یک سال

                (8)         340000000 واحد=20000000* 17 =کاهش تولید کل جمعیت در یک روز

                (9)   102000000000 واحد =300* 340000000 = میزان کاهش تولید در یک سال

همان طور که ملاحظه می شود در مثال فوق در یک سال حدود 12 میلیارد ساعت وقت هدر        می رود و تولید حدود 100 میلیارد واحد کاهش می یابد. این یک مثال فرضی است. برای محاسبه دقیق و حتی برآورد تقریبی اوقات تلف شده نیروی کار کشور نیاز به انجام حداقل یک طرح تحقیقاتی در سطح ملی است.

سناریوی دوم: تابع هزینه

      هزینه تولید در حقیقت قیمت عوامل تولیدی است که برای ساختن کالاها و خدمات به کار     می روند. معمولاً اقتصاد دانان با توجه به کمیابی و محدودیت عوامل تولید، هزینه ها را بر اساس­ هزینه فرصت های مناسب[10] ارزیابی می کنند که در این صورت هزینه یک عامل تولید مساوی ارزش محصولی است که از بهترین شیوه به کار گیری آن عامل تولید به دست می آید. تابع هزینه رابطه تبعی بین مقدار تولید و هزینه کل را نشان می­دهد.[11] فرض کنید تابع هزینه کل یک بنگاه اقتصادی به صورت زیر است:

             (10)                                                                        

TC= هزینه کل تولید، Q = مقدار تولید، a،  bو c = پارامتر و مقدار آنها مثبت است.

اگر وقت تلف شده را نسبتی از میزان تولید به حساب آوریم تابع هزینه کل بنگاه به صورت زیر در  می آید:

               (11)                                                              

d = نسبتی از تولید که به صورت وقت تلف شده و مقدار آن مثبت است. برای محاسبه سود هر واحد باید هزینه متوسط هر واحد را به دست آوریم.تابع هزینه متوسط معادلات هزینه  کل(10) و (11) به ترتیب برابر است با:

               (12)                                                                          

              (13)                                                                      

AC= هزینه متوسط

مقایسه (12) و (13) نشان می دهد که هزینه متوسط هر واحد کالا در صورت اتلاف وقت به اندازه d افزایش می یابد. در صورت ثابت بودن سایر عوامل از جمله قیمت کالا سود هر واحد کالا به میزان d واحد کاهش می یابد چون تولید کننده در پی حداکثر کردن سود خود است انگیزه اش برای تولید بیشتر کاهش می یابد. هزینه اتلاف وقت در حال حاضر به صورت آشکار محاسبه نمی شود ولی در هر حال به صورت هزینه پنهان خود را در هزینه کل تولید نشان می دهد. اگر فرض کنیم d برابر 25درصد است آنوقت هزینه های تولید 25 درصد میزان تولید افزایش می یابد و منحنی هزینه کل متوسط (Ac) به اندازه d به بالا منتقل می شود.

 

اتلاف وقت و روشهای پیشگیری از آن در سطح خرد

اتلاف وقت در سطح خرد

اتلاف وقت افراد در زندگی شخصی یا اجتماعی که به صورت پراکنده انجام می شود اتلاف وقت در سطح خرد می باشد و نمونه هایی از آن عبارتند از:

1- دریافت حقوق و سایر مطالبات نیروی انسانی، صاحبان سرمایه و صاحبان سایر عوامل تولید با صف به معنی وسیع کلمه (صف فیزیکی، مکاتبات و مکالمات مکرر) صورت می گیرد.

2- پرداخت قبوض آب، برق، تلفن، گاز، جرایم رانندگی و سایر موارد معمولاً با هزینه              ایاب و ذهاب و صرف وقت زیاد صورت می گیرد.

3- ثبت نام تلفن ثابت، تلفن همراه، اتومبیل، حج و سایر موارد مشابه با مراجعات مکرر و صرف وقت زیاد صورت می گیرد.

4- مراحل ثبت نام و دریافت گواهینامه رانندگی و موارد مشابه آن بسیار طولانی، وقت گیر و دارای هزینه های غیر لازم فراوان است. 

5- صفهای اتوبوس شهری و بین شهری گاهی چندین ساعت از وقت افراد را می گیرد.

6- تشکیل نشدن جلسات در ساعات اعلام شده وقت افراد منظم و منضبط را هدر می دهد چون افراد یاد شده به موقع در جلسات حاضر می شوند و جلسه ممکن است به دلیل عدم حضور یکی از مقامات دیرتر از ساعت اعلام شده تشکیل شود.

علل اتلاف وقت در سطح خرد

اتلاف وقت در سطح خرد و انفرادی دلایل درونزا و قابل کنترل توسط فرد و دلایل برونزا و غیر قابل کنترل دارد. دلایل برونزا مربوط به جامعه می­شود که در بخش بعد به آن می پردازیم. اما دلایل درونزا عباتند از:

     1- نداشتن برنامه ریزی فردی در زندگی خصوصی و محل کار، 2- نداشتن قدرت در نه گفتن به مراجعان، 3- عدم تفویض اختیار در مدیریت خانواده یا محل کار، 4- داشتن تلفنهای غیر ضروری و مکالمات طولانی، 5- اشتغال به امور جزئی و کم اهمیت

روشهای پیشگیری از اتلاف وقت در سطح خرد

چون متغیرهای برونزا بر اتلاف وقت افراد مؤثرند برای پیشگیری در اتلاف وقت افراد در زندگی شخصی یا اجتماعی هم جامعه باید برنامه ریزی نماید هم خود افراد سعی کنند وقت خود را تلف نکنند. در این بخش به چند روش پیشگیری از اتلاف وقت در سطح خرد که توسط خود افراد      امکان پذیر است اشاره می کنیم در بخش بعدی به روشهای  پیشگیری از اتلاف وقت کلان اشاره    می کنیم که می تواند وقت افراد و جامعه را در سطح وسیعی ذخیره نماید.

برای جلوگیری از اتلاف وقت هر فردی باید:

1- از خود بپرسد: وقتش چگونه می­گذرد؟ در پاسخ به این سؤال و مرور فعالیتهای انجام شده در یک روز یا یک هفته هر فردی ممکن است متوجه انجام کارهای غیر لازم مثل سفرهای غیر لازم درون شهری و بین شهری، مکاتبات و مکالمات غیر ضروری شود بنابراین باید در برنامه ریزی بعدی خود آنها را حذف نماید.

2- اهداف خود را به صورت مشخص تعیین و اولویت بندی نماید و برای هرکدام زمانی را        پیش بینی کند و سعی نماید هر کدام را در زمان پیش بینی شده تحقق ببخشد. فرد باید در حد توانایی خود هدف گذاری نماید و پیشامدهای احتمالی را نیز پیش بینی کند.

3- محیط کار خود را مرتب سازد. میز كاری به هم ریخته، سهم بالایی در اتلاف وقت دارد. اگر میز خود را در پایان هر روز تمیز و مرتب سازد شروع تازه ای برای صبح روز بعد مهیا خواهد كرد، آنگاه وقت صرفه جویی شده را جهت برنامه ریزی روز بعد صرف می کند.

4- در مطالعات خود انتخابگر باشد. چون مطالب خواندنی زیادی در دسترس افراد قرار دارد هر شخصی باید مطالب مورد نیاز خود را مطالعه نماید زیرا مطالعه موارد دیگر وقت­گیر است و موجب پراکندگی فکری می شود.

5- برای جستجوی منابع مورد نیاز قبل از هر کاری از اینترنت استفاده نماید.

 

اتلاف وقت و روشهای پیشگیری از آن در سطح کلان

اتلاف وقت در سطح کلان

اتلاف وقت افراد در زندگی اجتماعی ناشی از متغیرهای درونزا و برونزا است متغیرهای درونزا فردی است و در سطح خرد بررسی شد متغیرهای برونزا برای فرد در سطح کلان درونزا است و جامعه بر آنان کنترل دارد و می تواند از اتلاف وقت جلوگیری نماید یا لااقل آن را کاهش دهد. اتلاف وقتی را که مسؤولان کشور چه در برنامه ریزی چه در اجرا موجب آن می شوند اتلاف وقت در سطح کلان  می نامیم نمونه هایی از اتلاف وقت در سطح کلان عبارت است از:

1- پروژه­های متعددی در سطح کشور شروع شده که نه توجیه اقتصادی و نه توجیه اجتماعی دارد و پس از گذشت مدت زمانی به حال نیمه تمام رها شده است.

2- برخی از امور از کانالهای قانونی قابل پیگیری و اجرا نیستند. لذا مردم از کانالهای دیگر از جمله از طریق نمایندگان مجلس انجام امور اجرایی را درخواست می کنند. این امر موجب اتلاف وقت نمایندگان مجلس و سایر افرادی که در گیر مسأله می­شوند می گردد.

3- تبلیغات انتخاباتی به طورقانونی باید یک هفته قبل از روز برگزاری انتخابات صورت گیرد ولی به علت عدم اعتماد کاندیداها به یکدیگر در خصوص رعایت زمان قانونی، و عدم نظارت واقعی برآن حتی از شش ماه قبل تبلیغات به صورت غیر رسمی و در محافل خصوصی آغاز می شود. سه ماه قبل از انتخابات به بهانه سخنرانی و پرسش و پاسخ به صورت علنی تبلیغات و نطق انتخاباتی انجام       می شود. با یک حساب سر انگشتی می توان محاسبه نمود که در طول تبلیغات غیر رسمی و غیر قانونی کاندیداها چقدر از منابع ملی از جمله وقت افراد هدر می رود. افرادی که باید قانون گذار باشند به طور آشکار قانون انتخابات کشور را زیر پا می گذارند. 

علل اتلاف وقت در سطح کلان

اتلاف وقت درسطح کلان علل مختلفی دارد که برخی از آنها ساختاری است و ریشه تاریخی- فرهنگی دارد و در عرف جامعه ما نهادینه شده است. برخی از آنها ناشی از شیوه اداره کشور است. دراین بخش بدون تفکیک آنها به علل اتلاف وقت در سطح کلان اشاره می کنیم. تفکیک و ریشه یابی آنها در حد یک مقاله نیست و نیاز به پژوهشهای گسترده چند رشته­ای دارد.

1- عدم شفافیت بازارهای کالا، خدمات، ارز، سرمایه، کار و پول موجب بی نظمی و اتلاف وقت می شود.

2- گسترش تبعیض، پارتی بازی و رشوه خواری زمینه­های اتلاف وقت را برای افرادی که تمایل یا قدرت پارتی بازی را ندارند فراهم می سازد.

3- تغییر مکرر برنامه­های آموزشی، برنامه های ارائه خدمات بخشهای مختلف و تغییر نحوه پرداخت بعضی از خدمات(یکبار به صورت نقدی و یکبار از طریق بانک) وقت زیادی را هدر می دهد.

4- اکثر افراد جامعه برای وقت دیگران و حتی برای وقت خودشان به معنی واقعی کلمه ارزشی قائل نیستند.

5- دولت یا به طور مشخص سیستم اداره مملکت برای وقت افراد و برای وقت مجموعه عوامل اقتصادی از جمله خودش ارزش زیادی قائل نیست.

6- نظم، وقت شناسی و دقت در کارها به صورت ارزش فرهنگی در نیامده است. جامعه برای افراد منظم، وقت شناس و دقیق احترام لازم را قائل نیست، بعضی اوقات افراد بی نظم و وقت ناشناس از احترام بیشتری برخوردارند.

   

روشهای پیشگیری از اتلاف وقت در سطح کلان

پیشگیری از اتلاف وقت در سطح کلان نیاز به هم اندیشی جمعی، احساس نیاز ملی و فعالیتهای وسیع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی، سیاسی و قضایی دارد. برای ایجاد انگیزش ملی و تداوم ایجاد حساسیت موضوع پیشنهادات سیاستی زیر ارائه می شود:

1- سیستم برنامه­ریزی­ کشور سازمان مدیریت و برنامه ریزی­ کشور) برای جلوگیری از اوقات عوامل اقتصادی دو اقدام ذیل را به موازات هم انجام دهد:

الف- یک طرح تحقیقاتی تعریف کند و آن را به مراکز پژوهشی کشور ابلاغ نماید تا پژوهشگرانی که توانایی اجرای آن را دارند پروپوزال بدهند و برای پیشگیری از اتلاف وقت راه حل اجرایی پیدا کنند.

ب- یک همایش ملی با زیر عنوانهای متعدد تعریف کند و از طریق فراخوان عمومی از متخصصین رشته­های مختلف دعوت نماید تا با ارسال مقاله حساسیت موضوع را مطرح نمایند و از  بعد رشته تخصصی خود برای آن راه حل پیشنهاد نمایند.

2- نظام آموزشی کشور در برنامه های آموزشی خود از کلاس اول ابتدایی نظم، وقت شناسی و      صرفه جویی در وقت را ابتدا به کادر آموزشی و اداری خود و سپس به نو آموزان و دانش آموزان تا پایان تحصیلات پیش دانشگاهی تعلیم دهد و در برنامه های آموزشی که در بسیاری از موارد خود برنامه ها تلف کننده وقت معلمین و دانش آموزان هستند تجدید نظر نماید.

 

نتیجه گیری

وقت یکی از منابع مهم اقتصادی است. اتلاف آن موجب افزایش هزینه فرصت منابع اقتصادی دیگرمی شود. اتلاف وقت یک پدیده چند بعدی است اگرچه در سطح خرد توسط افراد و در سطح کلان توسط مسؤولان جامعه تشدید می­شود ولی ریشه های فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادی دارد. پیشگیری از آن نیاز به همت ملی مداوم و مستمر دارد. مدیریت پیشگیری از اتلاف وقت باید برعهده یک نهاد قانونی مثل سازمان مدیریت و برنامه­ریزی باشد ولی انجام آن بدون همکاری و هماهنگی سایر نهادهای فرهنگی، قضایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ممکن نیست.

 نویسنده: کیانوش هراتیان

سه شنبه 14/7/1388 - 19:49
آموزش و تحقيقات
معرفی شش حالت مادهدر این مقاله به معرفی 6 حالت ماده می پردازیم. همه ما با 3 حالت ماده یعنی جامد ، مایع و گاز آشنایی داریم. ممکن است برخی از شما تا به حال نام حالت چهارم ماده یعنی پلاسما را نیز شنیده باشید و یا اطلاعاتی راجع به آن داشته باشید اما مطمئنا بسیاری از شما از حالت پنجم و ششم ماده یعنی چگال بوز - انیشتن و چگال فرمیونی، و همچنین خواص آنها بی اطلاعید. در این مقاله قصد داریم شما را با هر 6 حالت ماده و ویژگی های آنها آشنا کنیم. 1-جامد
مواد جامد در برابر تغییر شکل مقاومت می کنند و سفت و شکننده هستند. برای درک چگونگی این موضوع می توان جامدات را اینگونه تعریف کنیم.
در حالت جامد ، نیروهای بین مولکولی ، بقدری قویتر از انرژی جنبشی هستند که باعث سخت شدن جسم در نتیجه عدم جاری شدن آن میگردند. جامدات شکل و حجم معینی دارند. در جامدات فاصله مولکولها مانند فاصله آنها در مایع است ولی در جامدات مولکول ها نمیتوانند مانند وضعیتی که در حالات مایع و گاز دارند، آزادانه به اطراف حرکت کنندو در مکانهای خاصی قرار میگیرند و فقط میتوانند در اطراف این مکانها حرکت نوسانی رفت و برگشتی بسیار کوچک انجام دهند.
این حرکت نوسانی ، بخصوص در جامدات بلورین ، کاربردهای صنعتی و علمی زیادی را برای این دسته از مواد به دنبال دارد.
2-مایع
در حالت مایع ، مولکولها در مقایسه با حالت گاز خیلی به هم نزدیکترند بطوریکه نیروهای مابینشان قویتر از انرژی جنبشی آنان میباشد. از طرف دیگر ، نیروها آنقدر قوی نیستند که قادر به ممانعت از حرکت مولکولها گردند. از این روست که جریان مایع از ظرفی به ظرف دیگر شدنی است، اما نسبت سرعت جاری شدن آب در مقایسه با مایعات دیگر از قبیل روغنها و گلسیرین بسیار متفاوت است که این تفاوت در سرعت جاری شدن ، میزان مقاومت یک مایع در مقابل جاری شدن ،یعنی ویسکوزیته آن نامیده می شود که خود تابعی از شکل ، اندازه مولکولی ، دما و فشار میباشد. بنابراین مایعات حجم معین و شکل نامعینی دارند.

3-گاز
به طور کلی می توان گازها را اینگونه تعریف کرد ؛
گاز ها کم چگالند و ساده متراکم می شوند و نه تنها شکل ظرف خود را می گیرند بلکه آنقدر منبسط می شوند تا ظرف را کاملا پر کنند.
اما اگر بخواهیم گازها را بهتر بشناسیم می توانیم بگوییم که ؛
حالت فیزیکی مواد در شرایط طبیعی فشار و دما ، بستگی به اندازه مولکولی و نیروهای بین آنها دارد. اگر مقدار کمی از یک گاز ، در یک تانک نسبتا بزرگی قرار گیرد، مولکولهای آن با سرعت در سرتاسر تانک پخش میشوند. پخش سریع مولکولهای گاز دلالت بر آن میکند که نیروهای موجود بین مولکولها ، بمراتب ضعیفتر از انرژی جنبشی آن است و از آنجایی که ممکن است مقدار کمی از یک گاز در سرتاسر تانک یافت شود، نشان دهنده آن است که مولکولهای گاز باید نسبتا از هم فاصله گرفته باشند. بنابراین گازها شکل و حجمشان بستگی به ظرفی دارد که در آن جای دارند.
در حالت گازی ، مولکولها آزادانه به اطراف حرکت کرده و با یکدیگر و نیز با دیواره ظرف برخورد میکنند. فاصله مولکولها در حالت گازی در حدود چند ده برابر فاصله آنها در حالت مایع و جامد است.
4- پلاسما
حالت چهارم ماده پلاسما ,شبیه گاز است و از اتمهایی تشکیل شده است که تمام یا تعدادی از الکترون های خود را از دست داده اند (یونیده شده اند )
بیشتر مواد جهان در حالت پلاسما هستند مانند خورشید که از پلاسما تشکیل شده است. پلاسما اغلب بسیار گرم است و می توان آن را در میدان مغناطیسی به دام انداخت.
اما در تعریفی کلی از پلاسما باید گفت که ؛ پلاسما حالت چهارمی از ماده است که دانش امروزی نتوانسته آنها را جزو سه حالت دیگر پندارد و مجبور شده آنرا حالت مستقلی به حساب آورد. این ماده با ماهیت محیط یونیزه ، ترکیبی از یونهای مثبت و الکترون با غلظت معین میباشد که مقدار الکترونها و یونهای مثبت در یک محیط پلاسما تقریبا برابر است و حالت پلاسمای مواد ، تقریبا حالت شبه خنثایی دارد. پدیدههای طبیعی زیادی از جمله آتش ، خورشید ، ستارگان و غیره در رده حالت پلاسمایی ماده قرار میگیرند.
پلاسما شبیه به گاز است، ولی مرکب از ذرات باردار متحرکی به نام یون است. یونها بشدت تحت تاثیر نیروهای الکتریکی و مغناطیسی قرار میگیرند. مواد طبیعی در حالت پلاسما عبارتند از انواع شعله ، بخش خارجی جو زمین ، اتمسفر ستارگان ، بسیاری از مواد موجود در فضای سحابی و بخشی از دم ستاره دنباله دار و شفقهای قطبی شمالی که نمایش خیره کننده ای از حالت پلاسمایی ماده است که در میدان مغناطیسی جریان مییابد
بد نیست بدانید که دانش امروزی حالات دیگری از جمله برهمکنش ضعیف و قوی هسته ای را نیز در دسته بندیها بعنوان حالات پنجم و ششم ماده بحساب میآورد که از این حالات در توجیه خواص نوکلئونهای هسته ، نیروهای هسته ای ، واکنش های هسته ای و در کل ((فیزیک ذرات بنیادی)) استفاده میشود.
5-چگال بوز - انیشتن
حالت پنجم با نام ماده چگال بوز-انیشتن(
Booze-Einstein condensate)  که در سال ۱۹۹۵ کشف شد، در اثر سرد شدن ذراتی به نام بوزونها (Bosons)تا دماهایی بسیار پایین پدید میآید. بوزونهای سرد در هم فرومیروند و ابر ذره هایی که رفتاری بیشتر شبیه یک موج دارد تا ذره های معمولی ، شکل میگیرد. ماده چگال بوز-انیشتن شکننده است و سرعت عبور نور در آن بسیار کم است.
6-چگال فرمیونی
حالت تازه ماده چگال فرمیونی (
Fermionic condensate) است. "دبورا جین" (Deborah Jin) از دانشگاه کلورادو که گروهش در اواخر پاییز ۱۳۸۲ ، موفق به کشف این شکل تازه ماده شده است، میگوید": وقتی با شکل جدیدی از ماده روبرو میشوید، باید زمانی را صرف شناخت ویژگیهایش کنید. آنها این ماده تازه را با سرد کردن ابری از پانصدهزار اتم پتاسیم با جرم اتمی ۴۰ تا دمایی کمتر از یک میلیونیم درجه بالاتر از صفر مطلق پدیدآوردند. این اتمها در چنین دمایی بدون گرانروی جریان مییابند و این ، نشانه ظهور ماده ای جدید بود.
در این حالت اتمهای پتاسیم بدون آنکه چسبندگی میان آنها وجود داشته باشد ، بصورت مایع جریان یافتند . حالت چگالیده فرمیونی تا حدی شبیه چگالش بوز- اینشتین است .
هر دو حالت از اتمهایی تشکیل شده اند که این اتم ها در دمای پایین به هم می پیوندند و جسم واحدی را تشکیل می دهند . د چگالش بوز- اینشتین اتم ها از نوع بوزون هستند در حالیکه در چگالش فرمیونی اتم ها فرمیون هستند.
تفاوت میان بوزون ها و فرمیونها چیست ؟
رفتار بوزون ها به گونه ای است که تمایل دارند با هم پیوند برقرار کنند و به هم متصل شوند . یک اتم در صورتی که حاصل جمع تعداد الکترون ، پروتون و نوترون هایش زوج باشد، بوزون است . بعنوان مثال اتمهای سدیم بوزون هستند زیرا اتمهای سدیم در حالت عادی یازده الکترون ، یازده پروتون و دوازده نوترون دارند که حاصل جمع آنها عدد زوج ۳۴ می شود . بنابراین اتمهای سدیم این قابلیت را دارند که در دماهای پایین به هم متصل شوند و حالت چگالیده بوز- اینشتین را پدید اورند اما از طرف دیگر فرمین ها منزوی هستند . این ذرات طبق اصل طرد پائولی هنگامی که در یک حالت کوانتومی قرار می گیرند همدیگر را دفع می کنند و اگر ذره ای در یک حالت کوانتومی خاص قرار گیرد مانع از آن می شود که ذره دیگری هم بتواند به آن حالت دسترسی یابد .
هر اتم که حاصل جمع تعداد الکترون ، پروتون و نوترون هایش فرد باشد فرمیون است . به عنوان مثال ، اتم های پتاسیم با عدد جرمی ۴۰ فرمیون هستند زیرا دارای ۱۹ الکترون ، ۱۹ پروتون و ۲۱ نوترون هستند و حاصل جمع این سه عدد برابر ۵۹ می شود . دکتر جین و همکارانش بر پایه همین خاصیت انزوا طلبی فرمیونها روشی را پیش گرفتند و از میدانهای مغناطیسی کنترل شونده ای برای انجام آزمایشها استفاده کردند . میدان مغناطیسی باعث می شود که اتمهای منفرد با هم جفت شوند و میزان جفت شدگی اتمها در این حالت با تغییر میدان مغناطیسی قابل کنترل است . انتظار می رفت که اتمهای جفت شده پتاسیم خواص همانند بوزونها را داشته باشند اما آزمایشها نشان دادند که در بعضی از اتمها که میزان جفت شدگی ضعیف بود هنوز بعضی از خواص فرمیونی خود را از دست نداده بودند .
در این حالت یک جفت از اتمهای جفت شده می تواند به جفت دیگری متصل شود و این جفت شدگی به همین ترتیب ادامه یابد تا این که سرانجام باعث تشکیل حالت چگالیده فرمیونی شود .
دکتر جین شک داشت که جفت شدگی اتم های مشاهده شده همانند جفت شدگی اتمهای هلیوم مایع باشد که به آن ابر شارگی می گویند . ابرشاره ها نیز بدون اینکه خاصیت چسبندگی بین آنها باشد به راحتی جریان می یابند . وضعیت مشابه دیگر ، حالت ابر رسانایی است . در یک ابر رسانا الکترونهای جفت شده( الکترون ها فرمیون هستند ) به محض آنکه با مقاومت الکتریکی مواجه شوند به راحتی جریان می یابند . علاقه وافری به ابر رساناها وجود دارد زیرا از آنها برای تولید الکتریسیته پاک و ارزان می توان استفاده کرد در صورتی که استفاده از ابر رساناها در تکنولوژی میسر شود قطارهای برقی سریع السیر و کامپیوترهای فوق سریع با قیمت پایین روانه بازار خواهد شد اما متاسفانه استفاده از ابررساناها و حتی تحقیق در باره آنها دشوار است .
بزرگترین مشکل این است که حداقل دمایی که لازم است تا یک ابررسانا ایجاد شود ۱۳۵- درجه سلسیوس است . بنابراین نیتروژن مایع یا دستگاه سرد کننده دیگری لازمست تا سیمهای رابط و هر وسیله جانبی دیگری که الکترونهای جفت شده در ان محیط قرار می گیرند را نگه دارد . این فرایند هزینه زیادی می خواهد و به دستگاههای پر حجمی نیاز دارد . اما اگر ابررسانایی بردمای اتاق شود کار کردن با آن فوق العاده راحت می شود و استفاده ازآن به خاطر مزیت های یاد شده سریعا افزایش می یابد جین می گوید ر کنترل میزان جفت شدگی اتمهابا استفاده از تغییر میدان
مغناطیسی همانند تغییر دما برای یک ابررسانا ست . این روند ما را امیدوار می کند که بتوانیم آموخته های خودرا از چگالش فرمیونی به دیگر زمینه ها از جمله ابر رسانایی در دمای اتاق تسری دهیم.
ناسا کاربردهای زیادی را برای ابررساناهادر نظر گرفته است به عنوان مثال استفاده از ابر رساناها باعث خواهد شد که مدار ماهواره های چرخنده به دور زمین با دقت بسیاربالایی کنترل شوند
 . خاصیت اصلی ابر رساناها به دلیل نداشتن مقاومت الکتریکی امکان انتقال جریان الکتریکی - حجم کوچکی از ابررسانا است . به همین خاطر اگر به جای سیم های مسی از ابر رساناها استفاده شود ،موتورهای فضاپیماها تا ۶ برابر نسبت به موتورهای فعلی سبکتر خواهند شد و باعث می شود که وزن فضاپیما بسیار کاهش یابد .  نویسنده: کیانوش هراتیان
سه شنبه 14/7/1388 - 19:47
آموزش و تحقيقات
 کاربرد سنگها و کانی های صنعتی و کاربرد آنها کانی         کانی‌ عبارت از عنصر یا ترکیبات شیمیایی همگنی است که بطور طبیعی در زمین یافت می‌شود. ترکیب شیمیایی کانی‌ها معین است، و معمولا متبلورند. خواص فیزیکی کانی‌ها در حدود مشخص ممکن است تغییر کند. هر کانی دارای مشخصات ویژه و انحصاری مانند سیستم تبلور ، سختی ، کلیواژ ، جرم مخصوص ، رنگ و... می‌باشد. در بعضی از کانی‌ها ، اتم بعضی از عناصر ساختمان بلوری قابل تعویض با اتم‌های هم اندازه از عناصر دیگر می‌باشد. به عنوان مثال می‌توان جانشینی آهن و منیزیم بجای هم در پیروکسن‌ها را نام برد. تبلور معمولا کانی‌ها بصورت اشکال منظم هندسی متبلور می‌شوند که به آنها بلور می‌گویند. بلور را می‌توان به عنوان جسمی که دارای ساختمان اتمی منظم است، تعریف کرد. هرگاه بلور را بطور مداوم به قطعات کوچک تقسیم کنیم‏، به جایی می‌رسیم که دیگر قابل تقسیم کردن نیست. این جز کوچک غیر قابل تقسیم ، معمولا دارای شکل هندسی منظم است که اتم‌های تشکیل دهنده بلور در رئوس ، مراکز سطوح ، وسط یال‌ها و یا مرکز آن قرار دارند و به نام واحد بلور یا سلول اولیه خوانده می‌شود. هر جسم متبلور از پهلوی هم قرار گرفتن تعداد زیادی سلول اولیه تشکیل شده است که به نام شبکه بلور نامیده می‌شود. بسته به عناصر قرینه‌ای که در سلول اولیه وجود دارد، اجسام متبلور را به 7 سیستم شامل سیستم مکعبی ، تتراگونال ، تری گونال ، هگزا گونال ، ارتورومبیک ، مونوکلینیک و تری کلینیک تقسیم می‌کنند.  خواص عمومی کانی‌ها سختی سختی را می‌توان به صورت مقاومت کانی در برابر خراشیده شدن تعریف کرد. در کانی شناسی ، سختی یک جسم را با جسم دیگر می‌سنجند. طبق تعریف اگر جسمی ، جسم دیگر را مخطط کند از آن سخت تر است. برای سنجش سختی کانی‌های مختلف 10 کانی را به عنوان مبنای سختی انتخاب کرده‌اند و سختی سایر کانی‌ها را نسبت به آنها می‌سنجند. این مقیاس به نام مقیاس موس معروف است.  کانی      تالک      ژیپسکلسیت(فلوئورین            آپاتیت    ارتوز       کوارتز     توپاز       کرندوم    الماس درجه سختی         1          2          3          4          5          6          7          8          9          10 کلیواژ برخی از بلورها در امتدادهای بخصوصی به آسانی و به صورت سطوح صاف شکسته می‌شوند. این سطوح به نام سطوح رخ یا کلیواژ خوانده می‌شود. باید توجه داشت که سهولت شکستن کلیواژ در کانی‌های مختلف متفاوت است و حتی ممکن است یک کانی دارای امتداد کلیواژهای مختلف باشد. جرم مخصوص جرم مخصوص به علت ناخالصی‌های موجود در کانی ثابت نیست و همیشه مقدار آن بین دو حد در نظر گرفته می‌شود. جرم مخصوص یکی از مشخصات مهمی است که توسط آن می‌توان نوع کانی را مشخص کرد.  رنگ رنگ کانی‌ها معمولا خیلی متغیر است و بسته به عوامل فیزیکی و شیمیایی در حد وسیعی تغییر می‌کند. بطوری که نمی‌توان آن را جز مشخصه‌های اصلی در نظر گرفت. ولی رنگ خاکه کانی یعنی رنگی که در اثر مالش آن با یک صفحه چنین حاصل می‌شود، نسبتا ثابت تر است و در خیلی موارد به شناسایی کانی کمک می‌کند. جلا اشعه‌ای که در سطح کانی منعکس می‌شود منظره ویژه‌ای به آن می‌دهد که به نام جلای کانی خوانده می‌شود. جلای کانی به خواص سطح و قدرت جذب آن بستگی دارد و به انواع فلزی ، الماسی ، شیشه‌ای ، صمغی ، مومی ، صدفی ، چرب و ابریشمی تقسیم می‌شود. خواص مغناطیسی بعضی از کانی‌ها دارای خواص آهنربایی طبیعی‌‌اند که کمک موثری در شناسایی آنها بشمار می‌رود. خواص شیمیایی از خواص شیمیایی کانی‌ها نیز می‌توان برای شناسایی آنها استفاده کرد. از جمله این خواص می‌توان قابلیت انحلال کانی در آب و محلول‌های شیمیایی ، تشکیل املاح با اسیدها و بازها و ... نام برد. انواع کانی از نظر نحوه تشکیل کانی اولیه یا درون زاد کانی‌های درون زاد همان طور که از نامشان پیدا است، در درون زمین یعنی کیلومترها زیر زمین تشکیل شده‌اند. ماده اصلی تشکیل دهنده کانی‌های درون زاد و بطور کلی مادر همه کانی‌ها جسم سیال خمیر مانندی است که به نام ماگما خوانده می‌شود. با توجه به نحوه تشکیل کانی‌‌های مختلف از ماگما ، می‌توان مراحل مختلفی برای تشکیل کانی‌ها تشخیص داد که این مراحل شامل مراحل ماگمایی اولیه ، پگماتیتی ، پنوماتولیتیک و گرمابی است.   کانی‌های ثانویه یا برون زاداین کانی‌ها از تغییر و تبدیل کانی‌های اولیه یا درون زاد بوجود می‌آیند. کانی‌های اولیه عموما در شرایط فشار و درجه حرارت بالا تشکیل شده‌اند و به همین خاطر این کانی در شرایط سطح زمین که متفاوت با شرایط تشکیل آنها می‌باشد چندان سازگار نیستند. کانی‌های اولیه برای سازگار شدن با شرایط سطح زمین ، خرد و تجزیه شده و به کانی‌های ثانویه یا برون زاد تبدیل می‌شوند. فرآیندهای مختلفی همچون هوازدگی ، رسوبی و بیولوژیکی به تشکیل کانی‌های ثانویه کمک می‌کنند. کانی‌های دگرگونی تغییر مشخصات کانی‌ها و سنگ‌ها در اثر حرارت و فشار ، دگرگونی نامیده می‌شود. در اثر دگرگونی کانی‌ها ممکن است شکل بلورین اولیه خود را از دست داده و به شکل جدیدی متبلور شوند. البته تغییر تبلور کانی‌ها در جهتی است که با شرایط جدید سازگار باشند. ضمن تغییرات دگرگونی ممکن است ترکیب شیمیایی کانی‌ها نیز عوض شده و عناصری از ساختمان آن خارج و یا به آن وارد شوند. دگرگونی به سه نوع مجاورتی ، ناحیه‌ای و حرکتی تقسیم می‌شود که درطی هر یک از این دگرگونی‌ها کانی‌های مختلفی بوجود می‌آید. انواع کانی‌ها تاکنون سه هزار کانی در دنیا شناخته شده است. برای مطالعه آنها ابتدا باید به طریقی آنها را طبقه بندی کرد. اولین طبقه بندی نسبتا علمی کانی‌ها را ابوعلی سینا ، دانشمند ایرانی انجام داده است. در این تقسیم بندی کانی‌ها به چهار گروه اصلی سنگ‌ها و مواد خاکی ، مواد سوختنی ، نمک‌ها و فلزات تقسیم می‌شدند. امروزه کانی‌ها را بر اساس نحوه تشکیل ، ترکیب شیمیایی و ساختمان آنها طبقه بندی می‌کنند. بر اساس ترکیب شیمیایی و ساختمان داخلی کانی‌ها می‌توان آنها را به انواع زیر تقسیم کرد.            کانی‌هایی که دارای اتم های آزاد بوده و شامل کانی‌هایی هستند که بطور آزاد و به شکل عنصر در طبیعت یافت می‌شوند.            کانی‌هایی که از ترکیب کاتیون‌ها با آنیون‌های ساده تشکیل شده‌اند و شامل سولفورها ، هالیدها و اکسیدها هستند. نامگذاری کانی‌ها کانی‌ها عموما اسامی ناآشنا دارند و تنها عده معدودی از آنها دارای نام ایرانی هستند. اسامی کانی‌ها بر اساس یک سری ضوابط و قوانین بین المللی تعیین می‌شود که عبارتند از:            نام عده زیادی از کانی‌ها در واقع اسم محلی است که برای اولین بار در آنجا پیدا شده‌اند و به انتهای نام منطقه پسوند ایت اضافه شده است. به عنوان مثال ایلمنیت از نام کوههای ایلمن واقع در اورال و تیرولیت از تیرول که محلی در اتریش است گرفته شده است.            نام بعضی از کانی‌ها از اصطلاحات خاص بعضی کشورها گرفته شده است. مثلا سافیر از اصطلاحات محلی هندوستان است.            نام عده دیگری از کانی‌ها از رنگ آنها در زبان یونانی گرفته شده است. مثلا هماتیت به معنی قرمز خونی، آزوریت به معنی آبی رنگ ، کلریت به معنی سبز رنگ و آلبیت به معنی سفید رنگ است.            بعضی از کانی‌ها نام خود را از خواص ویژه‌ای که داشتند گرفته‌اند. مثلا دیستن ، در زبان یونانی به معنی دارای «دو سختی» است.            نام بعضی از کانی‌ها مربوط به عناصر موجود در آنهاست. مثلا نیکلین دارای نیکل و کوپریت دارای مس است.            نام بعضی از کانی‌ها از اسم محققینی که آنها را برای اولین بار یافته‌اند مشتق شده است. مثلا براگیت به نام کاشف آن «براگ» و بیرونیت به نام یابنده آن ابوریحان بیرونی و ... گرفته شده است.  سنگ های رسوبیسه جزء اصلی بافتی سنگ های رسوبی تخریبی عبارتند از1- دانه ها كه در حد گراول ، ماسه ، و سیلت می‌باشند2- ماتریكس یا ماده زمینه كه از ذرات دانه ریز در حد سیلت و رس تشكیل شده و دانه های رسوبی را در بر می‌گیرد.3- سیمان كه به صورت شیمیایی تشكیل شده وعمدتاً از جنس سیلیس و یا كربنات كلسیم می باشد، البته برخی از اوقات سیمان از جنس اكسید آهن نیز دربین دانه ها تشكیل می شود. سیمان می شد چسب دانه‌ها را به یكدیگر می چسباند. در بسیاری از مواقع بین دانه ها فضاهای خالی باقی می ماند كه بعداً ممكن است توسط آب های زیرزمینی و یا نفت و گاز اشغال شود كه برخی از رشته های تخصصی زمین شناسی نظیر آب شناسی و زمین شناسی نفت وظیفه بررسی این فضاهای خالی را كه اصطلاحاً تخلخل نامیده می‌شوند را دارند.  - اندازه دانه‌ها یكی از مهمترین شاخصه های بافتی رسوبات و سنگ های رسوبی اندازه دانه های تشكیل دهنده آن می باشد. زیرا توسط بررسی اندازه دانه ها می‌توان انرژی عامل حمل ونقل و دوری و نزدیكی رسوب نسبت به ناحیه فشار را تعیین نمود و به واسطه اندازه دانه ها تقسیم بندی رسوبات و سنگ های رسوبی مطابق جدول زیر انجام می شود. طبقه بندی دانه ها از روی بلندترین قطر آنها صورت می گیرد كه برای اولین بار توسط ونثورث واودرن ارایه شد. این مقیاس لگاریتمی بوده و در آن ، هر درجه ای برابر بزرگتر از درجه قبلی است. امروزه این مقیاس میلی متری نیز معروف است.   2: شكل دانه grain shapeشكل دانه عبارت از توصیف فرم هندسی دانه در رسوب یا سنگ است كه توسط فرم، كروپت ، گردشدگی و بافت سطح دانه مورد بررسی قرار می‌گیرد. الف ) فرم form : فرم عبارت است از رابطه بین سه قطر اصلی تشكیل دهنده یك دانه می باشد ( اقطار بلند، كوتاه، متوسط) كه براساس آن دانه ها ممكن است به اشكال زیر دیده شوند. ب) كرویت sphericityكرویت عبارتست از این كه شكل دانه تا چه حد به كره نزدیك باشد. كرویت یكی از ویژگی های ارثی دانه ها می باشد.ج) گردشدگی reandnessگردشدگی عبارتست از این كه دانه رسوبی زوایا و گوشه های تیز خود را در حین حمل و نقل از دست بدهد. هرچه دانه رسوبی بزرگتر باشد گردشدگی سریعتر اتفاق می افتد. امروزه اگر كنار بستر یك رودخانه بروید ذراتی را خواهید دید كه كاملاً‌ گوشه های تیز خودرا از دست داده اند. به واسطه میزان گردشدگی می توان به راحتی مقدار مسافت طی شده رسوب را تخمین زد. هرچه رسوبی مسافت بیشتری را طی نموده باشد گردتر می شود. باید توجه داشت ذرات دانه ریز در صد سیلت هیچگاه گرد نمی شوند. میزان گردشدگی بستگی به درجه سایش دانه در هنگام حمل ونقل ، اندازه دانه ومسافت حمل ونقل دارد.  د) بافت سطح دانه grain surface textureعوارض مواد در سطح دانه ، بافت سطح دانه را تشكیل می دهند. بعنوان مثال رسوبات از منشاء یخچالی كه در حد گراول باشند عمدتاً برروی آن‌ها خطوطی دیده می شود كه نمایانگر جهت حركت یخچال می‌باشد. و یا اینكه در كنار ساحل دریا به دانه های ماسه ای توجه نمایند متوجه می شوید كه دانه ها ماسه‌ای درخشان و براق می باشند. زیرا سطح این دانه‌ها در اثر حركت بر روی یكدیگر توسط امواج براق گردیده است.در محیط های بیابانی سطح دانه‌ها كدر یا مات است ، امروزه دانشمندان زمین شناسی توسط بررسی این اختصاصات توسط میكروسكوپ های پیشرفته ، به راحتی می توانند فشار بسیاری از رسوبات را شناسایی نمایند. 3 - جورشدگی sortingجورشدگی به یكنواختی اندازه دانه‌ها در سنگ اشاره می نماید، اگر سنگی از دانه های بااندازه تقریباً یكسال تشكیل شده باشد را سنگ با جورشدگی خوب می نامند و اگر سنگ از مخلوطی از دانه‌ها در سایزهای مختلف نظیر گراول ، ماسه و گل تشكیل شده باشد آن را سنگی با جورشدگی بد می‌نامند، به طور كلی رسوبات ساحل دریا از جورشدگی بسیار خوب و رسوبات یخچالی از جورشدگی بدی بهره می‌برند. دانشمندان از جورشدگی در تشخیص مقدار منافذ خالی موجود در سنگ استفاده می‌نمایند.4- طرز قرارگیری دانه هانحوه آرایش دانه هاو رسوبات در مقدارفضای خالی بین ذرات حایز اهمیت بسزایی است. بطوریكه هرگاه دانه ها به صورت مكعبی آرایش پیدا نمایند مقدار تخلخل به صورت 47 % و اگر به صورت رومبوئدر آرایش یابند میزان تخلخل تقریباً نصف خواهد شد. این مسئله در آب شناسی حائز اهمیت است. سنگ های رسوبی دانه ریز براساس اندازه تشكیل دهنده این گونه سنگ‌ها آن را به دو قسمت تقسیم می‌شوند.1- سیلت سنگ ها ( اندازه دانه‌ها یابین 4 تا 64 میكرون)2- رس سنگ ها(اندازه دانه‌ها از 4 میكرون كوچكتر می‌باشد).1- سیلت سنگ‌ها اندازه دانه‌ها تشكیل دهنده این گونه سنگها مابین 64 تا 4 میكرون می‌باشد. از نظر بافتی سیلت سنگ‌ها مابین ماسه‌ها و فسیل‌ها می‌باشند. تشخیص اندازه دانه‌ها توسط چشم غیر مسلح مشكل است، اما یكی از ساده ترین راهها برای تشخیص آن در طبیعت این است كه اگر مقداری از آن را مابین دندان های خود قرار دهیم، دانه‌های تشكیل دهنده آن را احساس خواهیم نمود. كوارتز عمده‌ترین ذره تشكیل‌دهنده سیلت‌ها است  2- رس سنگ ها شیل ها ویا رس سنگ ها از دانه های بسیار ریز ( كوچكتر از 4 میكرون) تشكیل شده‌اند. بنابراین دانه‌ها بقدری ریز هستند كه توسط لنز دستی و میكروسكوپ با بزرگنمایی كم هم قابل تشخیص نمی‌باشند. در طبیعت جهت تشخیص این گونه سنگ ها از سیلت سنگ ها كافی است قدری آن را مابین دندان‌های خود بگذاریم بر اثر فشار هیچگونه دانه‌ای را در بین دندان‌های خود احساس نمی‌ نماییم. این گونه سنگ ها را براساس رده‌بندی و نحوه شكسته شدن به دودسته شیل و رس سنگ تقسیم می نماید. ـ شیل : دارای خاصیت فیسیلیستی است fissile ) این دارای لایه بندی ظریف بوده و در امتداد این لایه بندی به راحتی جدا می‌شود. ـ رس سنگ : فاقد فیسیلیستی بوده و به صورت نامنظم می شكند.ـ رنگ رسوبات دانه‌ریز بسیار متغیر است كه علت برخی ازرنگ ها به شرح زیر است. رنگ سیاه بعلت وجود مواد آلی می‌باشد كه به این گونه شیل ها ، شیل سیاه می‌گویند.رنگ قرمز در شیل های قرمز بعلت وجوداكسید آهن است ونمایانگر رسوبگذاری آن در محیط های اكسیدان می‌باشد.ـ كائولن : نوعی گل سنگ سفید رنگ است كه عمدتاً از كانی كائولیونیت تشكیل شده است. این گونه سنگ كاملاً اقتصادی است واز آن در ساخت چینی، كاغذ ، پلاستیك و صنایع دیگر استفاده می‌شود. كشور مانسبت به این ماده معدنی نسبتاً غنی می‌باشد و معادن آن در استان آذربایجان شرقی ، خراسان و لرستان موجوداست. سنگسنگ‌های ساحلسنگ‌ها تشکیل شده‌اند از یک یا چند نوع از کانی‌های موجود در زمین که لایه فوقانی کره زمین (سنگ‌کره) را پدید آورده‌اند.سنگ‌هاسنگ‌ها ازجمله موادی هستند که در همه جای کره زمین وجود دارند. روی زمین، در رودخانه‌ها، کوه‌ها و کف دریاها و داخل زمین هم سنگ وجود دارد. سنگ‌ها انواع متفاوتی دارند. بعضی زبر و بعضی دیگر صاف هستند. بعضی درشت و برخی کوچک. بعضی از سنگ‌ها به علت استحکام فراوان، سال‌ها به شکل بناهای تاریخی باقی می‌مانند. سنگ‌های رسوبی۰: بعضی از سنگ‌ها بر اثر ته نشین شدن مواد داخل آب به وجود می‌آیند. رودها مقدار زیادی مواد را با خود به دریاها و دریاچه‌ها می‌برند. این مواد به دلیل سنگینی به ته دریا می‌روند. روی هم قرار می‌گیرند و پس از سفت شدن سنگ‌هایی را به وجود می‌آورند که به آنها سنگ‌های رسوبی گفته می‌شود. سنگ‌های رسوبی لایه لایه‌اند که رنگ یا جنس هر لایه با لایه دیگر متفاوت است. سنگ‌های رسوبی در کوه‌های البرز و زاگرس به فراوانی یافت می‌شوند. ریگ، شن و سنگ‌های آهکی نمونه‌هایی از سنگ‌های رسوبی هستند. سنگ‌های آذرین: گروه دیگری از سنگ‌ها بر اثر سرد شدن مواد بسیار داغ به وجود آمده‌اند که قبلاً در زمین بوده‌اند. دمای اعماق زمین زیاد است و بعضی سنگ‌ها را ذوب می‌کند. این سنگ‌ها در زیر یا سطح زمین دوباره سرد می‌شوند و سنگ‌هایی را به وجود می‌آورند که به آنها آذرین می‌گویند. سنگ‌های کوه‌هایی مانند دماوند و الوند از نوع آذرین است. سنگ‌های آذرین از بلورهای ریز یا درشت تشکیل شده‌اند. سنگ‌های دگرگون شده: بعضی از سنگ‌های رسویی یا آذرین اگر مدت زیادی در اعماق زمین بمانند، باید فشار و گرمای زیادی را تحمل کنند. این سنگ‌ها مانند آجر پخته می‌شوند و شکل قبلی خود را از دست می‌دهند و به همین دلیل به آنها سنگ‌های دگرگون شده می‌گویند. (مانند سنگ مرمر) سنگ‌ها از چه ساخته شده اند؟ همه سنگ‌ها از یک یا چند کانی به وجود آمده‌اند. کانی چیست؟ مغز مداد شما یک کانی است. گچی که با آن می‌نویسید، پنجره‌های فلزی و حتی نمکی که با غذا می‌خورید یک کانی است. بعضی کانی‌ها مانند نمک به همان شکل خود قابل استفاده‌اند. اما بعضی دیگر این گونه نیستند بلکه سنگ معدن بعضی کانی‌ها مانند فلزات را برای به دست آوردن مواد مورد نیاز کاملاً خرد و ذوب می‌کنند. فایده سنگ‌ها و کانی‌ها: سنگ‌ها و کانی‌ها در امر ساختمان سازی، صنعت، پزشکی و غیره به کار می‌روند. مصارف کانی‌ها باید با دقت و صرفه جویی فراوان صورت"" گیرد. روش جدید شناسایی سنگها و کانیهاراما اسپكتروسكوپی روشی سریع و غیر مخرب در تشخیص سنگها، كانیها و خاكهاست .  RockHound دستگاهی  قابل حمل  بوده و در عملیات صحرایی با انجام آنالیز طیف سنجی در نمونه‌های دستی به  شناخت سنگها و كانیها كمك می‌كند. این دستگاه كه از یك لب تاب، نرم افزار   NuSpec و بانك اطلاعاتی  بیش از ٥٠٠ كانی تشكیل شده است برای دانشجویان، اساتید و محققین  در علوم زمین طراحی شده است و علاوه بر آن  در زمین شناسی صنعتی،  شناخت كانیها و سنگهای قیمتی و باستان شناسی نیز كاربرد دارد.  برای اطلاعات بیشتر از نحوه عملكرد این دستگاه به آدرس زیر مراجعه فرمایید.کانی شناسی     آنچه به اینجا پیوند دارد... ماگما کانیهای کربناته اسکارن علم زمین شناسی ژئو شیمی سنگ شناسی رسوبی طبقه بندی سنگهای رسوبی توسط گرابو مکانیک خاک سنگ شناسی دگرگونی سنگ شناسی کانیهای گروه فسفات زمین شناسی نفت سنگهای پلوتونیک الترامافیک رخساره ومحیط رسوبی انواع سنگهای گرانیتی گستریه ژئوشیمی فنولیت تغییرات سطح آب دریاها آلتراسیون نفتگیر چینه‌ای بافت ذخایر معدنی بافت و ساختمان گل سنگ طبقه‌بندی سنگهای شیمایی و بیوشیمیایی دولومیت دیاژنز در گل سنگ دگرگونی مجاورتی کانی رده بندی سنگهای آهکی رخساره دگرگونی تدفینی کانیهای موجود در گل سنگ تطابق زمین شناسی طبقه بندی سنگهای آهکی توسط دانهام اجزای اسکلتی سنگ آهک مراحل تبدیل رسوب به سنگ مواد مورد استفاده در گل حفاری چینه نگاری حوادثی چینه نگاری شیمیایی انواع سنگ دگرگونی دینامیکی انواع سنگهای آذرین مکانیک سنگ تالک محمد زکریای رازی سنگ تبخیری رنگ کانی فرآیند نئومورفیسم در سنگ آهک چند گوگردی اولیوین اختلاط ماگمایی کانه آرایی توپاز رده بندی سنگهای آذرین مواد آتشفشان طبیعت ذرات کانیها کارشناس امور معادن بلور کانسارهای اورانیوم بافت رسوبات آواری ساخت خطی رسها دریاچه ارومیه کانی سازی و زمان کانسار مس پورفیری استخراج زمین شناسی سنگهای قیمتی تاریخچه سنگهای قیمتی آنورتوزیت ها خاستگاه گوهرها گوهرها و احساسات آدمی      ریشه لغوی لغت مینرال (کانی) که از قرون وسطی مورد استعمال قرار گرفته از لغت یونانی Mna (متشابه لاتینی آن Mina است) به معنی "کانی" یا "گردال" (از نظر معدن شناسی) مشتق شده است، لذا نام فارسی آن یعنی "کانی" معروف موادی است که از کانسارها بدست می‌آورند.   نگاه اجمالی قرنها پیش از دستیابی انسان به فلزات و علم استخراج و مصرف آنها ، برخی از سنگها و کانیها مهمترین ابزار دفاعی ، زراعی و شکار بشر محسوب می‌شده‌اند. بشر اولیه جهت تهیه ابزار سنگی از مولد دارای سختی زیاد همچون سنگ چخماق ، کوارتزیت ، ابسیدین ، کوارتز و ... که در محیط زندگی‌اش فراوان بوده استفاده کرده است. نحوه استفاده و بکارگیری این مولد آنچنان در زندگی و پیشرفت انسان مؤثر بوده است که بر این اساس زمان زندگی انسان اولیه را به سه دوره دیرسنگی ، میانسنگی) و نوسنگی تقسیم شده‌اند. همزمان با شناخت فلزات و استخراج آنها عصر فلزات آغاز گردید. احتمالاً اولین فلز استخراج شده در حدود 450 سال ق.م ، مس بوده است. کانیها از نظر فیزیکی و شیمیایی اجسام طبیعی و همگن هستند که تقریبا منحصرا بصورت بلور و یا لااقل توده بلورین حاوی ذرات ظریف و ریز تا درشت تشکیل می‌گردند. فقط معدودی از کانیهایی که آنها را بصورت جامد می‌شناسیم، به حالت بی شکل و یا ژلهای وجود دارند. با توجه به همگن بودن شیمیایی کانیها ، ترکیب آنها را می‌توان بوسیله فرمول نشان داد. مع ذلک این فرمول در بسیاری از حالات ، منظور عادی شمی را مجسم نمی‌کند، به این جهت در نگارش آن مفاهیم کریستالو شیمی به مقیاس وسیعی باید منظور گردد. برای معرفی کانیها علاوه بر فرمول آنها ، تمام خواص فیزیکی مانند خواص نورانی ، الکتریکی ، مقاومت ، سختی و بالاخره خاصیت بلورشناسی نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد. اساس مطالعه این خواص موضوع کانی شناسی عمومی را تشکیل می‌دهد.    مصریان قدیم شش هزار سال قبل از میلاد در صحرای سینا فیروزه را به خاطر رنگ زیبایش استخراج می‌کردند. انسانهای عهد حجر ، سنگ آتشزنه را که دارای سطح شکست تیز است، به عنوان چاقو و سرنیزه ، جهت تراشیدن چوب و تهیه نوک تیز کمان به کار می‌برند. علاوه بر تفریت که دارای سطح شکست منحنی شکل است برای تهیه تبر و از سنگ آتشزنه و پیریت جهت تهیه آتش استفاده می‌کردند. عهد حجر زمانی خاتمه یافت که انسان توانست در نتیجه تجارب گوناگون از مس و قلع آلیاژی به نام مفرغ یا برنز تهیه کند. در طی عهد برنز بشر قرنها تجربه اندوخت تا سرانجام حدود 1000 سال قبل از میلاد مسیح به کشف و تهیه آهن توفیق یافت. به روایت دیگر حدود 2700 سال قبل عصر مفرغ آغاز شد که در این عصر انسان ابزار خود را از این آلیاژ تهیه می‌نموده است. حدود 3000 سال ق.م مصریها از ذوب سیلیس ، شیشه تهیه نمودند و قرنها پیش از میلاد مسیح چین‌ها در فسیلها از کائولن ابزار چینی می‌ساخته‌اند. در طول تاریخ اطلاعات بسیاری در رابطه با چگونگی شکل گیری ، جنس ، ساختمان و سایر خصوصیات کانیها بدست آمده است. سیر تحولی و رشد  اصولا یونانیها نخستین ملتی بودند که جنبه علمی کانیها را بررسی کردند مثل تالس ملطی که 485 سال قبل از میلاد به خاصیت کهربایی کانیها اشاره کرده و تمیش تکلس (527-549 ق.م) که دست به استخراج معادن زد. یک کتاب سنگ شناسی (الاحجار) که به ارسطو (322-384 ق.م) نسبت می‌دادند بعدها معلوم شد که در سده هشتم نوشته شده ، ولی کتابی از شاگردش یتوفر است (288-372 ق.م) بجا مانده بنام "راجع به سنگها" که شاید بتوان گفت اولین کتاب علمی کانی شناسی است. کتاب با ارزش دیگری که بعدها نوشته شد بوسیله پزشک رومی جالینوس (201-113 م) بود. اثر دانشمند عالیقدر ایرانی ، ابو علی سینا (1037-970) تحت عنوان "درباره کانیها" را شاید بتوان گفت اولین کتابی است که کانیها را بطور سیستماتیک به چهار دسته تقسیم کرده است. از اروپاییان از کانی شناس آلمانی آلبرت فون بول (280-119 م) یاد می‌کنیم این شخص که به ماگنوس معروف است داراری پنج جلد کتاب از زمینه کانی شناسی است. از دو شخصیت دیگر آلمانی به نامهای باسیلوس والنتین و آگریکولا (1623-1555) یاد می‌کنیم که شخص اخیر بعدها به پدر کانی شناسی معروف گشت. آخرین شخصی که کانیها را از نظر ظاهری مورد مطالعه قرار داد، کانی شناس روسی لموسوف (1711-1765) بود. در سال 1669 یک دانشمند دانمارکی به نام نیلس استنسن قانون ثابت بودن زوایا را کشف کرد. در همین سال شخص دیگری به نام اراسموس بارتولینوس موفق به کشف شکست مضاعف کلیست ایسلندی گردید. قانون پارامتر وایس آلمانی در دهه دوم قرن بیستم وضع کرد. در سال 1830 هسل 32 کلاسه را ثابت کرد، پس از آن با استفاده از محاسبات ریاضی فدروف روسی و شنفلیس آلمانی 230 شبکه فضایی را ثابت کردند. با کشف اشعه ایکس بوسیله رنتگن ، تحول عظیمی در کانی شناسی بوجود آمد بدینوسیله برای اولین مرتبه ماکس فون لاوه موفق به مطالعه ساختمان داخلی کریستال گردید. بعد از اینکه استفاده از اشعه ایکس در کانی شناسی نشان داده شد، براگ در سال 1913 اولین ساختمان یعنی شبکه نمک طعام را معرفی نمود.    کانی چیست؟ کانی عبارت است از عناصر یا ترکیبات شیمیایی طبیعی جامد ، همگن ، متبلور و ایزوتروپ با ترکیبات شیمیایی نسبتاً معین که در زمین یافت می‌‌شود. خواص فیزیکی کانیها در حدود مشخص ممکن است تغییر نمایند. کانیها به صورت اجسام هندسی با ساختمان اتمی منظم متبلور می‌گردند که به آن بلور می‌گویند. اگر بلور یک کانی را به قطعات کوچک و کوچکتر تقسیم نماییم سرانجام به کوچکترین جزء دارای شکل هندسی منظم خواهیم رسید که آن را واحد تبلور ، سلول اولیه و یا سلول واحد بلور می‌نامند. از کنار هم قراردادن واحدهای تبلور شبکه بلور که سازنده اجسام متبلور است ایجاد می‌گردد. علاوه بر کانیهای متبلور با دسته‌ای از ترکیبات دارای تمامی خواص کانی بجز سیستم تبلور می‌باشند که این دسته را شبه ‌کانی می‌نامند و شرایط تشکیل کانیها بسیار متفاوت است ، برخی مانند پیریت ممکن است در شرایط بسیار متنوعی ایجاد ‌گردند در حالیکه برخی دیگر به عنوان شاخص کانی ، فشار ، دما وجود عناصر رادیواکتیو و ... مورد استفاده قرار می‌گیرند. همه کانیها به استثنا شبه‌کانی‌ها در یکی از 7 سیستم تبلور شناخته شده متبلور می‌گردند. برخی از کانیها در شرایط مشابه در کنار هم تشکیل می‌گردند که به آنها پاراژنز با کانی‌های همراه گفته می‌شود. کانیها در طبیعت در اندازه‌‌های بسیار متفاوتی یافت می‌شوند که بر این اساس آنها را به درشت بلور ، متوسط بلور ، ریز بلور و مخفی بلور تقسیم می‌نمایند. برخی از انواع درشت بلور و متوسط بلور در نمونه‌های دستی قابل تشخیص بوده ، انواع ریز بلور توسط میکروسکوپهای قوی و کانیهای مخفی بلور را به کمک اشعه ایکس و میکروسکوپهای الکترونی می‌توان شناسایی نمود. اهمیت اقتصادی کانیها کانیها دارای ارزش اقتصادی بسیار زیادی می‌باشند، بطوری که اقتصاد بسیاری از کشورهای جهان نظیر شیلی ، گینه ... بر اساس مواد معدنی پایه‌ریزی شده است. اگر چه بسیاری از کانیها دارای ارزش درمانی ویژه خود هستند و حتی تعدادی به عنوان مواد سمی و مهلک مورد استفاده قرار می‌گیرند، ولی افرادی نیز وجود دارند که همراه داشتن کانیهای معین را در درمان برخی از بیماریهای موثر می‌دانند. در سراسر جهان عده زیادی علاقمند به جمع‌آوری مجموعه‌های کانی هستند، در یک پیک نیک خانوادگی می‌توان نمونه‌هایی از این خلقت زیبای خداوند جمع‌آوری نمود. با توجه به اینکه در کشور ما کانیهای متنوعی وجود دارند و بسیاری از آنها قابل دسترس می‌باشند. کانیها از دوران پیش از تاریخ ، نقشی اصلی در نحوه زندگی بشر و استاندارد زندگی وی داشته‌اند. با گذشت هر قرن ، اهمیت اقتصادی کانیها به گونه‌ای فزاینده بیشتر شده و امروزه به اشکال بیشماری ، از احداث آسمانخراشها گرفته تا ساخت رایانه به آنها وابسته‌ایم. تمدن جدید ، به طور شگفت آوری به کانیها وابسته است و کاربرد وسیع آنها را الزامی کرده است. تعداد کمی از کانیها مانند تالک ، آزبست ، گوگرد و ... به همان شکل استخراج شده ، معروف می‌شوند. اما بسیاری از آنها را برای به دست آوردن یک ماده مفید ، باید در آغاز فرآوری کرد. برخی از محصولات آشناتر عبارتند از : آجر ، شیشه ، سیمان ، گچ و چیزی در حدود بیست فلز از آهن گرفته تا طلا. کانسنگهای فلزی و کانیهای صنعتی در همه قاره‌ها و در هر جا که کانیهای خاص به اندازه کافی تمرکز یافته و استخراج آنها اقتصادی باشد، استخراج می‌شوند.  ساختار بلوری     با نگاه کردن به ساختار داخلی بلورها ، دانشمندان امروزه می‌دانند که بلورها به این دلیل همیشه شکلهای منظم و قابل شناسلیی دارند که اتمهای داخل آنها همیشه به شکل الگوهای مشخصی که شبکه نام دارند در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند. خواص یک بلور به شبکه آن بستگی دارد. به عنوان مثال الماس به این دلیل بسیار سخت است که اتمهای آن با پیوندهای بسیار قوی به هم متصل شده‌اند و یک شبکه مستحکم را بوجود آورده‌اند. دانشمندان شبکه بلورها را با استفاده از اشعه ایکس مطالعه می‌کنند. این مطالعات آشکار ساخته است که همه بلورها را می‌توان فقط به هفت ساختار پایه طبقه بندی کرد، که با ساختار شبکه هر بلور تعیین می‌شود.   تاریخچه در پی کشف پراش اشعه‌های ایکس توسط رونتگن و انتشار یک رشته محاسبات و پیش‌بینیهای ساده و موفقیت آمیز در مورد ویژگیهای بلورین ، بررسی ساختارهای بلوری بصورت دقیقتر شروع گردید. ناظرهای اولیه با توجه به نظم شکل خارجی بلورها به این نتیجه رسیدند که بلورها از تکرار منظم سنگ بناهای همانند بوجود می‌آیند. زمانی که بلوری در شرایط محیطی ثابت رشد می‌کند، شکل آن در حین رشد تغییر نمی‌کند، گویی سنگ بناهای همانند بطور پیوسته به آن افزوده می‌شوند. این سنگ بناها ، اتمها یا گروههایی از اتمها هستند، که بلور یک آرایه متناوب سه بعدی از اتمهاست. این موضوع با این کشف کانی شناسان در قرن هیجدهم که اعداد شاخص جهتهای تمام وجوه بلور اعداد درستند، آشکار شد.  آزمایش ساده یک لیوان معمولی برداشته و آن را از آب پر کنید. حال مقداری شکر در داخل لیوان ریخته و آن را با قاشق به هم بزنید، تا شکر کاملا در آب حل گردد. این عمل را تا جایی ادامه بدهید که دیگر شکر اضافه شده به آب لیوان در آن حل نشود و در لیوان ته نشین گردد. چنین محلولی را اصطلاحا محلول اشباع شده آب و شکر می‌گویند. حال یک دانه حبه قند را که قسمتی از آن شکسته شده است و بصورت مکعب کامل نمی‌باشد، انتخاب کنید.حال حبه قند را بوسیله یک تکه نخ بسته و در داخل لیوان آویزان کنید. بعد از چند روز ملاحظه می‌کنید که قسمت شکسته شده حبه قند کاملا ترمیم یافته و حبه قند بصورت مکعب کامل در آمده است. این آزمایش نمونه بسیار ساده از رشد بلور است. ساختار کلی بلور ایده آل از تکرار بی پایان واحدهای ساختاری همانند در فضا بوجود می‌آید. در ساده‌ترین بلورها ، مانند مس ، نقره ، آهن و فلزات قلیایی ، این واحدهای ساختاری یک تک اتم است. در اکثر مواد واحد ساختاری شامل چندین اتم یا ملکول است. در بلورهای معدنی این تعداد تا حدود 100 و در بلورهای پروتئین به 10000 می‌رسد. ساختار تمام بلورها بر حسب شبکه‌ای که به هر نقطه آن گروهی از اتمها متصل هستند، توصیف می‌گردد، این گروه اتمها را پایه می‌گویند، پایه در فضا تکرار می‌شود تا ساختار بلور را تشکیل دهد.  ساختار بلوری غیر ایده آل از نظر بلورنگاران کلاسیک ، بلور ایده‌آل از تکرار دوره‌ای واحدهای یکسان در فضا شکل می‌گیرد. ولی هیچ دلیل عمومی وجود ندارد که بلور ایده‌آل حالت مینیمم انرژی اتمها در صفر مطلق باشد. در طبیعت ساختارهای بسیاری وجود دارند که با آنکه منظم هستند، کاملا دوره نیستند. نظر ایده‌آل بلورنگاران لزوما یک قانون طبیعت نیست. بعضی از ساختارهای غیر دوره‌ای ممکن است فقط فرا پایدار باشند و طول عمر بسیار درازی داشته باشند. انوع ساختار بلوری انواع مختلف ساختارهای بلوری وجود دارند که چند مورد از ساختارهای بلوری ساده و مورد توجه همگانی عبارتند از:بلور مکعبی مرکز سطحی (fcc) :در این حالت سلول یاخته بسیط ، لوزی رخ است. بردارهای انتقال بسیط نقطه شبکه واقع در مبدا را به نقاط شبکه واقع در مراکز وجوه وصل می‌کنند.بلور مکعبی مرکز حجمی (bcc) : در این حالت یاخته بسیط لوزی رخی است که هر ضلع آن برابر است و زاویه بین اضلاع مجاور است.بلور کلرید سدیم Nacl :در این حالت پایه شامل یک اتم Na و یک اتم Cl است که به اندازه نصف تعداد اصلی مکعب یکه از هم فاصله دارند.بلور کلرید سزیم CsCl : در این حالت در هر یاخته بسیط یک مولکول وجود دارد. هر اتم در مرکز مکعبی متشکل از اتمهای نوع مخالف قرار دارد.ساختار بلوری تنگ پکیده شش گوش (hcp) : در این ساختار مکانهای اتمی یک شبکه فضایی را بوجود نمی‌آورند. شبکه فضایی یک شش گوشی ساده است که به هر نقطه شبکه آن پایه‌ای با دو اتم یکسان مربوط می‌شود. ساختار الماسی : در این حالت شبکه فضایی fcc است. این ساختار نتیجه پیوند کووالانسی راستایی است.ساختار مکعبی سولفید روی ZnS : ساختار الماس را می‌توان بصورت دو ساختار fcc که نسبت به یکدیگر به اندازه یک چهارم قطر اصلی جابجا شده‌اند، در نظر گرفت. ساختار مکعبی سولفید روی از قرار دادن اتمهای Zn روی یک شبکه fcc و اتمهای S رویی شبکه fcc دیگر نتیجه می‌شود.ساختار شش گوشی سولفید روی (و ورلستاین): اگر فقط اتمهای همسایه اول را در نظر بگیرید، نمی‌توان بین دو حالت ZnS مکعبی و شش گوشی فرق گذاشت. اما اگر همسایه‌های دوم را در نظر بگیریم می‌توان این دو حالت را از هم تمییز داد. علت مطالعه ساختارهای بلوری از آنجا که بیشترقطعات الکترونیکی مانند دیود ، ترانزیستور و ... از بلورها ساخته می‌شود. همچنین به دلیل گسترش روز افزون وسایل الکترونیکی و توجه بیش از حد به ساختن ریزتراشه‌های کامپیوتری با ابعاد بسیار کم ، توجه فوق العاده به سمت بلور شناسی و مطالعه ساختارهای بلوری شده است. و دانشمندان مختلف در سطح جهان مطالعات وسیعی را در این زمینه انجام می‌دهند، که از آن جمله می‌توان به فعالیتهای انجمن نانوتکنولوژی اشاره کرد. نگاه اجمالی بلور شناسی ، علم مطالعه بلورهاست. با ارائه روشی برای توضیح چگونگی تعیین خواص فیزیکی ماده از روی سطح آن ، یعنی اصل تقارن بلور شناسی بصورت علمی مستقل در آمد. در دهه 1880 ، فیزیکدانان شواهد کافی گرد آورده بودند که پدیده‌های مختلفی از قبیل در شکستگی ، انبساط گرمایی ، وقف الکتریسیته و پیزو الکتریسیته را باید با استفاده از شکل بلور توضیح داد. برای مطالعه بلورها روشهای مختلفی وجود دارد که از مهمترین آنها بلور شناسی توسط اشعه ایکس و روشهای پراش الکترون.  سیر تحولی و رشد مطالعه بلورها به دوران یونانیها و رومیها و مطالعات کوارتزهای گوناگون ، توسط ننوفراستو و پلینیو ، باز می‌گردد. در سده هفدهم نخستین تلاشها برای توصیف نظم ساختاری بلورها به عمل آمد. رابرت هوک اظهار داشت که مشکل کوارتز را با فرض این که کوارتز از آرایش تناوبی کره‌هایی تشکیل شده باشد، می‌توان توضیح داد. کریستیان هویگنس به منظور توصیف پدیده دو شکستی نور ، فرض کرد که کلسیت از آرایش تناوبی بیضیهای دوار تشکیل شده است. در سال 1784 ، ژنه ژوست هادی این فرض را مطح کرد که در بلورها مولکولها در گروههایی به شکل متوازی السطوح قرار گرفته‌اند. در آرایش فضایی این گروهها می‌تواند شکل بلوری ماکروسکوپیکی مشاهده شده را توضیح دهد.در سال 1827 اوگوست کوشی معادله مربوط به کشسانی را بدست آورد و با این مطالعات و با استفاده از بیست و یک پارامتر توانست شرح دهد، چگونه جسم جامد تحت اثر کنش خارجی معلوم کرنش می‌کند. او به مطالعات خود ادامه داد و دریافت که برای توصیف بلورها با توجه به طبیعت شبکه‌ای‌ آنها به پارامترهای کمتری نیاز است. پنج سال بعد توانست ارنست نویمن این نتیجه‌ها را برابر مطالعه برهمکنش میان نورد ماده بر اساس مکانیک بکار برد. او فرض کرد که نور از ذرات خردی درست شده است. دانشجوی وی والدر سار فوگست که بعدها استاد دانشگاه کوتینگتون شد، نخستین کسی بود که تمام اطلاعات و دستاوردهای مربوط به ارتباط میان خواص فیزیکی و ساختار بلورها را در تناوبی گرد آورد.  بلورشناسی نوین در سال 1912 ، بلورشناسی نوین متولد یافت. در آن سال ماکس و گروهش تصویری از پراش پرتوهای ایکس توسط بلور 3ns بدست آوردند. این آزمایشها سرشت موجی پرتوهای ایکس را ، که ویلهم کنراد رونتگن در اواخر سده نوزدهم کشف کرده بود و همچنین آرایش تناوبی خوشه‌های اتمها را در دوران بلور به اثبات رساند. ویلیام لارش براک و پدرش ، ویلیام هنری براگ در همین زمینه به پژوهش پرداختند و معادله مشهور زیر را بدست آوردند: 2sinӨ = nλکه در آن d فاضله میان صفحه‌ای خانواده معینی از صفحه‌های بلوری ، n که مرتبه بازتاب نامیده می شود، عدد طبیعی λ طول موج ایکس مورد استفاده و Ө زاویه فرود و زاویه بازتاب باریکه است. این معادله می‌گوید که کدام زاویه برای بازتاب با طول موج و خانواده صفحه‌های خاص مناسب است، بازتابهایی که از لحاظ هندسی مجازند در طبیعت یافت می‌شوند.  بلور شناسی با پرتو ایکس اگر نمونه‌ای از تک بلور را با استفاده از پرتوهای سفید ایکس ، پرتوهایی که نه یک طول موج ، بلکه گستره‌ای از طول موجها را در بردارد مورد مطالعه قرار دهیم. نقش خون لاوه بدست می‌آید تحت این شرایط در معادله 2dsinӨ = nλ می‌تواند مقادیری زیاد داشته باشد. اما Ө زاویه‌ای میان پرتو فرودی و صفحه ، برای یک خانواده صفحات خاص مقداری ثابت است. معمولا طول موجی مانند λ وجود دارد که در معادله براگ صدق می‌کنند و بازتاب رخ می‌دهد.اگر نمونه‌ای را با فیلم عکاسی یا آشکارسازی جدید دیگری احاطه کنیم. در نقاط مختلف روی فیلم لکه‌هایی بدست می آوردیم که به پرتوهای بازتابیده از خانواده‌های مختلف صفحات بلور مربوط می‌شوند. با پردازش این داده‌ها به طریق ریاضی به آنچه نقش پراشی را بوجود می‌آورد می‌توان پی برد. در نتیجه ، ساختار میکروسکوپی بلور را معین می‌کند، یعنی می‌توان فهمید شبکه بلوری این ساختار چگونه است و چه اتمهایی در تلاقی شبکه‌ای قرار دارند.  روش پودری برای مطالعه بلور شناسی توسط اشعه ایکس روشهای استاندارد دیگری هم وجود دارند که در این میان روش پودر از همه رایجتر است. در روش پودر بجای تک بعدی از نمونه‌ای استفاده می‌شود که بصورت بلورهای کوچکی به ابعاد 1µm یا کمتر خرده شده است. در این روش باریکه تک فام از پرتوهای ایکس به نمونه تابیده می‌شود. و در این حال برای هر خانواده خاصی از صفحات تعداد زیادی بلورک با سمتگیری مناسب پیدا می‌شوند که بازتاب براگ فرودی است. اما تند چتری که هر تکه از پارچه آن با دسته چتر زاویه‌ای یکسان می‌سازند. باریکه‌های بازتابیده روی مخروطی قرار می‌گیرند که گشودگی آن دو برابر گشودگی مخروط قبلی است. زیرا باریکه بازتابیده نسبت به باریکه اولیه زاویه 2Ө می‌سازد و این در حالی است که زاویه بین صفحه و باریکی اولیه برابر Ө است.اگر فیلم عکاسی را در راه باریکه خروجی قرار دهیم، از تلاقی مخروط اخیر با صفحه عکاسی یک دایره بدست می‌آید: فیلم عکاسی را معمولا به شکل نوار باریک دایره‌ای در می‌آوردند و آنرا روی صفحه‌ای که شامل باریکه خروجی است قرار می‌دهیم. فیلم را سوراخ می‌کنند تا باریکه بتواند به نمونه برسد. از تلاقی مخروطهای بازتابشی مربوط به صفحه‌های مختلف بلور فیلم نقش پراشی خطی بدست می‌آید.  بلور شناسی به روش پراش الکترون در آغاز دهه 1990 روشهای جدیدی پیدا شدند که مشاهده مستقیم سطحهای بلورین را امکان می‌سازند. درک تغییرات ریخت شناسی که هنگام رویاندن بلور برای کاربردهای الکترونیک روی می‌دهند. با استفاده از پراش الکترون بجای پرتو ایکس و تحت زاویه‌ای کم از سطح بلورها حاصل شده است. با استفاده از میکروسکوپ تونلی روبشی برای نخستین بار ، امکان مشاهده مستقیم ساختار شبکه‌ای بلورها از طریق مشاهده اتم منفرد فراهم شد. ماگما تعریف Magma کلمه‌ای است یونانی به معنی خیر که برای مذابهای طبیعی سیلیکاته بکار گرفته می‌شود. اما در اصطلاح زمین شناسی، ماگما مایعی است سیلیکاته با گرانروی زیاد همراه با گاز و مواد فرار گدازه یا لاوا ماگمایی است که مواد فرار خود را از دست داده باشد. ماگماها ممکن است کاملا مایع و یا نیمه متبلور باشند. گدازه‌ها معمولا نیمه متبلورند. زیرا محتوی بلور ، کانیهایی هستند که نقطه ذوب و یا انجماد بالاتر دارند. این بلورها یا مستقیما از ماگما متبلور شده‌اند و یا کانیهای دیرگداز سنگ ما در ماگما هستند که از سنگ مادر جدا شده و به داخل ماگما افتاده‌اند.    انواع ماگما "یاگار" ماگماها را از لحاظ محتوی گاز به سه دسته به قرار زیر تقسیم می‌کند: هیپوماگما: ماگمایی است محتوی گاز فراوان و تحت فشار که به علت فشار زیاد لیتوستاتیک گازها در ماگما بصورت محلول باقی مانده‌اند. پیرو ماگما: ماگمایی است پرگاز و کف مانند که گازهای آن آزاد شده اما از ماگما خارج نشده است. اپی ماگما: ماگمایی است فقیر از گاز شبیه به گدازه ها. گرانروی ماگماها گرانروی ماگما بسته به ترکیب شیمیایی ، درجه حرارت و مقدار درصد گاز محلول تغییر می‌کند. گرانروی ماگماهای بازالتی حداقل 100 پواز و گرانروی ماگماهای گرانیتی بین 3 10 تا 6 10 پواز می‌باشد. گازهای محلول در ماگما سبب پایین آمدن وزن مخصوص کلی ماگما و نیز تقلیل گرانروی می‌شوند. گرانروی یک ماگما با پیشرفت تبلور در آن ماگما نسبت مستقیم دارد. زیرا افزایش فازهای جامد و بالا رفتن درصد سیلیس در مایع باقی مانده موجب افزایش گرانروی می‌شود.  حرارت ماگماها حرارت ماگماها بین 1500 تا 500 درجه سانتیگراد است. ماگماها وقتی می‌توانند به سطح زمین برسند که حرارتی بین 950 ( ریولیتها ) تا 1200 درجه سانتیگراد ( بازالتها ) داشته باشند زیرا در کمتر از این حدود حرارتی ، ماگماها منجمد شده و در همان عمقی که هستند متوقف می‌شوند. ترکیب شیمیایی ماگماها مطالعات زیادی برای تشخیص ترکیب شیمیایی ماگماها از لحاظ کانی شناسی ، درصد اکسیدها و مواد فرار صورت گرفته و نتیجه این شده که ماگماها اصولا از اکسیدهای مختلف تشکیل شده‌اند اما بسته به نوع ماگما درصد هر اکسید متفاوت است. اکسیدها عمده سازنده ماگماها عبارتند از: Si O2 , Al2 O3 , Fe O , Fe2 O3 , Ca O , Mg O , Na2 O , K2 O , Ti O2 , Mn O , P2 O5 , H2 O , C O2 علاوه بر اکسید‌ها فوق ، ترکیبات زیر نیز در ماگماها دیده شده‌اند: Fe Cl3 , Al cl3 , B O3 , H F , H CL , C O , S O2 , S H2 , H2 , N H3 , C H4 , دگرگونی     دگرگونی به مجموعه عواملی گفته می‌شود که در اثر آن ، مشخصات سنگ‌ها تغییر می‌کند و سنگ به نوع دیگری که سنگ دگرگونی نام دارد، تبدیل می‌شود. عوامل دگرگونی ممکن است باعث تغییر بافت و ساخت ، ترکیب شیمیایی و ترکیب کانی شناسی سنگ‌ها بشود. اگر سنگ اولیه‌ای که تحت تاثیر دگرگونی قرار می‌گیرد رسوبی باشد، پیشوند پارا و در حالتی که سنگ اولیه آذرین باشد پیشوند ارتو در جلو اسم سنگ دگرگونی حاصله قرار می‌گیرد.   بسیاری از سنگهایی که امروز ، در سطح زمین دیده می‌شوند، آثار و شواهدی بروز می‌دهند که نشان می‌دهد پس از نهشته‌ شدن به صورت سنگ رسوبی ، یا تبلور به صورت سنگ آذرین ، دچار تغییرات دیگری نیز شده‌اند. در نگاه اول برخی از این سنگها شبیه به سنگهای آذرین بلور شده بنظر می‌‌رسند، اما دقت بیشتر نشان می‌دهد که دانه‌های کانی سازنده آنها بطرز خاصی به صورت صفحه‌ای قرار گرفته‌اند. برخی دیگر از این سنگها آثار خمیدگی شدید از خود نشان می‌دهند. تعدادی دیگر ممکن است دارای ترکیب شیمیایی مشابه سنگ آهک باشند. اما بنظر می‌رسد که دانه‌های کانی تشکیل‌ دهنده آنها بسیار بیشتر از دانه‌های سنگ آهک رشد کرده است. بالاخره در این میان سنگهایی هم یافت می‌شود که با سنگهای رسوبی و آذرین تفاوت دارند. تمام این سنگها را سنگهای دگرگونی می‌نامند.  فرایند دگرگونی برخی از سنگهای رسوبی و آذرین به عنوان واکنش در مقابل تغییرات شدید محیط خود ، در حالت جامد تغییر کرده‌اند. این تغییرات از طریق فرآیندی که دگرگونی نامیده می‌شود، ممکن است باعث ایجاد تبدیلاتی در درون سنگها شود. دگرگونی در درون پوسته زمین ، در زیر ناحیه هوازدگی ، سیمانی شدن و بالاتر از ناحیه ذوب مجدد به وقوع می‌پیوندد. در این محیط سنگها برای تطبیق با شرایطی که شرایط تشکیل‌ آنها متفاوت است، دچار تغییرات شیمیایی و ساختاری می‌شوند. از آنجایی که دگرگونی معمولا در درون پوسته زمین رخ می‌دهد، مطالعه مستقیم آن به آسانی مطالعه هوازدگی ، رسوبگذاری و فعالیت آذرین نبوده و با مشکلات بیشتری همراه است.  عوامل دگرگونی دما دما یکی از مهمترین عوامل دگرگونی است. دمای لازم جهت دگرگون شدن سنگ‌ها به یکی از روش‌های زیر تامین می‌شود. ازدیاد دما در اثر شیب زمین گرمایی :دمای زمین نسبت به عمق بر اساس شیب زمین گرمایی افزایش می‌یابد. بطور متوسط در هر 30 متر عمق یک درجه به دمای زمین اضافه می‌شود. در این صورت در اعماق 10 تا 20 کیلومتری ، دما بین 35 تا 65 درجه سانتیگراد خواهد بود، که این دما برای دگرگون کردن سنگ‌ها در بعضی موارد کافی است. ازدیاد دما در اثر عوامل تکتونیکی :تغییر شکل پوسته جامد زمین به هنگام تشکیل چین‌‌ها و گسل‌ها باعث بالا رفتن دما در محل می‌شود. در مواردی که حرکات تکتونیکی به کندی انجام می‌گیرد، گرمای حاصله فرصت تجمع ندارد و پراکنده می‌شود. ولی اگر حرکات شدید باشد، گرما و در نتیجه دمای حاصله قابل توجه است.حرارت ناشی از توده‌های ماگمایی :هنگامی که ماگما بطرف بالا حرکت می‌کند، دمای ناشی از آن ، باعث دگرگون شدن سنگ‌های درونگیر می‌شود. فشار فشارهای موثر در دگرگونی را به انواع زیر تقسیم می‌کنند. فشار ناشی از وزن طبقات :این فشار در اثر وزن طبقات رویی بوجود می‌آید و میزان آن تقریبا 250 تا 300 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع به ازای هر کیلومتر عمق است. فشار ناشی از وزن طبقات تقریبا خواص فشار هیدرواستاتیک را داراست و به حالت ایزوتروپ بر سنگ‌ها وارد می‌شود. بنابراین ، در اثر این نوع فشار ، ساخت توجیه شده‌ای در سنگ‌ها بوجود نمی‌آید. بطور کلی نتیجه این فشار ، تشکیل کانی‌هایی است که وزن مخصوص بیشتری دارند.فشار جهت دار :فشارهای جهت دار ، ساختمان‌های زمین شناسی مختلفی را بوجود می‌آورند. در چنین مواردی ، فشار وارد بر سنگ‌ها به حالت ایزوتروپ نیست. بلکه اثر آن ، در امتداد‌های خاصی شدیدتر است. نتیجه تاثیر چنین فشارهایی ، ایجاد کانی‌هایی است که در امتدادهای خاص ، طویل یا متورق هستند.فشار جزیی آب :در اثر فعل و انفعالات متعددی که ضمن دگرگونی انجام می‌گیرد، غالبا مقداری (آب تولید می‌شود که فشار مربوط به آن ، که به نام فشار جزیی آب خوانده می‌شود، نقش مهمی در فعل و انفعالات دگرگونی به عهده دارد. اهمیت نسبی دما و فشار ازدیاد دما باعث تشکیل کانی‌هایی می‌شود که آنتروپی بیشتری دارند. مثلا افزایش دما باعث بی آب شدن کانی‌ها می‌شود. زیرا تبدیل آب به بخار آب آنتروپی را افزایش می‌دهد. در صورتی که ازدیاد فشار ، باعث ایجاد کانی‌هایی می‌شود که حجم کمتری دارند. به عبارت دیگر ، کانی‌های تشکیل دهنده سنگ‌های دگرگونی نسبت به سنگ اولیه ، وزن مخصوص بیشتری دارند. محصول دگرگونی یک سنگ واحد ، در شرایط فشار (عمق) و دمای مختلف ، سنگ‌های متفاوتی است. به عنوان مثال از دگرگونی شیل در شرایط دگرگونی مختلف سنگ‌های مختلفی مثل شیست آمفیبول دار ، شیست کلریتی ، گنیس و انواع هورنفلس‌ها حاصل می‌شود.  انواع دگرگونی انواع مختلفی از دگرگونی وجود دارد. دو نوع اصلی دگرگونی مجاورتی و دگرگونی ناحیه‌ای هستند. نوع سوم دگرگونی که دگرگونی کاتاکلاستیک نام دارد، در اثر فرسایش ناشی از گسلش و چین خوردگی شدید بوجود می‌آید. در این حالت کانی‌ها و سنگها شکسته می‌شوند و یا حتی به صورت پودر درمی‌آیند و نوعی برش گسلی درشت دانه و یا انواع دانه ریزتری موسوم به میلونیت تولید می‌کنند. اینگونه سنگها نشان دهند‌ه شدت فشار و دمایی است که با گسلش و چین خوردگی همراه می‌باشند. دگرگونی مجاورتی هنگامی که ماگما در پوسته‌ زمین نفوذ می‌کند، دگرسانی سنگهای اطراف را سبب می‌شود. دگرسان شدن سنگها در سطح تماس یا نزدیکی سطح تماسشان با توده ماگما را دگرگونی مجاورتی می‌گویند. کانی‌های تولید شده در اثر این فرایند را نیز کانی‌های دگرگونی مجاورتی می‌نامند. دو نوع کانی دگرگونی مجاورتی تشخیص داده شده است، کانی‌هایی که در اثر گرم شدن سنگ مورد نفوذ قرار گرفته تشکیل می‌شوند و کانی‌هایی که از واکنش محلولهای گرمایی ، با سنگ مورد نفوذ قرار گرفته حاصل می‌شوند. نوع دوم کانی‌ها در اعماق نسبتا کم تشکیل می‌شوند. چرا که تنها در اواخر سرد شدن یک توده ماگمایی و در نزدیکی سطح است که مقادیر متنابهی محلول گرمایی آزاد می‌شوند.     دگرگونی ناحیه‌ای دگرگونی ناحیه‌ای در مناطقی گسترده و وسیع رخ می‌دهد، و اغلب هزاران کیلومتر مربع سنگ با هزاران متر ضخامت را در بر می‌گیرد. عقیده عمومی بر این است که ارتباط مستقیمی بین دگرگونی ناحیه‌ای و ساخته شدن رشته کوهها وجود دارد . سنگهای این نوع دگرگونی در مناطقی که روزگاری ریشه کوهستانهای قدیمی را تشکیل می‌دادند، و نیز در سپرهای قاره‌ای دوران پرکامبرین یافت می‌شوند. برای بیرون زده‌ شدن این سنگهای دگرگونی، می‌باید هزاران متر سنگ فرسوده و منتقل شوند.  مناطق دگرگونی شدت دگرگونی ، نسبت به عمق ، فشار و دما تغییر می‌کند. به عبارت دیگر در هر موقعیتی سنگ‌های خاصی تولید می‌شود. پوسته زمین از نظر شدت دگرگونی معمولا به 3 منطقه تقسیم می‌شود.  منطقه کم عمق در این منطقه ، دگرگونی خفیف است و شرایط آن با دمای متوسط ، فشار لیتوستاتیک (فشار ناشی از وزن سنگ‌ها) کم و فشار جهت دار یا فشار تکتونیکی معمولا زیاد مشخص می‌شود. در این منطقه سنگ‌هایی نظیر فیلیت و شیست‌های کلریتی تشکیل می‌شود. کانی‌هایی که در این منطقه بوجود می‌آیند نیز مشخص است و از جمله آنها می‌توان سریسیت ، کلریت ، آنتیگوریت ، تالک و اکتیونیت ، اپیدوت ، آلبیت و ... را نام برد. منطقه عمق متوسط این منطقه که در زیر منطقه کم عمق قرار گرفته است با دما و فشار لیتوستاتیک زیاد مشخص می‌شود. گاهی نیز فشارهای تکتونیکی مربوط به این منطقه قابل توجه است. در این منطقه معمولا سنگ‌های میکا شیست ، گنیس ، کوارتزیت مرمر و آمفیبولیت تشکیل می‌شود. از جمله کانی‌های مربوط به این منطقه می‌توان بیوتیت ، مسکویت ، دیستن ، آنتوفیلیت ، هورن بلند معمولی ، اپیدوت پلاژیوکلازهای سدیم دار و کلسیت را نام برد. منطقه عمیق این منطقه با دمای زیاد و فشار لیتوستاتیک فوق‌العاده زیاد مشخص می‌شود. فشار جهت دار یا وجود ندارد و یا اینکه اثرش ناچیز است. در این منطقه ، کانی‌ها و سنگ‌هایی که تحت شرایط فشار و دمای زیاد پایدارند بوجود می‌آیند. از آنجا که در این منطقه فشار جهت دار قابل توجه نیست، لذا معمولا سنگ‌های حاصله بدون تورق هستند، که از جمله آنها می‌توان بیوتیت و پیروکسن و گنایس ، اکلوژیت و آمفیبولیت را نام برد. کانی‌های مهمی که در این منطقه تولید می‌شوند شامل بیوتیت ، فلدسپاتهای پتاسیم ، سیلیمانیت ، آندالوزیت ، انستاتیت ، هیپرستن ، الیوین ، دیوپسید و ... هستند. رخساره‌های دگرگونی رخساره‌های دگرگونی عبارت از مجموعه‌ای از کانی‌های دگرگونی هستند که در تحت شرایط فشار و دمای مشابهی تولید می‌شوند. بدین ترتیب به کمک آنها می‌توان به شرایط دگرگون شدن سنگ پی برد. بعضی از کانی‌ها فقط در یک رخساره معین دیده می‌شوند. این کانی‌ها که مشخصه نوع دگرگونی‌اند ، به نام کانی‌های راهنما معروفند، معمولا رخساره نامیده می‌شوند. عده‌ای از کانی‌ها ممکن است در چند رخساره مختلف دیده شوند. هوازدگی    هوازدگی به زبان ساده عبارت است از پاسخی که مواد سطح زمین در مقابل تغییر محیط از خود بروز می‌دهند و شامل از هم پاشیدن سنگها و تجزیه آنها در سطح زمین و یا نزدیک به سطح زمین است. بعد از میلیونها سال ، بالا آمدگی و فرسایش ، سنگهای موجود در سقف توده‌های نفوذی از بین رفته و توده در سطح زمین رهنمون پیدا می‌کند. این توده متبلور که در دما و فشار زیاد و احتمالا در چند کیلومتری زیر زمین تشکیل شده بود، اکنون در سطح زمین و در معرض شرایطی کاملا متفاوت قرار دارد.در چنین وضعیتی ، توده سنگ به تدریج تغییر می‌کند تا جایی که دوباره با شرایط جدید به حالت تعادل برسد به چنین تغییراتی در سنگ ، هوازدگی می‌گویند. هوازدگی معمولا به دو صورت مکانیکی و شیمیایی بررسی می‌شود ولی در طبیعت این دو همزمان عمل می‌کنند.  انواع هوازدگی هوازدگی را با توجه به نوع تغییراتی که در سنگ صورت می‌گیرد به انواع مکانیکی و شیمیایی تقسیم می‌کنند. هوازدگی مکانیکی در هوازدگی مکانیکی هیچ تغییری در ترکیب شیمیایی سنگ صورت نمی‌گیرد بلکه سنگها تحت تاثیر یک سری از عوامل فیزیکی به قطعات کوچکتر تقسیم می‌شوند. بر اثر خرد شدن سنگها سطح جانبی قطعات زیادتر شده و در نتیجه برای این عوامل عبارتند از : یخبندان ، انبساط حاصل از برداشته شدن بار فوقانی ، انبساط حرارتی و فعالیت موجودات زنده.  هوازدگی شیمیایی در هوازدگی شیمیایی ساختمان داخلی کانیها بر اثر افزایش یا کاهش عناصر تغییر می‌کند. در واقع در این نوع هوازدگی ترکیب شیمیایی سنگها تغییر می‌کند. در هوازدگی شیمیایی آب مهمترین عامل به شمار می‌رود. ولی لازم به ذکر است که آب خالص غیرفعال بوده و نمی‌تواند هیچ تغییری در سنگها ایجاد کند. افزایش مقدار کمی از مواد محلول می‌تواند آب را فعال سازد. اکسیژن و دی‌اکسید کربن محلول در آب باعث ایجاد تغییرات اساسی در سنگها می‌شوند. سرعت هوازدگی سرعت هوازدگی سنگها به عوامل زیادی بستگی دارد از جمله این عوامل می‌توان به اندازه ذرات کانیهای سازنده سنگ و عوامل آب و هوای محیط را نام برد. هر چقدر اندازه کانی کوچکتر باشد سطح موثر آنها زیادتر بوده و در نتیجه سریعتر تحت تاثیر عوامل هوازدگی ، تجزیه می‌شوند. جنس کانیهای سازنده سنگ اثر بسیار مهمی در هوازدگی دارد به عنوان مثال سنگهای گرانیتی بسیار مقاوم تر از سنگ مرمر هستند، زیرا مرمر از کلسیت ساخته شده که به آسانی حتی در محلول اسیدی ضعیفی نیز حل می‌شود.ترتیب هوازدگی کانیهای سیلیکاته مطابق ترتیب تبلور آنهاست. کانیهایی که زودتر از همه تبلور می‌نمایند یعنی در درجه حرارت و فشارهای زیادتری بوجود می‌آیند، نسبت به کانیهایی که بعدا متبلور می‌شوند در سطح زمین پایداری کمتری دارند. زیرا شرایط تشکیل آنها با شرایط سطح زمین بسیار متفاوت است. عوامل آب و هوایی ، بویژه رطوبت اهمیت ویژه‌ای در سرعت هوازدگی سنگها دارد. بهترین محیط برای هوازدگی شیمیایی آب و هوای گرم و فراوانی رطوبت است. در نواحی قطبی و در عرضهای جغرافیایی بالا چون برودت هوا ، رطوبت مورد نیاز برای هوازدگی را به صورت یخ در می‌آورد لذا هوازدگی شیمیایی در این نواحی بی‌تاثیر است. در نواحی خشک نیز به علت وجود رطوبت کافی هوازدگی شیمیایی نقش نداد. هوازدگی و نهشته‌های معدنی هوازدگی در ایجاد بعضی از نهشته‌های معدنی مهم نقش دارد، زیرا عناصر فلزی پراکنده در سنگ مادر را در یک جا جمع می‌کند. به چنین نقل و انتقالی غالبا غنی شدگی اطلاق می‌شود. غنی شدگی به دو طریق انجام می‌شود. در روش اول هوازدگی شیمیایی به همراه آب نفوذی موادی را که مناسب نیستند از سنگ در حال تجزیه جدا می‌کنند. لذا این عناصر مطلوبی که تراکم آنها در افق نزدیک سطح زمین کم می‌باشد به اعماق برده شده و با رسوب مجدد تمرکز آنها افزایش می‌یابد.  بوکسیت بوکسیت که کانی اصلی آلومینیوم می‌باشد یکی از کانسارهایی است که به روش غنی شدگی طی فرآیندهای هوازدگی بوجود آمده است. بوکسیت در آب و هوای گرمسیری بارانی همراه با لاتریت تشکیل می‌شود. وقتی سنگ منشا غنی از آلومینیوم در معرض هوازدگی شدید و طولانی قرار بگیرد بیشتر عناصر اصلی آن نظیر کلسیم و سدیم و سیلیس در نتیجه شستشو از محیط خارج می‌شود و بر میزان آلومینیوم آن افزاوده می‌شود. با گذشت زمان خاکی غنی از آلومینیوم به نام بوکسیت حاصل می‌شود که می‌توان از آن آلومینیوم استخراج کرد.  نهشته‌های مس و نقره بسیاری از نهشته‌های مس و نقره زمانی حاصل شده‌اند که فرآیند هوازدگی عناصری را که در کانسار اولیه با عیار پایین پراکنده بودند در یک جا متمرکز کرده است. معمولا چنین غنی شدگی در نهشته‌های پیریت‌دار (FeS) و کانیهای سولفوری معمول انجام می‌شود. پیریت به دلیل اینکه از نظر شیمیایی به اسید سولفوریک تغییر می‌یابد، می‌تواند در آبهای نفوذی فلزات معدنی را حل کند.با انحلال کانیها مورد نظر فلزات به تدریج از خلال توده کانسار اولیه به سمت پایین مهاجرت می‌کنند تا سرانجام ته نشین شوند. ته نشینی هنگامی اتفاق می‌افتد که محلولهای مزبور به منطقه آبدار زیرزمینی نزدیک می‌شود. در این محل تغییرات شیمیایی ته نشینی عنصر فلزی می‌شود.                كانی ها و سنگ ها كاربردهای گوناگونی دارند برای ساختن وسایل زندگی ، زیورآلات، وسایل ساختمانی و در صنعت كاربرد فراوانی دارند. بطور كلی سنگ ها و كانی ها به سه منظور استخراج می شوند.
الف: تأمین انرژی
ب: تأمین مواد اولیه صنایع
ج: جواهر سازی

تأمین انرژی:
انسان برای گرم كردن مسكن خود و پختن غذاها و راه اندازی وسایل نقلیه خود به انرژی نیاز دارد منبع اصلی تأمین انرژی سنگ ها هستند كه حدود 78 درصد انرژی در بین سنگ های رسوبی یافت می شود.

نفت: مایعی است تیره رنگ با بوی مخصوص كه تركیب شیمیایی ثابتی ندارد اما بیش تر از عناصر هیدروژن و كربن(هیدروكربن) است.
پرسش: نفت چگونه تشكیل می شود؟
موجودات بسیار ریز دریایی بنام پلانكتون ها كه در آب دریا زندگی می كنند و عمر كوتاهی دارند پس از مرك در بین رسوبات قرار گرفته و پس از میلیون ها سال بر اثر فشار و گرمای زیاد به نفت تبدیل می شوند.

پرسش: مخازن نفتی بیش تر دركجا تشكیل می شوند؟
بیش تر در زیر اقیانوس ها تشكیل می شوند و در هر مخزن نفتی بخش های زیر وجود دارند.
   الف)
سنگ مادر: به سنگ هائی كه نفت در آنها تشكیل می شود.
   ب)
سنگ پوششی: سنگ هائی هستند كه به صورت یك لایه نفوذ ناپذیر از بالا آمدن نفت جلوگیری می كنند و تقریباً به حالت تاقدیس مانند بوده و جنس آنها بیش تر از سنگ گچ و سنگ رستی می باشد.
   ج)
سنگ مخزن: سنگ هائی كه شكاف و حفره های زیادی دارند و در زیر سنگ پوششی قرار دارند و درون آنها نفت و گاز و مقداری آب شور جمع می شود.

ترتیب قرار گرفتن مواد در یك مخزن نفتی:
به ترتیب از بالا به پایین گاز- نفت- آب شور

زغال سنگ
: یكی از مهمترین منابع انرژی است كه به صورت لایه هایی در بین سنگ های رسوبی یافت می شود. مصرف عمده آن در تولید انرژی الكتریكی- ذوب فلزات و پتروشیمی می باشد.

چگونگی تشكیل ذغال سنگ: گیاهانی كه در مرداب ها و سواحل دریاهای گرم رشد فراوان دراند پس از قرار گرفتن در بین رسوبات به وسیله باكتری ها تجزیه شده اكسیژن و هیدروژن آن ها خارج شده و در صد كربن آن ها زیاد شده و به ذغال سنگ نارس تبدیل می گردد.
زغال سنگ نارس بر اثر فشار و حرارت زیاد به انواع زغال سنگ های دیگر تبدیل می شود.

كُكْ: نوعی زغال سنگ بسیار مرغوب است كه تقریباً كربن خالص است و در صنایع فولاد سازی برای جداكردن آهن از سنگ معدن استفاده می شود.

انرژی گرمایی زمین:
خروج آب چشمه های آب گرم نشان دهنده این است كه درون زمین گرم است.
امروزه بسیاری از كشورها توانسته اند از این انرژی استفاده كنند كه به آن زمین گرمایی گویند.

طریقه استفاده از انرژی گرمایی زمین برای تولید جریان برق
 
ب)كاربرد كانی ها و سنگ ها در مواد اولیه و صنایع
سنگ ها و كانی ها برای تهیه مواد اولیه كاربرد زیادی دارند به عنوان مثال:
1- در صنایع ساختمانی: برای تزئین نمای ساختمان ها- مصالح ساختمانی در نمای ساختمان بیش تر از گرانیت مرمر- تراورتن و سنگ های چینی در تهیه مصالح بیش تر سنگ گچ سنگ آهكنكته: برای تهیه سیمان سنگ آهنك را با رس در كوره حدود 1400 درجه حرارت داده تا پودر سیمان تولید شود.

2- ذوب فلزات: برای ذوب فلزات از زغال سنگ آنتراسیت كك تهیه می كنند.

3- صنایع شیمیایی : ساختن انواع لنت ترمز- لوله فارسیت- انواع ایرانیت-

4- صنایع داروئی: ساختن انواع پودرها سموم شیمیایی - پودر پای بچه (پودر تالك)

5- صنایع غذایی: در كارخانه قند برای تصفیه قند از سنگ آهك استفاده می شود. خاك رس برای جدا كردن ناخالصی ها در صنایع غذایی استفاده می شود.
6- صنایع الكتریكی- الكترونیكی: برای انتقال جرایان برق و ساختن ترانزیستورها  ج) در جواهر سازی:  بعضی از كانی ها به علت رنگ و جلای زیبا ب عنان جواهر از آن ها استفاده می كنند مثل فیروزه- الماس- یاقوت- زمردسنگ لاجورد سنگ لاجورد یا « سنگ موازنه روحی » یك متعادل كننده باور نكردنی برای كودكانی است كه قابلیتهای روانی فوق العاده ای را از همان دوران اولیه زندگی خود نشان می دهند. رنگ آبی تیره این سنگ باعث تحریك هوشیاری و خودآگاهی و پالایش بصیرت معنوی در كودك می شود. سنگ لاجورد زمینه را برای قبول خود و پذیرش نعمت هایی كه به او ارزانی شده است آماده می كند و به كودك كمك می كند كه به آگاهی معنوی برسد. این سنگ دارای قدرت های محافظ است و همه حسهای روحی - روانی را تحریك می كند و از همین رو بسیار ارزشمند است. یشم سبز یشم سبز یا «‌سنگ تسكین دهنده احساسات » را به راحتی می توان برای بچه ها تهیه كرد و مثل جواهرآلات معمولی مورد استفاده قرار داد. بچه های حساس و هیجانی ، اغلب به یك وسیله محافظت كننده احتیاج دارند كه همراهشان باشد و از این طریق مطمئن شوند كه احساساتشان بر آنها غلبه نمی كند و آنها را تحت تأثیر قرار نمی دهد. این سنگ اعتماد به نفس، و اتكا به خویشتن را در بچه تقویت می كند. یشم سبز به فرد ایمان می بخشد تا در زندگی به تك تك آرزوهای خود برسد.    چشم ببرسنگ « چشم ببر » با لایه های نازك قرمز رنگی كه در آن وجود دارد هنگامی كه به سمت جلو و عقب تكان داده می شود نور را در مسیر معینی منعكس می كند و به نظر می رسد چشم یك ببر به شما خیره شده است! اجازه دهید كودكتان نیروی این سنگ را كشف كند . این سنگ برای بچه هایی كه از نظر روحی سركوب شده اند بسیار خوب است و قوای روحی روانی آنها را تقویت می كند. عقیق سرخسنگ عقیق یا « سنگ عزت نفس » برای تقویت حس احترام به نفس و ارزش قائل شدن برای خویشتن به كار می رود. رنگ های نارنجی تیره این سنگ به خوبی بیانگر نیروی تقویت كننده چاكراهای اول و دوم و سوم در این سنگ است و باعث حس امنیت و عشق به خویشتن می شود.رگه های صورتی رنگ موجود در این سنگ، عشق و علاقه را در بین والدین و فرزند تقویت می كند. این سنگ همچنین برای بیماریهای پوستی از جمله آكنه بكار می رود. برای این كار باید سنگ را در بالای پوست نگه داشته و برای مدت چند دقیقه بصورت دایره وار حركت دهید. كوارتز سرخكوارتز سرخ یا ) سنگ عشق و دوستی ( یكی دیگر از سنگهای چند منظوره شفابخش است به ویژه برای كودكانی كه احساسات آزاردهنده و یا تمایلات پرخاشگرانه دارند. كوارتز سرخ می تواند زخمهای یك قلب شكسته را كه در اثر رو در رویی با واقعیتی تلخ و خشن ، آسیب دیده است التیام بخشد.كوارتز سرخ برای بچه هایی كه بیقرار و بسیار فعال هستند و مبتلا به تشویش و نگرانی، ترس، اضطراب، دلواپسی و بسیاری از اختلالات روحی دیگر هستند آرامش را به ارمغان می آورد.برخی فواید عصب شناسی نیز دارد. یعنی اگر این سنگ را در بالای مراكز عصبی مربوطه نگه داریم، گرفتگی عضله را از بین می برد و عضله شل می شود. در مورد قلب های جوان، كوارتز سرخ می تواند كمك كند تا چاكراهای قلب باز نگه داشته شود، و به قلب حیات می بخشد و آن را حفظ می كند. این سنگ انرژی های خوب را وارد قلب كرده و از ورود انرژی های بد جلوگیری می كندكوارتز شفافكوارتز شفاف یا « سنگ شفابخش» نوعی كریستال است كه برای همه نوع درمان بكار می رود. هرسنگ كوارتز در واقع نیرو و انرژی خاصی دارد و از خاصیت شفابخشی ویژه ای برخوردار است. وقتیكه كودك تكه ای از سنگ را دردست می گیرد، انرژی آن یا خیلی آهسته تخلیه می شود یا خیلی سریع و ناگهانی. در حین خالی شدن انرژی سنگ، كودك احساس می كند كه گویا در معرض یك شوك الكتریكی ملایم قرار گرفته است. همین انرژی طبیعی ، كافی است كه هرگونه احساس ناراحتی و غم را از كودك دور كند و حالت منفی احساسی در او تغییر كند و احساس شادابی و نشاط كند. اگر كسی چندین تكه از این سنگ را به همراه داشته باشد انگار از انواع مختلفی از سنگهای شفابخش را به همراه دارد زیرا هرتكه از سنگ كوارتز شفاف دارای خاصیت درمانی خاصی است و او می تواند از آنها در موارد و موقعیتهای گوناگون استفاده كند. مجموعه این سنگها همچنین برای سازماندهی افكار پراكنده و از بین بردن نیروهای منفی مفید هستندسنگ شفاف  ) حجرالبرق (حجرالبرق یا « سنگ رهبری »‌ یك سنگ تقویت كننده و نیرودهنده است كه انرژی قلب را احیا می كند و میان انرژیهای زنانه و مردانه در بدن تعادل ایجاد می كند. این سنگ سبز رنگ است و بسیار دوست داشتنی و محافظ قلب است. بسیاری از بچه هایی كه خجالتی ، ترسو و مطیع و سربه زیر هستند، برای بازیابی اعتماد به نفس نیاز به چنین سنگی دارند.این سنگ به شخص كمك می كند تا فعال باشد و كارش را آنطور كه خودش می خواهد شروع كند و خلاصه ابتكار عمل را در دست می گیرد و بچه هایی كه دچار تنگی نفس هستند، به سوی این سنگ جذب می شوند زیرا این سنگ ریه ها را باز می كند و باعث می شود احساس سبكی و آرامش كنند.لعل بنفشلعل بنفش یا «‌ سنگ شفا دهنده »‌ بدبینی و منفی گرایی را از وجود فرد دور می كند و به او صفا و پاكی می بخشد. این سنگ احساس حقارت و خودكم بینی را در فرد از بین می برد و به او یك چشم انداز معنوی می بخشد. آرامش و صبر را در شخص افزایش می دهد و قلب را سبك می كند.اشك سرخپوست اشك سرخپوست یا « سنگ غم » خیلی تیره است ولی در عین حال نور را از خود عبور می دهد. اگر شما تكه كوچكی از آن را جلوی نور نگه دارید می توانید همچون شیشه، طرف دیگر را ببینید. به هرحال ، اگر شما از سنگ اشك سرخپوست برای جذب احساسات منفی استفاده كنید، خواهید دید كه قسمتی از فضای درونی آن تیره و كدر می شود و گاهی اوقات بعد از برطرف شدن غم و اندوه ، دوباره شفاف می گردد.یاقوت ارغوانییاقوت ارغوانی یكی از بهترین سنگهای شفابخش است. خاصیت این سنگ عمدتاً به خاطر این است كه می تواند هرنوع احساس منفی را از وجود شخص بیرون بكشد و ضمیر او را پاك و شفاف كند. در مورد كودكان می تواند اضطراب و آشفتگی ناشی از بلوغ، یا هرنوع غم و افسردگی مربوط به شكست تحصیلی، یا شنیدن اخبار ناخوشایند مثل طلاق یا مرگ ، و غیره را در آناه از بین ببرد. یاقوت ارغوانی دراین گونه موارد تمام احساسات منفی را به طرف خود جذب میكند و به كودك آرامش می بخشد. برای بچه هایی كه ناتوانی های گوناگون دارند و یا دچار مشكلات جسمی و روحی هستند چند تكه سنگ یاقوت ارغوانی در اتاق آنها باعث می شود این نیروهای منفی از وجود آنها تخلیه شود و اتاق آنها به یك وضعیت آرام و متعادل برگردد. برای درمان دردهای موضعی، سنگ یاقوت ارغوانی را به طور مستقیم به مدت 20 دقیقه در روی محل درد یا اطراف آن بگذارید تا تسكین یابد.كهرباكهربا یا « سنگ آرامش دهنده » نوعی كریستال است كه به اعصاب شخص آرامش می بخشد. انرژی های منفی را از فرد دور می كند و او را تشویق می كند كه زندگی را زیاد سخت نگیرد. این سنگ همچنین در طی مراقبتهای بعد از عمل جراحی می تواند آرامش دهنده هیجانات و عواطف باشد. نویسنده: کیانوش هراتیان    
سه شنبه 14/7/1388 - 19:45
آموزش و تحقيقات

تركیبات كووالانسی§         عدد اكسایش:به مجموع بارهای نسبت داده شده به یك اتم با فرض یونی بودن پیوندها عدداكسایش گفته می شود منظور از فرضی بودن پیوندها این است كه انتقال الكترون به طوركامل انجام گیرد.§         تعیین عدد اكسایش:تعداد الكترونهای باقی مانده درلایه ظرفیت اتم –شماره گروه اتم=عدداكسایش هراتمتذكر:دررابطه بالا برای عناصر گروههای 12تا18 به جای شماره گروه،عددیكان شماره گروه را قرار می دهیم.برای مثال در مولكول اتان(Ch3-CH3)چون بین اتمهای كربن اختلاف الكترونگاتیوی صفر است پیوند آنها را طوری می شكنیم كه جفت الكترون پیوندی بین آنها تقسیم شود وحالا چون در پیوندهای بین كربن وهیدروژنها الكترونگاتیوی كربن بیشتراست بنابراین جفت الكترون پیوندی به اتم كربن داده می شود(با فرض یونی بودن پیوندها) حال با توجه به رابطه بالا الكترونهای ظرفیت هراتم كربن هفت الكترون می شود كه اگر آنرا از شماره گروه كربن(4) كم كنیم عدد اكسایش كربن (3-) بدست می آید.§         چند نكته درمورد تعیین سریع عدداكسایش اتمها:1)عدد اكسایش هرعنصر به حالت آزاد برابر صفر می باشد(Ca-K-H2-O2)2)عدد اكسایش فلوئور در تمام تركیباتش برابر 1- می باشد3)عدد اكسایش اتم اكسیژن در تركیبات 2- می باشد به غیر از تركیبات زیر:الف)در پراكسیدها عدد اكسایش اكسیژن برابر1- است(H2O2)ب)در سوپراكسیدها برابر 2/1- است(KO2)ج)در تركیب OF2 عدد اكسایش اكسیژن 2+ می باشد ودر تركیب HOF عدد اكسایش اكسیژن صفر می باشد4)هیدروژن در تمامی تركیبات عدد اكسایش 1+ رادارد به غیر از هیدریدها(KH) كه عدداكسایش آن 1- می باشد5) عدد اكسایش فلزها همیشه مثبت بوده وبرابر ظرفیت آنها می باشد برای مثال در FeSO4 عدد اكسایش آهن برابر2+ می باشد6)هنگامی كه یك نافلز با عنصرهای الكتروپوزیتیوتر ازخود تركیب شود عدد اكسایش آن به صورت زیر محاسبه می شود:(عددیكان شماره گروه-8)-=عدد اكسایش نافلز توجه داشته باشید وقتی یك نافلز با عنصر الكتروپوزیتیو تر از خود تركیب می شود معمولا در سمت راست فرمول نوشته می شود مانند:BrCl3 كه عدد اكسایش كلر(1-=(7-8) -  = عدد اكسایش كلر)7)عدد اكسایش یونهی تك اتمی برابر بار یون می باشد مثل :Fe+2 كه عدد اكسایش آهن 2+ می باشد8)مجموع عدد اكسایش یك مولكول خنثی برابر صفر ومجموع اعداد اكسایش یك یون چند اتمی برابر بار یون می باشد و می توان با تشكیل یك معادله عدد اكسایش اتم مورد نظررا بدست آورد برای مثال :در ملكول H2SO4 با معلوم بودن عدد اكسایش هیدروژن(1+) واكسیژن (2-) وبار ملكول كه صفر می باشد عدد اكسایش اتم گوگرد را محاسبه كنیم:0=(2-)4 +x (1+)2 عدد اكسایش گوگرد را عدد 6+ بدست آوریمیادر مورد یون Cr2O72- (2- =(2-)7+2x عدد اكسایش اتم كروم 6+ بدست می آید9) عدد اكسایش نافلز دریك اسید معین با عدد اكسایش آن نافلز دربنیان یا نمك آن اسید برابر است برای مثال عدد اكسایش اتم گوگرد در ملكول H2SO4 برابر 6+ است كه در بنیان SO42- نیز همین عدد است10)اگردیك تركیب عدد اكسایش دواتم مجهول بودند ابتدا آن را به صورت یونهای جداگانه می نویسیم وسپس با دومعادله جدا از هم عدد اكسایش آنها را مشخص می كنیم :مثلا در ملكول NH4NO3 برای مشخص كردن اعداد اكسایش اتمهای نیتروژن ابتدا در یونNH4+ عدد اكسایش اتم نیتروژن را محاسبه وسپس در یون NO3- عدد اكسایش اتم دیگر نیتروژن را محاسبه می كنیم.                                                        1-تركیبهای ملكولی(جامدات ملكولی) مانندI2-H2O-CCl4                        1-تركیبهای كوالانسی        انواع تركیبها                                        2-جامد های كووالانسی(B,C,Si,SiO2,Sic,BeF2,Becl2)                        2-تركیبات یونی(KF-Na2O)                         3- جامدهای فلزی(Na-K-Fe
                                                                    1-
پیوند كووالانسی معمولی                        1-پیوند كووالانسی(بین دونافلز)انواع پیوندها                                                     2- پیوند داتیو(كوئوردینانسی)                        2- پیوند یونی(فلز ونافلز)                         3- پیوند فلزی (بین اتمهای یك نوع فلز)  
                                                                 1-
پیوند ناقطبی -ناقطبیانواع نیروهای بین ملكولی (پیوندهای بین ملكولی)      2-پیون یون-دوقطبی            1- معمولی                                                                  3-پیوند دوقطبی-دوقطبی                                                                                                      2- هیدروژنه  اگر تفاوت الكترونگاتیوی دواتم كمتر از4/ باشد پیوند كووالانسی غیر قطبی است واگر تفاوت الكترونگاتیوی بین 4/ تا7/1 باشد پیوند كووالانسی قطبی است و اگر تفاوت الكترونگاتیوی بیشتر از 7/1 باشد پیوند یونی می شود قواعد رسم ساختار لوویس1)     مشخص كردن اتم مركزی برای مثال در ملكول SO2 اتم مركزی گوگرد است2)     مشخص كردن مجموع الكترونهای ظرفیت اتمها كه دراین قسمت شماره گروه هراتم نشان دهنده تعداد الكترونهای ظرفیت می باشد باید در نظرداشته باشید برای هیدروژن ظرفیت1 وبرای عناصر گروه 13 تا 17 عدد یكان شماره گروه تعداد الكترونهای ظرفیت را مشخص می كند بنابراین در ملكول SO2 اتم گوگرد در گروه 16 و اتم اكسیژن نیز در گروه 16 قرار دارد بنابراین الكترونهای ظرفیت آنها 6 الكترون وچون سه اتم داریم مجموع الكترونهای ظرفیت آنها 18 الكترون می شود3)      مشخص كردن تعداد الكترونهای پیوندی :به غیر از هیدروژن كه تنها به آرایش اتم هلیم می رسد مابقی اتمها درحالت پایدار باید به آرایش هشت تائی برسند در ملكول SO2 در مجموع سه اتم داریم كه برای رسیدن به آرایش هشت تائی  به 24 الكترون نیازدارند بنابراین تفاضل الكترونهای مرحله 2 از مرحله 3 تعداد الكترونهای پیوندی را مشخص می كند بنابراین در این ملكول تعداد الكترونهای پیوندی(6=18-24=تعداد الكترونهای پیوندی)4)     4)مشخص كردن تعداد پیوندها: اگر تعداد الكترونهای پیوندی را بر عدد 2 تقسیم كنیم تعداد پیوندها بدست می آید كه درمورد ملكول SO2 تعداد پیوندها(3=2/6 =تعداد پیوندها)5)     درمرحله بعد اتم مركزی را در وسط واتمهای دیگر را طوری در اطراف آن قرار می دهیم كه كمترین دافعه بین آنها وجودداشته باشد6)     در این مرحله تعداد پیوندها رابین اتمها پخش می كنیم واگر اضافه آمد پیوندها را به صورت دوگانه یا سه گانه قرار می دهیم7)     در مرحله آخر تعداد الكترونهای ناپیوندی را محاسبه وبا توجه به قاعده هشتائی در اطراف هر اتم طوری قرار می دهیم كه مجموع الكترونهای پیوندی وناپیوندی هراتم از هشت تجاوز نكند به غیر از هیدروژن كه باید 2 باشد :تعداد الكترونهای پیوندی  - مجموع كل الكترونهای لایه طرفیت اتمها=تعداد الكترونهای ناپیوندی12=6-18=تعدادالكترونهای ناپیوندی§       قلمرو الكترونی:به پیوند یگانه ،دوگانه، یا سه گانه ویا هر جفت الكترون ناپیوندی ،یك قلمرو الكترونی گفته می شود برای مثال در ملكول SO2 اتم مركزی (گوگرد)دارای سه قلمروالكترونی است (یك قلمرو مربوط به پیوند دوگانه،قلمرو دیگر مربوط به پیوند یگانه وقلمرو سوم مربوط به جفت الكترون ناپیوندی است)مهمترین  انواع آرایش قلمروهای الكترونی§         آرایش خطی:دراین آرایش اتم مركزی دارای دوقلمرو الكترونی است و اتم مركزی فاقد جفت الكترون ناپیوندی است بنابراین زاویه بین قلمروها 180 درجه است وشكل مولكول خطی می شود مانند HCN,CO2§         آرایش سه ضلعی مسطح: این آرایش وقتی پدید می آید كه اتم مركزی دارای سه قلمرو الكترونی وفاقد جفت الكترون ناپیوندی باشد واگر اتمهای اطراف نیز یك جنس باشند زاویه پیوندی 120 درجه خواهد بود مانند AlCl3,SO3 §         آرایش چهار وجهی:این آرایش وقتی پدید می آید كهاتم مركزی دارای چهار قلمرو الكترونی باشد وفاقد جفت الكترون ناپیوندی باشد واگر اتمهای اطراف یكسان باشند زاویه بین قلمروها(پیوند ها) 5/109 درجه خواهد شد مانند :CH4,CCl4, نكته : اگر گروههای متصل به اتم مركزی در شكل هندسی چهر وجهی یكسان نباشند شكا هندسی ذره مورد نظر به صورت چهاروجهی نامنتظم است وزوایای پیوندی حدود 5/109 درجه خواهد بود كه ممكن است كمی بیشتر یا كمی كمتر از 5/109 درجه باشد§         شكل هرمی :اگر اتم مركزی دارای چهار قلمرو الكترونی  كه یكی از قلمروها جفت الكترون ناپیوندی باشد آرایش قلمروها به صورت چهار وجهی است اما شكل هندسی ذره مورد نظر به صورت هرمی است در این نوع آرایش به دلیل فشارناشی از جفت الكترون ناپیوندی زاویه پیوندی از 5/109 درجه به حدود 107 درجه تغییر می یابد مانند NH3وPH3وCH3-وH3O+وClO3- §          شكل خمیده با چهار قلمرو الكترونی :در این از آرایش قلمروها اتم مركزی دارای چهار قلمرو الكترونی است كه دوجفت آنها را الكترونهای ناپیوندی تشكیل می دهد ودرنتیجه فشار الكترونهای ناپیوندی زاویه قلمروها به حدود 5/104 درجه خواهد رسید(حدود105 درجه) مانند :ClO2-وHCLOوOF2وH2SوNH2- §         شكل خمیده با سه قلمرو الكترونی:اتم مركزی دارای سه قلمرو الكترونی كه یكی از آنها جفت الكترون ناپیوندی است ودرنتیجه زاویه پیوندی كمتر از 120 درجه خواهد بود مانند:SO2وO3وNO2 §         جدول زیر بطور خلاصه موارد بالا را نمایش می دهد(دراین جدول منظورازX هالوژن می باشد)

تعداد قلمروهای اتم مركزی

تعداد جفت الكترون ناپیوندی

آرایش قلمروهای الكترونی

شكل هندسی

زاویه پیوندی

مثال

2

0

خطی

خطی

180

N2O-CS2-CO2-BeX2-C2H2-HCN-NO2+

3

0

سه ضلعی مسطح

سه ضلعی مسطح

120

NO3SO3-AlX3-BX3-CH3+-CO32-

4

0

چهار وجهی

چهار وجهی

5/109

PH4+-NH4+-SiX4-CX4-BeX42—ALX4BX4

4

1

چهار وجهی

هرمی

كمتراز5/109

Px3-PH3-NX3-NH3-H3O+-ClO3CH3--

4

2

جهاروجهی

خمیده

كمتراز5/109

SX2-H2S-X2O-H2O-HClO-ClO2-

3

1

سه ضلعی مسطح

خمیده

كمتر از120

NO2O3-SO2

مقایسه قدرت پیوند هیدروژنهv     از لحاظ قدرت پیوند هیدروژنه بین تركیبهای (HF,H2O,NH3) می توان رابطه زیرا برقرار كرد چون برمبنای اختلاف الكترونگاتیوی بررسی می كنیم :HF>H2O>NH3=قدرت پیوند هیدروژنهv     با اینكه قدرت پیوند هیدروژنه درHF بالاتر از آب می باشد عملا می بینیم دمای جوش آب بیشتر از HF می باشد كه علت آن این است كه ملكولهای HF از دوطرف پیوند هیدروژنه برقرار می كنند درصورتیكه ملكولهای آب از چهار طرف بنابر این:H2O>HF>NH3=دمای جوشv     برای تشخیص سریع مولكولهای قطبی وناقطبی موارد زیرا درنظر می گیریم:1)كلیه ملكولها یی كه از یك نوع اتم تشكیل شده اند ناقطبی می باشند:O2,H2,P4,S8 به غیر از ازن(O3) كه مركز تقارن نداشته2) كلیه مولكولهای دواتمی كه دواتم آنها غیر همجنس هستند قطبی می باشند،مانند:HI,CO,NO, 3)اگراتمهای متصل به اتم مركزی مثل هم نباشند مولكول قطبی می باشد مانند:CHCl3,OCS,HCN 4)اگر اتم مركزی دارای اتمهای یكسان بوده و عدد یكان شماره ی گروه اتم مركزی با تعداد اتمهای اطراف برابر باشد،نشان دهنده این است كه اتم مركزی جفت الكترون ناپیوندی نداشته و دراین صورت ملكول ناقطبی می شود مانندPF5 كه اتم فسفر در گروه 15 است والكترونهای لایه ظرفیت آن 5 است ودارای 5 اتم در اطراف بوده بنابراین دارای جفت الكترون ناپیوندی نبوده و در كل ملكول ناقطبی است ولی در ملكول PF3 اتم فسفر دارای 5 الكترون ولی دراطراف خود 3 اتم داشته بنابراین اتم فسفر دارای یك جفت الكترون ناپیوندی بوده وملكول قطبی است البته دراین روش هر اتم اكسیژن یا گوگردرا برابر دواتم درنظر بگیرید چون دارای ظرفیت دو می باشند بنابراین در ملكول SO3 اتم گوگرد در گروه 16 پس 6 الكترون دارد ودر اطراف خود نیز 6 اتم دارد(هر اتم اكسیژن معادل 2 اتم ) بنابراین ملكول ناقطبی است

قطبی یا ناقطبی

تعداد اتم اطراف اتم مركزی

عدد یكان شماره گروه اتم مركزی

مثال

قطبی

4

6

S02

ناقطبی

6

6

So3

قطبی

5

7

IF5

قطبی

4

6

SF4

v     مولكولهای H2O2وS2Cl2 قطبی هستند زیرا این مولكولها مسطح نیستند ومركز بارهای مثبت ومنفی روی یكدیگر منطبق نیستندv     مولكولهای XeF4وXEF2 بااینكه جفت الكترون ناپیوندی دارند ناقطبی هستند زیرا ملكولXeF2 خطی بوده و ملكول XeF4 مسطح مربعی بوده ومركز بارهای مثبت ومنفی برروی هم منطبق شده و ملكول ناقطبی می شودمقایسه دمای ذوب وجوشv     درمقایسه دمای ذوب وجوش جامدات مولكولی اولا باید مواظب تركیباتی كه پیوند هیدروژنه دارند باشیم كه درمقایسه با دیگر جامدات مولكولی دمای ذوب وجوش بالاتری دارند و سپس سایر جامدات مولكولی را از نظر جرم وحجم باهم مقایسه می كنیم وهركدام بیشتر جرم وحجم داشتند نیروهای واندروالسی قویتری داشته ودمای ذوب وجوش بیشتری دارندH2<F2<Cl2<Br2<I2=دمای جوشHe<Ne<Ar<Kr<Xe=دمای جوشCH4<CF4<CCl4<CBr4<CI4=دمای جوشCH4<SiH4<GeH4<SnH4=دمای جوشH2<CH4<CO2<CS2=دمای جوشI2<S8=دمای جوشHcL<HBr<HI<HF=دمای جوش(HF پیوند هیدروژنه دارد)H2S<H2Se<H2Te<H2O=دمای جوش(آب پیوند هیدروژنه دارد)v     اگریك مولكول قطبی ومولكول دیگر ناقطبی باشد معمولا دمای جوش مولكول قطبی بیشتر است البته به شرطی است كه اختلاف جرم وحجم زیادی با هم نداشته باشندO2<No=دمای جوشCO2<OCS=دمای جوشCF4<Nf3=دمای جوشSiCl4<PCL3=دمای جوشبررسی دمای جوش تركیبات دوتایی هیدروژندار گروههای 14 تا 17 جدول تناوبیØ      گروه 17:همانطوركه در زیر ملاحظه می كنید دمای جوش HF كه دارای پیوند هیدروژنه بیشتر می باشد و مابقی چون نیروهای بین مولكولی واندروالسی دارند به ترتیب جرم كه هركدام جرم وحجم بیشتری داشته باشند دمای جوش بیشتری دارند:HF>HI>HBr>HCLØ      گروه16: دراین گروه نیز مانند گروه 17 دمای جوش آب كه پیوند هیدروژنه بین مولكولهای خوددارد بیشتر از تركیبات هیدروژندار گروه 16 است ومابقی هركدام كه جرم وحجم بیشتری داشته باشند دمای جوش بیشتری دارند(دارای پیوند بین مولكولی از نوع واندروالسی):H2O>H2Te>H2Se>H2SØ      گروه15:وضعیت این گروه نیز مانند گروه 17 و16 می باشد و NH3 كه پیوند هیدروژنه دارد دمای جوش بیشتری دارد اما دراین گروه یك استثناء نیز وجوددارد وآن این است كه دمای جوش SbH3بیشتر از همه دراین گروه است وعلت آن این است كه جرم وحجم آن بیشتر از همه بوده و در مجموع پیوندهای بین ملكولی قویتری نسبت به بقیه وحتی NH3 كه پیوند هیدروژنه دارد پیدا می كند:SbH3>NH3>AsH3>PH3Ø      گروه 14:وضعیت این گروه به طور كلی با گروههای 15،16و17 تفاوت دارد كه علت آن این است كهCH4برخلافHF,H2O,NH3 پیوند هیدروژنه نداشته ودراین گروه به صورت منظم از بالا به پائین با افزایش جرم وحجم ملكولها برقدرت پیوند واندروالسی اضافه می شود ودمای جوش تركیبات بالا می رود:SnH4>GeH4>SiH4>CH4تعیین پیوند داتیودر بسیاری از تستها می توان از رابطه زیر برای تعیین تعداد پیوند داتیواستفاده كرد واین رابطه برای همه تركیبات عمومیت ندارد:(شماره گروه اتم مركزی- 8) – عدد اكسایش اتم=تعداد پیوند داتیو                                                2 ترتیب دافعه وزاویه ی بین جفت الكترون ها·         به طوركلی جفت الكترونهای ناپیوندی نسبت به جفت الكترون های پیوندی تحرك وآزادی عمل بیشتری دارند زیرا جفت الكترون های ناپیوندی تحت جاذبه یك هسته قراردارند وآزادی بیشتری دارند اما جفت الكترونهای پیوندی به دلیل قرار گرفتن درجاذبه دوهسته آزادی عمل كمتری داشته ودافعه كمتری نیز نسبن به الكترونهای ناپیوندی دارند بنابراین داریم :دوجفت الكترون پیوندی> یك جفت الكترون پیوندی با >دوجفت الكترون ناپیوندی(ترتیب دافعه وزاویه بین جفت الكترونها)                یك جفت الكترون ناپیوندی مهمترین عناصری كه فقط یك نوع عدد اكسایش دارندo       فلزهای گروه اول كه فقط عدد اكسایش 1+ دارندo       فلزهای گروه دوم كه فقط عدد اكسایش 2+ دارندo       از گروه سیزدهم فقط Al عدد اكسایش 3+ داردo       از گروه 17 فقط F دارای عدد اكسایش 1داردo       از عناصر واسطه SC(اسكاندیم) وعنصرزیرآنY(ایتریم)فقط عدد اكسایش 3+ دارند چون باازدست دادن 3الكترون به آرایش گاز بی اثر قبل از خود می رسندo       از عناصرواسطه عنصرZn(روی) وعنصرزیرآن دارای عدداكسایش2+ دارند زیرا تراز d دراین دوعنصر پر وپایدار بوده لذا این دو عنصر فقط 2 الكترون مربوط به آخرین تراز S خودرادرپیوندها شركت می دهند.فهرست جامدهای كووالانسیo       جامدهای كووالانسی ، جامدهایی هستند كه در ساختمان آنها ،كلیه اتمها با پیوند كووالانسی به یكدیگر متصل شده اند ویك شبكه ی غول آسا راپدید آورده اند لذا برای بهتر زدن تستها تركیبات زیرا به عنوان جامدات كووالانسی حفظ كنید:C,BeCl2,BeF2,SiC,SiO2,Si(الماس) o       ظرفیت كووالانسی:تعداد الكترونهایی است كه یك اتم نافلزی به اشتراك می گذاردo       ظرفیت یونی : تعداد الكترونهایی كه یك فلز از دست می دهد یا یك نافلز می گیرد را ظرفیت یونی می گوئیمنكته : هرچه گازی دمای جوش(نقطه میعان) بالاتری داشته باشد در اثر سردكردن زودتر مایع می شود وبرعكسo       در تركیبات یونی با سست كردن پیوند یونی بین ذرات ،به مایع تبدیل شده و با شكستن كامل پیوندهای یونی به دمای جوش می رسند.o       در جامدات مولكولی باسست شدن پیوندهای واندروالسی به مایع وباشكستن كامل پیوندهای واندروالسی به دمای جوش می رسند.o       در جامدهای كووالانسی با غلبه بر تعدادی از پیوندهای كووالانسی بین ذرات به مایع و با غلبه برتمامی پیوندهای كووالانسی به دمای جوش می رسیم .o       در جامدات فلزی با سست كردن پیوند فلزی آنها به مایع تبدیل شده و درصورت غلبه برتمامی پیوندهای فلزی به دمای جوش فلز می رسیم.o       درجامدات مولكولی در حالت مایع یا جوش، پیوندهای كووالانسی بین اتمها تغییری نمی كنند وفقط پیوندهای بین مولكولی سست یا از بین می روند.o       در تشكیل پیوند هیدروژنه باید گفت هیدروژن با یكی از اتمهای N,O,F پیوند كووالانسی وبا اتم دیگر N,O,F پیوند هیدروژنه برقرار می كند.o       علت اینكه هیدروژن فقط با اتمهای N,O,F پیوندهیدروژنه تشكیل می دهد :1-الكترونگاتیوی زیاد این اتمها2)شعاع وحجم كوچك این اتمهاo       انرژی پیوند هیدروژنه از انرژی پیوند كووالانسی بسیاركمتر وطول آن از طول پیوند كووالانسی بسیار بیشتر است:هیدروژنی>كووالانسی:انرژی پیوندكووالانسی>هیدروژنی:طول پیوندنامگذاری تركیب های مولكولیü      درنامگذاری با استفاده از پیشوندهای یونانی:1)ابتدا نام عنصردارای الكترونگاتیوی كمتر وسپس نام عنصر دارای الكترونگاتیوی بیشتر را می نویسیم  وپسوند(ید) را به انتهای نام عنصر الكترونگاتیوتر اضافه می كنیم 2)اگر تعداد اتمهای یك عنصر بیش از یك عدد بود آنرا با پیشوندهای یونانی زیر مشخص می كنیم:

تعداد اتم

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

پیشوند

مونو

دی

تری

تترا

پنتا

هگزا

هپتا

اوكتا

نونا

دكا

مانند:   SO2(گوگرد دی اكسید)،N2O3(دی نیتروژن تری اكسید)ü      نامگذاری با استفاده از عدد اكسایش:دراین روش نام عنصردارای الكترونگاتیوی كمتررانوشته وعدد اكسایش آنرا نیز به صورت اعداد رومی(IوIIوIIIوIVو...) درداخل پرانتز می نویسیم وسپس نام عنصر دارای الكترونگاتیوی بیشتررا با پسوند (ید) می آوریم.مانند:SF6(گوگرد(vI) فلوئوریدü      تركیبات هیدروژندار گروه 16و17 (البته به جزءآب)گازی شكل هستند ومحلول آنها درآب خاصیت اسیدی دارد.برای نامگذاری اسید مربوطه به صورت زیر عمل می كنیم:

هیدرو+نام نافلز+یك +اسید

مانند:HF(هیدرو فلوئوریك اسید) ،H2S(هیدروسولفوریك اسید)ü      برای نامگذاری اسیدهای دارای بنیان چند اتمی ،درانتهای نام بنیان به جای پسوندهای (یت) و(ات) به ترتیب پسوندهای (و) و(یك) را می نویسیم وكلمه اسید را در پایان نامگذاری ذكر می كنیم مانند:H3PO4(فسفریك اسید) ،H2C2O4(اكسالیك اسید)ü      برای مقایسه زوایای پیوندی نكات زیرادر نظر می گیریم:1)هرچه اختلاف الكترونگاتیوی بین دواتم در پیوندها بیشتر باشد بار جزئی روی اتمها بیشتر شده ودافعه الكترواستاتیكی بین اتمها ی اطراف افزایش می یابد لذا زاویه پیوندی بزرگتر می شود برای مثال در ملكول آب مقدار بار جزئی روی پیوند O-H از مقدار بار جزئی در پیوندO-F به مراتب بیشتر است به همین دلیل زاویه پیوندی در مولكول آب نسبت به OF2 بیشتر است2)الكترونگاتیوی اتمهای اطراف واثر آن روی وضعیت زوج الكترون ناپیوندی اتم مركزی:هرچه اتمهای اطراف الكترونگاتیوترباشند ،اتم مركزی كمبود الكترون بیشتری احساس می كند لذا زوج الكترون ناپیوندی خودرا بیشتر به سمت خود می كشند درنتیجه زوج الكترون ناپیوندی اتم مركزی به ابرهای الكترونی پیوندی نزدیكتر شده ودافعه ی آن روی آنها بیشتر می شود لذا زاویه پیوندی كوچكتر می گردد یكی از دلایالی كه باعث می شود كه زاویه پیوندی درOF2 نسبت به H2O كوچكتر شود همین است3)طول پیوند:هر چه طول پیوندها افزایش یابد زاویه پیوندی كاهش می یابد4)حجم اتم مركزی: هرچه حجم اتم مركزی بیشترباشد زاویه پیوندی كوچكترخواهد بود5)حجم اتمهای متصل به اتم مركزی : كه هرچه حجم اتمهای متصل شده به اتم مركزی  بزرگتر می شود زاویه پیوندی بزرگتر می شود كه این همه جا صادق نیست 6)چند گانگی پیوند:هرچه تعداد پیوندها بین دواتم بیشتر می شود زاویه پیوندی افزایش می یابد نویسنده: کیانوش هراتیان

سه شنبه 14/7/1388 - 19:43
دعا و زیارت
             ‌پیامبران‌ برای‌ هدایت‌ آمده‌اند پیامبران‌ برای‌ هدایت‌ آمده‌اند و در این‌ هیچ‌ شكی‌ نیست؛ چرا كه‌ هم‌ عقل‌ بدان‌ حكم‌ می‌كند و هم‌ خود پیامبران‌ چنین‌ ادعایی‌ داشته‌اند. خداوند كه‌ واجب‌الوجود است، از جمیع‌ جهات‌ و حیثیات‌ واجب‌ است؛ یعنی‌ ضرورتاً‌ همة‌ جهات‌ كمال‌ را دارد و از هر نقصی‌ مبراست.یكی‌ از كمالات‌ او فیاضیت‌ است. یعنی‌ به‌ هر موجودی، هر مقدار از وجود و كمال‌ را، كه‌ مستحق‌ آن‌ است‌ عطا می‌كند و او را به‌ منزل‌ مقصودش‌ می‌رساند. انسان‌ به‌ عنوان‌ یكی‌ از موجودات، مشمول‌ این‌ امر است‌ و خداوند از طریق‌ هدایت‌ عامه‌اش، او را به‌ كمال‌ نهایی‌اش‌ (سعادت) رهبری‌ می‌كند.اگر ابزاری‌ كه‌ برای‌ هدایت‌ انسان‌ در وجود او قرار داده‌ شده‌ - كه‌ عمده‌ آن‌ عقل‌ است‌ - برای‌ تحقق‌ این‌ امر كافی‌ باشد، نیازی‌ به‌ هدایت‌ بیرونی‌ (ارسال‌ رسل) نیست، و فیاضیت‌ خدا در خصوص‌ او با همان‌ اسباب‌ محقق‌ می‌شود، و الا‌ ارسال‌ پیامبران‌ امری‌ ضروری‌ خواهد بود. اما عقل‌ برای‌ هدایت‌ انسان‌ كافی‌ نیست‌ و - ما اكنون‌ نمی‌خواهیم‌ وارد این‌ بحث‌ شویم. فقط‌ همین‌قدر می‌گوئیم‌ كه‌ اگر نبوتی‌ در عالم‌ بوده‌ است، از جمله‌ اركان‌ آن، همین‌ ناتوانی‌ عقل‌ آدمی، در رهبری‌ او به‌ سوی‌ سعادت‌ بوده‌ است. همچنانكه‌ قصد نداریم‌ از قلمرو دین‌ بحث‌ كنیم‌ و بگوئیم‌ كدام‌ حوزه، از توانایی‌ عقل‌ بیرون‌ است. اینكه‌ مقصود خداوند از برانگیختن‌ پیامبران‌ و مأمور ساختن‌ آنها به‌ ابلاغ‌ پیامها و تعالیمش‌ و فرستادن‌ آنان‌ به‌ منزلة‌ حجتهایش‌ به‌ سوی‌ مردم، تنها و تنها هدایت‌ انسانها بوده‌ و تمام‌ مقاصد دیگر كه‌ در كتب‌ آسمانی‌ ذكر شده‌ از فروع‌ همین‌ مقصود كلی‌ بوده‌ است، آری‌ این‌ امر مستقل‌ از بحث‌ قلمرو دین‌ است. این‌ قلمرو هرچه‌ باشد تأثیری‌ در این‌ موضوع‌ ندارد، كه‌ انبیا آمده‌اند تا بشر را راهنمایی‌ كنند و حجت‌ خدا بر او باشند.خود رسولان‌ الهی‌ نیز همین‌ ادعا را داشته‌اند. و این‌ معنی‌ خصوصاً‌ در قرآن‌ - كه‌ روی‌ سخن‌ در این‌ نوشته‌ به‌ ویژه‌ با پیروان‌ این‌ كتاب‌ آسمانی‌ است‌ - روشنتر از آفتاب‌ است‌ و ما نیازی‌ به‌ استشهاد به‌ آیات‌ آن‌ نمی‌بینیم. ضمناً‌ با توجه‌ به‌ آنچه‌ گفتیم، تعریف‌ ما از دین‌ مجموعة‌ تعالیمی‌ است‌ كه‌ خدا از جانب‌ خود به‌ افرادی‌ برگزیده‌ از بشر، از طریق‌ وحی‌ القا می‌كند و آنان‌ را به‌ منزلة‌ حجتهای‌ خود مأمور می‌سازد تا آن‌ تعالیم‌ را به‌ منظور هدایت‌ انسانها، بدانها ابلاغ‌ كنند. البته‌ درست‌ است‌ كه‌ دین‌ به‌ معنی‌ حس‌ دینی‌ هم‌ هست‌ و در قرآن‌ نیز، به‌ این‌ معنی‌ هم‌ به‌ كار رفته‌ است. ولی‌ این‌ معنی‌ مورد بحث‌ ما نیست؛ مراد ما، همان‌ معنی‌ اول‌ است. كسانی‌ كه‌ دین‌ را به‌ نحوی‌ دیگر معنی‌ می‌كنند، روی‌ سخن‌ ما در اینجا با آنان‌ نیست. آنان‌ در این‌ امر آزادند و هركس‌ می‌تواند هر لغتی‌ را برای‌ هر معنایی، اصطلاح‌ قرار دهد. مثلاً‌ می‌توان‌ دین‌ را حتی‌ مطلق‌ عقیده،معنی‌ كرد. به‌ طوری‌ كه‌ شامل‌ عقیدة‌ كفر و شرك‌ و الحاد هم‌ بشود. سخن‌ ما در این‌ نوشته‌ با كسانی‌ است‌ كه‌ دین‌ را به‌ همان‌ معنی‌ اول‌ می‌گیرند و به‌ حكم‌ عقل، به‌ لزوم‌ دین‌ در هر عصری‌ اعتقاد دارند و خصوصاً‌ معتقدند، كه‌ انبیا برای‌ هدایت‌ آمده‌اند و از آن‌ میان، به‌ ویژه‌ روی‌ سخن‌ با كسانی‌ است‌ كه‌ پیرو قرآنند و به‌ این‌ عنوان‌ سخن‌ می‌گویند و كتاب‌ و مقاله‌ می‌نویسند.حال‌ می‌خواهیم‌ ببینیم‌ لوازم‌ این‌ اعتقاد چیست، اگرچه‌ قصد احصأ همة‌ آنها را نداریم.             ‌-1 عصمت:اگر پیامبران‌ برای‌ هدایت‌ آمده‌اند و مأمور ابلاغ‌ تعالیم‌ خدا به‌ انسانهایند، مسلماً‌ باید معصوم؛ یعنی‌ از خطا و گناه‌ مصون‌ باشند، تا بتوانند وحی‌ را صحیح‌ و سالم‌ به‌ دست‌ مردم‌ برسانند، و مردم‌ بتوانند در این‌ خصوص‌ به‌ آنها اعتماد كامل‌ داشته‌ باشند.عصمت‌ آنها از خطا، چنانكه‌ گفته‌اند در سه‌ مرحلة‌ تلقی، حفظ، و ابلاغ‌ وحی‌ است. آنان‌ از گناه‌ نیز مصونند؛ یعنی‌ كاری‌ خلاف‌ امر خدا انجام‌ نمی‌دهند. با قبول‌ ضرورت‌ پیامبری، لزوم‌ عصمت‌ پیامبران، امری‌ بدیهی‌ است؛ چرا كه‌ امكان‌ ندارد كسی‌ پیامبران‌ را پیامبر بداند و به‌ تعریف‌ دین‌ - بدان‌ صورت‌ كه‌ گفتیم- معتقد باشد و اندكی‌ در ضرورت‌ عصمت‌ آنان‌ تردید كند. وجود كوچكترین‌ احتمال‌ خطا و گناه‌ در مورد پیامبران، موجب‌ تزلزل‌ و بطلان‌ اصل‌ نبوت‌ خواهد شد و اذا دخل‌ الاحتمال‌ بطل‌ الاستدلال.باری، اثبات‌ عصمت‌ انبیا، امری‌ سهل‌ است‌ و این‌ سخن‌ بعضی‌ از نویسندگان‌ مسلمان‌ كه‌ می‌گویند: اثبات‌ عصمت‌ رنج‌ عظیم‌ می‌طلبد - كه‌ خود حاكی‌ از تردید در عصمت‌ است‌ - مایة‌ شگفتی‌ است.             ‌-2 حجیت‌ كتب‌ آسمانی: كتب‌ آسمانی‌ اولاً‌ كلام‌ خدا هستند ثانیاً‌ به‌ علت‌ عصمت‌ پیامبران، صحیح‌ و سالم‌ به‌ دست‌ مردم‌ می‌رسند. بنابراین‌ حجتند و در برابر آنها باید تسلیم‌ محض‌ بود. و بدون‌ این‌ حجیت، هدایتگری‌ پیامبران‌ و حجت‌ خدا بودن‌ آنان، منتفی‌ خواهد بود.البته‌ روشن‌ است‌ كه‌ مقصود از حجیت‌ كتب‌ آسمانی، این‌ نیست‌ كه‌ پیامبران‌ در اصل‌ ادعای‌ نبوتشان‌ نیز، مستغنی‌ از دلیلند و قولشان‌ حجت‌ است. نه. در آن‌ خصوص‌ باید دلیل‌ بیاورند. این‌ حق‌ را هم‌ عقل‌ و هم‌ قرآن‌ به‌ مردم‌ داده‌اند كه‌ از مدعیان‌ نبوت‌ دلیل‌ مطالبه‌ كنند. اما بعد از اثبات‌ نبوتشان، دیگر كتاب‌ آنها، برای‌ مردم‌ حجت‌ است‌ و آنچه‌ می‌گویند اگر دلیلی‌ هم‌ همراهش‌ نباشد، مطاع‌ است.             ‌-3 مصونیت‌ دین‌ از تحریف: دین‌ بعد از آنكه‌ صحیح‌ و سالم‌ به‌ واسطة‌ پیامبر به‌ مردم‌ رسید، باید در میان‌ مردم‌ از تحریف‌ مصون‌ بماند و هیچكس‌ به‌ خطا یا عمد آن‌ را از صورت‌ اصلی‌ و آسمانی‌اش‌ نگرداند. در غیر این‌ صورت، دورة‌ حیات‌ آن‌ دین‌ به‌ سر آمده، و ارسال‌ پیامبری‌ دیگر و انزال‌ كتابی‌ دیگر ضروری‌ خواهد بود.در خصوص‌ قرآن‌ - كه‌ آخرین‌ كتاب‌ آسمانی‌ است- این‌ مصونیت‌ از تحریف، تا قیامت‌ برقرار است. چنانكه‌ اعتقاد مسلمانان‌ نیز چنین‌ است.مسألة‌ مصونیت‌ كتاب‌ آسمانی‌ از تحریف، به‌ صورتی‌ كه‌ بیان‌ شد، همچون‌ مسألة‌ عصمت، به‌ سادگی‌ از مسألة‌ نبوت‌ استنباط‌ و استنتاج‌ می‌شود و كمترین‌ تردید در آن، موجب‌ تردید در خود نبوت‌ خواهد بود. ممكن‌ نیست‌ كسی‌ به‌ لزوم‌ دین‌ و وجود حجت‌ الهی‌ و سند آسمانی‌ در این‌ زمان‌ معتقد باشد، در عین‌حال‌ هیچیك‌ از كتب‌ آسمانی‌ موجود را مصون‌ از تحریف‌ نداند. تردید در مصونیت‌ قرآن‌ از تحریف، خصوصاً‌ از جانب‌ پیروان‌ قرآن‌ و معتقدان‌ به‌ خاتمیت‌ پیامبر اسلام‌ سخت‌ عجیب‌ است.             ‌-4 كمال‌ دین: تعالیم‌ آسمانی‌ در هر عصری‌ و مكانی‌ به‌ مقداری‌ كه‌ لازم‌ است‌ نازل‌ می‌شود. بنابراین‌ در نسبت‌ با شرایط‌ نزول، كامل‌ است. و این‌ كمال‌ در دین‌ خاتم‌ مطلق‌ است؛ یعنی‌ تمام‌ آنچه‌ برای‌ هدایت‌ انسان‌ بما هو انسان‌ ضروری‌ است. در این‌ دین‌ موجود است. معنی‌ ندارد بگوییم‌ بشر به‌ تعالیم‌ آسمانی‌ نیازمند است‌ ولی‌ این‌ تعالیم‌ از سوی‌ خدای‌ فیاض‌ و حكیم‌ به‌ طور ناقص‌ نازل‌ می‌شود، همچنانكه‌ نزول‌ آن‌ بیش‌ از مقدار لازم‌ نیز لغو و خلاف‌ حكمت‌ است.بدین‌ ترتیب‌ این‌ سخن‌ بعضی‌ از نویسندگان‌ مسلمان، كه‌ اگر پیامبر اسلام‌ عمر بیشتری‌ می‌كرد قرآن‌ بسی‌ بیشتر از مقداری‌ می‌شد كه‌ اكنون‌ هست، سخت‌ ناصواب‌ است. همچنین‌ این‌ سخن‌ نیز كه‌ دین‌ توسط‌ تجارب‌ دینی‌ (روحی‌ و اجتماعی) مسلمانان‌ بسط‌ پیدا می‌كند و كامل‌ و فربه‌ می‌شود، از درجة‌ اعتبار ساقط‌ می‌گردد. این‌ سخنان‌ اصلاً‌ با تعریفی‌ كه‌ از دین‌ ذكر كردیم، سازگار نیست، مگر تعریف‌ خود را تغییر دهیم. اگر دین‌ را از جانب‌ خدا و پیامبر را حجت‌ او و هادی‌ بشر می‌دانیم‌ و در برابر قرآن‌ تسلیم‌ هستیم، چگونه‌ ممكن‌ است‌ آن‌ را ناقص‌ بدانیم‌ و حاصل‌ تجارب‌ دینی‌ دیگران‌ را در عرض‌ و هم‌ ارز قرآن‌ قرار دهیم؟ این‌ سخنان‌ هم‌ خلاف‌ حكم‌ عقل‌ است‌ و هم‌ منافی‌ با نص‌ صریح‌ قرآن.مسلمانان‌ - فرداً‌ و مجتمعاً‌ - هرچه‌ تجربة‌ درونی‌ همچون‌ كشف، شهود، رؤ‌یا و الهام‌ دارند و نیز در رویارویی‌ با حوادث‌ فردی‌ و اجتماعی‌ هر حكم‌ دینی‌ كه‌ صادر می‌كنند، اولاً‌ هیچیك‌ حجت‌ نیست‌ و باید به‌ محك‌ عقل‌ و نقل‌ سنجیده‌ شود ثانیاً‌ چیزی‌ بر دین‌ یعنی‌ آنچه‌ لازم‌ بوده‌ از جانب‌ خدا نازل‌ شود و نازل‌ شده‌ است، نمی‌افزاید. البته‌ قول‌ و فعل‌ پیامبر و امامان‌ معصوم‌ نیز جزء دین‌ است. ولی‌ این‌ نیز چیزی‌ بر قرآن‌ نمی‌افزاید. بدین‌ معنی‌ كه‌ اصل‌ حجیت‌ قول‌ و فعل‌ پیامبر و مسألة‌ امامت‌ نیز از جمله‌ اموری‌ است‌ كه‌ در قرآن‌ آمده‌ است. به‌ علاوه، پیامبر و امام‌ هرچه‌ می‌بینند و می‌گویند در ظل‌ قرآن‌ است. تازه‌ حتی‌ اگر تكون‌ سنت‌ پیامبر و اوصیای‌ او در طی‌ دویست‌ و پنجاه‌ سال‌ را تكامل‌ دین‌ بنامیم، آنان‌ معصومند. ولی‌ در خصوص‌ اقوال‌ و افعال‌ دیگران‌ نمی‌توان‌ اینگونه‌ تعبیر كرد.چه‌ نسبت‌ خاك‌ را با عالم‌ پاك؟             ‌5 - بیرونی‌ بودن‌ وحی:وحی‌ تعلیم‌ خداوند و از جانب‌ اوست. كلام‌ خداست‌ كه‌ به‌ واسطة‌ ملك‌ حامل‌ وحی، یا بی‌وساطت‌ او بر پیامبر نازل‌ می‌شود. یكی‌ از اركان‌ نبوت‌ - چنانكه‌ گذشت‌ - ناتوانی‌ عقل‌ بشر، از هدایت‌ كامل‌ اوست. و همین‌ امر است‌ كه‌ انسان‌ را نیازمند هدایت‌ بیرونی‌ (نبوت) می‌سازد.بنابراین‌ پیامبر، انسانی‌ است‌ كه‌ به‌ او وحی‌ می‌شود. یعنی‌ از یك‌ سو انسان‌ است‌ و ویژگیها و نقایص‌ بشری‌ را دارد و از سوی‌ دیگر از جانب‌ خدا به‌ او تعالیمی‌ نازل‌ می‌شود.وحی‌ تراوشات‌ ضمیر ناخودآگاه‌ پیامبر نیست؛ چرا كه‌ در آن‌ صورت‌ امری‌ بشری‌ خواهد بود و بشر نیز به‌ خودی‌ خود، از هدایت‌ خویشتن‌ عاجز است. گذشته‌ از این‌ حجیت‌ و عصمت‌ پیامبر نیز تنها با پیامبر بودن‌ و رسول‌ بودن‌ او قابل‌ اثبات‌ است. آنكه‌ پیامبر نیست‌ حجت‌ و معصوم‌ نیست. بنابراین‌ هادی‌ نخواهد بود. همینطور، مقصود از وحی‌ شخصیت‌ خود پیامبر هم‌ نیست. بلكه‌ صرفاً‌ تعالیمی‌ است‌ كه‌ از بیرون‌ بر قلب‌ او نازل‌ می‌شود.مسألة‌ بیرونی‌ بودن‌ وحی‌ و سخن‌ خدا بودن‌ آن، علاوه‌ بر آنكه‌ در تعریفی‌ كه‌ از دین‌ كردیم‌ موجود و از لوازم‌ هدایتگری‌ پیامبران‌ است، در خود قرآن‌ نیز از آشكارترین‌ امور است. همچنانكه‌ لوازمی‌ كه‌ تا كنون‌ برشمردیم‌ یا بعداً‌ می‌گوئیم‌ نیز در قرآن‌ آشكار است. ولی‌ به‌ علت‌ آنكه‌ قصد بحث‌ نقلی‌ نداریم، از ذكر آیات‌ مربوط‌ صرف‌نظر كرده‌ و آن‌ را به‌ مجالی‌ دیگر واگذار می‌نمائیم.             ‌-6 تاریخی‌ نبودن‌ دین: دین‌ یك‌ پدیدة‌ تاریخی‌ نیست. یعنی‌ چیزی‌ نیست‌ كه‌ در طی‌ تاریخ‌ تكون‌ پیدا كرده‌ باشد. بعضی‌ معتقدند دین‌ مجموعة‌ تجارب‌ دورنی‌ و بیرونی‌ پیامبر است. این‌ تجارب‌ در طی‌ عمر پیامبر صورت‌ گرفته‌ و حاصل‌ آنها كه‌ توسط‌ او برای‌ ما بیان‌ شده، همه‌ از آن‌ او و برخاسته‌ از وجود خود اوست. این‌ مجموعه‌ بعد از پیامبر، با تجارب‌ افراد و جوامع‌ پیرو پیامبر، تكامل‌ و فربهی‌ پیدا می‌كند.پیداست‌ این‌ عقیده‌ با تعریفی‌ كه‌ از دین‌ كردیم‌ و با هدایتگری‌ پیامبران، در تقابل‌ است. از جملة‌ لوازم‌ این‌ عقیده، نفی‌ آسمانی‌ بودن، قدسیت، عصمت، كمال‌ و خاتمیت‌ است. چنانكه‌ بعضی‌ از طرفداران‌ این‌ نظریه‌ به‌ این‌ لوازم‌ تصریح‌ هم‌ كرده‌اند. عجیب‌ اینكه‌ آنها به‌ عنوان‌ مسلمان‌ و پیرو قرآن‌ این‌ سخنان‌ را می‌گویند. روشن‌ است‌ كه‌ مسألة‌ شأن‌ نزول‌ داشتن‌ بعضی‌ از آیات‌ قرآن، ربطی‌ به‌ تاریخی‌ بودن‌ دین‌ ندارد. شأن‌ نزول‌ صرفاً‌ یك‌ بهانه‌ و یك‌ بستر طبیعی‌ و زمینی‌ برای‌ نزول‌ بعضی‌ آیات‌ است‌ و تأثیری‌ در زیادت‌ و نقصان‌ قرآن‌ و آسمانی‌ بودن‌ آن‌ ندارد و منطقاً‌ موجب‌ اختیار كردن‌ نظریة‌ تاریخی‌ بودن‌ دین‌ نمی‌شود. این‌ عقیده‌ در غرب‌ در شأن‌ و از آن‌ كسانی‌ است‌ كه‌ یا اصلاً‌ منكر نبوت‌ و پیامبری‌ هستند و یا اگر آن‌ را قبول‌ دارند، كتاب‌ آسمانی‌ موجود خود را قابل‌ دفاع‌ عقلانی‌ نمی‌بینند و بالطبع‌ آن‌ را حجت‌ هم‌ نمی‌دانند. ناسازگاری‌ این‌ نظریه‌ (حتی‌ شكل‌ تعدیل‌ شدة‌ آن‌ كه‌ وحی‌ را همان‌ شخصیت‌ پیامبر و آن‌ شخصیت‌ را مؤ‌ید و حجت‌ و قرآن‌ را كلام‌ او می‌داند) با قرآن‌ آشكارتر از آن‌ است‌ كه‌ نیاز به‌ دلیل‌ داشته‌ باشد.             ‌-7 قابل‌ فهم‌ بودن‌ دین: اگر قبول‌ داریم‌ كه‌ انبیا برای‌ هدایت‌ آمده‌اند و حجتهای‌ خدا بر آدمیانند، قابل‌ فهم‌ بودن‌ دین‌ لازم‌ بین‌ این‌ عقیده‌ است‌ و بدون‌ آن، نه‌ هدایتی‌ صورت‌ می‌گیرد و نه‌ حجتی‌ تمام‌ می‌شود. كمترین‌ تردید در این‌ مسأله‌ حاكی‌ از تزلزل‌ آگاهانه‌ یا ناآگاهانة‌ ما در اعتقاد به‌ هدایتگری‌ و حجت‌ بودن‌ انبیاست. و در آن‌ صورت‌ باید تعریف‌ خود را از دین‌ و از جایگاه‌ پیامبران‌ در میان‌ انسانها تغییر دهیم.لازمة‌ قابل‌ فهم‌ بودن‌ دین‌ این‌ است‌ كه‌ تفكر در دین‌ - به‌ عنوان‌ یكی‌ از راههای‌ فهم‌ آن‌ - جایز و بلكه‌ ضروری‌ است. همچنانكه‌ در قرآن‌ و حدیث‌ نیز بدین‌ امر عنایت‌ تام‌ مبذول‌ شده‌ است‌ و مردم‌ به‌ تفكر و تدبر در متون‌ دینی‌ فراخوانده‌ شده‌اند. و این‌ خلاف‌ عقیدة‌ كسانی‌ است‌ - اعم‌ از قدما و متجددین‌ - كه‌ تفكر و استدلال‌ در دین‌ را به‌ انحأ مختلف، جایز و ممكن‌ نمی‌دانند. عجیب‌ اینكه‌ بعضی‌ از امروزیها می‌گویند زبان‌ دین‌ زبان‌ ولایت‌ است‌ و استدلال‌ كردن‌ در دین، روح‌ ولایی‌ را از آن‌ می‌ستاند و رابطة‌ سخن‌ را با گویندة‌ آن‌ (پیامبر) قطع‌ می‌كند، و خلاصه‌ صفت‌ و حیانی‌ بودن‌ را از آن‌ می‌گیرد.عجیب‌تر از آن‌ اینكه‌ همین‌ افراد در جای‌ دیگر، به‌ شدت‌ از لزوم‌ تعقل‌ در دین‌ دفاع‌ كرده‌ و حوزه‌های‌ علوم‌ دینی‌ را به‌ اتهام‌ نقل‌گرایی‌ و مخالفت‌ با تعقل‌ مورد انتقاد قرار می‌دهند. جمع‌ این‌ سخنان‌ چگونه‌ ممكن‌ است، معلوم‌ نیست.باری‌ در اسلام، اصول‌ دین‌ باید از روی‌ تحقیق‌ پذیرفته‌ شود نه‌ تقلید. پیامبر باید برای‌ اثبات‌ صدق‌ دعوی‌ پیامبری‌ خود، بینه‌ بیاورد. تعبد، در حوزه‌ای‌ غیر حوزة‌ اصول‌ دین‌ است. خود تعبد هم‌ در واقع‌ و به‌ نحو غیرمستقیم‌ مبتنی‌ بر عقل‌ و برهان‌ است؛ زیرا مبتنی‌ بر پذیرش‌ اصول‌ است‌ و اصول‌ هم‌ با عقل‌ پذیرفته‌ می‌شود. حاصل‌ اینكه‌ انسان‌ بدون‌ فهم‌ دین، نه‌ دلیلی‌ برای‌ پذیرش‌ آن‌ دارد و نه‌ در صورت‌ پذیرش، آن‌ دین‌ برای‌ او نافع‌ است. چون‌ اعتقاد واقعی‌ به‌ هر چیزی، متوقف‌ بر فهم‌ آن‌ چیز است‌ والا‌ لقلقه‌ لسان‌ خواهد بود.مسألة‌ قابل‌ فهم‌ بودن‌ دین‌ و نتیجة‌ منطقی‌ آن، یعنی‌ جواز و ضرورت‌ تفكر در دین‌ - كه‌ هم‌ عقل‌ و هم‌ نقل‌ قویاً‌ مؤ‌ید و مثبت‌ آنند - در تقابل‌ آشكار با این‌ سخن‌ بعضی‌ از نویسندگان‌ مسلمان‌ است‌ كه‌ در تفسیر و تبیین‌ و توجیه‌ تكثرگرایی‌ دینی‌ گفته‌اند: دین، عرصة‌ استدلال‌ نیست‌ و دینداری، دلیل‌ نه‌ بلكه‌ علت‌ دارد و در اختلافات‌ بین‌ ادیان‌ و اختلافات‌ بین‌ فرق‌ درون‌ یك‌ دین، باید به‌ تكافؤ‌ ادله‌ معتقد بود. البته‌ می‌گویند دینداری‌ دانشمندان، دلیل‌ دارد نه‌ علت. ولی‌ مسلم‌ است‌ كه‌ اگر به‌ تكافؤ‌ ادله‌ معتقد باشیم، ناگزیر باید دینداری‌ دانشمندان‌ و تدین‌ آنها به‌ دینی‌ خاص‌ را، نیز تابع‌ علت‌ بدانیم‌ نه‌ دلیل.بدیهی‌ است‌ مقصود از قابل‌ فهم‌ بودن‌ دین، این‌ نیست‌ كه‌ همة‌ افراد، از نظر فهم‌ و معرفت‌ دین‌ در یك‌ سطح‌ قرار دارند. ابداً، اختلاف‌ مراتب‌ در اینجا نیز همچون‌ بسیاری‌ جاهای‌ دیگر وجود دارد. مخاطبان‌ دین‌ از نظر دین‌شناسی‌ - همچنانكه‌ از نظر دینداری‌ - یكسان‌ نیستند.مقصود از قابل‌ فهم‌ بودن‌ دین‌ این‌ است‌ كه‌ هر كس‌ در حد استعداد خود، می‌تواند دین‌ را بشناسد. (و این‌ شناخت‌ هم‌ یقینی‌ و مطابق‌ با واقع‌ شریعت‌ و مراد شارع‌ است. نه‌اینكه‌ بگوئیم‌ هركس‌ دین‌ را هرطور فهمید همان‌ برای‌ او حجت‌ و موجب‌ هدایت‌ است. ساختار نفس‌ انسان‌ چیزی‌ نیست‌ كه‌ با هرعقیده‌ای‌ به‌ كمال‌ برسد، همچنانكه‌ هر خلق‌ و خویی‌ برای‌ او فضیلت‌ نیست؛ چرا كه‌ اگر چنین‌ بود، معرفت‌ و اخلاق‌ معنی‌ نداشت‌ و هدایتگری‌ دین‌ هم‌ بی‌وجه‌ می‌شد. مثلاً‌ عقیدة‌ توحید است‌ كه‌ كمال‌ آدمی‌ و موجب‌ هدایت‌ اوست. و اگر كسی‌ از توحید، شرك، بفهمد گمراه‌ است‌ نه‌ مهتدی. سایر اجزأ و عناصر دین‌ نیز به‌ همین‌ صورت‌ است.) در غیر این‌ صورت، دینداری‌ و هدایت‌ او محقق‌ و حجت‌ خدا بر او تمام‌ نمی‌شود و ارسال‌ پیامبران‌ لغو خواهد بود.با این‌ ترتیب، هر سخنی‌ كه‌ لازمة‌ آن‌ نفی‌ امكان‌ فهم‌ دین‌ و در نتیجه‌ شكاكیت‌ دینی‌ باشد، نادرست‌ بوده‌ و گویندة‌ آن‌ نباید از پیامبران‌ توقع‌ هدایتگری‌ داشته‌ و آنها را حجت‌های‌ خدا بداند و در نتیجه، باید از دین‌ تعریفی‌ غیر آنچه‌ ذكر كردیم‌ اختیار كند.این‌ قبیل‌ سخنان، امروزه‌ در آثار جمعی‌ از نویسندگان‌ مسلمان‌ كم‌ مشاهده‌ نمی‌شود. ما ذیلاً‌ به‌ بعضی‌ از آنها اشاره‌ می‌كنیم‌ و همچنین‌ آنها را با محك‌ اصل‌ هدایتگری‌ پیامبران‌ می‌سنجیم.-7-1 می‌گویند: دین‌ مقدس‌ است، اما هیچ‌ فهمی‌ از دین، مقدس‌ نیست. چرا؟ فهم‌هایی‌ كه‌ به‌ واقعِ‌ دین‌ اصابت‌ می‌كنند، مقدسند؛ چون‌ چیزی‌ جز بیان‌ خود دین‌ نیستند و دین‌ هم‌ مقدس‌ است. مگر اینكه‌ بگوئیم‌ هیچ‌ فهمی‌ صائب‌ نیست‌ و این‌ یعنی‌ نقض‌ اصل‌ هدایتگری‌ دین. بلی‌ اگر مقصود از مقدس‌ نبودن‌ فهم‌ها، این‌ است‌ كه‌ هیچ‌ فهمی‌ به‌ خودی‌ خود و پیش‌ از عرضة‌ آن‌ بر عقل‌ و نقل، تقدس‌ و حجیتی‌ ندارد، درست‌ است. اما نه‌ منظور گویندگان‌ این‌ است، و نه‌ این‌ سخن‌ از فرط‌ بداهت‌ نیاز به‌ گفتن‌ دارد.-7-2 می‌گویند: دین‌ ثابت‌ است‌ اما هیچ‌ فهمی‌ از دین‌ ثابت‌ نیست. و از جمله‌ علل‌ عدم‌ ثبات‌ در فهم‌ دین، این‌ است‌ كه‌ معرفت‌ دینی، یكی‌ از معارف‌ متعدد بشری‌ است‌ و معارف‌ بشری‌ با هم‌ رابطة‌ اثرگذاری‌ و اثرپذیری‌ دارند و انسان‌ با سرمایه‌ای‌ كه‌ از سایر دانشها دارد به‌ سراغ‌ دین‌ می‌رود. بنابراین‌ آن‌ نوع‌ دانشها، در معرفت‌ دینی‌ او تأثیر می‌نهند و چون‌ آن‌ معارف‌ متغیرند معرفت‌ دینی‌ هم‌ متغیر خواهد بود (گاهی‌ نیز سخن‌ از تغییر یا عدم‌ تغییر معارف‌ دیگر نمی‌گویند بلكه‌ مدعی‌ هستند ما صرفاً‌ ارتباط‌ آن‌ معارف‌ را با معرفت‌ دینی‌ بیان‌ می‌كنیم‌ و به‌ صورت‌ شرطی‌ می‌گوئیم‌ اگر معارف‌ دیگر تغییر كنند فهم‌ ما از دین‌ تغییر می‌كند و اگر ثابت‌ بمانند فهم‌ ما هم‌ از دین‌ ثابت‌ می‌ماند. كه‌ البته‌ اگر ادعا این‌ باشد بلااشكال‌ است‌ و ضمناً‌ امری‌ بدیهی‌ هم‌ هست. اما اغلب‌ از تغییر همة‌ معارف، از جمله‌ معرفت‌ دینی‌ سخن‌ می‌گویند و گاهی‌ اصلاً‌ به‌ صراحت‌ مدعی‌ عدم‌ وصول‌ به‌ یقین‌ در مطلق‌ معرفت‌ می‌شوند.)لازمة‌ این‌ نظر فهم‌ناپذیری‌ دین‌ است. چون‌ اگر فهمی‌ صائب‌ و مطابق‌ با واقع‌ شریعت‌ باشد، ثابت‌ خواهد بود و عدم‌ ثبات‌ به‌ معنی‌ عدم‌ اصابت‌ فهم‌ است‌ به‌ واقعِ‌ شریعت.در اینجا توضیحی‌ مختصر درباب‌ تحول‌ معرفت‌ دینی‌ و تأثیر سایر دانشها در آن‌ لازم‌ است. اصل‌ مسألة‌ ارتباط‌دانشهای‌ گوناگون‌ با یكدیگر، امری‌ است‌ كه‌ از فرط‌ بداهت،مستغنی‌ از دلیل‌ است. دانشهای‌ بشری‌ به‌ انحأ مختلف‌ و از طرق‌ متعدد با هم‌ مرتبطند. معرفت‌ دینی‌ نیز یكی‌ از همین‌ دانشها و مشمول‌ این‌ امر است. همچنین‌ مسألة‌ تحول‌ معرفت‌ها - از جمله‌ معرفت‌ دینی‌ - مطلب‌ آشكاری‌ است‌ . هم‌ نظر آن‌ را اثبات‌ می‌كند و هم‌ آنچه‌ در عمل‌ واقع‌ شده، مُثبت‌ آن‌ است. آری‌ فهم‌ ما از دین، به‌ علل‌ متعدد از جمله‌ به‌ علت‌ تحولی‌ كه‌ در سایر علوم‌ روی‌ می‌دهد، در تحول‌ است.اما سخن‌ اصلی‌ و محل‌ نزاع‌ در این‌ بحث‌ این‌ است‌ كه: آیا در میان‌ این‌ ارتباط‌ها و تأثیر و تأثرها كه‌ بین‌ معرفت‌ دینی‌ با سایر معارف‌ هست، فهم‌های‌ ثابت‌ و یقینی‌ و باطل‌ نشدنی‌ هم‌ وجود دارد یا نه؟ آیا می‌توان‌ به‌ ضرورت‌ عقلی‌ ادعا كرد كه‌ بعضی‌ فهم‌های‌ باطل‌ نشدنی‌ داریم؛ فهم‌هایی‌ كه‌ اگر هر نوع‌ تحولی‌ را بپذیرند تحول‌ از صحت‌ به‌ بطلان‌ را نمی‌پذیرند؟ اگر پاسخ‌ این‌ سؤ‌ال‌ مثبت‌ است، كه‌ هیچ؛ ولی‌ اگر منفی‌ است، آیا نتیجه‌ای‌ جز شكاكیت‌ در معرفت‌ دینی‌ دارد؟متأسفانه، بعضی‌ از نویسندگانی‌ كه‌ درباب‌ تحول‌ معرفت‌ دینی‌ سخن‌ می‌گویند، ازاین‌ محل‌ نزاع‌ فرار كرده‌ و نمی‌خواهند موضع‌ خود را صریحاً‌ مشخص‌ كنند و مرتباً‌ از تحولاتی‌ صحبت‌ می‌كنند كه‌ كسی‌ بر سر آنها بحثی‌ ندارد و در سخنانشان‌ در پاسخ‌ به‌ سؤ‌ال‌ فوق‌ تذبذب‌ و تزلزل‌ و اضطراب‌ فراوانی‌ مشهود است. البته‌ برخی‌ دیگر نیز به‌ صراحت‌ به‌ این‌ سؤ‌ال، پاسخ‌ منفی‌ می‌دهند، كه‌ قطع‌ نظر از سایر جهات، خودِ‌ این‌ صراحت‌ ارزشمند و مطابق‌ با اصول‌ بحث‌ علمی‌ است.-7-3 می‌گویند: در فهم‌ هر متنی‌ - از جمله‌ متن‌ دینی‌ - نه‌ تنها دانشها و اندوخته‌های‌ علمی‌ و فكری‌ خواننده‌ به‌ منزلة‌ پیش‌ فرضهای‌ او در فهم‌ او از متن‌ مؤ‌ثرند، بلكه‌ روحیات، شخصیت، حب‌ و بغضها و خلاصه‌ همة‌ آنچه‌ كه‌ وضعیت‌ فكری‌ و روحی‌ او را تشكیل‌ می‌دهد، در این‌ فهم‌ مؤ‌ثر و بلكه‌ مقوم‌ آن‌ است‌ و نتیجه‌ آنكه‌ دستیابی‌ به‌ معنای‌ متن، آنچنانكه‌ مراد صاحب‌ آن‌ بوده‌ ناممكن‌ است‌ (مشكل‌ هرمنوتیكی‌ در نظر بعضی‌ از دانشمندان‌ علم‌ هرمنوتیك‌ و برخی‌ از نویسندگان‌ مسلمان؟)این‌ عقیده‌ نیز مخالف‌ اصل‌ هدایتگری‌ دین‌ است. هادی‌ بودن‌ شریعت، بر فهم‌ واقعی‌ شریعت‌ و مراد شارع‌ متوقف‌ است. اینكه‌ هركس‌ از پیش‌ خود چیزی‌ بفهمد و طریقی‌ پیش‌ بگیرد فقط‌ ضلالت‌ است‌ و بس. در خصوص‌ تأثیر دانشهای‌ خواننده‌ در معرفت‌ دینی‌ او سخن‌ گفتیم. در مورد تأثیر روحیات‌ و سایر ویژگیهای‌ خواننده‌ در فهم‌ متن، نیز در اینجا همین‌قدر می‌گوئیم‌ كه‌ هرچند این‌ تأثیرات‌ وجود دارد اما قابل‌ اجتناب‌ است. در خود متون‌ اسلامی‌ از موانع‌ فهم‌ و لغزشگاههای‌ معرفت‌ و طریقة‌ مصونیت‌ از آنها سخن‌ گفته‌ شده‌ است.-7-4 می‌گویند: گوهر دین‌ حیرت‌ است. دین‌ امری‌ رازآلود و حیرت‌افكن‌ است. خدا و كلام‌ او و عمدة‌ معارف‌ دینی‌ حیرت‌ آفرینند.معنی‌ این‌ سخنان‌ چیست؟ حیرت‌ یا مادون‌ عقل‌ و فهم‌ است‌ یا مافوق‌ آن. شكی‌ نیست‌ كه‌ اولی‌ نه‌ تنها ارزشی‌ ندارد، بلكه‌ نقص‌ و ناتوانی‌ و حاصل‌ جهل‌ است. اما دومی‌ حاصل‌ معرفت‌ و یك‌ كمال‌ است. اگر مقصود از حیرتی‌ كه‌ در دین‌ است، حیرت‌ به‌ معنی‌ اول‌ باشد، قطعاً‌ این‌ ادعا با اصل‌ هدایتگری‌ دین‌ منافات‌ داشته‌ و خلاف‌ حكم‌ روشن‌ عقل‌ و نص‌ آشكار قرآن‌ است‌ كه‌ در آن‌ بارها و بارها به‌ موضوع‌ هدایتگری‌ دین‌ تصریح‌ شده‌ است. اما اگر مقصود حیرت‌ به‌ معنی‌ دوم‌ است، باید بدانیم‌ كه‌ این‌ حیرت، هرگز با تعقل‌ و تفكر تقابلی‌ ندارد، بلكه‌ از آنجا كه‌ این‌ حیرت‌ حاصل‌ معرفت‌ است، تفكر در دین‌ - به‌ عنوان‌ یكی‌ از راههای‌ فهم‌ مقاصد دین‌ كه‌ با وضوح‌ و تأكیدی‌ تمام‌ در قرآن‌ و حدیث‌ بدان‌ اشاره‌ شده‌ است‌ - مقدمة‌ وصول‌ بدان‌ است. و بدین‌ ترتیب‌ در نردبان‌ معرفت، حیرتهای‌ بعدی‌ ناقض‌ شناختهای‌ پیشین‌ نیست. و صدها بیت‌ از امثال‌ مولوی، در نفی‌ ارزش‌ عقل، قدرت‌ برابری‌ با یك‌ آیه‌ یا یك‌ حدیث‌ را ندارد. معلوم‌ نیست‌ نویسندگانی‌ كه‌ مدعیاتی‌ از این‌ قبیل‌ دارند، چرا به‌ جای‌ استناد به‌ خود متون‌ دینی‌ و شنیدن‌ حرف‌ دین‌ از زبان‌ خود دین، به‌ اشعار مولوی‌ استناد می‌كنند (تازه‌ اگر در فهم‌ مقصود وی، افراط‌ نورزیده‌ نظر خود را بر او تحمیل‌ نكرده‌ باشند.مولوی‌ - هرچند لحن‌ سخنش‌ در این‌ باب‌ طوری‌ است‌ كه‌ غالباً‌ موجب‌ بدآموزی‌ و سوءبرداشت‌ است‌ - و این‌ اشكالی‌ است‌ بر او - نمی‌خواهد تفكر و اندیشیدن‌ در دین‌ و در خدا را نفی‌ كند، بلكه‌ توقف‌ در این‌ مرحله‌ را صحیح‌ نمی‌داند و می‌گوید:بحث‌ عقلی‌گر در و مرجان‌ بودآن‌ دگر باشد كه‌ بحث‌ جان‌ بودبحث‌ جان‌ اندر مقامی‌ دیگر است‌بادة‌ جان‌ را قوامی‌ دیگر است)آیا از نظر قرآن‌ و حدیث‌ بین‌ تعقل‌ و كشف، یعنی‌ بین‌ فلسفه‌ و عرفان‌ تعارض‌ است؟ آیا حیرت‌ ممدوح‌ مختص‌ به‌ عشق‌ و عرفان‌ است؟ آیا از نظر متون‌ دینی‌ ما، بین‌ شناخت‌ عقلی‌ به‌ خدا، و عشق‌ ورزیدن‌ به‌ او فقط‌ باید یكی‌ را انتخاب‌ كرد؟ آیا یك‌ كلمه‌ از آن‌ سنخ‌ كلماتی‌ كه‌ مولوی‌ و بعضی‌ عرفای‌ دیگر می‌گویند در قرآن‌ و حدیث‌ پیشوایان‌ دین‌ یافت‌ می‌شود؟ آیا در متون‌ دینی‌ اسلامی‌ یك‌ جمله‌ در تحقیر عقل‌ و فكر می‌توان‌ پیدا كرد؟ آیا اسلام‌ جامة‌ استدلال‌ را بر قامت‌ ایمان‌ ناراست‌ می‌داند؟ آیا یك‌ آیه‌ یا حدیث‌ را می‌توان‌ به‌ عنوان‌ شاهد بر این‌ ادعا آورد؟ یا برعكس، صدها آیه‌ و حدیث‌ برخلاف‌ آن‌ است؟ وجود این‌ همه‌ استدلال‌ در مسائل‌ نظری‌ و اعتقادی‌ در متون‌ دینی، چه‌ محملی‌ دارد؟متأسفانه‌ نویسندگان‌ یادشده‌ هرچند بین‌ حیرت‌ با جهل‌ و سرگردانی‌ فرق‌ می‌گذارند، ولی‌ آن‌ را با عقل‌ و فلسفه‌ مقابل‌ می‌نهند و به‌ نحوی‌ از آن‌ صحبت‌ می‌كنند كه‌ گویی‌ دین‌ اصلاً‌ برای‌ هدایت‌ نیامده‌ و نباید بدان‌ رویكردی‌ عاقلانه‌ و فهیمانه‌ و عالمانه‌ داشت‌ و از دروازة‌ تدبر و تفكر وارد آن‌ شد، بلكه‌ صرفاً‌ باید رویكردی‌ عاشقانه‌ داشت‌ (خصوصاً‌ اگر این‌ سخن‌ را در جنب‌ سایر سخنانشان‌ قرار دهیم، این‌ حدس‌ قوت‌ گرفته‌ و به‌ یقین‌ نزدیك‌ و گاهی‌ بدان‌ تبدیل‌ می‌شود.)معلوم‌ نیست‌ چطور می‌توان‌ بدون‌ معرفت‌ به‌ مقام‌ عشق‌ دست‌ یافت‌ و یا اگر كسی‌ دركی‌ از عشق‌ نداشت‌ یا نخواست‌ عاشق‌ باشد، دین‌ چه‌ حرفی‌ برای‌ او دارد و چگونه‌ حجت‌ را بر او تمام‌ می‌كند. عشق‌ و شناخت‌ كشفی، مقامی‌ بس‌ رفیع‌ در دین‌ دارد. اما این‌ هرگز به‌ معنی‌ نفی‌ منزلت‌ تفكر و شناخت‌ عقلی‌ نیست. بلكه‌ دومی‌ مقدمة‌ اولی‌ است. و وصول‌ به‌ مقام‌ كشف‌ و شهود، از راهی‌ غیر طریق‌ تفكر و تعلم‌ هرچند محال‌ نیست، اما از نوادر است‌ و طریق‌ عادی‌ و عمومی، از تعقل‌ و تفكر و تعلم‌ شروع‌ و در سایه‌ حق‌طلبی‌ و تزكیة‌ قلب‌ به‌ كشف‌ و شهود و عشق‌ ختم‌ می‌شود.5 -7- می‌گویند: دین‌ را نباید به‌ صورت‌ ایدئولوژی‌ درآورد. مقصودشان‌ از ایدئولوژی‌ هم‌ مكتبی‌ است‌ منظم، كه‌ اركان، ارزشها و آرمانهای‌ آن‌ كاملاً‌ مشخص‌ و راهنمای‌ پیروان‌ خود است. این‌ حرف‌ نیز ناقض‌ اصل‌ هدایتگری‌ پیامبران‌ است. پیامبران‌ اصلاً‌ برای‌ همین‌ آمده‌اند كه‌ نظام‌ اعتقادی‌ و عملی‌ روشنی‌ به‌ انسان‌ بدهند و او را در نظر و عمل‌ راهنمایی‌ كنند. این‌ معنی‌ در سراسر متون‌ دینی‌ موج‌ می‌زند. دین‌ سراسر اندیشه‌ است‌ و دستورالعمل‌ و امر و نهی‌ و باید و نباید. و به‌ راستی‌ دین‌ بدون‌ این‌ امور چگونه‌ می‌خواهد انسانها را هدایت‌ كند؟ اصلاً‌ معنی‌ هادی‌ بودن، مگر غیر از این‌ است‌ كه‌ در قلمرو خودش‌ مراد خودش‌ را به‌ روشنی‌ بگوید؟ مسألة‌ ذوبطون‌ بودن‌ قرآن‌ و اختلاف‌ مراتب‌ فهم‌ از دین، بحثی‌ دیگر و غیرقابل‌ انكار است. اما همانطور كه‌ قبلاً‌ هم‌ گفتیم‌ هركس‌ در هر سطحی‌ از استعداد و فهم، باید از هدایتهای‌ پیامبران‌ بهره‌مند و حجت‌ خدا بر او تمام‌ شود و الا‌ از حوزة‌ مخاطبان‌ آنها بیرون‌ خواهد بود.مخالفان‌ ایدئولوژیك‌ كردن‌ دین، می‌گویند این‌ كار ملازم‌ با آفاتی‌ برای‌ دین‌ و جامعه‌ است‌ (كه‌ البته‌ در وجود خود این‌ آفات‌ هم، بحث‌ است‌ و به‌ علاوه‌ ملازمتی‌ هم‌ در كار نیست.) و برای‌ پرهیز از این‌ آفات‌ باید دست‌ از این‌ كار برداشت.عجب! درست‌ مثل‌ این‌ است‌ كه‌ بگوئیم: زندگی‌ كردن‌ ملازم‌ با آفات‌ و امراض‌ و گرفتاریها است. برای‌ اینكه‌ بدانها مبتلا نشوید بمیرید و خود را یكسره‌ راحت‌ كنید. مگر نمی‌توان‌ هم‌ دین‌ را ایدئولوژیك‌ كرد و از آن، برنامة‌ هدایت‌ و سعادت‌ جُست‌ و هم‌ از آفات‌ ایدئولوژیك‌ كردن‌ آن‌ مصون‌ ماند؟این‌ نویسندگان‌ معتقدند ایدئولوژیك‌ كردن‌ دین، یعنی‌ محصور نمودن‌ آن، در یك‌ تفسیر و قرائت‌ خاص، و این‌ یعنی‌ سطحی‌ كردن‌ دین‌ و محروم‌ ماندن‌ از عمق‌ آن، در حالی‌ كه‌ دین‌ فربه‌تر از ایدئولوژی‌ است.بله، محصور كردن‌ دین‌ در یك‌ تفسیر خاص، نادرست‌ است‌ و دین‌ فربه‌تر از آن‌ است‌ كه‌ به‌ قالب‌ محدود یك‌ قرائت‌ درآید. اما چنان‌ هم‌ نیست‌ كه‌ هیچ‌ حرف‌ محصلی‌ در آن‌ یافت‌ نشود و اختلاف‌ تفسیرها و قرائتها از هیچ‌ نظر و در هیچ‌ جهت، انتها نداشته‌ باشد، و دین‌ آنقدر فربه‌ نیست‌ كه‌ هیچ‌ خاصیتی‌ نداشته‌ باشد. و همچنین‌ معتقدند كه‌ دین‌ امری‌ حیرت‌افكن‌ است‌ و آن‌ وضوح‌ و دقتی‌ كه‌ ایدئولوژی‌ در پی‌ آن‌ است، در دین‌ نیست. در حالی‌ كه‌ اگر مقصود حیرت‌ فوق‌ عقل‌ و حاصل‌ معرفت‌ است‌ با معرفت‌ و وضوح‌ و دقت‌ منافاتی‌ ندارد و اگر منظور حیرت‌ دون‌ عقل‌ است‌ با اصل‌ هادی‌ بودن‌ پیامبران‌ سازگار نیست.             ‌8 - عدم‌ تعارض‌ بین‌ دین‌ و عقل: بین‌ حكم‌ مسلم‌ دین‌ با حكم‌ مسلم‌ عقل‌ تعارضی‌ نیست. مقصود از حكم‌ مسلم‌ دین‌ حكمی‌ است‌ كه‌ اولاً‌ از ناحیة‌ شارع، یعنی‌ از جانب‌ خدا یا معصوم‌ باشد. ثانیاً‌ محكم‌ و غیرقابل‌ تأویل‌ باشد. مراد از حكم‌ مسلم‌ عقل‌ نیز حكمی‌ است‌ كه‌ از مقدماتی‌ بدیهی‌ یا منتهی‌ به‌ بدیهی‌ و از صورتی‌ برابر با قواعد منطق‌ (كه‌ همة‌ صورتها هم‌ به‌ صورت‌ بدیهی‌ برمی‌گردند) به‌ دست‌ آمده‌ باشد. علت‌ عدم‌ تعارض‌ بین‌ این‌ دو حكم‌ این‌ است‌ كه:اولاً- هم‌ دین‌ و هم‌ عقل، بیان‌ واقع‌ می‌كنند و در واقعیت‌ تعارضی‌ نیست.ثانیاً- پیامبر و عقل‌ هر دو حجتهای‌ خداوند و رسولان‌ او هستند (این‌ امر در متون‌ دینی‌ اسلامی‌ آمده‌ است) و معنی‌ ندارد بین‌ سخن‌ دو حجت‌ و دو رسول‌ از ناحیة‌ خدا، تعارض‌ باشد.ثالثاً- دین‌ با عقل‌ اثبات‌ می‌شود؛(بخشی‌ از آن‌ مستقیم‌ و بخشی‌ غیرمستقیم) یعنی‌ امری‌ است‌ معقول‌ حتی‌ اثبات‌ خدا با دل‌ نیز منافی‌ حكم‌ عقل‌ نیست. عقل‌ از دل‌ به‌ عنوان‌ یك‌ ابزار شناخت‌ استفاده‌ می‌كند و خدایی‌ را كه‌ دل‌ می‌یابد «موجود مقدس‌ و كامل‌ مطلق» می‌پذیرد و ارسال‌ پیامبران‌ را به‌ منزلة‌ لازمة‌ وجود چنین‌ خدایی‌ اثبات‌ می‌كند. یعنی‌ خواه‌ از طریق‌ استدلال‌ صرف‌ برویم‌ و خواه‌ از راه‌ دل، لزوم‌ دین‌ را امری‌ مستدل‌ و معقول‌ می‌یابیم. بنابراین‌ تعارض‌ دین‌با عقل‌ به‌ معنی‌ تعارض‌ عقل‌ است‌ با خودش‌ و این‌ امر یعنی‌ بی‌اعتباری‌ عقل، در معرفت.رابعاً- دین، (دین‌ اسلام‌ كه‌ مصداق‌ كامل‌ تعریفی‌ است‌ كه‌ از دین‌ كردیم‌ و سخن‌ ما نیز در این‌ نوشته‌ خصوصاً‌ با پیروان‌ این‌ دین‌ است) عقل‌ را حجت‌ دانسته‌ است. با این‌ ترتیب‌ تعارض‌ عقل‌ با حكم‌ اسلام‌ به‌ معنی‌ تعارض‌ و تناقض‌ اسلام‌ است‌ با خود. و توالی‌ فاسد این‌ امر بر كسی‌ پوشیده‌ نیست.آری، مطلب‌ درباب‌ عدم‌ تعارض‌ بین‌ دین‌ و عقل‌ كاملاً‌ روشن‌ است. و قائل‌ شدن‌ به‌ تعارض‌ بین‌ این‌ دو یا مبهم‌گویی‌ در این‌ موضوع، به‌ معنی‌ انكار تعریف‌ دین‌ - كه‌ در صدر مقال‌ ارائه‌ دادیم‌ - و انكار لوازم‌ آن‌ است. همچنانكه‌ در حكم‌ قبول‌ نداشتن‌ اسلام‌ است‌ به‌ منزلة‌ مصداقی‌ از آن‌ تعریف.بله، یك‌ مطلب‌ درباب‌ تعارض‌ علم‌ و دین‌ وجود دارد و آن‌ اینكه‌ بگوئیم: این‌ تعارض‌ وجود دارد و ممكن‌ است‌ موضوعی‌ در دین‌ آمده‌ باشد كه‌ با علم‌ در تعارض‌ باشد، اما این‌ بدان‌ دلیل‌ باشد كه‌ دین‌ در مسائل‌ جزئی‌ و حاشیه‌ای‌ یعنی‌ در مسائلی‌ كه‌ ربطی‌ به‌ مقاصد اصلی‌اش‌ ندارد، به‌ زبان‌ فرهنگ‌ مخاطبانش‌ در زمان‌ نزول‌ سخن‌ گفته‌ است.

این‌ نظر هرچند در وهلة‌ اول‌ محال‌ نمی‌نماید ولی‌ تا كنون‌ كسی‌ نه‌ از عقل‌ یا نقل‌ (متون‌ دین‌ اسلام) برهانی‌ بر آن‌ اقامه‌ كرده، و نه‌ مصداقی‌ برای‌ آن‌ نشان‌ داده‌ است. و در صورت‌ اقامة‌ برهان‌ و ارائة‌ مصداق‌ نیز پر واضح‌ است‌ كه‌ ناقض‌ آنچه‌ درباب‌ عدم‌ تعارض‌ بین‌ دین‌ و عقل‌ گفتیم، نیست

 

نویسنده: کیانوش هراتیان

سه شنبه 14/7/1388 - 19:35
دعا و زیارت
پس از فوت مرحوم آیت الله بروجردی رژیم شاه  تصور می کرد که نیروی روحانیت ازنظر مرجعیت سیاسی رو به ضعف رفته است اما برای مطالعه دقیق و آگاهی از میزان قدرت روحانیت لایحه،انجمن های ایالتی و ولایتی را در هیئت دولت مطرح کرد و در 16 مهر ماه 1341 ه.ش آن را به تصویب رساند. به موجب این لایحه به زنان حق رای داده می شد واز شرایط انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان قید سوگند به قرآن حذف می شد و افراد می توانستند با هر کتاب آسمانی مراسم تحلیف را بجا ی آورند امام خمینی (ره) که در آن هنگام به عنوان مرجع تقلید در قم اقامت داشتند کاملا دریافته بودند توطئه ای بزرگ توسط رژیم در کار است که به تصویب این لایحه مقدمه آن و اجرای آن است و رژیم می خواهد عکس العمل روحانیت را مطالعه کند لذا به صورت واکنش نشان دادند و برای اتخاذ تصمیمات لازم علمای طراز اول  قم را به تبادل نظر دعوت کردند.پس از مشورتهای لازم تصمیمات زیر اتخاذ شد:1-     طی تلگرافی به شاه مخالف مراجع را با لایحه مزبور اعلام و لغو فوری آن درخواست شود.2-     با علمای تهران و شهرستانها تماس گرفته شود و از آنان درخواست شود که مردم را نسبت به اهداف لایحه آگاه کنند و از آنان بخواهند که با مقاومت همه جانبه مانع از تصویب لایحه شوند.3-     حداقل هفته ای یکبار جلسه ای برای بحث و تبادل نظر میان علمای حوزه برقرار شود تا مبارزه با وحدت و اتفاق نظر کامل همراه باشد.موضع گیری صریح تر امام و افشاگری ایشان و نیز دعوت علمای تهران از مردم مبنی بر اجتماع در مسجد حاج سید عزیز الله برای اتخاذ آخرین تصمیم درباره لایحه ضد اسلامی سرانجام هیئت دولت را واداشت تا در تاریخ 7 آذر 1341 تشکیل جلسه دهد و به طور رسمی لغو تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی را اعلام کند .سال 1357 ه.ش در حالی آغاز شد که صدای انفجارهای خشم مردم که از 19 دی ماه 1356 ه.ش در قم آغاز شده بود از تبریز و یزد و جهرم و کازرون و قم و تهران و اصفهان و شیراز و مشهد و رفسنجان و همدان و نجف آباد و سایر شهرهای ایران به گوش شاه و آمریکا می رسید . امام با آنکه از ایران دور بودند حوادث ایران را روز به روز هدایت می کردند .در بهار سال 1357ه.ش رژیم شاه وضع دوگانه متضادی داشت.از یک سو برای آرام ساختن مردم دم از آزادی و دموکراسی و کاهش فشار و اختناق می زد و با تعویض نصیری رئیس ساواک و امثال او می خواست مردم را منحرف کند و از سوی دیگر مردم با رهبری امام به هیچ یک از این به اصطلاح آزادی ها قانع نبودند و فقط سرنگونی شاه را می خواستند .  این بود که رژیم همزمان هم می خواست فضای باز سیاسی را باز تر کند و هم مردم را به رگبار گلوله می بست . از جمله جنایات فجیعی که رژیم در ماه مبارک رمضان مرتکب شد به آتش کشیدن سینما رکس آبادان بود .شاه می خواست بگوید اگر حکومت اسلامی ایجاد شود با مردمی که به سینما می روند چه خشونت هایی می شود علاوه بر آن برای آنکه ذهن مردم را از انقلاب منحرف سازد این فاجعه را که در آن صد نفر از مردم بیگناه در آتش سوختند و ذغال شدند به بار آورد .اما مردم هشیار تر از آن بودند که منحرف شوند . اوج گیری انقلاب به اندازه ای سریع بود که حکومت آموزگار ناچار شد در مرداد 1357 ه.ش برای اولین بار در اصفهان رسما حکومت نظامی برقرار کند.ماه رمضان سال 1357ه.ش فرصت مناسبی بود تا صفوف مردم در مساجد متشکل تر و تظاهرات و اعتراضات مفصل تر و کوبنده تر شود .گویندگان مذهبی به امر امام در منابر مردم را از جنایات و توطئه های شاه آگاه می کردند و بر سرنگونی حکومت پهلوی به عنوان تنها خواست ملت و تنها راه نجات مردم ایران تکیه داشتند . در غالب شهرهای ایران مردم پس از نماز ظهر و عصر و یا پس از پایان سخنرانی های  شبانه در خیابانها با فریاد مرگ بر شاه تظاهرات  می کردندو درگیری های شدید باعث شهادت عده ای از جوانان می گردید .آشفتگی اوضاع رژیم در این ماه که مصادف با تیر و مرداد 57 بود به درجه ای رسید که شاه و آمریکا به ناچار آموزگار را برکنار کردند و شریف امامی را به نخست وزیری گماشتند.سیاستی که به شریف امامی دیکته شده بود تا اجرا کند این بود که خود را مومن مذهبی معرفی کند ، تاریخ شاهنشاهی را به تاریخ هجری برگرداند! قمار خانه ها را تعطیل و شعائر اسلامی را ترویج کند.رفتار سالهای گذشته ساواک را محکوم نماید عده ای از سرمایه داران  وابسته به دربار را که منفور بودند دستگیر وز ندانی سازد و بلاخره دم از آشتی و آزادی بزند تا شاید بتواند مسیر سیل بنیان کن انقلاب را که میر فت تا سلطنت شاه را نابود کند به سوی هدف های دیگری تغییر دهد.از سیاستهای شریف امامی معلوم بود که رژیم حاضر شده امتیازات زیادی به ملت بدهد و امیدوار است بتواند با این حیله خود را نجات دهد. اما امام خمینی با هوشیاری و سرسختی تمام از همان ابتدا سریعا موضع صریح خود را در برابر نیرنگ های شریف امامی اعلام کردند. بدین ترتیب نقشه شریف امامی از آغاز شکست خورد  و نمایش های مصنوعی وکلای مجلس نیزكه  هنگام دادن رای اعتماد به وی از دولت انتقادهای شدید می کردند موثر نیفتاد.روز عید غدیر مردم در بسیاری از شهرهای ایران پس از نماز باشکوه عید علیه رژیم تظاهرات کردند. باشکوه تر از همه تظاهرات  عظیم میلیونی مردم تهران بود که از صبح تا ساعت 4 بعداز ظهر ادامه داشت.و از نظر کثرت جمعیت و وحدت کلمه مردم و مخالفت صریح با شاه تا آن زمان بی نظیر بود و رژیم را به شدت وحشت زده کرد.این تظاهرات با همان عظمت سه روز بعداز عیدفطر یعنی در روز پنج شنبه 16 شهریور نیز تکرا رشد . از ویژگی های مهم این تظاهرات حضور یکپارچه زنان مسلمان  بود که با پوشش اسلامی و شعارهای پرشور و کوبنده خود شکوه و معنای خاصی به تظاهرات داده بودند.حضور زنان در راهپیمایی نشانه آن بود که رژیم شاه در همه کوشش هایی که برای جدا ساختن زنان از اسلام و بدبین ساختن آنان به دین و روحانیت کرده بود شکست خورده بود . از جمله شعارهای مردم در این تظاهرات شعار «« استقلال ،آزادی، حکومت اسلامی »» «« الله اکبر ، خمینی رهبر »» بود.رژیم شاه با آنکه می خواست به دست شریف امامی عوام فریبی کند نتوانسته بود تظاهرات عظیم را که به سیل و طوفانی بنیان شکن شبیه بود تحمل نماید تصمیم گرفته بود با کشتاری شبیه 15 خرداد 1342 ه.ش نهضت را متوقف سازد.اما این بار مردم دست از مبارزه و تظاهرات بر نداشتند .در این پانزده سال که از 15 خرداد تا 17 شهریور گذشته بود مردم هم اسلام و هم امام را بهتر شناخته بودند و هم به ماهیت ضد اسلامی و آمریکایی رژیم شاه بیشتر پی برده بودند.فردای هفده شهوریور مردم پیکر به خون آغشته شهیدان خویش را به دوش گرفتند و به تظاهرات خود ادامه دادند . با آنکه رژیم می کوشید تا فاصله میان ملت و ارتش را بیشتر کند. مردم خطاب به نیروهای مسلح فریاد میزدند:( ما به شما گل دادیم ، شما به ما گلوله)پس از آنکه آتش انقلاب در ایران شعله ور شد.رژیم سلطنتی ایران و رژیم بعثی عراق با همدستی یکدیگرتصمیم گرفتند برای امام محدودیت ها و مشكلاتی پدید آورند .سازمان امنیت عراق منزل امام را در محاصره گرفت و از ارتباط مردم و روحانیون با ایشان جلوگیری کرد.این محدودیت ها امام را كه به هیچ روی حاضر نبودند در مبارزه حتی یك  قدم به عقب بردارند .ناچار به ترک عراق و عزیمت به سوی کویت کرد. اما دولت کویت مانع ورود ایشان به آن کشور شدو امام ناچار به فرانسه عزیمت کردند و در دهکده ای در نزدیکی پاریس به نام «نوفل اوشاتو»اقامت کردند. دولت فرانسه نتوانسته بود قبلا از تصمیم امام برای عزیمت ایشان نیز به این کشور مطلع شودپس از ورود امام ابتدا فرانسه نیز ابتداایشان را از فعالیت های سیاسی منع کرد اما امام فقط به تکلیف الهی خود عمل می کردند و همچنان به هدایت انقلاب ادامه می دادند.اقامت امام در فرانسه انقلاب را وارد مرحله جدیدی کرد. مشتاقان امام مخصوصا دانشجویان عضو انجمن های اسلامی که سال ها برای حکومت اسلامی مبارزه کرده بودند از آمریکا و اروپا و اسیا به سوی پاریس شتافتند.گروهی از انقلابیون ایران نیز عازم پاریس شدند و امام را مانند نگین انگشتری در میان گرفتند . روحانیون بزرگی مانند شهید مطهری و شهید بهشتی و شهید صدوقی و نیز عده ای از رجال سیاسی و خبرنگارن داخلی و خارجی به پاریس شتافتندو با امام دیدار و گفتگو كردند.خروج امام از عراق و هجرت ناگزیر ایشان به پاریس برخلاف آنچه حکومت های ایران و عراق تصور کرده بودند نه تنها انقلاب را متوقف نکرد. بلکه بر شدت آن افزود.حکومت شاه در مهر و آبان 57به کشتی شکسته ای شبیه بودکه ساعت به ساعت قسمتی از آن به زیر آب میرفت و چیزی نمانده بود تا در دریای طوفانی خشم یکپارچه ملت غرق شود. با وجود آنکه حکومت نظامی برقرار بود دامنه اعتصابات و تظاهرات روز به روز بیشتر می شد.عمال حکومت شاه که می کوشیدند با دو صلاح زور و تزویر مردم را منحرف سازند. در 24 مهر عده ای از چماقداران خود را به مسجد کرمان گسیل داشتند و مردم مبارز و مسلمان آن شهر را مقتول و مضروب کردند و قرآن های مسجد را به آتش کشیدند. دراین زمان آمریکا و شاه فهمیده بودند که دیگر از شریف امامی و سیاست اسلام نمایی او کاری ساخته نیست و لازم است جای خود را به مهره دیگری بدهد.تشکیل یک دولت توسط نظامیان از مدت ها قبل مطرح شده بود تا مردم بترسند.برای تعویض شریف امامی به بهانه،حادثه ای لازم بود و رژیم این حادثه را در سیزده آبان 1357 ه .ش به وجود آورد.در آن روز که مصادف با سالروز تبعید امام در سال43 از ایران به ترکیه نیز بود، دانشجویان و دانش آموزان در دانشگاه تهران اجتماع کرده و علیه رژیم تظاهرات می کردند.در حدود ظهر ناگهان نیروهای مسلح رژیم به آنان حمله کردند و با تیراندازی گروهی از جوانان را شهید و مجروح ساختند.از آن پس به یاد ایثارگری های دانش آموزان روز 13 آبان روز دانش آموز تعیین و نامگذاری شده است. قبل از اعلام کابینه ازهاری شاه طی نطقی که از رادیو و تلویزیون پخش شد نیرنگ ها تازهای به کار بست و کوشید تا با لحن ملایمی خود را مدافع اسلام و غمخوار و همراه ملت نشان دهد شاه از ملت و از علمای اسلام عذرخواهی ها کرد و از مردم خواست اجازه دهند او مطابق قانون اساسی سلطنت کند نه حکومت.همزمان با این توبه نامه التماس آمیز که حاكی از ضعف شدید شاه بود کابینه ازهاری نیز با وزرایی که اکثرا نظامی بودند تشکیل شد تا مردم ازبرق چکمه و یراق آنها بترسند و میدان را خالی کنند.با آنکه ازهاری با تهدید و ارعاب بر شدت حکومت نظامی افزوده وساعات منع عبور و مرور را افزایش داده بود.اما مردم گوش به فرمان امام بیدادگر خود داشتند.امام نیز هم توبه نیرنگ آمیز شاه و هم تهدیدو قلدری ازهاری را نقش بر آب ساختند. در حالی که ازهاری می کوشید سلطه حکومت نظامی و دولت نظامیان را محکم تر کند.ملت در شب اول محرم با یک حرکت قهرمانانه پرده سیاه این سلطه را پاره کرد.در حدود ساعت 9 شب که خیابان ها زیر چکمه سربازان و افسران و ماموران پلیس بود ناگهان مردم از پشت بام خانه های خود فریاد« الله اکبر» سر دادند .این فریاد مانند شعله ای آتش بام به بام به همه خانه شهرها سرایت کردو در عرض چند دقیقه از پشت بام های همه شهر فریاد « الله اکبر،خمینی رهبر » و یا « نصرمن الله و فتح قریب » برخاست. این نحوه اعتراض مردم به حکومت ابتکار تازه ای بود که در همه جهان بی سابقه بود.شاه و ازهاری و دژخیمان حکومت نظامی گیج شده بودند و نمی دانستند چه کنند . و به همه سو تیراندازی می کردند.در بخش های جنوبی شهر تهران مردم علاوه بر فریاد الله اکبر خویش به خیابان ها ریختندو در تاریکی شب با فریادهای مرگ بر شاه در مقابل گلوله حکومت نظامی ایستادند جمعی شهید و عده ای مجروح شدند.فردا که روز اول محرم بود نیز مردم به خیابان ها ریختند و با آنکه اجتماع بیش از سه نفر ممنوع بود تظاهراتی عظیم بر پا کردند.ماموران بار دیگر به روی مردم آتش گشودند و عده ای را در محله سرچشمه تهران به شهادت رساندند.اهمیت این تظاهرات در این بود که نه تنها پس از بیست و چند روز که از آغاز کابینه نظامی ازهاری می گذشت هیبت و ابهت آن را ازمیان برد و زمینه را برای راهپیمایی های عظیم تاسوعا و عاشورای فراهم کرد. باز هم حضور زنان در دستجات عظیم راهپیمایی در کنار مردان شور و شکوه خاصی به تظاهرات داده بود.سهم زنان در انقلاب تنها به شرکت آنان در راهپیمایی ها منحصر نمی شد.نقش بزرگتری که آنان در انقلاب داشتند این بود که شوهران و فرزندان خود را به شرکت در تظاهرات و در گیری ها تشویق می کردند و خود با بزرگواری همه سختی های ناشی از اعتصاب شوهران و کمبود پول و مواد غذایی و نفت  و بالاتر از همه شهادت همسران و جگرگوشه های خود را به خوبی تحمیل می کردند.می توان گفت اگر زنان در انقلاب اسلامی این بینش و صبر و استقامت را از خود نشان نداده بودند انقلاب به پیروزی نمی رسید.صبح روز تاسوعا مردم از 9 مبدا مختلف که یکی از آنها مقابل منزل آیت الله طالقانی بود پشت سر روحانیون و ائمه جماعات مساجد به راه افتادند و همگی خود را به خیابان آزادی رساندند. عظمت جمعیت و نظم و همبستگی و همدلی مردم وصف ناپذیر بود. فردای آن روز یعنی روز عاشورا نیز جمعیت بیشتری که طول آن بیشتر از 12 کیلومتر بود با شعار واحد «الله اکبر،خمینی رهبر» و «استقلال،آزادی،حکومت اسلامی» و « مرگ برشاه»و «نه شرقی،نه غربی،جمهوری اسلامی» به راه افتادند و همراه با سایر مردم شهرهای ایران به دنیا نشان دادند که ملت ایران دیگر شاه را نمی خواهد و خواهان حکومت اسلامی است. امام خمینی پس از این راهپیمایی ها در تاریخ 21/9/1357 در پیامی خطاب به ملت ایران فرمودند:«... من همزمان با این راهپیمایی بزرگ شما در پیامی  به سران دولتها اعلام نمودم که رفراندوم این روز برای هیچ کس ابهامی باقی نگذاشت که ملت شاه را نمی خواهد و عدم رسمیت او را با اکثریت قاطع قریب به اتفاق اعلام کرد و به همین جهت اخطار نمودم که از این پس هر کس از سران دولت ها از شاه پشتیبانی کنند،از نفت ایران محروم و قراردادهای ایران با آنان غیر رسمی اعلام می شود...ونیز برای افسران جوان پیام فرستادم که به صف ملت بپیوندند که ما آنان را از زیر یوغ مستشاران نظامی نجات داده و با آغوش باز پذیرایی می نماییم...از ملت محترم تقاضا می کنم از سربازان و افسرانی که به آنان پیوستند و یا می پیوندند به بهترین وجه و با حفظ جهات امنیتی نگهداری و کمک نمایند.پس از این راهپیمایی های تاسوعا و عاشورا سه نکته در خصوص اوضاع ایران بر آمریکا مسلم شد:اولا ، معلوم شد که دولت نظامی ازهاری نتیجه بخش نبوده است .ثانیا ،مردم ایران به اندازه ای با هم وحدت کلمه دارند وبه اندازه ای به اطاعت از امام خمینی معتقدند که به هیچ وجه نمی توان آنها را از طریق زور وادار به تسلیم کرد.ثالثا، شاه دیگر نمی تواند بر ایران حکومت داشته باشدو آمریکا دیگر نمی تواند به وسیله او منافعش را در ایران تامین کند لذا باید به فکر مهره ای دیگر باشد.در روز 23 دیماه 1357 در اجتماع عظیمی که مردم به مناسبت گشایش دانشگاه تهران داشتند پیامی از امام خمینی قرائت شد که در آن رسما تشکیل شورای انقلاب اعلام شده بود.در قسمتی از این پیام آمده بود:« به موجب حق شرعی و براساس رای اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به اینجانب ابراز شده است،در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت،شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتا تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. این شورا موظف به امور معین و مشخصی شده است.از آن جمله ماموریت دارد تا شرایط تاسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد.دولت موقت در اولین فرصت که مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفی و شروع به کار خواهد نمود»نزدیک به 10 روز پس از نخست وزیری بختیار شاه با تشکیل شورای سلطنت در 26 دیماه 57 از کشور خارج شد.فرار شاه نخستین قدم در راه پیروزی بود.مردم توانسته بودند طاغوت زمانه را که سی و هفت سال غاصبانه و به زور برجان و مال آنها حکومت کرده بود مجبور به فرار کنند.شادی و شعف مردم پس از شنیدن خبر رفتن شاه دیدنی بود و خاطره آن روز هرگز از ذهن ملت فراموش نخواهد شد.هنوز چند روزی از خروج شاه نگذشته بود که امام ناگهان اعلام کردند.به وطن باز خواهند گشت. این خبر غیر منتظره که برای ملت مژده بزرگی بود، چونان پتکی بر سر بختیار فرود آمد.وی که برای اجرای نقشه توطئه آمیز و تفرقه انگیز آمریکا به زمان احتیاج داشت،با شنیدن این خبر دست و پای خود را گم کرد.با آنکه قبلا برای فریب مردم اعلام کرده بود که بازگشت آیت الله خمینی به ایران بلامانع است،دستور داد فرودگاه ها را ببندند و از ورود امام جلوگیری کنند. امام آمد ( چو دیو بیرون رود ،فرشته در آید) پایان نویسنده: کیانوش هراتیان
سه شنبه 14/7/1388 - 19:34
دعا و زیارت
  محمد(ص) و رسالت او در قرآن آیات فراوانی در قرآن مجید٬ سیمای حضرت محمد و ماهیت رسالت او را به خوبی معرفی می کند. این آیات از نظر تعداد به اندازه ای است که بررسی آنها٬ بسیار طول می کشد. اما به طور خلاصه می توان از این آیات چنین دریافت کرد که:                 حضرت محمد(ص) پیامبری از سلسه فرستادگان الهی است که پیش از وی بین انسانها برانگیخته شده اند.۱ به این ترتیب او انسانی از بین جامعه بشری۲ـ منطقه عربستان ـ بود که با زبان قوم خود به تبیلغ دین الهی و هدایت مردم مشغول شد.۳ قرآن کریم تفاوت رسول خدا(ص) را با سایر مردم در درجه نخست مخاطب وحی قرار گرفتن آن حضرت می داند.۴ لذا علم و دانش رسول خدا (ص) نیز ماهیتی الهی داشت و فراتر از علوم تجربی و اکتسابی بود. تفاوت دیگر در مسأله اعجاز است که رسول خدا(ص) همانند دیگر پیامبران٬ با ارائه معجزاتی ـ از سوی خداوند ـ حقانیت خود را به اثبات رساند.۵ در صدر این معجزات٬ کلام جاودن الهی یعنی قرآن کریم قرار دارد.۶ علاه بر ارائه معجزه٬ از نظر قران عامل تعیین کننده دیگر در شخصیت رسول خدا (ص) و موفقیت آن حضرت در ایفای رسالتش٬ اخلاق بی نظیر و کریمه ان حضرت بود.۷ قرآن مجید هدف از بعثت رسول خدا (ص) را مسائلی مانند دعوت مردم به توحید و خداپرستی٬ ۸ تزکیه روحی و اخلاقی انسانها ۹ و بر قراری قسط و عدالت اجتماعی۱۰در جامعه و در یک کلام تکامل معنوی انسان در سیر الی الله می داند. از این رو پیامبر (ص) بین مردمی بر انگیخته شد که از دیر باز گرفتار شرک و بت پرستی بودند و از انحرافات و اختلافات شدید رنج می بردند٬ به طوری که جز زبان کینه توزی و دشمنی زبانی نمی شناختند.۱۱ در سایه نهضت رسول خدا(ص)٬ شرک و بت پرستی جای خود را به توحید و خدا پرستی داد و به تدریج تفرقه جای خود را به وحدت و برادری داد.۱۲ البته لازمه این دگرگونی در وضعیت اخلاقی و اجتماعی مردم٬ داشتن منطقی قوی و نیز صبر و استقامتی عجیب بود که رسول خدا(ص) با برخورداری از معجزه قرآن و اخلاق گرانمایه خود توانست بار سنگین رسالت را به مقصد برساند.۱۳ وی نسبت به مردم جامعه بسیار رئوف و مهربان بود۱۴ و در مسیر هدایت آنان به قدری تلاش نمود که بر اساس برخی آیات قرآن٬ نزدیک بود از شدت کار یا غصه هدایت مردم٬ جان خود را از دست بدهد.۱۵ این امر در شرایطی بود که خداوند او را تنها مذکّر انسان دانسته و فقط ابلاغ پیامهای الهی را به عنوان مسؤولیت او اعلام فرموده بود.۱۷  بنابر آیات دیگر از قرآن٬ محمد(ص) یتیمی۱۸ درس نخوانده و مکتب ندیده بود۱۹ که در سایه لطف و مراقبت الهی به نبوت و رسالت بر انگیخته شد. او مأموریت یافت تا دین و شریعتی را به بشریت عرضه دارد که قبل از وی پیامبران بزرگی از جمله نوح٬ ابراهیم٬ موسی و عیسی علیهم السلام مسؤول تبیلغ آن بودند.۲۰  قرآن از این پیامبران به عنوان پیامبران اولوالعزم یاد می کند. در یک جا به رسول اکرم(ص) می فرماید:« تو نیز همانند رسولان اولولعزم صبر و استقامت پیشه کن.»۲۱ از نظر قرآن ادیان الهی یکی است و پیامبران همگی برای تحقق توحید و خداشناسی بین مردم فعالیت داشته اند.۲۲ به همین خاطر قرآن٬ تورات و انجیل را به عنوان کتاب آسمانی تصدیق کرده است.۲۳ و متقابلا نشانه های پیامبری حضرت محمد(ص) را نیز در این کتاب ثبت شده و مکتوب اعلام می کند.۲۴ بنابر آیاتی از قرآن٬ اهل کتاب یعنی مسیحیان و یهودیان عصر پیامبر(ص)٬ قبل از بعثت حضرت محمد(ص) با توجه به نشانه های موجود در کتاب آسمانی خود٬ ظهور آن حضرت را درک و پیش بینی می کردند و حتی در جناح بندی های اجتماعی خودی حسابهایی بر ظهور پیامبر(ص) باز نمودند.۲۵ متأسفانه برخی از آنان پس از ظهور پیامبر اسلام(ص) به انکار حقیقت پرداختند و در صف مخالفان وارد شدند۲۶ ٬ به طوری که جنگهای فراوانی نیز در زمان رسول خدا(ص) بین مسلمانان و یهودیان درگرفت.همان طور که گذشت قرآن پیامبر اسلام(ص) را پیامبری از سلسه پیامبران ذکر کرده است۲۷ ٬ اما وی آخرین پیامبری است که برای هدایت انسانها برانگیخته شده۲۸ و دین وی یعنی اسلام کاملترین دینی ایست که برای بشریت عرضه شده است۲۹ ٬ به گونه ای که در آخرت غیر از این دین٬ دین دیگری مورد پذیرش خداوند قرار نخواهد گرفت.۳۰ قرآن به همین ترتیب امت اسلامی را به شرط برخورداری از نیروی ایمان٬ برترین امت دنیا و نسبت به جهانیان امتی شاهد و نمونه معرفی کرده است۳۱ ٬ همان گونه که رسول خدا (ص) چه در عصر و زمان خود و چه نسبت به اعصار دیگر و به عنوان اسوه و مقتدای صالحان اعلام گردید.۳۲ به بیان کاملتر٬ قرآن پیروی از سخنان و اموامر رسول خدا(ص) را برای مؤمنان٬ امری واجب و ضروری دانسته ۳۳ و اطاعت از پیامبر را کنار اطاعت از خداوند مطرح کرده است.۳۴ مخالفت با پیامبر(ص) نشانه انحراف و ضلالت تلقی می شود۳۵ و موجب سقوط در آتش دوزخ خواهد بود.۳۶ این مقام و اختیارات ما را به نتیجه ای جز عصمت و پاکی مطلق رسول خدا(ص) راهبری نمی سازد٬ چنان که در آیات دیگری نیز خداوند پاکـی و طهارت رسول خود و مبرا بـودن وی را از هـواهای نفسـانی گواهـی فرموده است.۳۷ آخرین مطلب آنکه پیامبر اسلام همانند بسیاری از پیامبران معجزاتی داشتند که با انها توانست به اقناع مردم بپردازند و حقانیت خود را اثبات نماید٬ ولی عده ای از مخالفان با وجود ایات و بینات الهی تا به آخر در جبهه انکار باقی ماندند و از هیچ گونه توطئه ای ضد رسول خدا(ص) خودداری نکردند.۳۸

در صدر معجزات پیامبر(ص) قرآن کریم قرار دارد که معجزه ای عقلی است و از نظر اصالت و اعتبار٬ پاینده و جاودانه است۳۹ ٬ در صورتی که معجزات پیامبران گذشته حسی بوده و با وفات آورنده آن٬ اصل معجزه نیز از بین بشر رخت بربسته است. قرآن خود معجزات دیگری به رسول خدا(ص) نسبت می دهد که از جمله آن می توان از مسأله معراج پیامبر(ص) و نیز پیشگویی آن حضرت از حوادث آینده یاد کرد.۴۰ طبعاْ این معجزات٬ در زندگانی رسول خدا(ص) مقطعی بوده است و همانند معجزات پیامبران گذشته تکرار نمی شود. اما رسول خدا(ص) به وسیله قرآن با عربها به تحدی پرداخت٬ یعنی آنان را دعوت کرد تا در صورت تردید در ماهیت قرآن٬ آنان نیز کتابی همانند آن بیاورند۴۱ ٬ البته پس از اعجاز مخالفان و مشرکان و منکران از آوردن کتابی نظیر قرآن٬ اعجاز آنان بر همگان ثابت گردید.

نویسنده: کیانوش هراتیان
سه شنبه 14/7/1388 - 19:32
دعا و زیارت
هدف از بعثت پیامبران ایجاد اخلاق حسنه و نیکو بود، حضرت محمد (ص) نیز به عنوان خاتم پیامبران مبعوث شد تا فضایل اخلاقی و خلقیات نیکو را تحقق بخشیده و رذایل اخلاقی را یادآور شود، شک نیست یکی از مهمترین عوامل پیشرفت اسلام، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم آن حضرت با مردم بود .
    به گزارش خبرنگار مهر، رسول اکرم(ص) کاملترین انسان و بزرگ و سالار تمام پیامبران است. در عظمت پیامبر اسلام همین بس که خداوند متعال در قرآن آن حضرت را با "یا ایها الرسول" و "یا ایها النبى" مورد خطاب قرار داده و او را به عنوان انسانى الگو براى تمام جهانیان معرفى می کند، حضرت محمد(ص) به حق داراى اخلاقى کامل و جامع تمام فضایل و کمالات انسانى است .
    
    شک نیست یکی از مهمترین عوامل پیشرفت اسلام، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم آن حضرت با مردم بود. در طول زندگى او هرگز دیده نشد وقتش را به بطالت بگذراند . در مقام نیایش همیشه می گفت: «خدایا از بیکارگى و تنبلى و زبونى به تو پناه می برم» و مسلمانان را به کار کردن تشویق می کرد.
    
    او همیشه جانب عدل و انصاف را رعایت می کرد و در تجارت به دروغ و تدلیس متوسل نمی شد، هیچگاه در معامله سختگیرى نمی کرد، با کسى مجادله و لجاجت نداشت و کار خود را به دیگری واگذار نمی کرد .
    
    پیامبر اسلام(ص) صدق گفتار و اداى امانت را قوام زندگى می دانست و می فرمود: این دو در همه تعالیم پیغمبران تأکید و تأیید شده است. در نظر پیامبر اسلام(ص) همه افراد جامعه، موظف به مقاومت در برابر ستمکاران هستند و نباید نقش تماشاگر داشته باشند.
    
    محمد(ص) که خاتم الانبیا است در برابر کسانى که با وى مشاجره می کردند تنها به خواندن آیاتى از قرآن اکتفا می کرد و یا عقیده خویش را با سبکى ساده و طبیعى می فرمود و به جدل نمی پرداخت .
    
    پیامبر اکرم(ص) چنان متواضع بود که تمام خودخواهان، مغروران متکبران را به اعجاب وا می داشت. زندگی آن حضرت، رفتار و خصوصیات اخلاقی وی، محبت، قدرت، خلوص، استقامت و بلندى اندیشه و زیبایى روح را الهام می بخشید.
    
    سادگى رفتار، نرمخویى و فروتنی حضرت محمد(ص) از صلابت شخصیت و جذبه معنویت وی نمی کاست. هر دلى در برابرش به خضوع می نشست و هر غرورى از شکستن در پاى عظمت زیبای او سیراب می شد.
    
    پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزش‏هاى اخلاقى را بسیار ارج ‏مى ‏نهاد، خود در سیره عملى‏ برجسته فضایل اخلاقى و ارزش ‏هاى والاى ‏انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره ‏اى شاد و کلامى ‏دلاویز با حوادث برخورد مى ‏کرد.
    
    تلاش برای تحقق انسانیت
    
    وجود رسول خدا(ص) براى همه مردم مایه رحمت بود و هیچ کس را به سبب رنگ و جنس از شمول آن مستثنى نمی کرد. همه مردم نزد او روزى خور خداوند بودند.
    
    آن حضرت عموم مردم را به رشد و اعتلای انسانیت، صلح، گذشت و بخشش دعوت می کرد . از این رو، مشاهده می کنیم که جنگهاى او همگى براى اهداف والاى انسانى بوده و به منظور تحقق انسانیت انجام می شده است.
    
    بخشایش و گذشت
    
    بد رفتارى و بى حرمتى به شخص خود را با نظر اغماض می نگریست، کینه کسى را در دل نگاه نمی داشت و در صدد انتقام برنمی آمد. روح بلند آن حضرت عفو و بخشایش را بر انتقام ترجیح می داد.
    
    در جنگ احد با آن همه قصاوت و اهانتی که به پیکرعمویش حمزه روا داشته بودند و از مشاهده آن به شدت متألم بود، دست به عمل متقابل با کشتگان قریش نزد و بعدها که به مرتکبین آن و از آن جمله هند زن ابوسفیان دست یافت، در مقام انتقام برنیامد .
    
    حریم قانون
    
    آن حضرت از بد رفتارى و آزارى که به شخص خود می شد عفو و اغماض می نمود ولى در مورد اشخاصى که به حریم قانون تجاوز می کردند گذشت نمی کرد و در اجراى عدالت و مجازات متخلف، هر که بود، مسامحه روا نمی داشت.
    زیرا قانون عدل، سایه امنیت اجتماعى و حافظ کیان جامعه است و نمی شود آن را بازیچه دست افراد بی کفایت قرار داد و جامعه را فداى فرد نمود.
    
    احترام به افکار عمومى
    
    رسول خدا(ص) در موضوعاتى که به وسیله وحى و نص قرآن، حکم آن معین شده بود، اعم از عبادت و معاملات، چه براى خود و دیگران، حق مداخله قائل نبود و این دسته از احکام را بدون چون و چرا به اجرا در می آورد، زیرا تخلف از آن احکام، کفر به خداست اما در موضوعات مربوط به کار و زندگى، اگر جنبه فردى داشت و در عین حال یک امر مباح و مشروع بود، افراد، استقلال رأى و آزادى عمل داشتند.
    
    از نظر حضرت محمد(ص) کسى حق مداخله در کارهاى خصوصى دیگرى را نداشت و هر گاه مسئله ای مربوط به جامعه بود حق اظهار رأى را براى همه محفوظ مى دانست و با اینکه به واسطه فکر سیال و هوش سرشار خود در تشخیص مصالح امور بر همگان برترى داشت، هرگز به تحکم و استبداد رأى رفتار نمى کرد و به افکار مردم بى اعتنایى نمی نمود بلکه نظر مشورتی دیگران را مورد مطالعه قرار می داد .
    
    پیامبر اکرم (ص) نماد اخلاق است
    
    حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم با اشاره به لزوم بعثت نبی اکرم (ص) اظهار داشت: در عصر جاهلیت مبعوث شدن حضرت محمد (ص) بسیار لازم و ضروری بود، چرا که در این دوران اعراب می بایست صفات زشت و ناپسند را در خود کشته و صفات مثبت و پسندیده را طراحی کنند و آن را به کار گیرند.
    
    رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم یاد آور شد: پیامبر اکرم (ص) زمانی که تفاخر، غرور، تکبر، حیله، نیرنگ و انواع فسادهای اخلاقی و تکثر طلبی فزونی گرفته بود، زمانی که دختران را زنده به گور می کردند، به بعثت رسید و تحولاتی اساسی و بسیار چشمگیر ایجاد کرد.
    
    حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب با بیان اینکه پیامبر مبارزات خود را با صفات منفی شروع کرد، افزود: پیامبر چنان در این زمینه از اخلاق بهره گرفت که وقتی عرب از در می آمد، نمی دانست کدامیک از حاضران پیامبر است و کدامیک یار او . پیامبر با رفتار خود به گونه ای فوق العاده با تفاخر و غرور مبارزه و همه را به تعجب وا می داشت .
    
    وی گفت: با مطالعه اخلاق جاهلیت می توان دریافت که پیامبر(ص) صفات بد را رفع و در مقابل صفات خوب را جایگزین و بنیانگذاری کرد، حضرت محمد(ص) مکارم اخلاقی را به گونه ای اعجاب انگیز گسترش داد.
    
    حضرت محمد (ص) فضایل اخلاقی را تحقق بخشید
    
    حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به شیوه آموزش فضایل اخلاقی از سوی حضرت محمد (ص) اظهار داشت: پیامبر اکرم(ص) هنگامی که قصد داشت خلقیات نیکو را در جامعه پیاده کند، جامعه آن زمان را با هیچ چیز قیاس نمی کرد بلکه از شیوه ها و روشهای خاص آن دوران استفاده و از روشی بهره می برد که از خداوند بلند مرتبه فراگرفته بود تا در سایه آن رذایل اخلاقی اعراب دوران جاهلیت را به فضایل اخلاقی نزدیک کند.
    
    حجت الاسلام خسروپناه با اشاره به اینکه یکی از اهداف بعثت انبیاء الهی ایجاد اخلاق حسنه و نیکوست، گفت: پیامبر اکرم (ص) مبعوث شد تا فضایل و مباحث اخلاقی را تحقق بخشد و از رذایل اخلاقی برحذر دارد.
    
    وی با بیان اینکه حضرت محمد (ص) با دارا بودن ویژگیهای برجسته و توانمندیهای خاص مردم را به سوی دین جذب می کرد و با یک عمل روانشناسانه فعالیتهای خود را ادامه می داد، تصریح کرد: در سوره توبه آیه 128 آمده است که بدانید که خداوند از جنس خودتان برای شما پیامبری می فرستد که رنج افتادن شما برای او سخت و نسبت به هدایت شما بسیار حریص است. در آیه ای دیگر می فرماید که پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر و نزدیکتر است، یعنی بیشتر از مؤمنان به آنها دلسوز است و می خواهد که آنها هدایت شوند.
    
    "سعه صدر" از ویژگیهای بارز پیامبر اکرم (ص) است
    
    حجت الاسلام دکتر سید حسن اسلامی عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات و ادیان مذاهب قم در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: اخلاق حضرت محمد (ص) همان اخلاقیاتی بوده است که پیامبران و انبیاء الهی دیگر نیز داشته اند، اما آنچه که در حضرت محمد (ص) به عنوان خاتم الانبیاء وجود داشت، کاملتر و جامعتر از دیگر انبیاء بوده است.
    
    وی گفت: بزرگترین ویژگی حضرت محمد(ص) سعه صدر است که در آیات قرآن به این خصیصه اشاره شده است. این در حالی است که وقتی پیامبر (ص) بر انگیخته شد از خداوند متعال خواست تا به او سعه صدر دهد که این ویژگی به عنوان ویژگی مثبت و بارز و برجسته در آن حضرت نمایان شده است.
    
    وی با تأکید بر اینکه پیامبر اکرم(ص) بسیار ساده و به دور از تکبر، غرور و فخر می زیست، یاد آور شد: او به گونه ای رفتار می کرد که خود را با کمترین افراد یکسان می دانست و به خاطر پیامبر بودن خود را برتر از دیگران نمی شمارد تا جائیکه می گفت در راه رفتن، ایستادن، زندگی کردن، خوابیدن و خوردن مانند دیگر بندگان خدا هستم.
    
    سید حسن اسلامی افزود: آنچه همیشه در پیامبر زبانزد بوده، لطافت و نرمی طبع او است که زمینه ساز جذب پیروان خاص خود را فراهم آورد، زیرا اگر لطافت و نرم خویی در پیامبر اکرم(ص) نبود یاران از اطراف او پراکنده می شدند، به دلیل القاب و صفات خاص ایشان بود که مسلمانان گروه گروه به وی ملحق شده و به آن حضرت تمسک می جستند
سه شنبه 14/7/1388 - 19:31
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته