• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 24
تعداد نظرات : 8
زمان آخرین مطلب : 6199روز قبل
دانستنی های علمی
 

حـيـات

تـئـوريـهـای محل پيدايش حيات اوليه

در رابطه با پيدايش حيات اوليه امروزه سه تا نظريه وجود دارد: يکی می گويد حـيات در جو آغاز شده، ديگری می گويد در اعماق اقـيانوسها، و سومی می گويد حيات اوليه از فضا آمده است.

1ـــ  نظريه اول که می گويد حيات در ابتدا در اتمسفر آغاز شده می گويد: بافتهای اصلی حيات در انتهای بالای اتمسفر شکل گرفته که متشکل از گازهای غـير ارگانيک بوده است. وضعـيت بد هوائی (طوفان، برق،...) و فعاليتهای آتش فشانی و تشعشعات خورشيدی، گازهائی مانند متان و هيدروژن را و امونياک را به مولکـولهای ارگانيکی (آلی) تبديل نموده و بافـتهای آن را پايه گذاری کرده است.

2ـــ  نظريه دوم که محل تولـد حيات اوليه را در جائی در چشمه های در اعماق آب می داند می گويد: ماده ارگانيکی اوليه در محيطی غنی از لحاظ غـذائـی در چند کـيلومتر در زير سطح آب آغاز شده است. در زير چشمه های آبی ستونهای آبی قوی ای وجود داشته که با فشار بيرون می زده و مواد معدنـی را با خود بيرون می داده، و گرمای لازم برای ايجاد حيات نيز را ايجاد می کرده بوده است.

3ـــ  نظريه سوم که می گويد:حيات اوليه در فضا شکل گرفته می گويد: بافتهای اصلی حيات در زمين  پيدا و آغاز نشده، بلکه از فضای دور دست آمده. ماده ارگانيک که روی خاکستر (يا غـبار) بين سيارات نشسته بوده به اتمسفر وارد شده و بزمين افتاده. و يا شايد ستاره ای از ستاره های  دنباله دار ماده ارگانيسمی اوليه را از فضا با خود به زمين رسانده باشد.

محل پيدايش حيات در قرآن

« به آنها بگو: برويد در زمين  و ببينيد خدا چگـونه حيات را آغاز کرد. به همان سادگی نيز در مرتبه عاليتری حيات آخرت را ايجاد خواهد نمود»!

نکات آيه:

1ـــ حيات در زمين آغاز شده:

عناصر لازم برای ايجاد بافتهای اصلی حيات اوليه روی زمين در مردابهای آتشفـشانی و موارد مشابه آن وجود داشته است. هر چند تحولات جوی نیز در آن نقش داشته بوده باشد.

2ـــ آغاز حيات قابل شناخت است:

انسان فعلا بافتها و عناصر اصلی ساده ترين شکل حيات را شناخته است.

آيه در پاسخ به کسانی است که می گويند روز قـيامت زنده نخواهند شد. قرآن در پاسخ به آنها از آنها می خواهد که بروند و ببينند که حيات چگونه آغاز شـده، (1400 سال پيش گفته "برويد ببينيد حيات چگونه آغاز شده")!. و همانگونه که فعلاً  آنرا ايجاد نموده، به همان سادگی نيز آنرا در آخرت ايجاد خواهد نمود.

(حرف ثـُـمَّ در آيه برای بيان "رتبه، رده، و مدار بالاتر و عالـيـتـر" است که از معانی آنست).

 

 

 

 

حـيـات اولـيـه

«و اين خدا بود که موجود بی ريش و پشمی را در آب آفريد، مدت کوتاهی بعد خلقـت آنرا نـَسَبی (يعنی: از خود آن) و از طريق جفت گيری قرار داد».

« بَـشَـر» در آيه به مـعـنی: موجود بی مو و ريش و پشم و پولک است که از جمله معانی آن است. ( و به انسان به اعتبار «بی ريش و پشم» بودن وی نسبت به ساير مـوجودات بَـشَـر اطلاق شـده است). بَـشَـر در آيه به معـنی: « لخت» نيز می تواند باشد که از معانی آن است.

«صَـهْـر» در اصل به معنی: گداخـتن و ذوب نمودن و پيوند خوردن است. در وزنهای ديگر به معنی: داماد شدن و پيوند محرميت خوردن با کسی و مفاهيمی در اين زمينه بکار رفـته است. و صِـهْـرْ به معنی: گداختگی ـــ داماد ــ شوهر خواهر ـــ پيوند محرميت، پيوند زناشوئی و مفاهيمی از اين قبيل است. و در آيه به معنی: جفـت گيری و آميزش دو جنس مخالف بکار گرفته شده که از معانی آن است.

مِـنْ به معنی «در» است که از معانی آن است. مانند: اذا نـودی لـلصّلاة مِـنْ يوم الجمعه (جمعه 9) که «مِـنْ» در آيه به معنی « فی يوم الجمعه» است.

نکات آيه:

ــ اولين موجود زنده موجود بی ريش و پشم (لخت) بوده است. پس از مدت کوتاهی از آفرينش آن، آفرينش آن بطور نَسَبی (يعنی: از طريق تکثير يابی خود آن) و از طريق جفت گيری صورت گرفته:

بر اساس شناختی که امروز انسان از حيات دارد، ابـتـدائی تـريـن شکـل حـيات يک مـولکول لخت بـوده است. ابتدا خود را تکثير می کرده و بعد به دو جفت نر و ماده تکامل پيدا کرده و جفـت گيری صـورت گـرفـتـه است. چـيـزی که انسان به آن رسيده چيزی بهتر و بيشتر از آنچه آيه توصيف کرده و گفـته در برندارد.

2ـــ هنوز هم حيات به شکل تکثير موجود زنده وجود دارد:

فـعـل جَـعْــل به معنی « قرار دادن» بر اسـتمـرار دلالت دارد. وقتی آيه می گويد: آفرينش آن موجود اوليه را بطور نـَسَـبی و صهری « قرار داد»، به اين معنی است که "هر
دو حالت (نـَسَـبی و صهری) همچنان ادامه دارد". يعنی امروزه "تکثير شدن" نيز مانند "جفـت گيری کردن" وجود دارد.

امروزه نيز تک ياختگان نخستين همچنان به توليد مثل از طريق تقسيم شدن ادامه می دهند. يک ارگانيسم ساده تک سلولی مثل آميب خود را به دو قسمت تقسيم ميکند.

يکشنبه 9/2/1386 - 17:29
دانستنی های علمی

بدن انسان

نـيـروی حـفـاظـتـی بـدن

« هر کسی نيروی حفاظتی دارد».

نکته آيه: هر کسی نيروی حفاظتی دارد:

بدن هر انسانی يک سيستم حفاظتی دفاعی دارد. برخی از سلولهای آن در جای مخصوصی به انتظار وارد شدن دشمنان (باکتريها، ويروسها، مواد خطرناک) هستند و برخی با جـريان خـون در سـراسـر بدن گـشـت ميزنند و هـنگام برخورد با دشـمـن با آن درگير شده و آنرا از پا در می آورند.

تصويری از سلولهای مغز استخوان انسان که با ميکروسـکوپ ديده ميشوند. در مغز استخوان هـر دقـيقه مـيـلـيـونها سلول درست ميشوند تا به بخشهای ديگر بدن صادر شوند. اين سلولها بين يک صدم تا سه صدم ميليمتر قـطر دارند.

 

سـرانـگـشـتـان

« آيا انـسـان فکر می کـنـد کـه مـا هـرگـز استخـوانهای او را جـمع نخواهيم کرد؟ چرا! ما حتی قادريم سرانگشتان او را نيز دوباره درست کنيم»!

نکـتـه آيه: سرانگشتان وضعيت خاصی دارند:

اينکه قـرآن "دوباره سازی سرانگشتان" را مطرح می کند به اين معنی است که سرانگشتان چيزِ خاصی دارن
د.

سـر انـگـشـتـان هــر فــردی رسـم و نـمودار کاملا منحصر بفرد خود دارد. حتی دو نـفـر دو قـلـو را نمی توان يافت که نمودار سرانگشتان آنها نظير هم باشد (غير از دوقـلوهای موسوم به "دوقـلوهای همسان" که از يک تخم درست می شوند). (واژه بـنـان در اصـل به معنی: "تکيه گاه و چيزيکه بنوعی و بنحوی به آن تکـيه می شـود" است. در معنی دوم خود از جمله به: قـسـمـت داخلی سر انگـشـتـان، يعـنی هـمان قسمتی که در تصوير می بينيم اطلاق شده، به اعتبار اينکه "انـسان در کـارهـا و نشست و برخاست های خود به آنها تکيه می کند").

 

 

تأ ثير رنگ ها بر انسان

«گفتند: از خدای خود بخواه برای ما روشن کند رنگ آن چيست؟ موسی گفت: خدا می گويد: آن گاوی است زرد، رنگ آن پر رنگ يکدست است، بينندگان را خرسند و شادمان می کند». 

پژوهشهای علمی نشان می دهد که رنگها بر انسان و در زندگی وی تأثير دارند. رنگ سبز احساس دوست داشتن زندگی و اميد به زندگی را در انسان ايجاد می کند (به اين خاطر پوشاک جراحان از رنگ سبز انتخاب شده که روی بيمار تأثير بگذارد. و آياتی که از پوشش بهشتيان در بهشت صحبت می کنند نيز می گويند که پوشاک آنها سبز رنگ است) ـ رنگ ارغوانی انسان را به آرامش فرا می خواند ـ رنگ زرد دستگاه عصبی را پر جنب و جوش و انسان را با نشاط می کند (فعال می کند) و احساس شادمانی و خرسندی را در وی ايجاد می کند ـ رنگ آبی احساس سردی نمودن و رنگ سرخ احساس خشکی نمودن را در وی ايجاد می کند. همينطور درصد ياد گيری در متون و تصاوير رنگی بیشتر از متون و تصاوير سياه و سفيد است (بعبارتی مغز چيزهای رنگی را بهتر ذخيره می کند و بياد می آورد). رنگ به کارها معنی می دهد، در کارهائی که با اعداد با حجم زياد صورت می گيرد درصد اشتباهات در اعداد رنگی کمتر ار اعداد سياه و سفيد است.

 

نعمت بودن مـرجـان

« از هر دوی آنها (از هر دو دریای شور) مرواريد و مرجان درمی آيد. کداميک از اين نعمتهای پروردگار خود را می توانيد تکذيب کنيد»؟!

نکته آيه: آيه مرجان را نعمت شمرده شده است.

در زمان محمد مرجان استفاده ای که بتوان آنرا نعـمت ناميد نداشته است. امروزه انسان از برخی مرجانها در ترميم استخوانهای آسيب ديده و ناقـص شـده استفاده می کند. وقتی مرجان  به استخوان پيوند زده می شود، علی رغم اينکه بـدن فـسـفـات کـلـسـيم دارد و مرجان کربنات کلسيم، با اين حال اسـتخوان مرجان را رد نمی کند، بلکه آنرا می پذيرد. ابتدا خون دور قطعه مرجان را محاصره می کند و آنرا ذوب می کند. بعد استخوان آنرا در خود قـاطی می کند و رفته رفته با استفاده از آن، خود را ترميم می کند و دقـيـقـاً شکل اصلی خود را بخود می گيرد.


يکشنبه 9/2/1386 - 17:28
آموزش و تحقيقات

یکی از مظاهر نبوغ علمی جعفر صادق (ع) توصیه او به مادران بود تا این که کودکان شیرخوار را در طرف چپ خود بخوابانند.
این توصیه قرن ها چون یک سفارش زائد یا بی مورد جلوه میکرد و علتش این بود که هیچکس به فایده این سفارش پی نمیبرد و بعضی هم بکار بستن این سفارش را خطرناک میدانستند و فکر میکردند که اگر طفل شیر خوار در طرف چپ مادر خوابانیده شود، ممکن است که مادر هنگام خواب بغلطد و طفل را زیر تنه خود خفه کند.

از محمد ادریس شافعی که در سال 150 هجری و دوسال بعد از مرگ امام جعفر صادق(ع) در غزه متولد شد و در سال 199 هجری در قاهره زندگی را بدرود گفت پرسیدند که آیا مادر طفل شیرخوار را باید در طرف راست خود بخواباند یا در طرف چپ؟
وی جواب داد بین چپ و راست تفاوتی وجود ندارد و مادر میتواند طفل رادر هرطرف خود که راحت است بخواباند.
گاهی هم گفته جعفر صادق(ع) را مغایر با عقل سلیم میدانستند چون از نظر آنها راست بیش از چپ احترام داشت و فکر میکردند که مادر بایستی طفل را در طرف راست خود بخواباند تا این که کودک از کرامت راست برخوردار شود.
نه کسی در شرق برای این توصیه امام صادق(ع) قائل به ارزش شد نه در غرب و حتی در دوره (تجدد) که دانشمندان با دیده انتقاد هر موضوع علمی را مورد توجه قرار دادند کسی برای گفته جعفر صادق(ع) قائل به اهمیت نگردیدو درصدد بر نیامد بفهمد که آیا آن گفته از نظر علمی ارزش و فایده دارد یا نه؟
در نیمه دوم قرن نوزدهم، دانشگاه (کورنیل) در امریکا ساخته شد و شروع بکار کرد. در مسائل نوزادان و کودکان شیرخوار چیزی وجود ندارد که مورد تحقیق این موسسه قرار نگرفته باشد. و در جهان کسی به پای آن نمیرسد.
در نیمه اول قرن بیستم محققین این موسسه تابلوهای مربوط به نوزادان را در موزه های دنیا در نظر گرفتند. 373 تابلو مادران کودک را در سمت چپ در بغل داشتند و در 93 تابلو در طرف راست.
در گزارشهایی که در طی یک مدت طولانی از طرف دکترهای آن مرکز رسیده این نتیجه بدست آمد که در روزهای اول بعد از تولد، وقتی نوزاد در طرف چپ مادر میخوابد آسوده تر از آن است که در طرف راست بخوابد و اگر او را در طرف راست بخوابانند در فواصل نزدیک از خواب بیدار میشود و شیون میکند.
با استفاده از امواج هولوگرافی فهمیدند که امواج صدای ضربان قلب مادر که در تمام بدن پخش میود بگوش جنین میرسد.
بعد از آزمایش های متعدد دانشمندان مرکز تحقیق دانشگاه کورنیل دانستند که طفل در شکم مادر نه فقط عادت به شنیدن ضربان قلب او میکند بلکه آن ضربان بحیات وی نیز وابستگی دارد و هرگاه ضربان ادامه نیابد ، طفل در شکم مادر از گرسنگی میمیرد.
عادتی که جنین ، قبل از تولد، به شنیدن صدای ضربان قلب مادر دارد طوری در وی نافذ میشود که بعد از تولد هم اگر صدای قرعه های قلب مادر را نشنود احساس اضطراب مینماید و هوش کودک نوزاد بخوبی صدای قرعه های قلب مادر را تشخیص میدهد و به همین جهت وقتی نوزاد در طرف چپ مادر قرار گیرد چون صدای قرعه های قلبش را میشنود آرام میگیرد لیکن در طرف راست چون آن صدا بگوشش نمیرسد مضطرب میشود.

امروز در تمام شیرخوارگاههای وابسته به مرکز تحقیق دانشگاه کورنیل در اطاقی که نوزادان خوابیده اند دستگاهی است که صدای قرعات قلب مادر را بوجود میاورد و در تختخواب هر نوزاد یک گوشی میباشد که قرعات مصنوعی قلب مادر را بگوش کودک میرساند.

در اطاقهایی که صدای مصنوعی قلب مادر شنیده میشود کودکان با اشتها زیادتر غذا میخورند و اطاقهایی که صدای قرعات مصنوعی قلب مادر، در آنجا، بگوش نمیرسد کم اشتها میشوند.
اگر صدا شدیدتر از حالت عادی باشد کودک را مضطرب میکند و بگریه می اندازد.

يکشنبه 9/2/1386 - 17:27
آموزش و تحقيقات

این سوالی است که جابر بن حیان از امام جعفر صادق(ع) میپرسد.

 

سوال: من درگذشته با مردی که خود را مطلع میدانست صحبت میکردم و او گفت که تمام فرزندان آدم کیفر جد خود را میبینند. من از وی پرسیدم که به چه دلیل تمام فرزندان آدم کیفر جد خود را میبینند. او در جواب من گفت برای این که برای خداوند گذشته و آینده وجود ندارد و هرچه هست برای او زمان حال میباشد و چون در نظر خداوند هم اکنون دوره ایست که آدم بوجود آمده لذا فرزندان آدم یعنی ما را هم بگناه آدم و حوا مجازات مینماید.

 

پاسخ امام صادق(ع): این شخص متوجه نشده که برای خداوند زمان وجود ندارد تا این که مشمول زمان شود ولو زمان حال باشد و مشمول زمان شدن از خصوصیات مخلوق است نه خالق.

اگر این مرد مسلمان بود من به او میگفتم که خداوند بموجب کلام خود تصریح کرده که ثوابکاران را به بهشت میبرد و گناهکاران را در دوزخ جا میدهد. اما چون مسلمان نیست بایستی جوابش را با حکمت داد.

این مرد از یک لحاظ درست فهمیده و آن این است که خداوند مشمول گذشته و آینده نمیشود. اما نه این است که برای او گذشته و آینده وجود نداشته باشد یعنی نتواند گذشته و آینده را استنباط کند. فرق است بین این که کسی مشمول گذشته و آینده نشود و این که نتواند گذشته و آینده را استنباط کند. فرق است بین این که کسی مشمول گذشته و آینده نشود و این که نتواند بفهمد گذشته و آینده چیست.

برای اینکه فهم مطلب آسان شود مثال میزنم: تو اگر زمین را شخم بزنی و در زمین گندم بکاری میدانی که آینده آن گندم چه خواهد شد ولی خود مشمول آینده آن غله نخواهی بود. آن دانه های گندم که تو آنها را درزمین میکاری نمیداند که آینده اش چه خواهد شد ولی تو هفته به هفته از آینده آن دانه های گندم اطلاع داری و میدانی که هر هفته وضع گندمها چگونه میشود و به چه میزان از رشد میرسد و چه موقع هنگام برداشت محصول فرا میرسد. خود گندم بنا بر استنباط ما از گذشته و آینده خود اطلاع ندارد میگوئیم (بنا بر استنباط ما) چون گندم دارای شعور است ولی ما از چند و چون شعور گیاهی آن اطلاع نداریم و این طور فکر میکنیم که گندم از گذشته و آینده اش اطلاع ندارد. ولی تو که زارع آن گندم هستی از گذشته و آینده اش بخوبی اطلاع داری بدون این که خود مشمول گذشته و آینده او بشوی.

خداوند هم مشمول گذشته و آینده  ما نمیباشد.

او مشمول گذشته و آینده این جهان نمیباشد.

اما از گذشته و آینده این جهان و هر موجودی که در این دنیا هست اطلاع دارد.

آن که بتو گفت که خداوند فقط زمان حال را میبیند اشتباه کرد و خدا را در زمان حال محدود نمود یعنی اورا مشمول زمان حال دانست.

در صورتی که خدا بسی بزرگتر از آنست که مشمول زمان حال باشد.

اگر بگوئیم که خداوند مشمول زمان حال است یعنی جز زمان حال زمانی برای خداوند نیست از نظر دین اسلام یعنی از لحاظ توحید کفر است. باین مرد بگو که گرچه خداوند مشمول گذشته و آینده نیست اما از گذشته و آینده مطلع است او میداند که آدمی در گذشته بوده و اگر مرتکب گناه شده کیفر دیده و کیفرش این بود که از بهشت اخراج شد. ولی ما فرزندان آدم و حوا نسبت به او جزء آینده هستیم و خداوند ما را بجرم پدر اولیه کیفر نخواهد داد.

باین مرد بگو که نباید بین این اصل که خدا مشمول گذشته و آینده نیست و این اصل که خداوند گذشته و آینده را تشخیص نمیدهد اشتباه کند و خداوند هرگز فرزندی را بجرم گناه پدر یا مادر مجازات نکرده و نخواهد کرد.


يکشنبه 9/2/1386 - 17:25
آموزش و تحقيقات

امام جعفر صادق(ع) در مورد مسائل مختلف تعریفهای بسیاری دارد که به مرور در این قسمت سایت آنها را میخوانید اما بهتر است بدانیم امام جعفر صادق(ع) علم را چگونه تعریف کرده است.

جعفر صادق(ع) علم را اینگونه تعریف کرده است: (هرچیز که به آدمی بیاموزد علم است) و عقیده داشته که بعد از اجرای احکام دین برای یک مسلمان واجب تر از ادب و علم چیزی نیست.

با این که در فرهنگ مذهبی جعفر صادق(ع) عرفان رکن چهارم بوده او فراگرفتن عرفان را از واجبات نمیداند اما علم و ادب را جزو واجبات بشمار میاورد و واضح است که از واجبات دینی نیست بلکه از واجبات زندگی فردی و اجتماعی مسلمین بشمار میاید.

جعفر صادق(ع) متوجه شده بود که ادب و علم علاوه بر این که فرهنگ مذهبی شیعه را تقویت مینماید وسیله تقویت مسلمین در قبال سایر اقوام است و طوری ادب و علم در دنیای اسلامی وسعت بهم رسانید که قرن چهارم هجری قرن طلائی ادب و علم در جهان اسلامی گردید و اروپائیان از علوم اسلامی خیلی استفاده کردند.

از جعفر صادق(ع) پرسیدند که بین علوم متعدد کدام یک از آنها بردیگران ترجیح دارد.

جواب داد از لحاظ کلی هیچ علم بر علوم دیگر مرجع نیست لیکن موارد استفاده از علوم فرق میکند و در نتیجه آدمی بایستی از بعضی از علوم زودتر و بیشتر استفاده نماید و دو علم که در زندگی آدمی در این عصر (عصر جعفر صادق) بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد علم دین و علم پزشکی است.

منظور جعفر صادق(ع) از علم دین بیشتر قسمت فقه آن بود و او میخواست بگوید از بین علوم دو علم حقوق و پزشکی در دوره  وی بیشتر مورد استفاده مسلمین میباشد و نیز گفت روزی خواهد آمد که انسان از علوم دیگر که اکنون از آنها استفاده عملی نمیشود استفاده خواهد کرد و محال میباشد یک علم فایده عملی نداشته باشد.

منتها استفاده عملی از تمام علوم از طرف نوع بشر مولکول بزمان مقتضی است.

جعفر صادق(ع) عقیده داشت که نوع بشر در دوره طولانی زندگی خود در این جهان فقط مدتهای کوتاه را اختصاص به علم داده است و بیشتر از علم بری بوده و دوچیز او را از علم دور میکرد.

اول نداشتن مربی و معلم تا این که وی را تشویق به فراگرفتن علوم نماید.

دوم تنبلی انسان و این که چون فر گرفتن علم زحمت داشت انسان از آن کار با زحمت میگریخت.

اگر عمر نوع بشر را در این جهان فی المثل ده هزار سال بدانیم آدمی از این مدت طولانی فقط یکصد سال را صرف فراگرفتن علوم کرد و هرگاه بیش از این مدت مشغول فراگرفتن علوم میشد امروز از فواید عملی عده ای از علوم بهره مند میگردید. ذکر این نکته بی مورد نیست که دانشمندان آن دوره با الهام گرفتن از تقویم عبریان عمر جهان یعنی دنیای خاکی را قدری بیش از 4700 سال میدانست و تازه عمر نوع بشر در نظرشان کمتر از این بود چون اول دنیا آفریده شد بعد انسان بوجود آمد.

يکشنبه 9/2/1386 - 17:25
دنیای گیاهان و حیوانات

 

پرنده چیست؟ یک هواپیما با دوبال؟ یا یک سنجاقک؟ یک تحقیق تازه منتشر شده فصل تازه ای در مباحثات مربوط به قدیمیترین دایناسورهای پردار و چگونگی به کارگیری بالهای این جانور 125 میلیون ساله، گشوده است.

 

تحقیق مذکور که این هفته در نشریه آکادمی ملی علوم و به صورت آنلاین منتشر شده است، در یک مبحث مفصل به طرح موضوع هواپیماهای دوباله پرداخته است. سانکار چاترجی (Sankar Chatterjee) استاد دانشگاه فنی تگزاس و همکار کانادایی وی، آر. جک تمپلین (R. Jack Templin) چنین نظر دارد که میکرو رپتور گی (Microraptor gui) به علاوه دو بال زیرین، از دو بال رویی خود نیز در ترکیبی ایرودینامیکی و مشابه با هواپیماهای دوباله ابتدایی، استفاده میکرده است.

امروزه هواپیماهای دوباله سازه هایی غیر متداول و کمیاب به شمار میروند و این شکل قرار گیری بال دیگر در پرندگان دیده نمیشود. هرچند هنوز مشخص نشده است این شکل بال گامی به سوی شکل گیری پرندگان امروز بوده یا به بن بست رسیده و توسط طبیعت حذف شده است.

در سال 2003 ژینگ سو (Xing Xu) از آکادمی علوم چین، میکرو رپتور، موجودی که فسیل آن در چین یافته شده است را دارای پرهایی ایرودینامیکی که هم بر بازوها و هم پاهای او وجود دارند، توصیف کرده است. به عقیده سو، هنگامی که این پرنده بدون بال زدن در هوا شناور می شده است، پاهای خود را به سمت عقب میکشیده تا بالهاف مانند بال سنجاقک، پشت سرهم قرار بگیرند.

اما شاترجی به این نکته توجه کرده است که پرهای روی پا رو به جلو نبوده اند و چنین استدلال میکند که قرار دادن یک بال درست در پشت بال دیگر چندان از نظر ایرو دینامیکی کارآمد نیست.

در مقابل شاترجی عقیده دارد که این موجود یک کیلوگرمی در زمان پرواز پاهای خود را زیر بدن خود نگه میداشته است و دو بال او به تناوب کار میکرده اند.


مقایسه این دایناسور پرنده با نمونه هواپیماهای قدیمی
شاترجی اضافه میکند که یک دایناسور پرنده دیگر که پدوپنا (Pedopenna) نام دارد نیز بر روی پاهای خود پر داشته و پرندگان شکارچی کنونی مانند شاهین نیز پرهای کوچکی بر روی بخش بالایی پای خود دارند که هنگام پرواز به کاهش مقاومت هوا کمک میکند.

 

شاترجی تئوری دایناسور- هواپیما را برای اولین بار در سال 2005 و در یک جلسه انجمن زمین شناسی آمریکا مطرح نمود و تا زمان انتشار آن در این هفته، به تکمیل آن پرداخت.

او در مطلب خود چنین نوشته است: "طراحان هواپیما بسیاری از تدابیر طبیعی پرواز را مورد تقلید قرار داده اند که البته بیشتر اوقات سهوا چنین شده است. به این ترتیب به نظر میرسد که میکرو رپتور هواپیمای دوباله را 125 میلیون سال قبل از هواپیمای برادران رایت (Wright) اختراع کرده بوده است".

سو، که گفته است از زمان ایده اولیه او تعداد فراوانی روش پرواز پیشنهاد شده است، ایده چاترجی را نیز " قابل قبول" خواند اما اضافه کرد: "کری که ما باید انجام دهیم و برایش برنامه ریزی کرده ایم، بررسی تمام و کمال تمام جزئیات و ساخت نمونه ای دقیق از این موجود است.آن وقت میتوانیم مدلهای مختلف را در کامپیوتر یا حتی در تونل باد مقایسه کنیم. "

سو که با تیم تحقیقات چاترجی رابطه ندارد، اضافه کرد: "میکرو رپتور برای درک سرچشمه پرواز گونه ای بسیار مهم تلقی میشود."

متیو کارانو (Matthew Carrano)، متصدی بخش دایناسورها در موزه تاریخ طبیعی اسمیتسونیان (Smithsonian) میگوید که تمرکز اصلی این موضوع بر روی کاربرد پاها است و پاسخ دادن به این پرسش به دلیل مسطح بودن فسیل کار آسانی نبوده و به تفسیر و تعبیر فراوان نیاز دارد تا تجسم شکل سه بعدی آن امکان پذیر شود.


فسیل دایناسور پرنده بدست آمده
بن بست تکاملی؟
کارانو که او نیز در گروه چاترجی حضور ندارد گفته است که احتمالا این موجود یک نژاد فرعی بوده و یک مرحله تکاملی از پرندگان امروزی محسوب نمیشده است.

 
او گفته است: "تصور اینکه این حیوان میتوانسته کار مفیدی انجام دهد بسیار مشکل است. این موجود چنان از مسیر تکامل دور است که دیدنش ما را وادار میکند تا برای تصور کردنش از تصورات خلاق خود بهره مند شویم."

او افزود که هر از گاهی در طبیعت موجوداتی آزمایشی پدید آمده اند که در مسیر جا مانده اند. "مساله مهم این است که حالا ما نمونه هایی از چندین دایناسور پردار داریم و اینها دروازه های تحقیق درباره تکامل پرواز را اندکی گشوده اند."
يکشنبه 9/2/1386 - 17:24
آموزش و تحقيقات

این سوالی است که جابر بن حیان از امام جعفر صادق(ع) میپرسد.

 

این یک قاعده کلی نیست و هرکس که پیر شد کودن نمیشود. وکسانی هستند که در دوره جوانی کودن میباشند.

اما نشاط و طراوت جوانی مانع از این است که کودنی آنها بطوری برجسته بچشم دیگران برسد.

همین اشخاص در دوره پری کودن جلوه مینمایند و علتش این است که دیگر نشاط و طراوت جوانی روپوش کودنی آنها نیست.

اما آن که در دوران جوانی مرد یا زنی عاقل و مطلع و پرهیزکار است در دوره پیری هم مرد یا زنی عاقل و مطلع و پرهیزکار میباشد منتها از لحاظ نیروی جسمی مانند دوره جوانی نیست.

طبقه دانشمندان در دوره پیری عاقل تر و مطلع تر و باهوش تر از دوره جوانی بنظر میرسند. چون در دوره جوانی توشه ای که از علم بدست میاورند کم است و هر قدر سنوات عمرشان بیشتر میشود آن توشه زیاد میگردد و عقلشان قویتر میشود و نظرشان برای قضاوت بدون غرض میشود و میفهمند که بایستی پیوسته طرفدار حقیقت باشند.

 

جابر گفت من شنیده ام که پیری نسیان میاورد و آیا این موضوع یک قاعده کلی است؟

پاسخ امام صادق(ع): نه ای جابر و آنچه نسیان میآورد بکار نینداختن نیروی حافظه است. نیروی حافظه مانند سایر نیروهای وجود آدمی برای این که قوت داشته باشد بایستی بکار بیفتد. اگر یک جوان هم نیروی حافظه خود را بکار نیندازد دچار نسیان میشود اما فراموشی در بعضی از سالخوردگان ناشی از این است که بر اثر ضعف نیروی جسمی توجه آنها نسبت به محیطی که در آن زندگی میکنند کم میشود و حتی توجه آنها نسبت به نوه ها و نبیره ها(اگر داشته باشند) کم میگردد تا جائی که وقتی نوه یا نبیره آنها بزرگ میشود وی را نمیشناسند.

هر قدر که ضعف نیروی جسمی زیاد میشود توجه آنها نسبت به محیطی که در آن زندگی میکنند کمتر میشود. دیگر میل ندارند که از خانه خارج شوند و نمیخواهند که سفر کنند و حتی وقایع بزرگ و ناگهانی هم مورد توجه آنان قرار نمیگیرد. بهمین جهت حافظه آنها دیگر بکار نمی افتد و راکد میشود و آن رکود سبب میگردد که اولا چیزی بر ذخائر حافظه افزوده نشود و ثانیا تمام یا قسمتی از ذخائر حافظه فراموش گردد. بنابر این مرد یا زن سالخورده نه فقط آنچه را که در زمان او میگذرد نمیداند بلکه آنچه را که میدانست و در حافظه اش متمرکز شده بود فراموش مینماید.


يکشنبه 9/2/1386 - 17:24
آموزش و تحقيقات

سیستم های نوین ترمز مانند ESP ، ABS و EBD با افزایش پایداری ، فرمان پذیری و... می‌توانند در زمان حادثه تا ۴۰ درصد از بروز تصادفات جلوگیری کنند.

سیستم های نوین ترمز مانند ESP ، ABS و EBD با افزایش پایداری ، فرمان پذیری و... می‌توانند در زمان حادثه تا ۴۰ درصد از بروز تصادفات جلوگیری کنند.
ویژگی مهم خودروهای مجهز به سیستم ترمز ضدقفل یا ضدلغزش معروف به
ABS این است که از قفل شدن چرخها حتی هنگامی که راننده پدال ترمز را تا انتها فشار می دهد ، جلوگیری می کند و مانع از انحراف خودرو می شود. به این ترتیب می توان هنگام ترمزگیری خودرو را کنترل و از موانع با اطمینان عبور کرد. پیشرفت این فناوری به حدی رسیده است که در هر لحظه با استفاده از تناسب سرعت لاستیک ها و کنترل آن ، تعادل خودرو حفظ می شود. در واقع ترمزهای هیدرولیک از سیستم های مطمئن ترمز محسوب می شوند ، اما این سیستم در ابتدا دارای معایب بزرگی بود تا آن که بالاخره خودروسازان برتر دنیا راه حلی مناسب برای برطرف کردن مشکلات آن پیدا کردند.
ترمزهای
ABSدر بیان ساده ، دستگاهی الکترونیکی است که هنگام ترمزگیری یا کنترل فشار یعنی قطع و وصل کردن فشار هیدرولیک در کسری از ثانیه ارتباط لنت را با دیسک یا کاسه برقرار و قطع می کنند و تکرار سریع و مداوم این عمل باعث از میان رفتن حالت بلوکه کردن یا قفل کردن ترمزها می شود. اهمیت این گونه ترمزها بیشتر در سطوح خیس و لغزنده یا ترمزگیری در سرعتهای بالا نمایان می شود. در اینگونه موارد راننده از کنترل کامل روی وسیله نقلیه خود برخوردار است و اما شاید بتوان گفت تنها نکته منفی در مورد ترمزهای ABS صدای نسبتا شدید آنها هنگام ترمزگیری روی سطوح بسیار لغزنده ست. این صدای لرزان که به درون کابین نفوذ می‌کند و زیر پدال ترمز حس و شنیده می شود ، راننده ای را که تجربه ترمزگیری در این شرایط را ندارد به اشتباه می اندازد که احتمالا قسمتی از سیستم خودرو در حال خرد شدن است و به همین دلیل راننده ممکن است به اشتباه از فشار پای خود روی پدال ترمز بکاهد.
البته بتازگی استفاده از سیستم های کمکی و تقویت کننده الکترونیکی و مکانیکی هم برای هر چه بهتر کار کردن فعالیت ترمزها روی انواع خودروهای جدید به کار گرفته می شود. این سیستم ها با وارد کردن اندک فشاری به پدال ترمز ، فعال می شوند و بهترین نتیجه را در اختیار راننده قرار می دهند. از ویژگی های اصلی این سیستم این است که مدام خود را به صورت الکترونیکی کنترل می کند. برای این منظور روی صفحه نمایش دهنده مقابل راننده یک لامپ هشداردهنده وجود دارد که روی آن کلمه
Anti-Lock نوشته شده است. هرگاه اشکالی در عملکرد سیستم ترمز ایجاد شود ، این لامپ روشن می شود. هنگام روشن شدن خودرو هم این لامپ حدود ۴ ثانیه روشن می شود که در واقع در این زمان سیستم مشغول کنترل کردن خود است.
به این ترتیب سیستم ترمز مجهز
ABS قادر است وضعیت ایمن تری را برای خودرو ایجاد کند. افزایش پایداری خودرو در جاده های لغزنده ، افزایش کنترل فرمان ، کاهش اثر شرایط متفاوت جاده روی لاستیک ها ، کاهش مقدار لرزش لاستیک و سیستم تعلیق در خودرو و پایداری خودرو در جاده های ناهمگن به هنگام ترمز شدید از فواید این سیستم است.
البته با این که این سیستم دارای ایمنی بالایی است ، ولی وجود آن در خودرو نباید باعث سرپیچی راننده از رعایت مقررات رانندگی بخصوص سرعتهای غیرمجاز ، رعایت نکردن فاصله ایمنی و سرعت مناسب در پیچها شود. به عبارت دیگر بهره مندی از سیستم ایمنی به معنای نادیده گرفتن ایمنی نیست.
انجام تغییرات شخصی در خودرو مثلا ترمز ، بدنه ها یا چرخها می تواند بر عملکرد سیستم
ABS تاثیر منفی بگذارد. با وجود این ، در حال حاضر این سیستم مطمئن ترین ترمزی است که فناوری آن در صنعت خودرو وارد شده است.
يکشنبه 9/2/1386 - 17:24
دانستنی های علمی

نوبل آلفرد برنارد (1833-1896 میلادی)
مهندس و شیمیدان سوئدی در 1833 در شهر استکهلم در خانواده ای تهیدست زاده شد برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و پس از چهار سال از آمریکا بازگشت و به شهر پترزبورگ رفت و در آنجا به تحصیل و کار آموزی در رشته مهندسی پرداخت. در سال 1859 به سوئد بازگشت و در آنجا یک کارگاه جهت پژوهش در فراورده های شیمیائی برپا کرد.
نوبل متوجه اهمیت خاصیت انفجاری تری نیتروگلیسیرین و کاربردهای ویژه آن شد و آنرا به صورت یک فرآورده های بازرگانی برای مصارف عام المنفعه ارائه داد. در سال 1864 بر اثر انفجار کاگاه یکی از برادرانش کشته شد. با وجود مخالفت دولت کارگاه دیگری تاسیس کرد. در سال 1870 موثرترین نوع دینامیت (یعنی دینامیت ژلاتینه که از حرارت دادن مخلوط 60 تا 88 درصد کلودیم و تری نیتروگلیسیرین تا دمای 50 درجه به صورت خمیری در ظرف مسی حاصل میشود) را اختراع کرد.
او دینامیت را به منظور مصارف عام المنفعه (راه سازی – ایجاد تونل – استخراج  معادن و غیره) ابداع کرده بود ولی بعد متوجه شد که برخی از متخصصین نا آگاه جهت ارضای امیال غیر انسانی سردمداران جامعه خویش کاربرد آنرا به بیراهه کشانیده و از آن برای مقاصد تخریبی و کشت و کشتار افراد جامعه استفاده میکنند. از اینرو دچار عذاب وجدان شد و از اینکه اختراع وی وسیله ای برای کشتار و خانمان براندازی شده است احساس شرمساری کرد از اینرو به فکر افتاد که برای پرداختن کفاره از ارتکاب چنین گناهی تمام ثروتش را به کسانی که در راه بشریت بیشترین و ارزنده ترین پژوهشها و خدمتها را ارائه داده باشند به صورت جوایزی که به جوایز نوبل شهرت یافته است و به پنج زمینه زیر تقسیم شود واگذار کند:
1- نوآوری در زمینه فیزیک

2- کشف و نوآوری در زمینه پزشکی و علوم وابسته به آن.

3 – نوآوری در زمینه ادبیات علوم انسانی.

3- تامین وحدت فکری بین جوامع و صلح جهانی.

این امر به عهده سه موسسه سوئدی و یک کمیته نروژی که توسط مجلس نروژ تعیین میشود واگذار شد (باید توجه داشت که در آن زمان سوئد و نروژ یک کشور را تشکیل میدادند.)

یاد آوری میشود که این وصیتنامه جنبه رسمی نداشت. از این رو مورد اعتراض برخی از وابستگان وی قرار گرفت. چون ثروت نوبل در هشت کشور پراکنده بود تحقق و اجرای این وصیتنامه تا حدی با دشواری روبه رو بود. سرانجام برای اجرای آن موسسه ای به نام بنیاد نوبل به صورت هیئت مدیره ای جهت اداره اموال و سرمایه نوبل در سال 1905 تاسیس شد و اساسنامه ای تصویب شد که بر اساس آن اعطای جوائز نوبل به عهده چهار هیئت به شرح زیر واگذار شد:

1-     فرهنگستان سلطنتی علوم برای رشته های شیمی و فیزیک

2-     موسسه پزشکی سلطنتی کارولین برای رشته های پزشکی و فیزیولوژی

3-     فرهنگستان سلطنتی سوئد برای رشته ادبیات.

4-     کمیته نروژی نوبل وابسته به مجلس نروژ برای صلح.

 

به علاوه برای هریک از جوایز پنجگانه یک کمیته مشتکل از سه تا پنج عضو به وجود آمد که درباره تعیین برندگان جوایز و هرنوع تصمیم گیری در این زمینه میتوانند از اندیشمندان دارای صلاحیت برای مشورت دعوت نمایند.
جوایز نوبل که در اول دسامبر هر سال (سالگرد تولد نوبل) به برندگان آنها اعطا میشوند عبارتند از یک مدال طلا – یک دیپلم سپاس و جایزه نقدی در حدود 80 هزار دلار در صورتی که این جوایز در هر رشته به بیش از یک نفر تعلق گیرد به تساوی بین آنها تقسیم میشود چنانچه برنده ای – از دریافت جوایز خودداری کند- آن جوایز به نفع موسسه نوبل ضبط میشود.
به افتخار نوبل عنصر 102 جداول تناوبی را نوبلیم (
Nobelium) نام نهادند.


برنده جایزه صلح نوبل سال 2003 خانم شیرین عبادی از ایران میباشد.

 اهدای این جایزه به یک فرد ایرانی برای اولین بار در تاریخ اهدای جوایز نوبل انجام گرفت. خانم عبادی این جایزه را که علاوه بر نشان طلا و لوح افتخار مخصوص نوبل و مبلغ 000/200/1 یورو معادل بیش از 000/400/1 دلار بود در شهر اسلو پایتخت نروژ در حضور اعضای خانواده سلطنتی نروژ و سفیر و کارکنان سفارت ایران در نروژ و جمعی از دانشمندان و برندگان جوایز نوبل دریاف نمود. خانم شیرین عبادی که وکیل دادگستری است در تاریخ آذرماه 82 (دسامبر2003) به خاطر تلاش در راه حقوق بشر موفق به دریافت این جایزه گردید.

يکشنبه 9/2/1386 - 17:22
دانستنی های علمی

از زمان های بسیار قدیم تا به امروز عطر همواره مورد علاقه انسان – مخصوصا خانمها بوده است. میتوان گفت عشق به عطر احتمالا از وقتی شروع شده که انسان به روی زمین پاگذاشته است.

باستان شناسان ظرف های مخصوص عطر روغنی را – که هنوز هم روغنی و معطر بودند در گورهای مربوط به 5000 سال پیش مصریان را پیدا کرده اند. از بین ملل مختلف عربها به عطر علاقه ای وافر داشتند. آنها از گلبرگهای گل سرخ گلاب به دست می آورند. اینکار از 12 قرن پیش تا به امروز معمول بوده است.

روش جدید عطر سازی بدین گونه است که عطر را از گلبرگ های گل با محلول خاصی که از نفت گرفته میشود بیرون میکشند. این محلول را چندبار در داخل گلبرگ های تازه به گردش در می آورند تا از عطر کاملا اشباع شود. سپس این محلول را به وسیله تقطیر جدا کرده و عطر را با الکل تصفیه میکنند.

عطر نه تنها از گل ها گرفته میشوند بلکه چوب ها صندل سرو پوست دارچین و صمغ ها نیز دارای عطر بخصوصی هستند. نعنا و آویشن نیز در عطر سازی مورد مصرف قرار میگیرند. بهار نارنج عصاره لیمو ریشه زنجبیل و زنبق نیز از مواد اولیه عطرهای گرانقیمت به حساب می آیند. با وجود این عطرهای گل سرخ بنفشه یاسمن گل مریم و گل نسرین در راس عطرهای مرغوب محسوب میشوند. ولی اکثر عطرهای امروز بازار ترکیبی از اسانس طبیعی گل ها با مواد حیوانی و مصنوعی هستند.

با وجود این متخصصان از پای ننشسته اند شیمی دانها امروزه حتی اسانس های معطری تهیه میکنند که لنگه آنها در طبیعت وجود ندارند و کاملا ساخته و پرداخته دست انسان است. از معروفترین کشورهای تهیه کننده عطر فرانسه را باید نامید.

اطلاعات بیشتر را در زمینه عطر میتوانید از این سایت بگیرید.

يکشنبه 9/2/1386 - 17:21
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته