دانستنی های علمی
قسمتی كتاب ((سوالات مربوط به ماه محرم))
گریه چیست و چرا انسان گریه مى كند؟
گریه تجسم عینى تاثرات درونى و عاطفى است و داراى اقسام گوناگونى مى باشد كه هر یك آثار و نتایج ویژه اى دارند. از نظر روان شناسى گریه داراى اهمیت بسیارى است و فشار ناشى از عقده هاى انباشته در درون انسان را مى كاهد و درمان بسیارى از آلام و رنج هاى درونى انسان مى باشد. در حقیقت اشك چشم سوپاپ اطمینانى براى روح و جسم آدمى است كه در شرایط بحرانى (اندوه و یا شادمانى فراوان) موجب تعادل او مى گردد. از نظر عرفا نیز، گریه زیباترین و پرشكوه ترین جلوه تذلل بنده و اظهار عجز و تسلیم و عبودیت در پیشگاه معبود قادر متعال است.
آیا از همراهان امام حسین علیه السلام كسى زنده ماند؟
آنچه از بررسى كتب تاریخ به دست آمده این است كه: هشت نفر از همراهان و یاران امام حسین علیه السلام زنده ماندند :
1 - عقبة بن سلمان
وى غلام رباب، دختر امرى ء القیس، همسر امام حسین علیه السلام بود كه او را به اسارت گرفتند و نزد عمر سعد بردند و چون از او پرسید: «تو كیستى؟» پاسخ داد: برده اى هستم. عمر سعد او را آزاد كرد.
2 - مرقع بن قمامه
او را نیز به اسارت گرفتند و قبیله وى از عمر سعد براى او امان گرفتند و نزد عبیدالله زیاد بردند و عمر سعد ماجراى او را باز گفت و پسر زیاد او را به بحرین تبعید كرد و در آنجا سكونت گزید.
3 - مسلم بن ریاح
وى نیز از همراهان امام حسین علیه السلام بود و پرستارى آن حضرت را مى كرد. پس از شهادت آن حضرت زنده ماند و از كربلا گریخت.
مسلم بن ریاح از جمله كسانى است كه قسمتهایى از ماجراى كربلا را نقل كرده است.
4 - حسن بن حسن
حسن بن حسن كه مشهور به حسن مثنى است در روز عاشورا زخمى و مجروح گردید وبا وساطت اسماء بن خارجه فزارى كه در لشكر عمر سعد بود و با او خویشاوندى داشت، از كشتن او صرف نظر كردند، و او را به كوفه آوردند و معالجه كردند و پس از بهبودى به مدینه بازگشت.
5 - عمر بن حسن.
6 - قاسم بن عبدالله.
7 - محمد بن عقیل.
8 - زید بن حسن.
اینان نیز به گفته برخى از اهل تاریخ در كربلا بودند، ولى زنده مانده و به شهادت نرسیدند.
جمعه 21/10/1386 - 14:26
دانستنی های علمی
سلام
با شروع شدن ماه محرم میخواهم یك كتاب به شما معرفی كنم كه در كتابخونه تبیانه:
همون طور كه از اسم كتاب پیداست سوالاتی درباره ماه محرمه انواع سوالاتی كه فكرشو بكنین حتما یه سری بزنین به كتابخانه تبیان > خاندان جاودان > امام حسین (ع) منتظر نظرات شما هستیم.
((سؤالات مربوط به ماه محرم))
جمعه 21/10/1386 - 14:20
ادبی هنری
ضرورت نقد و بررسى كتاب در کلام رهبری، وقتى كتاب زياد در اختيار همه قرار مىگيرد، يك نوع حيرتى براى بعضى به وجود مىآيد كه آيا اين كتاب را بخوانيم، يا نخوانيم؟ مفيد است، يا مضر است، يا بىفايده است؟ كتاب بىفايده هم يعنى مضر است؛ زيرا انسان وقتى را صرف خواهد كرد. البته كتابى كه بكلى بىفايده باشد، خيلى بندرت مىشود پيدا كرد. بالاخره هر كتابى يك نوع فايدهيى دارد؛ ليكن وقت انسان محدود است. كسانى كه اهل مراجعهى به كتاب هستند، احتياج دارند كه اهل نظر و اهل اطلاع، كتابها را به آنها معرفى كنند. متأسفانه مطبوعاتى كه از لحاظ وسعت و كيفيت، مخصوص اين كار و شايستهى اين زمان باشد، نداريم. البته در گذشته بود، اما خيلى نادر بود و سطح خيلى بالايى هم نداشت. امروز هم در گوشه و كنار چيزهايى هست كه البته كافى نيست. ... كتابهاى بسيارى نوشته مىشود كه اگر خوانندهيى دربارهى اين كتابها آگاهى لازم را داشته باشد، آنها را بسرعت خواهد خريد و خواهد خواند؛ بلكه دوبار خواهد خواند. الان كه آگاهى ندارد، سراغ اين كتاب نمىرود. بسيارى از كتابها بعكس هستند؛ يعنى اگر خوانندهى مشخصى آن آگاهى را داشته باشد، به اين كتاب نگاه نخواهد كرد؛ چون مثلاً وقتش را ندارد؛ چون احتياجى به اين مقوله ندارد؛ يا به خاطر اينكه اشكالى در اين كتاب هست، سراغش نمىرود. پس، نقد كتاب جزو كارهاى لازم است. واقعاً ما چندين مجلهى مخصوص نقد، بعلاوهى مقالات نقدآميزى كه مىتواند در همهى مطبوعات چاپ بشود، لازم داريم. چون دايرهى كتاب و كتابخوانى دارد گسترش پيدا مىكند، پس مسألهى نقد هم بايستى گسترش پيدا كند؛ علاوه بر اينكه بعضيها مىتوانند يك سلسله كتاب را انتخاب كنند و اصلاً به صورت منظم دربارهى آنها نقد بنويسند. مثلاً فرض بفرماييد كه سلسله كتابهاى فلان نويسندهى معروف داخلى يا خارجى را بردارند و در يك جلد، دو جلد، سه جلد نقد كنند؛ يا سلسله كتابهاى فلان گروه از نويسندگان را در پنجاه جلد نقادى كنند و آن را در اختيار بگذارند. اينطور كارها بسيار لازم است. من مىخواهم از اهل فكر و نظر و قلم و كتاب و كسانى كه به كتاب اهميت مىدهند، خواهش كنم كه به مسألهى «نقد كتاب» بپردازند. مصاحبه پس از بازديد از هفتمين نمايشگاه بينالمللى كتاب تهران 20/2/1373
جمعه 30/6/1386 - 13:46
خانواده
آن كسانى كه منتقدانِ امروز جمهورى اسلامى خودشان را مقلدان آنها مىدانند، كجا بودند كه ببينند كتابهاى اسلامى، اقطار جهان را در حد همت ملتها گرفته بود؛ يعنى هر ملتى كه همت بيشترى داشت، از كتابهاى اسلامى بهرهى بيشتر مىبرد. كشيشهاى نصرانى كه اهل كتاب و كتابخوانى بودند - آن هم نه در كليساها، بلكه در ديرها كه مركز تعليم و تعلم و تربيت علمى مسيحيت محسوب مىشد - كتابخانههايشان مملو از آثار اسلام بود. البته آن روز اينها ممنوع مىكردند كه كشيشهاى جوان اين كتابها را نخوانند. اينها جزو مسائلى است كه آثار تاريخى به آن گواهى مىدهد و اگر كسى مطالعه و تأمل كند، شواهدش را پيدا خواهد كرد.
بيانات رهبر در ديدار با دستاندركاران برگزارى هفتهى كتاب 30/7/1375
چهارشنبه 31/5/1386 - 8:55
ادبی هنری
جايگاه كتاب در فرهنگ و حاكميت اسلامى
من هر زمانى كه به ياد كتاب و وضع كتاب در جامعهى خودمان مىافتم، قلباً غمگين و متأسف مىشوم. اين به خاطر آن است كه در كشور ما به هر دليلى كه شما نگاه كنيد، بايد كتاب اقلاً ده برابر اين ميزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد. اگر به دليل پرچمدارى تفكر اسلامى و حاكميت اسلام به حساب بياوريد، اين معنا صدق مىكند؛ چون اسلام به كتاب و خواندن و نوشتن، خيلى اهميت مىدهد. اگر هر منصفى به بيانات نبىّ مكرم اسلام و ائمه (عليهمالسّلام) و پيشوايان اسلام نگاه كند و ببيند كه اينها در چه زمانى به كتاب و كتابخوانى دعوت مىكردند و فرا مىخواندند، همهى افسانهها از ذهنش شسته خواهد شد و خواهد فهميد كه دشمنان اسلام راهى جز اين نداشتند كه افسانههاى كتابسوزى و كتابستيزى را بر سر زبانها بيندازند؛ چون اسلام پرچمدار كتابخوانى است.
بيانات مقام معظم رهبری در ديدار با دستاندركاران برگزارى هفتهى كتاب 30/7/1375
سه شنبه 30/5/1386 - 14:44
ادبی هنری
من مىبينم كه متأسفانه در جامعهى ما، آن مقدارى كه شأن اين جامعه اقتضاء مىكند، كتاب رواج ندارد. بله، اگر ما يك جامعهى بىتاريخ بوديم، جامعهيى بوديم كه گذشتهيى ندارد، فرهنگى ندارد، كسان بامعرفت و برجستهيى از لحاظ فرهنگى ندارد، انسانهاى بااستعداد و فهيم و داراى بينش و طرز فكر بالا ندارد - مثل بعضى از جوامع گوناگونى كه در گوشه و كنار دنيا هستند - مىگفتيم كه بىرغبتى ما به كتاب قابل توجيه است؛ اما جامعهى ما با اين همه انسانهاى فرهنگى برجسته، والا، اساتيد، مؤلفان، آشنايان با كتاب، شعرا، نويسندگان، علماى بزرگ، دانشگاهيان برجسته، چرا بايد در انس با كتاب اينطور باشد؟ سابقهى فرهنگى و تاريخى ما خيلى زياد است. جامعهى ما اساساً يك جامعهى پخته و بالغ شده است؛ يك جامعهى ابتدايى و بدوى نيست. مردم ما بايد بيش از اين با كتاب آشنا باشند. ... همهى افراد خانهى ما تقريباً - يعنى شايد بگويم هيچ استثنايى ندارد - شب هميشه در حال مطالعه خوابشان مىبرد. خود من هم همينطورم؛ نه اين كه وسط مطالعه خوابم ببرد؛ مطالعه مىكنم، تا خوابم مىآيد؛ كتاب را مىگذارم و مىخوابم. همهى افراد خانهى ما همينطورند؛ يعنى وقتى كه مىخواهند بخوابند، حتماً يك كتاب پهلوى دستشان است. من فكر مىكنم كه همهى خانوادههاى ايرانى بايد اينطورى باشند؛ من توقعم اين است.
مصاحبه پس از بازديد از هشتمين نمايشگاه بينالمللى كتاب تهران 26/2/74
يکشنبه 28/5/1386 - 14:58
ادبی هنری
من جوانان بسیاری را دیده ام _ حالا افراد مسن که جای خود دارند _ که حتی مطالعه کتاب رمان را هم میل ندارند! کتاب رمان را یک هفت ، هشت ، ده صفحه ای می خوانند و می گویند حوصله نداریم ، در حالیکه حاضرند بیست دقیقه یا نیم ساعت بنشینند و تبلیغات تلویزیون را_که قبل از شروع فیلم سینمایی پخش می شود _ تماشا کنند! حاضر نیستند در این بیست دقیقه ،حتی همان رمان را بخوانند ، حالا نمی گوییم کتاب اجتماعی یا کتاب سیاسی ویا کتاب علمی ، این ناشی از چیست ؟
ناشی از عدم اعتیاد به کتاب است ، مردم میل به کتاب خوانی ندارند ، برای این باید فکری بکنید.
(منبع نشریه پرسمان شماره 44 / به نقل از بیانات آیت الله خامنه ای در دیدار با دست اندر کاران برگزاری هفته کتاب /1376)
يکشنبه 28/5/1386 - 14:51
ادبی هنری
به نام خدا
معرفی کتاب
عنوان کتاب : من ِاو
نویسنده : رضا امیـر خانی
داستان مربوط به زندگى فردى به نام على فتاح است. راوى،قهرمان داستان هم هست، ماجراهاى زندگى خود را، از كودكى تامرگ، روايت مىكند. على فتاح فرزند يك تاجر ثروتمند است و درجنوب شهر زندگى مىكنند. در كودكى، پدر خود را از دست مىدهد وتحت نظر پدر بزرگش بزرگ مىشود. در نوجوانى به مهتاب،همبازى دوره كودكى خود، دل مىبندد و..........................
يکشنبه 28/5/1386 - 14:29
دعا و زیارت
امیر المومنین علی (ع) :
کم ارزش ترین مردم کم دانش ترین آنها است
وکسی که در کودکی دانش نیاموزد در بزرگی پیشی نمی گیرد .
منبع : تحف العقول صفحه ی 157
جمعه 26/5/1386 - 13:35
دعا و زیارت
(امیر مومنان علی (ع
دانش به از مال است ، زیرا دانش تو را حفظ می کند ، در حالیکه تو باید مال را حفظ کنی ، مال با خرج کاهش می یابد و از بین می رود ، ولی دانش با صرف کردن افزوده می شود.
جمعه 26/5/1386 - 13:16