• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 10
تعداد نظرات : 13
زمان آخرین مطلب : 4250روز قبل
دنیای گیاهان و حیوانات
ركورد‌های جهانی گینس: زبان درازترین سگ جهان با زبانی به اندازه 11.43 سانتیمتر از آمریكا توانست در كتاب ثبت ركوردهای جهانی گینس ركورددار شود.


مالك آمریكایی این سگ گفت: «پوگی» توسط صاحب قبلی‌اش در خیابان رها شده‌ بود كه من آن را پیدا كردم و پس از مدتی متوجه شدم زبانش از دیگر حیوانات نوع خودش بلندتر است.

مسئولان ثبت ركوردهای جهانی گینس پس از اندازه‌گیری زبان این سگ كوچك اظهار داشتند طول زبان آن از بزرگی كل بدنش هم بیشتر است.

 «بكی استنفورد»همچنین گفت: افرادی كه برای بار اول این حیوان را می‌بینند از ظاهر خاص آن متعجب می‌شوند و نمی‌توانند این ویژگی «پوگی» را باور كنند. 

دراز!

 

پنج شنبه 9/6/1391 - 17:46
خواستگاری و نامزدی

می سوزم از فراقت روی از جفا بگردان

 هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان

-به نظر شما تویه شب میلاد > چیجوری میشه شاد بود؟

- جرا برای عزاداریامون برنامه داریم اما برای شادی همه می خوان تو یه شب همه کار بکنن و هیشکیم نمی تونه هیچکاری بکنه ؟

شنبه 3/6/1386 - 11:18
شعر و قطعات ادبی

نوشتن عاقبت با بغض وکینه

به ضرب میخ در برروی سینه

سزای عاشق حیدر همینه

پنج شنبه 31/3/1386 - 0:36
آموزش و تحقيقات

اگر دوست دارید که مورد توجه دیگران واقع شوید باید یاد بگیرید دوست داشته باشید که مورد توجه دیگران واقع نشوید

دوشنبه 28/3/1386 - 18:4
شعر و قطعات ادبی

یه سوال

به نظر شما چرا ما ایرانیا انقدر به حافظ اطمینان داریم ؟ جدا چرا؟

چهارشنبه 23/3/1386 - 12:26
شعر و قطعات ادبی

یک چشم من اندر غم دلدار گریست      

چشم دگرم حریص بود و نگریست

چون روز وصال شد آنرا بستم

گفتم نگریستی که نباید نگریست

چهارشنبه 23/3/1386 - 12:22
خواستگاری و نامزدی
زندگی لحظه ای بیش نیست پس آن لحظه را زندگی کن
چهارشنبه 23/3/1386 - 12:18
خواستگاری و نامزدی

حضرت امیر که جان دو عالم فدای او باد می فرمایند

مرگ نزدیک است و زمان با هم بودن اندک

چهارشنبه 23/3/1386 - 12:12
شعر و قطعات ادبی

ز روییدن خار سر دیوار دانستم

که ناکس کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها

دوشنبه 21/3/1386 - 12:40
فلسفه و عرفان

گفتگو با خدا

خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم

خدا می گفت پس می خواهی با من گفتگو کنی ؟

گفتم اگر وقت داشته باشید

خدا لبخند زد

وقت من ابدی است

 چه سوالاتی در ذهن داری که می خواهی از من بپرسی؟

- چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان ها متعجب می کند؟

خدا پاسخ داد :

این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند

عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد ...

حسرت دوران کودکی را می خورند.

 این که سلامتشان را صرف به دست آوردن پول می کنند

و بعد پول را خرج حفظ سلامتی شان .

این که با نگرانی نسبت به آینده

 زمان حال فراموششان می شود

آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی می کنند و نه در حال

 این که چنان زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد

و چنان می میرند که گوییی هرگز زنده نبوده اند

خدا دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .

بعد پرسیدم ...

به عنوان خالق انسان ها دوست دارید آنها چه درس هایی از زندگی  یاد بگیرند ؟

خدا با لبخند پاسخ داد :

یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن کرد

اما می توان محبوب دیگران شد

یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند

یاد بگیرند ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد

بکه کسی است که نیاز کمتری دارد

یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوستشان داریم ایجاد کنیم

و سال ها وقت لازم خواهد بود که آن زخم التیام یابد

اینکه با بخشیدن بخشش یاد بگیرند

یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند

اما بلد نیستند احساسشان را ابراز کنند

یاد بگیرند که می شود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آنرا متفاوت ببینند

یاد بگیرند همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند

بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند

و یاد بگیرند که من اینجا هستم

همیشه

تویه 2 سال گذشته این اولین مطلبی که میذارم

لطفا اگه خوشتون اومد نظر بدید

خوشحال می شم نظرتون رو درباره ی گفتگو با خدای ریتا استریکلند بدونم

یا حق

دوشنبه 21/3/1386 - 12:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته