پیام کنکور
ذلت کنکور پر سوز و کداز را که به یاد آوردنش مزید آزار است و از یاد بردنش مستوجب کار.
هر کنکوری که بر گذار می گردد موجب است به اظطراب و چون قبول نگردی می شوی خانه خراب.
پس در هر کنکوری دو زجر موجب است و بر هر زجری دو التماس واجب.
از دست و زبان که بر آید
کز عهده کنکور به در آید
باران بی حساب داوطلبان آنجا رسیده و سیل پر خروش مردودین ردیف گشته و اشک بی پایان از چشم بیرون آمده و بس روزنامه ها که پاره گشته.
داوطلبان را گفته که خودکار و مداد بگسترانند و چهار خانه های دایره وار پر کنند و مردودین را گفته که تلاش دگر کنید و قبول شدگان را گفته که نخندید که شهریه در راه است.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو مدرک بستانی و به جایی نرسی.
در خبر است که پس از سالیانی چند و دریافت مدرک از مکاتب عالیه همچنان در پی کار دوان اند گویند که سبویی از سفال ناب تراشیده و مرحمت می دارند مدرکی بر لب آن نهاده و آبش بنوشند.
«ابوالفضل نوری»
«کاشان روستای محمد آباد»