• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 8
تعداد نظرات : 38
زمان آخرین مطلب : 5581روز قبل
سياست

تمامی ما کم یا بیش شینده یا دیده ایم که صهیونیسم ها چه بلا هایی بر سر فلسطینی ها می آورند.

 

من این متن را برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین می نویسم و در راستای ادای تکلیفی که مرجع تقلید عالم تشیع حضرت آیت الله سید علی خامنه ای مد ظله العالی بر دوش شیعیان برای حمایت از مردم فلسطین قرار دادند. ایشان فرمودند هر کس با هر چیزی که می تواند از مردم فلسطین دفاع کند و اگر در این راه کشته شود شهید است و در روز قیامت در صف شهدای جنگ های بدر و احد مشهور خواهد شد ان شاء الله.

تمامی ما می دانیم که مردم مظلوم فلسطین در این چند دهه ی اخیر چقدر مورد تهاجم و ظلم از طرف رژیم اشغالی بوده اند. اما این تهاجم ها الان به اعلی ترین درجه ی خود رسیده و ما با سکوت آمریکایی ها و اروپایی هایی مواجه شده ایم که دم از حقوق بشر می زنند و با این شعار مقدس هر کثافت کاری و هر ظلمی را که بخواهند روا می دارند.

غیر از این ما به عرب هایی که خود دم از اسلام می زنند و ما را مشرک می نامند می گوییم پس اسلامتان کجا رفته. ای افراد بی غیرت چگونه می خواهید این کار های زشت و پلید خود را در روز قیامت پاسخ دهید؟ آیا وقت آن نرسیده که شما از برادران خود دفاع کنید که در آن آیه می فرماید ان ما المومنون اخوه

غیر از این ای مسلمانانی که عربستان و شاه عربستان را نشانه ی قدرت مسلمانان می دانید و معتقید که این ها اسلام حقیقی را دارند. پس چرا شاه عربستان از مردم فلسطین دفاع نمی کند و سکوت خود را در برابر این حملات اظهار می نماید. کاش فقط همین کار را می کرد. اما با دشمنان فلسطین و اشغالگران و بوش که لعنت خداوند بر آن ها باد رابطه های صمیمی برقرار می نمایند. آن ها کدام ظلم از این فاحش تر را می خواهند تا از مسلمانان دفاع کنند؟

آیا این مسلمانی است که برادران ما در فلسطین مورد ظلم قرار گیرند و بزرگان عرب و شاهان آن ها لب فرو ببندند و از اشغالگران در پشت پرده دفاع کنند؟ واقعا برای مسلمانان متاسفم!

در هر صورت من مطیع امر ولی فقیه خویش ام و اگر ایشان اذن دهند حاضرم جانم را در دستم بگیرم و در راه مبارزه با اشغالگران فلسطین بجنگم و شهید بشوم.

ما همچنان منتظر ظهور سرور و مولا ی خود حضرت صاحب الامر و زمان مهدی فاطمه علیه السلام هستیم که بیاید و دنیا را از ظلم نجات دهد و سوفیانی نیز با تمامی سربازانش از بین برود و دست سید خراسانی به دستان مبارک حضرتش برسد.

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

اللهم عجل لولیک الفرج

سه شنبه 17/10/1387 - 8:9
سياست

 

 

 

در این چند سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری، به وضوح دیدیم که ایشان از جناب دکتر احمدی نژاد تعریف های بسیاری کردند.

 

 

 

در روز نامه ی جام جم امروز در صفحه ی اول سخنی را به نقل از سخنگوی دولت غلام حسین الهام نوشته بود که تیترش بود:الهام:«مافیای نفتی از وجود احمدی نژاد احساس ناامنی می کند» 

 

او در قسمتی از گفته هایش افزود:رهبری انقلاب، به دولت های گذشته، نگاه انتقادی داشتند و دیدگاه رهبری با گفتمان سازندگی و اصلاحات انتقادی بوده است. الهام با بیان این که در این دولت، حمایت مطلق است و نه حمایت انتقادی، گفت: در واقع رهبری انقلاب، بر پیشرفت مبتنی بر عدالت تاکید می کند که رویکرد ما هم در آینده باید همین باشد. 

من نمی دانم بعضی ها چگونه می توانند به این رئیس جمهور خوب و پر تلاش تهمت های مختلف را بزنند. آقای الهام در صحبت خود افزوده است که جناب آقای احمدی نژاد آنقدر کار و تلاش می کرد که رهبری، کار بعد از ساعت 9یا 10شب را بر وی حرام کرده بودند.

غیر از این سخنرانی های آقای خامنه ای با اینکه خیلی واضح است اما من نمی دانم چرا وقتی به مخالفان احمدی نژاد می گوییم که رهبری هم از ایشان دفاع می کنند؛ می گویند: ما که نشنیده ایم. راستی یک سوال چرا در هر سخنرانی که رهبری از ایشان تعریف می کند، این مخالفین نمی شنوند؟

من این را برای افرادی که می شنوند می نویسم. آقای خامنه ای روشی که پیش گرفتند برای دفاع از جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد این است که مثلا در یک سخنرانی می گویند، رئیس جمهور ما فرد شجاعی است و در یک سخنرانی دیگر می فرمایند که رئیس جمهوری که می خواهید انتخاب کنید، باید شجاع باشد؛ این سخنان جز برای الول الباب نیست و کسانی که عقل و خرد داشته باشند این مطالب را در می یابند. غیر از این ها جامعه ی مسلمین هیچ وقت از گوش کردن به حرف ولی فقیه ضرر نکرده اند. نمونه ی بر عکس همین موضوع را در زمان امام خمینی داشتیم. بنی صدر هنگامی که کاندیدا بود، آیت الله خمینی با اشاره می فرمودند که این فرد به درد ما نمی خورد. مثلا وقتی بنی صدر می گفت: من می آیم فلان کار را می کنم و من می آیم چنان می کنم و... امام فرمودند که اینقدر نگویید من. و سخنرانی های زیادی. حال هم مقام معظم رهبری می گویند که طرف آقای احمدی نژاد باشیم. مطمئن باشید اگر این کار را بکنید، طبق تجربه ای که تاریخ کرده، ضرر نکرده ایم، بلکه سود بسیار بردیم. 

چهارشنبه 4/10/1387 - 22:59
دعا و زیارت
«به نام خالق زیبایی ها» 
 

 

یکی از چیز هایی که در این عالم وجود دارد، مقوله ی شکر است. شکر ذاتاً چیز خوب و پر فایده ای است که در این جا به آن می پردازیم.

 ما در احادیثی که راجع به اخلاق خانواده است، داریم که: اگر خانمی از دست همسرش عصبانی بشود و به او بگوید من از تو هیچ خیری ندیدم، در حالی که از او خیر دیده حتی خیلی کم، خداوند دیگر به آن زن نگاه نمی کند.

 چرا؟ برای این که این خانم از کار های خوب شوهرش تشکر نکرده و ناسپاسی کرده. باید این خانم به شوهرش بگوید: در مقابل چهارتا کار خوبت، این چهل تا بیدیت پدرم رو درآورده...» این نمونه ای از شکر و سپاسگزاری از مردم.

 در آیه ی معروفی از قرآن که می فرماید: 

«و لَئِن شَکَرتُم لَئَزیدَنَّکم و لَئِن کَفَرتُم إنَّ عذابی لَشَدید.»

خداوند عز و جل می فرماید:«اگر شما شکر کنید، من قطعاً نعمت شما را اضافه می کنم، و اگر ناسپاسی کنید عذاب من شدید است.»

 حال اگر ما بخواهیم مانند آیات قرآن و کمی تحت اللفظی معنا کنیم باید بگوییم معنی این آیه چنین است:

«مطمئناً اگر شما نعمت مرا شکر کنید، من قطعاً نعمت شما را حتماً اضافه می کنم ؛ و مطمعناً اگر نا سپاسی کنید قطعاً عذاب من حتماً شدید است.» حال شما پیش خود بیندیشید که اگراین حرف را مقام معظم رهبری گفته بود، ما چقدر اطمینان پیدا می کردیم، یعنی اگر مقام معظم رهبری گفته بود شما اگر سپاس گزاری کنید، خداوند قطعا نعمت شما را افزایش می دهد. حال اگر این را آیت الله خمینی می گفت چه؟ اگر این را ائمه ی هدی می گفتند چه؟ اگر این را پیغمبر اکرم می گفت چه؟ حال که این را خداوند گفته چه؟ مطمئناً ما باید ایمان فوق العاده ای به این موضوع داشته باشیم. غیر از این خداوند در این جا پاداشی که به انسان سپاس گزار می دهد، بیشتر از عذابی است که به انسان ناسپاس می دهد. چرا؟ چون خداوند می فرماید اگر سپاس گذاری کنی من قطعا نعمتت را افزایش می دهم و از آن طرف می گوید اگر ناسپاسی کنی عذاب من شدید است، اما نمی فرماید اگر ناسپاسی کنی من قطعا عذاب می کنم. حالا یک راه حل : ای امت پیغمبر شما که می خواهید دعا کنید اول خدا را شکر کنید، وقتی خداوند خواست نعمت شما را اضافه کند به خدا بگویید ، خدایا این ها را به من بده. یعنی دعا کردن می شود یک جور آمار دادن و اجابت دعا حتمی می شود. برای همین است که در دعای ابو حمزه ی ثمالی، امام سجاد علیه السلام اول خداوند متعال را سپاس می گوید، بعد دعا می کند. عزیزان من برای این که ایمان و یقین شما به این موضوع بیشتر شود، راهکاری را پیشنهاد می کنم که حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای علیرضا پناهیان که یکی از سخنرانان بنام و مشهور هستند به ما پیشنهاد کردند و آن این است:شما می توانید به مدت 20الی 30دقیه وقت بگذارید و روی یک کاغذ نعمت هایی را که خداوند به شما داده است را بنویسید جلویش یادداشت کنید خدایا تو را شکر می گویم. بعد از این که نوشتنتان تمام شد خواهید دید که آرامش عجیبی پیدا کردید. برای همین موضوع است که کسی که شکر گذار باشد نعمت بسیاری دارد. برای همین است که انسان شاکر دیگر افسرده نمی شود. برای همین است که انسان سپاسگزار دیگر غمگین نمی شود. برای همین است که انسان سپاسگزار دیگر نا امید نمی شود. حال شما شاید از من سوالی بپرسید و بگویید:

«اگر سپاسگزاری اینقدر فایده دارد و این قدر موجب افزونی نعمت می گردد؛ خوب همه ی مردم می توانند تمامی کار های خود را با شکر و سپاسگزاری انجام دهند، این که نمی شود.»

 در جواب باید بگویم که:

 بله ، شکر و سپاسگزاری این قدر فایده دارد و انسان می تواند با آن این همه خیر و برکت را برای خود به ارمغان آورد. اما خداوند در قرآن آماری را داده است که:

« وَ قَلیلٌ مِن عِبادی الشّکور» 

خداوند می فرماید بندگان شاکر خداوند، قلیل و کم اند. 

ما اگر پای گلایه های خداوند بنشینیم(البته خداوند گلایه به این معنا ندارد) شاید خداوند بگوید: من اینقدر بندگان نا سپاس دارم ، به بعضی ا ز آن ها اگر نعمتی را بدهم که به دیگیری نیز داده ام، مرا شکر نمی کند. مثلا وقتی باران می آید خداوند را شکر نمی کند و می گوید مگر من کشاورزم که خداوند را شکر کنم! یا مثلا آفتاب که طلوع می کند خداوند را شکر نمی کند و می گوید آفتاب مال همه است، چرا من خدا را شکر کنم! یا مثلا هنگام آب خوردن یا وضو گرفتن نمی گوید: «الحمد لله الذی جعل الماء طهورا»

 امکان دارد کسی 30 سال از عمر ش گذشته باشد و یک با ر هم این جمله را نگفته باشد! مثلا وقتی یک فرد می خوابد ، هنگامی که بلند می شود ، خدا را شکر نمی کند و می گوید خواب نعمت طبیعی من است ، باید بخوابم ، چرا خدا را شکر کنم! دو تا از نعمت ها که در روایات آمده که مردم آن ها را شکر نمی کنند ، یکی نعمت سلامتی است و یکی امنیت.

در کل عزیزان شکر خیلی فایده ها دارد.

غیر از این خداوند در جای دیگری از قرآن کریم می فرماید:«هَل نُجازی إلاَّ الکفور» آیا ما کسی به غیر از انسان ناسپاس را مجازات کرده ایم؟

بنابراین اگر کسی آمد و به شما گفت دارم عذاب می شوم، شما می توانید چشم بسته به او بگویید:حتماً ناسپاسی کردی!

 اگر بهترین دولت عالم هم بر سر ما حکومت کند، تا مردم شاکر نباشند، خداوند کارش را خراب می کند تا ما به این یقین برسیم که هر چه می خواهیم باید از خدا بخواهیم. مثلا همین زمستان سال پیش، هوا آنقدر سرد شد که گاز در لوله ها یخ می زد! و در تابستان همین سال آنقدر باران کم بارید که خشکسالی شد! این دو مورد ربطی به دولت نداشت اما مشکلات زیادی را برای دولت به وجود آورد و اگر کسی این دو موضوع را بر سر اتفاق بگذارد، واقعاً که بی انصافی کرده.در هر صورت مردم اگر سپاس گزار باشند برایشان بهتر است. اگر احادیثی که راجع به شکر و سپاسگزاری است را بخوانیم به این نتیجه می رسیم که اگر می خواهیم جزء بندگان شاکر خداوند و جزء آن عده ی قلیل باشیم، نباید با افراد ناسپاس و به قول معروف افرادی که همیشه از همه چیز گله و شکایت دارند زیاد رابطه داشته باشیم و با آن ها زیاد صحبت کنیم.

«خدایا ما را جزء آن عده ی اندک سپاس گزارت قرار بده! الهی امین»



سه شنبه 3/10/1387 - 13:54
کامپیوتر و اینترنت
ممکن است این مسئله برای شما نیز پیش آمده باشد که دوست داشته باشید سیستم خود را به حالتی تنظیم کنید که به فرض پس از یک ساعت به شکل اتوماتیک خاموش شود. برای این کار راه های مختلفی همانند استفاده از نرم افزارهای متفرقه وجود دارد ، اما ویندوز XP نیز امکان این کار را به شکلی مخفی داراست! بدین شکل که با یک عمل ساده میتوان تایمری را ظاهر کرد که بسته به زمان دلخواه شما سیستم را خاموش خواهد کرد. در این ترفند قصد داریم به معرفی این ترفند که بسیاری از آن بی خبرند بپردازیم.

برای اینکار:
از منوی Start وارد Run شده و عبارت زیر را وارد نمایید:
Shutdown -s -t TIME
دقت کنید که به جای عبارت TIME زمان دلخواهی که میخواهید سیستم پس از آن خاموش شود را بر حسب ثانیه وارد نمایید.
به عنوان مثال قصد داریم تا کامپیوتر یک ساعت دیگر به شکل اتوماتیک خاموش شود ، برای این کار کافی است عبارت Shutdown -s -t 3600 را در Run وارد نموده و نهایتأ Enter بزنیم.

پس از این کار خواهید دید پنجره ای باز خواهد شد که تایمر آن تا زمان به صفر رسیدن و خاموش کردن سیستم کار خواهد کرد.

برای رستارت کردن اتوماتیک هم (ترفندستان) میتوانید از دستور زیر بهره بگیرید:
Shutdown -r -t TIME
برای متوقف کردن تایمر هم میتوانید دستور زیر را در Run وارد کنید:

Shutdown -a

 

چهارشنبه 16/5/1387 - 22:8
کامپیوتر و اینترنت
امروزمی خواهم در اینجا آموزش بدهم که چگونه بتوانیم کامپیوتر خود را خاموش کنیم و تمامی اطلاعات خود را حفظ نماییم و بعد از روشن کردن به آنها دسترسی داشته باشیم. 1.  به منوی   start بروید.
2.  از آن جا فایل   Control Panel را پیدا کنید و آن را باز کنید.3.وارد     power options شوید.4. از آن جا    Hibernate را انتخاب کنید.5. تیک جمله ی    Enable Hibernation را فعال کنید.6.  زمانی که خواستید کامپیوتر را خاموش کنید، وارد منوی   start شوید.7. دکمه ی    Turn off computer را بزنید.

8.وقتی پنجره باز شد،     shift را بگیرید.(در این هنگام دکمه ی Stand By به Hibernate تغییر خواهد یافت.)

9.حالا دکمه ی   Hibernate را بزنید تا کامپیوترتان خاموش شود.

 

وقتی دوباره خواستید کامپوتر را روشن کنید تمامی اطلاعاتتان و تمامی منو هایی که قبلا باز بوده، خواهد بود.در مورد این مطلب اگر مشکلی پیدا کردید، در بخش نظرات مطرح نمایید تا به آن ها پاسخ دهم.
چهارشنبه 16/5/1387 - 21:27
بیماری ها

 

دید کلی عمل دستگاه گردش خون بر آوردن نیازهای بافتها است، یعنی حمل مواد غذایی به بافتها ، حمل فراورده‌های زائد به خارج از بافتها ، رساندن هورمونها از یک قسمت بدن به قسمت دیگر و بطور کلی حفظ یک محیط مناسب در تمام مایعات بافتی برای بقا و عمل مناسب سلولهاست. با این وجود گاهی درک این موضوع مشکل است که چگونه جریان خون در ارتباط با نیازهای بافتها تنظیم می‌شود و چگونه قلب و گردش خون کنترل می‌شوند تا برون ده قلب و فشار شریانی مورد نیاز برای جلو راندن خون را تامین کند.


 مشخصات فیزیکی گردش خون دستگاه گردش خون به گردش بزرگ یا سیستمیک و گردش ریوی تقسیم می‌گردد. چون گردش سیستمیک جریان خون تمام بافتهای بدن به استثنای ریه‌ها را تامین می‌کند به کرات گردش بزرگ یا گردش محیطی نیز نامیده می‌شود. اگر چه سیستم رگی در هر بافت جداگانه بدن دارای مشخصات مخصوص به خود است با این وجود بعضی از اصول عمومی رگها در مورد تمام قسمتهای گردش سیستمیک صدق می‌کند. عمل شریانها حمل خون تحت فشار زیاد به بافتها است. به این دلیل شریانها دارای جداره‌های قوی بوده و خون در آنها با سرعت زیاد جریان می‌یابد.

شریانچه‌ها یا آرتریولها آخرین شاخه‌های کوچک سیستم شریانی بوده و به عنوان سوپاپهای کنترل کننده عمل می‌کنند که خون از طریق آنها به داخل مویرگها آزاد می‌شود. آرتریول یک جدار عضلانی قوی دارد که قادر است آرتریول را بطور کامل ببندد و یا به آن اجازه دهد که تا چندین برابر گشاد شود و به این ترتیب دارای توانایی تغییر دادن عظیم میزان جریان خون به مویرگها در جواب به نیازهای بافت‌هاست. عمل مویرگها تبادل مایع ، مواد غذایی ، الکترولیتها ، هورمونها و مواد دیگر بین خون و مایع بافتی است. برای انجام این نقش ، جدار مویرگها بسیار نازک و نسبت به مواد با مولکولهای کوچک نفوذپذیر است.

وریدچه‌ها
یا ونولها (Venules) خون را از مویرگها جمع کرده و به تدریج به یکدیگر می‌پیوندند و به تدریج وریدها بزرگتری را تشکیل می‌دهند. وریدها به عنوان معبری برای بازگرداندن خون از بافتها به قلب عمل می‌کنند. اما عملکرد آنها به عنوان یک منبع ذخیره عمده خون به همان اندازه اهمیت دارد. چون فشار در سیستم وریدی بسیار پایین است. جدار وریدها نازک است با این وجود جدار وریدها عضلانی بوده و این موضوع به آنها اجازه می‌دهد تا منقبض یا گشاد شده و از این راه بسته به نیازهای بدن به عنوان منبع ذخیره قابل کنترل خون اضافی به مقدار کم یا زیاد عمل کنند. مقدار خون در قسمتهای مختلف گردش خون بیشترین مقدار خون موجود در گردش خون در وریدهای سیستمیک جای دارد. تقریبا 84 درصد حجم کل خون بدن در گردش بزرگ قرار دارد. به این ترتیب که 64 درصد در وریدها ، 13 درصد در شریانها و 7 درصد در آرتریولها و مویرگهای سیستمیک جای دارد. قلب محتوی 7 درصد خون ، رگهای ریوی محتوی 9 درصد خون هستند. موضوع بسیار تعجب آور حجم کم خون در مویرگهای گردش خون بزرگ است. با این وجود در این قسمت است که مهمترین عمل گردش بزرگ یعنی انتشار مواد بین خون و مایع بین سلولی و بالعکس انجام می‌شود. مساحت سطح مقطع و سرعت جریان خون هرگاه تمام رگهای گردش سیستمیک از یک نوع در کنار هم قرار داده شوند مساحت سطح مقطع تقریبی کل آنها به قرار زیر خواهد بود:
به سطح مقطع بسیار زیاد وریدها نسبت به شریانها که بطور متوسط چهار برابر سطح مقطع شریانهای مربوطه است توجه کنید این موضوع انبار شدن زیاد خون در سیستم وریدی را در مقایسه با شریانها توجیه می‌کند.
بافت مقدار خون
آئورت
شریانهای کوچک
آرتریولها
مویرگها
ونولها
وریدهای کوچک
وریدهای بزرگ


چون حجم مساوی از خون از هر قسمت گردش خون در هر دقیقه عبور می‌کند لذا سرعت جریان خون در هر قسمت گردش خون نسبت معکوس با مساحت سطح مقطع آن دارد. به این ترتیب در شرایط استراحت سرعت جریان خون بطور متوسط 33 سانتیمتر در ثانیه در آئورت است اما حدود یک هزارم این مقدار یا حدود 0.3 میلیمتر در ثانیه در مویرگهاست. لذا خون فقط برای یک تا سه ثانیه در مویرگها باقی می‌ماند و این موضوع حقیقت بسیار تعجب آوری است زیرا تمام انتشاری که بین دو سوی جدار مویرگ ایجاد می‌شود باید در این زمان فوق‌العاده کوتاه به انجام برسد. فشار در قسمتهای مختلف گردش خون چون قلب ، خون را بطور مداوم به داخل آئورت تلمبه می‌زند فشار در آئورت بالا بوده و بطور متوسط 100 میلیمترجیوه است و چون عمل تلمبه زدن قلب بطور منقطع انجام می‌شود فشار شریانی بین یک فشار سیستولیک 120 میلیمترجیوه و یک فشار دیاستولیک 80 میلیمترجیوه نوسان می‌کند. به تدریج که خون در گردش بزرگ جریان می‌یابد فشار آن بطور پیشرونده کاهش یافته و در زمان رسیدن به انتهای وریدهای اجوف در دهلیز راست به تقریبا صفر میلیمترجیوه می‌رسد.

فشار در مویرگهای گردش سیستمیک از مقداری به زیادی 35 میلیمترجیوه در نزدیکی انتهای آرتریولی تا مقداری به 10 میلیمتر جیوه در انتهای سیاهرگی آنها تغییر می‌کند اما فشار متوسط عملی آنها در بیشینه بسترهای عروقی حدود 17 میلیمترجیوه است که به اندازه کافی پایین است بطوری که مقدار بسیار ناچیزی از پلاسما به خارج از مویرگهای متخلخل نشت می‌کند با وجود اینکه مواد غذایی می‌توانند به آسانی به سوی سلولهای بافتی انتشار یابند.

در شریانهای ریوی درست مانند آئورت فشار متغییر و نبض‌دار ، اما مقدار فشار بسیار کمتر یعنی با یک فشار سیستولی حدود 25 میلیمترجیوه و یک فشار دیاستولی 8 میلیمترجیوه و یک فشار متوسط شریانی ریوی فقط 16 میلیمتر جیوه است. فشار مویرگهای ریوی بطور متوسط فقط 7 میلیمترجیوه است. با این وجود میزان کل جریان در ششها در هر دقیقه با میزان جریان خون در گردش سیستمیک برابر است. فشارهای پایین دستگاه گردش ریوی با نیازهای ریه مطابقت دارد. زیرا تمام چیزی که مورد نیاز است قرار دادن خون موجود در مویرگهای ریوی در معرض اکسیژن و سایر گازهای موجود در حبابچه‌های ریوی است و فواصلی که خون باید طی کند تا به قلب بازگردد همگی کوتاه هستند.


 تئوری پایه عمل دستگاه گردش خون اگر چه جزئیات عمل دستگاه گردش خون پیچیده هست اما سه اصل پایه وجود دارد که تمام اعمال این سیستم را در بر می‌گیرد.

1.       جریان خون هر بافت بدن همیشه بطور تقریبا دقیق در رابطه با نیازهای بافتی کنترل می‌شود. هنگامی که بافتها فعال هستند به خون بسیار بیشتری از حال استراحت خود نیاز دارند و این مقدار گاهی به 20 تا 30 برابر حال استراحت می‌رسد. با این وجود قلب بطور طبیعی نمی‌تواند برون ده خود را بیش از 4 تا 7 برابر افزایش دهد. بنابراین این امر امکان پذیر نیست که هرگاه بافت خاصی نیاز به خون بیشتری داشته باشد، جریان خون در تمام بدن افزایش داده شود. به جای آن رگهای ریز هر بافت بطور مداوم نیازهای بافت از قبیل اکسیژن و مواد غذایی تجمع CO2 و سایر فراورده‌های زاید بافتی را بررسی کرده و اینها به نوبه خود جریان خون موضعی را بطور بسیار دقیق در حد مورد نیاز برای فعالیت بافت کنترل می‌کنند.2.       برون ده قلب بطور عمده توسط مجموع تمام جریان خونهای موضعی بافتی کنترل می‌شود. هنگامی که خون از یک بافت عبور می‌کند بلافاصله از راه وریدها به قلب باز می‌گردد. قلب به این افزایش جریان ورودی خون با تلمبه زدن تقریبا تمامی آن بلافاصله به داخل شریانها که خون از آنها آمده بود جواب می‌دهد. از این نظر قلب به عنوان یک موجود خودکار عمل کرده و به نیاز‌های بافتها جواب می‌دهد. اما قلب از نظر این جواب خود در حد کمال عمل نمی‌کند بنابراین قلب غالبا نیاز به کمک به شکل سیگنال عصبی ویژه دارد که آنرا وادار سازد تا مقادیر جریان خون مورد نیاز را تلمبه بزند.3.       بطور کلی فشار شریانی بطور متوسط از کنترل جریان خون موضعی یا کنترل برون ده قلبی کنترل می‌شود. دستگاه گردش خون دارای یک سیستم بسیار وسیع و گسترده برای کنترل فشار شریانی است. به عنوان مثال هرگاه در هر زمانی فشار بطور قابل ملاحظه‌ای از حد متوسط طبیعی خود یعنی 100 میلیمتر جیوه کمتر شود، رگباری از رفلکسهای عصبی در ظرف چند ثانیه یک تغییرات گردش خونی برای بالا بردن مجدد فشار تا حد طبیعی ایجاد می‌کنند.

شامل افزایش نیروی تلمبه زدن قلب ، انقباض منابع ذخیره خون در وریدهای بزرگ جهت تامین خون بیشتر برای قلب و تنگ شدن عمومی قسمت اعظم آرتریولها در سراسر بدن بطوری که خون بیشتری در درخت شریانی تجمع یابد. سپس در طی مراحل زمانی طولانی‌تر یعنی در طی ساعتها و روزها ، کلیه‌ها یک نقش بزرگ اضافی در کنترل فشار هم توسط ترشح هرمون‌های کنترل کننده فشار و هم توسط تنظیم حجم خون ایفا می کنند. اهمیت تنظیم فشار اهمیت تنظیم فشار آن است که از تاثیر قابل ملاحظه میزان جریان خون در یک ناحیه بدن بر روی میزان جریان خون در ناحیه دیگری از بدن جلوگیری می‌کند زیرا اجازه نمی‌دهد تا میزان فشار بر روی هر دو ناحیه به مقدار زیادی تغییر کند. به این ترتیب بطور خلاصه نیازهای بافتی موضعی توسط دستگاه گردش خون برآورده می‌شوند.منبع: http://daneshnameh.roshd.ir  
شنبه 25/12/1386 - 16:46
بیماری ها

 

مقدمه بدن موجودات زنده جهت تهیه اکسیژن برای متابولیسم سلولی و دفع دی‌اکسید کربن به دستگاه تنفس وابسته است. دستگاه گردش خون ابزار انتقال گاز بین بافتهای بدن و ششها است. به این ترتیب گردش خون و دستگاه تنفس به یکدیگر وابسته است.دستگاه تنفس با داشتن مجاری تنفسی و هوایی وظایف خود را با پالایش هوا انجام می‌دهد. دستگاه تنفس به دو ناحیه هوایی و تنفسی تقسیم شده است. ناحیه هوایی شامل حفره بینی ، حلق ، حنجره ، نای و سیستم نایژه‌هاست که هوا را از محیط پیرامون به قسمت تنفسی ششها می‌رساند.


 ناحیه هوایی دستگاه تنفسی بخش بیرونی ناحیه تنفسی دستگاه تنفس از حفره بینی تا نایژه‌ها دارای پوشش مطبق کاذب مژک‌دار با سلولهای جامی شکل است. بافت پیوندی سست زیرین دارای تعداد زیادی غدد سروزی- موکوسی است. ترشحات غدد بوسیله مژه حمل می‌شوند. مژه با حرکت موجی ترشحات را به طرف حفره بینی هدایت می‌کند. آستر مخاط دارای سلولهای ائوزینوفیل ، ماکروفاژ و فولیکولهای لنفاوی است.

این قسمت ایمونوگلوبولین A تولید می‌کند و به پوشش مخاطی می‌رسد و باکتریها و ویروسها را می‌کشد. استخوان دیواره‌های حفره بینی و غضروف حنجره و نای و نایژه به دستگاه استحکام می‌بخشد. تا در مقابل فشار هوا فشرده شده و یا بیش از حد منبسط نشوند. رشته‌های ارتجاعی باعث کشیده شدن لوله‌های هوایی به هنگام دم و کاهش آن به هنگام بازدم می‌شود. حفره بینی حفره بینی بوسیله دیواره بینی به دو بخش قرینه تقسیم می‌شود. کام سخت حفره بینی را از حفره دهانی جدا می‌کند. پوشش این ناحیه از بافت مطبق سنگفرشی غیر شاخی همراه با مو ، غده‌های چربی و غده‌های عرق است. حفره بینی شامل بخش تنفسی و بویایی است. در نتیجه لایه سلولهای پوششی می‌تواند حفره بینی را مرطوب و به کمک رگهای خونی خود آن را گرم کند. حلق حلق به دو بخش بینی- حلقی و دهانی- حلقی تقسیم شده است. کام نرم ، ناحیه بینی-حلقی را از حفره دهان جدا می‌کند. ناحیه دهانی- حلقی راه تنفسی و گوارش است. مخاط ناحیه بینی- حلقی دارای سلولهای مژه‌دار و غدد است و مخاط ناحیه دهانی- حلقی همراه با غدد موکوسی است. لوزه‌های حلقی در سقف ناحیه بینی- حلقی قرار دارند. زیر مخاط حلق محتوی غدد موکوسی است. ماهیچه حلق مخطط و متشکل از دو طبقه طولی در درون و حلقوی در بیرون است. حنجره حنجره در عقب حفره بینی و در بالای نای قرار دارد. حنجره غضروفهایی دارد که باعث باز نگه داشتن آن می‌شود. در حنجره تعدادی تار یا طناب صوتی وجود دارد که ارتعاش آنها بوسیله هوای بازدم باعث تولید صدا می‌شود یک زایده غضروفی به نام اپی‌گلوت در هنگام بلع غذا دهانه حنجره را می‌بندد و مانع ورود غذا به درون نای می‌شود. تارهای صوتی از جنس بافت پیوندی ارتجاعی هستند خروج هوا را از ششها هنگام بازدم موجب ارتعاش این تارها و تولید صدا می‌شود.


 ششها شش به صورت جفت در داخل پرده جنب قرار دارد. بافت پیوندی درون شش دارای مقدار زیادی رشته‌های ارتجاعی و ماهیچه صاف است. نایژه‌های اصلی و رگهای ششی از طریق ناف این اندام وارد ششها می‌شوند. شش سمت راست دارای سه لوب و شش سمت چپ دارای دو لوب است. هر لوب یک شاخه از نایژه از نایژه اصلی را دریافت می‌کند. هر لوب به لوبولهایی تقسیم شده است. ساختار درونی ششها دارای سیستمی شاخه‌ای است که به نام درخت نایژکی خوانده می‌شوند. در فضای میان دو لایه جنب کمی مایع وجود دارد که حرکات ششها را آسان می‌کند. حدود 300 میلیون کیسه هوایی در مجموع دو شش وجود دارد و تبادل گازهای تنفسی را به عهده دارند. نای نای دارای 16 تا 20 بند است و هوا پس از حنجره وارد نای می‌شود. هر یک از بندها قطعه‌ای به شکل U و دارای غضروف شفاف با پری‌کندرویوم است که بوسیله نوارهایی از ماهیچه صاف در ناحیه باز U به یکدیگر متصل می‌شوند. نوارهای ماهیچه‌ای بطور طولی و مایل قرار گرفته‌اند. حلقه‌های غضروفی بوسیله بافت پیوندی متراکم بهم متصل می‌شوند. انشعابات نای نای انشعاب یافته نایژه اصلی را می‌سازد. این دو شاخه به ششها راه دارند ساختار نای و نایژه اصلی مشابه یکدیگر است گر چه غضروف بخش انتهایی نایژه‌ها نامنظم می‌شود. نایژه‌های اصلی به تعدادی مجاری هوایی تقسیم می‌شوند. نایژه‌های بزرگ ، نایژکها ، نایژکهای انتهایی ، نایژکهای تنفسی ، مجرای آلوئولی و کیسه هوایی. ناحیه تنفسی نایژکهای انتهایی به نایژکهای تنفسی و آنها نیز به مجاری هوایی تقسیم می‌شوند. نایژکهای تنفسی از نظر بافتی شبیه نایژکها هستند به جز اینکه کیسه‌های هوایی دارند. مجاری هوایی به تعدادی کیسه هوایی ختم می‌شوند. کیسه‌های هوایی به شکل حبابهایی با دیواره بسیار نازک ، رشته‌های ارتجاعی و بدون ماهیچه هستند. کیسه هوایی ظریف و فنجانی شکل بوده پوشش آن سنگفرشی ساده است.

بین حبابها دیواره‌ای از رشته‌های شبکه‌ای و ارتجاعی در میان سلولهای فعال وجود دارد. تعدادی لوکوسیت ، ماست سل ، فیبروبلاست و شبکه مویرگی نیز در این ناحیه دیده می‌شود. سلولهای دیواره دارای اکتین و میوزین است و عمل تبادل در این ناحیه صورت می‌گیرد. مویرگها دارای دیواره نازک با پوشش تماس دارند.


 چگونگی تنفس تنفس در آدمی شامل دو مرحله دم و بازدم است. در مرحله دم هوا وارد ششها و در هنگام بازدم از آن خارج می‌شود. در انجام دم و بازدم پرده جنب نقش مهمی دارد. فشار فضای میان دو لایه پرده جنب همیشه کمتر از فشار اتمسفر است و به همین دلیل ششها حتی در حالت بازدم ارادی نیز کاملا بسته نمی‌شوند. قبل از شروع دم کلیه ماهیچه‌های تنفس در حال استراحت هستند و دیافراگم به صورت یک گنبد است و دنده‌ها در پایین‌ترین وضعیت خود قرار دارند و فشار فضای جنب کمتر از فشار اتمسفر و ششها در حالت نیمه باز هستند. هنگامی که فرمان عصبی دم توسط مراکز تنفسی در مغز صادر می‌شود اعصاب حرکتی ماهیچه‌های بین دنده‌ای خارجی و دیافراگم را منقبض می‌کنند.

انقباض ماهیچه‌های بین دنده‌ای خارجی موجب حرکت دنده‌ها به بالا و طرفین می‌شود. انقباض دیافراگم موجب افزایش حجم قفسه سینه می‌شود. این افزایش حجم باعث کاهش فشار مایع جنب و باز شدن کیسه‌ها می‌شوند و هوا را به درون خود می‌کشانند. بنابراین عامل اصلی باز شدن کیسه‌های هوایی و ورود هوا به ششها پرده جنب است. اگر پرده جنب پاره شود شش کاملا جمع شده و از کار می‌افتد. در پایان دم ماهیچه‌ای ویژه دم استراحت می‌کنند. خاصیت ارتجاعی ششها و وزن قفسه سینه موجب می‌شود که ششها به حالت اولیه خود برگردند. برگشت ششها باعث افزایش فشار هوای درون شش نسبت به اتمسفر و در نتیجه بیرون راندن هوا می‌شود بازدم را بطور فعال نیز می‌توان انجام داد. تنظیم حرکات دم و بازدم نورونهای بصل‌النخاع دارای فعالیت خودکار و متناسب هستند. در بصل‌النخاع علاوه بر نورونهای مرکز دم ، نورونهای دیگری وجود دارد که تحریک آنها ماهیچه‌های بازدم را فعال می‌کند. اما در تنفس عادی پس از توقف فعالیت مرکز عصبی دم ، انقباض ماهیچه‌های تنفسی پایان می‌یابد و بازدم به صورت غیر فعال و به علت خاصیت ارتجاعی ششها صورت می‌گیرد. همچنین مراکز ارادی تنفس در قشر مخ وجود دارد. گازهای تنفسی نیز در میزان فعالیت تنفس نقش دارند. عامل این تنظیم مقدار اکسیژن و بویژه دی‌اکسید کربن موجود در خون است. توازن این دو گاز در خون باید حفظ شود. انتقال و تبادل گازهای تنفسی هنگامی که بک مولکول اکسیژن هوا وارد دستگاه تنفس می‌شود تا زمانی که به درون یکی از سلولهای بدن برسد باید مراحل زیر طی شود. ·         انتقال از هوا به شش ·         انتقال از شش به خون (تبادل) ·         انتقال در خون ·         انتقال از خون به بافتها (تبادل). عکس این حالات در مورد دی‌اکسید کربن صادق است. 
تنفس به‌ دلیل اینکه یک فعالیت بسیار منظم است و دم و بازدم بطور ریمتیک و منظم انجام می‌شوند و با یکدیگر تطابق دارند پس حتما یک یا چند سیستم تنظیم کننده برای تنفس وجود دارد. تنفس بوسیله دو راه تنظیم می شود: تنظیم عصبی و تنظیم شیمیایی که با‌هم رفلکس تنفس را تکمیل می‌کنند.

منبع:www.roshd.ir

شنبه 25/12/1386 - 16:42
بیماری ها
  مقدمه

دستگاه گوارشی با گرفتن غذا ، تخریب مکانیکی ، هضم و جذب و دفع موادی که هضم نشده‌اند انجام وظیفه می‌کند. مواد حاصل از گوارش از طریق گردش خون و لنف به بافتهای بدن حمل می‌شوند. در نهایت این مواد به درون سلولها رفته و در فعالیت آنها شرکت می‌کنند. دستگاه گوارش شامل اندامهای اصلی نظیر دهان ، مری ، روده‌ها و غدد ضمیمه می‌باشند. دهان اندام ورودی لوله گوارشی است.



 
اندامهای اصلی شامل دهان و لوله گوارش است.
 دهان نقش دهان در گوارش از یک سو تشخیص کیفیت غذا و از سوی دیگر گوارش آن است دهان بوسیله پوشش مطبق سنگفرشی کراتینه شده یا نیمه کراتینه آستر شده است. آستر مخاط و پوشش روی هم رفته مخاط نامیده می‌شود. مخاط بر روی زیر مخاط قرار دارد. زیر مخاط دارای غدد بزاقی و بافت پیوندی مانند آستر است. در دهان زبان و دندانها وجود دارند. غدد بزاقی غدد بزاقی بر حسب نوع ترشح به سه دسته تقسیم می‌شوند. سروزی ، موکوسی و مختلط. غدد بزاقی در بناگوش سروزی ، در زیر آرواره سروزی- موکوسی ، در زیر زبان موکوسی- سروزی و در زبان موکوسی هستند. زبان

زبان دارای دستجات ماهیچه مخطط است که توسط مخاط پوشیده شده است. 3/2 بخش جلوی زبان جسم زبان و 3/1 عقبی آن ریشه زبان خوانده می‌شود. سطح پوششی (فوقانی) زبان دارای برجستگیهای مختلف است در سطح پشتی زبان جوانه‌های چشایی نیز وجود دارند. در ساختار جوانه چشایی چهار نوع سلول وجود دارد. همه جوانه‌های چشایی احساس شیرینی ، شوری ، تلخی و ترشی را تشخیص نمی‌دهند بلکه جوانه هر ناحیه از زبان حس خاص را درک می‌کند.


 دندان ساختار بافتی دندانهای شیری (20 عدد) و دندانهای دایمی (32 عدد) مشابه است. هر دندان شامل تاج است که بیرون از لثه قرار دارد و یک تا سه ریشه دارد که درون حفره دندانی آواره بالا یا آرواره پایین جای می‌گیرد. سطح تاج دندان را ماده‌ای به نام مینا می‌پوشاند که سخت‌ترین ماده بدن است و بیش از 96 درصد آن را املاح آهکی و بقیه را یک پروتئین مخصوص تشکیل می‌دهد. در زیر مینا عاج دندان قرار دارد که در درون آن مغز قرار دارد که بافتهای زنده دندان در آنجا وجود دارند. سطح ریشه را ماده‌ای به نام ساروج می‌پوشاند. دندانهای انسان با نوع رژیم غذایی او متناسب شده‌اند. حلق حلق چهار راهی است که از جلو به دهان ، از با حفرات بینی و از پایین به مری و نای راه دارد و از این‌رو لقمه غذا یا تکه‌ای از آن می‌تواند به سه راه دیگر راه یابد. ولی هنگام بلع در اثر عمل دقیق واکنشهای خودکار عصبی به بخشهایی به نام زبان کوچک و اپی‌گلوت به ترتیب راه بینی و نای و همچنین زبان راه دهان را مسدود می‌کند و در نتیجه لقمه غذا فقط به درون مری راه می‌یابد. بلع بوسیله یک مرکز عصبی در بصل‌النخاع تنظیم می‌شود. مری

مری لوله‌ای به طول 25 سانتیمتر است. پوشش مری انسان مطبق سنگفرشی است. آستر مخاط شامل بافت پیوندی غربالی ، لنفوسیت و تعداد کمی فولیکول لنفاوی است. زیر مخاط دارای غدد لوله‌ای مخطط ، 3/1 میانی آن دارای ماهیچه مخطط و صاف و 3/1 بخش پایینی آن دارای ماهیچه صاف است.


 معده معدههر دو عمل ذخیره و هضم غذا را انجام می‌دهد. سه نوع غده در معده یافت می‌شود. غدد طاق و تنه ، غدد کاردیا و غدد پیلور. غدد تنه دارای چهار نوع سلول‌اند که سلولهای اصلی آنزیم پپسینوژن ترشح می‌کنند و سلولهای حاشیه‌ای اسید کلریدریک ترشح می‌کنند و سلولهای موکوسی گردن موکوس ترشح می‌کنند. حرکات معده که در اثر انقباضات منظم و خودکار ماهیچه‌ای دیواره آن صورت می‌گیرد دو نتیجه دارد یکی مخلوط کردن غذا با شیره معده و دیگری حرکاتی که موجب تحویل غذا از معده به روده کوچک می‌شود. روده کوچک

روده کوچک لوله‌ای است به طول چهار متر که بین معده و روده بزرگ قرار دارد. دارای سه بخش دوازدهه ، ژژونوم (روده ته) و ایلئوم (روده دراز) است. چهار لایه اصلی در روده کوچک وجود دارد و مخاط مهمترین لایه آن است. دیواره روده باریک دارای چین خوردگیهای فراوانی است و هر یک از چین خوردگیها نیز به نوبه خود دارای برجستگیهای متعددی به نام پرزهای روده است.

دیواره این پرزها به صورت برجستگیهای انگشتانه‌ای در سطح درونی روده دیده می‌شوند. نقش پرزها و چین خوردگیها افزایش سطح جذب است. روده کوچک چند عمل مهم دارد. گوارش غذاها را کامل می‌کند، فرآورده‌های گوارشی را برای ورود به خون و لنف جذب می‌کند. هورمونهایی به خون می‌ریزد که ترشحات لوزوالمعده ، صفرا و معده را تنظیم می‌کند. مقدار مایعات و املاحی را که از بدن دفع می‌شوند در کنترل دارد.


 روده بزرگ چینهای حلقوی و پرز در روده بزرگ وجود ندارد کریپت وجود دارد و بسیار عمیق است. متوسط قطر آن حدود 6 سانتیمتر است اما در قسمتهای آخر باریکتر می‌شود طول آن 1.5 تا 1.8 متر است. 5 تا 8 سانتیمتر اول آن را روده کور می‌نامند. در روده بزرگ پرز و غده‌های ترشح کننده آنزیم وجود ندارد اما ترشح مخاط در دیواره داخلی آن صورت می‌گیرد. آخرین بخش روده بزرگ راست روده نام دارد. آپاندیس زایده این انگشتی شکل و شبیه کولون (روده بزرگ) است. دارای فضای درونی کوچک و فولیکول لنفاوی فراوان در آستر مخاط و زیر مخاط است. و طول آن 8 تا 10 سانترمتر بوده و فاقد پرز است. آپاندیس ممکن است عفونی شود و آپاندیسیت ایجاد کند. لوزوالمعده لوزوالمعه نوعی غده گوارشی است. جای آن در زیر و اندکی پشت معده است. سر پهن آن به طرف دوازدهه و نوکش متوجه طحال است. لوزوالمعده دو کار مهم انجام می‌دهد. تهیه و آزاد کردن آنزیمهای گوارشی و تهیه و آزاد کردن هورمونهایی که بر روی متابولیسم کربوهیدراتها اثر می‌گذارند. این دو عمل بوسیله دو ساختار بافتی مجزا در لوزوالمعده صورت می‌گیرد. کبد

کبد بزرگترین غده بدن است وزن کبد 1.1 تا 1.6 کیلوگرم است. جای این عضو در بالا و طرف راست معده است و قسمتی از معده را هم می‌پوشاند. کبد دارای چهار قسمت یا لوب است. در زیر لوب بزرگ طرف راست ، کیسه صفرا که به شکل گلابی است قرار دارد.


 کیسه صفرا سلولهای کبدی مواد لازم برای ساخته شدن صفرا را از خون می‌گیرد سپس صفرای ساخته شده به کیسه صفرا می‌رود و در آنجا ذخیره می‌شود. همراه با ورود غذا به روده باریک کیسه صفرا منقبض شده و مقداری صفرا از مجرایی که در انتها با مجرای لوزوالمعده مشترک است وارد دوازدهه می‌شود. مهمترین عمل صفرا کمک به هضم چربیهاست. عمل دیگر صفرا خنثی کردن حالت اسیدی شیره معده است. جذب غذا کلیه مواد غذایی که در اثر هضم شیمیایی به مواد ساده و قابل جذب تبدیل شده‌اند همچنین ویتامینها ، آب و نمکها که برای جذب نیازی به هضم شیمیایی ندارند از دیواره روده باریک جذب می‌شوند. هر پرز شامل یک لایه از سلولهای پوششی است که غذا بوسیله آنها جذب می‌شود. بلافاصله در زیر آن شبکه غنی از مویرگهای خونی وجود دارد که قندها ، اسیدهای آمینه آب و نمکها وارد این شبکه می‌شوند.

این شبکه مویرگی پس از جمع آوری مواد غذایی به یک سیاهرگ کوچک پرزی منتهی می‌شود. سیاهرگ پرزی به سیاهرگهای بزرگتر پیوسته و سرانجام وارد سیاهرگ باب می‌شوند. این سیاهرگ ابتدا به کبد رفته و مواد غذایی در کبد ذخیره و پس بر حسب نیاز وارد خون می‌شوند. در واقع کبد به منزله یک انبار و تنظیم کننده و پخش کننده مواد غذایی جذب شده است.منبع:www.roshd.ir 
انقباضات دیواره معده غذا را با آنزیمهای گوارشی و اسیدکلرهیدریک مخلوط می‌کند و آن را به توده نیمه مایعی تبدیل می‌کند این توده ابتدا به ناحیه ابتدایی روده کوچک یعنی دوازدهه وارد می‌شود که دارای آنزیمهای گوارشی لوزوالمعده است. ماده حاصله در روده کوچک جذب شده در کبد ذخیره شده تغییر حاصل می‌کند و سپس به درون دستگاه گردش خون جریان می‌یابد. باقیمانده مواد وارد روده بزرگ شده، آب آنها گرفته می‌شود و به صورت مدفوع از مخرج دفع می‌گردد.
شنبه 25/12/1386 - 16:22
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته